بهترین استراتژی معاملاتی برای معامله در بورس ایران چیست؟
متخصص بازار سرمایه معتقد است بازار در دوران مختلف نیاز به استراتژی های مختلف دارد.
بازار؛ گروه بورس: برای بهتر معامله کردن و برای گرفتن بهترین سود از بازار و فرار از زیان های بسیار نیاز به یک پلن معاملاتی یا استراتژی برای معامله هستیم، عده ای معتقدند بهترین استراتژی برای خرید سهم در بازار ایران توجه ویژه به عوامل بنیادی سهم و سرمایه گذاری در سهم هایی است که هنوز در بازار ناشناخته هستند و کسی به آنها توجه ویژه ای نمی کند؛ این نوع سهم ها را باید خرید و به آن نگاه بلند مدت داشت.
عده ای دیگر از فعالان بازار سرمایه معتقدند نگاه بلندمدت به بازار ایران شاید درست باشد اما زیان های زیادی هم دارد و آن جاماندن از روند رشدهای بی نظیر مانند سال های ۹۷ تا ۹۹ است. در مصاحبه با سیدهادی میرعلمی به بررسی گروه های بورسی بلندمدت و استراتژی معاملات پرداختیم.
*عده ای معتقدند بهترین سهم های بازار، سهم های فراکابی هستند و این نوع از سهام با نگاه بلندمدتی بسیار عالی هستند، نظر شما چیست؟
شرکتهای فراکابی مدت زیادی در اصلاح قرار داشتند و از زمانی که بازار تحرکی را داشت و ارزش معاملات آن بالا رفت، در همان روز این سهمها نیز جمعآوری شد، اما این سهمها، سهمهای خیلی بهتری در بلندمدت هستند به دلیل اینکه سالهای آینده اقبال به سمت بازارهای آزادی چون کالا، بورس و فرابورس بیشتر حرکت میکند و من فکر میکنم بورس کالا برای دولت آینده بیشتر مورد اقبال قرار میگیرد و صنایع جدیدی هم به آنها اضافه خواهند شد چون هم از لحاظ مقداری سودآوری دارند، میتوانند سود قابل توجهی داشته باشند.
میرعلمی: استراتژی مورد استفاده شخصی من استفاده از واچلیست است. این واچلیست شامل چند سهم است که به صورت چند ماهه نمودارها و گزارشهای آن بررسی میشود که این لیست از طریق تحلیلهای بنیادی تهیه شده است بنابراین، گام نخست تحلیل بنیادی است بنابراین، میتوان فهمید که روند سودآوری این شرکتها رو به رشد است و ما از این سهمها میتوانیم حدود ۵۰ تا ۷۰ سهم را در نظر بگیریم
این سهمها از سال ۸۵ که پذیرهنویسی شدند، سالانه به طور میانگین ۷۰ درصد رشد داشتند و به صورت مرکب در این ۱۵ سال بازدهی عجیبی داشتند که این بازدهیها میتوانند تکرارشونده باشند و هر چقدر اقبال مردم به بازار بورس بازگردد، میتواند از طریق کارمزدها سودآور باشند، اما نکته منفی که شامل حال این صنایع میشود، هزینههایی که است که شرکت بورس در گزارش سالانه خود داشت.
برخی از شرکتها به صورت خصوصی اداره میشوند و اعضای هیئت مدیره به دلیل هزینههای شخصی برای این شرکت دلسوزی دارند، اما برخی از شرکتها هم وجود دارند که دولتی هستند و اعضای هیئت مدیره آن از طریق دولت انتخاب میشوند که این مدیرعاملها از جنبه هزینه شرکتها را در مضیغه قرار میدهند، اما از لحاظ سودآوری در بلندمدت تأثیرگذار هستند چراکه ممکن است هنوز کفهای حمایتی خود را نساخته باشند.
*آقای میرعلمی بهترین استراتژی برای بازار بورس ایران چیست؟
استراتژی مورد استفاده شخصی من استفاده از واچلیست است. این واچلیست شامل چند سهم است که به صورت چند ماهه نمودارها و گزارشهای آن بررسی میشود که این لیست از طریق تحلیلهای بنیادی تهیه شده است بنابراین، گام نخست تحلیل بنیادی است بنابراین، میتوان فهمید که روند سودآوری این شرکتها رو به رشد است و ما از این سهمها میتوانیم حدود ۵۰ تا ۷۰ سهم را در نظر بگیریم.
میرعلمی با اشاره به اینکه بهتر است به سمت سهمهایی نرویم که توجیهی برای رشد آنها وجود ندارد، گفت: نمونه این مسئله را آبان و آذر سال گذشته مشاهده شد که برخی بدون در نظر گرفتن بنیاد سهمها، روی آنها پروژه انجام دادند و این سهمها را وارد حباب کردند و صفهای طولانی برای آنها به وجود آمد که باعث قفل شدن آنها شد و در نهایت با ۳۰ تا ۴۰ درصد منفی بازگشایی شدند.
بازار بورس نشان داده است که تحلیلگرانی که اصول تکنیکال را مشخص و با سناریوهای منطقی بررسی کردهاند، بازدهی بهتری نسبت به سایرین داشتهاند و اگر معاملهگران از یک تحلیل تکنیکال استفاده کنند که پیش از این تست شده است، قطعا میتوانند بازدهی خوبی را داشته باشند
در واچلیست تهیه شده برای سرمایهگذاری، باید به طور مداوم تحلیل تکنیکال چک شود چراکه گام اصلی سرمایهگذاری روی سهمها تحلیل تکنیکال است. ما با تحلیل بنیادی متوجه ارزش سهم میشویم، اما زمان سرمایهگذاری با تحلیل تکنیکال مشخص میشود.
باید سهمهای انتخاب شده را به طور خاص مورد توجه قرار داد، واچلیست تهیه شده تنها مرجعی است که باید به آن توجه داشت و نباید به دیگر سهمها توجهی کرد و چون این فرصت وجود ندارد که تمام بازار را مورد بررسی قرار داد، از بررسی سهمها میگذریم و اگر نمیتوانیم به طور مداوم این مسائل را بررسی کنیم، میتوانیم برنامه خود را به گونهای تنظیم کنیم که به محض رسیدن به سطوح خطر هشداری به ما داده شود.
سرمایهگذاران پس از تحلیلهایی که انجام دادند میتوانند ۴ تا ۷ سهم را برای پرتفوی خود انتخاب کنند و این سهمها میتوانند از لیدرهای بازار باشند. این لیدرها در دورههای قبل آلفای بالاتری دارند و آخرین سهمی هستند که در صف فروش میریزند. بنابراین، سهامداران باید از داشتن سهمهای زیاد خودداری کنند تا بتوانند روی سهمهای خریداری شده خود تمرکز کنند.
مرحله بعد از تحلیل سهم، تابلوی سهم حائز اهمیت است چراکه جابجایی پول بین حقیقی و حقوقی را نشان میدهد. در بسیاری از سهمها در ابتدای یک روند همیشه حقوقیها هستند که سیگنال را به سهامداران حقیقی میدهند و از فیلترنویسی میتوان تکسهمهایی را پیدا کرد که پول هوشمند وارد آن شده است.
*عده ای معتقدند به علت دستکاری های دولت و حقوقی ها بازار ایران به صورت تکنیکال تحلیل پذیر نیست، شما در یک کلام توضیح دهید آیا تحلیل تکنیکال در بازار ایران جواب میدهد یا خیر؟
قطعا تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه جوابگو است، اما نمیتوان دستکاری در بازار بورس را رد کرد. با انجام تحلیل تکنیکال با قطعیت نمیتوان صحبت کرد و این تحلیل تنها برای سناریوگذاری مناسب است، ولی نمیتوان این را قبول کرد که تحلیل تکنیکال به هیچ وجه در بورس ایران جواب نمیدهد.
ریزش مرداد ماه سال گذشته، واگراییهای بزرگی که در اندیکاتورها رخ داده بود در تحلیل تکنیکال مشخص بود و با بررسی تمام پارامترهای تکنیکال بورس مشخص بود که این اتفاقات در بازار سرمایه رخ میدهد و این تحلیلها از سال ۷۲ نشان میدهد که کفهای بازار بر اساس دوره ۲۳ فیبوناچی دوره رونق قبلی خودش شکل گرفته است بنابراین میتوان گفت که بازار ما نسبت به تحلیلهای تکنیکال واکنش نشان میدهد.
بازار ما حتی نشان داده است که تحلیلگرانی که اصول تکنیکال را مشخص و با سناریوهای منطقی بررسی کردهاند، بازدهی بهتری نسبت به سایرین داشتهاند و اگر معاملهگران از یک تحلیل تکنیکال استفاده کنند که پیش از این تست شده است، قطعا میتوانند بازدهی خوبی را داشته باشند.
شاخص کل از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا شاخص کل میتواند تأثیر زیادی روی سهمهای دیگر بازار داشته باشد و سهامداران باید قبل از اینکه تحلیل سهم انجام دهند، باید شاخص کل را بررسی کنند و باید گفت اگر در روند نزولی باشیم، میتوان از ابزار درآمد ثابت و در روندهای رنج میتوان از نوسانگیریهای چند هفتهای استفاده کرد، اما زمانی که بازار وارد یک روند صعودی پرقدرت شد، اینجا میتوان سهامداری کرد.
شرکت هلدینگ چیست و چه تفاوتی با شرکت های سرمایه گذاری دارد؟
شرکت هلدینگ (Holding Company) که گاهی در ایران – با کمی بیدقتی – به عنوان شرکت مادر هم شناخته میشود، اصطلاحی است که طی سالهای اخیر در ادبیات مدیریتی و رسانهای کشور بسیار رواج پیدا کرده است.
البته مفهوم هلدینگ و شرکت های هلدینگ به تازگی مطرح نشده و چندین دهه قدمت دارد. اما گسترش کسب و کارهای اینترنتی طی سالهای اخیر و افزایش رغبت به سرمایهگذاری در استارت آپها باعث شده که هلدینگهای جوانِ بسیاری شکل بگیرند و این اصطلاح، به گفتگوهای روزمره هم راه پیدا کند.
جالب اینجاست که افراد بسیاری، هر مجموعهای از فعالیتهای متنوع را هلدینگ فرض میکنند. مثلاً بعید نیست پای صحبت یک دوست بنشینید و او بگوید: «اخیراً در شرکت خود کارهای مختلفی انجام میدهیم و میشود گفت به یک هلدینگ تبدیل شدهایم.»
منظور از شرکت سرمایه گذاری چیست؟
برای اینکه شرکت هلدینگ را به خوبی درک کنیم، لازم است ابتدا تعریف شرکتهای سرمایه گذاری را بشناسیم. سپس به این موضوع بپردازیم که هلدینگ چه تفاوتی با یک شرکت سرمایه گذاری دارد.
تعریف شرکت سرمایه گذاری
شرکت سرمایهگذاری، یک بنگاه اقتصادی است که سرمایهی خود را با هدف کسب سود، به خرید سهام شرکتها، صندوقها و سایر داراییهای سود ده، اختصاص میدهد.
شرکت سرمایهگذاری بسته به ترجیحات سرمایهگذاران خود و میزان ریسک پذیری آنها، سبد سرمایه گذاری (پورتفوی) خود را تشکیل استراتژی شخصی در سرمایهگذاری چیست؟ داده و مدیریت میکند.
ویژگی مهم شرکتهای سرمایهگذاری این است که هنگام خرید سهام شرکتها تمایل ندارند به ساختار مدیریتی و جزئیات عملیاتی آنها ورود کنند و صرفاً بر اساس ارزش سهام، سود سهام و آیندهی شرکت و سهام آن، تصمیم میگیرند که چه میزان از سبد سرمایهگذاری خود را به هر شرکت اختصاص دهند.
در شرکت های سرمایه گذاری، بیش از هر چیز، اصول مدیریت پورتفولیو بر انتخابها و تصمیمگیریها حاکم است. به عبارت دیگر، این شرکتها میکوشند ترکیبی از داراییها را تشکیل دهند که سود آنها در مقایسه با ریسکی که متحمل میشوند، بهینه باشد.
بنابر این الزاماً قرار نیست سبد یک شرکت سرمایه گذاری از نظر جنس داراییها یا جهتگیری استراتژیک، همخوان باشند. چه بسا یک شرکت سرمایه گذاری، در کنار خرید سهام چند شرکت ساختمانی، سهم یک شرکت حوزهی فناوری اطلاعات را هم خریداری کند و معتقد باشد که خریداری سهام شرکتهای این حوزه، شاخصهای کلی سود و ریسک آنها را بهبود میبخشد.
البته با همهی این توضیحات، بسیاری از شرکت های سرمایه گذاری ترجیح میدهند روی حوزه های تخصصی کار کنند و سرمایهی خود را در حوزههای محدودی توزیع کنند، تا بتوانند تحلیل و سنجش وضعیت بازار را سریعتر و عمیقتر انجام دهند.
تعریف شرکت هلدینگ چیست؟
هلدینگ هم شرکتی است که سهام چند شرکت مختلف را میخرد و نگهداری میکند. اما هلدینگها با شرکت های سرمایه گذاری یک تفاوت مهم و کلیدی دارند:
تفاوت شرکت هلدینگ و شرکت سرمایه گذاری
هلدینگها بر خلاف شرکت های سرمایه گذاری، ادعای مدیریتی هم دارند و تمایل دارند با خریدن بخشی از سهام شرکتها در تصمیم گیریها و سیاستگذاریهای داخلی آنها ورود کنند.
اگر یک شرکت هلدینگ خودرو بخشی از سرمایه خود را به خرید سهام در یک شرکت خودروسازی اختصاص میدهد، قاعدتاً برنامههایی برای مدیریت آن شرکت دارد یا معتقد است که اعمال نفوذ در سیاستهای داخلی آن شرکت میتواند منافع اقتصادی هلدینگ را بیشتر و بهتر تأمین کند.
با این توضیحات میتوان گفت یک شرکت هلدینگ خود را در حوزهی فعالیت شرکت های سرمایه پذیر، صاحبنظر میداند.
هلدینگها چگونه شرکتهای سرمایهپذیر را کنترل میکنند؟
وقتی یک هلدینگ، سهام قابلتوجهی از یک شرکت را خریداری کند، میتواند از طریق انتخاب یک یا چند نفر از اعضای هیأت مدیره، روی تصمیمهای شرکت تأثیر بگذارد.
اما انتخاب عضو هیأت مدیره، صرفاً یکی از روشهای کنترل و اعمال نفوذ است. هر شرکتی بسته به اساسنامه و چارت سازمانی خود، ارکان ادارهکنندهی متعددی دارد و فرایند در اختیار گرفتن هر یک از این ارکان هم، شفاف و مشخص است.
بنابراین ممکن است یک هلدینگ، با مالکان یک شرکت مذاکره کرده و توافقنامهای را تنظیم کند که بر اساس آن، به ازاء خرید بلوک مشخصی از سهام شرکت، اختیار تصمیمگیری و سیاستگذاری و حتی مدیریت عملیاتی بخشی از شرکت را در دست بگیرد.
نحوهی ورود شرکت هلدینگ در ادارهی امور شرکتهای زیرمجموعه، تابع قواعد مکانیکی و از پیشتعیینشده نیست و حد و حدود این دخالتها، تابع شکل توافق (یا چارچوبهای از پیش تعریف شدهی شرکت سرمایهپذیر) است.
اما عرف این است که برای مشخص کردن قدرت هلدینگ، از دو اصطلاح نفوذ قابل ملاحظه و کنترل استفاده میکنند.
تفاوت نفوذ و کنترل
نفوذ قابل ملاحظه (به انگلیسی: Significant Influence) به معنای توانایی مشارکت در تصمیمگیریهای مربوط به سیاستهای مالی و عملیاتی شرکت است.
اما کنترل به این معناست که ادارهی کامل سیاستهای مالی و عملیاتی یک شرکت، در اختیار هلدینگ قرار میگیرد.
بنابراین میتوانید حدس بزنید که برای کنترل یک شرکت، لازم است بلوک بزرگی از سهام آن خریداری شود.
ساختار هلدینگ چه مزیتهایی دارد؟
انگیزههای متنوعی برای استفاده از ساختار هلدینگ وجود دارد.
به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت، به تدریج زیرمجموعههای متعددی تشکیل دهد یا بخشهای مختلفی از آن، در قالب شخصیتهای حقوقی مستقل، فعال شوند.
تأسیس یک شرکت به عنوان هلدینگ که سهام با نفوذ قابل ملاحظه (یا حتی کل سهام) شرکتهای زیرمجموعه را در اختیار دارد، کمک میکند تا ضمن راهبری کلان کل مجموعه، زمینه برای شکلگیری چابکی مطلوب در زیرمجموعهها هم فراهم شود.
چنین هلدینگهایی از دل خود شرکتها سر بر میآورند.
در این وضعیت، معمولاً شرکت هلدینگ، نگاه کلانتری به فعالیتهای کل مجموعه دارد و میتواند در جابهجایی و تخصیص منابع، نگاهی سیستمیتر و استراتژیکتر داشته باشد.
شاید یکی از بهترین نمونههای این نوع هلدینگها در سطح جهان، شرکت آلفابت باشد که در گوگل ریشه دارد؛ اما امروز مالک گوگل محسوب میشود و سایر فعالیتها را هم در قالب شرکتهای مستقل مدیریت میکند.
اما همیشهی شرکتهای هلدینگ به این شیوه شکل نمیگیرند. گاهی شرکتهای بزرگ به خاطر اهمیت استراتژیک برخی کسب و کارها، با خرید سهام، کنترل مدیریتی آن شرکتها را در اختیار میگیرند.
همچنین هلدینگهای تخصصی هم وجود دارند که تا حدی به شرکتهای سرمایه گذاری شبیهاند. آنها در یک زمینهی ویژه، دانش تخصصی دارند و اگر به نتیجه برسند که پتانسیل یک شرکت بالا و قدرت مدیریتی آن ضعیف است، آن را وارد هلدینگ خود میکنند و پس از ایجاد تحول در شرکت، سهام آن را واگذار میکنند.
البته ما به انگیزههای مشروع و اخلاقی و حرفهای اشاره کردیم. اما فرار مالیاتی، جابجایی منابع مالی و پولهای کثیف میان شرکتها و نیز اخذ تسهیلات ویژه میتوانند انگیزههای دیگری باشند که افرادی را به ثبت شرکت در قالب هلدینگ تشویق میکنند.
شرکت های هلدینگ در بازار بورس ایران
در حال حاضر شرکتهای هلدینگ متعددی در بازار بورس کشور فعال هستند که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- توسعه سرمایه و صنعت غدیر
- سرمایه گذاری دارویی تأمین
- سرمایه گذاری صنایع پتروشیمی
- گروه سرمایه گذاری سایپا
- گسترش سرمایه گذاری ایران خودرو
فهرست کامل شرکتهای هلدینگ پذیرفته شده در بورس را میتوانید در سایت سازمان بورس ببینید.
البته واضح است که قرار نیست حتماً یک شرکت هلدینگ در بازار بورس فعال باشد. اما از آنجا که شرکتهای بورسی ملزم به ارائهی گزارشهای شفافسازی متعدد هستند، پیگیری گزارشهای این نوع شرکتها میتواند نقطهی آغاز خوبی برای آشنایی بیشتر با فضای هلدینگها باشد.
ضمناً میتوانید با دانلود نمونه اساسنامه شرکت هلدینگ پیشنهادی سازمان بورس، کمی بیشتر با فضای این شرکتها آشنا شوید:
معادل فارسی هلدینگ
بسته به اینکه در چه فضایی فعالیت کنید و اصطلاح هلدینگ را برای چه مخاطبی به کار ببرید، معادل فارسی آن میتواند متفاوت باشد.
مثلاً با مراجعه به سایت سازمان بورس میبینید که این شرکت، شرکت هلدینگ و شرکت مادر را به عنوان مترادف بهکار برده است (+).
اما این را هم باید به خاطر داشته باشیم که برای شرکت مادر در زبان انگلیسی اصطلاحِ مستقلِ Parent Company وجود دارد و دقیقتر این است که شرکت مادر را برای مجموعهای به کار ببریم که تقریباً تمام مالکیت شرکت زیرمجموعه را در اختیار دارد. در چنین حالتی، به شرکت زیرمجموعه هم، شرکت تابعه یا Subsidiary Company گفته میشود.
ضمناً کسانی که اصطلاح شرکت مادر را به عنوان معادل هلدینگ به کار میبرند، برای هلدینگ تخصصی هم از اصطلاح شرکت مادر تخصصی استفاده میکنند.
استراتژیستها و علاقهمندان به مدیریت استراتژیک، گاهی از اصطلاح بنگاه (Firm) برای اشاره به هلدینگهایی که کسب و کارهای متعدد را در اختیار دارند استفاده میکنند (در واقع Firm را مجموعهای از Businessها در نظر میگیرند).
البته این را میدانیم که اقتصاددانها، بنگاه را به معنای بسیار گستردهتری بهکار میبرند و حتی کسب و کاری در مقیاس یک نانوایی کوچک را هم بنگاه اقتصادی در نظر میگیرند.
اما فراموش نکنید که همهی این نامگذاریها قراردادی هستند و معیارهای کاملاً عینی و صلب در این زمینه وجود ندارد. نه میتوانیم بین نفوذ و کنترل مرز قطعی تعریف کنیم و نه میان سرمایهگذاری و هولدینگ.
چون حتی یک شرکت سرمایهگذاری که سهامش کمتر از نفوذ مستقیم در شرکت است، میتواند با مدیریت عرضه و تقاضای سهم یک شرکت، مدیران آن را تا حدی تحت فشار قرار دهد.
بگذریم از اینکه بسیاری از شرکت هایی که خود را شرکت سرمایه گذاری مینامند، واقعاً سهامی در حد هلدینگ و کنترل در شرکتهای مختلف خریداری میکنند.
بنابراین بهترین روش این است که وقتی از این اصطلاحات استفاده میکنیم، به مخاطب بگوییم که چه تعریفی در ذهن داریم و آنها را به چه معنایی بهکار میبریم.
و البته به یاد داشته باشیم که هلدینگ همیشه به ساختاری متشکل از رابطهی چند شخصیت حقوقی مستقل اشاره دارد و یک شرکت منفرد، هر چقدر هم که فعالیتهای متنوعی را درون خود سامان داده باشد، نمیتواند خود را هلدینگ بنامد.
اگر به استراتژی و مدیریت استراتژیک علاقهمند هستید، میتوانید در ادامهی این بحث، درس سطوح مختلف استراتژی را بخوانید. از میان سه سطح استراتژی، سطح سوم یعنی Corporate Strategy (استراتژی شرکتی) به مسائل استراتژیک مورد توجه هلدینگها میپردازد.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای کارآفرینی برای اعضای ویژه متمم امکانپذیر است.
هج فاند یا صندوق پوشش ریسک چیست و چه کاربردی دارد؟
هر شخصی که در بازار فعالیت می کند، مخصوصا بازار ارز دیجیتال، به طور قطع به هدف کسب سود این کار را انجام می دهد. در مقالات قبلی سعی بر آن شده که به شمای مخاطب بگوییم امر ترید یک کار تخصصی می باشد.
از آنجایی که همه کاربران حوزه ارز دیجیتال زمان یادگیری و به کارگیری مبانی علمی را ندارند، با توجه به گسترش روز افزون این مارکت جذاب، نهادی پیشنهاد می شود تحت عنوان صندوق پوشش ریسک. اینکه ماهیت این نهاد چیست و چه می کند و اینکه آیا از تفاوت قیمت ها می توان به سود رسید ( آربیتراژ )، دستور کار این مقاله توکن باز می باشد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
- صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund چیست؟
- انواع صندوق پوشش ریسک بر اساس استراتژی معاملاتی
- راهبردهای مورد بهره وری هج فاند
- سرمایه گذاری در اوراق بهاداری با ارزش کمتر از خود
- مزایا و معایب هج فاند
صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund چیست؟
صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) نوعی شرکت برای سرمایهگذاری محسوب می شود. هدف این نوع شرکت آن است که دارایی و نقدینگی مشتریان را در سبکهای (Alternative Investment) سپرده گذاری کند تا به عملکرد مطلوبتری از میانگین بازار دسترسی داشته باشد و هم این که خطرات صعود و نزول ناگهانی مارکت را پوشش دهد.
این صندوق ها اغلب از ساختارهای مالی و قانونی مشابه بهره جویی می کنند،. برای درک بهتر این مبحث در ادامه به توضیحات مبسوطی خواهیم پرداخت.
هج فاند
انواع صندوق پوشش ریسک بر اساس استراتژی معاملاتی
می توان این صندوق ها و پایه های عملکردشان را به چهار نوع تقسیم نمود که عبارت اند از:
- رویداد محور (event-driven)
- ارزش نسبی (relative value)
- کلان (macro)
- پوشش ریسک سهام (equity hedge)
1- استراتژی های رویداد محور:
همانطور که از اسم این گونه از هج فاند معلوم می باشد، این صندوق به دنبال به دست آوردن سود از رخدادها، در کوتاه مدت است. این رخدادها ممکن است، تملکی جدید یا از نو شدن ساختار کلی در یک شرکت باشد، که اثر آن تاثیر شرکت مذکور بر روی سایر شرکت ها می باشد. به اختصار چند مورد از آن را شرح می دهیم:
آربیتراژ ادغام:
این استراتژی زمانی رخ می دهد که یک شرکت اعلام می دارد که قصد تملک (خریدار) یا ادغام با شرکت دیگر را دارد. سهام شرکت مورد تملک خریداری و شرکت نوپا عضوی از آن می شود و همچینی در ادغام سهم شرکت سرمایه گذار را می فروشد تا بخشی از شرکت جدید شود یا به عبارت دیگر متحدی را با خود همراه می کند. در این حالت مدیر هج فاند انتظار دارد، شرکت سرمایه گذار، برای خرید شرکت متحد جدید، بهای زیادی را بپردازد، این در حالیست که بخش عمده این بها از طریق قبول بدهی های شرکت جدید تامین شود.
تجدید ساختار:
در این استراتژی استراتژی شخصی در سرمایهگذاری چیست؟ هدف و مقصود بر روی شرکت های ورشکسته یا در حال ورشکستگی میباشد. هج فاندها سعی دارند تا از راه های مختلف با بهره جویی از سهم این گونه شرکت ها کسب سود و بهره نمایند. در این امر امکان دارد که هج فاند در یک عملکرد نه چندان ساده، اوراق بدهی با اولویت بالاتر را بخرد و اوراق بدهی سوخته را بفروشد. به بیان دیگر امکان دارد، سهم ممتاز شرکت را خریده و سهم عادی را بفروشد.
سهامدار مخالف:
این گونه استراتژی توسط هج فاند زمانی پیش می آید که با خریدن درصد بالایی از سهم یک شرکت بخواهد بر روی خط مشی آن شرکت اثر گذاری کند.
موقعیت های خاص:
لازم است بدانیم این سبک هم، تمرکز بر سهم شرکت هایی دارد که درگیر تجدید ساختار، آن هم به غیر از ادغام تملک یا ورشکستگی هستند.
هج فاند
2- استراتژی های ارزش تناسبی:
این نوع عملکرد، در پوشش ریسک به دنبال سودآوری به وسیله قیمت گذاری نامعقول بازار، در مورد چند اوراق مرتبط است. ضمن آنکه هدف این است که با سپری شدن مدت زمانی ترجیحاً کوتاه، قیمتهای نامعقول، معقول گردند. برای مثال:
- تبدیل آربیتراژ اوراق با ثبات درآمد: این روش در راستای کسب سود از قیمتگذاری نامعقول اوراق قرضه، قابل تبدیل به سهام است.
- اوراق با ثبات درآمد با پشتیبانی دارایی: مقصود این استراتژیها بر ارزش نسبی بین انواع اوراق با درآمد ثابت با پشتوانه دارایی (ABS) و اوراق رهنی (MBS) می باشد.
- اوراق ثبات درآمد معمول: این استراتژی با بهره جویی از اوراق بدهی دو شرکت مجزا، یکی اوراق شرکتی و دیگری اوراق دولتی میباشد.
3- استراتژی های کلان:
هج فاندهایی از این نوع عملکرد بهرهوری می کنند تا با نگرش کل به جزء بتوانند سعی در شناسایی سیر بازارهای مالی جهان کنند. در حالت کلی این صندوق ها، معاملات خود را در بازارهای سهام، اوراق بدهی، ارز و کالا انجام می دهند. هج فاندهای کلان با بهره جویی از پارامترهای کلان اقتصادی، سیر کلی بازار را بررسی می کنند و جهت کسب سود، وارد موقعیت های داد و ستد می شوند.
4- استراتژی های پوشش ریسک سهام:
لازم است بدانیم که اولین نوع هج فاندهای بازار به حساب می آیند. این صندوق ها با دقت بر بازارهای سهام، به موقعیتهای ترید سهام و مشتقه دست پیدا می کنند. چند نمونه از آن را بررسی می کنیم:
- رشد بنیادی: در این نوع رشد، سهامی که از نظر بنیادی قوی هستند، شناسایی شده و به منظور دست یابی به رشد زیاد قیمت، خریداری می شوند.
- ارزش بنیادی: صندوق در این عملکرد، سهامی را شناسایی می کند که ارزش ذاتی و درونی آن، بیشتر از قیمت فعلی می باشد.
- بخش مشخص: در این عملکرد هج فاند اقدام به فعالیت تخصصی در یک صنعت می نماید.
هج فاند
راهبردهای مورد بهره وری هج فاند
همان طور که اذعان داشتیم، مهمترین وجه تمایز هج فاندها آن است که ابزارهای مالی متفاوتی محسوب می شوند که این صندوق ها در ادغام سرمایههای خود گنجانده اند. این گونه از صندوقها در اندوختههای مالی و ابزارهایی سرمایهگذاری به انجام می رسانند که صندوقها و سرمایهگذاریهای دیگر، آنها را لحاظ نمی کنند. در ادامه ی این بحث به مواردی از این ابزارها و راهبردهای سرمایه گذاری در رمز ارزهای این صندوق ها اشاره خواهیم کرد:
بهره جویی از فروش استقراضی:
باید دانست فروش استقراضی به معنای این است که شخصی سهامی را که در زمره ی مالکیت شخص دیگری است را از او طلب و قرض نماید و با این دید که با کاهش قیمت سهم، آن را در بازار بفروشد و پس از گذشت زمان مورد نظر، آن را خریداری نموده و به مالک سهم برگرداند. در صورت افت قیمت، ما به التفاوت قیمت داد و ستد سهم، سود شخص خواهد بود. صندوقهای پوشش ریسک از این ابزار در شرایط رکود بازار بهره جسته و سهامی را که در زمره ی مالکیت صندوق نیست، به رهن و اجاره خود در آورده و در بازار فروخته و از افت قیمت سهم، سود میبرند.
سرمایه گذاری در ابزارهای مالی معاملات مشتقه:
باید بدانیم ابزارهای مالی مشتقه همانند قراردادهای اختیار ترید و آینده، ابزارهای مالی محسوب می شوند که ارزش آنها برمبنای سایر اوراق بهادار همانند سهام شرکتها، معین و مشخص می گردد. اما صندوقهای پوشش ریسک یا هج فاند با سرمایه گذاری در این ابزارها، طیف گستردهای از اندوخته ها را لحاظ کرده و از فرصتهای سودآوری آنها بهره وری میکنند.
بهره جویی از آربیتراژ:
آربیتراژ در بازارهای مالی، اصطلاحاً به معنی فرصتهای کسب سود از ما بین دو قیمت می باشد. مدیران Hedge Fund، با بهره جویی از تخصص، همواره در حال پیداکردن بازارهای مالی گوناگون و دستیابی به فرصتهای قیمت گذاری میباشند که تشخیص آن برای دیگران دشوارتر است. شناسایی و تشخیص درست و بهموقع سرمایهگذاری در این فرصتها، سودهای هنگفتی را برای آنها ایجاد میکند.
سرمایه گذاری در اوراق بهاداری با ارزش کمتر از خود
باید بر این امر واقف آییم که بسیاری از سهام ها در بازارهای مالی، از میزان ارزش واقعی و ذاتی خود کمتر قیمتگذاری می شوند و همین امر موجب آن میشود که مورد توجه عموم قرار نگیرند. صندوقهای پوشش ریسک یا هج فاند با تشخیص این گونه از سهام، ضمن اخذ سود سرمایه گذاری خود، موجب رشد و بالا رفتن قیمت این اوراق نیز میشوند.
سرمایه گذاری در بازارهای جدید و نوپا:
با توجه به ماهیت و ذات هج فاندها، سرمایه گذاری بر روی سهام یا سایر ابزارهای نوظهور و نوین در بازار که رشد نوسانی فراوانی را تجربه می کنند و مستعد تورم هستند، امکانپذیر می باشد.
سرمایهگذاری در بازارهای موازی:
باید دانست یکی دیگر از خصیصههای برجسته این صندوقها، سرمایهگذاری بی حد و حدود در بازارهای خارج از بازار سرمایه (موازی) همچون املاک و مستغلات، طلا و کسبوکارهایی که به نسبت پر خطر می باشند، است.
ساختار اهرمی:
صندوقهای پوشش ریسک، یک خصیصه ی مختص به خود دارند و آن، امکان بهرهمندی از اهرمهای 10 برابری است. به طور مثال با جذب 10 دلار سرمایه اولیه، بانک به آنان 90 دلار وام خواهد داد. در نتیجه می توانند 100 دلار سرمایهگذاری کنند. لازم است بدانیم که بدین معنا می باشد که با از بین رفتن 10 دلار سرمایه، در واقع صندوق 100 دلار متضرر خواهد شد.
هج فاند
مزایا و معایب
هج فاند نیز دارای مزایا و معایبی است که در ذیل به طور مختصر به شرح آنها میپردازیم.
منظور از استراتژی معاملاتی خرید و نگهداری سهام چیست؟
یک استراتژی معاملاتی خرید و نگهداری است که در آن سرمایهگذار به خرید و نگهداری سهام در دراز مدت میپردازد. به عبارت دیگر، با استفاده از این روش بیشتر از آنکه بخواهید براساس روند حرکت قیمت سهام معامله کنید، مانع از فراز و نشیب موجودی سرمایه خود میشوید.
در این مقاله میخواهیم در مورد استراتژی خرید و نگهداری سهام و همچنین مزایا و معایب آن بیشتر بحث کنیم.
معرفی استراتژی معاملاتی خرید و نگهداری سهام
استراتژی معاملاتی خرید و نگهداری زمانی بکار میرود که اوراق بهادار برای مدت طولانی نگهداری شوند. با بکارگیری این استراتژی، ممکن است به این باور برسید که بازده بلندمدت میتواند ارزش نوسان کوتاه مدت رایج در سرمایهگذاری سهام را داشته باشد.
این نوع استراتژی معاملاتی خرید و نگهداری با زمانبندی مطلق بازار در تضاد است. چرا که در زمانبندی مطلق بازار، شما سعی در خرید سهام با قیمت پایین و فروش آن با قیمت بالا خواهید داشت.
خرید و نگه داشتن سهام یک سبک سرمایهگذاری منفعل یا غیرفعال محسوب میشود. به بیان سادهتر، کسانی که این استراتژی را در پیش میگیرند، احساس میکنند که مسأله \”زمان در بازار\” مهمتر از \”زمانبندی بازار\” است. زمانبندی کامل بازار کار آسانی نیست، در حالی که نگه داشتن سهام کار راحتی است.
نحوه عملکرد استراتژی خرید و نگهداری سهام
نحوه عملکرد استراتژی خرید و نگهداری سهام بسیار ساده است. در این روش شما به سادگی اقدام به انتخاب سهام میکنید، آن را خریداری کرده و سالها آن را نگه میدارید. یا شاید حتی برای چندین دهه آن را نگه دارید.
این روش اغلب یک استراتژی خرید و فروش بلند مدت به شمار میرود. اما تعیین میزان دقیق این زمان، بستگی به دلیل سرمایهگذاری شما دارد. برای مثال، در صورتی که علت سرمایهگذاری شما، بازنشستگی و نگهداری آن باشد، ممکن است چندین دهه سهام مورد نظر خود را داشته باشید تا وقتی که تصمیم به بازنشستگی بگیرید.
سرمایهگذاری منفعل از طریق خرید و نگهداری سهام، متناسب با فرضیه بازار کارآمد است. براساس این فرضیه، تمام اطلاعات شناخته شده در مورد اوراق بهادار سرمایهگذاری (سهام و مواردی از این قبیل) در حال حاضر در قیمت لحاظ شده است.
این فرضیه مخالف سرمایهگذاری فعال بوده، که مستلزم بکارگیری مهارت، دانش و تحقیق جهت تلاش برای \”غلبه بر بازار\” است. بر این اساس، یک سرمایهگذار فعال نمیتواند مؤثرتر از یک سرمایهگذار خرید و نگهداری سهام عمل کند.
این استراتژی معاملاتی مطابق با سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش میباشد. سرمایهگذاران مبتنی بر ارزش اغلب از یک روش تحلیل بنیادی بهره میگیرند. آنها سعی میکنند به دنبال سهام شرکتهایی باشند که به نظرشان قیمت آنها در مقایسه با ارزش فاندامنتال شرکت پایین است.
سپس با یافتن یکی از این سهام، آن را خریداری کرده و نگه میدارند تا اینکه مواردی در آن با تغییر مواجه شود، مثلاً یا قیمت سهام آنقدر بالا میرود استراتژی شخصی در سرمایهگذاری چیست؟ که با ارزشتر از شرکت میشود، یا تغییر در مدل کسب و کار شرکت به گونهای است که ارزش آن را کاهش میدهد.
معرفی مزایا و معایب استراتژی معاملاتی خرید و نگهداری سهام
مزایا
• صرفهجویی در هزینه
• کاهش ریسک
• سادگی
معایب
• ریسک قیمت
• ریسک اساسی
• عدم انعطافپذیری
شرح جوانب مثبت استراتژی خرید و نگهداری سهام
صرفهجویی در هزینه: یکی از بحثهای مهم و کلیدی در استراتژی خرید و نگهداری سهام این است که نگهداری برای دورههای طولانیتر نیازمند معاملات کمتری نسبت به سایر استراتژیها است. در نتیجه این مسأله هزینههای معاملاتی را به حداقل میرساند. و سبب افزایش بازده خالص کلی سبد سهام یا پورتفولیو میگردد.
کاهش ریسک: رویکرد سرمایهگذاری منفعل سبب کاهش میزان ریسک میگردد. این در واقع ریسکی است که یک شخص با مدیریت فعال پرتفوی خود انجام میدهد. به عبارت دیگر، ریسک خطای انسانی با داشتن یک استراتژی منفعلانه، کاهش مییابد.
سادگی: خرید و نگهداری سهام کار سادهای است و به خوبی با سایر استراتژیهای ساده ترکیب میشود. در صورت ایجاد یک سبد سهام با استفاده از این استراتژیها، دیگر نیازی به انتخاب گزینههای زیاد و تحقیق بیشتر ندارید. این رویکرد تا حد زیادی به صورت خودکار باعث صرفهجویی در وقت شما و همچنین سرمایهگذاری آسانتر میگردد.
شرح جوانب منفی استراتژی خرید و نگهداری سهام
ریسک قیمت: قیمت سهام بالا و پایین میرود و هرگز تضمینی در مورد زمان بازگشت قیمت به یک قیمت مشخص وجود ندارد. در صورت خرید و نگهداری سهم مورد نظر، ممکن است به اندازه سایر سرمایهگذاران به میزان قیمت آن فکر نکنید. همین مسأله میتواند شما را در برابر خرید سهام، هنگامگران بودن و فروش آن در زمان ارزان بودن آسیب پذیرتر کند.
ریسک اساسی: ریسک اساسی برای اکثر سرمایهگذاریها و مخصوصاً سرمایهگذاری سهام اعمال میشود. یعنی اینکه هیچ تضمینی مبنی بر اینکه پول شما در صورت نیاز به دستتان برسد، وجود ندارد. ممکن است قیمت سهام پس از سرمایهگذاری در یک شرکت، بدون هیچگونه بهبود یا بازیابی کاهش یابد. در صورت وقوع چنین اتفاقی، سرمایهگذاری اولیه شما از دست خواهد رفت. این مسأله نیز به عنوان ریسک \”اساسی\” شما شناخته میشود.
عدم انعطافپذیری: در یک استراتژی معاملاتی خرید و نگهداری سهام، بدون توجه به نوسانات بازار، همواره، سهام خریداری شده و نگهداری میگردد. در برخی موارد، این امر میتواند ضرر و زیان را در پی داشته باشد. برای مثال، رکود بزرگ با بازار خرسی همراه بود. در این دوران ناپایدار بازار سهام، معاملهگران فعال درآمد خیلی بیشتری نسبت به کسانی که خرید و نگهداری سهام را در پیش گرفتند، بدست آوردند.
بهترین استراتژی معاملاتی روزانه سهام با فیلتر و اندیکاتور …..دانلود کنید: سیگنال خرید
سخن آخر در باب استراتژی خرید و نگهداری سهام
استراتژی معاملاتی خرید و نگهداری سهام نوعی سرمایهگذاری غیرفعال یا منفعل محسوب میشود که در آن شخصی به خریداری اوراق بهادار پرداخته و قصد نگهداری آن را برای سالها – حتی دههها – میکند.
ایده اصلی این استراتژی معاملاتی این است که بهتر است به جای تلاش جهت تعیین زمان بازار، از هرگونه آشفتگی و تلاطم خودداری کنید.
بهترین سرمایه گذاری در زمان تورم
تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در اقتصاد پرتلاطم امروز، یکی از سختترین کارها است. انتخاب بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم، تفاوت زیادی با سرمایهگذاری در زمان رکود دارد. نوسانات اقتصادی، تحریمها، نرخ دلار و ارز پارامترهایی است که سرمایهگذاری در زمان تورم را دستخوش تغییر میکند. نظریههای مختلفی برای سرمایهگذاری در زمان تورم وجود دارد. باهم در این مقاله، بهترین روش سرمایهگذاری در زمان تورم را بررسی میکنیم.
تورم چیست:
تورم یا Inflation به افزایش قیمتها در بازه زمانی مشخص و معین گفته میشود. همین افزایش بیرویه قیمتهاست که باعث کاهش قدرت خرید مردم میشود. وقتی افزایش قیمتها بدون پشتوانه و برنامهریزی صورت میگیرد، تعادل میانه تقاضای محصولات با نقدینگی موجود در بازار برهم ریخته و باعث کاهش قدرت خرید مردم میشود. علاوه بر آن تورم باعث کاهش ارزش پول ملی شده و قدرت خرید خانوادهها را نیز نسبت به قبل کم و کمتر میکند.
3 استراتژی مهم برای سرمایهگذاری:
قبل از آنکه برای سرمایهگذاری تصمیم بگیرید باید بدانید دیدگاه شما نسبت به سرمایهگذاری چیست؟ از کدام استراتژی و برنامه استفاده میکنید؟ متغیرهای بسیاری در سطح کشور و جهان وجود دارند که بر میزان بازدهی سرمایه تأثیر مستقیم دارند.
- استراتژی شما سرمایهگذاری درازمدت است یا کوتاهمدت!
- میزان نقدینگی و حجم سرمایه شما تا چه سقفی است؟
- نکته مهم دیگر در مورد سرمایهگذاری، زمان مناسب است.
پسانداز یا سرمایهگذاری! مسئله این است:
تورم چنان بر زندگی ما سایه انداخته که همیشه باید نگران فردا باشیم و اضطراب افزایش هزینهها در سال آینده را داشته باشیم. برای تأمین هزینهها نیازمند این هستیم که برای آینده برنامهریزی کنیم پسانداز کردن پول
کار بهتری است یا سرمایه گداری.
بهترین سرمایهگذاری در دوران رکود:
در دوران رکود به خاطر آنکه هزینهها کاهش پیدا میکند، قدرت پسانداز افراد بیشتر میشود، بنابراین بهترین زمان برای سرمایهگذاری دوران رکود است. هر چند در این دوران میتوانید کالاهای مصرفی و ضروری خود را نیز خریداری کنید، چون قیمت کالاها در دوران تورم بالاتر میرود.
در دوران رکود، سرمایهگذاری در اوراق قرضه بیشتر توصیه میشود.
پسانداز یا سرمایهگذاری
بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم:
برای حفظ ارزش پول و دارایی در برابر تورم، بهترین کار سرمایهگذاری است؛ اما سؤال اینجا است که بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم چیست؟
گزینههای مختلفی برای سرمایهگذاری در زمان تورم وجود دارد.
- سرمایهگذاری در بازار مسکن
- سرمایهگذاری در بانک
- سرمایهگذاری بر روی ارز و دلار
- سرمایهگذاری سکه و طلا
- سرمایهگذاری در بازار سهام و سرمایه
- سرمایهگذاری و خرید خودرو
- سرمایهگذاری در اوراق قرضه
هرکدام از موارد بالا دارای مزایا و معایبی است که با تفصیل با هرکدام آشنا میشویم.
چگونگی سرمایهگذاری در بازار مسکن:
از گذشتههای دور پدربزرگهای ما بر این عقیده بودند که زمین و مسکن باعث حرکت انسان میشود. از سوی دیگر زمین یا خانه مسکونی جزو نیازهای اساسی و حیاتی هر انسان است. به اعتقاد بسیاری از اقتصادان ها بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم، بازار مسکن است. چون مسکن کالایی مصرفی بوده و قیمت آن در طول زمان افزایش پیدا میکند. اما سرمایهگذاری در بازار مسکن نیز مزایا و معایبی دارد.
مزایای سرمایهگذاری در بازار مسکن
- ریسک پایینی برای حفظ سرمایه دارد.
- مسکن درآمدزا بوده و مالک با اجاره دادن میتواند از آن کسب درآمد کند.
- قیمت آن به مرور رشد میکند.
معایب سرمایهگذاری در بازار مسکن
- سرمایهگذاری در بازار مسکن نوعی سرمایهگذاری بلندمدت است که در کوتاهمدت به ثمر نمیرسد.
- اگر مسکن خالی باشد مشمول مالیات میشود.
- نقد شوندگی پایینی دارد.
- برای ورود به بازار مسکن نیازمند سرمایه کلانی هستید.
چگونگی سرمایهگذاری در بانک:
سرمایهگذاری در بانک امنترین و کمخطرترین نوع سرمایهگذاری است. بسیاری از ایرانیان بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم را سرمایهگذاری در بانک میدانند. چون با سپردهگذاری در بانک میتوانند به صورت ماهانه سود دریافت کنند. سرمایهگذاری در بانک ریسک پایینی دارد ضمن آنکه سرمایه اولیه نیز برای شما حفظ میشود. این روش برای افرادی که ریسکپذیری پایینی دارند بسیار مناسب است.
مزایای سرمایهگذاری در بانک:
- سرمایهگذاری با ریسک بسیار پایینی است.
- ضمن حفظ سرمایه امکان دریافت سود ماهانه دارد.
- سودآوری تضمینی و قطعی دارد.
- ازنظر زمانی قابل تنظیم در دورههای کوتاهمدت و بلندمدت است.
معایب سرمایهگذاری در بانک:
- با سرمایهگذاری در یک بانک دیگر امکان انتقال آن را به بانک دیگری ندارید.
- سپردههای کوتاهمدت شامل سود کمتری میشود و جزو منابع ارزانقیمت است.
- در سپردههای بلندمدت تا پایان زمان مقرر اجازه انتقال و برداشت سرمایه را ندارید.
- میزان سود پرداختی توسط بانکها با توجه به شرایط تورم بسیار پایین است.
نکته مهم: با توجه به نرخ تورم ۳۰ درصدی بهره که از سوی بانکها به سپردهگذاران داده میشود نمیتواند ارزش پول آنان در برابر تورم حفظ کرده و آنها را دچار ضرر و زیان میکند.
چگونگی سرمایهگذاری در بازار ارز و دلار:
در ایران سرمایهگذاری در بازار ارز و دلار طرفداران خاصی دارد استراتژی شخصی در سرمایهگذاری چیست؟ و سرمایهگذاران ایرانی از گذشته به این حوزه از سرمایهگذاری علاقهمند بودهاند. سرمایهگذاری در بازار ارز و دلار نیز مزایا و معایب خاصی دارد.
معایب سرمایهگذاری در بازار ارز و دلار
- ریسک بسیار بالایی دارد.
- شفافیت معاملات بسیار پایین است.
- فعالیت در بازار ارز و دلار نوعی فعالیت در بازار سیاه محسوب میشود.
- سرمایهگذاری پایدار نیست که بتوان روی آن حساب باز کرد.
- اتفاقات و حوادث دنیا داخل کشور تأثیر زیادی بر روی نوسانات آن دارد.
- قابل پیشبینی نیست.
چگونگی سرمایهگذاری در صندوقها:
صندوقهای سرمایهگذاری به چند دسته تقسیم میشوند:
- صندوق سرمایهگذاری سهامی
- صندوق با درآمد ثابت
- صندوق سرمایهگذاری مختلط
هر کدام از این صندوقها و شرایط ریسک و بازدهی متفاوتی دارند.
صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت از اوراق قرضه و سپردههای بانکی به وجود آمده است. سرمایهگذاری در این نوع صندوق برای کسانی که به دنبال سود متوسط هستند، گزینه مناسبی است. سرمایهگذاری در صندوق سهامی را کسانی انتخاب میکنند که ریسکپذیری بالایی دارند و علاقهمند به سرمایهگذاری درست و اصولی در بازار سهام هستند.
صندوقهای سهامی از افراد متخصصی تشکیلشده است که سرمایه و دارایی افراد را مدیریت میکنند و بهترین بازار بورس را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. سرمایهگذاری در صندوق مختلط نیز برای افرادی که خواهان ریسک متوسط با بازدهی بیشتر هستند مناسب است. چون این صندوق سپردههای افراد را بهصورت مختلط سرمایهگذاری کرده که خطر کمتر و بازدهی بیشتری دارد.
سرمایهگذاری در صندوقها
سرمایهگذاری و خرید خودرو:
در کشورهای توسعهیافته دنیا خود را نیز کالای سرمایه به شمار میآورند. با یک حساب سرانگشتی و محاسبه قیمت خودرو در چند سال قبل میتوانید متوجه افزایش سرمایهگذاری در این بخش شوید.
معایب سرمایهگذاری در بازار خودرو:
- محدودیت در خرید
- قیمت بالا
- شرایط خرید خودرو از کارخانه
- هزینه نگهداری
- تعمیرات
- بیمه
- ریسک پیشرفت تکنولوژی
- وضعیت واردات خودرو نیز ابن بازار را دستخوش تغییرات زیادی میکند.
- ضمن آنکه خودرو نقد شوندگی کمتری نسبت به طلا و سکه دارد.
سرمایهگذاری در بازار طلا و سکه:
سکه و طلا زیورآلات موردعلاقه خانمها است که هنوز هم ازنظر بسیاری از مردم بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم محسوب میشود. بسیاری از مردم بر این عقیده هستند که طلا همیشه ارزشمند بوده و هیچگاه ارزش خود را از دست نمیدهد.
مزایای سرمایهگذاری در بازار طلا و سکه:
- طلا سوددهی خوبی دارد.
- نقد شوندگی بالایی دارد.
- هنگام خریدوفروش هزینه جابجایی با آگاهی و کارگزاری ندارد.
- محدودیت زمانی ندارد.
- هر زمانی میتوانید آن را خریدوفروش کنید.
معایب سرمایهگذاری در بازار طلا و سکه:
- وابستگی زیادی به نرخ دلار دارد.
- با توجه به نوسانات قیمت طلا در جهان دچار نوسان میشود.
- امکان تقلب و ریسک در عیار و وزن آن وجود دارد.
سرمایهگذاری در بازار سرمایه:
منظور از بازار سرمایه، همان سهام و بورس است که از جمله بهترین سرمایهگذاری در دوران تورم به شمار میرود. در چند سال اخیر به دلایل زیر سرمایهگذاری در این بازار با سوددهی بالایی همراه بود.
- افزایش نرخ ارز
- حمایتهای دولت
- ارائه عرضه اولیه
- واگذاری و فروش سهامهای دولتی به بازار
بازار بورس ایران در سال 1398 و ابتدای سال 99 دارای رکودی بینظیر و بازدهی فوقالعادهای بود که رشد بسیار چشمگیری داشت. افزایش نرخ ارز نیز در جذب نقدینگیهای مردم در بازار سهام تأثیر زیادی داشت. در اواخر سال 1399 و 1400 این جریان ادامه خوبی نداشت و به سمت سراشیبی و رکود تغییر مسیر داد. به دنبال این رکود بسیاری از سرمایهگذاران پولهای خود را از این بازار خارج کردند.
مزایای سرمایهگذاری در بازار بورس:
- برای سرمایهگذاری در بازار بورس نیاز به سرمایه زیاد و سنگینی ندارید.
- امکان نقدینگی بالایی دارد.
- شفافیت سرمایهگذاری بالاست
- از سرمایه میتوان در برابر نوسانات محافظت کرد.
- در صوت افزایش قیمتها به راحتی قابل خرید و فروش است.
- امکان پرداخت سود نقدی به سهامداران پس از برگزاری مجمع وجود دارد.
- سود سهام معاف از مالیات است.
معایب سرمایهگذاری در بازار سرمایه:
- ریسک بسیار بالایی دارد.
- نیازمند به اطلاعات، علم و دانش کافی از بازار بورس و جریانهای فعال داخلی است.
سرمایهگذاری در اوراق قرضه:
اسناد خزانه و اوراق مشارکت دولت و اوراق قرضه، سهام دولتی هستند که سرمایهگذاری کمتری در آنها صورت میگیرد و ریسک بسیار پایینتری دارند.
مزایای سرمایهگذاری در اوراق قرضه:
- سود تضمینشده دارد.
- سود اوراق قرضه از سپردههای بانکی بیشتر است.
سرمایهگذاری در صندوق طلا:
کسانی که میخواهند طلا داشته باشند اما پول کافی برای خرید سکه یا قطعات طلا را ندارند و یا کسانی که توان خرید طلا را دارند اما نگران نگهداری آن هستند میتوانند در صندوق سرمایهگذاری طلا برنامهریزی کنند این صندوق بهترین گزینه برای افرادی است که میخواهند برای طلا طرح گذاری کنم صندوق بافتنی برای اوراق مشتقه طلاست و افراد با هر مبلغی میتوانند چند گرم طلا خریده و در این صندوق سرمایهگذاری نمایند.
بهترین سرمایهگذاری در سال 1400:
در سال ۱۴۰۰ نیز استراتژی سرمایهگذاری تفاوت چندانی با سالهای گذشته ندارد، اما نکتهای که لازم است بدانید این است که در سال ۱۴۰۰ دیگر روشهای سنتی سرمایهگذاری، چندان پاسخگوی تورم نیست و باید به دنبال روشهای دیگر سرمایهگذاری باشید.
هنوز برخی سرمایهگذاری در زمینهٔ سکه و طلا را ترجیح میدهند که به خاطر در معرض خطر سرقت بودن چندان روش مناسبی نیست.
سرمایهگذاری در بازار سهام نیز به دلیل عدم دانش ممکن است با شکست مواجه شود.
برخی نیز به سرمایهگذاری در بانک و سپردههای بلندمدت و کوتاهمدت علاقهمند هستند که حسابهای بانکی نیز به خاطر سود حداقلهای پاسخگویی تورم نیست.
بهترین روش سرمایهگذاری در سال ۱۴۰۰ صندوقهای سرمایهگذاری هستند. سرمایهگذاری در این صندوقها چون نوعی سرمایهگذاری غیرمستقیم است باعث حفظ ارزش پول درگذر زمان و در برابر تورم میشود
ضمن آنکه در بازه زمانی ۳ تا ۵ سال بهترین بازدهی را در میان سایر گزینهها دارد.
تحریم و اثرات آن بر سرمایهگذاری:
تحریم به معنای محروم کردن کشور از تبادل کالا، خدمات و غیره با کشورهای دیگر است. تحریم اقتصادی مخربترین نوع تحریم است که مبادلات اقتصادی کشور با جهانبین الملل را تحت تأثیر قرار میدهد.
کشورهایی که در تحریم اقتصادی هستند مشکلات تبادل مشکلات زیادی درزمینه اقتصادی دارند از جمله تبادل داده و انرژی کمکهای انسانی و غیره که آثار مستقیم و غیرمستقیم زیادی به بدنه اقتصاد کشور وارد میکند.
بهترین سرمایهگذاری در زمان تحریم:
کسانی که به دنبال سرمایهگذاری متناسب با نوسانات اقتصادی و شرایط تحریم هستند باید به دنبال فرصتی باشند که این شرایط را داشته باشد:
فرصتهای سرمایهگذاری با ریسک و آسیب کمتر را دنبال کنند.
درزمینهٔای سرمایهگذاری کنند که ضمن حفظ قدرت خریدبازدهی مناسبی داشته باشد.
موسسه مشاوران شما را به خواندن مقاله پیگیری و استعلام کد اقتصادی دعوت می نماید.
دیدگاه شما