دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران بورسی
هرکسی که وارد گروه معامله گران بورسی می شود و معامله گر شدن را شروع کند، در نهایت با این آمار مواجه می شود که 90 درصد معامله گران هنگام معامله در بازار سهام موفق به کسب درآمد نمی شوند و در نهایت به شکست در معاملات بورس رسیده اند.
آمار سرمایه گذاری در بورس نشان می دهد که در طول زمان 80 درصد ضرر می کنند، 10 درصد حذف می شوند و 10 درصد به طور مداوم پول در می آورند.
نکته جالب در مورد این آمار این است که بر اساس منطقه جغرافیایی، سن، جنسیت و هوش نیست. همه آرزو دارند جزو 10 درصد برتری باشند که به طور مداوم هنگام معامله در بازار سهام کسب درآمد می کنند، اما تعداد کمی از آنها حاضرند برای رسیدن به این هدف وقت و تلاش صرف کنند.
برای موفقیت در معامله در بازار سهام، باید کاری را انجام دهید که اکثر معامله گران بورسی انجام نمی دهند. این ممکن است یک دیدگاه ساده انگارانه به نظر برسد ولی در نهایت به نتیجه بهتری می رسید.
در این مقاله، بررسی میکنیم که چرا اکثر معاملهگران در هنگام معامله در بازار سهام موفق به کسب درآمد مداوم نمیشوند و مهمتر از آن، برای جلوگیری از قرار گرفتن در 90 درصد معامله گران بورسی چه باید کرد. همچنین به شما یک نمای کلی از کاری که 10 درصد از معامله گران بورسی موفق انجام می دهند ارائه خواهیم داد.
سه قانون اساسی برای تجارت موفق معامله گران بورسی
اساسا، برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق، معادله بسیار ساده است:
دانش + تجربه + تلاش = موفقیت
هیچ معامله گری که تمام وقت و دائماً در حال سودآوری می باشد نگفته است که از شانس و اقبال به آنجا رسیده است. بلکه همه این مراحل ساده را دنبال کرده اند:
مرحله 1: آنها دانش لازم را به دست آوردند
مرحله 2: پس از کسب دانش، تجربه خود را توسعه دادند
مرحله 3: این دو مرحله هیچ فایده ای ندارند مگر اینکه معامله گر مایل باشد برای رسیدن به اهداف تجاری خود تلاش کند.
آمار دیگر این است که یادگیری معامله در بازار سهام یک تجربه دو تا پنج ساله است. هیچ جایگزینی برای سخت کوشی وجود ندارد و هیچ راه کوتاهی برای تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای و شایسته وجود ندارد. در دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران واقع، خودآموزی هم نیازمند تعهد و تلاش است. اما لازم نیست که یک نابغه یا یک دانشمند موشکی باشید تا در هنگام معامله در بازار سهام به بازدهی سودآوری دست پیدا کنید.
چیزی که دریافته ایم این است که بسیاری از تازه واردان به بازار تمایل دارند این روند را پیچیده کنند و ما این را به دو چیز نسبت می دهیم. اولاً، کارشناسان صنعتی که خدمات مالی سرمایه گذاری در بورس را برای سرمایه گذاران کوچک می سازند، پیچیده، مرموز و فقط برای کسانی که عاقل و با تحصیلات عالی هستند، به نظر می رسند.
ثانیاً، شرکت های بازاریابی که تبلیغ می کنند که تمام راههای های کسب ثروت را با جملاتی مانند “بدون دانش، بدون تجربه و بدون زمان. در واقع، تنها کاری که انجام می دهند این است که جیب خود را از سمینارهای گران قیمت پر کنند که شما آنها را پرداخت کرده اید”.
دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران
یک معامله گر نمی تواند بدون درک اصول بازار و تجزیه و تحلیل مداوم این محیط پر نوسان، معامله را آغاز کند. علاقه مندان به سرمایه گذاری و معامله گران بورسی باید توصیه های زیر را به دقت مطالعه کنند تا از ضرر مالی در سرمایه گذاری در بورس جلوگیری کنند.
عدم آگاهی در مورد معامله در بازار سهام
این ما را به بزرگترین دلیلی می رساند که چرا اکثر معامله گران بورسی هنگام معامله در بازار سهام و یا بازار بورس موفق به کسب درآمد نمی شوند: عدم آگاهی
ما همچنین میتوانیم آموزش ضعیف را وارد این عرصه کنیم، زیرا در حالی که بسیاری به دنبال آموزش خود هستند، به همه مکان های اشتباه مراجعه میکنند و در نتیجه، تحصیلات ضعیفی کسب میکنند.
در واقع، بسیاری از مردم صرفاً به این دلیل که سهام را خرید و فروش می کنند، خود را از معامله گران بورسی می دانند. اما وقتی از آنها سؤال می شود که چگونه سهامی را که می خرند یا می فروشند تجزیه و تحلیل می کنند، ادعا می کنند که گزارش هایی را در روزنامه ها و وب سایت ها می خوانند و گهگاه با کارگزار خود به نمودارهای آنلاین نگاه می کنند.
هنگامی که بیشتر مورد سوال قرار می گیرند، نشان می دهند که در حالی که ایده ای تقریبی از اطلاعات اساسی مورد نیاز برای ارزیابی یک سهم داشتند، اما در مورد درک چگونگی تفسیر یک نمودار اصلاً یا ابدا نمی دانستند که به دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران چه چیزی نگاه می کنند و هیچ یک برنامه ای یا چیزی در مورد مدیریت پول نمی فهمیدند که در آخر منجر به شکست در معاملات بورس می شود.
با این حال، یک معامله گر تحصیل کرده اهمیت توسعه یک برنامه معاملاتی سودآور، چگونگی تجزیه و تحلیل سهام را برای دانستن دلیل خرید و فروش آنها و نحوه مدیریت تجارت را درک می کند. مهمتر از آن، معامله گران بورسی همچنین قوانین قوی مدیریت پول را اجرا می کنند، مانند توقف ضرر و اندازه موقعیت تا زمانی که اطمینان حاصل کنند که ریسک سرمایه گذاری خود را به حداقل رسانند و سود را به حداکثر می رسانند.
انتظارات غیر واقعی در مورد معامله در بازار سهام
سرمایه گذاری در بورس و معامله در بازار سهام به طور طبیعی مستلزم سطحی از ریسک است. با این حال، اکثریت افرادی که جذب بازار میشوند، با این باور که پس از خواندن چند کتاب یا شرکت در یک دوره آخر هفته، به اندازه کافی برای تجارت مجهز هستند، مایل به پذیرش ریسکهای بالاتر هستند.
در واقع، بسیاری از معامله گران بورسی به دنبال کسب رضایت و رسیدن به درآمدی بالا و فوری هستند و با استفاده از استراتژی های پیچیده به امید سود بردن از تلاش های خود، ابتدا وارد بازار سهام می شوند. متأسفانه، بسیاری پساندازهایی را که به سختی به دست آوردهاند، به خاطر انتظارات غیرواقعی از دست میدهند.
به ما گفته می شود که دانش همه دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران چیز است، اما در زمینه تجارت، ما معتقدیم که استفاده از دانش صحیح همه چیز است. خیابانها مملو از معاملهگرانی است که میخواهند در بازار گاوی باشند و بسیاری از آنها عمدتاً از طریق خوش شانسی به جای دانش خوب، سودآور می شوند.
بازارهای صعودی قوی تمایل دارند اشتباهات در قضاوت و عدم آگاهی را پنهان کنند، به همین دلیل است که می گوییم تا زمانی که بیش از دو سال با موفقیت در بازار سهام معامله نکنید، نمی توانید خود را معامله گر بدانید.
همیشه افرادی هستند که می خواهند بدانند که چگونه در معاملات بورس تجارت کنند و بیشتر آنها می خواهند سریع، آسان و ارزان باشد. اگر شما نیز فقط به کسب دانش فکر می کنید به احتمال زیاد شما نیز بخشی از 90 درصد هستید.
بیایید واقع بینانه باشیم. آیا به دکتری مراجعه می کنید که فقط چند فیلم را تماشا کرده یا در یک کارگاه آخر هفته شرکت کرده است؟ آیا میخواهید ماشین خود را توسط کسی که همین کار را انجام داده است سرویس کنید یا اگر راننده فقط کتابی در مورد نحوه رانندگی خوانده باشد به فرزندانتان اجازه میدهید که سوار اتوبوس آن شوند؟
کسب مدرک دانشگاهی سه تا چهار سال یا بیشتر طول می کشد، بنابراین می توانید پس از آن به حرفه مورد نظر خود وارد شوید. به طور مشابه، سرمایه گذاری در بورس و یا معامله در بازار سهام یک تجارت است و کسانی که دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران سعی در ایجاد آن کسب و کار دارند باید با آن مانند یک حرفه رفتار کنند.
عدم توجه به این قانون و احترام به تجارت در بورس دلیل عمده ای است که چرا اکثر معامله گران بورسی هنگام معامله در بازار سهام موفق به کسب درآمد نمی شوند و به شکست معاملات بورس می رسند. برای اینکه یکی از معامله گران بورسی موفق و یا یک تاجر تحصیل کرده باشید باید سطح بالایی از دانش را با تجربه ترکیب کنید. در غیر این صورت، احتمال موفقیت شما در طولانی مدت بسیار کم است.
عوامل روانشناسی بر معاملات شما تأثیر می گذارد
عوامل روانشناسی بر معاملات شما تأثیر می گذارد
مهم نیست که چرا معامله می کنید، یادگیری تجارت در بورس آسان ترین بخش است. قسمت سخت آن درک روانشناسی شما است، زیرا این درست است که موفقیت در معاملات شما را به عنوان یک معامله گر بورس تعیین می کند، ولی اگر فقدان دانش دلیل اصلی شکست اکثر معامله گران بورسی باشد، روانشناسی در رتبه دوم آن قرار می گیرد.
نگرش یا روانشناسی یک معامله گر نه تنها نحوه برخورد آنها با معاملات خود را تعیین می کند، بلکه تعیین می کند که چگونه به بازار سهام نزدیک شوند. احساسات ترس و طمع، معامله گران بورسی و سرمایه گذاران را به طور یکسان هدایت می کند، و بدون آموزش صحیح، این احساسات اغلب تقویت می شوند، که منجر به اشتباهات پرهزینه می شود.
برای برجسته کردن این دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران موضوع می توانید به اعمال افرادی توجه کنید که هیچ دانش یا تجربهای ندارند و فقط میخواهند نحوه معامله در بازار بورس را یاد بگیرند. وقتی علت را می پرسیم، اغلب می گویند به این دلیل است که پول زیادی ندارند، اما این دقیقاً دلیلی است که آنها نباید در این بازار معامله کنند.
منطق افرادی که می گویند پول بسیار کمی برای سرمایه گذاری دارند اما می خواهند در بازارهای دارای سوددهی بالا معامله کنند، عموماً از طمع ناشی می شود. آنها معتقدند که اگر فقط ۶۰ میلیون برای سرمایه گذاری داشته باشند، بازگشت سرمایه آنها در یک بازار پرسود نسبت به زمانی که مستقیماً در بازار سهام سرمایه گذاری کنند، سود بیشتری به همراه خواهد داشت.
این به این دلیل است که اگر سهام 20 درصد افزایش یابد، آنها فقط ۱۱ میلیون خواهند داشت، اما زمانی که اهرم 10 به 1 باشند، ۱۱۶ میلیون خواهند داشت. بنابراین، در ذهن آنها میل به بازدهی سریع ارزش ریسک را دارد، اگرچه با گفتن این جمله، به ندرت، و شاید هرگز، به آنچه می توانند از دست بدهند فکر می کنند.
متأسفانه، در حالی که این یک ایده احساسی است، یک اشتباه است. بازار اهمیتی نمیدهد که فکر میکنید چقدر میدانید یا اینکه ممکن است فقط چند میلیون داشته باشید، صرف نظر از اینکه هنگام معامله در بازار سهام درآمد کسب می کنید یا نه، کار خودش را انجام میدهد.
این چالش در اینجا نهفته است
اگر پول زیادی نداشته باشید، بیشتر از نظر عاطفی به آن وابسته می شوید و به همین دلیل، نمی توانید آن را از دست بدهید. بنابراین، اگر معامله حتی اندکی هم به اشتباه پیش برود، ترس از باخت به شدت ایجاد می شود که اغلب منجر به تصمیم گیری های ضعیف و متضرر شدن و نهایتا شکست در معاملات بورس می شود.
سپس افراد به ظاهر معامله گران بورسی با تماشای معاملات روزانه یا حتی ساعت به ساعت، یک دید خرد از بازار به دست می آورند، یا بدتر از آن، تصمیمات خود را بر اساس نوسانات کوتاه مدت بازار می گیرند. این منجر به یک گناه حتی بزرگتر از تجارت بیش از حد می شود، زیرا افراد در تلاش برای به دست آوردن سرمایه یا سود از دست رفته بازار را تعقیب می کنند.
کسانی که تازه وارد معامله در بازار سهام شده اند، اشتباهات خود را با خروج زود هنگام از معاملات سودآور به دلیل ترس از دست دادن سود، تشدید می کنند.
ترس بزرگترین دشمن کسانی است که میخواهند معامله کنند، زیرا احساسی بسیار قویتر از طمع است و نه تنها از عدم آگاهی یا عدم اعتماد به برنامه معاملاتی افراد، بلکه از ناتوانی آنها در اجرای موفقیتآمیز طرح ناشی میشود. ترس تنها زمانی شروع می شود که معامله ای انجام شود، چیزی که ما را به آن نقطه سوق می دهد طمع یا میل به بازگشت سریع و آسان است.
اگر در مورد معامله در بازار سهام و تبدیل شدن به یکی از معامله گران بورسی سودآور جدی هستید، کتاب های آموزشي را که مملو از استراتژیهای ساده و در عین حال قدرتمند برای سرمایه گذاری در بورس هستند را مطالعه کنید که به شما امکان میدهد کنترل سرمایهگذاریهای خود را در دست بگیرید.
از طرف دیگر، یاد بگیرید که چگونه می توانید با اطمینان و سودآوری با دوره های معاملاتی عالی در بازار سهام معامله کنید.
دلایل شکست معامله گران بازار فارکس چیست؟
بیش از چند سال است که ما با مفاهیم مالی متعددی مانند بورس، ارز دیجیتال و یا فارکس آشنا شدهایم و میدانیم که دیگر برای سرمایهگذاری دارایی خود صرفا لازم نیست که اقدام به خرید ملک کنیم و یا از سودهای اندک بانکی لذت ببریم. این روزها افراد یاد گرفتهاند تا اموال و دارایی مازاد خود را در بازارهای بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال و یا هر بازار الکترونیکی دیگری، با حداقل ریسک و حداکثر شفافسازی و سوددهی، سرمایهگذاری کنند و از منافع این سرمایهگذاری برای رفاه زندگی خود بهره ببرند.
نکات اولیه برای سرمایه گذاری در بازار فارکس
اگرچه بازارهای مالی مذکور از مزایای فوقالعادهای برخوردار هستند اما هر فرد سرمایهگذار باید بداند که اولا؛ آنچه در هر بازاری سرمایهگذاری میکند باید مازاد سرمایه و دارایی زندگی او باشد تا در نتیجه هر گونه ضرر احتمالی، بنیان زندگی خود را به چالش نکشاند و دوما اینکه؛ هر بازاری دارای محدودیتها و چالشهایی است و اولین قدم پس از یادگیری درمورد بازارهای مالی، پی بردن به انواع محدودیتها، چالشها و سوابق ناخوشایند گذشته آن بازار است.
بنابراین این مقاله میخواهد با بررسی دلایل شکست معاملهگران بازار فارکس، اطلاعات مفیدی در این رابطه در اختیار سرمایهگذاران قرار داده و آنها را از خطرهای احتمالی در این حوزه آگاه کند تا این افراد بتوانند با هوشیاری و دانش بیشتری برای سرمایهگذاری دارایی ارزشمند خود گام برداشته و موفقیت را با چشم خود ببینند.
نگاهی اجمالی بر بازار فارکس و تفاوت آن با دیگر بازارهای مالی
فارکس را با نامهای بورس خارجی و یا معاملات FX هم میشناسند. در واقع در این بازار مالی جدید و بینالمللی، ارزها قابل تبدیل به هم میشوند. برای مثال شما میتوانید در بازار فارکس، ین ژاپن را به دلار تبدیل کنید و از نوسانان ارزی جهان درآمدزایی داشته باشید. جالب است بدانید که بازار فارکس از بازار ارزهای دیجیتالی خیلی قدیمیتر است اما به هر دلیل، دیرتر از ارزهای دیجیتال به شهرت و عمومیت دست پیدا کرده است. در فارکس هر روز به اندازه 5 تریلیون دلار معامله انجام میشود و این رقم، بازار مذکور را به یکی از فعالترین بازارهای مالی دنیا تبدیل کرده است. اگر بخواهیم یک تعریف جامع از فارکس داشته باشیم باید گفت که:
فارکس شبکهای از خریداران و فروشندگان است که اقدام به انتقال ارز، با یک قیمت توافق شده، بین خود میکنند. شرکتکنندگان در این بازار مالی بینالمللی میتوانند هر فرد حقیقی، حقوقی و یا بانکهای سراسر دنیا باشند. باید بدانید که آنچه فارکس را برای سرمایهگذاران بسیار جذاب میکند عدم ثبات، شانس فراوان برای کسب سود زیاد و در عین حال ریسک گسترده این امر است. در واقع شرکتکنندگان، عاشق هیجان این بازار مالی هستند و در کنار این هیجان میتوانند یک باره سود وسیعی هم به دست بیاورند و چه چیزی بهتر از این خواهد بود! تفاوت بین فارکس، ارز دیجیتال و نیز بورس به قرار زیر است:
- در بورس هر دارایی فیزیکی و غیرفیزیکی معامله میشود، اما در فارکس فقط ارز، طلا و نفت قابل معامله هستند.
- در فارکس تمام داراییها توسط دولت بیمه میشود و این امنیت فراوان این بازار مالی را نشان میدهد.
- نوسان بازار فارکس کمتر از نوسان ارز دیجیتال است.
- سود فارکس کمتر از ارز دیجیتال است، مگر اینکه سرمایهگذاری در حجم فراوان انجام شود.
- در فارکس واسطهها زیاد هستند و کارمزد پرداختی فراوان است.
دلایل شکست معاملهگران بازار فارکس چیست؟
آمار نشان میدهد که معمولا 95 درصد از معاملهگران در بازار مالی فارکس ضرر میکنند و فقط 5 درصد میتوانند به سوددهی برسند و این آمار، انگیزه سرمایهگذاران را برای وارد شدن به این حوزه به شدت تحت تاثیر منفی قرار میدهد. حال با تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است، میتوان گفت که دلایل عدم موفقیت افراد در این بازار مالی فعال و جهانی به قرار زیر هستند:
- تفکرات و آرزوهای اشتباه: افرادی که وارد این بازار میشوند معمولا میخواهند در یک شب، به پول فراوانی برسند و اصلا نگرش درستی در مورد تجارت و معامله ندارند. بر این اساس شما باید در ابتدا مطالعات زیادی در مورد تجارت، انواع آن، انواع بازار بورس، ارز دیجیتال و فارکس داشته باشید و با دست پر و مغز هوشیار وارد این عرصه مهیج شوید.
- عدم شناخت خویشتن: معاملهگران معمولا ذهنی واقع گرایانه نداشته و درکی از تواناییهای خود ندارند. در این بازار شما باید آدم صبوری باشید و ساعتها به صفحه رایانه خیره شده و فرصتهای طلایی را تشخیص دهید و بربایید. افرادی که دارای شخصیت صبوری نیستند و از نظم و انضباط بویی نبردهاند، با معاملات احمقانه، عامل نابودی سرمایه خود در این بازار خواهند شد.
- واکنشهای سریع و احساسی: عکسالعملهای احساسی یکی دیگر از دلایل شکست معاملهگران در فارکس هستند. این واکنشهای سریع و غیرعاقلانه از نبود دانش کافی و فقدان تجربه مفید شرکتکنندگان در این حوزه نوظهور مالی نشات میگیرند.
- فقدان یک برنامه تجاری جامع: معمولا 95 درصد از افرادی که وارد این بازار مالی میشوند از یک استراتژی و برنامه تجاری خوب برخوردار نیستند و این یعنی حرکتها و واکنشهای آنی و بدون برنامه و در نتیجه به باد رفتن همه تلاشها و سرمایهها. با برخورداری از یک استراتژی تجاری خوب، افراد با توجه به دادههای معتبر و در دسترس، اقدامات بعدی خود را انجام میدهند و در نهایت میتوانند سود سرمایه خود را به راحتی هر چه تمامتر به دست بیاورند و از هیجان بازار فارکس هم لذت ببرند.
- عدم توجه به ریسک معاملات: بیخبری از ریسک معاملات یکی دیگر از دلایل شکست افراد در این بازار است. در واقع معاملهگران از روشی سیستماتیک برای ارزیابی جفت ارزها برخوردار نبوده و نمیدانند چه ریسکی را با انجام آن معامله متحمل خواهند شد. پیشنهاد میشود که یک طرح معاملاتی مشخص کنید، اهداف بلند مدت و کوتاه مدت را تعیین کرده و ریسک هر اقدامی را به خوبی دریابید و در نهایت اقدام به معامله کنید؛ چرا که تنها با این روش است که میتوانید موفق شوید.
- مدیریت ضعیف ریسک: یکی دیگر از دلایل مهم باخت معاملهگران در فارکس، همین عامل است. حتی ماهرترین تاجرها هم با مدیریت ضعیف ریسک حتما شکست میخورند چرا که اولین و مهمترین کار هر تاجر محافظت از سرمایهای است که دارد، در حالی که اغلب معاملهگران هدف اول خود را کسب سود قرار میدهند.
- حمله به بازار به جای دوست بودن با آن: این بازار مالی دوست شما است پس به جای اینکه به دنبال شکست آن باشید، سعی کنید آن را بفهمید، روندهای تکراری بازار را کشف کرده و خود را با آن یکی کنید تا در نهایت پیش بینیهای شما درست از آب درآید. اگر فقط به دنبال این باشید که با ورودی اندک خود، خروجی فوقالعادهای گرفته و نهایت استفاده را از این بازار کنید، باید بگوییم که شکست شما حتمی است.
- از این سو به آن سو پریدن: افراد ناموفق در فارکس اغلب دست به معاملات بلاتکلیف میزنند، در واقع این افراد در ابتدا معاملهای کرده و چون صبور نیستند و نمیتوانند عدم سودآوری را تحمل کنند، تغییر جهت میدهند و اقدام دیگری میکنند و آنقدر از این شاخه به آن شاخه میپرند که در نهایت سرمایه خود را به کل از دست میدهند. برای کسب موفقیت در فارکس شما باید یک سمت و جهت را برای خود انتخاب کرده و به آن بچسبید و با گذشت زمان مفروض، سودآوری خود را شاهد باشید. صبوری شرط اول و آخر موفقیت در این بازار مهیج است.
- مدیریت ضعیف وجوه: افراد بازنده در این عرصه معمولا مدیریت خوبی بر وجوه خود ندارند. در بازار مالی فارکس، بازرگانانی که سرمایه کمی دارند هم میتوانند با حدس و گمانهای هوشمندانه برنده این بازار باشند، به شرط آنکه میزان پایه سرمایه و ریسک وارده به این سرمایه را با توجه به اهرم موجود به خوبی تخمین زده و اقدامات بعدی را جهت افزایش و کاهش سرمایه خود انجام دهند. در این عرصه شما باید مانند یک مدیر مالی خوب برای سرمایه خود عمل کنید، محاسبه دقیق داشته باشید، مسیر آتی و آینده سرمایهگذاری خود را پیش از وقوع آن ببینید و اگر مطلوب نظر شما بود، به پیش بروید.
- اعتیاد به تجارت: اعتیاد به تجارت دیگر خطای معاملهگران بازنده است. این افراد مانند هر فرد مبتدی دیگری، دائم قیمتها را پیگیری میکنند و در مقابل نوسانهای فراوان موجود، به شدت گیج شده و حتی اقدامات غیرضروری هم انجام میدهند. تنها راهکاری که برای رفع این خطا پیشنهاد میشود این است که شما بدانید بازار فارکس، فردا، پسفردا و روزهای بعد هم همچنان وجود دارد، بنابراین لازم نیست همین امروز هر اقدامی را انجام بدهید و همیشه یک استراتژی خروج از بازار در آن روز را مدظر داشته باشید، فردا حتما روز بهتری برای شما و سرمایه شما خواهد بود.
- عدم سازگاری با تلاطمهای بازار: بازندهها نمیتوانند خود را با شرایط متغیر موجود در بازار فارکس منطبق کنند. این بازار مالی بینالمللی از نوسان بالایی برخوردار است و هر شرایطی نیاز به استراتژی مخصوص به خود دارد، بنابراین اگر فکر میکنید با یک استراتژی واحد میتوانید در این بازار متغیر به سودآوری برسید، باید بگوییم که این فکر عامل نابودی سرمایه شما خواهد بود.
- حریص بودن: افراد حریص در این بازار موفق نخواهند بود. در بازار فارکس اصطلاحی به نام پیپ وجود دارد و این اصطلاح تغییر قیمت یک جفت ارز را نشان میدهد. برای مثال وقتی قیمت دلار به یورو از 7694 به 7696 تغییر مییابد، معاملهگران از اصطلاح دو پیپ تغییر استفاده میکنند. حال برخی از معاملهگران به قدری حریص هستند که هر تغییر بعدی و یا هر پیپ را میخواهند به نفع خود به دست بیاورند و این روش، روش بازندهها است. هر معاملهگر باید بداند که در هر روز پیپهای زیادی وجود دارد و لازم نیست سریع به دنبال آخرین پیپ بروید؛ شاید فرصتهای بهتری کمی جلوتر در انتظار شما باشند.
جمع بندی و نتیجه گیری
امروزه بازارهای مالی از تنوع گستردهای برخوردار هستند که در این میان میتوان به بورس (در انواع مختلف) ، ارز دیجیتال و بازار مالی فارکس اشاره کرد. هر یک از این بازارها فوت و فن خاص خود را دارند و برای موفقیت در آنها باید به اندازه کافی در مورد تجارت و مشخصههای بازارهای مالی مطالعه کرد و بعد وارد عرصه عمل شد. اگر این روش عاقلانه در پیش گرفته نشود، هر فرد ممکن است با اقدامات ناشیانه و مبتدیانه خود باعث زیان خود و دیگران شود. پیشنهاد میکنیم با دست پر و مغزی سرشار از اطلاعات بهروز و درست، وارد هر فعالیت شوید تا موفقیت، نتیجه کار شما باشد.
به شما توصیه میکنیم برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به تلگرام لیدوما فارکس و صفحهی لینکدین لیدوما فارکس یا اینستاگرام به آیدی LidomaForex@ مراجعه کنید.
چهار دلیل شکست معامله گران فارکس
با درود فراوان، در این مقاله با شما خواهم بود تا چهار دلیل شکست معامله گران فارکس رو خدمت شما بگم تا با استفاده از اونها بتونید در این بازار پرسود، کمترین ضرر رو متحمل بشید.
درسته که خطای انسان ریشه در مسائل مختلفی داره، اما یک معاملهگر بدترین دشمن خودش به حساب میاد. شاید بگید چرا بدترین دشمن؟! اینطور باید بگم که دلیل ضرر مالی و شکست معامله گران فارکس خیلی سادهس؛ مقصر اصلی خود معاملهگران هستند.
برای اینکه دلیل موفقیت معامله گران در بازار فارکس رو بیشتر متوجه بشید، مقاله پنج راه موفقیت در بازار فارکس که باید بشناسید رو مطالعه کنید. البته که انتخاب کارگزار مناسب میتونه نقش کلیدی رو در موفقیت یک معاملهگر بازی کنه، اما تجارت مالی مخصوصا در بازارهای ارز نیازمند برنامهریزی طولانی مدت و دقیق در سطوح مختلف هست.
باید بدونید که یک معاملهگر بدون درک اصول اولیه بازار و تحلیل مداوم این محیط به اصطلاح بیثبات، نمیتونه شروع به معامله کنه. حالا در ادامه چند پیشنهاد برای افرادی که قصد معامله در بازار فارکس رو دارند ارائه خواهم کرد تا بتونند با استفاده از اونها از ضرر مالی احتمالی جلوگیری کنند.
بیش از حد معامله نکنید!
بیش از حد معامله نکنید
معامله بیش از حد و انجام دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران معاملات خیلی بزرگ و مکرر از شایعترین دلایل شکست معاملهگران فارکس محسوب میشه. حالا دلیل این همه معامله بیش از حد چیه؟ نداشتن سرمایه کافی، داشتن اهداف سود غیرواقعی در سر معاملهگر و از همه مهمتر اعتیاد به بازار از دلایل معامله بیش از حد در این بازار هست. بیشتر معاملهگران در جریان هستند که بدون پول نمیشه کسب درآمد کرد.
یکی از مزایای فارکس دسترسی به حسابهای اهرمی بسیار بالاست. با توجه به این مورد معاملهگرانی که سرمایه کمی هم دارند میتونند با پیشبینی قیمت داراییهای مالی، سود زیادی رو کسب کنند و یا برعکس متحمل ضرر زیادی بشن.
با این وجود داشتن سرمایه کافی در یک حساب تجاری، شانس معاملهگر رو توی سودآوری دراز مدت به طور قابل توجهی افزایش میده و از فشار روانی در حین معامله کم میکنه.
وقتی سرمایه کافی وجود داشته باشه، نتیجه این میشه که معاملهگران بخش کوچیکی از سرمایه خودشون رو توی یک معامله ریسک میکنند و در عین دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران حال به سود قابل توجهی میرسند.
حالا حتما میپرسید که چقدر سرمایه برای این کار لازم داریم؟
0.01لات(هر لات به معنی صدهزار) حداقل حجم معاملاتی هست که بروکرها ارائه میکنند. البته باید بگم معامله در حجم کم تنها راه کم کردن ریسک نیست. مبتدیان و معاملهگران هر دو باید به فکر تعیین حد ضرر(Stop-Loss) برای خودشون باشند.
قاعده کلی ریسک برای معاملهگران تازه کار حداکثر یک درصد از کل سرمایه در هر معاملهس. اگه معاملهگران تازه کار با سرمایهای بیشتر از این میزان معامله کنند، احتمال ضرر اونها به شدت افزایش پیدا میکنه. استفاده متعادل و با احتیاط از اهرم توی معاملات کوچیک روش خوبی برای حفظ سرمایه در درازمدت هست.
همونطور که گفتم اعتیاد داشتن به معامله یکی دیگه از دلایل ضرر مالی معاملهگران فارکس هست. اونها همش قیمتها رو دنبال میکنند. معامله در بازههای زمانی کوتاه با جفت ارزهای متغیر در بازاری که مدام در حال افزایش هست، ممکنه در فرد معاملهگر آدرنالین دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران زیادی رو ترشح کنه و باعث ایجاد هیجان زیادی در اون بشه.
البته همونطور که میدونید اون طرف قضیه هم خیلی مهمه و اگه بازار در جهت غیرمنتظره حرکت بکنه، امکان ایجاد استرس زیاد وجود داره. معاملهگران همیشه باید یک استراتژی خروج واضح داشته باشند تا اگه هیچ چیزی طبق برنامه پیش نرفت از این سناریو جلوگیری کنند.
معاملهگران باهوش در این مواقع میدونند که نباید برای هر چیزی ریسک بکنند و هر اقدامی ارزش ریسک کردن نداره. اونها کاملا میدونند الان زمان درستی هست برای اینکه از معامله دست بکشند و به فکر حفظ مانده حساب خودشون باشند. شما به عنوان یک معاملهگر باید بدونید که فردا هم به بازار دسترسی دارید و امکان فرصتهای تجاری جدید برای شما وجود داره.
اگه در جایگاه معاملهگر صبر و شکیبایی رو به عنوان قدرت خودتون ببینید و فکر نکنید که یک ضعف از طرف شماست، خیلی زود به درصد بالایی از معاملات سودآور دست پیدا خواهید کرد. شاید پیش خودتون فکر کنید این حرف من تناقض داره! اما گاهی اوقات امتناع از ورود به بازار، بهترین روش برای سودآوری یک معاملهگر فارکس محسوب میشه.
با شرایط بازار سازگاری داشته باشید
با شرایط بازار سازگاری داشته باشید
یکی دیگه از دلایل ضرر و شکست معامله گران فارکس داشتن این تصور غلط هست که با داشتن یک استراتژی تجاری اثبات شده، میشه به تعداد زیادی از معاملات سودآور دست پیدا کرد.
بازارها بیثبات هستند؛ اما باید بدونید که در بازار ثابت و یکنواخت هم نمیشه معامله کرد.
بنابراین بخاطر همین بیثباتی بازار، معاملهگران باید بتونند تغییرات بازار رو ردیابی کرده و خودشون رو با هر تغییری وفق بدن.
شاید بگید که این تغییرات ما رو در معرض ریسکهای جدیدی قرار میده، کاملا درسته! اما بخاطر همین تغییرات فرصتهای جدیدی هم بوجود میان.
یک معاملهگر حرفهای و زبردست به جای ترس از این تغییرات باید از اونها بیشترین بهره لازم رو ببره.
نوسانات بازار تاثیر زیادی روی عملکرد تجاری داره. یک معاملهگر باید جدیدترین نشریات مالی رو بررسی کنه و با دونستن میانگین ناپایداری، بتونه بازار روندی (Trending Market) رو به خوبی از بازار بیخطر (Ranging Market) تشخیص بده.
معاملهگران باید نسبت به این مسئله آگاه باشند که نوسانات بازار ممکنه در طی ساعتها، روزها، ماهها و حتی سالها پراکنده بشه. یک معاملهگر همیشه باید از استراتژیای پیروی کنه که مطابق با نوسانات موجود در شرایط کنونی بازار باشه.
پیگیری نشریات مالی از اهمیت بالایی برخورداره حتی اگه استراتژی منتخب اصولی نباشه. تصمیمات سیاست پولی مثل نرخ بهره و یا اطلاعات اقتصادی در مورد بیکاری و اعتماد مصرفکننده، میتونه تمایل جامعه تجاری رو دچار تغییر کنه.
جالبه بدونید واکنش بازار به این حوادثی که اشاره کردم، تاثیر زیادی روی عرضه و تقاضای ارزهای مربوطه میذاره. نهایتا، اگه نتونیم بازارهای گرایشی رو از بازارهای بیثبات تشخیص بدیم، باعث اعمال ابزار تجاری اشتباه در زمان نامناسب میشه که این موضوع میتونه ضربه زیادی به ما وارد کنه.
مدیریت ریسک قوی داشته باشید
مدیریت ریسک قوی داشته باشید
مدیریت ریسک نامناسب باعث میشه تا معاملهگران فارکس به سرعت دچار ضرر مالی بشن. اینکه پلتفرمهای تجاری مجهز به مکانیسمهای اتوماتیک حد سود(Take-Profit) و حد ضرر(Stop-Loss) هستند به هیچ وجه اتفاقی نیست.
تسلط روی اونها به حد قابل توجهی شانس معاملهگران رو برای موفق شدن افزایش میده. معاملهگران نهتنها باید از وجود این مکانیسمها مطلع باشند، بلکه باید بتونند اونها رو به شکل درست و مطابق با نوسانات بازار به کار بگیرند. توجه به نسبت ریسک به ریوارد یکی از مهمترین بخشهای یک مدیریت ریسک خوب به حساب میاد.
نسبت ریسک/پاداش یک معیار سنجشی هست که توی برنامهریزی به معاملهگران کمک میکنه تا بدونند اگه معامله طبق برنامه پیش بره چقدر سود و اگه طبق برنامه پیش نره چقدر ضرر میکنند.
از یک برنامه تجاری پیروی کنید
از یک برنامه تجاری پیروی کنید
خُب معاملهگران فارکس به چه علتهای دیگهای ضرر میکنند؟ به نظرم دیدگاه ضعیف و ناتوانی در آمادگی برای شرایط فعلی بازار توی این موضوع نقش مهمی داره.
به شما توصیه اکید دارم که با تجارت مالی مثل یک نوع کسبو کار برخورد کنید، چون واقعا همینطوره.
هر پروژه تجاری جدی، به یک برنامه جدی تجاری نیاز داره. یک معاملهگر حرفهای باید با تلاش و صرف وقت یک استراتژی تجاری کامل برای خودش مهیا کنه.
یک برنامه تجاری در کمترین حالت باید نقاط بهینه ورود و خروج معاملات، قوانین مدیریت پول و نسبت ریسک/پاداش رو در نظر بگیره.
معاملهگران فارکس به دو دسته تقسیم میشن:
دسته اول از بازار سهام و بازارهای مالی دیگه، رانده شده و بخاطر شرایط تجاری بهتر و یا سرمایهگذاری داراییهای خودشون به فارکس رو آوردن. دسته دوم معاملهگران تازه کاری هستند که از قبل توی هیچ بازار مالیای معامله نداشتند.
کاملا طبیعی به نظر میرسه که دسته اول بخاطر تجربهای که دارند، توی معاملات فارکس موفقیت بیشتری رو بدست بیارن. اونها جواب سوالاتی که برای معاملهگران تازه کار پیش میاد رو به خوبی میدونند! سوالاتی مثل چرا معاملهگران فارکس شکست میخورند؟ یا چرا همهی معاملهگران دچار شکست میشن؟ دلیل شکست معامله گران فارکس توی جیب اون هاست.
نکته مهم اینجاست که معاملهگران با تجربه در قبال سود انتظاراتی واقعبینانه دارند. انتظارات واقعبینانه بعضی از فشارهای روانی تجارت رو کم میکنه.
در این بین بعضی از معاملهگران با تجربه هم هستند که توی معامله غرق احساساتشون میشن و پشت سر هم تصمیمات اشتباه میگیرند. این موضوع از مهمترین دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران دلیل شکست معامله گران فارکس هستش.
نکتهای که باید معاملهگران تازه کار بدونند این هست که نمیشه در بازار فارکس به سرعت ثروتمند شد. فارکس هم مثل هر تجارت یا شغل دیگهای، دورههای خوب و بد همراه با ریسک و پاداش داره.
بهترین متحد شما در این کار صبر و یکپارچگی شماست. نیازی نیست معاملهگر توی یک یا دو معامله بزرگ حتما به ثروت کمی برسه. چون این موضوع به عادت بد تجاری و ضرر قابل توجهی در طول زمان تبدیل خواهد شد.
بهترین گزینه برای شما، رسیدن به نتایج مثبت از طریق معاملات کوچیکتر در طول ماهها و سالهاست. امیدوارم از مقاله چهار دلیل شکست معامله گران فارکس بهره لازم رو برده باشید و باعث افتخار ماست که نظرات خودتون رو با مجموعه آموزش فارکس به اشتراک بذارید.
دو عامل مهم در موفق نبودن معامله گران در استفاده از مدیریت سرمایه
دو عامل مهم در عدم موفقیت معاملهگران در استفاده از مدیریت سرمایه و دو راه کار کاربردی برای آنها.
۱-فضای زیاد به زیان دادن
دادن جا به زیان به امید برگشت قیمت، خودکشی معاملهگری است. هرگز نگویید «مطمئن هستم که قیمت برمیگردد و من در این معامله سود میکنم،» تمام ورشکستهها مطمئن بودند معاملاتشان سوده خواهد بود؛ به همین دلیل معاملات زیانده خود را نبستند و حتی حجم آنها را اضافه هم کردند تا میانگین قیمت ورودشان، قیمت بهتری شود، اما همین افزایش حجم نامعقول و جا دادن به زیان، سبب ورشکسته شدن آنها شد.(در ادامه توصیه میکنم مقاله پشتوانه بیت کوین چیست را هم بخوانید)
در جدول زیر درصد جبران ضرر در بورس و سایر بازارهای مالی نشان داده شده:
در ستون سمت چپ جدول زیر، درصد ضرر سرمایه، نشان دادهشده و در ستون سمت راست آن، درصد سودی که میتواند زیان سرمایه را جبران کرده و سرمایه را به مقدار اولیه خود برساند.
جدول جبران ضرر در بورس-درصد جبران ضرر در بورس
نتیجه:
- ضررهای کوچک زیر ۱۰ درصد، تقریباً با همان درصد سود قابل جبران هستند.
- هر چه ضررها از ۱۰ درصد بیشتر شوند جبران آنها سختتر میشود.
- معاملهگر، ضررهای زیر ۱۰ درصد را ازنظر روانی راحتتر تحمل میکند.
مهمترین اصل مدیریت ریسک و سرمایه این است که به زیان جا ندهیم و به سود جای زیادی بدهیم.
۲-توجه نکردن به تغییرات ساختاری بازارها
در طول سالهای فعالیت معاملهگران، بازارهای مالی بهدفعات تغییرات زیادی میکنند، بهطوریکه برخی اوقات، ساختار بازار دیگر به روشهای آنها نمیخورد و حتماً ضرر میکنند و اگر به معامله کردن ادامه دهند حتماً ورشکسته خواهند شد.(پیشنهاد میکنم مقاله ضرر در ترید کردن و شاخص قیمت را هم بخوانید)
- حد زیان روزانه را برای معاملات خود تعریف کنند.
- حد زیان هفتگی را برای معاملات خود تعریف کنند.
- حد زیان ماهانه را برای معاملات خود تعریف کنند.
مثالهایی برای حد زیان
حد زیان روزانه
معاملهگران حرفهای با توجه به نوع معاملات خود (کوتاهمدت، میانمدت یا بلندمدت) برای هرروز کاری خود حد زیان میگذارند، به صورتی که اگر معاملهگری، میانمدت کار کند حد زیان روزانه خود را حدوداً ۴ درصد سرمایه قرار میدهد، یعنی:
اگر معاملهگر در یک روز معامله خرید داشت و در همان روز ۴ درصد سرمایه زیان کرد، دیگر در آن جهت معامله نکرده و منتظر افت قیمت میشود تا درفروش وارد شود
(این در صورتی است که در بازار دوطرفه کار کند مانند آتی زعفران یا سکه و … ولی اگر در بازار یکطرفه مانند بازار بورس اوراق بهادار کار کند باید منتظر یک افت قوی باشد و در صورت سیگنال مجدد خرید، دوباره وارد معامله خرید میشود).(در ادامه مقاله سوآپ چیست را هم بخوانید)
حد زیان هفتگی
معاملهگر حرفهای با توجه به نوع معاملات خود (کوتاهمدت، میانمدت یا بلندمدت) برای هر هفته کاری خود حد زیان میگذارد به صورتی که اگر معاملهگر، میانمدت کار کند زیان هفتگی خود را حدوداً ۸ درصد سرمایه قرار میدهد، یعنی:
اگر در یک هفته معاملهگر ۸ درصد سرمایه زیان کرد حتماً مشکل خاصی پیشآمده مانند خستگی، نوسانی بودن، غیرمتعارف بودن بازار یا تمرکز نداشتن و … به همین دلیل معاملهگر به خود و بازار حداقل یک هفته استراحت میدهد و فقط بازار را دنبال میکند و تا شکلگیری شرایط عادی بازار هیچ معاملهای باز نمیکند.
حد زیان ماهانه
معاملهگر حرفهای با توجه به نوع معاملات خود (کوتاهمدت، میانمدت یا بلندمدت) برای هرماه کاری خود حد زیان میگذارد، به صورتی که اگر معاملهگر، میانمدت کار کند، زیان ماهانه خود را حدوداً ۱۲ درصد سرمایه قرار می¬دهد، یعنی:
اگر در یک ماه معاملهگر ۱۲ درصد سرمایه زیان کرد، حتماً مشکل ساختاری مهمی پیشآمده، زیرا روشی که سالها خروجی خوبی داشته، نباید چنین زیان بزرگی به سرمایه تحمیل کند.(مقاله بهبود روش معامله را هم مطالعه نمایید)
در این حالت باید معاملهگر به خود و بازار حداقل یک ماه استراحت بدهد و به دنبال علت این مشکل باشد و تا این مشکل حل نشود به بازار برنگردد.(در ادامه مقاله آموزش معاملات دو طرفه را هم بخوانید)
بازار تنها در بلند مدت بالا و یا پایین می رود. به این ترتیب، بر اساس بنیادی ترین نسبت ریسک/پاداش (یعنی 1:1) %50 از معامله گران باید موفق شوند، اما اینگونه نیست. یک معامله گر بدترین دشمن خود است و خطای انسان ریشه در بسیاری از مشکلات دارد. به طور خلاصه، دلیل اصلی ضرر مالی معامله گران Forex بسیار ساده است، مقصر اصلی خود معامله گران هستند. تجارت مالی به ویژه در بازارهای ارز نیازمند برنامه ریزی طولانی مدت و دقیق در سطوح مختلف است. معامله گر بدون درک اصول اولیه بازار و تحلیل مدام این محیط بی ثبات نمی تواند شروع به معامله کند. کسانی که علاقه مند به سرمایه گذاری و تجارت هستند بهتر است به منظور جلوگیری از ضرر مالی در تجارت Forex پیشنهادات زیر را به دقت بخوانند.
معامله بیش از حد
معامله بیش از حد – انجام معاملات بسیار بزرگ و یا مکرر از شایع ترین دلایل شکست معامله گران Forex است. داشتن اهداف سود غیر واقعی در سر، اعتیاد به بازار و یا عدم سرمایه کافی ممکن است به معامله بیش از حد بی انجامد. در حال حاضر از اشاره به انتظارات غیر واقعی صرف نظر می کنیم چرا که این مفهوم بعداً به طور کلی در این مقاله بررسی خواهد شد. قبل از هر چیز به بررسی عدم سرمایه کافی می پردازیم. اکثر معامله گران می دانند که بدون پول نمی توان کسب درآمد کرد. یکی از برترین مزایای Forex دسترسی به حسابهای اهرمی بسیار بالا است. به این ترتیب حتی معامله گرانی که سرمایه اندکی دارند هم می توانند با پیش بینی قیمت دارای های مالی سود قابل توجهی کسب کنند و یا بالعکس، متحمل ضرر زیادی شوند. مادامی که یک استراتژی مدیریت ریسک همه جانبه در کار باشد اینکه پایه یک سرمایه گذاری قابل توجه از اهرم بالا و یا سرمایه گذاری بالای اولیه نشأت می گیرد اهمیت چندانی ندارد.
نکته ی کلیدی اطمینان از داشتن پایه سرمایه گذاری کافی است. داشتن سرمایه کافی در یک حساب تجاری شانس معامله گر را در سودآوری دراز مدت به طور قابل توجهی افزایش داده و از فشار روانی در حین معامله می کاهد. در نتیجه معامله گران بخش کوچکی از کل سرمایه شان را در یک معامله ریسک کرده و در عین حال سود قابل قبولی به دست می آورند. خوب، چقدر سرمایه کافی است؟ از دست دادن پول در تجارت Forex ناشی از مدیریت نادرست حساب تجاری است که به این روش می توانید از آن جلوگیری کنید: 0.01 لات حداقل حجم معاملاتی است که بروکرها ارائه می دهند. این حجم میکرو لات نام دارد و معادل 1000 واحد از ارز پایه ای است که معامله می شود. البته معامله در حجم های کوچکتر تنها راه کم کردن ریسک نیست. مبتدیان و معامله گران با تجربه هر دو باید به دقت به فکر تعیین حد ضرر (Stop Loss) باشند. قاعده کلی ریسک برای معامله گران تازه کار حداکثر 1 درصد از کل سرمایه در هر معامله است.
اگر معامله گران تازه کار با سرمایه ای بیشتر از این میزان معامله کنند احتمال ضرر خود را به شدت افزایش خواهند داد. استفاده ی متعادل و با احتیاط از اهرم در معاملات کوچک روش خوبی برای حفظ سرمایه در دراز مدت است؛ به عنوان مثال، مقدار سرمایه گذاری مورد نیاز برای معامله یک میکرو لات بر روی جفت ارز USD/EUR در یک حساب تجاری با اهرم 1:400 تنها 250 دلار است. با این حال، معامله با اهرم بالاتر میزان ریسک سرمایه تجاری در یک معامله را به همان نسبت افزایش می دهد. در این مثال، معامله بیش از حد یک میکرو لات در حسابی با اهرم 1:400، در مقایسه با معامله در حسابی با اهرم 1:100، امکان ضرر را چهار برابر می کند.
اعتیاد به معامله یکی دیگر از دلایل ضرر مالی معامله گران Forex است. آنها قیمت ها را دنبال می کنند، کاری که حتی معامله گران نهادی از آن اجتناب می کنند. تجارت Forex می تواند بسیار هیجان انگیز باشد. معامله در بازه های زمانی کوتاه و با جفت ارزهای متغیر در بازاری که به سرعت در حال افزایش است ممکن است در فرد آدرنالین بسیاری ترشح کند. همچنین اگر بازار در جهت غیر منتظره ای حرکت کند ممکن است منجر به استرس فراوانی شود.
معامله گران باید یک استراتژی خروج واضح داشته باشند تا اگر هیچ چیز طبق برنامه پیش نرفت از این سناریو جلوگیری کنند. دنبال کردن قیمت یعنی بازکردن و بستن بدون برنامه ریزی معاملات و این درست نقطه ی مقابل رویکردی است که به آن اشاره شد. به تعبیر درست تر، دنبال کردن قیمت بیشتر شبیه قمار است تا تجارت. برخلاف آنچه برخی از معامله گران تصور می کنند، آنها هیچ تسلط و نفوذی در بازار ندارند. در برخی مواقع محدودیت هایی برای بازدهی بازار وجود دارد. معامله گران باهوش در این مواقع می دانند که بعضی از اقدامات ارزش ریسک کردن ندارند. این درست زمانی است که باید از معامله دست کشیده و به فکر حفظ مانده حساب باشید. شما فردا هم به بازار دسترسی دارید و امکان فرصت های تجاری جدید همواره وجود دارد. هرچه زودتر معامله گر صبر و شکیبایی را به عنوان قدرت و نه ضعف ببیند، زودتر دلایل اصلی عدم موفقیت معامله گران به درصد بالاتری از معاملات سودآور دست می یابد. هرچند ممکن است متناقض به نظر بی آید اما گاهی امتناع از ورود به بازار بهترین روش سودآوری برای یک معامله گر Forex است.
عدم سازگاری با شرایط بازار
دلیل دیگر ضرر مالی معامله گران Forex این تصور غلط است که یک استراتژی تجاری اثبات شده برای دستیابی به تعداد زیادی از معاملات سودآور کافی است. بازارها بی ثبات هستند؛ اما در بازار ثابت و یکنواخت هم نمی توان معامله کرد. به دلیل همین بی ثباتی همیشگی بازار است که معامله گران باید بتوانند این تغییرات را ردیابی کرده و خود را با هر شرایطی وفق دهند. درست است که این تغییرات شما را در معرض ریسک های جدید قرار می دهد، اما به واسطه ی همین تغییرات فرصت های جدید هم به وجود می آید. یک معامله گر زبردست به جای ترس از این تغییرات از آنها بهره می برد. یک معامله گر علاوه بر عوامل دیگر باید با پیگیری جدیدترین نشریات مالی، میانگین ناپایداری ها را بررسی کرده و بتواند بازار گرایشی (Trending Market) را از بازار بی ثبات (Ranging Market) تشخیص دهد. نوسانات بازار تأثیرات عمده ای بر عملکرد تجاری دارد.
معامله گران باید آگاه باشند که نوسانات بازار ممکن است در طی ساعت ها، روزها، ماه ها و حتی سال ها پراکنده شود. بسیاری از استراتژهای تجاری وابسته به نوسانات در دوره های غیر قابل پیش بینی نتایج نامطلوبی ارائه می دهند؛ بنابراین، یک معامله گر باید همواره از استراتژی ای بهره ببرد که مطابق نوسانات موجود در شرایط کنونی بازار است.
پیگیری نشریات مالی نیز بسیار حائز اهمیت است حتی اگر استراتژی منتخب اصولی نباشد. تصمیمات سیاست پولی مانند تغییر نرخ بهره و یا اطلاعات اقتصادی در رابطه با بیکاری و اعتماد مصرف کننده می تواند تمایل جامعه تجاری را دچار تغییر کند. واکنش بازار به این حوادث، تأثیرات اجتناب ناپذیری بر عرضه و تقاضای ارزهای مربوطه می گذارد. در نهایت، ناتوانی در تشخیص بازارهای گرایشی از بازارهای بی ثبات اغلب منجر به اعمال ابزار تجاری اشتباه در زمان نامناسب می شود.
مدیریت ریسک ضعیف
مدیریت ریسک نامناسب باعث می شود تا معامله گران Forex به سرعت ضرر مالی بدهند. این که پلتفرم های تجاری مجهز به مکانیسم های اتوماتیک حد سود (Take- Profit) و حد ضرر (Stop- Loss) هستند اصلاً اتفاقی نیست. تسلط بر آنها به طرز قابل توجهی شانس معامله گران را برای موفقیت افزایش می دهد. معامله گران نه تنها باید از وجود این مکانیسم ها مطلع باشند، بلکه باید بتوانند آنها را به درستی و مطابق با سطوح نوسانات بازار (که برای دوره و مدت معاملات پیش بینی شده) به کار ببندند. به یاد داشته باشید که یک «حد ضرر رو به پایین» می تواند مسبب از دست رفتن یک پوزیشن سودآور باشد. در عین حال، یک «حد سود رو به بالا» ممکن است به دلیل عدم نوسان هیچوقت به ثمر نرسد. توجه به نسبت ریسک/پاداش یکی از مهمترین بخش های یک مدیریت ریسک خوب است. نسبت ریسک/پاداش یک معیار سنجشی است که در برنامه ریزی به معامله گران کمک می کند تا بدانند اگر معامله طبق برنامه پیش برود چقدر سود و در غیر این صورت چقدر ضرر می دهد. این مثال را در نظر بگیرید، اگر «حد سود» در 100 پیپ و «حد ضرر» در 50 پیپ تنظیم شده باشد، در این صورت نسبت ریسک/پاداش شما 2:1 خواهد بود. این بدان معنا است که شما در هر سه معامله (به شرطی که سودآور باشند) حداقل یک بار یر به یر می شوید. معامله گران باید همیشه این دو متغیر را در کنار هم بررسی کنند تا از سازگاری آنها با اهداف سود اطمینان حاصل شود.
نداشتن و یا پیروی نکردن از یک برنامه تجاری
معامله گران Forex به چه علت های دیگری ضرر می کنند؟ خوب، نگرش ضعیف و ناتوانی در آمادگی برای شرایط کنونی بازار قطعاٌ در این موضوع نقش دارد. به شدت توصیه می شود که با تجارت مالی همانند یک نوع کسب و کار برخورد کنید، چرا که واقعاً این گونه است. هر پروژه تجاری جدی ای نیازمند یک برنامه تجاری است. یک معامله گر جدی باید با تلاش و صرف وقت یک استراتژی تجاری کامل برای خود مهیا کند. یک برنامه تجاری در کمترین حالت باید نقاط بهینه ورود و خروج در معاملات، نسبت ریسک/پاداش و قوانین مدیریت پول را در نظر بگیرد.
انتظارات غیر واقعی
معامله گران Forex دو دسته اند؛ دسته اول از بازار سهام و دیگر بازارهای مالی رانده شده و به دنبال شرایط تجاری بهتر و یا سرمایه گذاری دارایی های خود به بازار Forex پیوسته اند. دسته دوم معامله گران تازه کاری هستند که پیش از این در هیچ بازار مالی ای معامله نکرده اند. کاملاً طبیعی است که دسته اول به واسطه ی تجربه ی خود در معاملات Forex موفقیت بیشتری کسب کند. آنها پاسخ سؤالاتی که برای تازه کارن مطرح است را می دانند، سؤالاتی مانند چرا معامله گران Forex شکست می خورند؟ یا چرا تمام معامله گران شکست می خورند؟
معامله گران با تجربه در قبال سود انتظارات شان واقع بینانه است. این ذهنیت باعث می شود تا آنها از دنبال کردن قیمت و شکست قوانین تجاری استراتژی خود اجتناب کنند – زیرا این دو خصیصه به ندرت سودمند هستند. انتظارت واقع بینانه برخی از فشارهای روانی تجارت را کاهش می دهد. برخی از معامله گران با تجربه در هنگام یک معامله نا موفق غرق احساسات خود شده و پی در پی تصمیمات اشتباه می گیرند. معامله گران تازه کار باید بدانند که در بازار Forex نمی توان به سرعت به ثروتمند شد. به یا داشته باشید، Forex مانند هر تجارت و یا حرفه ی دیگری دارای دوره های بد و خوب توأم با ریسک و پاداش است. اگر حضور در بازار برای هر معامله به حداقل برسد، در معامله گر آرامش خاطر به وجود می آید چرا که عملکرد کلی وی در دراز مدت دیگر تحت تأثیر یک معامله ناموفق نخواهد بود. بهترین متحد شما صبر و یکپارچگی است. نیازی نیست معامله گر در یک و یا دو معامله بزرگ حتماً به ثروت کمی برسد. زیرا این به عادت بد تجاری و ضررهای قابل توجهی در دراز مدت می انجامد. بهترین گزینه شما دستیابی به نتایج مثبت از طریق معاملات کوچکتر در طول ماه ها و سال ها است.
دیدگاه شما