تشریح جزییات بخش عکاسی یازدهمین جشنواره تجسمی فجر
کیارنگ علایی دبیر رشته عکاسی یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر جزییات بخش عکاسی این جشنواره را تشریح کرد.
اعتمادآنلاین| کیارنگ علایی دبیر رشته عکاسی یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر برگزاری جشنواره فجر را رویدادی مهم در عرصه هنر ایران دانست و در این باره گفت: نیت و همت جهتگیریهای متمایز در بازار ارز من بر ایجاد یک فضای آرمانی هنری برای عکاسی در جشنواره تجسمی فجر است و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نخواهم کرد.
وی تصریح کرد: تلاش ما بر این است که حوزهای از عکاسی که مطابق روح زمانه حرکت میکند و نسبت به دستاوردهای تکنولوژیک، دغدغههای انسانی، باورها، تخیلات و اوهام انسان امروز بی حساسیت نیست و دغدغهمند است، مورد توجه قرار بگیرد.
علایی ادامه داد: هیچ جشنوارهای در وسعت نبوغ و هنر عکاسان ایرانی نمیگنجد و همواره ظرفیت بیشتر، کار بزرگتر و تلاش بیشتری لازم است تا استحقاق عکاسی ایران را داشته باشد.
دبیر بخش عکاسی در یازدهمین جشنواره تجسمی فجر تأکید کرد: بخش عکس جشنواره فجر از یک برآیند کلی و جهتگیری جامع جشنواره فجر تبعیت میکند، اهتمام من در این دوره ساختن یک اتاق شیشهای است؛ فضایی که مخاطب واقعی جشنواره از ابتدا تا انتها به صورت شفاف به همه امور اجرایی دسترسی و آگاهی داشته باشد، در این راستا، رویکردهای بخش عکس جشنواره امسال یعنی رویکرد مستند و رویکرد هنری را به صورت کاملاً واضح تبیین و منتشر کردم، کاری که در جشنوارههای دیگر به ندرت اتفاق میافتد و فقط به ذکر کلمه مستند یا کلمه هنری اکتفا میشود.
وی اظهار کرد: برای هیات داوران از میان هشت یا نه نامزدی که در ذهن داشتم کوشیدم به ترکیبی برسم که به روز بودن، معاصریت نگاه و تفکر، پویش نظری و حضور مستمر در فضای عکاسی امروز را در این ترکیب ببینیم.
علایی داوری آثار را بر اساس 10 رشته متمایز در این دوره از جشنواره مثبت خواند و گفت: تعدد رشتهها همیشه به پویایی جشنواره کمک میکند، تخصصهای مختلف را وارد میکند و جدا از جذابیتهای داوری هر رشته و پویایی بیشتر فجر، اتفاقی خوب برای مخاطبان رخ می دهد.
وی حضور گالریها در این دوره از جشنواره را عامل مهمی برای افزایش تعاملات این گروه با هنرمندان دانست و عنوان کرد: گالریها همیشه جایی دور از دسترس بودهاند و مورد سختترین قضاوتها قرارگرفتهاند بی آن که خود تقصیری در ایجاد مرزی داشته باشند که سالها است بین آنها و هنرمندان جوانتر و آماتور وجود دارد.
دبیر بخش عکاسی در یازدهمین جشنواره تجسمی فجر ادامه داد: به طور کلی فجر یازدهم از همه تجربههای قبلی استفاده کرده است و هوش ویژهای دارد، هوشی که از بالاترین فرد مسئول آن تا مدیران اجراییاش در حال تزریق به بدنه این دوره از جشنواره هستند.
علایی بیان کرد: پر رنگ کردن اندیشه، بها دادن به ایده - در قسمت رویکرد هنری جشنواره - و اعتنا به تجربههای غیرکلیشهای و غیر تکراری چیزی است که فجر یازدهم را میتواند متمایز کند و تلاش ما بر این است.
مهرداد افسری، بهنام صدیقی و شادی قدیریان این رشته را داوری می کنند.
یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر با دبیری ابراهیم حقیقی در بهمن ماه 1397 برگزار می شود. در این جشنواره سیدامیر سقراطی دبیری هنری و محسن سلیمانی دبیری اجرایی را عهده دار هستند.
چرا زمان به جلو میرود، نه به عقب؟
وقتی اسحاق نیوتن کتاب معروف خود با عنوان «اصول ریاضی فلسفهی طبیعی» را در سال ۱۶۸۷ منتشر کرد، سه قانون برجستهی حرکت او به کلید حل بسیاری از مسائل تبدیل شدند. بدون این قوانین بشر نمیتوانست ۲۸۲ سال بعد انسان را روی ماه فرود بیاورد؛ اما این قوانین مسئلهی جدیدی را برای علم فیزیک به وجود آوردند که البته تا قرنها پس از نیوتن توجهی به آن نشد و حتی امروز هم کیهانشناسان آن را سرزنش میکنند.
قوانین نیوتن دو جهتگیریهای متمایز در بازار ارز برابر انتظار عملکرد خوبی داشتند. این قوانین دنیای حرکتهای روزمره، دنیای افراد، عقربههای ساعت و حتی سقوط سیب را توصیف میکنند از طرفی برای دنیایی که در آن افراد به عقب گام برمیدارند، تیک زدن ساعت از بعد از ظهر تا صبح و بالا رفتن سیب از زمین تا شاخهی درخت هم عملکرد خوب و بینقصی دارند. شان کارول، فیزیکدان و فیلسوف نظری که دربارهی ماهیت زمان در جدیدترین کتاب خود به نام «بزرگترین ایدههای جهان» بحث میکند، مینویسد: ویژگی جذاب قوانین نیوتن این است که این قوانین تفکیکی بین گذشته و آینده قائل نیستند؛ اما جهتدهی به زمان، آشکارترین ویژگی آن است. من تصاویری از گذشته دارم و عکسهایی در آینده خواهم داشت که هنوز نگرفتهام.
به نقل از کارلو روولی از مرکز فیزیک تئوری مارسی فرانسه و مؤلف کتابهایی مثل «ترتیب زمان»: مشکل تنها محدود به نظریههای چندصدسالهی نیوتن نیست. تقریباً تمام نظریههای بنیادین فیزیک از زمان نیوتن به این سو، برای زمان رو به جلو و رو به عقب به یک اندازه خوب عمل کردند.
از نیوتن و سپس نظریهی الکترومغناطیسی مکسول و سپس آثار اینشتین و سپس مکانیک کوانتوم، نظریهی میدان کوانتومی، نسبیت عام و حتی گرانش کوانتومی هیچ تفکیکی بین گذشته و آینده وجود ندارد. همین عدم تفکیک دلیل شگفتی است زیرا تمایز گذشته و آینده برای همه آشکار است. برای مثال اگر فیلمی بسازید واضح است که دارای آینده و گذشته خواهد بود؛ اما چگونه جهت واضح زمان از توصیفهایی سرچشمه میگیرد که خود فاقد جهتگیری زمانی خود هستند؟ مارینا کورت، اخترفیزیکدان دانشگاه لیزبون میگوید: مفاهیم زیادی وجود دارند که با یک پرسش جدی آغاز میشوند: چرا زمان میگذرد؟
زمان به شیوهای شهود ما را به چالش میگیرد. در کوچکترین مقیاسها هیچ «آینده» یا «گذشتهی» معناداری جهتگیریهای متمایز در بازار ارز وجود ندارد.
بخشی از پاسخ این پرسش را میتوان در بیگبنگ جستجو کرد که حدود ۱۴ میلیارد سال پیش رخ داد. دیدگاه دیگر دقیقاً در نقطهی مقابل یعنی در پایان جهان وجود دارد؛ اما پیش از مرور سیر زمانی جهان، لازم است در سال ۱۸۶۵ توقف کنیم که اولین قانون جهت زمانی فیزیک، مسیرهای انقلاب صنعتی را تغییر داد.
جمعآوری بخار
در قرن نوزدهم یعنی زمانی که زغال سنگ برای تولید نیروی بخار به تنورها ریخته میشد، دانشمندان و مهندسان امیدوار بودند براساس مجموعهای از اصول و روابط بین گرما، انرژی و حرکت، موتورهای بهتری را بسازند. این قوانین با عنوان ترمودینامیک شناخته میشوند.
در سال ۱۸۶۵، فیزیکدانی آلمانی به نام رودولف کلاوزیوس این نظریه را مطرح کرد که گرما نمیتواند از بدنهای سرد به یک بدنهی گرم منتقل شود. کلاوزیوس مفهومی به نام آنتروپی را برای اندازهگیری این رفتار گرمایی ارائه داد. وقتی میگوییم گرما هرگز از بدنهی سرد به بدنهی داغ منتقل نمیشود مانند این است که بگوییم «آنتروپی» برای همیشه در حال افزایش است و هرگز کاهش نمییابد. به نقل از روولی در کتاب ترتیب زمان، مفهوم آنتروپی تنها قانون بنیادی فیزیک است که میتواند گذشته را از آینده تفکیک کند. یک توپ میتواند از تپهای پایین برود یا دوباره به سمت قله پرتاب شود اما گرما نمیتواند از جسم سرد به جسم گرم منتقل شود. روولی برای نمایش این مفهوم، خودکار خود را برداشت و آن را از یک دست به دست دیگرش پرتاب کرد. او میگوید: دلیل توقف خودکار در دست من، انرژی آن است و سپس این انرژی به گرما تبدیل شده و دست من را گرم میکند. اصطکاک هم مانع از نوسان آن میشود. در غیر این صورت اگر گرمایی وجود نداشت خودکار برای همیشه نوسان میکرد و من نمیتوانستم گذشته را از آینده تشخیص دهم.
آنتروپی و افزایش بینظمی
وقتی یک بسته کارت بازی میخرید، این کارتها معمولاً به شکلی منظم از آس تا شاه کنار یکدیگر قرار دارند. وقتی برای اولین بار آنها را بهصورت تصادفی کنار هم قرار میدهید چه انتظاری دارید؟ احتمالاً بستهی کارتها ظاهری نامنظم به خود میگیرند. وقتی برای بار دوم آنها را به هم بریزید به مجموعهی تصادفی جدیدی میرسید.
یک روش برای درک آنتروپی درنظر گرفتن آن بهعنوان مقیاس بینظمی است. بستهی کارت جدید آنتروپی پائینی دارد و هنگامی که آنها را به صورت تصادفی به هم میریزید آنتروپی یا تصادفی بودن ظاهری سیستم را افزایش میدهید. بهطور مشابه، وقتی جسمی گرم میشود آنتروپی آن هم افزایش مییابد. در یک بلوک یخی، مولکولهای آب در فاصلهی نزدیکی نسبت به یکدیگر به شکلی منظم قرار دارند. با گرم شدن یخ و تبدیل آن به حالت مایع، مولکولها با آزادی بیشتری حرکت میکنند و به بینظمی بیشتری میرسند. در حالت بخار مولکولهای آب از این هم بینظمتر هستند.
زمان در مقیاسهای مولکولی جهتی ندارد
از طرفی وقتی گرما را در سطح مولکولی در نظر بگیرید همهچیز قدری پیچیدهتر میشود. تفاوت بین اجسام داغ و اجسام سرد، حرکت مولکولهای آنها است. در یک موتور بخار داغ، مولکولهای آب بسیار برانگیخته هستند به اطراف حرکت میکنند و با یکدیگر برخورد میکنند. همین مولکولهای آب هنگام انباشته شدن به شکل قطرههای روی شیشهی پنجره، فعالیت کمتری دارند.
اما یک مشکل وجود دارد: وقتی بزرگنمایی میکنید، یعنی در سطح مولکولی برخورد و نوسان مولکولها را بررسی میکنید، جهت زمان ناپدید میشود. اگر به ویدئوی میکروسکوپی برخورد مولکولها نگاه کنید و سپس آن را به عقب برگردانید بهوضوح نمیتوانید بگویید فیلم در حال حرکت رو به جلو است یا رو به عقب؛ بنابراین در کوچکترین مقیاس، پدیدهای که تولید گرما میکند (برخورد مولکولها) از نظر زمانی متقارن است. این یعنی جهت زمان از گذشته به آینده تنها زمانی ظاهر میشود که از دنیای میکروسکوپی یک قدم به عقب بروید و وارد دنیای ماکروسکوپی شوید. این ادعا برای اولین بار توسط لودویگ بولتزمان، فیزیکدان و فیلسوف اتریشی مطرح شد. به باور روولی: جهت زمان از این حقیقت سرچشمه میگیرد که آن را از نگاه کردن به اجسام بزرگ استنباط کردیم نه دیدن جزئیات؛ بنابراین در جهان ماکروسکوپی و حداقل در اجسامی با بافت درشتتر میتوان به جهت زمان پی برد. البته مسئله این نیست که جهان ذاتاً در فضا و زمان جهت گرفته است. بلکه وقتی به اطراف نگاه میکنیم جهتی را میبینیم که براساس آن اجسام روزمره با اندازهی متوسط دارای آنتروپی بیشتری هستند. این اجسام میتوانند سیبی باشند که از درخت سقوط میکنند یا بستهای درهمریخته از کارتهای بازی.
درحالیکه به نظر میرسد آنتروپی به شکل انکارناپذیری با جهت زمان گره خورده است، عجیب است که این قانون فیزیکی با وجود جهتگیری زمانی قوی، این جهتگیری را در بررسی اجسام کوچکتر از دست میدهد. روولی میگوید: آنتروپی چیست؟ آنتروپی همان چیزی است که دربارهی فیزیک در مقیاس خرد و مولکولها فراموش کردیم.
این پرسش که چرا زمان روبه جلو میرود ما را به منشأ خود جهان هدایت میکند
آغاز یک پایان
اگر جهتی برای زمان وجود داشته باشد برای اولین بار از کجا آمده است. به باور کارول: پاسخ به این پرسش را میتوان در آغاز جهان جستجو کرد. دلیل این مسئله آنتروپی پائین بیگبنگ است. هنوز با گذشت ۱۴ میلیارد سال ما در پسلرزههای سونامی بیگبنگ شناوریم. به همین دلیل زمان برای ما دارای یک جهت است.
آنتروپی بسیار پائین جهان در زمان بیگبنگ میتواند یک پاسخ و در عین حال پرسشی بزرگ باشد. کارول میافزاید: حداقل چیزی که دربارهی ماهیت زمان یادگرفتیم این است که چرا بیگبنگ آنتروپی پائینی داشت و چرا جهان آغازین این گونه بود. صادقانه معتقدم تعدادی از کیهانشناسان همکار من در این باره اشتباه میکنند. آنها این مسئله را به اندازهی کافی جدی نمیگیرند.
کارول در سال ۲۰۰۴ مقالهای را با همکاری جنیفر چن منتشر کرد. هدف آنها از این مقاله توضیح آنتروپی پائین جهان در فاصلهی نزدیکی از بیگبنگ بود. کارول مینویسد:«در نظریهی بیگبنگ روزنههای زیادی وجود دارد و بسیاری از ابعاد آن بهطور کامل توصیف نشدهاند؛ اما تصور میکنم نظریهی آنتروپی بهترین نظریهی موجود باشد؛ زیرا تقلب نمیکند.» به عقیدهی کیهانشناسان دیگر هم زمان آن رسیده است که دربارهی منشأ آنتروپی پائین جهان آغازین تحقیق شود.
جهان در شرایطی بسیار بعید و غیرقابل درک آغاز شد و به تدریج از آن شرایط دور شد
حتی اگر ندانیم چرا آنتروپی جهان آغازین بهشدت پائین بود، گذشتهی آنتروپی جهان تنها منبع ما از جهت زمان است. جهت زمان هم مانند هر چیز دیگری دارای ابتدا و انتها است. لودویک بولتزمان، فیزیکدان اتریشی اولین شخصی بود که متوجه این مسئله شد. روولی دربارهی او میگوید: بولتزمان تصور میکرد، آنتروپی جهان رو به افزایش است و زمانی به نقطهی حداکثر خواهد رسید. در این نقطه گرما بهصورت برابر در جهان توزیع میشود و دیگر از جایی به جای دیگر منتقل نخواهد شد.
درنتیجه انرژی به شکل سودمند برای انجام کارها دردسترس نخواهد بود یا به بیان دیگر تقریباً هیچ اتفاق جذابی در جهان رخ نخواهد داد. کیت ماک، اخترفیزیکدان این شرایط را اینگونه توصیف میکند:«با ادامهی این فرایند، همه چیز دچار فروپاشی میشود بهطوریکه تنها جهتگیریهای متمایز در بازار ارز چیزی که باقی میماند ضایعات گرمایی است. این سرنوشت با عنوان مرگ حرارتی جهان یا مرگ گرمایی شناخته میشود.» روولی دربارهی مرگ گرمایی میگوید: در این موقعیت ستارهها از سوختن بازمیایستند و دیگر هیچ اتفاقی رخ نمیدهد و همه چیز به نوسانهای حرارتی در مقیاس کوچک ختم میشود. در چنین شرایطی که البته از وقوع آن اطمینان نداریم، آیا زمان جهتی خواهد داشت؟ البته که هیچ جهتی در کار نخواهد بود زیرا هر پدیدهای که زمانی به صورت یکطرفه رخ میداد در جهت دیگر هم رخ میدهد و هیچ تفکیکی بین دو جهت زمان وجود نخواهد داشت.
بهسختی میتوان از بین رفتن جهت زمان را تصور کرد. وقتی فکر میکنیم، در نورونهای خود گرما تولید میکنیم. حتی فکر کردن هم فرآیندی است که در آن نورون نیاز به آنتروپی دارد. درک ما از گذر زمان هم درست همان کاری است که آنتروپی با مغزمان انجام میدهد.
جهت زمان که برخاسته از آنتروپی است ما را به درک این مسئله نزدیک میکند که چرا زمان به جلو میرود؛ اما ممکن است زمان بیش از یک جهت داشته باشد. در واقع ممکن است مجموعهای از جهتهای زمانی وجود داشته باشند که از گذشته تا آینده امتداد دارند. برای درک این جهتها باید از فیزیک وارد فلسفه شویم.
پاسخ برای این مسئله که چرا زمان به جلو میرود ریشه در آغاز جهان دارد.
جهان چگونه به پایان میرسد؟
مرگ گرمایی تنها راه پایان جهان نیست. گزینههای دیگری هم پیشنهاد شدهاند که از میان آنها میتوان به جهش بزرگ و دیگر مدلهای چرخهای اشاره کرد؛ اما به باور شان کارول کیهانشناس، مرگ گرمایی یکی از مدلهای پیشتاز است. او میگوید:
«مرگ گرمایی سادهترین توضیح از دانستههایمان است زیرا لازم نیست برای رسیدن به این نقطه سخت تلاش کرد. کل عملکرد جهان به مرگ گرمایی ختم میشود. دلیلی برای توقف این روند وجود ندارد.»
زمان انسانی
به عقیدهی جنان اسماعیل، استاد فلسفهی دانشگاه کلمبیا، روش درک و شهود انسان از زمان را نباید جدی گرفت. اگر دربارهی تجربهی خود از زمان فکر کنید، ممکن است خیلی زود تعدادی جهت روانشناختی را تشخیص دهید که بخش اصلی تجربهی انسانی را شکل میدهند. به باور اسماعیل، یکی از این جهتها «جریان» است. اسماعیل میافزاید: اگر از دور به جهان نگاه کنید، جهان به شکل ایستا برای شما نمایش داده نمیشود. بلکه درست مانند فیلمی که از مجموعهای فریمهای ایستا در هر ثانیه تشکیل شده است، به صورت مستقیم شاهد تغییرات جهان خواهید بود.
به باور اسماعیل، تجربهی جریان زمان، درون ادراک ما تعبیه شده است. بینایی مانند دوربین فیلمبرداری عمل نمیکند. در واقع آنچه در مغز شما رخ میدهد، جمعآوری اطلاعات در چند بازهی زمانی است؛ و سپس این اطلاعات در یک لحظهی مشخص یکپارچه میشوند بنابراین آنچه میبینید درواقع نتیجهی محاسباتی است که مغز انجام داده جهتگیریهای متمایز در بازار ارز است؛ بنابراین نهتنها شاهد حرکت اجسام خواهید بود، بلکه میتوانید سرعت حرکت و جهت آنها را هم ارزیابی کنید؛ بنابراین تمام مدت، مغز در حال یکپارچهسازی اطلاعات در بازههای زمانی مختلف و ارائهی نتیجه به شما است. درنتیجه زمان را به اینگونه میبینید.
ازآنجاکه جهت زمان دارای آغازی در ابتدای جهان است، میتواند با مرگ جهان هم به پایان برسد
ویژگی دیگری هم برای زمان وجود دارد که اسماعیل آن را از جریان متمایز میسازد: «گذرگاه». ایدهی گذرگاه رابطهی نزدیکی با تجربههای زمانمحور مثل حافظه و پیشبینی دارد. برای مثال مراسم ازدواج را درنظر بگیرید که یکی از قابل پیشبینیترین رویدادهای زندگی است. تجربهی ما از این لحظات لایههای متعددی دارد که از برنامهریزی تا هیجانهای طول روز و یادآوریهایی که تا سالها با ما باقی میمانند متغیر است. یک جهتگیری برای اتفاقهای مختلف وجود دارد: روش پیشبینی یک رویداد در آینده اساساً متفاوت با چیزی است که از گذشته به خاطر میآوریم.
ریشهی جهتگیری زمان روانشناختی مانند درکی که از باز بودن آینده داریم احتمالاً به انقلاب صنعتی برمیگردد. کارول امیدوار است بتواند خصوصیات متعدد تجربهی انسان از زمان را به آنتروپی وصل کند. اولین هدف کارول به علت و معلول وابسته است که یکی از عناصر جهت زمان است و باعث میشود علتها پیش از آثارشان رخ دهند. میتوان گفت که این پروژه یکی از مسئولیتهای بزرگ تمام فیزیکدانها و فیلسوفان است؛ و هنوز هم در سایهی این تلاشها این پرسش باقی میماند که چرا آنتروپی در جهان آغازین بسیار پائین بود؟ به باور روولی: میتوانیم بفهمیم چرا چنین درکی از جریان داریم. میدانیم چرا گذشته برای ما به نظر ثابت میرسد و آینده برایمان باز است. میدانیم چرا پدیدههای بیبازگشتی وجود دارند و میتوانیم تمام این پدیدهها را به قانون دوم ترمودینامیک و ظهور آنتروپی نسبت دهیم.
چالش بر سر تولید آنژیوکت در ایران
کارخانه آوا پزشک نه تنها نیاز کشور مبنی بر تولید سر سوزن سراسر بیمارستانها را تامین میکند بلکه فاقد هرگونه ردیف بودجه دولتی بوده و با تلاش های به عمل آمده جهت راه اندازی و بهره برداری از خط تولید آنژیوکت این شرکت، پروانه استاندارد و ساخت این محصول صادر شده است.
توضیحات هیات امنای صرفه جویی ارزی در خصوص حاشیه های یک گزارش در مورد تولید آنژیوکت
به گزارش آیمد90 به دنبال گزارش خبری ساعت سلامت، روابط عمومی هیات امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران با ارسال جوابیه ای اعلام کرد: در سالی که از سوی رهبر معظم جهتگیریهای متمایز در بازار ارز انقلاب اسلامی به نام سال تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین، مزین شده، درمطلبی در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۱ در ساعت سلامت، در قالب مصاحبه با یکی از کارشناسان، اطلاعات نادرستی مطرح شده که شاکله مطلب، به نوعی جهت گیری در راستای انکار تواناییها و ظرفیتهای تولید داخل در رسیدن به مرزهای خودکفایی در زمینه تولید تجهیزات و ملزومات پزشکی را به ذهن متبادر میسازد.
لذا به جهت تنویر افکار عمومی و ممانعت از سوء استفاده عناصر سودجو و منفعت طلب از مطلب منتشره به اطلاع میرساند:
۱- هیات امنای صرفه جویی ارزی یک نهاد عمومی غیر دولتی است که بر اساس قانون مصوب آذرماه سال ۱۳۷۸ مجلس شورای اسلامی در راستای تحقق اهداف و وظایفی نظیر فراهم سازی زمینه معالجه همه بیماران در داخل کشور، صرفه جویی ارزی در هزینههای درمانی بیماران، بی نیاز کردن کشور از اعزام بیماران به خارج از کشور، ایجاد هرگونه تسهیلات برای واحدهای درمانی داخل کشور و تجهیز آنها و بهبود کمی و کیفی امکانات مراکز آموزشی و درمانی داخل کشور تشکیل شده است.
۲- یکی از وظایف مذکور در قانون تشکیل هیات امناء، زمینهسازی و ایجاد تسهیلات و امکانات توسط این نهاد برای ساخت و سرمایهگذاری در تولید اقلام مورد نیاز نظام سلامت بوده است که در چارچوب این بند قانون، شرکت تولیدی آواپزشک توسط هیات امنای صرفه جویی ارزی در منطقه محروم آشتیان در استان مرکزی تاسیس و زمینه ساز ایجاد اشتغال برای صدها تن از جوانان مستعد این منطقه شده است.
۳- شرکت تولیدی آواپزشک فاقد هرگونه ردیف بودجه دولتی بوده و کاملا متکی به درآمدهای خود از محل تولید ملزومات یکبار مصرف پزشکی است.
۴- با توجه به اینکه هیات امناء بر اساس مفاد قانون تشکیل خود، یک نهاد عمومی غیر دولتی بوده و شرکت آواپزشک نیز به عنوان شرکت زیر مجموعه هیات امنا، به صورت غیر دولتی اداره میشود، مطرح کردن شائبه «ورود یک شرکت بزرگ دولتی به عرصه تولید آنژیوکت» از اساس نادرست و خلاف واقعیت است.
۵- مصاحبه شونده در بخش دیگری از مصاحبه، تولیدکنندگان داخلی را متهم ساخته که به جای تولید واقعی، تنها به دنبال گرفتن وام هستند. لازم به ذکر است شرکت آواپزشک، جهت راه اندازی خط تولید محصول آنژیوکت، هیچ گونه وامی دریافت ننموده است.
۶- مصاحبه شونده در کنار اظهار نظر در خصوص وضعیت تولید آنژیوکت در داخل کشور و در شرکت آوا پزشک، به دلایل نامعلومی، سایر ظرفیتهای تولیدی شرکت آواپزشک را زیر سوال برده و در یک اظهار نظر غیر کارشناسی، خط تولید سرسوزن شرکت آواپزشک را «ضررده، فاقد کیفیت و واجد بهره وری پایین» معرفی کرده است.
شرکت آواپزشک در راستای اقدام و عمل به منویات رهیر معظم انقلاب در سال مزین به نام تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین با تلاشی مضاعف و با افزایش ظرفیت تولید خود، نه تنها نیازهای خط تولید سرنگ خود را به سر سوزن تامین می سازد، بلکه تامین کننده سر سوزن مورد نیاز ۲۰ شرکت سرنگ ساز در کشور میباشد.
و در راستای تحقق اصل هفتم سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری در خصوص تأمین امنیت درمان و ایجاد ذخایر راهبردی، نسبت به ایجاد ذخیره استراتژیک سرسوزن برای پاسخگویی به نیازهای کشور در صورت بروز شرایط افزایش نیاز اقدام نموده است.
۷- تیم مدیریتی جدید شرکت آواپزشک از آذرماه سال ۱۳۹۹ در این واحد تولیدی مستقر شده و با پیگیریها و تلاشهای به عمل آمده جهت راهاندازی و بهره برداری از خط تولید آنژیوکت این شرکت، پروانه استاندارد این محصول در مورخ ۱۴۰۱/۰۲/۲۵ به شماره ۸۶۷۲۴۷۰۹۷۷ توسط سازمان ملی استاندارد صادر شد.
8_ در راستای صحت سنجی کیفیت محصول آنژیوکت نمونههای آزمایشی تولید شده جهت ارزیابی بالینی به مراکز درمانی معرفی شده از سوی دانشگاه علوم پزشکی اراک ارسال و پس از اخذ تاییدیه مراکز یاد شده و ارائه آن به مراکز ذی ربط، پروانه ساخت محصول آنژیوکت شرکت گروه آوا پزشک به شماره 56543632 و کد IRC به شماره 74368664939033043 در مورخ 1401/07/02 صادر شد.
آغاز تولید آنژیوکت تا پایان سال ۱۴۰۱
۹- با توجه به سیاستهای کلی هیات امنای صرفه جویی ارزی و شرکت آواپزشک در زمینه تولید محصولاتی با بهترین کیفیت ممکن و در خور و شان ملت شریف ایران و قابل رقابت با محصولات مشابه خارجی، بر اساس برنامهریزی به عمل آمده و اقدامات انجام شده، تولید صنعتی محصول آنژیوکت داخلی، با لطف و عنایت خدای متعال تا پایان سال جاری آغاز خواهد شد.
۱۰- در پایان لازم به ذکر است که بر خلاف ادعای مطرح شده از سوی مصاحبه شونده در خصوص زیان ده بودن شرکت گروه آواپزشک، صورتهای مالی شرکت به صورت شفاف از سال ۱۳۹۴ لغایت ۱۴۰۰ در سامانه کدال برای اطلاع عموم منتشر شده که نادرستی ادعای مطرح شده را به اثبات می رساند.
جهتگیری سازمان حمایت در تعیین قیمت
دنياي اقتصاد / از هشت سال پيش با ورود شوراي رقابت به عرصه قيمتگذاري خودرو، تعيين قيمت محصولات پرتيراژ خودروسازان با چالشهايي همراه شد، اين در شرايطي است که بعد از خروج يکجانبه ايالاتمتحده آمريکا از توافقنامه برجام و بازگشت تحريمهاي مرتبط با صنعت خودرو، اين چالشها هماکنون تشديد شده است. براساس مقررات جاري، خودروهاي زير ۴۵ ميليون توماني، توسط شوراي رقابت تعيين قيمت ميشوند و قيمتگذاري محصولات بالاي ۴۵ ميليون تومان نيز با خودروسازان است. پيش از بازگشت تحريمها، خودروسازان با اينکه نسبت به نحوه قيمتگذاري شوراي رقابت اعتراض داشتند، با اين حال به نوعي خود را با شرايط موجود هماهنگ کرده بودند. بعد از ايجاد نوسان در بازار ارز و بازگشت تحريمها خودروسازان با چالش عرضه مستمر به بازار روبهرو شدند و همين مساله سبب شد تا قيمتها در بازار فاصله معناداري با کارخانه پيدا کند. به اين ترتيب شوراي رقابت از يکطرف و وزارت صنعت از طرف ديگر نسبت به تجديد نظر بر قيمت محصولات توليد شده، تعلل کردند که همين مساله باعث شد شرکتهاي خودروساز با چالشهاي فزايندهاي از اين ناحيه روبهرو شوند. يکي از راههايي که توسط وزارت صنعت براي برونرفت از اين وضعيت پيشنهاد شد، تغيير مرجع قيمتگذاري محصولات پرتيراژ از شوراي رقابت به سازمان حمايت از توليدکنندگان و مصرفکنندگان با نظارت ستاد تنظيم بازار بود. براساس پيشنهادي که از سوي اين وزارتخانه به شورايعالي هماهنگي اقتصادي سران سه قوه ارسال شد، سازمان حمايت مامور بررسي قيمت خودرو شد. اين اتفاق به آن معنا بود که قيمتگذاري خودرو به دوره پيش از ايجاد شوراي رقابت بازميگردد. پيش از تولد شوراي رقابت در مقطعي سازمان حمايت مرجع قيمتگذاري خودرو بود. سازمان حمايت يکي از معاونتهاي وزارت صنعت محسوب ميشود، دولت دهم با توجه به روند قيمتگذاري خودرو توسط اين سازمان در سال ۹۱ که قيمتها را بيش از دوبرابر حد معمول افزايش داد، شوراي رقابت را مسوول قيمتگذاري و جايگزين سازمان حمايت کرد. حال با توجه به بازگشت تحريمهاي هستهاي بار ديگر اين سازمان با تصميم سران سه قوه مسوول قيمتگذاري خودرو است و همچنين مکلف خواهد بود نتيجه تحليلهاي خود و قيمتهاي پيشنهادي را به ستاد تنظيم بازار ارائه دهد و اين ستاد بعد از تجزيه و تحليلهاي کارشناسي قيمت خودرو را اعلام کند. هرچند که شوراي رقابت بارها نسبت به حذف اين شورا از چرخه قيمتگذاري خودرو هشدار داده است و همچنان خود را تنها مرجع قانوني براي قيمتگذاري خودروهاي پرتيراژ ميداند، اما بهنظر ميرسد با توجه به موافقت شورايعالي هماهنگي اقتصادي سران سه قوه با پيشنهاد وزارت صنعت و همچنين اظهار نظرهاي معاونان وزير صنعت در ارتباط با تغيير مرجع قيمتگذاري خودروهاي پرتيراژ از شوراي رقابت به سازمان حمايت، حذف شوراي رقابت از چرخه قيمتگذاري خودرو کليد زده شده است. با توجه به شرايط فعلي اين سوال مطرح ميشود که قيمت محصولات پرتيراژ بعد از تغيير مرجع قيمتگذاري چه سمتوسويي پيدا خواهد کرد؟ آيا سازمان حمايت در همان مسير شوراي رقابت حرکت خواهد کرد و نحوه قيمتگذاري خودروطبق فرمول مشخصي صورت ميگيرد؟ يا اينکه سازمان حمايت مسيري متفاوت از آنچه شوراي رقابت پيش از اين پيموده بود را انتخاب خواهد کرد؟ پيش از اين نيز گفته شد که سازمان حمايت زيرمجموعه وزارت صنعت، معدن و تجارت است و اين وزارتخانه در هياتمديره شرکتهاي خودروساز داراي کرسي مديريتي است، آنچه مشخص است سازمان حمايت بايد از حقوق مصرفکنندگان و توليدکنندگان به نحو شايستهاي حمايت کند، اين در شرايطي است که سازمان مذکور بهدليل عقبهاش در شرکتهاي خودروساز نميتواند حافظ حقوق مصرفکنندگان باشد. مروري بر فعاليت اين سازمان بهعنوان مرجع قيمتگذاري خودرو در سال ۹۱ که قيمتها بهطور ناگهاني بيش از دو برابر افزايش پيدا کرد، بهخوبي گوياي آن است که اين سازمان بيشتر مدافع حقوق توليدکنندگان بود تا مصرفکنندگان.حال به نظر ميرسد که وقايع خودرويي سال ۹۱ که همزمان با اعمال تحريمهاي هستهاي اوليه بود، بار ديگر تکرار خواهد شد و قيمتها مطابق خواست مسوولان صنعتي و خودروسازان افزايش پيدا خواهد کرد. حال اين سوال بار ديگر تکرار ميشود که سازمان حمايت چه رويهاي را در قيمتگذاري خودرو در پيش خواهد گرفت؟ کارشناسان در اين ارتباط نظرات مختلفي دارند. برخي از آنها معتقدند که رويه شوراي رقابت و سازمان حمايت در محاسيه قيمت يک خودرو، ميزان هزينه توليد آن خودرو است که اين روش نميتواند منجر به واقعي شدن قيمت خودرو شود. با اين تفاوت که شوراي رقابت دو آيتم کيفيت و بهرهوري را هم مورد توجه قرار داده؛ درحاليکه تا پيش از اين سازمان حمايت به اين دو آيتم توجه نميکرد. البته اين کارشناسان حضور ستاد تنظيم بازار بهعنوان ستاد بالادستي سازمان حمايت را مورد توجه قرار ميدهند و ميگويند که حضور اين ستاد باعث ميشود تا تاثيرگذاري سازمان حمايت کاهش يابد. برخي ديگر از کارشناسان نيز تاکيد دارند که تغيير مرجع قيمتگذاري خودرو از شوراي رقابت به سازمان حمايت، چندان تفاوتي نميکند. دليلي که از سوي آنها در اين ارتباط ذکر ميشود اين است که باز هم شاهد قيمتگذاري دستوري در ارتباط با صنعت خودرو خواهيم بود و اين نوع قيمتگذاري باري از دوش اين صنعت برنخواهد داشت. ديدگاهها در مرجع قيمتگذاري در شرايطي بهنظر ميرسد که شوراي رقابت از روند قيمتگذاري محصولات پرتيراژ حذف شده است که انتقاداتي به نحوي عملکرد اين شورا وارد شده است. حسن کريميسنجري، کارشناس خودرو با اشاره به اين انتقادات به «دنياي اقتصاد» ميگويد که نحوه عملکرد شوراي رقابت در ارتباط با تعيين قيمت خودرو، بيش از آنکه تابع پارامترهاي اقتصادي باشد، با حواشي زيادي همراه بود. وي ميافزايد دليل اين مساله را ميتوان در ترکيب اعضاي شوراي رقابت جستوجو کرد بهطوريکه اين شورا با توجه به اينکه خاستگاه فرا قوهاي دارد، در ميان اعضاي آن افرادي از هر سه قوه حضور دارند. اين مساله باعث ميشود به جاي اينکه بحثها پيرامون مسائل اقتصادي شرکتهاي خودروساز بهعنوان يک بنگاه اقتصادي مدنظر قرار بگيرد، بيشتر بحثها حول کاهش دستوري قيمتها بهدليل راضي نگه داشتن جامعه انجام ميگيرد. اين کارشناس خودرو معتقد است چنانچه بخواهيم ثبات و تعادل را به هر بخش اقتصاد حاکم کنيم بايد به سمتي برويم که تمام ذينفعان از توليدکننده تا مصرفکننده در يک فرآيند اقتصادي احساس بازي برد-برد داشته باشند. اتفاقي که درتصميمات شوراي رقابت کمتر ديده ميشد. کريميسنجري ميگويد: طرف عرضه نتوانست همچنان به عرضه محصولات ادامه دهد و همين مساله سبب ايجاد مشکلات عديدهاي براي مصرفکنندگان شد. وي سه دليل براي ايجاد چالش براي مصرفکنندگان ذکر ميکند. دليل اول عدم تمايل خودروسازان به عرضه محصولات، دليل دوم ناتواني خودروسازان در تامين نيازهاي بازار و دليل آخر گسترش پديده واسطه گري و دلالي است. اين کارشناس ابراز اميدواري ميکند تا سازمان حمايت مسير متفاوتي از شوراي رقابت در ارتباط با تعيين قيمت خودرو در پيش بگيرد. با اين حال تاکيد ميکند: اگر سازمان حمايت بخواهد راه شوراي رقابت را در پيش بگيرد، نهتنها مشکلات صنعت خودرو حل نخواهد شد؛ بلکه بر پيچيدگيهاي آن نيز افزوده خواهد شد. کريميسنجري در ارتباط با اين سوال که آيا سازمان حمايت مانند شوراي رقابت در تعيين قيمت خودرو به دو شاخص کيفيت و بهرهوري توجه خواهد کرد، گفت: اين اقدام شوراي رقابت اشتباه بود. بازار خودروي کشور، بازار بستهاي است. از طرف ديگر حضور پررنگ دولت در اين صنعت راه را براي ايجاد بهرهوري و افزايش کيفيت تا حدود زيادي به چالش کشيده است. حال در اين شرايط دولت ميخواهد که جريمه حضور خود را از خودروسازان بگيرد. کريميسنجري معتقد است: حرکت به سمت توسعه با سرکوب قيمتي محقق نميشود. بلکه بايد فضاي کسب و کار را بهبود بخشيد. در حال حاضر رتبه رقابتپذيري کشور ۸۵ است درحاليکه توسعهيافتهترين کشورها جهتگیریهای متمایز در بازار ارز در اين بخش رتبه ۱۲۵ را به خود اختصاص دادهاند. چنانچه اين اتفاق بيفتد و حضور دولت در صنعت خودرو کمرنگ شود، خودروسازان به سمت کيفيت و بهرهوري حرکت خواهند کرد. فربد زاوه، کارشناس خودرو با کريميسنجري در ارتباط با حضور پررنگ دولت در صنعت خودرو موافق است. اين کارشناس به خبرنگار ما ميگويد: شوراي رقابت و سازمان حمايت بهدليل اينکه داراي آييننامههاي اجرايي يکساني هستند، در ماهيت تفاوت چنداني با يکديگر ندارند و با تغيير مرجع قيمتگذاري شاهد اتفاقي خاصي در اين ارتباط نخواهيم بود، مگر اينکه سازمان حمايت تلاش کند تغييري در روندهاي معمول شوراي رقابت ايجاد کند. اين کارشناس ادامه ميدهد براي اين منظور سياستگذاران بخش خودرو کشور بايد به سمت تعيين قيمت در حاشيه بازار حرکت کنند، اتفاقي که بعيد است عملياتي شود. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
جهتگیریهای متمایز در بازار ارز
مهدی مطهرنیا در گفتوگو با سایت «خبرسراسری» گفت: منافع ترکیه در نزدیکی با شرق با منافع ایران در نزدیکی با مسکو با هم انطباق ندارد.
گروه دیپلماسی سایت خبرسراسری: تهران در روز گذشته شاهد اجماع سه قدرت بزرگ آسیا بود.سه قدرتی که جهان را سال هاست به خود مشغول کرده اند و غرب و شرق در هر کنش سیاسی خود خواه ناخواه به این سه کشور برخورد خواهند کرد.اما در محتوا این دیدار ها چندان اتحاد صددرصدی دیده نمی شد و بنظر می رسد ترکیه نظرات دیگری را دنبال می کند.
مهدی مطهرنیا، کارشناس روابط بینالملل، در آغاز درباره ماهیت سیاسی و نگاه به مسائل منطقه سه کشور در نشست آستانه به سایت «خبرسراسری» گفت: «اتحاد باید دربرگیرنده رقابت و همکاری مداوم باشد. در هیچ همکاریای نمی توانیم وجود رقابت را نادیده بگیریم اما منافع باعث میشود همکاری میان کشورهای گوناگون برای رسیدن به اتحاد عملیاتی شود از این منظر که بنگریم باید بر این نکته توجه داشته باشیم که اساسا تهران، آنکارا و مسکو هر کدام بهدنبال منافع و اهداف تعریفشده ملی خود هستند و از منظر ایدئولوژیک و نگرش سیاسی با یکدیگر متمایز میشوند به هر تقدیر مسکو میراثدار نگرش تزاریستی و تلفیق آن با دیدگاههای مارکسیستی است. آنکارا دنبال خلافت اسلامی با تعریف ترکی و رویکرد آنکارا نسبت به اسلامگرایی و تهران نیز با ایدئولوژی خاص انقلابی و اسلامی خود در بهم چسبندگی با آنها در پی ایجاد فضایی است که بتواند تقابل خود با آمریکا در فصل مبارزه با مرکزیت پرونده هستهای را مدیریت و رهبری کند و لذا در این وضعیت و بافت موقعیتی باید این نکته را مورد توجه قرار داد که اساسا رویکردهای موجود در ارتباط با مسئله اتحاد میان این سه کشور تحت تأثیر این نوع نگرش قرار میگیرد».
او در ادامه نسبت به تضاد ترکیه با روسیه و ایران در منافع کلان افزود: «منافع ترکیه در نزدیکی با شرق با منافع ایران در نزدیکی با مسکو با هم انطباق ندارد. ایران نشان داده است مایل است با مسکو اتحاد استراتژیک داشته باشد و صحبتهای رهبری در ارتباط با پوتین و مواضع او در مسئله اوکراین و تلاش ایران برای هماهنگی با مسکو در پرونده هستهای که این روزها به وضوح خود را به نمایش میگذارد نمایشدهنده این است که انسجام بیشتر میان ایران و مسکو وجود دارد اما ترکیه عضو ناتو است و کشوری وابسته به اروپا از منظر جغرافیایی و آینده حرکت خود به غرب نگاه میکند و به آنها نزدیکتر از شرق است».
مطهرنیا در پایان درباره رفتار دوگانه ترکیه در سیاست خارجی نسبت به ایران و چالش سوریه در این بین گفت: «در بحث سوریه و حمله احتمالی ترکیه به سوریه در مواضعی که این کشور دنبال میکند و جهتگیری بسیار صریح و آشکار رهبری نظام جمهوری اسلامی در این ارتباط و حتی زبان بدن اردوغان در این دیدار نشاندهنده نوعی واگرایی و جبر ناشی از اجلاس آستانه در باب سوریه و منطقه است که او را در کنار رهبران کشور ایران و مسکو مینشاند. روسها و ترکها از جهتی که هر دو دارای یک رئالیسم معنا شده ملی هستند از این جهت همدیگر را درک میکنند زیرا هم روسها دنبال منافع خود از منظر رئالیستی هستند هم ترکها و هر دو میدانند در این مسیر در نقاطی که با هم مشکل دارند از هم جدا میشوند و به طرف دیگر تمایل پیدا می کنند تا بتوانند به دستاوردی در اهدافشان دست پیدا کنند و لذا مسکو و آنکارا نیز از این جهت به یک درک متقابل رسیده اند بار ها دیده ایم اردوغان به غرب و اسرائیل گرایش یافته و گاهی نیز به شرق و جهتگیریهای متمایز در بازار ارز تهران تکیه کرده است و این رئالیسم ترکی کار خود را پیش می برد.روسها نیز همینطور اند و سعی می کنند از همه بازیگران دیگر در مناطق جغرافیایی مختلف به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف ملی خود بهرهبرداری کنند و آنچه هم اکنون در نشست آستانه میبینیم ناشی از لبه مشکلات ایران و مسکو است».
دیدگاه شما