واگرایی ها
اصطلاح "واگرایی" در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و زمانی رخ میدهدکه قیمت یک دارایی بر خلاف جهت یک اندیکاتور یا اسیلاتور حرکت کند. در واقع این اختلاف بین نمودار قیمت و اندیکاتور، هشداری از ضعیف شدن روند قیمت و یا تغییر احتمالی روند است که تحلیلگران از آن بهره میبرند. به عبارت دیگر واگرایی زمانی اتفاق میافتد که معاملهگران بازار در گام آخر دچار تردید میشوند و این دقیقا زمانی است که سهمها میتوانند روند خود را تغییر دهند و بر خلاف روند قبلی حرکت کنند. واگرایی ها به سه دسته معمولی، مخفی و زمانی تقسیم میشوند و برای تشخیص آنها اندیکاتور MACD و اسیلاتور Rsi از اعتبار بیشتری برخوردار میباشند. در کنار اصطلاح واگرایی، اصطلاح همگرایی نیز به گوش میخورد. منظور از همگرایی نزدیک شدن دو خط به هم است.
واگرایی را به دستههای زیر تقسیم میکنند:
1) واگرایی معمولی (Regular Divergence):
حالتی از واگرایی را بیان میکند که تضاد رفتاری بین قیمت و اندیکاتور را نشان میدهد. مدل این تضاد به این شکل است که قیمت در انتهای یک روند دست به یک حرکت جدید میزند که اندیکاتور با این حرکت جدید مخالفت میکند و رفتاری مخالف از خود بروز میدهد. واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و منفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی منفی (RD-): این نوع واگرایی در روند صعودی بوجود میآید و حالتی از بازار است که در آن قیمت، سقف بالاتر میسازد و اندیکاتور نسبت به سقف قبلی خود، سقف پایینتر ثبت میکند. در واقع اندیکاتور با حرکت جدیدی که قیمت مبنی بر سقف بالاتر از خود نشان داد، مخالفت میکند. این آرایش در انتهای روندهای صعودی اتفاق میافتد که منجر به کاهش قیمت میشود. این آرایش عموماً بیانگر ضعف شدید خرید است و نشانگر درگیری مردم با بازار است و معاملهگران حرفهای دست به معامله نمیزنند. قیمت، آرایش برگشتی به خود میگیرد و نمودار یک ریزش مناسب را تجربه میکند. به همین دلیل معاملهگران وقتی آرایش واگرایی معمولی منفی را میبینند، به فکر خروج از معاملات خواهند بود.
چنانچه در تصویر فوق مشخص است، در نمودار سهم "وبملت" واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده، در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است؛ این امر موجب گردید تا قیمت سهم روند نزولی به خودش بگیرد و تا 40 درصد از ارزش خود را از دست بدهد. به وجود آمدن این حالت خودش میتواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزولی شدن بازار توسط اندیکاتور MACD تأیید شده است.
واگرایی معمولی مثبت (RD+): این نوع واگرایی در روند نزولی اتفاق میافتد، در این حالت، قیمت کف پایینتر از کف قبل ثبت کرده است، اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف اول تشکیل میدهد. این پدیده که در حالت عمومی بیانگر ضعف فروش است و این ذهنیت را ایجاد میکند که فروشندگان از فروش زیاد خسته شدهاند و بازار میل به یک رشد دارد.
نموار بالا، نمودار سهم فولاد "مبارکه" است. همانطور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور، در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد، اما اندیکاتور موفق نشد، کف پایینتر ثبت کند و شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم . مشکلی که بسیاری از معاملهگران بخصوص افرادی که از صبر کردن خسته میشوند به آن دچار میگردند، این است که این دسته از افراد معاملهگرانی از جنس عوام هستند و منطق فروش آنها ارتباط مستقیم با خستگی از سهم دارد. در یک روند افزایشی معاملهگران در این تصور هستند که قیمت سهام همیشه ارزنده است و دست به خرید میزنند فارغ از این که جنس خرید در بازار به گونهای میباشد که نشانههای ضعف خرید پدیدار شده است.
2) واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
نوع دیگری از واگرایی در تحلیل تکنیکال است و معمولاً زمانی تشکیل میشود که قیمت در حال اصلاح خودش باشد؛ واگرایی مخفی برخلاف واگرایی معمولی در انتهای تحرکات اصلاحی روند اتفاق میافتد و در روند نزولی با سقفها و در روند صعودی با کفها قابل شناسایی است. تحلیلگران با تشخیص آن، روند سهم را تشخیص میدهند. این نوع واگرایی نیز به دو دسته تقسیم میشود.
واگرایی مخفی مثبت (HD+): واگرایی مخفی در انتهای یک روند صعودی اتفاق میافتد. اندیکاتور کف پایینتر ثبت میکند و قیمت به کف پایینتر نمیرسد. در این حالت به دلیل تضاد رفتاری بین قیمت و اندیکاتور پیشبینی میشود که قیمت به روند صعودی خود ادامه دهد.
همانطور که در نمودار فوق مشاهده میکنید، اندیکاتور در انتهای یک روند صعودی موفق میشود تا کف پایینتر ثبت کند، اما قیمت کفی بالاتر از کف قبل تشکیل میدهد، در نتیجه قیمت به روند صعودی خود بر میگردد.
واگرایی مخفی منفی (HD-): برخلاف واگرایی مخفی مثبت، این نوع از واگرایی در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و نشاندهنده این است که کاهش قیمت ادامه خواهد داشت. قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد. اندیکاتور سقف بالاتر میسازد اما قیمت نمیتواند سقفی بالاتر از سقف قبل تشکیل دهد. به دلیل تضاد رفتاری بین قیمت و اندیکاتور و مخالفتی که قیمت با اندیکاتور میکند وزنه در جهت فروش سنگینی خواهد رفت و شاهد شکسته شدن کف خواهیم بود. لازم به ذکر است که این مدل واگرایی حتماً باید در یک روند نزولی اتفاق بیفتد و هر مدلی که تعریف یک روند نزولی را برنتابد نمیتواند در برگیرنده یک واگرایی مخفی باشد.
همانطور که مشاهده می کنید، در نمودار "دارایکم"، قیمت نمیتواند سقفی بالاتر ثبت کند، در حالی که اندیکاتور سقف بالاتری تشکیل میدهد و این امر موجب افت 36 درصدی قیمت سهم میشود. برای تشخیص قیمت مناسب تشکیل واگرایی مخفی، باید دنبال تکنیکهایی باشیم که در اصلاحها، قیمت مستعد برگشت خوب باشد. برای یافتن محدود مناسب به دو شکل عمل میکنیم:
- قیمت کلاسیک
- تکمیل الگو قیمت
3) واگرایی زمانی (Time Divergence):
حالتی از بازار است که تضاد آشکار بین قیمت و زمان ایجاد میشود. مواقعی که در یک دوره زمانی بیشتر از حرکت قبل، قیمت اصلاح میکند پدیده واگرایی زمانی ایجاد میگردد. چنانچه در یک حرکت و اصلاح بعد از آن یک ریتریس قیمتی - زمانی رسم کنیم در صورتی که درصد اصلاح زمانی بیش از درصد اصلاح قیمتی باشد، به این پدیده واگرایی زمانی گفته میشود. این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال با استفاده از فیبوناچی زمان انجام میشود. مشخص است که در این نوع از واگرایی، اندیکاتورها جایی ندارند. در واقع چنین شرایطی نشان میدهد که قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود ضعیفتر است. واگرایی زمانی خود دو نوع دارد:
واگرایی زمانی معمولی (RTD): این نوع واگرایی زمانی به وجود میآید که تعداد کندلهای فاز اصلاحی بیش از تعداد کندلهای روند قبلی باشد. وقوع واگرایی زمانی معمولی، نشاندهندهی قدرت خریداران و فروشندگان در یک روند اصلاحی میباشد و پیشبینی میشود که حرکت قبلی ادامه پیدا کند.
همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید، در نمودار بانک صادرات، قیمت در 30 روز از نقطه A تا B اصلاح کرد و در 31 روز از نقطه B تا C نتوانست به سقف قبلی (نقطه A) و به اندازه فاز اصلاحی رشد کند، که نشان از ضعف خریداران در سهم بود و متعاقب آن با ریزش همراه شد و قیمت 44% از ارزش خود را از دست داد.
واگرایی زمانی هوشمند (STD): در تحلیل تکنیکال این واگرایی زمانی رخ میدهد که تعداد کندلهای فاز اصلاحی کمتر از تعداد کندلهای روند قبلی باشد. در این واگرایی درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است. به بیان دیگر در واگرایی زمانی هوشمند، روند اصلاحی قبلی در مدت زمان کوتاهتری طی میشود. طبق تصویر زیر در نمودار سهم "کگل" از نقطه A تا B 148 روز طول کشید تا قیمت رشد کند، در فاز اصلاح از نقطه B تا C 127 روز طول کشید، به بیان دیگر در 85 درصد از زمان فاز A تا B، قیمت به اندازه 38 درصد اصلاح کرد و این نشان از ضعیف بودن فروشندگان داشت و متعاقب آن نمودار به روند قبل خود ادامه داد و توانست 60 درصد رشد کند.
اندیکاتور MACD
واگرایی همگرایی متحرک (MACD)یا Moving average convergence divergence یک اندیکاتور حرکت به دنبال روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت یک ارز را نشان می دهد.
MACD با کسر میانگین متحرک نمایی 26 دوره (EMA) از EMA 12 دوره محاسبه می شود.
نتیجه این محاسبه خط MACD است.
سپس یک EMA نه روزه از MACD به نام "خط سیگنال" در بالای خط MACD رسم می شود ، که می تواند به عنوان محرک سیگنال های خرید و فروش عمل کند.
معامله گران ممکن است هنگام عبور MACD از خط سیگنال از مقاومت ارز را خریداری کنند و هنگام عبور MACD از زیر خط سیگنال ، مقاومت ارز را بفروشند.
شاخص های متحرک همگرایی میانگین (MACD) را می توان به روش های مختلفی تفسیر کرد ، اما روش های متداول استفاده از این اندیکاتور تقاطع خط های MACD ، واگرایی و افزایش / سقوط سریع و افزایش سریع است.
فرمول محاصبه MACD :
MACD= 12-Period EMA- 26-Period EMA
MACDبا کسر EMA بلند مدت (26 دوره) از EMA کوتاه مدت (12 دوره) محاسبه می شود.
میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی میانگین متحرک (MA) است که وزن و اهمیت بیشتری را برای جدیدترین نقاط داده قائل می شود.
همچنین از میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرک نمایی یاد می شود.
یک میانگین متحرک نمایی وزنی نسبت به میانگین متحرک ساده (SMA) که یک وزن برابر برای همه مشاهدات آن دوره دارد ، نسبت به تغییرات قیمت اخیر واکنش مهمی نشان می دهد.
یادگیری MACD
MACD هر زمان که میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای (که با خط قرمز روی نمودار قیمت نشان داده شده است) بالاتر از EMA دوره 26 دوره (مقدار آبی رنگ در نمودار قیمت) است ، روند تمایل به صعود دارد و هنگامی که میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای زیر میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای باشد ، تمایل روند به نزول است.
هرچه فاصله MACD بالاتر یا پایینتر از خط پایه باشد نشان می دهد که فاصله بین دو EMA در حال افزایش است.
در نمودار زیر ، می بینید که چگونه دو EMA اعمال شده در نمودار قیمت با MACD (آبی) عبور از بالای یا زیر خط پایه واکنش نشان می دهند.
MACD اغلب با هیستوگرام نمایش داده می شود (نمودار زیر را ببینید) که فاصله بین MACD و خط سیگنال آن را نمودار می کند. اگر MACD بالاتر از خط سیگنال باشد ، هیستوگرام بالاتر از خط مبنای MACD خواهد بود.
اگر MACD زیر خط سیگنال خود باشد ، هیستوگرام زیر خط مبنای MACD خواهد بود.
معامله گران برای شناسایی زمان حرکت صعودی یا نزولی ، از هیستوگرام MACD استفاده می کنند.
MACD در مقابل RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) نشان می دهد که آیا یک بازار نسبت به سطوح اخیر قیمت بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته می شود.
RSI نوسانی است که میانگین سود و زیان قیمت را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می کند.
دوره زمانی پیش فرض 14 دوره با مقادیر محدود از 0 تا 100 است.
MACD رابطه بین دو EMA را اندازه گیری می کند ، در حالی که RSI تغییرات قیمت را در رابطه با بالا و پایین ترین قیمت اخیر اندازه گیری می کند.
این دو شاخص اغلب با هم استفاده می شوند تا تصویر فنی کامل تری از بازار به تحلیلگران ارائه دهند.
این شاخص ها هر دو حرکت در بازار را اندازه گیری می کنند ، اما ، از آنجا که عوامل مختلفی را اندازه گیری می کنند ، گاهی اوقات موارد متضادی ارائه می دهند.
به عنوان مثال ، RSI ممکن است یک بازه زمانی بالاتر از 70 را برای یک دوره پایدار نشان دهد ، نشان می دهد که بازار نسبت به قیمت های اخیر بیش از حد به سمت خرید تمایل دارد ، در حالی که MACD نشان می دهد بازار همچنان در حرکت خرید در حال افزایش است.
هر یک از شاخص ها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت ، تغییر روند آتی را نشان دهند (قیمت در حالی که شاخص پایین واگرایی صعودی و نزولی RSI می آید بالاتر می رود یا بالعکس).
محدودیت های MACD
یکی از مشکلات اصلی اندیکاتور MACD این است که غالباً می تواند علامت معکوس احتمالی را نشان دهد اما در واقع هیچ واژگونی واقعی اتفاق نمی افتد .
مشکل دیگر این است که MACD همه معکوس ها را پیش بینی نمی کند.
به عبارت دیگر ، بسیاری از معکوس ها که رخ نمی دهد پیش بینی می کند.
واگرایی "مثبت کاذب" اغلب زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی به یک طرف حرکت می کند ، مانند یک دامنه یا الگوی مثلث به دنبال یک روند.
کاهش سرعت حرکت - حرکت پهلو یا حرکت روند رو به آهستگی - قیمت باعث می شود که MACD از افزایش خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر گرایش یابد حتی در صورت عدم تغییر واقعی.
نمونه ای از کراس اوورهای MACD
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است ، هنگامی که MACD زیر خط سیگنال قرار می گیرد ، این یک سیگنال نزولی است که نشان می دهد زمان فروش فرا رسیده است.
برعکس ، هنگامی که MACD از خط سیگنال بالا می رود ، شاخص سیگنال صعودی را نشان می دهد ، که نشان می دهد قیمت دارایی احتمالاً حرکت صعودی را تجربه می کند.
برخی از معامله گران قبل از ورود به موقعیت منتظر عبور متقابل بالای خط سیگنال هستند تا احتمال "جعل" و ورود زود هنگام به موقعیت را کاهش دهند.
کراس اورها وقتی مطابق با روند غالب باشند قابل اطمینان ترند.
اگر MACD پس از تصحیح مختصر در یک روند صعودی بلند مدت ، از خط سیگنال خود عبور کند ، به عنوان تأیید روند صعودی شناخته می شود.
اگر MACD به دنبال یک حرکت کوتاه صعودی در روند نزولی بلند مدت از زیر خط سیگنال خود عبور کند ، معامله گران این را یک تایید نزولی در نظر می گیرند.
نمونه واگرایی MACD
وقتی MACD سقف یا کف هایی را تشکیل می دهد که از بالاترین و پایین ترین سطح متناظر با قیمت متفاوت می شوند ، واگرایی نامیده می شود.
واگرایی صعودی وقتی ظاهر می شود که MACD دو کف افزایش را تشکیل می دهد که با دو کف صعودی قیمت مطابقت دارد.
این یک سیگنال صعودی معتبر است که روند طولانی مدت هنوز مثبت باشد.
برخی از معامله گران حتی در صورت منفی بودن روند بلند مدت به دنبال واگرایی های صعودی خواهند بود ، زیرا می توانند نشانه تغییر روند باشند ، اگرچه این تکنیک از قابلیت اطمینان کمتری برخوردار است.
هنگامی که MACD دو سقف قیمت نزولی را تشکیل می دهد که با دو سقف قیمت افزایش ارز مطابقت دارد ، یک واگرایی نزولی ایجاد شده است.
واگرایی نزولی که در طی یک روند نزولی بلند مدت ظاهر می شود ، تأیید در نظر گرفته می شود که روند احتمالاً ادامه یابد.
برخی از معامله گران واگرایی نزولی را در طی روند صعودی بلند مدت مشاهده خواهند کرد زیرا می توانند ضعف روند را نشان دهند.
با این حال ، به اندازه واگرایی نزولی در طی روند نزولی قابل اعتماد نیست.
نمونه ای از افزایش سریع یا سقوط MACD
وقتی MACD به سرعت بالا می رود یا سقوط می کند (میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت فاصله می گیرد) ، این یک سیگنال است که امنیت بیش صعود یا بیش از نزول است و به زودی به سطح نرمال برمی گردد.
معامله گران اغلب این تجزیه و تحلیل را با شاخص مقاومت نسبی (RSI) یا سایر شاخص های فنی ترکیب می کنند تا شرایط خرید یا فروش را تأیید کنند.
غیر معمول نیست که سرمایه گذاران از هیستوگرام MACD به همان روشی که ممکن است از خود MACD استفاده کنند استفاده می کنند.
تقاطع های مثبت یا منفی ، واگرایی ها و افزایش یا سقوط سریع در هیستوگرام نیز قابل شناسایی هستند.
قبل از تصمیم گیری در هر شرایطی به برخی از تجربیات نیاز است زیرا بین سیگنالهای MACD و هیستوگرام آن تفاوت های زمانی وجود دارد.
سوالات متداول در مورد اندیکاتور MACD
معامله گران چگونه از واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) استفاده می کنند؟
معامله گران برای شناسایی تغییرات در جهت یا شدت روند قیمت سهام از MACD استفاده می کنند.
MACD در نگاه اول پیچیده به نظر می رسد ، زیرا به مفاهیم آماری اضافی مانند میانگین متحرک نمایی (EMA) متکی است.
اما اساساً ، MACD به معامله گران کمک می کند تا تشخیص دهند که حرکت اخیر در قیمت سهام ممکن است تغییر در روند اساسی آن را نشان دهد.
این می تواند به معامله گران کمک کند تا تصمیم بگیرند چه موقع یک موقعیت را وارد کنند ، به آن اضافه کنند یا از آن خارج شوند.
آیا MACD یک اندیکاتور پیشرو است ، یا یک اندیکاتور با تأخیر؟
MACD یک اندیکاتور عقب مانده است.
به هر حال ، تمام داده های استفاده شده در MACD براساس عملکرد قیمت سهام است.
از آنجا که بر اساس داده های تاریخی است ، لزوماً باید "تاخیر" در قیمت داشته باشد.
با این حال ، برخی از معامله گران از هیستوگرام های MACD برای پیش بینی زمان تغییر روند استفاده می کنند.
برای این معامله گران ، ممکن است این جنبه از MACD به عنوان شاخص اصلی تغییرات روند آتی در نظر گرفته شود.
واگرایی مثبت MACD چیست؟
واگرایی مثبت MACD وضعیتی است که در آن MACD به پایین ترین حد خود نمی رسد ، علی رغم اینکه قیمت سهام به پایین ترین سطح رسیده است.
این به عنوان یک سیگنال تجارت صعودی دیده می شود - از این رو ، اصطلاح "واگرایی مثبت" است.
اگر سناریوی مخالف رخ دهد - قیمت سهام به بالاترین قیمت خود می رسد ، اما MACD در انجام آن کوتاهی می کند - این به عنوان یک شاخص نزولی تلقی می شود و از آن به عنوان واگرایی منفی یاد می شود.
واگرایی صعودی در آذر99: آیا یک صعود جدید برای بیت کوین در راه است؟
نمودار قیمت 4 ساعته بیت کوین نشان می دهد یک واگرایی صعودی در راه است. قیمت بیت کوین (BTC) طی 24 ساعت گذشته از زیر 17600 دلار به 18400 دلار بازگشت. اکنون، دو شاخص عمده، احتمال یک صعود (رالی) بزرگ تر را نشان می دهند.
نمودار 4 ساعته بیت کوین همانطور که سیگنال خرید TD9 یک واگرایی صعودی را نشان می دهد. واگرایی صعودی 4 ساعته و سیگنال خرید TD9 از نظر مفهومی از نظر ظاهر شدن پس از تصحیح شیب دار مشابه هستند. واگرایی صعودی یک الگوی تکنیکال است که براساس شاخص قدرت نسبی (RSI) می چرخد. RSI یک شاخص حرکت است که میزان خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد سرمایه گذاران را ارزیابی می کند.
مقیاس RSI از 0 تا 100 است. زیر 35 به معنای فروش بیش از حد یک دارایی و بیش از 75 به معنای خرید بیش از حد دارایی است. اگر RSI به زیر 35 کاهش یابد و شروع به برگشت کند، واگرایی صعودی ظاهر می شود.
نمودار قیمت 4 ساعته بیت کوین با RSI
اسکات ملکر، یک تریدر ارزدیجیتال، می گوید: نمودار قیمت 4 ساعته بیت کوین یک واگرایی صعودی را نشان می دهد زیرا قیمت از 18150 دلار برگشت می یابد. او گفت:
“همه ما می دانیم که ما یک واگرایی صعودی فروش بیش از حد با RSI داریم. RSI در حال حاضر در برابر مقاومت نزولی عکس العمل نشان می دهد. ”
همانطور که Cointelegraph قبلاً گزارش داده بود ، بیت کوین در هفته گذشته فشار زیادی را در فروش نهنگ ها و ماینرها مشاهده کرده است. در نتیجه ، قیمت BTC طی دو روز گذشته به شدت کاهش یافت و باعث شد تا در دوره زمانی(تایم فریم های) کم، بیش از حد فروخته شود. (نمودار 4 ساعته)
یک تریدر معروف بنام “CryptoISO” تأکید کرد که سیگنال خرید TD9 نشان دهنده فروش بیش از حد است.
TD9، مخفف Tom Demark 9 ، شاخصی است که همچنین اندازه گیری می کند که آیا دارایی بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته شده است، مشابه RSI سیگنال خرید TD9 وقتی صورت می گیرد که 9 کندل گذشته همه از چهار کندل قبلی کمتر باشد.
به عنوان مثال، قیمت بیت کوین در طول 36 ساعت گذشته کمتر از 19000 دلار بوده است. اگر کندل 4 ساعته که 52 ساعت قبل بسته شد بالای 19000 دلار بود، سیگنال خرید TD9 فعال می شد. ترکیبی از واگرایی صعودی 4 ساعته و سیگنال خرید TD9 نشانگر این است که بیت کوین در سه روز گذشته بسیار زیاد فروخته شده است.
همانطور که Cointelegraph گزارش داد، نهنگ های بیت کوین 17170 دلار و 17700 دلار را به عنوان سطح حمایت اصلی نشان می دهد. از این رو، تا زمانی که بیت کوین بالاتر از این دو سطح ثابت بماند، احتمال ادامه روند صعودی همچنان بالا است.
عامل صعودی دیگر بالاتر از دو سطح حمایت از نهنگ های بیت کوین، رشد تتر (USDT) است که هم اکنون سرمایه بازار آن نزدیک به 20 میلیارد دلار است. در میان صرافی های معروف بیت کوین، مانند Binance، سرمایه گذاران غالباً به جای پول نقد به تتر(USDT) ذخیره می کنند، زیرا این امر به آنها امکان می دهد تا به سرعت وارد موقعیت شوند. افزایش مداوم عرضه تتر(USDT) نشانه مثبت افزایش اعتماد به بیت کوین است.
راه های استفاده از واگرایی های صعودی و نزولی در بازار ارز دیجیتال
واگرایی یک نوع الگو است که در نمودارهای قیمت کریپتو مشاهده میشود و نشان دهنده در پیش بودن تغییر روند است. واگرایی معمولی یا کلاسیک در پایان یک روند مشاهده میشود و واگرایی مخفی در انتهای دوره تحکیم روند مشاهده میشود.
معمولاً هر دو مدل واگرایی زیاد در نمودارهای کریپتو مشاهده میشوند. تریدرهای هوشیاری که این واگراییها را تشخیص دهند، میتوانند فرصتهای سرمایه گذاری را پیدا کنند.
واگرایی چیست؟
واگرایی یک نوع الگوی تحلیل تکنیکال است که وقتی قیمت یک ارز دیجیتال در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال یا مخالف دادههای دیگر حرکت کند، روی نمودارهای قیمت مشاهده میشود. واگرایی هشداری است که نشان میدهد روند کنونی در حال تضعیف است و ممکن است تغییر کند.
واگرایی سیگنال میدهد که ممکن است به زودی شاهد حرکت منفی یا مثبت قیمت باشیم. واگرایی مثبت (گاوی) سیگنال میدهد که ممکن است به زودی قیمت افزایش پیدا کند. واگرایی منفی (خرسی) سیگنال میدهد که ممکن است به زودی قیمت کاهش پیدا کند.
زمانی که واگرایی مثبت روی نمودارهای معاملاتی مشاهده میشود، تریدرهایی که در حال حاضر در پوزیشن Short (فروش) هستند، تصمیم به خروج از پوزیشن و بستن آن میگیرند. تریدرهایی که در پوزیشن long هستند آماده میشوند که به پوزیشن خودشان اضافه کنند چون واگرایی مثبت سیگنالی است که نشان میدهد ممکن است به زودی شاهد اوج گیری قیمت باشیم.
دو نوع واگرایی وجود دارد که میتوانند نشان دهنده در پیش بودن حرکت صعودی باشند. واگرایی کلاسیک یا معمولی، متداول ترین نوع است. تشخیص واگرایی مخفی سخت تر است اما میتواند الگویی قدرتمند باشد که در پیش بودن تغییر روند را نشان میدهد.
واگرایی کلاسیک یا معمولی چیست؟
واگرایی کلاسیک زمانی رخ میدهد که قیمت یک ارز دیجیتال بالاتر رفته و قله بالاتری تشکیل میدهد اما اندیکاتور قله پایین تری را شکل میدهد.
در تصویر بالا، بیتکوین به ایجاد رکوردهای اوج جدید ادامه میدهد. اما اندیکاتور شاخص نسبی قدرت (RSI) یکسری قله پایین تر را تشکیل میدهد. این نشانهای نزولی از مومنتوم بازار است و نشان میدهد که ممکن است به زودی شاهد تغییر روند از صعودی به نزولی باشیم.
ممکن است همین اتفاق در جهت مخالف نیز رخ دهد.
در مثال بالا، بیتکوین در حال تجربه کردن یک اصلاح است و قیمت آن همچنان نزولی است. اما اندیکاتور MACD کفهای بالاتری ایجاد میکند که این موضوع نشان میدهد مومنتوم نزولی تضعیف شده و به زودی یک روند صعودی شروع خواهد شد. طی چند هفته بیتکوین حدود 20 درصد صعود پیدا میکند.
واگرایی مخفی چیست؟
واگرایی مخفی زمانی ایجاد میشود که قیمت یک ارز دیجیتال کف بالاتری ایجاد میکند و همزمان اندیکاتوری، یک کف پایین تر شکل میدهد. معمولاً واگرایی مخفی را میتواند جزء واگراییهای مخفی خرسی یا گاوی دسته بندی کرد.
مثلاً واگرایی مخفی گاوی در حین اصلاح روندی صعودی و زمانی که قیمت یک ارز کف بالاتری تشکیل میدهد، رخ میدهد. اما اوسیلاتور همچنان یک کف پایین تر شکل میدهد. این مسئله معمولاً یعنی تداوم روند صعودی به تریدرها نشان میدهد که باید سودشان را محقق کنند.
از طرفی واگرایی مخفی خرسی برعکس است. یعنی نرخ یک دارایی قله پایین تری تشکیل میدهد اما اوسیلاتورها قله بالاتری را نشان میدهند. این سیگنال معکوس شدگی روند است که در آن تریدر باید در اسرع وقت حد توقف را فعال کرده و موجودی را بفروشد.
در تصویر بالا اتریوم در حال تحکیم است و به تدریج حرکتی افقی را شروع میکند و کف بالاتری تشکیل میدهد. همزمان، اندیکاتور استوکستیک یک کف پایین تر تشکیل میدهد. این یک واگرایی مخفی گاوی است و نشان میدهد که به زودی شاهد شکل گیری یک افزایش قیمت هستیم. همانطور که مشخص است، اتریوم در چند هفته بعد حدود 90 درصد افزایش بها پیدا کرد.
واگرایی مخفی میتواند سیگنال اصلاحی عمیق تر هم باشد.
پس از یک صعود ضعیف بعد از اصلاح می 2021، اتریوم یک الگوی واگرایی مخفی خرسی ایجاد میکند. اتریوم یک قله پایین تر روی نمودار تشکیل میدهد و همزمان اندیکاتور MACD یک قله بالاتر تشکیل میدهد. این شرایط نشان میدهد که ممکن است به زودی شاهد تداوم روند نزولی باشیم. مدتی بعد، اتریوم 35 درصد ریزش میکند.
چه زمانی از واگرایی مخفی یا معمولی استفاده کنیم
تفاوت بین واگرایی مخفی و معمولی بسیار ظریف است.
معمولاً واگرایی معمولی در پایان یک روند طولانی مدت ایجاد شده و نشان دهنده فاز اصلاحی جدید است. واگرایی مخفی معمولاً در انتهای دوره تحکیم رخ داده و سیگنال میدهد که به پایان تحکیم نزدیک هستیم و روند اصلی تداوم خواهد یافت.
واگرایی معمولی در انتهای یک روند طولانی استفاده میشود و واگرایی مخفی در انتهای تحکیم.
واگرایی مخفی با مدل معمولی چه تفاوتی دارد؟
واگرایی مخفی از نظر محل الگو، با واگرایی معمولی تفاوت دارد. واگرایی مخفی در روند جاری رخ میدهد و نشان دهنده پایان مرحله تحکیم در روند بزرگتر است. به این دلیل این واگرایی را مخفی مینامیم که افراد آموزش ندیده و غیرماهر قادر به تشخیص آن نیستند.
در تصویر بالا، یک روند صعودی قوی در نمودار بیتکوین مشاهده میکنیم. دو نمونه واگرایی مخفی صعودی در میانه این روند صعودی مشاهده میشود. اولی چهارم فوریه 2021 رخ داده است. اندیکاتور RSI یک کف پایین تر تشکیل داده و قیمت بیتکوین یک کف بالاتر تشکیل میدهد. این مسئله نشان دهنده خاتمه دوره تحکیم کوچک است چون بیتکوین باز هم صعود میکند.
سپس، بین دهم و چهاردهم فوریه یک تحکیم دیگر رخ میدهد. باز هم RSI یک کف پایین تر تشکیل میدهد و قیمت بیتکوین یک کف بالاتر. این واگرایی مخفی نشان دهنده خاتمه دوره اصلاح کوچک و بالاتر رفتن قیمت بیتکوین است.
با خسته شدن روند کنونی، واگرایی نزولی شکل میگیرد که نشان میدهد ممکن است به زودی خط روند پایین تر برود. از 19 تا 21 فوریه، قیمت بیتکوین یکسری قله بالاتر شکل میدهد اما RSI همزمان به قلههای پایین تر اشاره دارد که این مسئله نشان دهنده تضعیف مومنتوم و نزدیک بودن معکوس شدن روند است. پس از آن، بیتکوین 25 درصد دیگر اصلاح میشود.
واگرایی مخفی در هر دو جهت خرسی و گاوی رخ میدهد. مثال بالا با استفاده از بیتکوین نمونه خیلی خوبی از واگرایی مخفی گاوی است.
یک تریدر خبره میتواند از واگرایی خرسی مخفی هم برای تشخیص اینکه چه موقع ممکن خط روند حرکت نزولی واگرایی صعودی و نزولی RSI را ادامه دهد، استفاده کند. این مسئله زمانی که بازارهای کریپتو اصلاح را تجربه میکنند مفید است هر چند تریدرهای معمولی مطمئن نیستند که آیا اصلاح عمیق تر خواهد بود یا خیر.
در تصویر بالا، وقتی بیتکوین در اواخر مارس 2021، اصلاح بیشتری را تجربه میکند، واگرایی مخفی خرسی شکل میگیرد. روی نمودار یک قله بالاتر توسط RSI شکل گرفته و همزمان نمودار قیمت بیتکوین قله پایین تری تشکیل داده است. این یک سرنخ است که نشان میدهد ریزش بیشتری در راه است. مدتی بعد قیمت بیتکوین ظرف دو روز حدود 12 درصد ریزش میکند.
چگونه واگراییهای مخفی را تشخیص دهیم؟
ممکن است تشخیص واگرایی مخفی برای افراد آموزش ندیده سخت باشد اما با کمی تمرین میتوانید واگرایی را تشخیص داده و از آن برای اجرای معامله به نفع خودتان استفاده کنید. همچنین امکان تشخیص واگرایی معمولی و مخفی روی همه بازههای زمانی نمودارهای کریپتو وجود دارد بنابراین فرصتهای زیادی برای تمرین تشخیص این واگرایی روی نمودارهای کریپتو وجود دارد.
یکی از نکات کلیدی برای دیدن واگرایی، استفاده از یک اندیکاتور تکنیکال است. اکثر اوسیلاتورها برای انجام این کار قابل استفاده هستند اما دقت داشته باشید که افزودن اوسیلاتورهای بیشتر روی نمودار معادل با مطمئن تر شدن سیگنال نیست. اوسیلاتور یا ابزاری را انتخاب کنید که با آن راحت تر هستید. صرف نظر از اندیکاتور انتخابی، همان اندیکاتور میتوان به شما برای تشخیص واگراییهای مخفی و معمولی کمک کند.
ما در چند مثال بالا از RSI استفاده کردیم. در مثالهای بعدی استفاده از MACD و استوکستیکها را نمایش میدهیم که دو مورد از پرکاربردترین ابزارها برای تشخیص واگرایی هستند.
واگرایی مخفی با استفاده از MACD
توضیحات را با اندیکاتور MACD شروع میکنیم که همانطور که اشاره شد سه بخش دارد:
هنگام استفاده از MACD برای تشخیص واگراییها، میتوانید از هر یک از این سه بخش استفاده کنید. برای تشخیص واگرایی نیازی به هر سه بخش ندارید. ما در اینجا متمرکز بر خط MACD خواهیم شد. توصیه میکنیم که خط MACD را روی نمودار پررنگ تر کنید تا راحت تر آن را تشخیص دهید.
در مرحله بعد، جهت روند را مشخص کنید. اگر روند صعودی است، در این صورت باید به دنبال واگرایی گاوی مخفی باشیم یعنی خط MACD یک کف پایین تر تشکیل میدهد و نمودار قیمت یک کف بالاتر. اگر روند نزولی باشد، در این صورت به دنبال واگرایی مخفی خرسی هستیم که در آن خط MACD یک قله بالاتر تشکیل میدهد و خط قیمت یک قله پایین تر.
در این تصویر مثالی از نمودار قیمت یک ساعته از مارس 2021 را داریم. پس از شکل گیری کف قیمت در 25 مارس، بیتکوین شروع به صعود میکند. تحکیم بین 27 تا 28 مارس رخ میدهد. 28 مارس خط MACD کفهای پایین تری نسبت به 27 مارس شکل میدهد - و با این حال قیمت بیتکوین بالاتر است. این شرایط نشان دهنده در پیش بودن یک اوج قیمت دیگر است. وقتی تحکیم خاتمه پیدا کند، بیتکوین در دو روز بعد 9 درصد افزایش بها پیدا میکند.
تشخیص واگراییهای مخفی با استفاده از استوکستیکها
اوسیلاتور استوکستیک (که در بعضی پکیجها به آن استوکستیک کند گفته میشود) یک اوسیلاتور سه ورودی است که دو خط چاپ میکند. معمولاً مقادیر ورودی این اندیکاتور 15-5-5 است اما 14-3-3 هم مفید است.
با افزایش ضخامت خط %K میتوان آن را راحت تر تشخیص داد.
در قسمت بالا مشاهده میکنید که اتریوم در نمودار 1 ساعته ژوئن 2021 روی روند نزولی قفل شده است. از 15-7 ژوئن یک واگرایی مخفی خرسی روی نمودار دیده میشود چون اوسیلاتور استوکستیک قله بالاتری تشکیل میدهد و اتریوم قلهای پایین تر.
این الگو نشان میدهد که تحکیم روند نزولی به پایان رسیده و ممکن است اتریوم همچنان ریزش کند. همانطور که مشاهده میشود، اصلاح قیمت اتریوم شدت گرفته و در دو روز بعد، این ارز دیجیتال حدود 20 درصد ارزش خود را از دست داده است.
به کار بستن واگرایی مخفی برای تحلیل تکنیکال کریپتو
یادگیری تشخیص الگوهای واگرایی مخفی کار سختی نیست - به خصوص وقتی میزان رخ دادن واگرایی مخفی روی نمودارهای کریپتو را در نظر بگیریم. در ادامه مطلب راهنمای گام به گام اجرای معامله را خواهیم داشت.
مرحله اول: فیلتر کردن معاملات
واگرایی مخفی الگویی است که پایان دوره تحکیم قیمت را نشان میدهد. برای بیتکوین، این واگرایی نشان دهنده تداوم روند قبلی است. برای اینکه حداکثر بهره را از معامله ببرید، به دنبال الگوی واگرایی مخفی در روند بزرگتر باشید.
مثلاً اگر روند بزرگتر صعودی است، واگرایی صعودی و نزولی RSI به دنبال واگرایی مخفی گاوی (صعودی) باشید. وقتی الگوی واگرایی مخفی گاوی را شناسایی کردید، از آن به عنوان سیگنال خرید استفاده کنید. در روند صعودی، الگوهای واگرایی مخفی خرسی را نادیده بگیرید.
در یک روند نزولی عکس این کار را انجام دهید: به دنبال واگرایی مخفی خرسی باشید و الگوهای گاوی را نادیده بگیرید. وقتی الگوی واگرایی مخفی خرسی را پیدا کردید، به دنبال فروش باشید.
زمانی که الگوی واگرایی مخفی با جهت روند بزرگتر بازار تطبیق داشته باشد، سیگنال مطمئن تری دارید.
مرحله دوم: مشخص کردن حد ضرر
پس از تشخیص یک واگرایی مخفی که با روند بزرگتر بازار تطبیق دارد، وقت تنظیم پارامترهای معامله است. الگوهای واگرایی برای تشخیص تغییر روند پیش رو بسیار مفید هستند اما برای تشخیص زمان تغییر روند، چندان مطمئن نیستند. بنابراین باید کمی صبر کنید. نباید اجازه دهید که حرکات معمولی بازار معامله شما را برهم بزنند.
پس از تشخیص واگرایی مخفی، حد ضرر را درست در مرز نوسان قیمت شدید اخیر قرار دهید. در رابطه با واگرایی مخفی خرسی، حد ضرر را پایین کف سوئینگ قرار دهید جایی که سیگنال خرید مشخص شده است. در واگرایی مخفی خرسی، حد ضرر را بالای قله سوئینگ قرار دهید، جایی که سیگنال فروش شکل گرفته است.
مرحله سوم: مشخص کردن هدف
همانطور که در جریان هستید، ممکن است بازار با نرخ سرسام واگرایی صعودی و نزولی RSI آوری حرکت کند. تریدرهایی که به دنبال سود بی انتها هستند، معاملاتی با پایان باز و بدون برنامه خروج اجرا میکنند اما توصیه ما این است که متفاوت فکر کنید.
اگر بر حسب بازههای زمانی کوتاه تر مثل 1 یا 2 ساعت معامله میکنید، مشخص کنید که چه موقع ممکن است بخشی از معامله یا کل آن را حذف کنید. به عنوان یک قانون کلی، بهتر است حداقل دو برابر فاصله با حد توقفتان را هدف بگیرید. مثلاً اگر حد توقف ضرر شما 100 اتر است، حداقل 200 اتر را هدف بگیرید. اگر خوش شانس بودید و قیمت به نفع شما حرکت کرد، واگرایی کلاسیک را که نشان دهنده نزدیک بودن پایان روند است، در نظر داشته باشید.
محدودیتهای واگرایی مخفی
با کمی تمرین، میتوانید الگوهای واگرایی را روی نمودارهای کریپتو پیدا کنید اما یکسری محدودیت وجود دارد که باید مراقب آنها باشید.
اول اینکه، تشخیص الگوهای واگرایی روی نمودارهای گذشته کار راحتی است اما تشخیص آنها در لحظه ممکن است سخت باشد چون وضعیت احساسی بازار باعث میشود که نسبت به جهش صعودی خوشبین باشید اما بعد متوجه شوید که این جهش یک واگرایی مخفی خرسی بوده است. سعی کنید احساسات خودتان را از بازار حذف کنید. داشتن دید احساسی میتواند تحلیل شما را خراب کند.
دوماً زمانی که واگرایی مخفی در مراحل بعدی یک روند رخ میدهد، نسبت ریسک به سود چندان مطمئن نیست. بخش عمدهای از روند طی شده و زمانی که منتظر واگرایی قیمت و اوسیلاتور هستید، در بدترین نقطه قیمت وارد روند شده اید.
در نهایت اینکه، الگوهای قیمت برای ارزهای دیجیتال کوچکتر به اندازه آنچه برای بازارهای بزرگتر مثل بیتکوین و اتریوم مشاهده میشود مطمئن نیستند. خریداران و فروشندگان کمتری به یک بازار کوچک علاقمند هستند و همین موضوع آن را در معرض نوسان و تیکهای نامطلوب قرار میدهد.
نتیجه گیری
واگراییهای مخفی خرسی و گاوی، الگوهایی قدرتمند هستند که در پایان دوره تحکیم مشاهده میشوند و نشان دهنده تداوم روند اصلی بازار هستند. این الگوها در بازار بیتکوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال زیاد مشاهده میشوند در نتیجه یادگرفتن آنها راحت تر است.
اما تشخیص این الگوها به صورت لحظهای میتوان سخت باشد. بعلاوه، اگر واگرایی مخفی در اواخر روند تشخیص داده شود، معمولاً چنین روندی خیلی امیدبخش نیست.
کلید موفقیت برای اجرای معامله بر اساس واگرایی مخفی، فیلتر کردن معاملات در جهت روند کلی تر است. همیشه جو بازار را تحلیل کنید و بهتر است برای تأیید سیگنالها، از یک اندیکاتور مومنتوم دنبال کننده روند استفاده کنید.
اندیکاتور MFI چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
امروز دیگر افراد ترجیح میدهند به جای سخت کارکردن هوشمندانه کار کنند چرا که براساس تجربه آموختهاند که میتوان با انتخاب یک سرمایهگذاری هوشمندانه بدون نیاز به فعالیتهای سخت جسمی و یا تحمل فشارهای کاری درآمدی به مراتب بهتر از آن مشاغل داشت. اینجاست که بازارهای مالی همچون فارکس با ویژگیها و قابلیتهای مختلف ظاهر شده و توجه طیف وسیعی از افراد را به خود معطوف میکنند.
تحلیل این بازارها با استفاده ار ابزارها و شاخصهای گوناگون از جمله اندیکاتور MFI میتواند احتمال موفقیت و کسب درآمد مورد نظرتان را به طرز چشمگیری افزایش خواهد داد. پیش از آن که در مورد کاربرد و نحوه محاسبه سیگنال و تفاوت این اندیکاتور با RSI بحث کنیم، ابتدا بیایید به سراغ مفهوم آن برویم.
اندیکاتور MFI چیست؟
بازارهای مالی این فرصت را برای افراد به وجود میآورند که با سرمایهگذاری هرچند اندک در صورت انتخاب موقعیتهای مناسب به درآمدی فوقالعاده برسند. البته این بازار همچون تمامی مشاغل دیگر دارای مفاهیم و اصطلاحات مختص به خود است. یکی از مهمترین آنها تحلیل تکنیکال است در واقع بسیاری معتقدند که اگر به شخصه بتوانید براساس ابزارها و اندیکاتورهای مختلف عملکرد بازار را تحلیل کنید شانس موفقیتتان در فارکس چندین برابر خواهد شد.
این تحلیل تکنیکال نیز براساس ابزارهای مشخصی همچون نمودارهای مختلف و اندیکاتورهای متفاوت قابل انجام است که یکی از مهمترین اندیکاتورهای این بازار اندیکاتور MFI یا Money Flow Index است که میتواند فشار خریدوفروش روی یک ابزار مالی را محاسبه کرده و سیگنالهایی برای حجم انجام معاملات به معاملهگران ارسال کند.
به بیانی دیگر، شاخص جریان پول نوسان سازی است که به واسطه قیمت و حجم فشار معاملات را اندازهگیری کرده و سیگنالهایی از خط روند حرکتی بازار در آینده به معاملهگران میفرستد. این شاخص که توسط Avrum Soudack و Gene Quong ایجاد شده نزد تحلیلگران و فعالان بازارها بهعنوان شاخص قدرت نسبی یا RSI دارای وزن یا حجمی نیز شناخته میشود.
این شاخص با قیمت معمولی برای هر بازهی زمانی آغاز شده و زمانی که این قیمت افزایش مییابد فشار خرید مثبت و هنگامی که کاهش مییابد فشار فروش منفی خواهد بود. حال نسبتی از این جریان به فرمول RSI متصل شده و با ایجاد نوسان سازی ارقامی بین صفر تا صد به نمایش گذاشته میشود.
ناگفته نماند که اندیکاتور MFI به منظور شناسایی معکوسها و زیادهرویهای قیمت با انواع سیگنالها کارایی دارد. البته باید توجه داشت که ارقام بالای 80 بهعنوان اشباع خرید و زیر 20 به عنوان اشباع فروش در نظر گرفتهشده و برای استحکام سیگنال میتوان آن را با اندیکاتورهای دیگر ترکیب کرد.
کاربرد اندیکاتور MFI چیست؟
یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور MFI ایجاد نسبت پول است. در واقع این شاخص به وسیله جمع کردن مقادیر جریان پول مثبت و منفی و محاسبه آنها میتواند یک نسبت پول ایجاد کند که در عرصههای مختلف کارایی دارد. یکی دیگر از کاربردهای آن تشخیص واگرایی در بازارهای مالی است.
گفتنی است شاخص MFI یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی است. لازم به ذکر است که دو نوع واگرایی مثبت و منفی که هر دو برای اهداف تجاری از اهمیت بالایی برخوردار هستند نشان دهنده فرصت خرید یا فرصت فروش خواهند بود از این رو تشخیص آنها میتواند به شدت حائز اهمیت باشد. اما اهمیت اندیکاتور MFI در تحلیل تکنیکال بههمین جا خلاصه نمیشود و باید به وابستگی نوسانات شکست معاملات به این اندیکاتور هم اشاره کرد.
نوساناتی که به صورت صعودی یا فرصت خرید و نزولی یا فرصت فروش در نظر گرفتهشده و میتواند منجر به بازگشت قیمتها شود. بد نیست بدانید شکست نوسانات در شرایط بالاتر از بالاترین حد قبلی خود سیگنال بسیار خوبی برای خرید و کاهش در شرایط کمتر از پایینترین سطح قبلی خود سیگنال مهمی برای فروش به حساب میآید. در کل استفاده از اندیکاتور MFI در فارکس برای به حد اکثر رساندن شانس موفقیت خود در این بازارهای یکی از بهترین ابزارها به شمر میرود که در صورت ترکیب با دیگر شاخصها میتواند به مراتب موثرتر باشد.
نحوه محاسبه اندیکاتور MFI
یکی از مهمترین مواردی که درباره اندیکاتور MFIباید بدانید، نحوه محاسبه و آگاهی از سری محاسبات خاص آن است که کوچکترین اشتباهی در آن میتواند در نتیجه نهایی و تحلیل شما از بازار اثر گذاشته و موجب زیانهای گاها جبران ناپذیری شود. ابتدا لازم است بدانید که چندین مرحله به منظور محاسبه اندیکاتور شاخص جریان نقدی وجود دارد. در گام اول با مجموع سطوح بالا و پایین و بسته و تقسیم آن بر عدد 3، قیمت معمولی بدست میآید و پس از آن از حاصلضرب این قیمت در حجم، جریان پول محاسبه خواهد شد.
حال میتوانیم با تحلیل قیمت معمولی چنان چه قیمت امروز نسبت به دیروز افزایش داشت جریان پول را مثبت در نظر گرفته و چنان چه کاهش داشت جریان پول را منفی در نظر بگیریم؛ حال نسبت پول از طریق تقسیم جریان مثبت پول بر جریان منفی آن محاسبه خواهد شد که در نهایت پس از طی این مراحل شاخص جریان پول یا Money Flow Index محاسبه خواهد شد.
سیگنال اندیکاتور MFI
توسعهدهندگان اندیکاتور MFI در تحلیل تکنیکال به وسیله آن 3 سیگنال اصلی را شناسایی کردند؛ نخست سطوح بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد، پس از آن تشخیص واگرایی صعودی و نزولی به منظور پیشبینی تغییرات روند بازار و سوم هم نوسانات شکست در محدوده 80 یا 20 به منظور شناسایی معکوسهای بالقوه قیمت!
سطوح خرید یا فروش بیش از حد را میتوان به منظور شناسایی افراطهای قیمتی مورد استفاده قرار داد؛ غالبا MFI بالای 80 را به عنوان خرید بیشتر از حد و MFI زیر 20 را به عنوان فروش بیش از حد به حساب میآورند اما لازم به ذکر است که روند های پرقدرت میتواند برای این سطوح کلاسیک چالشهای نسبتا جدیای را ایجاد نمایند. اما نوسانات شکست واگراییها را اگر با هم ترکیب کنیم میتوانیم سیگنالهایی به مراتب قویتری را ایجاد کنیم. تصور کنید یک نوسان شکست صعودی هنگامی که اندیکاتور MFI زیر 20 و بیش از حد فروخته شود اکنون به بالای 20 رسیده و در آن جا باقی میماند و در ادامه بالاتر از واکنش قبلی خود را به نمایش میگذارد.
این واگرایی صعودی درست در آن هنگام شکل میگیرد که قیمتها به سوی پایین حرکت کرده اما شاخص به منظور نشان دادن بهبود جریان پول پایینترین مقدار را تشکیل خواهد داد؛ یا نوسان شکست نزولی و خرید بیش از حد در آن هنگام اتفاق میافتد که این شاخص 80 باشد اما پس از ترکیب به زیر 80 سقوط کرده و در یک جهش از این رقم فراتر نرود و در ادامه به پایینتر از واکنش قبلی شکسته شود.
این واگرایی نزولی درست در آن هنگام شکل میگیرد که سهام به بیشترین حد خود رسیده و اندیکاتور شاخص جریان نقدی بدتر شدن جریان یا حرکت پول را نشان دهد.
تفاوت های بین اندیکاتور RSI و اندیکاتور mfi چیست؟
همان طور که پیشتر نیز گفته شد اندیکاتور MFI در فارکس شباهتهای بسیاری به اندیکاتور RSI داشته و حتی بسیاری آن را یک نسخهای وزنی از شاخص RSI تفسیر میکنند اما وجود تفاوتهایی باعث شده تا عملکرد و سیگنالهای این اندیکاتورها تفاوتهای چشمگیری داشته باشند.
بزرگترین تفاوت این دو در حجم خلاصه میشود؛ در واقع با اضافه شدن حجم به اندیکاتور MFI و فرمولهای آن، شاهد عملکرد متفاوتی از اندیکاتور RSI که فاقد این فاکتور است خواهیم بود. به زبان سادهتر که با وجود شباهتهای ساختاری، شاخص جریان پول و شاخص قدرت نسبی تفاوتهای بسیاری به خاطر وجود یا عدم وجود حجم دارند.
MFI سیگنالهای سرب را ارائه داده و معکوس های احتمالی را در زمانهای قبلتر از عرضه و به موقع در اختیار معاملهگران قرار میدهد و از این نظر به شدت کارآمد خواهد بود؛ البته ناگفته نماند که MFI نیز درست مانند RSI مقداری بین صفر تا صد بوده و از تنظیم پیشفرض 14 دوره در فرمولها و فرایندهای محاسباتی آن استفاده میشود.
سخن پایانی
در پایان باید اشاره کرد که شاخص جریان پول یا اندیکاتور MFI یک ابزار منحصربهفرد بوده که دو معیار حرکت و حجم را با فرمول RSI ترکیب کرده و سیگنالهای مهمی از بازار به معاملهگران ارسال میکنند. استفاده از این اندیکاتور به منظور شناسایی واگرایی صعودی و نزولی RSI معکوس های بالقوه به همراه تعیین سطوح خرید یا فروش بیش از حد و تعیین واگرایی صعودی یا نزولی و همچنین نوسانات شکست صعودی یا نزولی به شدت کاربرد دارد.
البته ناگفته نماند که اندیکاتور MFI مانند تمامی شاخصها در صورتی که با یک نوسانساز یا آنالیز الگو ترکیب شود سیگنالهای بسیار مستحکمتری ارائه خواهند داد؛ از این رو برای افزایش دقت شاخص و جلب اعتماد معاملهگران، نباید بهتنهایی مورد استفاده قرار بگیرد.
دیدگاه شما