پولمان را کجا سرمایهگذاری کنیم؟
چیزی که بهوضوح میتوان دید این است که تورم انتظاری مردم بالا رفته و این انتظار با توجه به تداوم بیانضباطی مالی دولت و سرعت خلق پول اشتباه نیست.
با افزایش تورم، مثل نیمقرن گذشته، قیمت داراییها افزایش پیدا خواهد کرد و ارز هم متناسب با تورم رشد قیمت را تجربه خواهد کرد. بنابراین هرکس پولش را تبدیل به دارایی کند تا پایان سال آتی ارزش (اسمی) داراییاش افزایش پیدا خواهد کرد.
مسئله این است که کدام دارایی بازدهی بیشتری حاصل خواهد کرد؟
سرمایهگذاری مستقیم (مثلا در استارتاپها )، ارز، مسکن، زمین، طلای آبشده، سکه، سهام شرکتها، اوراق با درآمد ثابت، بانک، بازار ابزارهای مشتقه و… گزینههای متعددی هستند که پیشِ روی سرمایهگذار قرار دارد. سرمایهگذار باید کدام را انتخاب کند؟
اولین پاسخ در دانش مالی این است: سبد دارائی تشکیل دهید.
اما پاسخ دقیقتر وابسته به میزان ریسکپذیری شما خواهد بود. اکثر ماها افرادی ریسکگریز هستیم و تمایل داریم به ازای یک بازدهی مشخص، ریسک کمتری داشته باشیم. مشکل اینجاست که ریسکی که ما به دارائیهای مختلف نسبت میدهیم «ریسک ادراکی» ما است. یعنی ممکن است یک دارایی برای من ریسکی به نظر برسد، اما برای کسی که دانش و اطلاعات (و یا رانت) قویتری از من دارد آن دارایی بدون ریسک باشد! پس من سهم آن دارایی را در سبدم کاهش میدهم ولی کسی که از من قویتر است، آن را در سبدش زیاد هم میکند!
بنابراین شهود دومی که دانش مالی به ما میدهد این است: دانش و اطلاعاتتان درباره داراییها را زیاد کنید.
جمعبندی نظری:
هرجا که سرمایهگذاری کنید تا سال آینده سود خواهید کرد.(حتی در بانک!)
مهم این است که سرمایهگذاری شما بیشترین بازده را در مقایسه با سایر گزینهها داشته باشد.
باید سبد دارایی تشکیل داد.
باید بهطور پیوسته اطلاعات و دانش خود در مورد گزینههای سرمایهگذاری را افزایش دهیم و سبد دارایی را متناسب با اطلاعات و دانش جدید تعدیل کنیم.
برای بهکارگیری مبانی نظری فوق باید بعضی پارامترها را تخمین بزنیم. در زیر حدسهایی در مورد بعضی گزینهها ارائه میکنم:
فرض کنیم نرخ ارز از ۱۶هزار تومان به ۱۸هزار تومان افزایش پیدا کند. این یعنی ۱۲.۵٪ بازدهی.
اگر نرخ هر اونس طلا از حدود ۱۶۰۰دلار به ۲۰۰۰دلار افزایش پیدا کند میشود ۲۵٪.
بنابراین طلای آبشده در ایران به اندازه (۱.۲۵)*(۱.۱۲۵)-۱ درصد رشد خواهد داشت: یعنی حدود ۴۰٪.
با توجه به رابطه مستقیم قیمت سکه با طلای آبشده و همچنین حباب مثبتِ آن در دوره رشد قیمت، احتمالا بازدهی سکه کمی بیشتر از ۴۰٪ خواهد بود.
قیمت مسکن احتمالا متناسب با نرخ تورم رشد خواهد داشت. یعنی بازدهی کمتر از ۴۰٪.
بانک و اوراق با درآمد ثابت بازدهی کمتر از ۲۰٪ خواهند داشت.
در مورد سایر گزینهها نمیتوان حکمی کلی داد. مثلا همچنان در بازار سهام شرکتهایی وجود دارند که امکان بازدهیهای بالای ۱۰۰٪ را دارند! با اینحال، اگر کسی پرتفویی بسیار متنوع داشته باشد احتمالا میتواند از این لحظه (شاخص حدود ۵۰۰هزار) بیش از ۴۰٪ بازدهی از بازار سهام کسب کند. این یعنی بنده ادعا میکنم شاخص بازار سهام اعدادی بالاتر از ۷۰۰هزار را هم به راحتی خواهد دید. همچنین بازار رمزارزها (مثل بیتکوین) احتمالا با توجه به تضعیف روزافزون دلار سقوط و نزولهای زیادی را تجربه خواهد کرد که کسب بازدهی از آن وابسته به عملکرد شخصی است.
جمعبندی کاربردی:
- بیشترین بازده را بازار سهام خواهد داشت. (بیش از ۴۰٪)
- سکه (بیش از ۴۰٪)
- طلای آبشده (حدود ۴۰٪)
- مسکن (بین ۲۰ تا ۴۰٪)
- بازار پول (و اوراق با درآمد ثابت) قرار دارد. (حدود ۲۰٪)
- ارز (حدود ۱۲٪)
با توجه به رتبهبندی فوق(و متناسب با میزان ریسکپذیری) باید یک سبد دارایی تشکیل داد و البته در مورد اعداد و ارقام مطرح شده بهطور پیوسته هوشیار بود و تغییرات را بهطور لحظهای اعمال کرد.
توصیه میشود که رمزارزها و بازارهای مشتقه نیز درصدی (هرچندکوچک) از سبد را به خود اختصاص بدهند.
پ.ن: سرمایهگذاری در سرمایه انسانی (کسب مهارت و…) و یا در مواردی که قابل سنجش نیستند (مثل کمکهای خیریه) در این نوشتار نادیده گرفته شدهاند.
در کدام بازار سرمایهگذاری کنیم؟
سرمایهگذاری، نیازمند مدیریت است.
دستیابی به ثروت و سود ناشی از سرمایهگذاری از آنجا که با گذشت زمان ارتباط دارد، همواره با مقولهای به نام مخاطره یا ریسک توام است…
معمولا سرمایهگذاری با چشمپوشی از منافع کنونی به منظور دستیابی به رفاه بیشتر در آینده صورت میگیرد.
در واقع، مقوله سرمایهگذاری (investment) با گستره و تنوع وسیعی روبهرو است. سرمایهگذاری در گواهی سپرده، اوراق قرضه، سهام عادی، صندوق مشترک سرمایهگذاری و… میتواند نمونههایی از انواع سرمایهگذاری محسوب شود.
سرمایهگذاری، نیازمند مدیریت است زیرا دستیابی به ثروت سود ناشی از سرمایهگذاری از آنجا که با گذشت زمان ارتباط دارد، همواره با مقوله ای به نام مخاطره یا ریسک توام است.
از بین در کدام بازار سرمایهگذاری کنیم؟ رشتههای سرمایهگذاری گوناگون، مدیریت ریسک در بازار سهام بسیار پیچیده است. یک مشاور سرمایهگذاری میتواند در این زمینه به سرمایهگذاران کمک کند.
وجود ریسک در بورس به این دلیل است که برای تصمیمگیری در بازار سرمایه موارد متعددی نقش و تاثیر خواهند داشت؛ از جمله اینکه چه نوع سهمی در چه زمانی، به چه قیمتی و به چه مقداری از کل سبد باید خریده و فروخته شود تا ریسک به حداقل رسیده و انتظار سود به حداکثر برسد.
از این رو، برای کاهش ریسک در بازار سرمایه، انتخاب ترکیب بهینه یا به تعبیر دقیقتر یک پرتفوی که شامل سهام متنوع است، صورت میگیرد.
بدیهیاست درجه ریسکپذیری در سرمایهگذاران مختلف متفاوت بوده و سرمایهگذارانی که ریسک بالایی را میپذیرند، انتظار بازدهی بالایی را دارند و بالعکس سرمایهگذاران ریسک گریز با کاهش مخاطره ریسک کمتری را دریافت میکنند.
در گفتوگوی زیر که با محسن صادقی، از کارشناسان سازمان بورس اوراق بهادار صورت گرفته، جزئیات کامل از نحوه مدیریت ریسک در سرمایهگذاریهای بورسی تشریح شده است.
تعریف شما از ریسک چیست؟
ریسک عبارت از احتمال بروز نتایج متفاوت با پیشبینیها یا انتظارات است، به عبارتی ریسک به معنی انحراف «نتایج واقعی» از «نتایج مورد انتظار» است.
بنابراین، در جایی که نتایج مورد انتظار یک پدیده به طور قطعی مشخص نباشد و همراه با احتمال باشد، با موقعیت ریسکی مواجه خواهیم بود.
به عنوان مثال پیشبینی شخص این است که قیمت سهام X در روز آینده به 115 تومان برسد ولی اطمینان کامل ندارد و احتمال میدهد که دامنه انحراف آن 5 تومان باشد.
بنابراین، این یک موقعیت ریسکی است، چون ممکن است فردا قیمت مورد انتظار (115 تومان) محقق نشود، بلکه قیمت بین 110 تومان و 120 تومان نوسان داشته باشد.
بر این اساس، در در کدام بازار سرمایهگذاری کنیم؟ موقعیتهای ریسکی چند نتیجه ممکن وجود دارد که احتمال رخداد هر کدام نیز مشخص است.
بازار سهام در افواه عامه به بازار پرریسک شهرت یافته است. علت این تصور عمومی چیست؟
معمولا بازار سهام نسبت به سایر بازارها ریسک بیشتری دارد و نوسانات آن نیز شدیدتر است.
چون در این بازار قیمت سهام بر اساس جریانهای نقدی آتی پیشبینی میشود که مقدار و نیز زمانبندی آنها کاملا متغیر است و تعهدی برای پرداخت مبالغ مشخص، در زمانهای معین برای آنها وجود ندارد.
این موضوع را با بازار اوراق با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت مقایسه نمایید که تعهد مشخصی برای پرداخت مبالغ مشخصی در زمانهای معینی وجود دارد و بنابراین، سرمایهگذار با دقت زیادی جریانهای نقدی آینده و زمانبندی آنها را پیشبینی میکند.
پس به دلیل اینکه قیمتهای سهام مبتنی بر انتظارات آینده در مورد شرکتها است دارای ریسک زیادی است.
از طرفی، افق سرمایهگذاری در سهام طولانی است و هرچه افق سرمایهگذاری طولانیتر باشد، ریسک رویدادهای غیر منتظره بیشتر است.
در اصول مالی گفته می شود رابطه ریسک و بازده با یکدیگر مستقیم است. مفهوم این عبارت در عمل چیست؟
یکی از اصول اساسی مالی، بده بستان یا توازن بین ریسک و بازده است. هرچه ریسک یک فرصت سرمایهگذاری بیشتر باشد، بازده مورد انتظار آن نیز بالاتر خواهد بود. به عبارت بهتر هر چه ریسک یک فرصت سرمایهگذاری بیشتر باشد، باید سود مورد انتظار بالاتری داشته باشد تا سرمایهگذار را ترغیب به سرمایهگذاری نماید.
اگر چنین نباشد تقاضا برای آن فرصت سرمایهگذاری کاهش مییابد و بازار خود به خود قیمت آن را کاهش میدهد تا برای سرمایهگذاران جذاب گردد. بنابراین رابطه تعادلی بین ریسک و بازده در بازار اجتنابناپذیر است و خود به خود شکل میگیرد.
در بازار سهام چه ریسکهایی در سرمایهگذاری وجود دارد؟
ریسک بر اساس رویکردهای مختلفی تقسیمبندی میشود. یکی از دستهبندیهای ریسک، بر اساس عامل ایجاد ریسک است که بعضی از موارد آنها عبارتند از:
• ریسک قدرت خرید (تورم): احتمال اینکه قدرت خرید ناشی از جریانهای نقدی کسب شده در آینده متفاوت از میزان پیش بینی شده باشد. به عبارتی در اثر تورم، قدرت خرید پول تغییر پیدا کند.
• ریسک سیاسی: عبارتاست از احتمال وقوع رخدادهای سیاسی که میتواند بر بازده یا ریسک فرصتهای سرمایهگذاری تاثیرگذار باشد و باعث نوسان قیمتهای سهام شود.
• ریسک نرخ سود: همواره این احتمال وجود دارد که در اثر تصمیمات بانک مرکزی و یا سایر عوامل، نرخ سود در اقتصاد تغییر کند و باعث تغییر قیمتها شود.
• ریسک نرخ ارز: احتمال نوسان نرخ ارز و تغییر ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها که میتواند میزان جریانهای نقدی واقعی را تغییر دهد.در کدام بازار سرمایهگذاری کنیم؟
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
ریسک بر اساس اینکه خاص یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقهبندی میشود.
ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر آن هستند.
این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایهگذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد.
این نوع ریسک را با تشکیل سبد متنوعی از سهام میتوان کاهش داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسکهای غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک میشود.
تشکیل سبد سرمایهگذاریها چگونه باعث کنترل ریسک سرمایهگذاری در بازار سهام میشود؟
تشکیل سبد سرمایهگذاریها یکی از اصول مالی «متنوعسازی» است.
بر اساس روابط ریاضی میتوان ثابت کرد که با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تکتک سهام خواهد شد.
این موضوع به این صورت نیز قابل بررسی و توضیح است که اگر دو یا چند سهام در بازار وجود داشته باشند که رفتار قیمتی آنها 100 درصد مشابه همدیگر نباشد، با سرمایهگذاری در ترکیبی از آنها میتوانیم نوسانات مجموع سبد خود را کاهش دهیم؛ چون در شرایط مختلف بازار نوسانهای مختلف سهام موجود در سبد، میتوانند تا حدودی یکدیگر را خنثی نمایند و اثر یکدیگر را پوشش دهند.
آیا تشکیل هر نوع سبد باعث کاهش ریسک میشود؟
خیر. تنها در صورتی میتوان با تشکیل سبد ریسک را کاهش داد که نوسانات سهام انتخابی دقیقا مشابه یکدیگر نباشد و به عبارت آماری ضریب همبستگی آنها کمتر از عدد 1 باشد.
چون زمانی که دو یا چند سهم به طور کاملا یکسان رفتار کنند، تفاوتی ندارد که کدام سهام را و با چه ترکیبی بخریم. در این شرایط نیازی به تشکیل پرتفولیو نیست و خرید یکی از سهام کافی است.
هر چه ضریب همبستگی کمتر از یک باشد بیشتر به کاهش ریسک سبد کمک میکند. اگر ضریب همبستگی سهام منفی باشد، میتوان ریسک سبد سهام را به شدت کاهش داد چون در این حالت، زمانی که یکی از سهام روند منفی طی میکند سهام دیگری با سیر مثبت آن را جبران میکند و بنابراین روند کلی بازده سبد سهام هموارتر میشود.
توصیه شما به سرمایهگذاران بازار سهام برای مدیریت ریسک سرمایهگذاریهای خود چیست؟
1- در صورتی که اطلاعات سرمایهگذاری آنها محدود است، بهتر است به طور غیرمستقیم واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری را خریداری کنند و مستقیما درگیر فعالیت سرمایهگذاری نشوند.
2- تنها پس از بررسی کامل و کسب اطمینان کافی نسبت به دانش خود در مورد سهام، سرمایهگذاری کنند.
3- بلندمدت فکر کنند و با افق سرمایهگذاری کوتاهمدت وارد این بازار نشوند.
4- هیجانات بازار سهام ممکن است سرمایهگذار را به سوی تصمیمات پر ریسک رهنمون سازد. بنابراین، باید از رفتارهای شتابزده و تصمیمات غیرآگاهانه اجتناب نمایند.
5- اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت ندارند، حدود قیمتی مشخصی را برای ورود و خروج از یک سهم داشته باشند. با این رویکرد، سرمایهگذار به محض رسیدن به قیمت مشخص شده از آن خارج میشود. این قاعده سرمایهگذاری باعث میشود که سرمایهگذار نه طمع بیش از حد داشته باشد و به طور افراطی بر تصمیمات غلط قبلی خود اصرار نماید.
6- همواره در یک سبد از سهامی که همبستگی بالایی با هم ندارند سرمایهگذاری کنند و تمام سرمایه خود را به خرید یک سهام اختصاص ندهند.
7- همواره ریسک قابل تحمل خود را در نظر داشته باشند و بر مبنای آن سرمایهگذاری کنند.
8- حداکثر زیان قابل تحمل برای سبد خود را از پیش تعیین کنند تا اجازه ندهند ارزش سبدشان به کمتر از مبلغ مشخص شده برسد و بهاین ترتیب برای شرایط بحرانی استراتژی خروج معینی داشته باشند.
چگونه سرمایهگذاری کنیم؟
یکی از مهمترین درسهایی که – در مدرسه و دانشگاه یادمان نمیدهند و – در زندگی باید یاد بگیریم این است که با پولی که داریم چه کار کنیم، تا مجبور نباشیم همهی عمر کار کنیم. به قول رابرت کیوساکی در کتاب «پدر پولدار، پدر بیپول»، بگذاریم پول برایمان کار کند، نه ما برای پول. برای شروع به دو چیز احتیاج دارید: اول اینکه مفهوم پایهای تجارت را درک کنید و دوم اینکه به خودتان اعتماد کنید و برای باقی عمرتان نقشه بکشید. آنقدرها هم کار سختی نیست. نه به سواد دانشگاهی نیاز دارد و نه نبوغ انیشتین میخواهد. حالا این نوشته را بخوانید تا ببینید که باید چگونه سرمایهگذاری کنیم.
حتما بخوانید:
چرا سرمایهگذاری ترسناک است؟
برای خیلی از ما پول و سرمایهگذاری مثل یادگیری الفبا و دوچرخهسواری نبوده که در دوران بچگی تمرینشان کنیم و بیاموزیمشان و چهار تا بزرگتر هم برایمان دست بزنند و با اهدای «اوجولات» تشویقمان کنند که به همین راه ادامه بدهیم. اصلا خیلی از خانوادهها گفتگو دربارهی سرمایهگذاری را آنقدر خستهکننده میدانند که ترجیح میدهند صدای تلویزیون را زیاد کنند تا اگر کسی هم حرفش را زد، نشنوند. همین میشود که فرزندشان دوران خوب ۲۰ سالگی را به یللی تللی میگذراند – نهایتش این است که دانشگاهش را تمام میکند و وارد بازار کار شود – و تازه وقتی شمع تولد ۳۰ سالگیاش را فوت کرد، متوجه میشود که اندوختهی قابل اتکایی برای آینده ندارد و از الان تا ۵۰ یا ۶۰ در کدام بازار سرمایهگذاری کنیم؟ سالگی باید یک نفس این زمین دوار را طی کند تا محتاج نان شب نباشد.
خلاصه که برای عموم مردم، خانه جایی نیست که بتوانند از درونش استراتژیهای سرمایهگذاری را یاد بگیرند. پدر و مادرها – علیرغم نیت خوبشان – جور دیگری فکر میکنند و بیشتر توصیه میکنند پولتان را ذخیره کنید، اما شما دلتان میخواهد سریعتر پیشرفت کنید. این دو خواستهی متفاوت – میل به احتیاط و میل به پیشرفت – در مقابل هم قرار میگیرند و منجر میشوند به اینکه سرمایهگذار بیتجربهی قصه ما بخواهد روی دندهی لج بیفتد و چند شب شام نخورد و به جای کار اصولی بخواهد حقانیت خودش را به والدینش اثبات کند. بعدش هم چون عجله دارد، بدون اینکه هِر را از بِر تشخیص بدهد میرود و کل پولش را مثلا برنج پیشخرید میکند و… . خلاصه که دردسرتان ندهم… او چون اینکاره نیست حسابی ضرر میکند و دلسرد میشود.
سرمایهگذاری کاری آیندهنگرانه است و هدف دور دست را نشانه میرود. سرمایهگذاری مثل موشک کروز قاره پیماست نه تفنگ آبپاش با بُرد مفید ۳۰ سانتیمتر. اینکار صبر و حوصله میخواهد. باید تا جایی که میتوانید از بازار اطلاعات کسب کنید و در نهایت با اتخاذ استراتژی، ریسک باخت سرمایهی خود را به حداقل برسانید.
سرمایهگذاری اصلا یعنی چه؟
سرمایهگذاری یعنی هر چیزی که میخریدش تا برایتان سود مالی تولید کند. مثلا همین کیبوردی که من این مقاله را باهاش تایپ میکنم سرمایهی من است، چون وسیلهای است که با آن مقاله مینویسم و درآمد کسب میکنم.
اغلب مردم ۴ چیز را به عنوان انواع سرمایه میشناسند:
پول نقد: پولی که در حساب بانکی بخوابانید
اوراق قرضه: پولی که به شرکتهای دولتی یا خصوصی قرض بدهید
سهام: پولی که برای خرید سهمی از یک شرکت خرج کنید
اموال: پولی که برای خرید خانه و باغ و ماشین خرج کنید
به جز این ۴ نوعِ اصلی سرمایهگذاری، چیزهای دیگری هم هستند که رویشان سرمایهگذاری میشود:
– اجناسی نظیر نفت، قهوه، ذرت، پلاستیک و طلا
– اشیاء کلکسیونی نظیر عتیقهجات و آثار هنری
– و چیزهای دیگر (مثلا یک شرکت انگلیسی هوای دشتهای کشورش را داخل شیشه میکند و با قیمتی گزاف به چین صادر میکند!)
چگونه از ریسک کار کم کنیم؟
هیچ سرمایهگذاری را نمیشناسم که دوست داشته باشد سرمایهاش را چشمبسته قمار کند، اما واقعیت این است که در سرمایهگذاری چیزی به نام «سرمایهگذاری بدون ریسک» نداریم. با این حال وقتی قرار باشد روز به روز از ارزش پولتان کم شود، دلیل پیدا میکنید تا ریسک کنید.
به مجموعهی سرمایهها میگویند سبد داراییها. معمولا سرمایهگذارها، در چند حوزهی مختلف سرمایهگذاری میکنند و به اصطلاح با سرمایهشان تنوعبخشی انجام میدهند. این کار را به این دلیل انجام میدهند که ریسک از دست رفتنِ سرمایه و ضرر کردن را بر روی چند نوع سرمایه تقسیم کنند تا اگر بازار هر کدامشان خوابید، کماکان ژتون داشته باشند تا در بازی باقی بمانند.
حتی اگر راجع به سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و زودبازده صحبت کنیم هم باز تکلیف همین است. مثلا اگر من سرمایهگذار عاقلی باشم – جدا از اینکه وضعیت بازار چه چیزی حکم میکند – و دوست داشته باشم در صنعت پوشاک سرمایهگذاری کنم، منطقی است که با بخش بیشتری از پولم شلوار کتان بخرم که در کل سال خرید و فروش میشود؛ از طرف دیگر قسمت کمتری از پولم را به سرمایهگذاری بر روی تیشرت تابستانی اختصاص بدهم که سود بهتری دارد اما فصل فروشش محدودتر است و ممکن است روی دستم باد کند.
از کجا شروع کنیم؟
هر سرمایهگذاریای نیازمند صرف کردن زمان و خرج کردن پول و ارائهی خدمات است که قرار است تمام اینها با دریافت سود مالی جبران شوند.
اگر کار میکنید و حقوق ثابت دریافت میکنید و زیر بار قرض و قوله نیستید و آنقدر پول در حساب بانکیتان هست که خیالتان از ۶ ماه آینده راحت باشد، میتوانید به یکی از کارگزارهای بازار بورس مراجعه کنید و سهام شرکتی را بخرید که ثبات داشته باشد. مشاوران مالی توصیه میکنند مقداری از مبلغ سرمایهتان را هم خرج اوراق قرضه کنید که ریسک کمتری دارند.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک هم چند سالی میشود که در ایران به راه افتادهاند. اینها نهادهایی هستند که بر اساس صلاحدید افراد متخصص در حوزهی سرمایهگذاری، با سرمایهی مردم اوراق بهادار میخرند و سود حاصل از خرید این اوراق را به سرمایهگذاران خود پرداخت میکنند و البته جاهای مطمئنی هم هستند زیرا تضمین بازگشت سود و اصل سرمایه را هم میدهند.
روی چیزی پول بگذارید که بدانید چیست
وقتی که پای سرمایهگذاری به میان میآید، یکی از اشتباهترین تصمیمها این است که بروید پولتان را در جایی خرج کنید که هیچ چیزی راجع بهش نمیدانید. بهتر نیست بروید سرمایهگذاری را با جاهایی شروع کنید که خودتان هم حسی بهشان دارید؟ مثلا از زمان اختراع آتاری تا الان، همیشه عاشق بازیهای کامپیوتری بودید و نصف عمرتان را در گیم نتها گذراندهاید. حالا هم خبردار شدهاید شرکتی که کارش تولید بازیهای ویدئویی است، شروع به عرضهی سهامش در بازار بورس کرده است. شما که برای عشق خودتان هم شده اخبار این صنعت را دنبال میکنید، بدتان هم نمیآید در گسترش آن نقشی داشته باشید، پس چه مرضی است که میخواهید بروید سهام شرکت تولید شیرفلکههای صنعتی را بخرید که اگر پول دستی هم بهتان بدهند حاضر نیستید بروید داخل کارخانهاش را ببینید چه برسد به اینکه بخواهید هر دفعه اخبارش را دنبال کنید!
سال 98 در کدام بازار سرمایهگذاری کنیم؟
وحید شقاقی شهری، کارشناس اقتصادی و استادیار دانشگاه علوم اقتصادی دانشگاه تهران در خصوص گزینههای پیش روی سرمایهگذاری در سال آینده گفت: اگر از کارشناسان اقتصادی درباره پیشبینی بازارهای مالی در سال 98 بپرسید اکثریت آنها سال 98 را سال سختی برای اقتصاد کشور میدانند.
گسترشنیوز: وی در گزارشی تاکید کرده است: برای آنکه سرمایه شما علاوه بر حفظ ارزش، سودآور نیز باشد گزینههای ریسکی سرمایهگذاری را میتوانید با درایت و تدبیر انتخاب کنید. در ادامه چند مورد از سرمایه گذاریهای ریسکی را بررسی میکنیم.
خرید ارز: دیدگاههای متناقض زیادی درباره آینده قیمتی بازار ارز وجود دارد، اما گروهی از فعالان ارزی اعتقاد دارند، زمانی که مشخص نیست نرخ دلار به سوی سطوح بالاتر یا پایین تر حرکت خواهد کرد، خرید و فروش ارز ریسک زیادی به همراه دارد.
خرید طلا: نرخ طلا متأثر از اتفاقات داخلی و بینالمللی است. بنابراین اگر دولت سیاستهای اقتصادی کارآمدی در پیش نگیرد و اثرات تحریمها بر دلار همچنان ادامه داشته باشد، باید در انتظار افزایش نرخ طلا باشیم، هرچند متولیان حوزه طلا اعلام کردهاند پیشبینی نرخ دیگر امکانپذیر نیست و این مؤید ریسک بالای این روش سرمایهگذاری است.
خرید مسکن: مسکن برای سرمایهگذاری با مبالغ بالا گزینه مناسبی است اما در نظر بگیرید که احتمال قرار گرفتن مسکن در رکودی دو ساله وجود دارد. حسام عقبایی نایب رئیس مشاوران املاک تهران در گزارشی از اقتصاد نیوز به تاریخ 17 دی ماه میگوید: احتمال افزایش نرخ در شش ماه اول 98 را نداریم، زیرا مسکن کشش افزایش نرخ را ندارد. سرمایهگذاری در شرایط رکودی کار عاقلانهای به نظر نمیرسد.
بورس: براساس گزارشی از روزنامه همشهری سال آینده سالی خواهد بود که وضعیت سودآوری سهام شرکتهای بورس بهتر از امسال خواهد بود. در این گزارش آمده است به مردم عزیز توصیه میکنیم از بازار دلار و سکه جدا شوند؛ زیرا این بازارها دیگر مطلوبیتی برای سرمایهگذاری ندارند و در انتهای روند افزایشی قرار دارند و بازار سهام در ابتدای یک روند صعودی قوی است. اما فراموش نکنید اگر تخصص لازم برای سرمایهگذاری در بازار بورس را ندارید از آن پرهیز کنید.
سرمایهگذاری کمریسک: اگر از جمله افرادی هستید که قدرت ریسک بالایی ندارید بانکها، صندوقهای سرمایه گذاری، اوراق مشارک و سایر اوراق با درآمد ثابت میتوانند گزینههای خوبی برای سرمایهگذاری باشند. اما در نظر داشته باشید میزان سودی که از سرمایهگذاری بهدست میآید با میزان ریسک رابطه مستقیم دارد. به هر حال، در سال 98 این بازارها کما فی سابق کمریسک و با سود مشخص هستند و فقط احتمال میرود سود حاصل از سرمایهگذاری در اوراقی مانند اخزا به 28% تا 29% برسد.
منبع: خبرآنلاین
سال ۹۷ در کدام بازار سرمایهگذاری کنیم؟
به دلیل رشد معاملات مسکن در سال ۹۶ به نظر میرسد این بازار در سال ۹۷ جذاب است. هر چند هنوز کسب سودهای مقطعی از بازار ارز منتفی نیست، اما پرداخت سودبانکی درطرحهای مختلف برای سرمایه گذاری کم ریسک ترجیح دارد.
صراط: با فرا رسیدن سال جدید و انتشار گزارش های مختلف اقتصادی، ارزیابی ها از اینکه جذاب ترین بازارها در این سال چه خواهد بود نیز شروع می شود. با نگاهی به عملکرد هر بازار در طول زمان و بازدهی که بازار مربوطه در پایان سالی که گذشته می توان به ارزیابی نسبی خوبی از بازارها دست پیدا کرد.
به گزارش تسنیم، بر اساس گفته های محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه در سال 97 نرخ تورم 9 درصد پیش بینی شده است. مجلس شورای اسلامی هم نرخ رشد اقتصادی را 3 درصد پیش بینی کرده است. از سویی کمیسیون تلفیق بودجه مجلس شورای اسلامی نرخ ارز را بین 4000 تا 4100 تومان در نظر گرفته است.
با در دست داشتن اطلاعات فوق اگر بتوان به میزان نقد شوندگی، ریسک و بازدهی برای سرمایه گذاری در بازارهای گوناگون پرداخت می توان کارایی بازارهای مختلف اعم از بازار مسکن، بازار سرمایه، بازار طلا و ارز را مورد بررسی قرار داد.
تداوم وابستگی بورس به سود بانکی
بازار بورس از ابتدای سال 96 قریب به 26 درصد بازدهی را عاید سهامداران خود کرد، که این روند هماهنگ با پشتوانه بنیادی رشد سودآوری شرکت ها بود.
بورس تهران در سال های گذشته وابستگی به نرخ سود بانکی را نشان داد. تحلیلگران معتقدند در سال 97 هم نیز این روند تداوم خواهد داشت و با انگیزش مثبتی رو به رو نمی شود. در بخش سوددهی شرکت ها نیز دو متغیر قیمت های جهانی و شرایط نرخ ارز در داخل از اهمیت بالایی برخوردار است و کفه به سمت عامل نرخ ارز داخلی وابسته تر است. با انتظار تداوم رشد سودآوری کل شرکت های بورسی در دامنه بیست تا بیست و پنج درصدی نسبت به سال 96 راه دستیابی به بازدهی مشابه در شاخص کل تا محدوده 120 تا 130 هزار واحدی را در افق سال 97 هموار می سازد.
واحد تحقیق و توسعه شرکت بورس هم در پژوهشی مشخص ساخته است که با کاهش درآمد گروه های پالایشی با نفت بشگه ای 50 دلار، شرایط روشن تری برای گروه های ساختمانی پیش بینی می شود. از سویی با بالارفتن نرخ ارز شرکت های صادرات محور بازار سهام وضعیت بهتری دارند.
احتمال رشد معاملات مسکن
در بازار مسکن آمارها تا پایان سال 96 نشان می داد که تعداد معاملات مسکن در شهر تهران افزایش داشت. به طوری که سامانه ثبت املاک و مستغلات کشور در پایان ماه بهمن مشخص کرد تعداد معاملات در کشور نسبت به مدت مشابه سال 95 رشد 22 درصدی داشته است. برخی تحلیلگران بر اساس این داده ها پیش بینی می کنند که حجم معاملات در سال 97 کماکان رشد خواهد داشت و این بازار را برای سرمایه گذاری جذاب می دانند.
آمارهای ارائه شده از سوی بانک مرکزی در انتهای سال 96 نشان داد که قیمت مسکن در ماه های پایانی این سال افزایش نشان داد. مجید کیان پور، عضو کمیسیون عمران مجلس این موضوع را حاکی از شکل گرفتن نوعی حباب در بازار مسکن می داند که در سال 97 نیز این حباب تخلیه نمی شود، وی می گوید که احتمال دارد این حباب قیمتی در بخش مسکن تا سه سال دیگر ادامه پیدا کند.
این نماینده مجلس شورای اسلامی با تفکیک میان گران شدن قیمت مسکن و حجم معاملات، بالارفتن قیمت های مسکن را در سال 96 نشانه رونق نمی داند و می گوید که عرضه گران مسکن توسط مردم نشان می دهد آنها نمی خواهند ارزش پول و دارایی شان از بین برود. این شرایط نشانه رونق بازار نیست، بلکه افزایش حجم معاملات نشانه رونق واقعی است.
وی نوسانات در بازار بورس، بازار طلا، سکه و ارز را عامل مهم تاثیر گذار بر بازار مسکن طی سال 97 می داند و بر این نظر است که تا زمانی که کنترل بر این بازارها به درستی اعمال نشود، بخش مسکن هم از نوسانات آنها تاثیر می گیرد.
دلار چند؟
سرمایه گذاری در ارز، هر چند این سرمایه گذاری روشی پر ریسک است، اما تجربه در کدام بازار سرمایهگذاری کنیم؟ نشان داده که هر زمان عاملی خارجی یا داخلی سیگنال داده است که بازار ارز دارای جذابیت است، عده زیادی به سمت خرید و فروش آن متمایل شده اند.
در سال 97 هم عواملی همچون آینده روابط سیاسی ایران در قالب توافق نامه برجام و تداوم دشمنی های غرب می تواند در سرنوشت بازار ارز تاثیر زیادی داشته باشد. از سویی در بعد داخلی عملکرد اقتصادی (صادرات و واردات)، سیاست های بانک مرکزی درباره نرخ ارز و تک نرخی کردن ارز، ارزش پول ملی، تورم و تقویت صادرات می تواند شرایط تعیین کننده بازار ارز قلمداد شوند.
نقطه مشترک تحلیل ها این است که قیمت دلار در سال آینده از رقم 4000 تومان پایین تر نخواهد آمد. اما برخی تحلیل ها محدوده نوسان را حول حوش 4100 تا 4300 تومان ارزیابی می کنند.
برخی تحلیل ها می گوید که اگر در سال آینده به رقم 5 هزار تومان برسد بازدهی سرمایه گذاری در آن به کمتر از 15 درصد خواهد رسید و ریسک سرمایه گذاری در آن دیگر منطقی نیست.
بانک ها قربانی سایر بازارها
سرمایه گذاری در بانک ها هر چند کم ریسک ترین نوع سرمایه گذاری است، اما با مطرح شدن کاهش نرخ سود سپرده های بانکی به کمتر از 15 درصد در سال 97 می توان گفت سرمایه گذاری دیگر جذابیت خود را به شکل کامل از دست داده است و بانک ها با احتمال زیاد برای از دست ندادن سهم خود از سرمایه گذاری های مردمی به دنبال راه های جایگزین خواهند بود.
معیار مشخص سرمایه گذاری این است که افراد به دنبال این هستند که بازاری را انتخاب می کنند که ریسک در آن کمتر باشد. به همین سبب در سال 96 شاهد بودیم که علی رغم حرف و حدیث های بسیار درباره اصلاح نظام بانکی، دستاوردی حاصل نشد و در انتهای سال با طرح فروش اوراق یکساله با سود 20 درصدی حتی موضوع کنترل نرخ سود بانکی نیز اجرایی نشد. طرح فروش اوراق یکساله توسط بانک ها به منظور کنترل مقطعی بازار ارز انجام شد. به نظرمی رسد که تا زمانی که بانک مرکزی و دولت قدم های اساسی را برای اصلاح نظام بانکی بر ندارند و سوددهی بانک ها را برای اصلاح بازارهایی مثل ارز انجام دهند، بانک ها همچون محلی برای کسب سود بدون ریسک تلقی خواهند شد.
دیدگاه شما