کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟


ترید در تایم فریم یک دقیقه

iranfxopen آموزش حرفه ای فارکس

تايم فريم هاي چندگانه. در کدام تايم فريم بايد معامله کرد ؟

يکي از دلايلي که موجب مي شود تريدرها به اندازه اي که بايد موفق نباشند اين است که معمولا تايم فريمي را براي معاملاتشان انتخاب کرده اند که مناسبشان نيست . تريدرهاي تازه کار زود مي خواهند پولدار شوند به همين دليل سراغ تايم فريم هاي کوچک مثل يک دقيقه يا پنج دقيقه مي روند . در نهايت سرخورده مي شوند زيرا با تايم فريم نامناسبي کار خود را آغاز کرده اند . تايم فريم يکساعته مناسبتر است . زيرا طولاني تر است اما نه به اندازه اي که حوصله مان سر برود و تعداد سيگنالها هم کافي به نظر مي رسند . در اين تايم فريم فرصت کافي براي تحليل بازار را داريم و اصلا احساس دستپاچگي نمي کنيم .

از طرف ديگر دوستي هم داريم که اين تايم فريم در نظرش خيلي طولاني است و به قول خودش قبل از اينکه بتواند معامله اي کند مرده و پوسيده است ! تايم فريم ده دقيقه براي او مناسب است و احساس مي کند فرصت کافي براي تحليل را دارد .
دوست ديگري نمي تواند در تايم فريم يک ساعته معامله کند . زيرا به نظرش خيلي سريع مي آيد . و فقط با تايم فريمهاي هفتگي و ماهانه کار مي کند .
خب ، چه تايم فريم براي شما مناسب است ؟ تايم فريمي که در ان مي توانيد را حت کار کنيد .
در معامله کردن به اندازه کافي تحت فشار هستيد ( به خاطر اينکه پاي پول واقعي در ميان است ) ، پس حداقل نبايد اجازه بدهيد که چيزهاي ديگر مثل تايم فريم نامناسب شما را تحت فشار بگذارند . در هر تايم فريمي بايد فرصت کافي براي تحليل داشته باشيد تا احساس سردرگمي و گيجي نکنيد .

تايم فريمها در تريد معمولا به سه دسته اصلي طبقه بندي مي شوند :
1- بلند مدت
2- کوتاه مدت يا سوئينگ
3- روزانه


تقسيم بندي تايم فريمها کداميک بهتر است ؟

به خصوصيات شما بستگي دارد .
تقسيم بندي زير را می توان انجام داد . ( به شکل زير دقت کنيد )

اين شما هستيد که بايد تصميم بگيريد کدام تايم فريم برايتان مناسب است .
همچنين بايد راجع به ميزان پولي که مي خواهيد در اين راه سرمايه گذاري کنيد ، تصميم بگيريد . تايم فريم هاي کوتاهتر امکان استفاده از مارجين و استاپ لاس هاي کوچکتري را فراهم مي کند . تايم فريمهاي بزرگ نياز به حساب بزرگ دارند تا شما بتوانيد حرکتهاي بزرگ را تحمل کرده و کال مارجين نشويد .
وقتي راجع به تايم فريم کاري خود تصميم گرفتيد ، مي توانيد سراغ تايم کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ فريمهاي چندگانه براي تحليل بازار برويد .


بخرم يا بفروشم ؟

با نگاه کردن به جفت ارزها در تايم فريم هاي مختلف ، حتما متوجه شده ايد که بازار به هر سمتي مي تواند حرکت کند . يک ميانگين متحرک ممکن است در نمودار هفتگي سيگنال خريد و در نمودار روزانه سيگنال فروش بدهد . و ممکن است که در نمودار ساعتي سيگنال خريد و در نمودار ده قيقه سيگنال فروش بدهد . بالاخره چه بايد کنيم ؟!
بياييد با هم بازي " بخر يا بفروش " را انجام بدهيم . قواني ن بازي ساده است . به يک نمودار نگاه مي کنيد و تصميم مي گيريد بخريد يا بفروشيد . ساده است ، نه ؟


نمودار پنج دقيقه

شکل زير نمودار پنج دقيقه اي EUR/USD را نشان مي دهد . حرکت بازار به نظر صعودي است و از آنجاييکه خط مقاومت قبلي خود را هم شکسته است ، به نظر مي رسد که بهترين موقع براي خريد است .


اشتباه کرديد . ببينيد که بعد از آن چه اتفاقي افتاده است . قيمت بعد از کمي بالا رفتن به شدت سقوط کرده است . خيلي بد شد .


تايم فريم شصت دقيقه

حال همان نمودار را و در همان موقعيت ولي در تايم فريم شصت دقيقه بررسي مي کنيم .
همانطور که مي بينيد قيمت کانال نزولي خود را شکسته که به مفهوم بازار صعودي است . بالاي ميانگين متحرک قرار گرفته که اين هم دليلي براي صعودي بودن بازار است .
همه چيز حکايت از صعودي بودن بازار دارد ، پس مي خريم .

اين بار هم اشتباه کرديد !

تايم فريم چهار ساعته

بسيار خب ، اکنون به تايم فريم بالاتر مي رويم . در شکل زير همان موقعيت را در تايم فريم چهار ساعته مشاهده مي کنيد .
در شکل يک کانال نزولي مشاهده ميشود . ج ف ت ارز به خط بالايي کانال برخورد کرده ولي هنوز در کانال نزولي قرار دارد . حرکت بالاي ميانگين متحرک است که البته گواهي از صعودي بودن بازار مي دهد ولي کانال حکايت از نزولي بودن دارد هر چند که حرکت پيرامون خط بالايي کانال در حال انجام است .

نگاه کنيد که چه اتفاقي مي افتد . قيمت بعد از برخورد به خط روند بالايي شروع به سقوط مي کند .

نمودار روزانه
بياييد نگاهي به نمودار روزانه بيندازيم .
حرکت بازار به وضوح نزولي است . قيمت پايين ميانگين متحرک و در يک کانال نزولي در حال پيشروي است . در اين نمودار روند به روشني قابل تشخيص است . آخرين شمع هم بعد از برخورد به خط بالايي کانال به پايين برگشته است . بازار با تمام شواهد نزولي است . حال ببينيم چه اتفاقي مي افتد .

روند نزولي ادامه پيدا مي کند .

آیا استفاده از چند تایم فریم را برای تحلیل و تصمیم گیری صحیح می دانید؟

دو دیدگاه وجود دارد :

1- تمرکز روی یک تایم فریم و تصمیم گیری ورود و خروج بر اساس آن (اگر در H1 شرایط A,B,C. برقرار بود می خرم یا می فروشم - البته منافاتی با بررسی سایر تایم ها ندارد اما سایر تایم فریم ها نباید روی تصمیم گیری نهایی تاثیر قابل توجهی بگذارند)

2-تصمیم گیری ورود و خروج بر اساس چند تایم فریم (یعنی مثلا در H1 فلان شرایط برقرار باشد ، در M5 بهمان شرایط و. تا وارد یا خارج بشوم)

تاريخ و ساعت نمودارها ی فوق يکسان بود . تنها تفاوت انها در تايم فريمهاي متفاوتشان بود . حال مي توانيد اهميت تايم فريمهاي چندگانه را درک کنيد ؟

وقتي ما فقط به نمودار پانزده دقيقه نگاه کنيم ، نمي توانيم دليل ادامه روند يا بازگشت آن را بفهميم . به ذهنمان خطور نمي کند که نگاهي به تايم فريمهاي بالاتر بيندازيم . زمانيکه بازار به روند خود ادامه مي دهد يا از آن برمي گردد ، معمولا به يک خط حمايت يا مقاومت در تايم فريم بزرگتر برخورد کرده است .

تريد کردن با استفاده از چندين تايم فريم ، موقعيت هاي بهتري را براي ما فراهم مي کند .

مبتدي ها معمولا بدون در نظر گرفتن تايم فريمهاي ديگر تنها به يک تايم فريم بسنده مي کنند و انديکاتورهاي خود را روي ان اعمال مي کنند . در صورتيکه با در نظر داشتن تايم فريم هاي ديگر ، ديد بهتري نسبت به روند مي توان داشت .

به جاي اينکه خيلي به بازار نزديک شويد ، بهتر است کمي هم از دور به آن نگاه کنيد .
يک تايم فريم انتخاب کنيد . پس از آن براي تشخيص روند و گرفتن تصميم خريد يا فروش با تايم فريم بالاتر برويد . بعد از گرفتن تصميم براي قرار دادن نقاط ورود و خروج به تايم فريم خود بازگرديد . با اين کار لبه محکم تري نسبت به کساني که تنها از يک تايم فريم استفاده مي کنند ، خواهيد داشت .

البته محدوديت هايي براي استفاده از چندين تايم فريم وجود دارد . شما که نمي خواهيد يک صفحه پر از نمودار داشته باشيد که هريک چيز متفاوتي بگويد . استفاده از دو يا سه ( نه بيشتر) تايم فريم مناسب است . زيرا بيشتر از آن باعث گيجي و سردرگمي شما مي شود .

ما از سه تايم فريم براي تشخيص روند استفاده مي کنيم .

شما هم مي توانيد از دسته بندي هاي زير ، يکي را برگزينيد :

  • 1 دقيقه ، 5 دقيقه و 30 دقيقه
  • 5 دقيقه ، کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ 30 دقيقه و 4 ساعت
  • 15 دقيقه ، 1 ساعت و 4 ساعت
  • 1 ساعت ، 4 ساعت و روزانه
  • 4 ساعت ، روزانه و هفتگي و به همين ترتيب .

فقط موقع تصميم گيري در نظر داشته باشيد بين تايم فريمها تفاوت کافي وجود داشته باشد .اگر تايم فريم ها خيلي نزديک به هم انتخاب شوند ، قادر به تشخيص کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ تفاوتها نيستيد بنابراين کار کردن با آنها بيهوده خواهد بود .



دسته بندی معامله گران

در جدول زیر دسته بندی معامله گران و تایم فریم های مورد استفاده آنان را ملاحضه می کنید.

در جدول زیر زمان نگهداری پوزیشن ها بوسیله معامله گران مختلف و ترکیب سایر تایم فریم های مورد استفاده هر گروه را ملاحضه می کنید. به کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ طور مثال این جدول نشان می دهد که تریدرهایی که آنان را اسکالپر می خوانیم از تایم فریمهای M1 و M5 و M15 استفاده می کنند و مدت زمانی که پوزیشن خود را باز نگه می دارند در حد چند ثانیه تا دقیقه می باشد.

خلاصه

  1. در ابتدا بايد تايم فريم مناسب خودتان را تشخيص بدهيد .
  2. پس از انتخاب تايم فريم براي تشخيص روند و گرفتن تصميم خريد يا فروش با تايم فريم بالاتر برويد . بعد از گرفتن تصميم براي قرار دادن نقاط ورود و خروج به تايم فريم خود بازگرديد .
  3. اين کار لبه قابل اعتماد تري را به نسبت کساني که تنها از يک تايم فريم استفاده مي کنند در اختيارتان خواهد گذاشت .
  4. نگاه کردن به چندين تايم فريم در هنگام معامله را به صورت يک عادت براي خود دربياوريد .
  5. تعداد تايم فريمها نبايد بيش از اندازه باشد . زيرا موجب سردرگمي تان مي شود .
  6. به دو يا سه تايم فريم بسنده کنيد . در غير اين صورت قرباني مي شويد .
  7. دوباره تکرار مي کنم . بيش از حد به بازار نزديک شدن هم خوب نيست . بهتر است از دور هم نگاهي به آن بيندازيد . ( تايم فريم بزرگتر )
  8. به تايم فريم بزرگتر براي تشخيص روند نگاه کنيد و براي ورود و خروج به معامله از تايم فريم کوچکتر استفاده کنيد .

بروکر FXOpen اقدام به تغییر فرم های افتتاح حساب خود کرده است.
21 خرداد 1389

از این تاریخ امکان استفاده از نرم افزار MetaTrader 4 MultiTerminal در Forex4You بوجود آمده است.
13 خرداد 1389

کلیه آموزش های بروکر آلپاری بروز شد.
19 اردیبهشت 1389

به دلیل تغییراتی که آلپاری در قسمت کابینت حساب و همچنین افتتاح حساب ایجاد کرده است. کلیه آموزش های آلپاری مجددا در دست آماده سازی است.
13 اردیبهشت 1389

معاملات اسکالپینگ چیست و چگونه انجام می‌شود؟

اسکالپ چیست

امروز در این مقاله قصد داریم در مورد یکی از انواع معروف در ترید، یعنی اسکالپینگ بپردازیم. ابتدا بررسی خواهیم کرد که اسکالپینگ چیست و چگونه کار می‌کند، سپس در مورد مزایا و معایب آن و نیز انواع آن صحبت خواهیم کرد. اسکالپینگ در بازارهای مالی مختلف از جمله فارکس کاربرد دارد، شما می‌توانید با شرکت در دوره آموزش فارکس در مشهد پارسیان بورس، بر انواع روش‌های تحلیل در این کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ بازار مسلط شوید، اما امروز قصد داریم به صورت اختصاصی به اسکالپینگ بپردازیم.

تا پایان این مقاله از پارسیان بورس همراه ما باشید تا با این شیوه معاملاتی آشنا شوید.

اسکالپینگ چیست؟

اگر تاکنون به ترید پرداخته‌اید و علاقه‌مند به آن می‌باشید، حتماً به واژه‌ی اسکالپینگ یا اسکالپ برخورد کرده‌اید. اسکالپینگ، نوعی استراتژی یا شیوه‌ی معاملاتی می‌باشد که معامله‌گر یا تریدر به دریافت سودهای کوچک نیز راضی می‌باشد. به عبارتی دیگر، در این استراتژی، معامله‌گر سعی می‌کند در تایم فریم های کوچک، تعداد معاملات زیاد با سود های اندکی بدست آورد تا با انباشت این سود های کم، مقدار زیادی سود بدست آورد.

در بازار های مالی مختلف مثل فارکس، به این گونه افراد به اصطلاح اسکالپر گفته می‌شود. لازم به ذکر است که یک اسکالپر، باید توانایی و مهارت زیادی داشته باشد تا بتواند به چنین سود هایی برسد. در صورتی که معامله گر از داشتن چنین توانایی و قابلیتی محروم باشد، مطمئناً دچار ضرر های هنگفتی می‌شود.

البته که در استراتژی اسکالپینگ، معامله گر باید زمان مناسب و کافی برای انجام چنین کاری را داشته باشد. زیرا وی باید نمودار ها را بررسی کرده و ارزیابی خود را از بازار های مالی، به اتمام برساند. معمولاً افرادی که دارای علاقه و هیجان به بررسی نمودار ها می‌باشند، در چنین راهی قرار می‌گیرند. همچنین توانایی اخذ تصمیم سریع در لحظه نیز از دیگر توانایی های مورد نیاز برای یک اسکالپر می‌باشد.

آموزش استراتژی اسکالپ

استراتژی اسکالپینگ چگونه کار می کند؟

به صورت دقیق نمی توان گفت که استراتژی اسکالپینگ چه زمانی به کار می آید. معمولاً نمودارهای قیمتی پس از به اتمام رساندن فاز تجمیع یا Accumulation یا به حرکت خود ادامه می‌دهند یا اینکه متوقف می‌شوند. در چنین حالتی معمولاً اسکالپر ها با بررسی دقیق نمودار و تخمین زمان مناسب، وارد معامله می‌شوند.

نکته‌ی جالبی که در معاملات اسکالپ وجود دارد، مقدار سود کم آن کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ می‌باشد. معمولاً تریدرهای بلندمدت، به سودهایی مانند 50 درصد یا کمتر راضی می‌باشند. در حالی که در معاملات اسکالپینگ، این مقدار بسیار کمتر می‌باشد و تا حدودی با مقدار حد ضرر برابر است.

نکته‌ی جالب دیگری که در معاملات اسکالپینگ به چشم می‌خورد، عدم قرار دادن حد ضرر می‌باشد. اگر در اسکالپ حرفه ای و با تجربه شوید، متوجه می‌شوید که قرار دادن حد ضرر، می‌تواند به پشیمانی تریدر منجر شود. زیرا در معاملات اسکالپ، معمولاً نمودار قیمتی تا حد ضرر حرکت کرده و سپس راه صعودی در پیش می گیرد.

اگر در اینگونه از معاملات به تجربه‌ی بالایی برسید، متوجه می‌شوید که چه زمانی باید حد ضرر خود را فعال و از معامله خارج شوید. قرار دادن حد ضرر علاوه بر پشیمانی تریدر، منجر به از دست دادن موقعیت مناسب ورود می‌شود. زیرا قیمت نوسان زیادی در بازه‌ی زمانی کوتاه مدت می کند.

نقش پرایس اکشن در ارزدیجیتال چیست؟

واژگان تحلیل تکنیکال

پرایس اکشن Price Action Trading یا مختصر شده PAT عبارتست از اینکه تریدر تمام تصمیمات خود در مورد ترید را فقط بر اساس نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و …) اخذ می نماید.

این بدین معنا است که هیچگونه اندیکاتور تاخیری مانند مووینگ اوریج ها برای تعیین سطوح دینامیک حمایت و مقاومت استفاده نمی شود.(سطوح حمایت و مقاومت به دو دسته استایک و دینامیک تقسیم می شود. در سطوح استایک برای تعیین حمایت و مقاومت از خطهای افقی استفاده می شود که در نتیجه نسبت به زمان ثابت است اما در سطوح دینامیک مقادیر حمایت و مقاومت نسبت به زمان تغییر می نماید مانند موینگ اوریج ها که یکی از کاربرد های انها استفاده از آنها بعنوان سطوح حمایت و مقاومت می باشد.)

در تمام بازار های مالی اطلاعات قیمت بر اساس پریود هائی از زمان ترسیم می شود. بدین ترتیب انواع نمودار قیمت بر اساس تایم فریم یک دقیفه تا ماهانه قابل دسترسی می باشد.

نمودار قیمت بازتابی از تمامی انتظارات بازیگران بازار اعم از بانکها، موسسات سرمایه گذاری، سرمایه گزارن خرد و حتی اکسپرتهای کامپیوتری (روباتهای معامله گر) در پریود زمانی مشخص (یک دقیقه، یکساعته و …) را نشان می دهد و این انتظارات این معامله گران در قالب نمودار و حرکت قیمت به بازار تجسم می بخشد.

در واقع میتوان اینگونه عنوان کرد که حرکت قیمت (Price Action) چیزی نیست جز تجسم و عینیت یافتن انتظارت بازیگران آن بازار.

اعلام اطلاعات اقتصادی دوره ائی مانند اعلام شاخصها، تغییر و تحولات سیاسی و رخدادن حوادث طبیعی مانند سیل، جنگ، زلزله و…، گرچه مانند کاتالیزو حرکت قیمت را تسریع می کند اما برای اینکه در بازار تریدر موفقی باشید نیاز به تحلیل آنها ندارید. که البته دلیل آن بسیار واضح است زیرا اینگونه رخداد ها در نهایت بر روی قیمت تاثیر گذار خواهند بود.

از آنجائیکه نمودار قیمت بازتابی از تمام متغیرهای تاثیر گذار بر حرکت قیمت در پریود زمانی داده شده می باشد، استفاده از اندیکاتور های تاخیری مانند استوکاستیک، مکدی،آر اس آی و … فقط از دست دادن زمان خواهد بود.

حرکت قیمت (Price Action) تمام سیگنالهائی را که شما برای داشتن یک سیستم موفق و سود ده نیاز دارید ، به شما خواهد داد. این سیگنالها توسط استراتژی های ترید پرایس اکش صادر می شوند و به تریدر تصویری از حرکت قیمت (آنچه تا کنون رخ داده است) و کمک به پیش بینی آینده قیمت با دقت بالا می نماید.

چارت ساده در برابر چارت شلوغ مملو از اندیکاتور

برای نشان دادن تفاوت بین چارت ساده پرایس اکشنی و چارتی که تعدادی از محبوب ترین اندیکاتور ها بر روی آن قرار دارد، دو چارت زیر بعنوان مثال در نظر بگیرید. در چارت اولی هیچ اندیکاتوری وجود ندارد و پرایس اکشن خالص است. و در چارت پائینی اندیکاتور های استوکاستیک، MACD، ADX و بالینگر باند قرار دارد.

پرایس اکشن

z2

نکته حائز اهمیت اینکه: چارتی که دارای تعداد بیشتری اندیکاتور باشد، با اشغال بخشی از چارت سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت شده و این باعث می شود توجه تریدر به حرکت خالص قیمت کمتر شود. بنابراین نه تنها فضای کمتری از صفحه مانیتور شما به حرکت قیمت اختصاص می یابد بلکه توجه شما آنطور که باید و شاید بطور کامل بر روح چگونگی حرکت قیمت متمرکز نمی شود.

اگر به هر دو چارت با دقت نگاه کرده و بخواهید یکی را برای تحلیل و ترید آسانتر انتخاب کنید، کدام را انتخاب خواهید کرد؟

تمام اندیکاتور های چارت پائینی و در حقیقت تمامی اندیکاتور ها بر پایه حرکت قیمت قرار دارند. به عبارت دیگر هر با که تریدر اندیکاتور جدیدی به چارت خود اضافه می کند،یک متغییر جدید به مجموعه متغییر های خود اضافه کرده است که علاوه بر آنکه سبب تحلیل و پیش بینی بهتر قیمت نخواهد شد بلکه سردرگمی بیشتر تریدر را نیز به همراه خواهد داشت.

مثالهائی از استراتژیهای پرایس اکشنی مورد علاقه من

توجه داشته باشد که چارت زیر به گونه ای کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ انتخاب شده که سیگنالهای اشتباه (fail) نیز در آن وجود دارد. زیرا قرار بر این نیست که استراتژی تمام موقعیت های بازار را درست پیش بینی کند. و صدور سیگنالهای اشتباه ، توسط بهترین استراتژی ها نیز اجتناب ناپزیر است. بنابراین هدف من در نظر گرفتن مطمئن ترین و واقعی ترین حالت است.

پرایس اکشن

چگونه روند بازار را تشخیص دهیم

یکی از اولین مراحل یاد گیری ترید با پرایس اکشن عبارتست از تشخیص بازار روند دار از بازار رنج. استراتژی تعقیب روند یکی از استراتژی هائی است که بیشترین احتمال موفقیت را دارا می باشد. و اگر بخواهید از این بازار پول بیرون بکشید، مجبور هستید آنرا بخوبی فرا بگیرید.

نمودار زیر نشان می دهد که چگونه از حرکت مارکت برای تعیین روند استفاده می کنیم.

مارکت را صعودی می نامیم اگر همواره های High های بالاتر و Low های بالاتر تشکیل شود. (HH,Hl) و مارکت نزولی خوانده می شود اگر High های پایین تر و Low های پائئن تری در آن تشکیل شود (LH,LL) .

در تصویر زیر بخوبی روند صعودی ملاحظه میگردد.

پرایس اکشن

در تصویر زیر نیز روند نزولی در بازار (High های پایین تر و Low های پایین تر) بخوبی مشخص است.

z5

بازار روند دار در مقابل بازار رنج

همانگونه که قبلآ کفته شد، پرایس اکشن یا ترید بر مبنای آنالیز پرایس اکشن، عبارتست از آنالیز حرکت قیمت بر حسب زمان.

نتیجه حاصل از این آنالیز به ما خواهد گفت که آیا بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.

پس با یک انالیز ساده پرایس اکشن می توان فهمید بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.

با مثالهای بالا نشان دادیم که چگونه می توان فهمید بازار در حالت روند دار قرار دارد. حال خیلی ساده بازاری که داری روند نباشد (یعنی قانون HH,HL در روند صعودی و قانون LH,LL در روند نزولی در ان صدق نکند) بازار بدون روند و یا همام بازار رنج خواهد بود.

در نمودار دقت کنید که چگونه ناحیه رنج پرایس اکشنی، مابین سطوح حمایت و مقاومت در حال نوسان است. در این ناحیه قانون HH,HL و نیز قانون LH,LL وجود ندارد و ما در یک ناحیه رنج قرار داریم.

مثال زیر نشان می دهد که چگونه بازار از یک ناحیه رنج به یک ناحیه با ترند صعودی وارد می شود.

z6

با استراتژی های ترید پرایس اکشنی چگونه در بازار ترید کنیم

حال می خواهیم ببینیم چگونه میتوان با استفاده از پرایس اکشن در فارکس ترید کرد.

همانگونه که بارها تکرار شده است، طبیعت بازیگران بازار و نخوه واکنش آنها به متغیر های کلان اقتصادی، باعث می شود که حرکت قیمت در الگوهای مشخصی تمایل به تکرار خودش داشته باشد.

این الگوها به نام استراتژی های ترید پرایس اکشن شناخته می شوند.که هر استراتژی به روشهای مختلفی استفاده می شود.

این الگوهای برگشت قیمت یا حرکت قیمت نمایانگر هیجانات بازار هستند که ممکن است معرف ادامه دار بودن روند و یا تغییر جهت ان می باشند. به زبان عامیانه، با یادگیری الگو های لحظهائی پرایس اکشن، میتوانید به همراه قیمت به مکان بعدی که قیمت به آنجا حرکت خواهد کرد بروید.

اولین چیزی که در پرایس اکشن میبایست بیاموزید آنست که از شر هر چیز زائد بر روی چارت خود از جمل هر گونه اندیکاتور، اکسپرت و … خلاص شوید و تنها میله های قیمت را بر روی نمودار خود داشته باشید.

من ترجیح می دهم از نموارر های کندل استیک استفاده کنم زیرا احساس می کنم کندل استیک ها اطلاعات بازار را بطور دینامیکی و موثر بر روی نمودار منتقل می کنند.

به نظر من چارت های سیاه و سفید (همانگونه که در شکل زیر نشان داده شده اند) بهترین هستند .

پس از آنکه تمام اندیکاتور ها و متغییر های غیر ضروری را از روی چارت خود پاک کردید، میتوانید شروع به ترسیم سطوح کلیدی نموده و سپس در به دنبال یافتن الگوهای پرایس اکشن در نمودار خود بگردید.

در تصویر زیر مثالهائی از سطوح کلیدی حمایت و مقاومت در این نمودار ترسیم شده است.

پرایس اکشن

چگونه با استفاده از تلاقی نقاط در پرایس اکشن معامله کنیم.

مرجل مهم بعدی در ترید فارکس با استفاده از پرایش اکشن عبارتست از ترسم سطوح کلیدی نمودار و جستجوی برای یافتن نقاط متلاقی جهت استفاده از آنها برای ترید.

در نمودار زیر به وضوح یک سطح حمایت و ریتریس فیبوناچی ۵۰% و پین بار در جفت ارز USDJPY ، در یک نقطه با یکدیگر متلاقی شده اند. این تلاقی سه گانه باعث شده تا قیمت به مقدار زیادی به سمت بالا صعود کند.

پرایس اکشن

تمام متغییر های اقتصادی باعث حرکت قیمت می شوندکه در نمودار قیمت به راحتی دیده می شوند. بنابراین تاثیری که اخبار فاندامنتال بر روی قیمت می گذارند (اعلام شاخصهای اقتصادی دوره ای، حوادث و تحولات سیاسی و حوادث غیر مترقبه مانند جنگ و بلایای طبیعی) تاثیر خود کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ بر حرکت قیمت نشان داده و براحتی توسط نمدار قیمت قابل مشاهده است.

بنابراین بجای تجزیه و تحلیل میلیون ها متغییر اقتصادی در هر روز (که البته اگر تعدای زیادی تریدر با هم تلاش کنند باز هم غیر ممکن است) شما کافیست پرایس اکشن را یاد بگیرید.زیرا این روش معامله شما را قادر می سازد تا بازار را تجزیه و تحلیل کرده و با استفاده از تمام متغییر های بازار خیلی ساده با استفاده از پرایس اکشن نسبت به انجام معامله خود اقدام نمائید. زیرا تمام این متغییر ها نمودار حرکت قیمت لحاظ شده اند.

نکته آخر

امیدوارم این مقدمه که در مورد ترید با پرایس اکشن گفته شد، به روشن کردن این مسیر به شما کمک کرده باشد.

اصلآ مهم نیست که شما با چه سیستم و استراتژی به ترید می پردارید. درک مبانی پرایس اکشن می تواند از شما یک تریدر بهتری بسارد.

اگر شما نیر مانند من سادگی را دوست دارید و می خواهید یک تریدری باشید که صرفآ با پرایس اکشن ترید می کند، پس در قدم اول تمام متغییر های غیر ضروری را را از روی کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ چارت خود پاک کنید.

ترید در تایم فریم یک دقیقه

ترید در تایم فریم یک دقیقه

ترید در تایم فریم یک دقیقه

ترید در تایم فریم یک دقیقه

برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید

برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید

برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید

برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید

ورود


کد تایید *

ترید در تایم فریم یک دقیقه

⭐️ کلی آموزش رایگان تو اینستاگرام برات گذاشتم .

وبلاگ

تحلیل تکنیکال مملو است از مفاهیم مختلفی که تسلط بر آن‌ها لازمه تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال توانمند است. یکی از مفاهیم ابتدایی که در این حوزه مطرح می‌شود، بحث تایم فریم است. زمانی که به دنبال بررسی تغییرات قیمت دارایی در یک بازه زمانی خاص هستیم، بحث تایم فریم به میان می‌آید. نمودارهای کندل استیک به عنوان یکی از مشهورترین نمودارها در تحلیل تکنیکال صرفاً قیمت باز، بسته شدن و همچنین کمترین و بیشترین قیمت یک دارایی را در طول روز معاملاتی نشان می‌دهد. اما گاهی اوقات ما به دنبال آن هستیم که تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی به طور پیوسته مورد بررسی قرار دهیم. در اینجا باید از نمودارهای دیگری استفاده کرد و به کمک تایم فریم بازه زمانی مورد نظر را روی نمودار تعیین نمود. اگر می‌خواهید بدانید که تایم فریم چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد، در ادامه با ما همراه باشید.

فهرست عناوین مقاله

عبارت Time Frame در زبان فارسی به بازه زمانی ترجمه می‌شود؛ اما بین معامله‌گران در بازارهای مالی همان اصطلاح تایم فریم مرسوم شده است. وقتی صحبت از نمودار قیمت یک سهم یا دارایی دیگر به میان می‌آید، به طور ناخودآگاه باید مفهوم زمان نیز در نظر گرفته شود. این زمان می‌تواند در چند دقیقه تا چند ماه متغیر باشد. به این بازه زمانی که برای بررسی تغییرات قیمت یک دارایی کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ در نظر گرفته می‌شود، اصطلاحاً تایم فریم گفته می‌شود.

انتخاب بهترین بازه زمانی برای تحلیل تکنیکال و پیش‌بینی روند قیمت یک دارایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. معمولاً تایم فریم‌ها به سه دسته کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت تقسیم می‌شوند. با این وجود هر فرد باید متناسب با استراتژی معاملاتی خاص خودش و همچنین نوع بازی که در آن فعالیت می‌کند، تایم فریم مورد نظرش را انتخاب کند. در ادامه در خصوص انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال بحث می‌کنیم.

روانشناسی ثروت چیست

تا اینجا با مفهوم تایم فریم در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. حال نوبت به آن می‌رسد که انواع بازه‌های زمانی که در تحلیل‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد را مورد بررسی قرار دهیم.

تایم فریم‌های کوتاه‌مدت صرفاً مناسب تریدرهایی است که به طور دائمی در بازار فعالیت می‌کنند و زمان زیادی را در معامله‌گری سپری می‌کنند. نکته مهم در خصوص این دسته از تایم فریم‌ها آن است که به دلیل بازه زمانی کوتاهی که برای آن‌ها انتخاب می‌شود، جزئیات بیشتری از نمودار به نمایش در می‌آید. به همین دلیل می‌توان سیگنال‌های بیشتری از نمودار استخراج کرد؛ چراکه الگوهای تحلیل تکنیکال در این بازه زمانی بهتر قابل تشخیص است.

البته به تبع اینکه بازه زمانی در این شیوه محدود است، باید توجه داشته باشید که زمان کمی برای استخراج نکات مورد نظر در نمودار دارید. تایم فریم کوتاه مدت مناسب کسانی است که به دنبال نوسان گیری در بازار هستند.

تایم فریم‌های میان مدت معمولاً روی بازه‌های زمانی بین پانزده دقیقه تا یک روز تقسیم می‌شوند. معامله‌گرانی که از این نوع تایم فریم‌ها استفاده می‌کنند، نیاز به رصد دائمی بازار ندارند و می‌توانند با استفاده از تحلیل بنیادی در کنار اخبار اقتصادی پیرامون دارایی، اقدام به معامله در بازار کنند.

تایم فریم‌های بلندمدت از روزانه آغاز می‌شود تا ماهانه ادامه پیدا می‌کند. استفاده از این تایم فریم‌ها بیشتر مناسب معامله‌گرانی است که به دنبال تحلیل رفتار سهم در بلندمدت هستند. به این ترتیب می‌توان تصویری از عملکرد قیمتی آن به دست آورد. البته بسیاری از تحلیلگران بنیادی نیز نیم نگاهی به نمودار قیمت سهام در تایم فریم‌های بلندمدت می‌اندازند.

همان‌طور که اشاره کردیم عوامل متعددی در انتخاب تایم فریم معاملاتی برای هر فرد اثرگذار هستند که در اینجا به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم.

در بازار بورس ایران به دلیل محدودیت نوسان قیمت در طول یک روز، معمولاً استفاده از تایم فریم‌های کوتاه مدت چندان کارایی ندارد. بنابراین بهترین تایم فریم بورس ایران در میان‌مدت یا بلندمدت بسته به نوع استراتژی معاملاتی تعیین می‌شود. اما در مقابل در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال به دلیل آنکه بازار هیچ‌گونه دامنه نوسانی ندارد و همچنین نوسانات بسیار زیادی در کوتاه مدت در دارایی‌ها رخ می‌دهد، می‌توان از تایم فریم کوتاه مدت استفاده نمود. در واقع تایم فریم مناسب نوسان‌گیری در کوتاه‌مدت یا میان مدت تعیین می‌شود.

یکی از مهم‌ترین اصول در معامله‌گری در بازارهای مالی، بررسی کردن سطوح حمایت و مقاومت دارایی است. بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال باید به گونه‌ای انتخاب شود که این سطوح حمایتی یا مقاومتی با دقت بالایی تعیین شوند. در همین راستا، تایم فریم‌های کوتاه مدت احتمال خطا در خرید و فروش‌ها را افزایش می‌دهد ولی در مقابل هرچه بازه زمانی طولانی‌تر در نظر گرفته شود، درصد خطا به مراتب کاهش پیدا می‌کند.

الگوهای قیمتی که در نمودار قیمت یک دارایی تشکیل می‌شود، به عنوان فرصت‌های معاملاتی به شمار می‌روند که افراد برای ورود یا خروج از یک دارایی می‌توانند مورد استفاده قرار دهند. وقتی تایم فریم در تحلیل تکنیکال خیلی بزرگ در نظر گرفته می‌شود، باید زمان زیادی را به انتظار نشست تا الگوهای قیمتی در نمودار مشاهده شود. اما هرچه تایم فریم در بازه زمانی کوتاه‌تری انتخاب شود، به همان اندازه امکان مشاهده الگوهای قیمتی بیشتر می‌شود. در نتیجه فرصت‌های معاملاتی بیشتری پیش روی معامله‌گر قرار می‌گیرد. اما هیچ‌گاه این طور نیست که فرصت‌های معاملاتی بیشتر به معنی کسب سود بیشتر باشد. بلکه لازم است تا یک حالت بهینه‌ای بین تایم فریم و فرصت‌های معاملاتی بسته به روش تحلیل انتخاب شود.

اگر جزء کسانی هستید که ترید کردن را به عنوان جزئی از وجود خود به شمار می‌آورند و لحظه به لحظه با بازار زندگی می‌کنند، تایم فریم‌های کوتاه مدت می‌تواند گزینه مناسبی برای شما باشد. اما واقعیت این است که این شیوه ترید کردن دشواری‌های خاص خودش را دارد و افراد باید متحمل فشارهای عصبی زیادی شوند. ولی به هر ترتیب روحیه برخی از معامله‌گران با این شرایط سازگار است و می‌توانند از این شرایط سخت گلیم کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ خود را از آب بیرون بکشند. به همین دلیل حتماً باید روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی برای انتخاب تایم فریم مناسب در نظر گرفته شود.

برخی به عنوان نوسان گیر در بازار فعالیت می‌کنند و به همین دلیل نیاز دارند که هر لحظه در بازار حضور داشته باشند و افق زمانی معاملاتی خود را کوتاه مدت در نظر می‌گیرند. اما در مقابل کسانی نیز هستند که در نقش سرمایه‌گذار در بازار فعالیت می‌کنند و افق زمانی خود را طولانی مدت در نظر می‌گیرند. این افراد می‌توانند در تایم فریم‌های بلندمدت را در نظر بگیرند.

انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال برای هر فردی باید به صورت اختصاصی صورت بگیرد. اما با این وجود به تجربه ثابت شده است که نکات زیر در انتخاب تایم فریم باید در نظر گرفته شود:‌

یک بحث مهم دیگر درباره انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن مربوط به انتخاب تایم فریم مناسب با توجه به سبک‌های معاملاتی است. البته آنچه در ادامه ذکر می‌کنیم برای عموم تریدرها صادق نیست و ممکن است تریدری باشد که از تایم فریم‌های متفاوتی با آنچه اشاره می‌کنیم، استفاده کند. این مسئله به انتخاب استراتژی معاملاتی هر فرد بستگی دارد.

کسانی که شغل اول‌شان ترید کردن نیست و نمی‌توانند به صورت دائمی بازار را رصد کنند، از سبک معاملات پایان روز بهره می‌برند. در این روش از تایم فریم روزانه، هفتگی و ماهانه استفاد می‌شود تا دید بلندمدت روی نمودار قیمت حاصل شود.

معامله‌گران بنیادی نیز روی پارامترها و متغیرهای کلان مؤثر در بازار و دارایی‌ها متمرکز هستند. به همین دلیل خیلی در قید و بند نوسانات کوتاه‌مدت قرار نمی‌گیرند. بهترین تایم فریم برای معامله‌گران بنیادی، تایم فریم هفتگی و ماهانه است. البته زمانی که التهابات در بازار به اوج می‌رسد برای مدیریت ریسک به سراغ تایم فریم روزانه هم می‌روند.

معامله‌گرانی هستند که پوزیشن‌های معاملاتی خود را در کمتر از یک روز کاری در بازار می‌بندند. تحیل تکنیکال پایه و اساس ترید کردن این دسته از معامله‌گران است. تایم فریم یک دقیقه، پنج دقیقه، پانزده دقیقه، سی دقیقه و یک ساعت بهترین گزینه برای این گزوه از تریدرها است.

در طول یک روز دائما اخبار اقتصادی گوناگونی در بازار مخابره می‌شود. گاهی اوقات این اخبار به طور مستقیم به یک دارایی مربوط می‌شوند و در برخی مواقع نیز تأثیر غیر مستقیمی روی بازار دارند. تشخیص اخبار واقعی از دروغ و همچنین درک میزان اثرگذاری آن‌ها بر بازار در کوتاه مدت و بلندمدت کار فوق‌العاده دشواری است. تنهای عده معدودی از تریدرها در سراسر بازارهای مالی هستند که می‌توانند از این داده‌ها و خبرها اطلاعات مورد نظر خود را استخراج کنند. در این سبک معامله نیز از تایم فریم‌های یک دقیقه، پنج دقیقه و پانزده دقیقه استفاده می‌شود.

اسکالپرها کسانی هستند که دیوانه‌وار عاشق بازار هستند و تمام وقت خود را در بازار سپری می‌کنند. این دسته از معامله‌گران به ندرت از پشت سیستم بلند می‌شوند و هر لحظه چشم‌شان به صفحه مانیتور دوخته شده و بازار کدام تایم فریم برای ترید مناسب است؟ را رصد می‌کنند. این روش معامله‌گری چالش‌های روحی و روانی جدی را نیز برای افراد به دنبال دارد و تنها معامله‌گران حرفه‌ای که از لحظه لحظه حضورشان در بازار لذت می‌برند، از آن استفاده می‌کنند. تایم فریم‌های یک دقیقه و پنج دقیقه مهم‌ترین تایم فریم‌هایی است که اسکالپرها استفاده می‌کنند.

مقاله مرتبط: تحلیل تکنیکال چیست

در این مقاله بررسی کردیم که مفهوم تایم فریم چیست و چرا انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال باید نهایت دقت را در نظر گرفت. واقعیت این است که انتخاب بازه زمانی صحیح برای معامله‌گری نیاز به تجربه دارد. برای دستیابی به تجربه نیز باید زیر نظر افراد متخصص مدتی فعالیت نمایید تا به مهارت کافی دست پیدا کنید.

شما در جای درستی هستید اگر:

برای بهتر شدن باید قوی تر شد، برای شماره یک بودن باید بهترین شد. اگر هنوز بهترین نیستید پس هنوز مسیر یادگیری ادامه دارد. برای کسب سود در بازارهای مالی و سرمایه گذاری باید مسلح شویم، اینجا حرف اول با آموزش و تجربه است باید مسلح شویم به ابزارهایی برای حفظ و رشد سرمایه، بدون استفاده از ابزارهای نوین تحلیل و بررسی، ریسک از دست دادن سرمایه به خصوص در بازارهای بین المللی بسیار زیاد است و ورود به این بازارها نیازمند تجهیزات قوی و تسلط کافی است. دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته کلینیک سرمایه با معرفی ابزارهای نوین همچون فیبوناچی، الگوهای هارمونیک و ایچیموکو شما را برای درک صحیح تر و عملکرد بهتر در بازارهای مالی کمک می کند. . هدف کلینیک سرمایه از این دوره، آموزش تحلیل تکنیکال بصورت اصولی و دقیق به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای بررسی بازارهای مالی است.

در همین راستا کلینیک سرمایه دو دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته را با رویکرد جامع تمام بازارهای مالی آماده کرده است. در این دوره با ارائه مثال‌های فراوان مفهوم تایم فریم به طور کامل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با شرکت در این دوره‌ها هر آنچه برای تبدیل شدن به تحلیلگر تکنیکال نیاز دارید، در دسترس شما قرار می‌گیرد.

یافتن و ترید کردن نقاط تقاطع

در بازار همیشه به دنبال جمع آوری شواهد هستیم. شواهد را جمع آوری میکنیم تا بدانیم کفه ترازو به چه سویی (افزایش یا کاهش قیمت) سنگینی می کند. بنابراین در بازاری که تماما با احتمالات سر و کار داریم، یافتن شواهد بیشتر برای انجام معاملات بسیار ضروری است.

فرض کنید که یک خط روند صعودی بسیار مناسب در چارت مشاهده کرده ایم. به نظر میرسد فرصت مناسبی برای خرید باشد. اما ناگهان خاطرات بدی از معامله روی خطوط روندی که در گذشته انجام داده اید را به یاد می آورید. خطوط روندی که بسیار مناسب هم به نظر می رسیدند اما قیمت آنها را شکسته و جهتی در خلاف پوزیشن شما در پی گرفته اند.


در تصویر بالا یک خط روند نزولی در تایم فریم یک ساعته جفت ارز دلار/ین مشاهده می کنید. قیمت برای بار سوم به خط روند نزولی رسیده است. اما اگر بیشتر دقت کنیم، ناحیه دیگری را نیز مشاهده میکنیم که در گذشته حالت حمایتی داشته و اکنون می تواند نقش مقاومتی را ایفا کند.

اکنون قیمت در این نقطه هم به خط روند نزولی رسیده است و هم به ناحیه تبدیل سطح. بنابراین دو فشار فروش (ناشی از تفکرات تریدرهای متکی به خط روند و تریدرهای پولبکی) به قیمت وارد می شود و در ادامه باعث ریزش قیمت می گردد.


تصویر بالا تقریبا حالت معکوس مثال اول است. در تایم روزانه شاخص دلار یک خط روند صعودی را مشاهده می کنید. همچنین ناحیه تبدیل سطح نیز وجود دارد که با رنگ سبز مشخص شده است. در ادامه میبینیم که قیمت با قدرت زیادی به نقطه تقاطع بازگشت کرده و سپس با همان قدرت به سمت بالا جهش کرده است. شاید جالب باشد که بدانید این حرکت در زو ۸ نوامبر ۲۰۱۶ (روز انتخاب آمریکا) رخ داد. بنابراین بازار در اکثر مواقع تابع سطوح قیمتی خود می باشد. حتی اگر دلایل فاندامنتالی چیز دیگری را نشان دهند.

گاهی اوقات می توان از ترکیب دو خط روند نیز استفاده کرد تا به نقطه تقاطع برسیم. به عنوان مثال فرض کنید که قیمت یک خط روند صعودی را شکسته و اکنون در حال پولبک به خط روند می باشد. با استفاده از سقف هایی که حرکت نزولی منجر به شکست خط روند ایجاد کرده است، شاید بتوان خط روند نزولی را نیز بدست آورد. اکنون نقطه تقاطع این دو خط روند که شیب های متفاوتی دارند، می تواند محل مناسبی برای تریدر باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.