یک کندل یک الگو و یک اندیکاتور طلایی برای تحلیل تکنیکال اصولی
اقتصاد ایران: پیش از آنکه در خصوص کندل، الگو و اندیکاتور طلایی توضیح دهیم، ابتدا اجازه دهید تا با تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شویم. تحلیل تکنیکال یا همان Technical Analysis یکی از روشهای پیشبینی قیمت دارایهای مختلف بوده که در مقابل تحلیل بنیادین یا همان Fundamental قرار میگیرد. تریدرهایی که به سبک تکنیکال پایندند، معتقدند که هر آنچه که به آن نیاز دارند، در دل خود نمودارها قرار گرفته و با کمک ابزارها میتواند روند آتی قیمت را پیشبینی کرد. پیشبینی صحیح قیمت آنی به تریدر کمک میکند تا سود بیشتری را در مدت زمان کوتاهی کسب کند. اما برای پیشبینی صحیح، تریدر باید کندل، الگوها و ابزارها را به خوبی بشناسد. برای این کار، بهتر است نگاهی به آموزش فارکس بیندازید تا گام به گام با دورهی رایگان آموزش سرمایه گذاری جلو بروید.
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران ، پیش از آنکه در خصوص کندل، الگو و اندیکاتور طلایی توضیح دهیم، ابتدا اجازه دهید تا با تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شویم. تحلیل تکنیکال یا همان Technical Analysis یکی از روشهای پیشبینی قیمت دارایهای مختلف بوده که در مقابل تحلیل بنیادین یا همان Fundamental قرار میگیرد. تریدرهایی که به سبک تکنیکال پایندند، معتقدند که هر آنچه که به آن نیاز دارند، در دل خود نمودارها قرار گرفته و با کمک ابزارها میتواند روند آتی قیمت را پیشبینی کرد. پیشبینی صحیح قیمت آنی به تریدر کمک میکند تا سود بیشتری را در مدت زمان کوتاهی کسب کند. اما برای پیشبینی صحیح، تریدر باید کندل، الگوها و ابزارها را به خوبی بشناسد. برای این کار، بهتر است نگاهی به آموزش فارکس بیندازید تا گام به گام با دورهی رایگان آموزش سرمایه گذاری جلو بروید.
الگوها در تحلیل تکنیکال
یکی از بخشهای مهم در تحلیل تکنیکال، الگوها و اصول پیدا کردن الگوها در نمودار هستند. طبق سالها تجربه، آزمون و خطا، مشخص شده که شکلگیری الگوهای به ظاهر تصادفی در نمودارها، در حقیقت بازگو کنندهی نکات مهم هستند. برای مثال، اگر الگوهای مستطیلی، پرچم، گوه، مثلثی، سقف دوقلو، کف دوقلو و . برروی نمودار شکل بگیرند، تحلیلگران به سبک تحلیل تکنیکال میتوانند نهایت استفاده را از هر یک ببرند. در تحلیل تکنیکال، هیچ کدام از این الگوها تصادفی نبوده و همهی آنها به دلیل تغییر در عرضه و تقاضا و تغییر در قدرت خرید و تمایل به فروش اتفاق افتاده است. الگوها، مجموعهای از کندلها هستند که در کنار یکدیگر قرار گرفته و خبرهایی را در خصوص آیندهی بازار به تریدر میدهند. از همین رو نیز بسیاری از تریدرهای فارکس علاقهی خاصی به این الگوها دارند.
کندل ها در تحلیل تکنیکال
الگوها از جمع چندین کندل ایجاد میشوند، اما برای معاملات کوتاه مدت و خصوصا برای اسکالپرها، امکان تحلیل بر مبنای یک کندل نیز وجود دارد. قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، میزان نوسان و شکل کندل (پر بودن یا خالی بودن، سایه داشتن یا نداشتن، رنگ قرمز یا سبز) میتواند سیگنالی برای ورود یا عدم ورود به معامله باشد. از همین رو، کندل شناسی در تحلیل تکنیکال بسیار مهم است و در این مقاله نیز قصد داریم یک کندل بسیار مهم را معرفی کنیم که میتواند دید خوبی را به تریدر داده و سودآوری معاملات را افزایش دهد. به خاطر داشته باشید که پیدا کردن الگو و کندل طلایی، تنها در نمودارهای شمعی امکان پذیر بوده و در چارتهایی که قیمت را به شکل خطی نمایش میدهند، پیدا کردن الگو و کندل امکان پذیر نیست. بنابراین، حتما چارت خود را در حالت کندلی یا همان شمعی ژاپنی قرار دهید.
کندل چکش یک کندل طلایی
کندل چکش که گاها به آن الگوی چکش نیز گفته میشود، در حقیقت یک تک کندل بوده که دارای سایهی بلند (تقریبا چند برابر بدنه) است. این کندل، بیانگر تغییر روند در کندلهای بعدی است. ابتدا بهتر است به تصویر زیر دقت کنید تا نمونهای کندل چکش را مشاهده کنید:
همانطور که در شکل بالا مشاهده میکنید، هنگامیکه در یک روند نزولی یک کندل با سایهی بسیار بلند در زیر شکل بگیرد، به آن کندل چکش گفته میشود. بهتر است بدانید که کندل چکش یک الگوی برگشتی صعودی است که در هنگام روند نزولی بازار شکل میگیرد. اگر کمی به روند نمودار با دقت نگاه کنید، متوجه میشوید که در یک روند نزولی (میل به فروش بیشتر از خرید است)، قیمت تا جایی میریزد که دیگر الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ کسی برای فروش نمانده است. حال خریداران وارد بازی شده و فروشندگان کمتر از خریداران هستند. با تغییر میزان عرضه و تقاضا، نوبت به تغییر روند (حتی کوتاه مدت و در حد چند کندل)، رسیده است.
تشخیص کندل چکش
کندل چکش میتواند شما را آمادهی خرید نماید، اما بهتر است قبل از هرگونه تصمیم گیری، ابتدا مطمئن شوید که کندل مشاهده شده، واقعا کندل چکش باشد. کندل چکش چندین ویژگی دارد که در زیر بیان شده است:
- سایه بلند تقریباً باید دو یا سه برابر بدنه باشد.
- سایه بالایی کم یا عدم وجود سایه
- بدنه کندل در انتهای بالایی روند نزولی باشد.
- رنگ بدنه مهم نیست
دقت داشته باشید که این کندل، فقط در روند نزولی قرار خواهد گرفت. اگر در روند صعودی با چنین شکلی مواجه شدید، شما در حال دیدن کندلی با نام مرد آویزان هستید. خواندین این مقاله میتواند برای شناخت کامل کندل چکش به شما کمک کند. درضمن، بهتر است در نظر داشته باشید که هیچگاه نباید صرفا مبتنی بر سیگنال صادر شده از یک کندل، الگو یا حتی اندیکاتور وارد معامله شوید و باید منتظر تاییدهای بیشتری بمانید تا اجازهی ورود به معامله را پیدا کنید.
الگوی طلایی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو از این جهت اهمیت دارد که پس از آن، یک ریزش بزرگ در انتظار قیمت دارایی است. اگر معاملهگر این الگو را نشناخته و وارد معامله شود، ضرر بسیار زیادی کرده که حتی ممکن است برگشت ناپذیر باشد. به همین جهت نیز به این الگو، الگوی طلایی گفته میشود. نکتهی جالب اینجاست که سقف دوقلو و کف دوقلو قرینهی یکدیگر بوده و یادگرفتن هر کدام از اینها، به معنای یادگیری الگوی دیگر است. در الگوی کف دوقلو نیز پس از تکمیل شدن، یک جهش بزرگ در قیمت اتفاق خواهد افتاد. تریدری که هر دو الگو را بداند، فرصت بسیار خوبی برای کسب سود زیاد در مدت نسبتا کوتاه، بدست آورده است. ابتدا به تصویر زیر نگاه کنید:
هنگامیکه در نمودار، دو قله ایجاد شده و نمودار برای بار سوم به خطی برسد که اصطلاحا به آن خطر گردن گفته میشود، الگوی سقف دوقلو تشکیل شده است. این روند به این معنا است که تریدرها دو بار وارد بازار شدند و منتظر افزایش قیمت بودند، اما حالا که قیمت دوباره به خطر گردن رسیده است، دیگری خریداری باقی نمانده و همین امر باعث میشود که عرضه زیاد و تقاضا کم شود. به همین جهت نیز پس از شکل گیری الگوی سقف دوقلو، ریزش نسبتا زیادی (به اندازه فاصله میان خط گردن تا قلهها)، رخ خواهد داد.
همانطور که در نمودار واقعی فوق مشاهده میکنید، دقیقا بعد از رسیدن قیمت به خط گردن، قیمتها به شدت کاهش یافته است. برای آشنایی بیشتر با الگوی سقف دوقلو و همین طور الگوی معکوس آن، یعنی کف دوقلو، برروی لینک قبلی کلیک کرده تا مقالهی آموزش کامل و جامع این الگو به صورت تصویری را مشاهده کنید.
اندیکاتور adx
هنگامیکه در خصوص کندلها صحبت کردیم، گفتیم که تریدر حرفهای هرگز بر مبنای یک سیگنال مثبت، وارد معاملات نخواهد شد. باید دقت داشت که حتی اگر تغییر روند (مثلا کندل چکش) مشاهده شده است، باید مطمئن باشیم که این تغییر برای مدت قابل توجهی ادامه خواهد داشت. این بدان معناست که این تغییر روند حداقل باید چندین پیپ ادامه داشته باشد که تریدر بتواند از آن، سود کسب کند. برای اینکه متوجه شویم که آیا این تغییر روند، قدرت کافی را دارد یا خیر، باید به سراغ اندیکاتورهای مومنتومی یا قدرتی برویم. از این اندیکاتورها برای اندازهگیری قدرت یک روند استفاده میشود.
یکی از مهمترین اندیکاتورها برای اندازه گیری قدرت و مومنتوم بازار، اندیکاتور adx است. شاخص میانگین جهت دار یا همان اندیکاتور adx، از مدل اندیکاتورهای اسیلاتوری یا نوسانی بوده که میزان نمایش داده شدهی آن بین 0 تا 100 در نوسان است. اگر این شاخص، عددی کمتر از 20 را نشان دهد، تریدر متوجه میشود که بازار قدرت کافی نداشته و اگر شاخص بالاتر از 50 را نشان دهد، مشخص میشود که مومنتوم خوبی در راستای این روند، حاکم بر بازار شده است.
یکی از محدودیتهای این اندیکاتور، ضعف در تشخیص روند بوده و نمیتواند متوجه این شود که روند صعودی است یا نزولی، اما در هر حالت، میزان قدرت روند فعلی را نمایش خواهد داد. کاربرد اصلی این اندیکاتور، تشخیص یک نکته است: آیا بازار در حالت رینج بوده و نوسان خواهد کرد، یا بالعکس بازار دارای یک روند است. تشخیص این موضوع به تریدر کمک میکند که از ابزارهای دیگری نیز در مسیر تحلیل خود استفاده کند.
برای مثال، اندیکاتور بسیار قدرتمند ایچیموکو تنها در بازارهای رونددار کاربرد داشته و در زمانی که بازار رینج یا خنثی باشد، جواب دقیقی به تریدر نخواهد داد. بنابراین، پیش از استفاده از ایچیموکو، تریدر ابتدا با استفاده از اندیکاتور adx مطمئن میشود که بازار دارای مومنتوم کافی بوده و در حالت رینج قرار نگرفته است.
آموزش استفاده از اندیکاتور adx برای انجام معاملات
مجددا تاکید میکنیم که هیچ اندیکاتوری نمیتواند به تنهایی، سیگنال خرید یا فروش را صادر کند، حال که به این نکته دوباره دقت کردید، اجازه دهید تا روش استفاده از اندیکاتور adx را بیان کنیم. برای استفاده از این اندیکاتور، ابتدا باید صبر کنید تا خطوط حمایت یا مقاومت شکسته شود. سپس از قدرت اندیکاتور را بررسی کنید تا مطمئن شوید که روند بازار، ادامه دار خواهد بود یا خیر. روش دیگری نیز برای استفاده از اندیکاتور adx وجود دارد که در این مقاله بیان شده است. همچنین، نمایی از این اندیکاتور را در تصویر زیر مشاهده میکنید:
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، هنگامیکه روند در حالت خنثی و نوسانی قرار گرفته، این شاخص عددی کمتر از 20 را نشان داده و هنگامیکه روند قدرت گرفته و رو به رو شد بوده است، میزان این شاخص به بیش از 50 افزایش یافته است. بنابراین، اگر میخواهید مطمئن شوید که پس از ورود به معامله، بازار قدرت خود را از دست نداده و به سرعت همه چیز برعکس تحلیل شما جلو نخواهد رفت، ابتدا مطمئن شوید که این شاخص، عددی بیشتر از 50 را به شما نشان دهد.
آموزش الگوهای معاملاتی کلاسیک دوره پیشرفته
هدف این دوره نمایش الگوهای پر کاربرد معاملاتی و آموزش آنها ، شامل نمایش شماتیک + نمونه در چارت و هدف الگو و نقطه مناسب ورود جهت معامله کردن میباشد.
قسمت اول : مفهوم الگوی کانال در تحلیل تکنیکال
این کانال یک الگوی نموداری قدرتمند است که اغلب توسط افراد نادیده گرفته میشود و اشکال مختلفی از تحلیل تکنیکال را ترکیب میکند تا به معاملهگران امتیاز بالقوه برای ورود و خروج از معاملات و همچنین کنترل ریسک ارائه دهد. اولین قدم این است که یاد بگیرید چگونه کانال ها را شناسایی کنید. مراحل بعدی شامل تعیین محل و زمان ورود به یک معامله، محل قرار دادن دستورات توقف ضرر و محل کسب سود است.
قسمت دوم : مفهوم الگو مستطیل یا تریدینگ رنج
سرمایه گذاران فعال بسته به چشم انداز، اهداف، تحمل ریسک و سایر ویژگی های خود میتوانند از استراتژی های مختلفی استفاده کنند. معاملات محدوده یکی از این استراتژی ها است. این شامل خرید و فروش تاکتیکی سهام در یک دوره زمانی کوتاه است. قبل از اینکه بخواهید محدوده معاملات را انجام دهید، باید خطرات و محدودیت های آن را کاملاً درک کنید. مطمئن شوید که برنامهای دارید که اهداف و محدودیتهای استفاده از این استراتژی را در چارچوب مجموعه کلی شما مشخص میکند.
قسمت سوم : مفهوم الگوی الگو کف دوقلو
در این مقاله قصد داریم یکی دیگر از الگوهای تحلیل تکنیکال ، الگو کف دوقلو را به شما عزیزان ارائه دهیم. اگر با حوزه های سرمایه گذاری آشنا باشید حتما نام این الگو را شنیدهاید. یکی از معروف ترین الگو ها برای قیمت که به وفور در چارت های قیمتی یافت میشود کف دوقلو میباشد. این الگو یکی از انواع الگوهای برگشتی میباشد و شامل دو نوع: کف (Double Bottom) و سقف (Double Top) است. الگو کف دوقلو را در ادامه به صورت کامل توضیح خواهیم داد.
قسمت چهارم : مفهوم الگوی سقف دوقلو
در این آموزش قصد داریم یکی دیگر از آموزش های تحلیل تکنیکال از دوره الگوهای معاملاتی کلاسیک یعنی الگو سقف دوقلو را به شما عزیزان ارائه کنیم. در معاملات مالی رایج، سقف دوقلو نوعی الگوی نمودار است که هنگام انجام تحلیل تکنیکال میتوان آن را یافت. الگوی نمودار سقف دوقلو نشان دهنده این است که روند غالب ممکن است در کوتاه مدت یا بلند مدت معکوس شود. بازارهای معاملات مالی شامل معاملات ارزها، سهام، کالاها و سایر دارایی های مالی است.
قسمت پنجم : الگو مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال
مثلث متقارن یک الگوی نموداری است که با دو خط روند همگرا مشخص می شود که مجموعه ای از قله ها و فرورفتگی های متوالی را به هم متصل می کند. این خطوط روند باید در شیب تقریباً مساوی همگرا باشند. خطوط روندی که در شیب های نابرابر همگرا می شوند به عنوان کوه بالارونده، کوه در حال سقوط، مثلث صعودی یا مثلث نزولی نامیده می شوند.
قسمت ششم : الگوی مثلث صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
الگوهای مثلثی یک الگوی نموداری هستند که معمولاً توسط معامله گران هنگامی که محدوده معاملاتی قیمت سهام به دنبال یک روند صعودی یا نزولی باریک می شود، شناسایی می شود. بر خلاف سایر الگوهای نمودار، که جهت گیری واضحی را برای حرکت قیمت آتی نشان می دهند، الگوهای مثلثی می توانند ادامه روند قبلی یا معکوس شدن را پیش بینی کنند.
قسمت هفتم : الگو کنج صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
در این مطلب یکی دیگر از آموزش های تحلیل تکنیکال ، الگو کنج را به شما عزیزان ارائه میکنیم. به الگوهای کنج، گوه نیز میگویند. کنج یک الگوی قیمت است که با خطوط روند همگرا در نمودار قیمت مشخص می شود. دو خط روند برای اتصال بالا و پایینهای مربوط به یک سری قیمت در طول 10 تا 50 دوره ترسیم شدهاند. خطوط نشان میدهند که اوجها و پایینها با نرخهای متفاوتی در حال افزایش یا کاهش هستند، که با نزدیک شدن خطوط به همگرایی، ظاهری گوهای را به وجود میآورد. تحلیلگران فنی، خطوط روند گوهشکل را شاخصهای مفیدی برای تغییر احتمالی قیمتها در نظر میگیرند.
wacc یا میانگین موزون هزینه سرمایه چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از پارامترهای تأثیرگذار بر ارزش ذاتی سهام، نرخ تنزیل است. نرخ تنزیل به روشهای مختلفی به دست میآید و روش میانگین موزون هزینه تأمین سرمایه از جمله این روشهاست. یکی از مفاهیمی که نرخ تنزیل بیان میکند، مشخصکردن کف بازده است. به بیان دیگر نرخ تنزیل کفی را مشخص میکند و چنانچه بازده از کف مشخص شده کمتر باشد، سرمایهگذاری توجیه اقتصادی ندارد. در این نوشتار قصد داریم به تعریف دقیقتری از این مفهوم بپردازیم و با چگونگی محاسبهی آن آشنا شویم.
میانگین موزون هزینه سرمایه (wacc) چیست؟
میانگین موزون هزینه سرمایه ابتدا ساختار سرمایهی شرکت و چگونگی تأثیر سهام و بدهی را در نظر میگیرد و سپس برای بازدهی مورد انتظار، میانگینی را برآورد میکند. درواقع این مفهوم نشاندهندهی نرخ بازدهی مورد انتظار است. ما بهعنوان نرخ تنزیل از مفهوم میانگین موزون سرمایه یا WACC استفاده میکنیم. به بیان سادهتر یعنی پول برای ما با چه نرخی تمام شده است و آن نرخ بهعنوان نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود. مفهوم میانگین موزون هزینه سرمایه ابتدا منابع مختلف تأمین مالی را مشخص و سپس محاسبه میکند که هریک از این منابع با چه نرخی تأمین مالی میکنند و در آخر میانگین موزون آنها محاسبه میشود. این مفهوم ازاینجهت که برای بررسی و شناسایی بهتر مشکلات آتی شرکت به مدیران شرکت و سرمایهگذاران کمک میکند، حائز اهمیت است.
کاربرد میانگین موزون هزینه سرمایه یا wacc
در تحلیل بنیادی بازار سرمایه، تحلیلگران برای سنجش ارزش سرمایهگذاریها از میانگین موزون هزینه سرمایه استفاده میکنند و از این طریق میتوان بازدهی مورد انتظار هر سرمایهگذاری را تخمین زد. سرمایهگذاران نیز از میانگین موزون هزینه الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ سرمایه میتوانند برای بهدستآوردن حداقل بازدهی مورد انتظار از شرکت استفاده کنند. از دیگر کاربردهای میانگین موزون هزینه سرمایه میتوان به کاربرد آن بهعنوان نرخ تنزیل جریانهای نقدی در آینده اشاره کرد. این کاربرد از جهت بهدستآوردن ارزش خالص و فعلی یک شرکت حائز اهمیت است.
میانگین موزون هزینه سرمایه (wacc) و ارزشگذاری سهام شرکتها
یکی از کاربردهای اصلی میانگین موزون هزینهی سرمایه در ارزشگذاری شرکتها به روش تنزیل جریانات نقدی است. در روش تنزیل جریانات نقدی ۳ روش اصلی وجود دارد که عبارتاند از:
- تنزیل جریانات نقدی آزاد شرکت
- تنزیل جریانات نقدی آزاد سهامدار
- تنزیل سود تقسیمی
در تنزیل جریان نقدی در هر یک از روشهای بالا از نرخ تنزیل مشخصی استفاده میشود. همچنین در روش تنزیل جریان نقدی آزاد شرکت از نرخ به دست آمده از روش میانگین موزون هزینهي سرمایه استفاده میگردد، چراکه طرف حساب این نوع ارزشگذاری کل شرکت است؛ هم سهامداران و هم طلبکاران. اما در روش ارزشگذاری تنزیل جریانات نقدی آزاد سهامداران از خروجی مدل capm استفاده میشود، چراکه طرف حساب این نوع ارزشگذاری صرفاً صاحبان سهام و سهامداران است.
منابع تأمین مالی در یک شرکت و میانگین موزون هزینه سرمایه (wacc)
در حالت کلی 3 منبع تأمین مالی در یک شرکت وجود دارد. سهام عادی و سهام ممتاز و تسهیلات مالی منابع تأمین مالی شرکتها را تشکیل میدهند. سهام عادی، سهام ممتاز و تسهیلات مالی از 4 منظر قابلمقایسهاند. اولین منظر حق رأی است. سهام عادی حق رأی دارد به این معنی که سهامدار اجازه ی شرکت در مجمع را دارد و میتواند در انتخاب اعضای هیئتمدیره نیز حق انتخاب داشته باشد. تسهیلات مالی از حق رأی محروم هستند. سهام ممتاز، معمولاً حق رأی ندارد اما ازآنجاییکه این نوع سهام ازپیشتعیینشده نیست و قابلیت مذاکره دربارهی آن وجود دارد میتواند از حق رأی برخوردار شود. سهمهای ممتازی وجود دارند که نهتنها حق رأی دارند بلکه حق رأی آنها میتواند بیش از سهام عادی باشد. بااینحال چیزی که بهصورت رسمی بیان میشود عدم الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ مالکیت حق رأی در سهام ممتاز است.
از دیگر جنبههای مقایسه ی تأمین مالی “اولویت” است. بدین معنی که هنگام منحل شدن یک شرکت یا باز پس دادن پول، هریک از سهام معرفی شده از چه اولویتی برخوردارند؟ اولین اولویت متعلق به تسهیلات مالی است. بدین معنی که ابتدا بدهی بانک تسویه میشود. اولویت بعدی با سهام ممتاز و پایینترین میزان اولویت متعلق به سهام عادی است. از منظر” ریسک ” سهام عادی به دلیل کمترین میزان اولویتی که دارد، بالاترین ریسک را متحمل میشود. برایناساس گفته میشود که ازآنجاییکه سهامداران عادی پایینترین اولویت را در پرداخت سود و سایر پرداختهای شرکت دارند؛ پس ریسک اصلی شرکتها را معمولاً سهامداران عادی متحمل میشوند. سهام ممتاز ریسک متوسط و تسهیلات مالی کمترین میزان ریسک را دارند. ازنظر بازدهی سهام ممتاز بین سهام عادی و تسهیلات مالی قرارمی گیرد. اما سهام عادی ازآنجاییکه بیشترین میزان ریسک را متحمل میشود انتظار بازدهی بیشتری از این نوع سهام میرود و تسهیلات مالی به دلیل کمتر بودن میزان ریسک، از کمترین میزان بازدهی انتظاری برخوردار است.
فرمول میانگین موزون هزینه سرمایه یا wacc
یکی از بحثهای محوری در مالی شرکتها (corporate finance) مبحث ساختار سرمایه (capital structure) است. ترکیب بدهی و سرمایه در ترکیب تأمین مالی شرکت چه باید باشد؟ به این ترکیب است که ساختار سرمایه میگویند. هزینهی سرمایه بخشی از تعیین ساختار سرمایهي مناسب است. نظریههای ساختار سرمایه مبانی تئوریک همین موضوع را میکاوند. نظریهی ساختار سرمایه شاید یکی از مهمترین مباحث در علم مالی باشد. برای صحبت از ساختار سرمایه، باید هزینة سرمایه (cost of capital) را تعریف کنیم. از متغیر هزینهی سرمایه در بودجهبندی سرمایه هم استفاده میشود. محاسبهي هزینهي سرمایه پاسخ به این سئوال است: پولی که در داخل شرکت میچرخد، و از منابع مختلف است، برای شرکت چند تمام میشود؟ سهامدار چه توقعی دارد و چه نرخ بازدهای میخواهد؟ صاحب اوراق قرضه چه توقعی دارد؟ معمولاً از نرخ میانگین موزون هزینهی سرمایه استفاده میشود که محاسبهی آن را در نمودار زیر مییابید.
تورم چه تأثیری بر میانگین موزون هزینه سرمایه دارد؟
وجود تورم و میزان آن بر میانگین موزون هزینه سرمایه اثرگذار است. ریسک فعالیتهای شرکت زمانی کاهش مییابد که نرخ بازدهی بازار کاهشیافته باشد و بهاینترتیب میانگین موزون هزینه سرمایه نیز کاهش مییابد. بدین ترتیب انتظارات تورمی موجب میشود که افزایش میزان تورم در بازار، نرخ بازدهی مورد انتظار را در جامعه افزایش بدهد.
تأثیر میزان مالیات و بدهیهای شرکت بر میانگین موزون هزینه سرمایه یا wacc
نرخ مالیات در جوامع مختلف نسبت به نرخ بهره و میزان تورم و متغیرهای کلان اقتصادی آن جامعه، متفاوت و متغیر است. ازآنجاییکه مالیات در فرمول میانگین موزون هزینه سرمایه نیز وجود دارد پس هم نرخ مالیات هم عوامل تأثیرگذار بر آن در میانگین موزون هزینه سرمایه تأثیرگذارند. بدهی نیز یکی از عوامل تأثیرگذار بر میانگین موزون هزینه سرمایه است. آنچه که در اینجا اهمیت زیادی پیدا میکند نوع بدهی و میزان آن است. ریسک فعالیتهای یک شرکت درصورتیکه میزان بدهی آنقدر زیاد باشد که شرکت توان بازپرداخت آن را نداشته باشد، افزایش مییابد. عوامل دیگری همچون وضعیت بازار سهام و ساختار سرمایهای شرکت نیز از عوامل مؤثر بر میانگین موزون هزینه سرمایه هستند.
میانگین موزون هزینه سرمایه چه معایبی دارد؟
باوجوداینکه میانگین موزون هزینه سرمایه میتواند دید مناسبی از میزان سود یک پروژه بدهد اما ازآنجاییکه بازدهی مورد انتظار سهامدار، میزان مشخصی را در برنمیگیرد، مسئله ی عدم قطعیت در این فرمول به وجود میآید. به بیان سادهتر، چون بازدهی مورد انتظاری که در فرمول میانگین موزون سرمایه وجود دارد، قطعیتی ندارد؛ بنابراین کل فرمول مورد شک قرار میگیرد. از دیگر محدودیتهای میانگین موزون سرمایه، مسئله ی عدم ثبات در نرخهای بازار است. این محدودیت معمولاً نتیجهای جز خطا در محاسبات این فرمول ندارد. میدانیم که نرخ بازار مداوم در حال تغییر بوده و بازار سهام و نرخ بهره در بازار دارای نوساناتی هستند. با توجه به موارد یاد شده، تنها با یکبار محاسبهی این فرمول برای تصمیمگیری درباره ی یک شرکت عاقلانه به نظر نمیرسد و همچنین برای سرمایهگذاری در یک شرکت نمیتوان تنها به میانگین موزون هزینه سرمایه اتکا کرد.
جمعبندی آکادمی دانایان از wacc
محاسبه ی میانگین موزون هزینه سرمایه برای مدیران شرکتها و تحلیلگران از اهمیت بالایی برخوردار است. چراکه این مفهوم نشاندهنده ی میزان سودی که شرکت موظف است محقق کند، در مقابل هر واحد سرمایهگذاری است. بهعبارتدیگر الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ میانگین موزون هزینه سرمایه بیان میکند که بهازای سرمایهگذاری انجام شده، میزان سود چه مقدار باید باشد؛ بنابراین این مفهوم برای مدیران شرکت از جهت میزان سود خالص هر پروژه اهمیت دارد و به سرمایهگذاران برای تعیین سطح انتظار سرمایهگذاری از یک شرکت کمک میکند. هرچند که میانگین موزون هزینه سرمایه شاخصی مناسب برای ارزیابی میزان بازدهی و ریسک فعالیت شرکتهاست، اما به الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ دلیل محدودیتهایی که در این فرمول وجود دارد، اتکای به این مفهوم بدون درنظرگرفتن سایر پارامترها منطقی به نظر نمیرسد.
تریگر در تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای تحلیل سهام در بازار بورس است. تحلیلگران با استفاده از ابزارهای متعددی که در این بستر وجود دارد، میتوانند بهترین موقعیتهای ورود و خروج از سهمهای بورسی را شناسایی کنند. مفاهیم و ابزارهای متنوعی در بستر تکنیکال وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید موقعیتهای مناسب برای ورود و خروج از سهم را تشخیص دهید. در این مقاله قصد داریم به صورت کامل به یکی از مفاهیم و ابزارهای مهم تکنیکال به نام «تریگر» بپردازیم؛ ابزاری که به نقاط حساس برای خرید و فروش سهام اشاره دارد.
ویدئو تریگر در تحلیل تکنیکال
مفهوم تریگر در معاملهگری
تریگر یک مفهوم جامع در بستر تحلیل تکنیکال است. تریگر در لغت به معنای «ماشه» است. تریگر در تحلیل تکنیکال به نقاط یا سطوحی گفته میشود که ما بر اساس نوع استراتژی معاملات و تحلیلهایی که انجام دادهایم، در آن محدودهها قصد ورود یا خروج از سهم را داریم. مفهوم تریگر در فرایند خرید و فروش سهام تفاوتی ندارد و همانطور که اشاره کردیم، تریگر همان نقاط حساس در نمودار سهم برای ورود و خروج سرمایهگذار است.
به عبارت دیگر، فعالان بازار بورس تریگر را مجموعهای از نشانهها میدانند که با شناسایی آن در روند معاملات سهم، میتوان سیگنال ورود و خروج دریافت کرد. بر همین اساس پیشنهاد میکنیم مفهوم یا ابزار تریگر را در استراتژی معاملاتی خود تعریف کنید تا در بازههای زمانی مشخص از مزایای آن بهرهمند شوید.
آیا تریگر صرفا مختص ورود به معامله است؟
برخی از معاملهگران بر این باورندکه تریگرها فقط مختص به ورود به معامله هستند اما در اصل این طور نیست. تریگرها هم برای ورود به سهم و هم برای خروج از آن کاربرد دارند. در صورتی که یک استراتژی معاملاتی مشخص و به روز داشته باشید، با استفاده از تریگرها میتوانید بازدهی خوبی را در بازار بورس به دست بیاورید.
انواع تریگرها
تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزار مختلف و نمودارهای سهام در بازار بورس، به انواع مختلفی تقسیم میشوند. انواع تریگرها عبارتاند از:
۱. اندیکاتورها
اندیکاتورها یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. اندیکاتورها انواع مختلفی دارند که معاملهگران با استفاده از آنها میتوانند بهترین موقعیتهای ورود و خروج از سهمهای بورسی را تشخیص دهند. بعضی از اندیکاتورهای مهم در بورس عبارتاند از اندیکاتور RSI، اندیکاتور MACD ، اندیکاتور CCI، اندیکاتور Bands Bollinger، اندیکاتور SAR Parabolic و ….
در نمودار زیر اندیکاتور میانگین متحرک ساده در بازه زمانی ۹ روزه استفاده شده است. همانطور که میبینید دو نقطه یا سطح مناسب برای ورود و خروج از سهم در این بازه زمانی تعیین شده است که با عناوین تریگر ورود و تریگر خروج شناخته میشوند.الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟
۲. پولبک
بسیاری از معاملهگران اعتقاد دارند که موقعیت پولبک یکی از کمریسکترین روشهای ورود به معامله به شمار میآید. به زبان ساده، پولبک به شرایطی گفته میشود که معاملهگر در شرایط ایدهآل از نظر ریسک و بازده وارد موقعیت معاملاتی شود. معنای دیگری که برای این مفهوم میتوان در نظر گرفت خداحافظی است چراکه در این حالت، روند بعد از شکست سطح حمایتی یا مقاومتی معتبر خود، سعی میکند یک بار دیگر به آن سطح شکسته شده بازگردد. به صورت کلی سه نوع پولبک عادی، خارجی و داخلی وجود دارد. در تصویر زیر، دو موقعیت مناسب برای ورود (تریگر ورود) به سهم را مشاهده میکنید.
۳. الگوی قیمت سهم
الگوی قیمت در نمودار سهمهای بورسی همانند اندیکاتورها دارای تنوع زیادی است. معاملهگران با استفاده از الگوی قیمتی یک الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ سهم میتوانند روند آینده آن را پیشبینی کنند با این اوصاف میتوان گفت که الگوی قیمتی در سهم یکی از تریگرهای مناسب برای ورود و خروج محسوب میشود. در مقالههای قبلی به صورت کامل به انوع الگوهای قیمتی در بازار بورس اشاره کردیم که برخی از آنها عبارتاند از الگوی سرو شانه، الگوی سقف و کف دوقلو، الگوی پرچم، الگوی مستطیل و … . در الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ نمودار قیمتی زیر، یک الگوی پرچم سعودی مشخص شده است. در انتهای روند نزولی و شکستی که ایجاد شده است، میتوان تریگر ورود به سهم را تشخیص داد..
۴. شکست روند
فرایند پولبک و شکست در نمودار سهمهای بورسی تا حدودی مشابه هستند که در مقالههای قبلی به صورت کامل به تفاوتهای میان این دو اشاره کردیم. زمانی که قیمت یک سهم با شکست الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ مواجه میشود این شکست تحت شرایط خاص با سرعت زیادی به حرکت خود ادامه میدهد. همانطور که در نمودار زیر میبینید، بعد از شکست قیمت، یک تریگر ورود قوی به سهم ایجاد شده است.
۵. کندل استیک
معاملهگران در بازار بورس میتوانند از سه نوع نمودار خطی، میلهای و کندل استیک استفاده کنند. در میان این نمودارها، کندل استیک به دلیل مزایای متعدد بیشتر مورد استقبال معاملهگران قرار گرفته است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی سهم بهصورت مجزا است. استفاده از کندل استیکها دارای شرایطی است، اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد. کندل استیکها به صورت کلی از یک بدنه و سایه پایینی و بالایی تشکیل میشوند. کندل استیکها دارای الگوهای متنوعی هستند که بعضی از آنها عبارتاند از الگوی ماروبوزو، دوجی، دوجی پایه بلند، دوجی سنگ قبر، چکش، چکش معکوس و … . همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، یک الگوی پوشای صعودی درروند نمودار سهم به عنوان تریگر ورود مشخص شده است.
مزایای استفاده از تریگر
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، استفاده از تریگرها در روند معاملات سهام به معاملهگر کمک میکند تا الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ برگشتهای زود هنگام روند معامله را تشخیص دهد. تریگرها دارای تنوع زیادی هستند که هم برای ورود به سهم و هم برای خروج از سهم مورد استفاده قرار میگیرند. بعضی از مزایای استفاده از تریگر عبارتاند از:
افزایش قدرت تصمیمگیری و کاهش ریسک: تریگر ورود و خروج در روند معاملات سهام به معاملهگر کمک میکند تا با دقت بیشتری تصمیمگیری کند و از تصمیمهای احساسی و هیجانی فاصله بگیرد. با این کار میزان ریسک سرمایهگذاری تا حد زیادی کاهش پیدا میکند.
کسب بازدهی بیشتر در معاملات: طبق مطالب ارائه شده، متوجه شدید که تریگر یک نقطه یا سطح امن برای معاملهگر است که با شناسایی آن اماکن کسب بازدهی در روند معاملات بیشتر میشود.
تعیین خط روند سهم: تریگر به ما کمک میکند تا خط روند سهم را برای روزهای آینده پیشبینی کنیم. با این حال میتوانیم برای نگهداری یا فروش سهم مورد نظر تصمیمگیری بهتری داشته باشیم.
محدودیتهای استفاده از تریگر
در بعضی موارد ممکن است نتایج مطلوبی از تریگرها دریافت نشود. به عنوان مثال زمانی که بازار یا یک سهم در حال اصلاح باشد، اندیکاتور مکدی ترگیرهای ورود و خروج متعددی را به معاملهگر نمایش میدهد که انتخاب تریگر ورود و خروج در این شرایط کار سادهای نیست، بنابراین بهتر است معاملهگر برای جلوگیری از تشکیل این حالت از اندیکاتورهایی استفاده کند که سیگنال خط تریگر را تایید کند.
علاوه بر این پیشنهاد میکنیم برای اطمینان بیشتر از تریگر ورود و خروج در فرایند تحلیل سهم، به صورت همزمان از سایر ابزارهای تکنیکال استفاده کنید. با این کار، نتایج نهایی از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
سخن آخر
در این مقاله با انواع تریگرها در روند معاملات سهام در بازار بورس آشنا شدیم. تریگرها به زبان ساده مجموعهای از نشانهها هستند که با شناسایی آنها میتوان بهترین موقعیتهای معاملاتی برای ورود و خروج از سهم را پیشبینی کرد. تریگرها دارای تنوع زیادی هستند و معامله گران باید با توجه به نوع استراتژی معاملاتی خود، از انواع آنها بهرهمند شوند. دقت داشته باشید که استفاده از تریگرها به منظور شروع معامله در بورس به تنهایی اعتبار زیادی ندارد از این رو پیشنهاد میکنیم برای کسب اطمینان بیشتر، حتما به صورت همزمان از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنید. علاوه بر این، تریگرها در یک الگوی مشخص مثل الگوی قیمتی، تنوع زیادی دارند و برای تشخیص آنها باید به تمام مفاهیم و تکنیکهای تحلیل سهم در بازار بورس تسلط داشته باشید.
تریگر در تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای تحلیل سهام در بازار بورس است. تحلیلگران با استفاده از ابزارهای متعددی که در این بستر وجود دارد، میتوانند بهترین موقعیتهای ورود و خروج از سهمهای بورسی را شناسایی کنند. مفاهیم و ابزارهای متنوعی در بستر تکنیکال وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید موقعیتهای مناسب برای ورود و خروج از سهم را تشخیص دهید. در این مقاله قصد داریم به صورت کامل به یکی از مفاهیم و ابزارهای مهم تکنیکال به نام «تریگر» بپردازیم؛ ابزاری که به نقاط حساس برای خرید و فروش سهام اشاره دارد.
ویدئو تریگر در تحلیل تکنیکال
مفهوم تریگر در معاملهگری
تریگر یک مفهوم جامع در بستر تحلیل تکنیکال است. تریگر در لغت به معنای «ماشه» است. تریگر در تحلیل تکنیکال به نقاط یا سطوحی گفته میشود که ما بر اساس نوع استراتژی معاملات و تحلیلهایی که انجام دادهایم، در آن محدودهها قصد ورود یا خروج از سهم را داریم. مفهوم تریگر در فرایند خرید و فروش سهام تفاوتی ندارد و همانطور که اشاره کردیم، تریگر همان نقاط حساس در نمودار سهم برای ورود و خروج سرمایهگذار است.
به عبارت دیگر، فعالان بازار بورس تریگر را مجموعهای از نشانهها میدانند که با شناسایی آن در روند معاملات سهم، میتوان سیگنال ورود و خروج دریافت کرد. بر همین اساس پیشنهاد میکنیم مفهوم یا ابزار تریگر را در استراتژی معاملاتی خود تعریف کنید تا در بازههای زمانی مشخص از مزایای آن بهرهمند شوید.
آیا تریگر صرفا مختص ورود به معامله است؟
برخی از معاملهگران بر این باورندکه تریگرها فقط مختص به ورود به معامله هستند اما در اصل این طور نیست. تریگرها هم برای ورود به سهم و هم برای خروج از آن کاربرد دارند. در صورتی که یک استراتژی معاملاتی مشخص و به روز داشته باشید، با استفاده از تریگرها میتوانید بازدهی خوبی را در بازار بورس به دست بیاورید.
انواع تریگرها
تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزار مختلف و نمودارهای سهام در بازار بورس، به انواع مختلفی تقسیم میشوند. انواع تریگرها عبارتاند از:
۱. اندیکاتورها
اندیکاتورها یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. اندیکاتورها انواع مختلفی دارند که معاملهگران با استفاده از آنها میتوانند بهترین موقعیتهای ورود و خروج از سهمهای بورسی را تشخیص دهند. بعضی از اندیکاتورهای مهم در بورس عبارتاند از اندیکاتور RSI، اندیکاتور MACD ، اندیکاتور CCI، اندیکاتور Bands Bollinger، اندیکاتور SAR Parabolic و ….
در نمودار زیر اندیکاتور میانگین متحرک ساده در بازه زمانی ۹ روزه استفاده شده است. همانطور که میبینید دو نقطه یا سطح مناسب برای ورود و خروج از سهم در این بازه زمانی تعیین شده است که با عناوین تریگر ورود و تریگر خروج شناخته میشوند.
۲. پولبک
بسیاری از معاملهگران اعتقاد دارند که موقعیت پولبک الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ الگوی کف دوقلو چه محدودیتهایی دارد؟ یکی از کمریسکترین روشهای ورود به معامله به شمار میآید. به زبان ساده، پولبک به شرایطی گفته میشود که معاملهگر در شرایط ایدهآل از نظر ریسک و بازده وارد موقعیت معاملاتی شود. معنای دیگری که برای این مفهوم میتوان در نظر گرفت خداحافظی است چراکه در این حالت، روند بعد از شکست سطح حمایتی یا مقاومتی معتبر خود، سعی میکند یک بار دیگر به آن سطح شکسته شده بازگردد. به صورت کلی سه نوع پولبک عادی، خارجی و داخلی وجود دارد. در تصویر زیر، دو موقعیت مناسب برای ورود (تریگر ورود) به سهم را مشاهده میکنید.
۳. الگوی قیمت سهم
الگوی قیمت در نمودار سهمهای بورسی همانند اندیکاتورها دارای تنوع زیادی است. معاملهگران با استفاده از الگوی قیمتی یک سهم میتوانند روند آینده آن را پیشبینی کنند با این اوصاف میتوان گفت که الگوی قیمتی در سهم یکی از تریگرهای مناسب برای ورود و خروج محسوب میشود. در مقالههای قبلی به صورت کامل به انوع الگوهای قیمتی در بازار بورس اشاره کردیم که برخی از آنها عبارتاند از الگوی سرو شانه، الگوی سقف و کف دوقلو، الگوی پرچم، الگوی مستطیل و … . در نمودار قیمتی زیر، یک الگوی پرچم سعودی مشخص شده است. در انتهای روند نزولی و شکستی که ایجاد شده است، میتوان تریگر ورود به سهم را تشخیص داد..
۴. شکست روند
فرایند پولبک و شکست در نمودار سهمهای بورسی تا حدودی مشابه هستند که در مقالههای قبلی به صورت کامل به تفاوتهای میان این دو اشاره کردیم. زمانی که قیمت یک سهم با شکست مواجه میشود این شکست تحت شرایط خاص با سرعت زیادی به حرکت خود ادامه میدهد. همانطور که در نمودار زیر میبینید، بعد از شکست قیمت، یک تریگر ورود قوی به سهم ایجاد شده است.
۵. کندل استیک
معاملهگران در بازار بورس میتوانند از سه نوع نمودار خطی، میلهای و کندل استیک استفاده کنند. در میان این نمودارها، کندل استیک به دلیل مزایای متعدد بیشتر مورد استقبال معاملهگران قرار گرفته است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی سهم بهصورت مجزا است. استفاده از کندل استیکها دارای شرایطی است، اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد. کندل استیکها به صورت کلی از یک بدنه و سایه پایینی و بالایی تشکیل میشوند. کندل استیکها دارای الگوهای متنوعی هستند که بعضی از آنها عبارتاند از الگوی ماروبوزو، دوجی، دوجی پایه بلند، دوجی سنگ قبر، چکش، چکش معکوس و … . همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، یک الگوی پوشای صعودی درروند نمودار سهم به عنوان تریگر ورود مشخص شده است.
مزایای استفاده از تریگر
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، استفاده از تریگرها در روند معاملات سهام به معاملهگر کمک میکند تا برگشتهای زود هنگام روند معامله را تشخیص دهد. تریگرها دارای تنوع زیادی هستند که هم برای ورود به سهم و هم برای خروج از سهم مورد استفاده قرار میگیرند. بعضی از مزایای استفاده از تریگر عبارتاند از:
افزایش قدرت تصمیمگیری و کاهش ریسک: تریگر ورود و خروج در روند معاملات سهام به معاملهگر کمک میکند تا با دقت بیشتری تصمیمگیری کند و از تصمیمهای احساسی و هیجانی فاصله بگیرد. با این کار میزان ریسک سرمایهگذاری تا حد زیادی کاهش پیدا میکند.
کسب بازدهی بیشتر در معاملات: طبق مطالب ارائه شده، متوجه شدید که تریگر یک نقطه یا سطح امن برای معاملهگر است که با شناسایی آن اماکن کسب بازدهی در روند معاملات بیشتر میشود.
تعیین خط روند سهم: تریگر به ما کمک میکند تا خط روند سهم را برای روزهای آینده پیشبینی کنیم. با این حال میتوانیم برای نگهداری یا فروش سهم مورد نظر تصمیمگیری بهتری داشته باشیم.
محدودیتهای استفاده از تریگر
در بعضی موارد ممکن است نتایج مطلوبی از تریگرها دریافت نشود. به عنوان مثال زمانی که بازار یا یک سهم در حال اصلاح باشد، اندیکاتور مکدی ترگیرهای ورود و خروج متعددی را به معاملهگر نمایش میدهد که انتخاب تریگر ورود و خروج در این شرایط کار سادهای نیست، بنابراین بهتر است معاملهگر برای جلوگیری از تشکیل این حالت از اندیکاتورهایی استفاده کند که سیگنال خط تریگر را تایید کند.
علاوه بر این پیشنهاد میکنیم برای اطمینان بیشتر از تریگر ورود و خروج در فرایند تحلیل سهم، به صورت همزمان از سایر ابزارهای تکنیکال استفاده کنید. با این کار، نتایج نهایی از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
سخن آخر
در این مقاله با انواع تریگرها در روند معاملات سهام در بازار بورس آشنا شدیم. تریگرها به زبان ساده مجموعهای از نشانهها هستند که با شناسایی آنها میتوان بهترین موقعیتهای معاملاتی برای ورود و خروج از سهم را پیشبینی کرد. تریگرها دارای تنوع زیادی هستند و معامله گران باید با توجه به نوع استراتژی معاملاتی خود، از انواع آنها بهرهمند شوند. دقت داشته باشید که استفاده از تریگرها به منظور شروع معامله در بورس به تنهایی اعتبار زیادی ندارد از این رو پیشنهاد میکنیم برای کسب اطمینان بیشتر، حتما به صورت همزمان از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنید. علاوه بر این، تریگرها در یک الگوی مشخص مثل الگوی قیمتی، تنوع زیادی دارند و برای تشخیص آنها باید به تمام مفاهیم و تکنیکهای تحلیل سهم در بازار بورس تسلط داشته باشید.
دیدگاه شما