بازده بورس چگونه محاسبه می شود؟


مورد اول اینکه افزایش شاخص کل، لزوماً به معنای سودآوری سهام همه شرکت‌های حاضر در بورس نیست، همان‌طور که کاهش شاخص کل نیز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکت‌ها در بورس نیست،
زیرا همان‌گونه که گفته شد، شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی بورس است و چه‌بسا، در برخی موارد، علیرغم رشد قابل‌توجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قیمت مواجه شده و سهامداران خود را با زیان مواجه سازند یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخی سرمایه‌گذاران که سهام ارزنده‌ای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولی به دست می‌آورند.
بنابراین، سرمایه‌گذاران نباید صرفاً با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل در خصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به سرمایه‌گذاری در بورس کنند و حتی در شرایط رشد مستمر شاخص‌ کل نیز در انتخاب سهام، کاملاً دقت کنند

شاخص کل بورس چیست و چگونه شاخص بورس را محاسبه کنیم؟

شاخص های بورس معیار های مهمی هستند که با بررسی و تحلیل آن ها می توان وضعیت گذشته و حال بورس را از جنبه های مختلف ارزیابی کرد. همچنین می توان با کمک روش های نموداری روند آینده بورس را پیش بینی کرد.

اگر شما هم پیگیر وضعیت بورس باشید، حتما کلمه شاخص بورس را زیاد شنیده اید. در یک تعریف ساده، شاخص های بورس در واقع معیار سنجش بازار بورس ایران است . در این مطلب قصد داریم درباره شاخص های بورس و چگونگی محاسبه آن صحبت کنیم.

توضیحی مختصر در مورد بورس

شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که کلمه بورس به چه معنی است؟! در ابتدا بهتر است با خود بورس بیشتر آشنا شویم، سپس به توضیح شاخص بورس بپردازیم.
بورس کلمه ای فرانسوی است و در زبان فرانسه به معنی کیف پول است، و یا به زبان ساده تر بورس، بازاری برای مبادله بین خریدار و فروشنده است، که در آن سهام های شرکت های مختلف خرید و فروش می شود.

اصطلاح شاخص به چه معناست؟

کلمه شاخص به معنی نشانگر و یا نماگر عددی است که عملکرد وضعیت بورس را نشان می دهد.
شما با استفاده از شاخص بورس، می توانید تغییرات به وجود آمده در یک یا چند متغییر را، طی یک بازه ی زمانی مشخص مشاهده کنید.

تعریف کلی از شاخص بورس

منظور از شاخص بورس عددی است که وضعیت کلی بورس و جریان رشد یا کاهش این بازار را نشان می دهد.
ما در بورس شاخص های مختلفی داریم که هریک از آن ها وضعیت بورس را از جنبه های گوناگون به ما نشان می دهند، که محاسبه هر یک از این شاخص ها با فرمول های متفاوتی انجام می شود. یعنی برای تحلیل آن ابتدا باید کارکرد آن شاخص را بدانیم.
نکته مهم دیگر در مورد شاخص بورس این است که مثبت یا منفی بودن شاخص همیشه به معنی سودآوری یا ضرردهی بودن کل بورس نیست، بلکه شاخص وضعیت کلی بورس را به ما نشان می دهد.

شاخص کل بورس چیست؟

شاخص یک معیار برای سنجیدن وضعیت عمومی بازار بورس است. شاخص کل بورس یکی از پرکاربردترین شاخص‌ها در بین فعالین بازار و سرمایه‌گذاران است که بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس است.
به عبارت دیگر، تغییرات شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس است. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم

فرض کنید بازده بورس چگونه محاسبه می شود؟ شاخص کل در ابتدای یک سال 1000 واحد باشد. در پایان سال شاخص به 1250 واحد می‌رسد. یعنی اگر کسی تمام سهم‌های شاخص را خریده بود در پایان سال 25% سود می‌کرد. البته ممکن است تمام سهم‌ها به طور مساوی 25 درصد رشد نکرده باشند، اما میانگین وزن‌دار رشد آن‌ها 25 درصد باشد

در بازده بورس چگونه محاسبه می شود؟ حقیقت شاخص‌ های بورس معیار های حائز اهمیتی هستند که با بررسی و تحلیل آن ‌ها، می ‌توان وضعیت گذشته و حال بورس را از جنبه‌ های گوناگون، مورد بررسی قرار داد و حتی با کمک شیوه ‌های نموداری روند آینده بورس را پیش ‌بینی و به نوعی آینده بورس را تخمین زد، پس بازده بورس چگونه محاسبه می شود؟ بازده بورس چگونه محاسبه می شود؟ طبیعتا با توجه به نقش مهمی که شاخص‌ های بورس در تصمیم‌ گیری سرمایه ‌گذاران دارند، نوسانات شاخص ‌ها نیز برای سرمایه‌ گذاران موضوع مهم و قابل بحثی است.

در نظر داشته باشید که شاخص ‌های بورس، انواع گوناگونی دارند که هر کدام، وضعیت بورس را از جنبه‌ مختلفی به نمایش می گذارد، لذا سرمایه‌ گذاران در تحلیل شاخص‌ های بورس باید به کارکرد هر شاخص توجه داشته باشند. از همین روی، در این مقاله قصد داریم تا کارکرد شاخص کل بازار سرمایه رو براتون به صورت کامل توضیح دهیم و کاربرد ها و نحوه استفاده از آن را مشخص کنیم

شاخص کل بورس چگونه محاسبه می شود؟

برای درک بهتر نحوه محاسبه شاخص کل ابتدا لازم است توضیح دهیم که بازدهی سرمایه گذاران که (در بورس) سرمایه گذاری کرده اند در بورس اوراق بهادار به دو روش محاسبه می‌شود

در ابتدا بازدهی حاصل از دریافت سود نقدی در پایان هر سال مالی شرکت است و دوم تغییر قیمت سهم در طول دوره سرمایه گذاری سهامدار.

یعنی فرض کنیم که شخصی سهامی را به ارزش هر سهم ۵۰۰ تومان در ابتدای یک سال خریداری کرده است، قیمت هر سهم این شرکت در پایان سال ۶۰۰ تومان شده و شرکتی که سهام آن خریداری شده است نیز در پایان سال ۵۰ تومان به ازای هر سهم سود نقدی تقسیم کرده است؛ بنابراین این سرمایه گذار روی سهام توانسته تا پایان این سال در مجموع ۱۵۰ تومان به ازای هر سهم سود کند و در واقع بازدهی این سرمایه گذار در پایان سال ۳۰ درصد بوده است، زیرا سرمایه وی از ۵۰۰ تومان به ۶۵۰ تومان افزایش یافته است.

حالا روش و فرمول محاسبه شاخص کل بورس نیز بر همین شکل می‌باشد

به این معنی که شاخص کل افزایش قیمت کلیه سهام‌های منتشر شده در بورس و همچنین تقسیم سود نقدی این شرکت‌های سهامی را در نظر گرفته و بر این اساس بازدهی کلیه سهام‌ها و در واقع بازدهی کل بورس را محاسبه می‌کند که به آن شاخص کل بورس یا بازدهی نقدی بازار بورس می‌گویند

تحلیل انواع مختلف شاخص های بورس

شاخص کل هم وزن چیست؟

برخی کارشناسان و تحلیل‌گران معتقدند که شاخص کل، معیار مناسبی برای سنجش وضعیت کلی بازار سهام نیست. برای رفع این مشکل شاخص دیگری با نام «شاخص کل هم وزن» معرفی ‌می‌شود. در محاسبه شاخص کل هم وزن، بازده بورس چگونه محاسبه می شود؟ تمام شرکت‌های بورسی با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل حضور دارند. در نتیجه، نوسانات شرکت‌های کوچک و بزرگ به اندازه مساوی در تغییرات شاخص کل هم وزن سهیم خواهند بود

در کنار شاخص کل، شاخص دیگری به نام شاخص هم‌وزن وجود دارد که اندازه شرکت‌ها در محاسبه آن تاثیری ندارد و وزن همه شرکت‌ها یکسان در نظر گرفته می‌شود.
به عنوان مثال در گروه شیمیایی، شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، شرکتی با اندازه بزرگ و ارزش بازار بالاست و از طرفی در همین گروه، نماد شکربن (شرکت کربن ایران) شرکتی بسیار کوچک‌تر با ارزش بازار پایین‌تر است.
اگر شاخص کل بر مبنای هم‌وزن محاسبه شود، معاملات این دو سهم در بازار تاثیر یکسانی روی شاخص هم‌وزن دارد

شاخص قیمت به چه معناست؟

یکی دیگر از شاخص های مهم در بورس «شاخص قیمت» است که از اصلی‌ترین شاخص‌های بورس به نامیده می شود. tepix شمار می‌رود. و به طور اختصار
این شاخص تنها بیانگر روند عمومی تغییر قیمت سهام همه شرکت‌های پذیرفته در بورس اوراق بهادار است.
در شاخص کل یا شاخص قیمت و بازده نقدی، سود تقسیمی شرکت‌ها نیز در محاسبه و تغییرات شاخص موثر بوده است، حال آنکه در شاخص قیمت بحث بازده نقدی اصولا محل بحث نیست.

سرمایه‌گذاران در کنار بررسی شاخص کل بورس، باید شاخص هم‌وزن را هم مورد بررسی قرار دهند.

چرا که شاخص هم‌وزن بهتر می‌تواند وضعیت بازار سرمایه را نشان دهد

به عنوان مثال ممکن است در یک روز معاملاتی، شاخص کل منفی ولی شاخص هم‌وزن مثبت باشد. این اتفاق نشان می‌دهد که شرکت‌های بزرگتر بازار در آن روز معاملاتی وضعیت مناسبی نداشتند ولی برعکس نمادهای کوچک‌تر مورد توجه بازار بوده‌اند و افزایش قیمت داشتند.
از شاخص کل بورس برای پیش‌بینی وضعیت آینده بازار نیز می‌توان استفاده کرد، به همین دلیل تحلیل تکنیکال شاخص کل بورس به عنوان یکی از روش‌های رایج تحلیلی توسط سرمایه‌گذاران مورد استفاده قرار می‌گیرد

البته این روزها سرمایه‌گذاران از تحلیل تکنیکال شاخص هم‌وزن نیز در کنار شاخص کل برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده می‌کنند

منظور از شاخص قیمت هم وزن چیست؟

در شاخص قیمت هم وزن، شرکت‌های پذیرفته شده در بورس با وزنی برابر در محاسبه شاخص قیمت سهیم هستند و نوسانات مثبت و منفی شرکت‌های کوچک، به اندازه نوسان مثبت و منفی شرکت‌های بزرگ در این شاخص تاثیرگذار است.

شاخص سهام آزاد شناور

در این بخش از میخواهیم به مفهوم شاخص سهام آزاد شناور بپردازیم.

سهام آزاد شناور به بخشی از سهام یک شرکت اطلاق می شود که دارندگان آن آماده عرضه و فروش آن بخش از سهام هستند.
سهام شرکت‌های بورسی توسط دو گروه از خریداران یا فروشندگان، مورد معامله قرار می‌گیرد. گروه اول سهامداران حقیقی یا افرادی هستند که در بازار سرمایه فعالیت دارند و گروه دوم افراد حقوقی یا شرکت‌هایی هستند که در این بازار معامله انجام می‌دهند. برای مثال ممکن است سهام یک شرکت توسط شرکت دیگری (فرد حقوقی) خریداری شود.

مالکان سهام شناور آزاد قصد ندارند با حفظ آن در مدیریت شرکت مشارکت کنند. برای محاسبه سهام شناور آزاد باید ترکیب سهامداران، بررسی و سهامداران راهبردی را مشخص کرد.
سهامدار راهبردی، سهامدارانی هستند که در کوتاه مدت، قصد واگذاری سهام خود را نداشته و معمولاً می‌خواهند برای اعمال مدیریت خود، این سهام را حفظ کنند.

هر چه میزان یا درصد سهام شناور آزاد یک شرکت بیشتر باشد، برای سرمایه‌گذاران، جذابیت بیشتری برای شرکت در بازار مالی وجود دارد. با توجه به این موضوع، شاخص آزاد شناور درست به مانند شاخص کل محاسبه شده ولی به جای تعداد کل سهام از سهام آزاد شناور استفاده می‌شود.

با سایر شاخص های بورس بیشتر آشنا شویم

شاخص ۳۰ شرکت بزرگ: همانطور که از اسم شاخص ۳۰ شرکت بزرگ مشخص است این شاخص سطح عمومی قیمت سهام ۳۰ شرکت بزرگ را نشان می دهد. ۳۰ شرکت بزرگی که ارزش بازار آنها در مقایسه با سایر شرکت ها بیشتر است. ارزش بازار یک شرکت از حاصل ضرب قیمت روز سهام شرکت در تعداد سهام آن شرکت بدست می آید.

شاخص صنعت: منظور از شرکت های صنعتی شرکت هایی هستند که در صنایع مختلف مانند خودروسازی، پتروشیمی، فلزات اساسی، مخابرات، ساختمان و … فعالیت می کنند. شاخص صنعت بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکت های فعال در بخش صنعت است. عملکرد هرکدام از این صنایع تحت عنوان شاخص جداگانه ای مورد بررسی قرار می گیرد. مثلا خودرو، دارو، فلزات اساسی و محصولات شیمیایی

شاخص واسطه گری های مالی: این شاخص عملکرد شرکت های واسطه گری مالی که فعالیت آنها در حوزه مالی است مثل هلدینگ‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها و لیزینگ‌ها را نشان می‌دهد

اگر شما هم از سرمایه گذاران بورس هستید حتما به این دو مورد دقت داشته باشید:

مورد اول اینکه افزایش شاخص کل، لزوماً به معنای سودآوری سهام همه شرکت‌های حاضر در بورس نیست، همان‌طور که کاهش شاخص کل نیز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکت‌ها در بورس نیست،
زیرا همان‌گونه که گفته شد، شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی بورس است و چه‌بسا، در برخی موارد، علیرغم رشد قابل‌توجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قیمت مواجه شده و سهامداران خود را با زیان مواجه سازند یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخی سرمایه‌گذاران که سهام ارزنده‌ای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولی به دست می‌آورند.
بنابراین، سرمایه‌گذاران نباید صرفاً با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل در خصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به سرمایه‌گذاری در بورس کنند و حتی در شرایط رشد مستمر شاخص‌ کل نیز در انتخاب سهام، کاملاً دقت کنند

مورد دوم ارتباط بین شاخص کل و سبد سهام است.
حتما به خاطر دارید که یکی از اصول بسیار مهم سرمایه‌گذاری در بورس، تشکیل سبد سهام متنوع است.
هر اندازه سبد سهام یک سرمایه‌گذار، متنوع‌تر و به ترکیب سهام شرکت‌های موجود در بورس نزدیک‌تر باشد، بازدهی آن سرمایه‌گذار نیز به متوسط بازدهی کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده می‌شود، نزدیک‌تر خواهد بود تا آنجا که اگر فردی بتواند ترکیب سهام موجود در سبد سهام خود را به‌طور کامل، منطبق بر ترکیب تمامی سهام حاضر در بورس کند، بازدهی وی نیز به‌طور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود و مثلا با رشد 30 درصدی شاخص، وی نیـز حدودا ۳۰درصد سود به دست خواهد آورد.

ROA یا بازده کل دارایی شرکت ها یک تکنیک بنیادی ساده

یک شاخص از چگونگی سودآوری شرکت وابسته به کل دارایی‌های آن شرکت می باشد.
ROA در واقع به ما اطلاع از توانایی مدیریت شرکت در رابطه با استفاده از دارایی‌های خود در جهت سود سازی به ما می‌دهد. میزان ROA هر شرکتی به صورت درصد محاسبه می شود. پس هر چه در صد این شاخص بالا تر باشد نشان دهنده سودآوری بیشتر از یک پایه دارایی ثابت می باشد. همین امر باعث می شود تا سرمایه گذاران یک شرکت باشاخص ROA بالاتر را بر شرکتی با شاخصه پایین تر ترجیح دهند.
در واقع ROA یک شرکت، از تقسیم درآمد خالص شرکت به کل دارایی های شرکت به دست می آید.
مقدار شاخص ROA در بورس شناخت دقیقی از سود خالص شرکت مورد نظر به سرمایه گذار میدهد. به عنوان مثال اگر درآمد خالص یک شرکت 20 میلیارد تومان باشد و دارایی های آن برابر با100 میلیارد باشد، شاخص ROA آن عدد 0.2 یا همان ۲۰ درصدی را به عنوان سود نشان می دهد.
این شاخص به شدت وابسته به صنعت و گروه می باشد. به همین دلیل زمانی که از این شاخص به عنوان مقیاسی برای محاسبه استفاده می شود بهتر است از شاخص های ROA سال های گذشته شرکت یا شرکت های مشابه هم صنعت یا هم گروه نیز استفاده شود و در هر صنعت این شاخص با سهام های موجود در آن صنعت مقایسه شود چونکه صنایع مختلف بورسی حاشیه سود های مختلفی دارند.
حال طریقه ی محاسبه ی دقیق یک سهم مثل فولاد را از سامانه کدال به شما آموزش میدهیم

ابتدا وارد سامانه کدال میشویم و از قسمت جستجو نماد مورد نظر مورد نظر را پیدا میکنیم سپس از گزارش ها و صورتهای مالی موجود آخرین صورت مالی را باز میکنیم سپس از قسمت سود و زیان باید سود و زیان خالص را بر جمع دارایی ها تقسیم کنیم که این قسمت در سربرگ صورت وضعیت مالی قرار دارد عدد به دست آمده شاخص roa میباشد.

شاخص بورس چیست و چگونه محاسبه می شود؟

اگر از افراد مشتاق و پی‌گیر شرایط و اخبار اقتصادی هستید حتما بارها عبارت شاخص بورس را شنیده‌اید. در اخبار اقتصادی به کرات عنوان می گردد که شاخص کل بورس اوراق بهادار امروز مثلا 50000 واحد رشد کرد و به موازات آن شاخص هم وزن 8000 واحد صعود کرد. آیا تاکنون برایتان این سوال پیش آمده است که شاخص بورس یعنی چه؟ این اعداد و ارقام چگونه محاسبه می شود. اگر با ما همراه شوید در پایان مقاله امیدواریم به پاسخ این سوال ها برسید.

شاخص به چه معنی است؟

واژه‌ی شاخص ترجمه کلمه‌ی لاتین Index می باشد. کلمه‌ی شاخص به معنی نماگر یا نشانگر می باشد و بیانگر عددی است که به کمک آن می توان پی به تغییرات ایجاد شده در یک یا چند متغییر طی یک بازه زمانی خاص برد. در واقع شما با بررسی یک شاخص می توانید وضعیت و تغییرات متغیرهای مورد بررسی آن شاخص را ملاحظه کنید.

شاخص بورس چیست؟

شاخص بورس نشانگری است که سطح عمومی مولفه‌ای خاص مثل قیمت و یا بازده را در میان تمام یا گروهی از شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان می‌دهد.

نحوه‌ی محاسبه‌ی عددی شاخص کل بورس چگونه است؟

در این بخش نحوه محاسبه شاخص کل در بازار بورس اوراق بهادار تهران را که با نماد (TEPIX) (Tehran Exchange Dividend Index) نشان داده می‌شود، مورد بررسی قرار می‌دهیم. شاخص کل، میانگین ارزش سهام کل شرکت‌ها را نسبت به سال پایه (۱۳۶۹) نشان می‌دهد. نحوه محاسبه آن به صورت زیر است.

که هر یک از پارامترهای این فرمول در جدول زیر معرفی شده‌اند.

نکته: همانطور که از فرمول محاسبه‌ی شاخص مشخص است، بزرگی یا وزن هر شرکت در این شاخص در نظر گرفته می‌شود. در حقیقت شرکت‌های بزرگ‌تر وزن بیشتری در تغییر شاخص کل دارند. شاخص کل هم‌وزن، بدون در نظر گرفتن اهمیت شرکت‌ها، بر اساس وزن یکسان محاسبه می‌شود.

اگر مجموع ارزش بازار در تاریخt را به صورت ضرب صورت کسر رابطه‌ی فوق در نظر بگیریم، به نظر می‌رسد که محاسبه TEPIX، میزان رشد بازار را نسبت به تاریخ مبدا مشخص می‌کند. به این ترتیب به نظر می‌رسد بازده سرمایه‌گذاری نسبت به سال مبنا محاسبه می‌شود. این شاخص در هنگام باز بودن بازار به صورت لحظه‌ای و Online محاسبه شده و در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران قابل مشاهده است.

اگر نماد شرکتی در زمان محاسبه شاخص، بسته باشد یا برای مدتی معامله نشود، قیمت آخرین معامله آن در شاخص کل مورد محاسبه قرار می‌گیرد.

برای روشن شدن مطلب مثالی را طرح می کنیم.

فرض کنیم که کل بازار در سال ۱۳۶۹، از سه سهم الف، ب و ج تشکیل شده باشد. اطلاعات سهام در آن سال به شرح زیر باشد:

سهم الف: 5۰۰۰ سهم به ارزش 1۰۰۰ ریال

سهم ب: 10۰۰۰ سهم به ارزش 20۰۰ ریال

سهم ج: 6۰۰۰ سهم به ارزش 3۰۰۰ ریال

در نتیجه ارزش جاری بازار در سال ۱۳۶۹ در مثال ما برابر خواهد بود با:

(5۰۰۰*۱۰۰۰) + (10۰۰۰*2۰۰۰) + (6۰۰۰*3۰۰۰) = 5۰۰۰۰۰۰ + 20۰۰۰۰۰۰ +18۰۰۰۰۰۰ بازده بورس چگونه محاسبه می شود؟ = 43۰۰۰۰۰۰

بنابراین ارزش جاری بازار در سال ۱۳۶۹ معادل 43 میلیون ریال بوده است و طبق فرمول شاخص، رقم شاخص در آن سال ۱۰۰ واحد فرض شده است. حال فرض کنید در سال ۱۳99 قیمت سهام الف به 4۰00۰۰ ریال؛ سهام ب به 50000۰ ریال و سهام ج به 3000۰۰ ریال افزایش پیدا کند. بنابراین ارزش جاری بازار سهام در سال ۱۳99 برابر خواهد بود:

(5۰۰۰*400۰۰۰) + (10۰۰۰*500۰۰۰) + (6۰۰۰*300۰۰۰) = 20۰۰۰۰۰00۰ + 5000۰۰۰۰۰۰ +18۰۰۰۰00۰۰ = 88۰۰۰00۰۰۰

بنابراین همان‌طور که در محاسبات فوق مشاهده می‌فرمایید ارزش جاری بازار سهام در مثال ما در سال ۱۳99 به 88۰۰۰00۰۰۰ افزایش پیدا کرده است. حال اگر شاخص کل را محاسبه نماییم شاهد رشد 20365 درصدی شاخص کل قیمت هستیم:

(43۰۰۰۰۰۰/88۰۰۰00۰۰۰) * ۱۰۰ = 20465

همان‌طور که در بالا مشاهده می‌فرمایید شاخص کل نسبت به سال ۱۳۶۹ در حدود 20365 واحد افزایش داشته است که نشان از رشد 20365 درصدی شاخص بورس دارد.

شاخص‌ها با توجه به مولفه‌هایی که اندازه‌گیری می‌کنند، نام‌گذاری می‌شوند. برای مثال شاخص قیمت، روند عمومی تغییرات قیمت شرکت‌های تاثیر‌‌گذار بر شاخص را نشان می‌دهد و شاخص بازده نقدی، نشانگر روند عمومی بازده نقدی پرداختی توسط شرکت‌های عضو شاخص است.

در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران، زمان انتشار شاخص، مقدار شاخص، میزان تغییرات نسبت به روز قبل و همچنین درصد تغییرات نشان داده می‌شود. در طول روز معاملاتی نیز بیشترین و کمترین میزان شاخص در جدول گزارش‌های بازار بورس تهران نیز قابل مشاهده است. در این سایت مقدار عددی شاخص های مختلف گزارش می گردد که به شرح زیر می باشند:

امیدواریم که با تعریف و چگونگی محاسبه‌ی شاخص کل آشنا شده باشید. انشالله در مقاله‌ی دیگر راجع به انواع شاخص صحبت خواهیم کرد.

مسیر محاسبه سود اسناد خزانه

مسیر محاسبه سود اسناد خزانه

شاخص‌های متفاوتی از جمله ریسک، بازده و نقدشوندگی، کیفیت سرمایه‌گذاری را تعیین می‌کنند؛ اما شاید بتوان بازدهی را مهم‌ترین این معیارها دانست. در این شرایط، محاسبه نرخ سود مربوط به اسناد خزانه اسلامی که یکی از مهم‌ترین ابزارهای مورد نیاز اقتصاد کشور است با اختلاف‌های زیادی میان کارشناسان مواجه است. هرچند برخی معتقدند باید نرخ بازدهی را به صورت ساده محاسبه کرد؛ اما بررسی اصول و تئوری مربوط به اوراق با درآمد ثابت نشان می‌دهد نرخ بازدهی مرکب روش صحیح و قابل استنادتری برای محاسبه نرخ سود اسناد خزانه اسلامی است. ایراد اصلی که می‌توان به روش خطی ساده وارد کرد آن است که در این روش، بازدهی سرمایه‌گذار در طول دوره سرمایه‌گذاری تغییر می‌کند که برای اصلاح آن به نرخ سود مرکب نیاز داریم.

مقدمه كیفیت سرمایه‌گذاری به عوامل متعددی وابسته است و شاخص‌های متفاوتی به منظور ارزیابی عملكرد سرمایه‌گذاری تعریف شده‌‌‌‌اند. به‌عنوان مثال می‌توان به شاخص‌های ریسك، بازده، نقدشوندگی، تنوع و بتا اشاره كرد. در میان شاخص‌های نامبرده، بازده از اهمیت بسزایی برخوردار است. زیرا بازده در ادبیات روزمره مردم بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد و معمولا فرصت‌های مختلف سرمایه‌گذاری را بر مبنای مقایسه مقدار بازده آنها با یكدیگر مورد سنجش قرار می‌دهند.

در حوزه سرمایه‌گذاری و به‌طور ویژه در حوزه اوراق بهادار بادرآمد ثابت (Fixed Income Securities)، از آنجا كه در ایران، بیشتر اوراق دارای ضامن بانكی هستند و در نتیجه ریسك نكول یا عدم پرداخت آنها در سررسیدها به‌طور كامل پوشش داده شده است؛ بازده، مهم‌ترین‌ معیار برای انتخاب اوراق توسط یك سرمایه‌گذار است.

با توجه به اینكه «مثال» نقش بسزایی در انتقال مطلب ایفا می‌كند، در این مقاله تلاش شده تا همه موضوعات تا حد امكان در قالب مثال‌هایی ارائه شوند.

روش‌های متفاوتی برای محاسبه بازده وجود دارد. ساده‌ترین روش، استفاده از فرمول بازده ساده است. همان‌طور كه در فرمول زیر مشاهده می‌شود، اختلاف قیمت خرید و فروش نسبت به قیمت خرید سنجیده می‌شود:

شخصی را در نظر بگیرید كه در ابتدای سال در اوراقی با ارزش اولیه 100 تومان سرمایه‌گذاری كرده است. چنانچه ارزش این سرمایه‌گذاری در پایان سال اول 110تومان و در پایان سال دوم 132 تومان ‌باشد، طبق فرمول فوق به سادگی می‌توان بازده وی را در هر دوره محاسبه كرد.

اگر كمی به این مثال دقت كنیم متوجه می‌شویم كه مجموع بازده دو دوره متوالی فوق، 30 درصد به‌دست می‌آید اما از طرف دیگر به نظر می‌رسد با توجه به رشد قیمت از 100 به 132 واحد، بازده كل دوره باید رقم 32 درصد باشد!

علت این موضوع، این است كه مقدار دارایی در اول هر دوره برابر مقدار دارایی در پایان دوره قبل است و بنابراین اصل و سود دارایی در پایان هر دوره وارد دوره بعد می‌شود و به اصل و سود منتقل­‌شده از دوره قبل مجددا سود تعلق می‌گیرد.

این ماهیت فرمول بازده است، زیرا مثلا در نمونه فوق و در ابتدای دوره دوم نمی‌توانیم مقدار 110 واحد را به دو رقم 100 به‌عنوان اصل مبلغ و 10 واحد به‌عنوان سود دوره قبل، تجزیه کنیم و كل مبلغ 110 واحد به‌عنوان مقدار اولیه سرمایه‌گذاری وارد دوره دوم می‌شود.

اما موضوع فوق به معنای وجود اشكال در محاسبه بازده نیست! زیرا بازده صحیح هریك از دوره‌های فوق به ترتیب 10 درصد و 20 درصد است، اما بازده كل دوره رقم 30 درصد نیست و مقدار صحیح بازده كل دوره 32 درصد است.

در ادبیات مالی، برای محاسبه برآیند بازده كل دو یا چند دوره متوالی از فرمول تركیب بازده یا بازده مركب (Compound Return) استفاده می‌شود.

مساله فوق كه در ادبیات مالی بسیار حائز اهمیت است به این نكته اشاره دارد كه جمع جبری بازده، برای محاسبه بازده كل چند دوره متوالی صحیح نیست و برای محاسبه برآیند بازده چند دوره متوالی باید از تركیب بازده و فرمول بازده مركب استفاده کرد.

دو ورقه بهادار در دست داریم كه قیمت هر دو ورقه در ابتدای سال 100 واحد و در پایان سال نیز قیمت آنها به 120 واحد خواهد رسید. آن طور كه از صورت سوال‌ قابل درك است، بازده هر دو ورقه 20 درصد است. در جدول زیر با توجه به قیمت ماه ششم، بازده دو دوره محاسبه شده است:

مثال فوق، به خوبی نشان می‌دهد كه جمع جبری نه تنها بازدهی متفاوت با مقدار واقعی بازده كل دوره (20 درصد) به دست می‌دهد، بلكه مقدار آن به نوسان قیمت‌های طی دوره نیز وابسته است.

اگر مقدار بازده اوراقی مشخص باشد، چگونه می‌توانیم قیمت آن را در زمان‌های مختلف محاسبه كنیم و فرمول صحیح قیمت‌گذاری اوراق با درآمد ثابت (Fixed Income Pricing) چگونه باید باشد؟ هدف از ارائه این بخش در این مقاله، تاكید بر محاسبات سود مركب و بیان نقایص محاسبات سود بر مبنای فرمول‌های ساده و خطی است.

اوراقی با قیمت اسمی 1،000،000ریال و نرخ سود 20 درصد كه یك بار در سال سود پرداخت می‌كند را در نظر بگیرید.

این اوراق دارای سود روزشماری خواهد بود. یك راه ساده برای محاسبه سود روزشمار این اوراق، تقسیم سود سالانه بر تعداد روزهای سال است:

بنابراین جدول شماره 1 سود روزشمار و قیمت این اوراق به همراه نرخ رشد قیمت اوراق در روزهای مختلف سال به ترتیب زیر به‌دست خواهد آمد:

روش فوق كه به روش خطی ساده معروف است، باوجود سادگی محاسبات، یك ایراد اساسی دارد و آن عدم ثبات نرخ رشد قیمت در طول سال، به‌رغم ثابت بودن مقدار سود روزانه است! اگر به ستون نرخ رشد قیمت روزانه دقت شود، كاهش تدریجی نرخ رشد روزانه به وضوح مشاهده می‌شود.

علت كاهش تدریجی نرخ رشد روزانه، افزایش مخرج كسر بازده است. زیرا با گذشت زمان و تجمیع سودهای روزشمار، قیمت اوراق به تدریج افزایش یافته و مخرج كسر بازده بزرگ‌تر می‌شود و در نتیجه مقدار بازده یا نرخ رشد روزانه كاهش می‌یابد.

بازدهی شخصی كه در روزهای اول سال در این اوراق سرمایه‌گذاری می‌كند بیشتر از فردی است كه در روزهای پایانی سال این اوراق را نگهداری می‌كند. زیرا مبلغ سرمایه‌گذاری در این ایام متفاوت است، كسب عایدی ثابت 548 ریال در روز اول نسبت به مبلغ سرمایه‌گذاری 1.000.000 ریال و در روز دوم با مبلغ 1.000.548 ریال سنجیده می‌شود. با رشد تدریجی قیمت، مخرج كسر بازده افزایش می‌یابد، این در حالی است كه صورت كسر رقم ثابت 548 ریال است؛ بنابراین طبیعی است كه مقدار بازده روزانه كاهش یابد. استفاده از روشی كه در آن مقدار سود در طول دوره ثابت فرض شده باشد، نمی‌تواند روش صحیحی برای قیمت‌گذاری اوراق با درآمد ثابت باشد، زیرا نرخ بازده آن در طول دوره یكنواخت نبوده و به تدریج و با گذشت زمان، كاهش خواهد

چنانچه قیمت‌گذاری در بازار به این شیوه انجام شود، سرمایه‌گذاران آگاه تلاش می‌كنند تا اوراق را صرفا در روزهای ابتدایی هر دوره خریداری كرده و در اواسط دوره و قبل از كاهش نرخ بازده، آن را با اوراق دیگری تعویض کنند.

روش خطي ساده، روش مناسبي براي قيمت‌گذاري اوراق و محاسبه سود روزشمار نيست. زيرا سرمايه‌گذار انتظار دارد در صورت ثبات شرايط و ثابت بودن نرخ سود، بازده وي در طول دوره سرمايه‌گذاري ثابت باشد. به عبارت ديگر مستقل از اينكه در روز اول در اين اوراق سرمايه‌گذاري شود يا در روز آخر، بازده به دست آمده بايد مقدار ثابتي باشد.

اما سوالی كه مطرح می‌شود این است كه در این مثال، قیمت روزانه اوراق، چه رقمی است تا نرخ بازده در تمام روزهای سال برابر باشد؟

با استفاده از فرمول قیمت‌گذاری مركب، قیمت روزانه را محاسبه می‌كنیم. برای مثال قیمت این اوراق در پایان روز اول برابر خواهد بود با:

همان‌گونه كه در جدول 2 مشخص است، در این مدل قیمت‌گذاری، نرخ رشد روزانه در تمام طول سال ثابت است اما مقدار سود روزانه به‌صورت تدریجی افزایش یافته است و با توجه به رشد تدریجی قیمت، افزایش تدریجی مقدار سود روزانه نیز كاملا طبیعی و در حد انتظار است.

همان‌طور كه در این جدول نیز مشاهده می‌شود، با استفاده از روش قیمت‌گذاری مركب، قیمت‌ها به نحوی تعیین می‌شوند تا بازده سرمایه‌گذاری در تمام طول عمر اوراق به‌صورت همگن تخصیص یابد.

بنابراین فرمول قیمت‌گذاری مركب تضمین می‌كند كه قیمت‌های روزانه به نحوی محاسبه خواهند شد كه نرخ رشد روزانه در طول دوره ثابت بماند. این موضوع در بازارهای مالی از اهمیت بسزایی برخوردار است زیرا سرمایه‌گذاران مختلف مستقل از تاریخ انتشار، تاریخ سررسید یا تاریخ پرداخت كوپن سود، بر مبنای نرخ بازده (و ریسك) اوراق، اقدام به انتخاب و سرمایه‌گذاری در اوراق می‌كنند و مدل قیمت‌گذاری باید به نحوی باشد كه ثبات نرخ سود طی دوره را تضمین کند، به گونه‌ای كه نرخ سود همواره همگن باشد.

البته همان‌طور كه می‌دانیم، قیمت بازده بورس چگونه محاسبه می شود؟ اوراق بهادار در بازارهای مالی، علاوه بر نرخ سود اسمی، به دو عامل مهم دیگر هم وابسته هستند: نرخ سود مورد انتظار بازار و میزان ریسك اوراق و ناشر آن. محاسبات فوق، با فرض ثبات شرایط و یكسان بودن نرخ سود اسمی اوراق و نرخ سود مورد انتظار بازار انجام شده است. در شرایطی كه پارامترهای فوق نیز وارد محاسبات شوند، می‌توان ثابت كرد كه مدل قیمت‌گذاری اوراق تغییر نخواهد كرد و همین فرمول قیمت‌گذاری مركب، صرفا با تغییر مقدار R (نرخ بازده سالانه) مجددا به‌كار گرفته خواهد شد.

در بازارهای مالی، نرخ سود مورد انتظار به‌عنوان یك متغیر كلیدی در جریان معاملات روزانه و با توجه به قیمت انواع اوراق بهادار كشف می‌شود. نرخ بازده تا سررسید، نرخی است كه در صورت نگهداری اوراق تا زمان سررسید، برای دارنده آن محقق خواهد شد. با توجه به تفاوت فاصله تا سررسید اوراق مختلف و به منظور مقایسه این نرخ در مورد اوراق مختلف، این نرخ به‌صورت سالانه محاسبه شده و اعلام می‌شود. از آنجا كه تاریخ سررسید اوراق و همچنین مبلغ قابل پرداخت در سررسید هر اوراقی ثابت است، بنابراین، نرخ بازده تا سررسید تنها تابع قیمت روز اوراق در بازار خواهد بود و هیچ مؤلفه دیگری در آن تاثیرگذار نخواهد بود. به همین دلیل این نرخ در بازارهای مالی محاسبه شده و به‌صورت عمومی کنش داده می‌شوند. بر خلاف بازده دوره نگهداری (HPR: Holding Period Return) كه شاخصی گذشته‌نگر است و نرخ بازده را در گذشته نشان می‌دهد،

اوراقی را كه مبلغ اسمی آن 1.000.000 ریال و دارای سود سالانه 20 درصد است و كل سود نیز در پایان سال به سرمایه‌گذار پرداخت می‌شود در نظر بگیرید. در اواسط سال ( در روز صدوهشتادویکم) و در زمانی كه 184 روز تا سررسید آن باقی مانده است، قیمت این اوراق 1.094.625 ریال خواهد بود. نرخ بازده تا سررسید این اوراق در روز صدوهشتادویکم چقدر است؟

فرمول انحراف معیار و نحوه محاسبه آن + مثال

نموادر انحراف معیار

انحراف معیار یا انحراف استاندارد چیست؟

از نظر علم آمار، انحراف معیار یک سری از داده ها، نشاندهنده میزان پراکندگی داده ها از یکدیگر است. از نقطه نظر مالی، انحراف معیار می تواند در تعیین میزان ریسک و حداقل نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاریها مورد استفاده قرار گیرد.

فرمول انحراف معیار

با استفاده از فرمول زیر می توانیم مقدار انحراف معیار یک سری از داده را بدست آوریم.

فرمول انحراف معیار یا انحراف استاندارد

ri- هر بازده در کل مشاهدات (هر رقم در داده ها)

ravg- میانگین کل مشاهدات یا همان داده ها

n- تعداد مشاهدات

با محاسبه انحراف معیار ما در واقع واریانس را نیز محاسبه می کنیم. اگر از فرمول فوق علامت جذر را حذف کنیم به واریانس دست می یابیم.

مثال انحراف معیار

یک سرمایه گذار قصد دارد انحراف معیار سبد سرمایه گذاری خود را که چهار ماه است آن را نگهداری کرده محاسبه کند. در جدول زیر بازده های تاریخی هر ماه را بصورت جداگانه مشاهده می کنید.

مثال انحراف معیار

جهت محاسبه انحراف معیار، اولین قدم محاسبه میانگین است.

همانگونه که مشاهده شد میانگین چهار رقم فوق 5.5% می باشد.

حال اعداد را در فرمول قرار می دهیم تا انحراف معیار بدست آید.

انحراف معیار 10.34% بدست آمد.

در حال حاضر، سرمایه گذار می داند که بازده ماهانه پرتفوی یا همان سبد سرمایه گذاری او تقریبا نوسان 10 درصدی داشته است. با این اطلاعات سرمایه گذار می تواند پرتفوی خود را از نظر ریسک به سطح قابل قبول خودش نزدیک تر کند.

اگر سرمایه گذار اهل ریسک باشد و بدنبال سرمایه گذاری های پر ریسک با بازده بالا باشد می تواند اوراق با بازدهی بالاتر را به پرتفوی خود اضافه کند. بدین ترتیب انحراف معیار سبد سرمایه گذاری او نیز بالاتر خواهد رفت.

بالعکس اگر سرمایه گذار، یک شخص ریسک گریز باشد و با انحراف معیار بالای سرمایه گذاری، احساس آرامش خود را از دست می دهد سهام بزرگ را به پرتفوی خود اضافه می کند تا بازدهی سرمایه گذاری او نوسان کمتری داشته باشد.

توزیع نرمال بازده

تئوری توزیع نرمال بیان می کند که منحنی بازدهی یک سرمایه گذاری به شکل زنگ می باشد. همچنین منحنی توزیع نرمال به ما نشان می دهد که چه میزان از مشاهدات در کدام بخش از منحنی قرار می گیرد. این توزیع بصورت زیر می باشد:

  • 68% از بازده ها در فاصله یک انحراف معیار از میانگین قرار دارند.
  • 95% از بازده ها در فاصله دو انحراف معیار از میانگین قرار دارند.
  • 99% از بازده ها در فاصله سه انحراف معیار از میانگین قرار دارند.

تصویر زیر این مفهوم را نشان می دهد.

توزیع نرمال استاندارد

همانگونه که مشاهده شد انحراف معیار، یک ابزار بسیار مفید در کمی کردن میزان ریسک یک سرمایه گذاری است. رصد کردن انحراف معیار پورتفوی و تعدیل پویای آن به سرمایه گذار کمک می کند تا ریسک سرمایه گذاری را متناسب با میزان ریسک پذیری خود تغییر دهد.

اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!

برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید

امتیاز 3.8 / 5. تعداد آرا 70

شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!

چگونه هارد فورک بر قیمت بیت کوین تاثیر می گذارد؟

الگوهای نمودار شمعی ژاپنی

ساسان پرهون

کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.