کندل ها و انواع آنها
معاملهگران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای استفاده میکنند. در این بین، کندلها به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش میدهند، بسیار پرکاربردتر هستند.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است.
این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند.
به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای نمودار شمعی
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند.
دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند.
در ادامه با اجزای کندل استیکها بیشتر آشنا میشویم:
پایه و اساس نمودارهای شمعی
انواع الگوهای کندل استیک
۱- ماروبزو (Marubozu)
ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم میشود:
- ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
- ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
۲- دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند.
تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود. در بعضی از حالات، دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند.
این حالت نشان میدهد که خریداران قوت خود را ازدست دادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است.
حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیشتری است.
۳- الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی و در انتهای آن شکل میگیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:
- بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
- سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
- نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید.
از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
۶- الگوی هارامی (Harami)
واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد.
متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندلها در این الگو متفاوت است.
بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.
۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
۸- الگوی انبرک پایینی
این الگو دارای دو شمع با رنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است.
پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
۹- الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.
- شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
- شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
- شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
۱۰- الگوی سه ستاره صعودی
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به مفهوم کندل چکش در نمودارها مفهوم کندل چکش در نمودارها شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
- شمع سوم: نزولی
۱۲- الگوی پوشاننده صعودی
دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگهای متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است.
در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
مفهوم کندل چکش در نمودارها
برای اطلاع از تخفیف دوره ها ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
حساب دیسکورد ایپ کوین هک و 360,000 دلار NFT به سرقت رفت
شبکه سولانا برای ساعاتی متوقف شد!
میرور پروتکل، مجددا هک شد
رئیس بانک مرکزی: رمزریال تا شهریور عملیاتی می شود.
فروش جایزه یورو ویژن 2022 به ارزش 500 اتریوم
آیا ریزش قیمت لونا 2 در راه است؟
افتتاح اولین ساختمان کریپتو در جهان با مزرعه استخراج بیت کوین در آرژانتین
تیم دریپر: زنان بازار صعودی بعدی بیت کوین را هدایت خواهند کرد
رصد حساب های بانکی جهت مبارزه با پولشویی
ارز دیجیتال ملی آمریکا ممکن است 5 سال طول بکشد
الگوی سه حمله (Three Drives Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی هارمونیک پنج صفر (0 – 5 Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی سایفر (Cypher Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی کوسه (Shark Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی پروانه (Butterfly Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی هارمونیک خفاش (Bat Harmonic Pattern) چیست؟
الگوهای هارمونیک ABCD (AB=CD) ایده آل و جایگزین چیست؟
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) چیست؟
کندل چکش معکوس و کندل ستاره دنباله دار چیست؟
کندل چکش معکوس و کندل ستاره دنباله دار (ثاقب) دو الگوی تک کندلی هستند که از نظر ظاهری بسیار شبیه به هم می باشند. ولی کارایی متفاوتی دارند که در ذیل به شرح آن می پردازیم:
کندل چکش معکوس (Inverted Hammer) چیست؟
- این الگو، شکلی شبیه به چکش برعکس دارد و از یک بدنه کوچک تشکیل شده است.
- طول سایه بالایی در آن حداقل دو برابر طول بدنه است و در حالت ایده آل فاقد سایه پایینی است.
- هر چه طول مفهوم کندل چکش در نمودارها مفهوم کندل چکش در نمودارها سایه بالایی این کندل بیشتر باشد؛ اعتبار الگو بیشتر می باشد.
- رنگ کندل در الگوی چکش معکوس اهمیتی ندارد ولی اگر کندل صعودی (سبز) باشد، اعتبار الگو بالاتر است.
- در حالت ایده آل، کندل چکش معکوس فاقد سایه پایینی است ولی اگر سایه پایینی کوچکی نیز داشته باشد، قابل چشم پوشی است.
مفهوم کندل چکش معکوس
در ابتدای تشکیل این کندل در یک روند نزولی تایم فریم معاملاتی و رسیدن قیمت دارایی به یک حمایت مهم، خریداران به صورت هیجانی وارد معامله شده و با تقاضای بیشتر باعث افزایش قیمت می شوند. در ادامه فشار عرضه فروشندگان زیاد شده و با عرضه بیشتر دارایی باعث کاهش قیمت می شوند اما با توجه به ارزندگی دارایی نمی توانند قیمت بسته شدن کندل را به قیمت باز شدن آن برسانند و کندل کمی بالاتر از قیمت باز شدن بسته می شود.
از آنجا که اندازه بدنه چکش معکوس، کوچک است رنگ آن اهمیتی در روند آتی بازار نخواهد داشت. کندل چکش معکوس، یک الگوی برگشتی است که در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود و نشان می دهد که بازار میل به صعود دارد. تشکیل الگوی چکش معکوس در محدوده حمایتی قیمت، نشان دهنده به پایان رسیدن قدرت فروشندگان بوده و به معنای هشداری برای بازگشت روند قیمتی می باشد.
کندل تایید در الگوی چکش معکوس
- این الگو، یک الگوی تک کندلی برگشتی قوی می باشد.
- زمانی که این کندل در نزدیکی یک حمایت تشکیل شود، اعتبار بالاتری دارد. به همین دلیل گاهی نیاز به کندل تایید نیست و وجود خود این الگو کفایت می کند. اما برای اطمینان بیشتر و ریسک کمتر می توان منتظر کندل تایید بود.
- کندل تایید بعد از مفهوم کندل چکش در نمودارها الگوی چکش معکوس، کندلی است که صعودی بوده و قیمت بسته شدن این کندل بالاتر از بدنه کندل چکش معکوس باشد.
- اگر بین بدنه کندل چکش معکوس و کندل تایید؛ گپ قیمتی تشکیل شود، اعتبار این الگو و اطمینان از روند بیشتر می باشد.
- پس از مشاهده کندل تایید الگوی چکش معکوس، می توان وارد معامله خرید شد و حد ضرر خود را بر روی کمترین قیمت کندل چکش معکوس تعیین کرد.
کندل ستاره دنباله دار (Shooting Star) چیست؟
- این الگو، شکلی شبیه به معکوس کندل مرد به دار آویخته دارد و از یک بدنه کوچک تشکیل شده است.
- طول سایه بالایی آن حداقل دو برابر طول بدنه است و در حالت ایده آل فاقد سایه پایینی است.
- هر چه طول سایه بالایی این کندل بیشتر باشد؛ اعتبار الگو بیشتر خواهد بود.
- رنگ کندل در این الگو اهمیتی ندارد ولی اگر نزولی (قرمز) باشد، اعتبار الگو بالاتر است.
- در حالت ایده آل، کندل ستاره دنباله دار فاقد سایه پایینی است ولی طبق قانون انعطاف پذیری کندل ها، اگر سایه پایینی کوچکی نیز داشته باشد، قابل چشم پوشی است.
- نام های دیگر کندل ستاره دنباله دار عبارتند از: کندل شهاب سنگ، کندل ستاره ثاقب و کندل مرد به دار آویخته معکوس
کندل تایید در الگوی ستاره دنباله دار
- این الگو، یک الگوی تک کندلی برگشتی قوی می باشد.
- زمانی که این کندل در نزدیکی یک مقاومت تشکیل شود، اعتبار بالاتری دارد. به همین دلیل گاهی نیاز به کندل تایید نیست و وجود خود الگوی ستاره دنباله دار کفایت می کند. اما برای اطمینان بیشتر و ریسک کمتر می توان منتظر کندل تایید بود.
- کندل تایید بعد از الگوی ستاره دنباله دار، کندلی است که نزولی بوده و قیمت بسته شدن این کندل پایین تر از بدنه کندل مرد به دار آویخته باشد.
- اگر بین بدنه کندل ستاره دنباله دار و کندل تایید گپ قیمتی شکل بگیرد، اعتبار این الگو و اطمینان ما از تغییر روند بیشتر خواهد کرد.
- پس از مشاهده کندل تایید الگوی ستاره دنباله دار، می توان وارد پوزیشن فروش شد و حد ضرر خود را بر روی بیشترین قیمت کندل ستاره دنباله دار تعیین نمود.
الگوی چکش معکوس چه تفاوتی با ستاره دنباله دار دارد؟
چکش معکوس و ستاره دنباله دار از نظر ساختار الگو بسیار به هم شباهت دارند. هر دو الگوی بازگشتی بوده و اخطار تغییر روند می دهند. تنها تفاوت این دو الگو در آن است که روند قبل از کندل چکش معکوس یک روند نزولی است مفهوم کندل چکش در نمودارها ولی روند قبل از کندل ستاره دنباله دار یک روند صعودی بوده است.
کندل چکش یا Hammer چیست ؟
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد.
ویژگی ظاهری کندل چکش
نام این candle از شکل ظاهری آن مشخص است. کندل چکش یا Hammer دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی بایستی حداقل دوبرابر بدنه یا بادی باشد.
رنگ بادی (صعودی یا نزولی بودن کندل) در این الگو مهم نیست و شرط تشخیص آن اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است.
مفهوم کندل چکش ( Hammer )
یکی از مراحل اصلی تحلیل به روش پرایس اکشن تحلیل کندل ها می باشد.
به طور کلی و بدون توجه به نوع روند، سایه کندل نشانگر تقابل بین خریداران و فروشندگان است و هر چه این سایه بلندتر باشد حجم معاملات بیشتر می باشد. وقتی که سایه بلند در زیر کندل تشکیل می شود به معنای این است که فروشندگان در تلاشند تا قیمت را پایین بیاورند و خریدران با خریدهای خود قیمت را بالا آورده و تلاش فروشندگان را خنثی می کنند.
candle چکش یک از نشانه های اتمام روند نزولی می باشد و در کنار دیگر نشانه ها سیگنالی جهت بازگشت روند و آغاز روند صعودی یا شروع یک اصلاح در نظر گرفته می شود.
توجه شود که کندل چکش به تنهایی تعیین کننده هیچ نتیجه ای نیست و بایستی در موقعیت خودش بررسی گردد. به عنوان مثال در بازار رنج کندلی با سایه بلند به معنای تغییر روند نیست و نمی توان بر اساس آن وارد موقعیت call یا buy و put یا sell شد.
همچنین اگر در یک روند نزولی کندل Hammer تشکیل گردید بایستی چک شود که آیا بازار به یک ناحیه حمایتی قدرتمند رسیده است یا نه. واضح است که وجود چند عامل در کنار یکدیگر بر اعتبار تحلیل می افزاید.
انواع کندل چکش ( Hammer )
کندل Hammer بر اساس رنگ بادی آن یا به عبارتی دیگر بر اساس صعودی یا نزولی بودن کندل به دو نوع تقسیم بندی می شود.
کندل Hammer نزولی
این candle گویای این مطلب است که با وجود ایجاد ضعف در فروشندگان، آنها توانسته اند قیمت پایانی را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
کندل چکش صعودی
در این candle خریداران قدرت بیشتری نسبت به خریداران در کندل چکش نزولی دارند. سایه بلند در زیر کندل به این معناست که قدرت فروش را خنثی کرده اند. علاوه بر این آنها توانسته اند قیمت بسته شدن candle را به بالاتر از قیمت باز شدن آن برسانند.
در یک روند نزولی تشکیل کندل هایی که با سایه های بلند در زیر نشان دهنده شروع ضعف در فروشندگان و عدم وجود قدرت در پایین تر آوردن قیمت است. تریدر بایستی با بررسی نواحی حمایتی و مقاومتی و الگوهای کندلی فرصت مناسب برای ورود را بیابد.
کندل چکش یا Hammer نزولی در یک روند صعودی به چه معناست؟
در یک روند صعودی هنگامیکه candle چکش نزولی تشکیل می شود نشان دهنده این است که فروشندگان قدرت عرضه را بالا برده اند. فروشندگان با فروش های خود قیمت یا نرخ را پایین آورده ولی خریداران نیز با خریدهای خود از زیاد پایین آمدن قیمت جلوگیری کرده اند و در نهایت قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن candle قرار گرفته است. وجود این کندل در روند صعودی نشان دهنده قدرت فروشندگان است.
ورود به بازار با اردر call یا buy با ظاهر شدن Hammer
در صورتیکه یک روند نزولی با حداقل سه candle نزولی ایجاد شد و پس از آن کندل چکش تشکیل گردید تریدر با توجه به دیگر شرایط استراتژی معامله گری خود می تواند آماده ورود به معامله گردد. در نظر گرفتن نکات زیر در مواجه شدن با کندل Hammer کمک کننده است.
- در صورتیکه بعد از کندل چکش یک کندل صعودی تشکیل گردد، می تواند تاییدی برای تغییر روند در نظر گرفته شود.
- در صورتیکه چند کندل صعودی پس از candle چکش ایجاد شود به شرطی که بالای هر کندل از بالای کندل قبلی بالاتر باشد، تریدر می تواند در اصلاح وارد بازار در جهت صعود شود.
- در صورتیکه قیمت به زیر کندل Hammer رسید روند نزولی ادامه دار است و باید منتظر علامت دیگری بود. کندل چکش قبلی دیگر معتبر نیست.
- همانطور که بالاتر توضیح داده شد تشکیل candle چکش نزولی (قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن است) در یک روند صعودی نشان دهنده ظهور قدرت عرضه می باشد. اگر بعد از کندل Hammer کندل نزولی تشکیل گردد تاییدی برای تغییر روند است.
- اگر در یک روند صعودی کندل Hammer تشکیل شد و پس از آن چند کندل نزولی به صورتیکه قیمت پایین هر کندل پایین تر از قیمت پایین کندل قبلی باشد ظاهر شود تریدر می تواند در پایان اصلاح برای ادامه نزول وارد بازار شود.
- در صورتیکه قیمت در کندلهای بعدی به بالاتر از کندل چکش در روند صعودی برود به عبارت دیگر قیمت بسته شدن candle جدید بالاتر از قیمت بالای کندل چکش برسد دیگر candle چکش معتبر نیست.
تحلیل با کندل چکش و اسیلاتور
برای اطمینان بیشتر از پیشبینی می توان علاوه بر بررسی اینکه کندل چکش در روند نزولی بر روی یک ناحیه حمایتی تشکیل شده است، بررسی نمود که اسیلاتوری مانند stochastic در اشباع فروش باشد. با کراس دو خط اسیلاتورتغییر مفهوم کندل چکش در نمودارها روند محتمل تر خواهد بود و می توان وارد بازار در جهت صعود شد.
الگوی Hammer یکی از الگوهای معتبر و مورد علاقه تریدرهای پرایس اکشن است. بسیاری از تریدرها در استراتژی های معامله گری خود در کنار دیگر عوامل به این الگو نیز توجه ویژه ای دارند.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟
هنگامی که یک سرمایهگذار قصد دارد سهام خاص یک شرکت را بخرد و یا روی کالا مفهوم کندل چکش در نمودارها یا پولی سرمایهگذاری کند، باید قبل از انجام هر اقدامی، گذشته و روندهای صعودی و نزولی قیمتِ سهام آن شرکت، کالا و یا پول را بررسی کند. به این فرآیند تحلیل تکنیکال بازار میگویند.
در واقع، تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، به بررسی روند گذشته قیمت کریپتوها در بازار میپردازد؛ بدین صورت سرمایهگذار برای ورود به بازار و یا انتخاب رمزارزی که باید روی آن سرمایهگذاری کند، میتواند بهترین و احتمالا سودرسانترین تصمیم را بگیرد.
به عنوان مثال هر سال و در آستانه سال نوی چینیها و هندیها قیمت جهانی طلا به دلیل افزایش تقاضای این فلز گرانبها بالا میرود. در نتیجه این عید، زمان خوبی برای کسانی خواهد بود که قصد فروش طلای خود را دارند. در این تحلیل روند گذشته قیمت طلا بررسی شده است و بر اساس آن پیشبینی شده است که سرنوشت کنونی آن به چه صورت خواهد بود.
در تحلیل تکنیکال، نقش اصلی تعیینکننده قیمتهای بازار، انتظارات مردم است. عمده مردم انتظار دارند که نزدیک به سال نو قیمت طلا افزایش یابد، در نتیجه تب و تاب برای خرید این فلز ارزشمند افزایش مییابد.
نوسانهای شدیدی که در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد، باعث شده که شناسایی الگوهای رفتاری سرمایهگذاران در قیمتهای مختلف، کمی پیچیده شود؛ سوالی که پیش میآید این است که با وجود این نوسانات شدید کریپتوکارنسیها، تریدها چگونه تصمیم بگیرند که چه زمانی اقدام به خرید و یا فروش یک رمزارز کنند؟
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال میتواند چراغ راه تریدرها برای بررسی بازار و تصمیم گیری آنها باشد.
تریدرهای ارزهای دیجیتال، از جمله بیت کوین، برای بررسی روند قیمتهای کریپتوکارنسیها و تشخیص نقاط خرید و فروش، نمودارهای قیمتی را به صورت تکنیکال تحلیل میکنند.
شاخصهای تکنیکال در این نمودارها، وضعیت خرید و فروش در بازار را در بازههای زمانی مختلف نشان میدهند؛ به عبارتی با مشاهده نمودارها، میتوان رفتار تریدرها و کاربران را تشخیص داد و تا حدودی آینده قیمتی ارزهای دیجیتال را حدس زد. با استفاده از روندهای مشاهده شده در نمودارهای قیمتی، تریدرها میتوانند از الگوهای موجود در دادههای مربوط به قیمت استفاده کنند و بتوانند تصمیمات خوبی برای انجام معاملات خود بگیرند.
اگر یک تحلیلگر با استفاده از اطلاعات گذشته بتواند روندهای خرسی و گاوی آینده را پیش بینی کند، از طریق خرید در روند خرسی و فروش در روند گاوی میتواناد به سود خوبی دست یابد.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
باید بدانید که در آنالیز نمودارهای قیمتی ارزهای دیجیتال، دو نمودار بسیار پر کاربرد به نام نمودار خطی ساده و نمودار شمعی (Candlestick) وجود دارد.
نمودار شمعی:
این نمودارها، پرکاربرد ترین نمودار برای تحلیل رفتار بازر هستند. به هرکدام از هاشورهای سبز و قرمز رنگ روی نمودار اصطلاحا کندل (شمع) گفته میشود؛ و هر کندل نشان دهنده نقطه شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی یک رمزارز، در بازه زمانی مشخصی است.
مزیت نمودارهای شمعی، این است که با مشاهده کندلها در این نمودار، میتوانیم به جزئیات نوسانات قیمتی یک رمزارز در بازه زمانی خاصی، دست یابیم.
همانطور که در شکل بالا مشاهده میکنید، کندلها با رنگهای قرمز و سبز نشان داده میشوند. رنگ سبز نشان میدهد که قیمت نهایی روند بیشتر از قیمت شروع آن بوده است؛ و رنگ قرمز نشان دهنده این است که قیمت نهایی روند از قیمت شروع آن کمتر بوده است.
هرکدام از کندلها دارای اجزای خاصی میباشند که تریدرها با نگاه کردن به آنها میتوانند روند قیمتی در یک بازه زمانی مشخص را بررسی کنند:
ارتفاع بدنه شمعها نشان دهنده تفاوت قیمت ابتدایی و قیمت نهایی روند میباشد و در کندلهای سبز، هرچه این ارتفاع بیشتر باشد، یعنی قدرت گاوهای بازار از خرسها بیشتر بوده است و توانستهاند قیمت را به میزان زیادی افزایش دهند؛ در مقابل در کندلهای قرمز، هرچه ارتفاع بدنه بیشتر باشد، یعنی قدرت خرسها بر گاوها چربیده است و قیمت نهایی با اختلاف زیادی از قیمت ابتدایی کمتر میباشد.
به عبارتی اندازه بدنه کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ در واقع هرچقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشاندهنده افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است.
به طور کلی هر کندل از 4 قسمت تشکیل شده است:
1- باز شدن قیمت (Open)
2- بسته شدن قیمت (Close)
3- بیشترین قیمت (High)
4- کمترین قیمت (Low)
با کنار هم قرار گرفتن تعداد زیادی از این کندلها، یک نمودار شمعی ژاپنی ایجاد میشود.
در نمودارهای شمعی چندین الگو ممکن است رخ دهد، که هر الگو وضعیت خاصی در بازار را نشان میدهد و نشان دهنده روندهای قیمتی و رفتاری متفاوتی در بازار است:
- الگوی چکش (Hammer)
- الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer)
- الگوی مرد وارونه (Hanging Man)
- الگوی ستاره دنبالهدار (Shooting star)
- الگوی چکش (Hammer):
این الگو معمولا در انتهای یک روند نزولی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است.
در الگوی چکش، بدنه کندل در قسمت بالایی و سایه در قسمت پایینی آن قرار دارد. سایه پایین کندل دو تا سه برابر بدنه و سایه بالایی بسیار کوتاه است و یا اصلا وجود ندارد. در این الگو، هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودیتر خواهد بود.
الگوی چکش نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شده و قیمت را افزایش دادهاند. تشکیل سایه پایینی بلند در این الگو نشانه دهنده این است که در طول معاملات، کنترل از دست خرسها خارج شده و گاوها توانستهاند قیمت بسته شدن را تا دو برابر، بالاتر از پایینترین قیمت ببندند.
تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر میکنند تا قیمت از سقف الگو بالاتر رود و بعد از آن اقدام به خرید میکنند.
- الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer):
این الگو نیز در انتهای یک روند نزولی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است؛ اما تفاوت آن با الگوی چکش در این است که بدنه کندل در قسمت انتهایی و سایه بلند الگو در قسمت بالایی آن قرار دارد. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودیتر خواهد بود.همچنین در الگوی چکش وارونه، اندازه بدنه کندل، نصف سایه بالایی است.
الگوی چکش وارونه نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شدهاند و با اینکه قیمت را افزایش دادهاند ولی قدرت چندانی نداشته و خرسها توانستهاند قیمت را کاهش دهند.
تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر میکنند تا قیمت از سقف کندل بالاتر رود و بعد از آن وارد پوزیشن خرید میشوند.
- الگوی مرد وارونه (Hanging Man):
مرد وارونه انتهای یک روند صعودی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو، بدنه کندل در قسمت بالایی و دنباله آن در پایین مشاهده میشود. سایه بالایی کندل یا وجود ندارد یا بسیار ناچیز و قابل چشمپوشی است. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند نزولیتر خواهد بود.
تفاوت مرد وارونه با کندل چکشی مفهوم کندل چکش در نمودارها این است که، مرد وارونه در انتهای یک روند صعودی و کندل چکشی در انتهای یک روند نزولی مشاهده میشود.
الگوی مرد وارونه نشانگر این است که در انتهای یک روند صعودی، فروشندگان بر خریداران پیشی گرفتهاند و باعث ایجاد روند نزولی شدهاند.
- الگوی ستاره دنبالهدار
الگوی ستاره دنبالهدار نیز در انتهای یک روند صعودی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو سایه بالایی حداقل دو برابر بدنه و سایه پایینی بسیار ناچیز است یا وجود ندارد. هرچه سایه بلندتر باشد به این معناست که در آن روز، فروشندگان در بازار بیشتر از خریداران بودهاند.
مرد وارونه و ستاره دنبالهدار، الگوهای خرسی بازار محسوب میشوند زیرا نشاندهنده پایان روند صعودی و شروع روند نزولی بازار هستند.
نمودارهای خطی ساده
نمودارهای قیمتی ساده، روند قیمت را در زمانهای مختلف نشان میدهند و تفاوت آن با کندل استیک این است که این نمودارها، نواسانات قیمتی را با جزئیات نشان نمیدهند؛ بلکه به صورت اجمالی روند قیمت را دنبال میکنند.
پیش بینی قیمت رمزارزها با استفاده از سطوح روند نمودار
هدف اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار کریپتوکارنسیها، پیش بینی قیمت و روند بازار است تا تریدرها بتوانند در بهترین زمان و برای دستیابی به بهترین سود، خرید و فروش انجام دهند.
در تحلیل نمودارهای قیمتی، چند مفهوم پر کاربرد از جمله خطوط روند، سطح حمایت، سطح مقاومت و میانگین متحرک وجود دارد.
خطوط روند میتوانند صعودی (Up trend) و یا نزولی (downtrend) باشند.
برای تشخیص روند صعودی بازار، پایینترین نقاط ابتدایی و انتهایی بازه زمانی مورد نظر به یکدیگر متصل میشوند. در واقع این خط، از پایین ترین قیمت تا جایی که قیمت دوباره کاهش یافته، ادامه دارد.
برای تشخیص روند نزولی، نیز باید بالاترین نقاط ابتدایی و انتهایی آن بازه را به یکدیگر متصل کنیم. در واقع روند نزولی، با اتصال بالاترین نرخ قیمت تا جایی که دوباره نرخ قیمت افزایش پیدا یافته است، ترسیم میشود.
تحلیلگر با استفاده از خطوط روند، تلاش میکند که در بین نوسانات بازار، روند فعلی را مشخص کند؛ پس از آن یک تریدر، با توجه به صعودی یا نزولی بودن روند، تصمیم میگیرد که اقدام به خرید کند یا فروش.
- سطح حمایت (Support Zone)
سطح حمایت در واقع بازه قیمتیای است که از بهم پیوستن نقاط حداقل قیمت به دست میآید. در این سطوح میزان تقاضا بر عرضه فزونی یافته و بر آن غلبه میکند که نتیجه این پیروزی به صورت افزایش قیمتها و ادامه روند صعودی قابل مشاهده است.
زمانی که قیمت به زیر سطح حمایت سقوط میکند، علاقه به خرید در میان تریدرها افزایش مییابد و باعث میشود قیمت دوباره به بالای این خط برگردد.
- سطح مقاومت (Resistance Zone)
سطح مقاومت از به هم پیوستن نقاط حداکثر قیمت به دست میآید. در این سطوح میزان عرضه بر تقاضا افزایش یافته و همین امر موجب کاهش قیمت و ادامه روند نزولی میشود.
همچنین زمانی که قیمت از خط مقاومت بالا میرود علاقه به فروش بیشتر شده و باعث کاهش قیمت دارایی میشود.
- میانگین متحرک (Moving Average)
در تحلیل تکنیکال، چندین اندیکاتور وجود دارد که میانگین متحرک یکی از شاخصهای معتبر و پر استفاده در تحلیل است. میانگین متحرک را به اختصار MA مینامند.
MA به تحلیلگر کمک میکند که با حذف نوسانات موجود در نمودار، روند کلی قیمت را به دست بیاورد. در واقع با میانگینهای متحرک، ما میتوانیم نوسانات قیمت را برای رسیدن به یک دید بهتر نسبت به وضعیت فعلی، نادیده بگیریم. با این شاخص، ما میتوانیم از دادههای بازار، در یک بازه زمانی خاص میانگین داشته باشیم.
- ا ندیکاتور قدرت نسبی(RSI)
این شاخص به ما کمک میکند که مناطق اشباع خرید و اشباع فروش را روی نمودار مشاهده کنیم. RSI یک شاخص نوسانی است زیرا بین خطوط سطوح صفر و صد در نوسان است.
تریدر با استفاده از این اندیکاتور، بهترین زمان برای خرید و یا فروش دارایی خود را بدین صورت حدس میزند:
همانطور که گفته شد این شاخص بین بازههای صفر و صد در نوسان است و سطوح سیگنالدهنده برای خرید و فروش، سطوح ۳۰ و ۷۰ هستند. زمانی که RSI، سطح ۳۰ را قطع کرد و حتی کمی به زیر این سطح نزول پیدا کرد، تریدر باید وارد بازار شود و خرید انجام دهد؛ به عبارتی در این مرحله بازار دچار اشباع فروش شده است و ازین پس قیمتها بیش از این کم نخواهند شد و یک روند صعودی پیدا خواهند کرد؛ که این موضوع سیگنالی برای خرید است.
در مقابل سطح ۷۰ و رسیدنِ RSI به بالای آن سیگنالی برای فروش است زیرا در این مرحله اشباع خرید بازار رخ داده است و خریداران بیشتری اقدام به خرید نخواهند کرد؛ در نتیجه فروش ناگهانی رخ میدهد و قیمت در روند نزولی قرار خواهد گرفت.
قدرت نسبی، در این شاخص به ما میگوید که قدرت در دست خریداران است یا فروشندگان.
- اندیکاتور مکدی(MACD)
اندیکاتور مکدی (Moving Average Convergence Divergence)، برخوردِ میانگینهای متحرک همگرا-واگرا یا برگشت احتمالی قیمت را نشان میدهد.
خط MACD، با تفاضلِ میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه، از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه به دست میآید. حاصل این تفریق یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه یا همان MACD است که خط سیگنال (signal line) نامیده میشود. این خط در واقع سیگنالی برای خرید و فروش میدهد.
- اندیکاتور پیوت (pivot)
این شاخص پس از بسته شده کندلها، کمترین، بیشترین و آخرین قیمت کندل پیشین را در هر بازه زمانی که مدنظر است به ما نشان میدهد. اندیکاتور پیوت، همچنین سطوح حمایت و مقاومت را برای ما رسم میکند و به ما در پیشبینی نوسان قیمت رمزارز مورد نظر کمک میکند.
ارزهای دیجیتال، داراییهایی به شدت پرنوسان هستند و قیمت آنها میتواند در چند دقیقه به شدت بالا و پایین شود. یکی از راهحلها برای جان سالم بدر بردن ازین بازار پرنوسان، استفاده از راهنماییهایی است که توسط تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به تریدرها ارائه میشود.
در این زمینه، وب سایت تحلیلی Tradingview.com، یکی از بهترین منابع و ابزارهای تکنیکال است. با استفاده از تریدینگویو، میتوانید خطوط حمایت، مقاومت و ترند را در بازههای زمانی یک دقیقه تا چند سال رسم کنید.
پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action
پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوههای معاملهگری گفته میشود که تریدر تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که دادههای ورودی آنها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمیگیرد.
معاملهگران پرایساکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی سادهای تحلیل خود را انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آنها آشنا باشند.
نمونهی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس اکشن استفاده میشود – محدودههای حمایت و مقاومت مشخص شدهاند
نمونهای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معاملهگر را بر هم میزند
براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر میشود:
- پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
- برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران، میتوان دیدگاههای مختلفی را اعمال کرد.
- الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست میآیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
همانطور که گفته شد، دادههای خام قیمتی مبنای دادههای پرایس اکشن است که میتوان آن را در قالبهای مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش دادههایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین به محبوبیت بالایی بین معاملهگران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونههایی از پرایس اکشنهای تفسیرشدهای هستند که معاملهگر حین مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آنها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود میآورند.
الگوی مثلث صعودی
برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، میتوان برای پیشبینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما میگوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کردهاند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شدهاند.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمیآید و منبعی از دادههایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شدهاند. معاملهگران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح میدهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایمفریمهایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کردهاند، توجه داشته باشند؛ چرا که میتواند بر روی درست بودن تحلیلهایشان تاثیر بگذارد.
معاملهگران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیلهای پیشرفتهتری که بر مبنای پرایساکشن انجام میشود را نیز میتوانید در آموزش «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:
- چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین
همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید اصول و پایههای مقدماتی آن را فرا بگیرید:
خطوط حمایت و مقاومت
معاملهگران در مفهوم کندل چکش در نمودارها پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدودههایی باشند که قیمت در مواجهه با آنها واکنش نشان داده است. به این محدودهها حمایت و مقاومت گفته میشود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه میشکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته میشود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل میشود. این خطوط را باید در تایمفریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایمفریم خاص میتواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.
خطوط روند
شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین کارهایی است که معاملهگر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده میشود، یکی از نکات مهمی است که معاملهگران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کفها و سقفها به همدیگر ساخته میشوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص میکنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور میکند، معاملهگر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.
الگوهای کندل استیک
آرایش به خصوص کندلها در کنار یکدیگر، معاملهگر را برای حرکت بعدی قیمت آماده میکند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگیهای آنها معرفی شده است.
مشخصات یک شمع (کندل)
ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایهای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمیشود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصههای بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
دوجی (Doji) زمانی شکل میگیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایهها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافتهاند. این الگو میتواند هم به صورت ادامهدهنده روند و هم بازگشت روند باشد.
هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول میرساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل میشود.
پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفتهاند که رنگهای متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر میگیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمعهای قبلی را در بر میگیرد، قدرت الگو را نشان میدهد.
شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن
معاملهگران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافهای برای هر چه سادهتر کردن آن، از لازمههای استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.
نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان میدهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.
در ابتدا با رسم محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکنیم. با همین کار ساده میتوان در صورت شکسته شدن این محدودهها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، میتوان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.
برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان میدهد و لزوم مشخص شدن شمع بعدی را بیش از پیش میسازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایینتر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمیشود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آنها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند ضروری است.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق مفهوم کندل چکش در نمودارها مفهوم کندل چکش در نمودارها افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
شما میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.
دیدگاه شما