به عبارت ساده خرسها تلاش زیادی برای به زیر کشاندن میانگین متحرک ساده ۵۰ هفتگی توسط میانگین متحرک ساده ۱۰۰ هفتگی انجام دادند. بازار نزولی نیز پس از تایید تقاطع این دو شاخص قدرت خود را از دست میدهد که به نظر در مورد بیت کوین صادق است.
تایم فریم چیست؟ + انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال
انتخاب تایم فریم مناسب اولین قدم در تحلیل تکنیکال است. تمامی نمودارها در تحلیل تکنیکال از دو جزء اصلی تشکیل شدهاند: قیمت (Price) و زمان (Time). محور افقی بیانگر زمان و محور عمودی بیانگر قیمت است. هر کندل در نمودارهای شمعی 4 جزء دارد: قیمت آغازین و پایانی، بیشترین و کمترین قیمت. حال سوال اینجاست این قیمتها بر چه مبنایی سنجیده میشوند؟! پاسخ در Timeframe نهفته است. اینکه بتوانید تایم فریم مناسب برای تحلیل خودتان را انتخاب کنید نیازمند آموزش عمیق این مفهوم ساده است. در این مقاله از سری آموزشهای تحلیل تکنیکال مفاهیمی فراتر از یک تعریف ساده را خدمت شما بیان میکنیم. با حوصله و دقت ادامه این مقاله آموزشی را مطالعه بفرمایید.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم تلفظ عبارت انگلیسی Time Frame و به معنی “دوره زمانی” است. مفهومی ساده اما اهمیت زیادی در نتایج تحلیل تکنیکال و بازدهی معاملاتی شما دارد. فرقی نمیکند از چه نموداری (خطی، میلهای یا کندل استیک و…) در تحلیل تکنیکال استفاده میکنید تمامی اطلاعات قیمتها بر اساس تایمفریم انتخابی شما پردازش شده و بر روی نمودار ظاهر میشود. بعد از دیدن هر چارت قیمتی باید اولین سوال شما این باشد که “تایمفریم نمودار چیست؟”
در شکل زیر نمودار “اونس طلا – دلار” در تایم فریم 1 دقیقهای را مشاهده میکنید. هر کندل در این نمودار معرف اطلاعات قیمتی در 1 دقیقه است. برای مثال کندل مشخص شده در شکل زیر، مربوط به اطلاعات قیمت طلا در تاریخ 25 مارس 2022 و ساعت 19:32 است. یعنی تغییرات قیمت از ساعت 19:32 تا 19:33 بصورت یک کندل در نمودار درج میشود. همچنین کندل قبلی مربوط به اطلاعات قیمتی در ساعت 19:31 و کندل بعدی مربوط به اطلاعات قیمتی در ساعت 19:33 است.
چارت زیر مربوط به همان نمودار “اونس طلا – دلار” ولی بر اساس تایم فریم روزانه (Daily) است. در این نمودار هر واگرایی یا نوسان غلط در RSI کندل بیانگر اطلاعات قیمتی در یک روز معاملاتی است. برای مثال کندل مشخص شده در شکل زیر بیانگر اطلاعات قیمت طلا در تاریخ 09 مارس 2022 است. هر کندل شامل 4 جزء است: قیمت آغازین و پایانی، بیشترین و کمترین قیمت. بنابراین این چهار دیتا در روز 9 مارس 2022 استخراج شده و به عنوان یک کندل در چارت قیمتی ظاهر میشود.
به همین ترتیب در نمودار هفتگی (تایم فریم Weekly)؛ هر کندل بیانگر اطلاعات قیمتی در 1 هفته معاملاتی است. دقت بفرمایید در بازارهای جهانی شروع هفته معاملاتی از دوشنبه و پایان آن جمعه است. (شنبه و یکشنبه هم جزء تعطیلیهای رسمی است)
انواع تایم فریم ها
در حالت کلی 5 نوع Timeframe داریم: دقیقه ای، ساعتی، روزانه (دیلی – Daily)واگرایی یا نوسان غلط در RSI ، هفتگی (ویکلی – Weekly) و ماهانه. در حالت کلی انواع Timeframeهای معروف همراه علامت اختصاری آنها بشرح زیر است:
M1 | یک دقیقه — هر 1 دقیقه اطلاعات قیمتی آپدیت میشود. |
M5 | 5 دقیقه |
M15 | 15 دقیقه |
M30 | 30 دقیقه |
H1 | 1 ساعت — در تایم فریم یک ساعته، هر کندل مربوط به اطلاعات قیمتی 1 ساعت است. |
H4 | 4 ساعت |
D1 | روزانه — تایم فریم دیلی، تغییرات قیمت در هر روز معاملاتی را نشان میدهد. |
W1 | هفتگی — مربوط به تغییرات قیمتها در هر هفته معاملاتی است. |
MN | ماهانه |
در پلتفرمهای معاملاتی مختلف، دورههای زمانی دقیقهای و ساعتی متفاوت است. برای مثال در اکانت رایگان سایت تریدینگ ویو، تایم فریم دقیقهای و ساعتی به ترتیب بصورت 1، 3، 5، 15، 30 و 45 دقیقه و 1، 2، 3 و 4 ساعت ارائه میشود. البته اگر اکانت پولی را خریداری کنید میتوانید هر Timeframe دلخواهی را تعریف کنید. همچنین تایمفریم ثانیهای در این پلتفرم وجود دارد اما به علت عدم کاربرد، از توضیح آن صرف نظر کردیم.
در پلتفرم معروف متاتریدر، دوره زمانی دقیقهای و ساعتی به ترتیب بصورت 1، 2، 3، 4، 5، 6، 10، 12، 15، 20، 30 دقیقه و 1، 2، 3، 4، 6، 8 و 12 ساعت ارائه میشود. با کلیک راست روی نمودار و انتخاب گزینه Timeframes براحتی میتوانید تایم فریم دلخواه خود در مفید تریدر را انتخاب کنید.
انتخاب بهترین تایم فریم
انتخاب بهترین تایم فریم بستگی به پارامترهای متفاوتی دارد اما مهمتر از همه این موارد “شخصیت فردی شما“ است. اگر شما شخصیتی پر جنب و جوش دارید و عاشق شروع فعالیتهای جدید هستید قطعا معامله بر اساس چارتهای هفتگی و یا حتی روزانه بدرد شما نمیخورد! یا مثلا اگر شما شخصیت استرسی دارید یا زود از کوره در میروید و عصبانی میشوید، ترید در تایم فریم یک دقیقه یا M5 برای شما سَم کشنده است!
همچنین دیدگاه شما به ترید نیز مهم است. اگر شما ترید را به عنوان شغل اول انتخاب کردید و زمان کافی برای معامله دارید با شخصی که روزانه فقط نیم ساعت به بررسی چارتها میپردازد کاملا شرایط متفاوتی دارید. با همه این تفاسیر، در ادامه نکات کلی را خدمت شما بیان میکنیم تا بتوانید تصمیم بهتری بگیرید.
- تایمفریمهای کوتاهتر (مثل M1 و M5 و M10) جزئیات بیشتری از رفتار معاملهگران را منعکس میکنند بنابراین نوسانات بیشتری دارد و ریسک معاملات را افزایش میدهد.
- اما در طرف مقابل تایم فریم بزرگتر (مثلH1وD1) بیانگر جزئیات کمتر اما دقیقتری از رفتار تریدرها است بنابراین میتوان اطمینان بیشتری به آن کرد و در نتیجه ریسک معاملات نیز کاهش مییابد.
دوره زمانی مناسب بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال
اگر صرفا در بورس تهران فعالیت میکنید تایم فریم روزانه برای تحلیل کافی است. چرا که عمق بازار و ارزش معاملات روزانه بورس تهران بسیار کم است به طوری که رسما نمیتوانید تحلیل دقیقی در دورههای زمانی دقیقهای و یا حتی ساعتی داشته باشید. قطعا اگر سرمایهگذاری بلندمدت مدنظر شماست بایستی نمودار هفتگی و ماهانه را نیز مورد بررسی قرار دهید.
اگر در بازار فارکس یا ارزهای دیجیتال فعالیت میکنید و صرفا قصد نوسانگیری روزانه دارید استفاده از تایم فریم M15، M30 یا H1 توصیه میشود. به شما توصیه میکنم اگر تجربه کمتر از 5 سال در بازارهای مالی دارید، هرگز از Timeframe کوچکتر از 15 دقیقه استفاده نکنید. میتوانید با معامله در تایم فریم 15 دقیقه بصورت دمو شروع کنید.
دقت بفرمایید هر چه تایم فریم شما بزرگتر باشد سیگنالهای معاملاتی کمتری را دریافت خواهید کرد و قطعا صبر بیشتری هم نیاز دارد. برای مثال مطابق شکل زیر، در نمودار روزانه یک سقف و کف قیمتی مشاهده میکنیم. اما در چارت ساعتی چندین سقف و کف قیمتی وجود دارد که هر کدام میتواند یک سیگنال معاملاتی باشد. در واقع هر چه تایم فریم کوتاهتر باشد نوسانات قیمتی بیشتر است بنابراین پوزیشنهای خرید و فروش نیز افزایش مییابد. البته دقت بفرمایید اعتبار این سیگنالها نیز کمتر بوده و ریسک معاملات نیز بالاتر است.
نحوه خرید و فروش با Timeframe مناسب
- با استفاده از تایم فریم بزرگتر میتوانید خط روند اصلی نمودار را شناسایی کنید.
- سپس به بررسی سطوح حمایت و مقاومت توسط تایمفریم اصلی بپردازید. در این مرحله، الگوهای کلاسیک و کندلی را نیز واکاوی کنید. دریافت سیگنالهای معاملاتی مطلوب در این مرحله است.
- بعد از دریافت سیگنال خرید یا فروش، سراغ تایم فریم پایینتر بروید تا نقاط مناسب برای پوزیشن Sell یا Buy را شناسایی کنید. همچنین توجه به الگوهای کندل استیک هنگام خرید و فروش فراموش نشود.
دقت بفرمایید در هر مرحله بایستی از یک دوره زمانی مشخص استفاده کنید (روش مولتی تایم فریم) که در ادامه توضیح خواهیم داد.
مطابق شکل بالا، در چارت روزانه صرفا یک روند صعودی را مشاهده میکنید اما در نمودار ساعتی، انواع پولبک به خط روند قابل شناسایی است.
تایم فریم مناسب برای نوسان گیری
ممکن است با بررسی نمودار در تایم فریم 1 دقیقهای، یک کف قیمتی و بالطبع موقعیت مناسب خرید شناسایی کنید. اما وقتی به سراغ چارت 30 دقیقهای میروید یک سطح مقاومت مشاهده کنید. به نظر شما قیمت افزایش مییابد یا کاهش؟! شاید پاسخ دهید که در 1 دقیقه آینده قیمت افزایش مییابد اما در 30 دقیقه آینده احتمالا با کاهش قیمت روبهرو هستیم.
- نکته اول اینکه همه تریدرها اینگونه نیستند که فقط 1 دقیقه آینده چارت را ببینند. در واقع پیشبینی حرکت قیمت در دورههای زمانی بالاتر، کاملا روی رفتار لحظهای معاملهگران موثر است. حتی نوسانگیرها نیز تایمفریمهای مختلف را بصورت همزمان آنالیز میکنند. همچنین از آنجایی که چارتهای M1 و M5 با نوسان زیادتری همراه است واکنش شما در چند دقیقه، نیازمند روانشناسی فردی قوی و دانش تحلیلی بالایی است. بنابراین ریسک معاملات و احتمال خطا در معاملات افزایش مییابد.
- همچنین بخاطر اسپرد در بروکرهای فارکس و احتمال وقوع اسپیلیج، ترید بر اساس نمودارهای دقیقهای (M1 و M5) و بصورت لحظهای ممکن است ضررهای بیشتری به شما تحمیل کند.
مدنظر داشته باشید نکات بالا در رد این مفهوم نیست که برای مثال اگر در چارت M15، روند حرکتی ساید (خنثی) و در نمودار H1، روند صعودی پیشبینی کردید تحلیل شما در M15 غلط است. در واقع ممکن است هر دو تحلیل درست باشد. نکته مهم اینجاست که در حالت کلی هر چه تایم فریم شما بزرگتر باشد میتوانید اطمینان بیشتری به تحلیل خود داشته باشید چرا که رفتارهای هیجانی کمتری را منعکس میکند. بنابراین ریسک معاملات کاهش مییابد. در نتیجه حتی اگر قصد نوسانگیری دارید 2 نکته زیر را حتما مدنظر قرار بدهید:
- هرگز از دورههای زمانی کمتر از 15 دقیقه مثل M1 و M5 استفاده نکنید!
- از مولتی تایم فریم استفاده کنید. برای مثال اگر قصد تحلیل و ترید بر اساس چارت M30 را دارید به بررسی نمودار در تایمفریمهای H1 و M15 نیز بپردازید. در ادامه این روش را بیشتر توضیح خواهیم داد.
مولتی تایم فریم چیست؟
بررسی نمودار در تایم فریم بالاتر و پایینتر از دوره زمانی اصلی را استراتژی Multi Time frame گویند. در واقع تریدر با توجه به تیپ شخصیتی و استراتژی معاملاتی خویش و نگاهی به بازار مالی هدف، ابتدا یک تایم فریم مناسب را به عنوان Timeframe اصلی تحلیل انتخاب میکند. سپس به تحلیل همزمان در دورههای زمانی بالاتر و پایینتر نیز میپردازد. برای انتخاب دوره زمانی بزرگتر و کوچکتر از Timeframe اصلی میتوانید از جدول زیر استفاده کنید. مدنظر داشته باشید این 3 دوره زمانی نباید فاصله زیادی از یکدیگر داشته باشند.
تذکر: فرض کنید تایم فریم اصلی شما 15 دقیقه است. اگر بر اساس چارت M15 یک پوزیشن معاملاتی باز کنید آیا انتظار دارید در 15 دقیقه آینده این معاملات به سرانجام برسد و آنرا ببندید؟ پاسخ قطعا خیر است! این تفکر را نداشته باشید که اگر بر اساس تایم فریم 5 دقیقه معامله میکنید هر پوزیشن معاملاتی شما نهایتا 5 دقیقه به طول بینجامد. برای مثال ترید بر اساس چارت H4 عموما چندین روز معاملاتی طول میکشد.
پُر واضح است اگر در هر سه دوره زمانی، یک روند حرکتی مشابه مشاهده کنید سیگنالهای معتبرتری دریافت خواهید کرد. فرض کنید در چارتهای M15 و M30 و H1 قیمت در یک روند صعودی در حال پیشروی است! بنابراین تفکر اکثر معاملهگران این 3 دروه زمانی، یکسان است و در یک جهت ترید میکنند که نهایتا منجر به افزایش تقاضا و بالطبع رشد قیمت میشود.
تعیین استاپ لاس (Stop Loss) و حد سود باید بر اساس دوره زمانی اصلی انجام شود.
فرض کنید یک تغییر روند قیمتی در یک دوره زمانی مشخص اتفاق افتاد. اگر آغاز این تغییر روند را در تایم فریم بالاتر مشاهده کردید تحلیل شما از اعتبار و دقت بالاتری برخوردار خواهد بود. برای مثال مطابق شکل زیر، در تایم فریم 15 دقیقهای، شکست خط روند و برگشت آن را مشاهده میکنید حال آنکه کندل دوجی در دوره زمانی 30 دقیقهای نویدبخش این تغییر بوده است. چرا که ترکیب دو کندل 15 دقیقهای، یک کندل 30 دقیقهای میشود و شاید تغییرات این دو کندل همراه با یکدیگر، یک الگوی بازگشتی تشکیل دهد.
تریدر یا قمار؟
قمارباز دیوانهای را درنظر بگیرید که از لفظ قمارباز خسته شده است. اگر بخواهد اعتبار علمی به کار خود بدهد، راهکار چیست؟ پاسخ: ثبتنام در یک بروکر فارکس یا ارزهای دیجیتال و استفاده از لوریجهای بالا مثل 1000 و معامله در تایمفریم 1 دقیقهای و بدون دانش تحلیل تکنیکال است. عاقبت این دوست عزیز هم چیزی نخواهد شد جز این بیت مولانا “بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر!”
اگر برای یک دوره پرایس اکشن، مبلغ هنگفتی را پرداخت کردهاید لزومی ندارد در انتهای آن دوره، شما یک تریدر حرفهای شوید. در بحث آموزش بازارهای مالی این ضرب المثل کارایی چندانی ندارد که “هر چی پول بدی آش میخوری!” قرار نیست یک دوره چند ساعته معجزه کند. همیشه به یاد داشته باشید که “در تحلیل تکنیکال، هیچ عصای موسیای وجود ندارد!” چرا که اگر وجود داشت خود دوستان مدرس از آن بهره میبردند بنابراین فریب تبلیغات هیجانانگیز را نخورید.
چیزی که در بازارهای مالی از شما یک تریدر موفق و حرفهای میسازد “آموزش مستمر، صبر، داشتن استراتژی مناسب و شناخت کامل خویشتن!” است. اصرار نداشته باشید که در بازارهای مالی (بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و…) ره صد ساله را یک شبه بروید. سعی کنید تحلیلگر باشید نه قمارباز.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
احتمال رکود بلند مدت در بازار بورس
ارزش معاملات خرد سهام با افزایش 7 درصدی نسبت به روز کاری قبل به رقم 2 هزار و 85 میلیارد تومان رسید، بازار سهام برای رقم زدن اتفاقات خوب به محرک قوی نیاز دارد.
بازار سرمایه باز هم بر مدار نزول قرار گرفت و از ابتدای هفته جاری با افت در شاخصها، خروج سرمایه حقیقی از بازار سرمایه نیز شدت گرفته است.
به گزارش فارس ، کارشناسان اقتصادی معتقدند، شاخص بورس تهران کماکان در محدوده 30 واحدی RSI قرار دارد که به طور استاندارد این محدوده نشان از هیجان فروش برای کالا یا شاخص و نماد مورد بررسی است.
شاخص چند وقتی است که در این محدوده در حال نوسان است و از منظر تکنیکالی در این ناحیه با یک واگرایی در کف روبه رو است که این واگرایی چندان ایده آل نیست و باید دید این واگرایی در نهایت منجر به صعود بورس خواهد شد یا خیر.
برخی دیگر از تحلیلگران تکنیکالیست معتقد هستند که نمودار RSI میتواند به عنوان یک آینهای از واقعیت باشد؛ با رسم خط روند برای این اندیکاتور وجود یک روند نزولی اثبات میشود و شکست این خط روند نزولی، این امکان را ایجاد میکند که شاخص بتواند به مسیر صعودی وارد شده و در این واگرایی یا نوسان غلط در RSI روند ادامه مسیر دهد.
* احتمال رکود بلندمدت در بازار سرمایه وجود دارد
در اینباره، رضا گلستانی، کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: شاخص توان عبور از مقاومت فعلی را ندارد. سهامداران نیز تصمیمی برای ورود پول به بازار سهام ندارند و همین مساله موجب عمیقتر شدن رکود در بازار سرمایه شده است.
وی ادامه داد: با وجود تورم در اقتصاد کلان، قدرت خرید مصرف کننده به قدری کاهش داشته که تورم هم نمی تواند عامل رشددهنده بازار سرمایه باشد. در این شرایط بازار سهام برای رقم زدن اتفاقات خوب به محرک قوی نیاز دارد، حتی احتمال رکود بلندمدت نیز برای بازار سرمایه وجود دارد.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: به نظر میرسد در این شرایط کمتر سرمایهگذاری تمایلی برای ورود به بازار سهام داشته باشد، زیرا بازار از جهت بینالمللی و داخلی پرریسک است، مسیر نقدینگی خروجی از بازار سرمایه مشخص نیست و تمام بازارهای موازی میتوانند میزبان این نقدینگی باشند.
* افت شاخص های عملکردی بورس
در پایان معاملات روز یکشنبه، شاخص کل بورس نسبت به روز کاری قبل 6 هزار و 611 واحد ریزش کرد و به رقم یک میلیون و 311 هزار و 281 واحد رسید. بازدهی این شاخص منفی 5 دهم درصد بوده است.
شاخص کل هموزن نیز با افت 3 هزار و 32 واحدی در سطح 376 هزار و 538 واحدی ایستاد. بازدهی این شاخص نیز منفی 8 دهم درصد بوده است. همچنین شاخص کل فرابورس، 117 واحد پائین آمد و در سطح 17 هزار و 838 واحد قرار گرفت.
* رشد ارزش معاملات خرد در بازار سهام
امروز ارزش کل معاملات بازار سهام به رقم 10 هزار و 361 میلیارد تومان کاهش یافت. ارزش معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه سه هزار و 941 میلیارد تومان بود که 38 درصد از ارزش کل معاملات بازار سرمایه را تشکیل میدهد.
ارزش معاملات خرد سهام با افزایش 7 درصدی نسبت به روز کاری قبل به رقم 2 هزار و 85 میلیارد تومان رسید. سهم این معاملات از کل معاملات بورس 20 درصد بوده است.
* تداوم خروج پول حقیقی از بورس
امروز ارزش خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی بازار برای یازدهمین روز متوالی منفی شد و 423 میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد که رشد 57 درصدی نسبت به روز گذشته داشته است.
در معاملات روز یکشنبه بیشترین خروج پول حقیقی به سهام شپنا (شرکت پالایش نفت اصفهان)، وبملت (بانک ملت) و بپاس (شرکت بیمه پاسارگاد) اختصاص داشت و نمادهای شبهرن (نفت بهران)، غشهد (شهد ایران) و کمرجان (بازرگانی و تولیدی مرجان کار) بیشترین ورود پول حقیقی را داشتند.
* رشد ارزش صف های فروش بازار سهام
در جریان معاملات امروز، 24 درصد نمادها با رشد قیمت و 76 درصد سهم ها با کاهش قیمت روبرو شدند. در پایان معاملات روز یکشنبه، 44 نماد صف خرید داشتند و 87 نماد با صف فروش مواجه بودند.
مجموع ارزش صفهای خرید با افت 12 درصدی به 142 میلیارد تومان رسید و مجموع ارزش صفهای فروش 101 درصد افزایش یافت و 257 میلیارد تومان بود.
در پایان معاملات نماد گدنا (شرکت تهیه و توزیع غذای دنا آفرین فدک)، فمراد (شرکت آلومراد) و غدشت (شرکت دشت مرغاب) بیشترین صف خرید را داشتند.
بیشترین صف فروش بازار در پایان معاملات به نماد ولشرق (لیزینگ ایران و شرق)، حپترو (حمل و نقل پتروشیمی) و وآذر (سرمایه گذاری توسعه آذربایجان) تعلق داشت.
دلایل رشد شدید قیمت بیت کوین در روزهای اخیر چه بود؟
برای کسانی که نگاه خود را به نمودارهای قیمت معطوف ساخته بودند، این اتفاق دور از انتظار نبود. پادشاه ارزهای دیجیتال روز سهشنبه هفته گذشته با افزایش ۱,۰۰۰ دلاری در تنها ۱ ساعت، روند گذار خود را از بازار نزولی به بازار صعودی طی کرد و بر اخباری که از چند وقت گذشته از پایان زمستان ارزهای دیجیتال خبر میدادند، مهر تاییدی زد.
در واقع پس از گذشت بیش از یک سال حاکمیت بازار نزولی، معاملهگران هوشیار منتظر تغییر روند بودند تا اینکه قیمتها یکی از قویترین الگوهای صعودی را ایجاد کردند؛ یک کف بالاتر به همراه سقف بالاتر در تایمفریم هفتگی که شکسته شدن مقاومت را در ۴,۲۰۰ دلار نشان میداد.
با نگاه به گذشته میشد فهمید که حتی برای شروع یک حرکت قدرتمند قیمتی دیر هم شده است. محدوده قیمتی معاملات و نوسان بیت کوین در ماه مارس به کمترین میزان خود در دو سال گذشته رسیده بود. در صورتی که یک دوره زمانی نسبتاً طولانی با کاهش نوسان همراه باشد، معمولاً به جهشها یا سقوطها بزرگی میتواند ختم شود.
این دوره کمنوسان برای بیت کوین، با یک شکست مقاومتی قدرتمند همراه بود. همچنین دلایل این جهش قیمت را میتوان به موارد زیر ربط داد:
تحلیل تکنیکال، پیشگوی حرکت صعودی
همانطور که اشاره شد، در هفتههای گذشته نمودارهای بیت کوین و تحلیل تکنیکال این ارز دیجیتال از به کف قیمت رسیدن آن حکایت داشتند.
در یکی از این اخبار که اواخر ماه فوریه نقل محافل رسانهها شده بود، نشان داده شد که عبور رو به بالای میانگین متحرک ساده ۱۰۰ هفتگی از میانگین متحرک ساده ۵۰ هفتگی، آخرین بار در آوریل ۲۰۱۵ اتفاق افتاده است.
در آن زمان اطلاع داده شد که این شاخص تاخیردار، برای اولین بار پس از گذشت چهارسال به حالت نزولی در آمده است که میتواند نشاندهنده به کف قیمت رسیدن بیت کوین پس از طی کردن روند نزولی یک ساله باشد.
در آن زمان گفته شد:
به عبارت ساده خرسها تلاش زیادی برای به زیر کشاندن میانگین متحرک ساده ۵۰ هفتگی توسط میانگین متحرک ساده ۱۰۰ هفتگی انجام دادند. بازار نزولی نیز پس از تایید تقاطع این دو شاخص قدرت خود را از دست میدهد که به نظر در مورد بیت کوین صادق است.
این تنها نمونهای از چند خبر دیگر بود. شاخصهای طولانیمدت دیگری مانند اندیکاتور MFI و مکدی، نیز از آغاز روند جدیدی خبر دادند.
در تاریخ ۴ مارس، شاخص جریان پول (MFI) به کف خود رسید و با در نظر گرفتن قیمت بیت کوین، یک واگرایی به وجود آورد. این واگرایی صعودی در آن زمان به سرمایهگذاران، هشدار اولیهای از تغییر روند نزولی به صعودی داد.
افزایش شاخص MFI نشاندهنده افزایش فشار خرید و کاهش این اندیکاتور بیانگر افزایش فشار فروش است.
نصف شدن پاداش استخراج
با این حال تمامی فرضیههای تکنیکال بحث شده، سبب قوت بخشیدن به نظریه افزایش قیمت بیت کوین به دلیل هالوینگ یا نصف شدن پاداش ماینینگ میشوند. هالوینگ فرایندی است که طی آن پاداشی که به ماینرها اعطا میشود، به صورت برنامهریزی شده از قبل و طبق پروتکل کاهش مییابد.
پاداش شبکه بیت کوین در ماه می سال آینده میلادی، نصف خواهد شد. تاریخچه دادهها نشان میدهد که یک سال قبل از فرارسیدن زمان هالوینگ، این فرایند تاثیر خود را بر روی قیمت میگذارد. پروتکل به صورت خودکار بعد از رسیدن به بلاکهای مشخصی، عرضهی واحدهای جدید بیت کوین را در شبکه کاهش میدهد.
بازار نیز این احتمال را پس از فشار فروش شدید در دسامبر ۲۰۱۸ که به قیمت ۳,۱۰۰ دلار بیت کوین منتهی شد، در نظر گرفت.
این الگوی خاص قیمتی، یادآور چگونگی پایان یافتن بازار نزولی قبلی در قیمت ۱۵۰ دلار در اوایل ژانویه ۲۰۱۵ است؛ یعنی حدود ۱۷ ماه قبل از زمان نصف شدن پاداش بیت کوین که در آگوست ۲۰۱۶ اتفاق افتاد.
در واقع تاریخچه دادهها نشان میدهد که معاملهگران واکنش مثبتی نسبت به هالوینگ نشان میدهند و آن را به عنوان عاملی موثر در افزایش قیمتها میبینند.
چرخههای نصف شدن پاداش شبکه و تاثیر آن بر روی افزایش قیمت بیت کوین
این حکایت هم که بیت کوین لااقل یک سال قبل از فرارسیدن زمان نصف شدن پاداش، علاقه دارد تاریخ را تکرار کرده و روند صعودی خود را آغاز کند نیز در سه ماه اخیر بیش از پیش مورد توجه رسانهها قرار گرفت تا اینکه به رشد قیمتی خیرهکننده روزهای گذشته منجر شد.
تحلیلگران برای ماهها این موضوع را تکرار میکردند که با در نظر داشتن نصف شدن پاداش شبکه بیت کوین در ماه می ۲۰۲۰، زمان توجه سرمایهگذاران به بیت کوین فرارسیده است.
فعالیت بازار
هیچکس نمیتواند به بینظمیها و بیقاعدگیهای بازار، طبق میل خویش به تنهایی جهت دهد؛ هرچند عامل رشد اخیر شاید تنها یک نفر بوده باشد.
طبق خبرگزاری رویترز در روز سه شنبه، یک معامله الگوریتمی مدیریت شده به ارزش بیش از ۱۰۰ میلیون دلار که در چند صرافی بزرگ (کوینبیس، کراکن و بیتاستمپ) اتفاق افتاد، مسبب جهش ناگهانی و دستیابی به سقف جدید قیمتی بود.
در همین حال، دادههای صرافی بیتفینکس از نابودی طیف وسیعی از معاملاتی که در جهت فروش استقراضی بیت کوین (Shorting) بسته شده بود، خبر میداد. موقعیتهای فروش جفتارز بیت کوین/دلار در این صرافی که بر روی ۲۰,۶۵۴ بیت کوین بود، در عرض ۲ ساعت به ۱۷,۱۰۳ بیت کوین تنزل یافت و سپس تا ۱۶,۹۷۸ بیت کوین پایین آمد. این مقدار از مارس ۲۰۱۸ تا به این سو بیسابقه بوده است.
پس از سقوط ۱۷ درصدی در روز سه شنبه، موقعیتهای فروش تا ۱۳ درصد افزایش یافتند
احتمالات پیشرو
در نگاه کوتاهمدت پیشرو، بیت کوین میتواند شاهد کاهش جزئی تا سطوح زیر ۴,۷۰۰ دلار باشد. اما در نگاه کلی تا زمانی که بیت کوین خود را بالای ۴,۲۳۶ دلار حفظ کند، روند صعودی خواهد داشت.
بیت کوین که چند روز گذشته خود را دوباره به بالای قیمت ۵ هزار رسانده بود، با ثبت سقف پایینتری در شاخص قدرت نسبی (RSI) مواجه شد.
واگرایی نزولی میتواند نشاندهنده اصلاح قیمتی تا شاخص میانگین متحرک ساده ۵۰ ساعته باشد که البته این اتفاق در ۴ آوریل رخ داد. در حال حاضر قیمت در بالای این شاخص در حال حرکت است.
اما شکستن الگوی مثلث صعودی و ثبت سقف بالاتر نسبت به ۴,۲۳۶ دلار نشان میدهد که به ورق به نفع دیدگاه صعودی برگشته است. شاخص میانگین ساده متحرک ۵ و ۱۰ هفتگی صعودی دلیلی بر تایید این استدلال میتواند باشد.
با تمام این اوصاف و با در نظر گرفتن شرایط اشباع خرید، شکستن و بسته شدن کندل بر روی شاخص میانگین متحرک نمایی (EMA) ۲۱ ماهه که بر روی قیمت ۵,۲۰۰ دلار قرار دارد، دور از انتظار به نظر میرسد.
۵ اشتباه خطرناک در قرار دادن حد ضرر
همانطور که میدانید، حرکات بازار در برخی موارد بسیار پیچیده و گیج کننده است و ممکن است که قبل از حرکت به سمت موردانتظار معامله شما، در خلاف جهت نیز حرکاتی را انجام دهد.
اگر شما حد ضررهای کوچکی را قرار دهید، یعنی به نقطه ورود بسیار نزدیک باشد، ممکن است که با اندک حرکت بازار در خلاف جهت مورد نظر شما، حد ضرر فعال شده و در نتیجه فرصت خوبی را برای سود گرفتن از دست بدهید.
برای مثال به تصویر زیر دقت کنید.
در این چارت، شما متوجه شدهاید که RSI در منطقه اشباع خرید است و همچنین در اندیکاتور MACD یک واگرایی مشاهده میکنید و تصمیم میگیرید که در قیمت ۱۳۴۱ وارد معامله فروش شوید و استاپ لاس خود را نیز در ناحیه خیلی تنگ ۱۳۴۵ قرار میدهید.
قیمت شروع به پایین رفتن میکند و شما بسی خوشحال شدهاید که در همین حال یکدفعه گاوها (خریداران) از راه میرسند و سعی میکنند قیمت را بالا ببرند. آنها موفق نمیشوند به غیر از چند دلار بازار را بیشتر حرکت دهند ولی همین مقدار کافی است که حد ضرر شما فعال شده و شما از بازی کنار گذاشته شوید. برای شما همین بس که سود بزرگی را از دست دادید و حسرت آن تا چند وقت با شما خواهد بود.
به همین دلیل است که توجه به نوسانات خیلی مهم است.
همچنین بخوانید
اشتباه دوم
حد ضرر را خیلی بزرگ در نظر نگیرید
یکی دیگر از اشتباهات تریدرهای تازهکار، گذاشتن حد ضررهای خیلی دور است. معاملهگران بنا بر تجربه از مطلب قبلی و استاپ خوردنهای متمادی، سعی میکنند تا حد ضررهای خود را بزرگتر در نظر بگیرند تا از حرکتهای بازار خود را مصون بدارند.
برای اینکه این اشتباه را شما انجام ندهید، همیشه نسبت ریسک به ریوارد(R/R) را در نظر بگیرید. این نسبت مشخص میکند در ازای از دست دادن چند دلار میخواهید چه مقدار دلار بدست آورید.
به عنوان مثال اگر نسبت ریسک به ریوارد شما ۱:۳ باشد، به این معنی است که شما با در خطر قرار دادن یک دلار حاضرید ۳ دلار بدست آورید. با تنظیم یک استراتژی ریسک به ریوارد خوب، شما براحتی میتوانید از این بازار به صورت متوالی سود دریافت کنید.
اشتباه سوم
گذاشتن حد ضرر درست در نقاط حمایت و مقاومت
وقتی شما حد ضرر را درست در نقاط حمایت و مقاومت قرار میدهید میتواند منجر به فعال شدن آن قبل از حرکت به سمت نقطه هدف شما گردد، چون بازار معمولا عادت دارد نقاط حمایت و مقاومت را یکبار دیگر ببیند(پولبک).
به عنوان مثال به چارت زیر دقت کنید. در نمودار Eur/Usd شکست حمایت ۱٫۲۲۱۴ اجتناب ناپذیر بود. در نهایت در ۲۳ آپریل این اتفاق افتاد.
اگر بعد از ورود به پوزیشن فروش دستور توقف واگرایی یا نوسان غلط در RSI ضرر را دقیقا در ۱.۲۲۱۴ قرار میدادید، بعد از پولبک بازار به آن نقطه براحتی استاپ شما زده میشد.
بنابراین سعی کنید نقطه حد ضرر را همیشه حداقل به اندازه چند پیپ بالاتر یا پایینتر از نقاط حمایت و مقاومت قرار دهید.
اشتباه چهارم
سعی نکنید بعد از ورود به معامله در مورد نقطه ضرر خود تصمیم بگیرید
این یک نکته کاملا واضح و مشخص است اما گاهی اوقات معاملهگران آنرا فراموش میکنند. شما باید در مورد نقطه دقیق ورود خود، اهداف سود و جلوگیری از زیان، قبل از اینکه معامله را باز کنید، تصمیم بگیرید. این گام استراتژیک هرگونه احساسات را از تصمیم شما حذف میکند، زیرا شما فقط نمودار را زیر نظر داشتهاید و جهت قیمت را بر اساس آن پیشبینی کردهاید.
اشتباه پنجم
انتقال حد ضرر به نقطه ورود برای گرفتن سود بیشتر
گاهی اوقات وقتی میبینید بازار در جهت معامله شما به پیش میرود، هیجان زده میشوید و بدون در نظر گرفتن شرایط فعلی بازار، حد ضرر خود را به نقطه ورود به معامله منتقل میکنید. این کار ممکن است شما را دچار یک سری ضررهای ناخواسته کند (از جمله پرداخت سواپ و کمیسیون بدون اینکه شما در معامله سودی کسب کرده باشید).
بعد از ورود به یک معامله، شما باید قادر باشید تا در مورد حرکت حد ضرر خود تصمیم بگیرید. مثلا مشخص کنید اگر قیمت بالاتر/پایینتر از یک قیمت خاص شد، تحلیل من برای ورود به این معامله اشتباه بوده.
شما باید یک پلن معاملاتی منحصر به فرد خود داشته باشید. این پلن به شما کمک خواهد کرد تا از معاملات احساسی بدور باشید.
انتقال حد ضرر فقط در صورتی ممکن است که در بازار ثابت شود. به طور مثال اگر یک حمایت یا مقاومت شکسته شد یا اندیکاتورها سیگنال دادند، این میتواند دلیل خوبی برای جابجایی حد ضرر شما باشد.
نتیجه گیری
قرار دادن دستور توقف حد ضرر برای هر معاملهگری بسیار حیاتی است و یک بخش مهم و لاینفک در هر استراتژی معاملاتی میباشد. با اینحال اگر آنرا در جای اشتباهی قرار دهید میتواند به ضرر شما تمام شود.
اشتباهاتی که در این مقاله آورده شدند، میتوانند به شما کمک کنند تا حد ضررهای خود را در مکان درست قرار دهید و به آسانی ریسک خود را پایین بیاورید.
نوسانگر استوکاستیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
نوسانگر استوکاستیک (Stochastic Oscillator) یک نوسانگر شتاب حرکات قیمتی است که قیمت بسته شدن یک سهم (closing price) را با محدودهٔ حرکات قیمت طی یک بازهٔ زمانی معین مقایسه میکند.
حساسیت این نوسانگر به حرکات بازار با تنظیم بازهٔ زمانی یا اعمال میانگین متحرک بر نتایج بهدست آمده قابلکاهش میباشد.
از این اندیکاتور برای تولید سیگنالهای معاملاتی خرید افراطی (overbought) و فروش افراطی (oversold) استفاده میشود. اعداد نمایش دادهشده توسط این اندیکاتور بین 0 تا 100 میباشند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- نوسانگر استوکاستیک یک ابزار تکنیکالی محبوب میباشد که از آن جهت تولید سیگنالهای خرید افراطی و فروش افراطی استفاده میشود.
- این اندیکاتور یک ابزار اندازهگیری شتاب حرکات قیمتی محبوب میباشد که در اواخر دههٔ 50 میلادی توسعه یافت.
- نوسانگرهای استوکاستیک تمایل دارند تا در اطراف یک سطح قیمتی خاص نوسان کنند و علت این است که بر اطلاعات تاریخی قیمت دارایی متکی هستند.
فرمول محاسبه نوسانگر استوکاستیک
که در آن:
C = آخرین قیمت بسته شدن
L14 = پایینترین قیمت معاملهشده در طی 14 بازهٔ اخیر معاملاتی
H14 = بالاترین قیمت معاملهشده در طی بازهٔ زمانی 14 روزه
K% = مقدار کنونی اندیکاتور استوکاستیک
K% در برخی مواقع بهعنوان اندیکاتور استوکاستیک آهسته (slow stochastic indicator) نامگذاری میشود. اندیکاتور استوکاستیک سریع (fast stochastic indicator) بهشکل D% بهنمایش درمیآید. و بهصورت D% = میانگین متحرک دوره از K% محاسبه میشود.
تئوری کلی که بهعنوان پایه و اساس این اندیکاتور ایفای نقش میکند این است که وقتی بازار در روند صعودی است، قیمتها نزدیک به بالاترین قیمت ثبتشده (high) بسته شده و زمانی که بازارها در روند نزولی قرارگرفتهاند، قیمتها نزدیک به پایینترین قیمت ثبتشده (low) بسته میشوند.
سیگنالهای معاملاتی زمانی ایجاد میشوند که K% از میانگین متحرک با بازهٔ 3 عبور کند. خطی که با نام D% نیز شناخته میشود.
نوسانگر استوکاستیک چه چیزهایی را به شما میگوید؟
نوسانگر استوکاستیک اندیکاتوری است که مقدار اعداد آن بین 0 تا 100 محدود شدهاند. این مورد استفاده از این اندیکاتور را در وضعیتهای خرید افراطی و فروش افراطی کاربردیتر میکند.
بهطور سنتی، مقادیر بالای 80 در این اندیکاتور بهعنوان محدودهٔ خرید افراطی و محدودهٔ زیر 20 بهعنوان محدودهٔ فروش افراطی نامگذاری شدهاند. هر چند این اعداد همواره نشاندهندهٔ بازگشت روند قریبالوقوع نمیباشند.
روندهای بسیار قوی میتوانند برای مدتزمانی طولانی در وضعیت افراط خرید و یا فروش افراطی باقی بمانند. در این حالت، معاملهگران باید برای یافتن دلایل تغییرات آتی روند، به تغییرات شکلگرفته در نوسانگر استوکاستیک نگاه کنند.
اندیکاتور استوکاستیک دارای دو خط میباشد: یکی از آنها نشاندهندهٔ مقدار واقعی نوسانگر در هر بازهٔ زمانی است و دیگری نشاندهندهٔ یک میانگین متحرک ساده 3 روزه از آن میباشد (three-day simple moving average).
از آنجایی که فرض بر این است که قیمت جهت حرکتی بازار را دنبال میکند، هرگونه تقاطع بین این دو خط میتواند بهعنوان یک سیگنال بازگشت روند احتمالی در نظر گرفته شود.
واگرایی (divergence) بین نوسانگر استوکاستیک و حرکات قیمت روند میتواند بهعنوان یک سیگنال بازگشت روند مهم در نظر گرفته شود.
برای مثال، زمانی که روند نزولی به کف قیمتی جدیدی رسیده اما نوسانگر یک کف بالارونده میسازد، شاهد واگرایی هستیم که میتواند نشانهای از خستگی خرسها (فروشندهها) در بازار و قدرت گرفتن گاوها (خریدارها) باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد واگرایی میتوانید از مطلب آموزشی «واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
تاریخچهای مختصر
نوسانگر استوکاستیک توسط جورج لِین (George Lane) در اواخر دههٔ 50 میلادی توسعه داده شد. این اندیکاتور که توسط لین طراحی شد، محل بسته شدن قیمت سهام را در ارتباط با بالاترین و پایینترین رِنج قیمتی در طی یک بازهٔ زمانی – که معمولاً 14 روزه است – نمایش میدهد.
لین در بسیاری از مصاحبههای خود گفته است که اندیکاتور واگرایی یا نوسان غلط در RSI او اطلاعات قیمت یا حجم و یا هر مورد مشابهی را دنبال نمیکند.
او به روشنی گفته است که اندیکاتور او تنها شتاب حرکتی قیمت را دنبال میکند. لین در مصاحبههای خود به این نکته اشاره کرده است که شتاب حرکتی و یا سرعت حرکات قیمت در یک سهم پیش از تغییرات قیمتی تغییر پیدا میکنند.
بدین شکل، میتوان از نوسانگر استوکاستیک برای پیشبینی بازگشتهای قیمتی احتمالی – بهخصوص زمانی که واگراییهای مثبت و یا منفی در این اندیکاتور دیده میشود – استفاده کرد.
این سیگنال اولین و مهمترین سیگنال معاملاتی بود که لین توانست آن را تشخیص دهد.
مثالهایی از نحوهٔ استفاده از نوسانگر استوکاستیک
نوسانگر استوکاستیک در بسیاری از ابزارهای معاملاتی گنجانده شده است و استفادهٔ آن در عمل آسان میباشد. بازهٔ زمانی استاندارد این نوسانگر 14 روز میباشد، البته به یاد داشته باشید که میتوان این مقدار را با توجه به نیازهای تحلیلی تغییر داد.
نوسانگر استوکاستیک با کسر پایینترین قیمت دوره از قیمت بسته شدن (close) کنونی، تقسیم بر کل محدودهٔ قیمتی دوره و ضرب کردن حاصل آن در عدد 100، محاسبه میشود.
بهعنوان یک مثال فرضی، اگر بالاترین قیمت بازه 14 روزهٔ ما برابر با 150 دلار بوده، پایینترین قیمت 125 دلار و قیمت بسته شدن (close) نیز 145 دلار باشد، در این حالت نوسانگر استوکاستیک ما عدد 80 را نمایش خواهد داد.
80 = 100 × [(125 – 150) ÷ (125- 145)]
با مقایسه قیمت کنونی با محدودهٔ قیمتی در طی زمان، نوسانگر استوکاستیک نشاندهندهٔ پیوستگی بسته شدن قیمتها در نزدیکی بالاترین و یا پایینترین قیمت اخیر میباشد.
مقدار 80 در این اندیکاتور نشان میدهد که قیمت دارایی در لبهٔ محدودهٔ خرید افراطی قرارگرفته است.
تفاوتهای بین اندیکاتور شاخص قدرت نسبی و نوسانگر استوکاستیک
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) و نوسانگر استوکاستیک (Stochastic Oscillator) هر دو نوسانگرهایی براساس شتاب حرکتی قیمت هستند که بهصورت گسترده در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند.
با وجود اینکه از این دو اندیکاتور در کنار یکدیگر استفاده میشود، اما آنها تئوری و روش محاسباتی متفاوت دارند.
نوسانگر استوکاستیک بر این فرض استوار است که قیمت بسته شدن باید همجهت با روند کنونی باشد. در همین حین، اندیکاتور RSI به بررسی سطوح خرید افراطی و فروش افراطی با اندازهگیری شتاب حرکات قیمت (momentum) میپردازد.
به بیانی دیگر، اندیکاتور RSI برای اندازهگیری سرعت حرکات قیمتی طراحی شده است در حالی که نوسانگر استوکاستیک در رِنجهای معاملاتی عملکرد بهتری از خود نشان میدهد.
بهطور کلی، RSI در بازارهای روند دار (trending markets) و نوسانگر استوکاستیک در بازارهای افقی (choppy markets) کاربردیتر میباشند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور شاخص قدرت نسبی میتوانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور شاخص قدرت نسبی چیست؟» دیدن نمایید.
محدودیتهای نوسانگر استوکاستیک
محدودیت اصلی نوسانگر استوکاستیک تولید سیگنالهای غلط میباشد. این اتفاق زمانی میافتد که یک سیگنال معاملاتی توسط اندیکاتور تولید شده اما قیمت به آن جهت حرکت نمیکند.
اتفاقی که میتواند منجر به یک معاملهٔ زیاندِه شود. این اتفاق میتواند در بازارهای نوسانی به کرات رخ دهد. یکی از روشهایی که میتوانید در چنین حالاتی از آن بهره ببرید استفاده از روند حرکات قیمتی بهعنوان یک فیلتر میباشد.
در این حالت شما تنها به سیگنالهایی توجه میکنید که در جهتی مشابه با روند غالب بازار هستند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما