لازمه کنترل هیجانات در معامله گری چیست؟
لازمه کنترل هیجانات ، داشتن علم و تخصص است،بنابراین هر چه دانش و آگاهی فعالان بورس بیشتر باشد، هم به نفع خودشان و هم به نفع معاملهگران دیگر خواهد بود و لزوم سرمایهگذاری در بورس، داشتن دانش و مهارت بهرهگیری از روشهای تحلیلی و تکنیکهای معاملهگری است
این دوره چه کمکی میتونه به من بکنه؟
ترس، طمع و امید
این سه مورد مهم ترین مواردی هستند که موجب خطا و اجرای نادرست در خرید و فروش شما می شوند و باید با تمرین و آموزش، کنترل شوند تا معاملات مطمئنی انجام دهید. روش های تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، روانشناسی بازار و مدیریت سرمایه و ریسک تنها ۴۰% از معاملات را تشکیل می دهد
این طبقه بالاترین سطح دانش اصول موفقیت معاملهگری است. معامله گران پس از به دست آوردن علم موردنیاز تحلیلگری و کنترل احساسات معاملهگری میتوانند به یک مربی سرمایه تبدیل شوند.
معامله گر منضبط به شما کمک میکند تا با افراد معدودی آشنا شوید که یاد گرفته اند چگونه رفتار معاملاتی خود را کنترل کنند
رایگان
نظم داشتن، تسلط بر خود و مهار عواطف، از عوامل اصلی موفقیت هستند.
با این حال این ویژگیها ذاتی نیستند و باید آنها را با آموختن تمرینهای ذهنی مشخص کسب کنید. یاد گرفتن این تمرینهای ذهنی اغلب به شکل آزمون و خطا صورت میگیرد که ممکن است بسیار پرهزینه و پر از درد و رنجهای روانی باشد. مهمترین مشکل شیوۀ آزمون و خطا در بازار این است که اکثر مردم، پیش از به پایان رساندن پروسۀ یادگیری، همۀ سرمایۀ خود را از دست میدهند. معاملهگرانی هم که پول کافی جهت ادامه مسیر و معاملاتشان را دارند، هیچگاه از اثرات طولانی مدت و مخرب روانی این مرحله نجات نمییابند. بنابراین اگر میخواهید معاملهگری حرفه ای محسوب شوید، باید بردبار باشید و عواطف خود را مدیریت کنید!در بورس آنچه که انجام می دهید بسیار مهم تر است از آنچه که می دانید. در این گام شما خواهید آموخت چگونه از دانش خود به بهترین شکل استفاده کنید
این دوره برای چه کسانی مناسب است؟
هدف از این بخش شناخت مهم ترین خصوصیات ذهنی معامله گر که موجب خطا در معاملات بازار بورس می شود، است
علم بنیادی: سؤال اول یعنی: چی بخریم؟ را پاسخ میدهید.
علم تکنیکال: به سؤال کی بخریم؟ پاسخ میدهید.
علم رفتارشناسی: میتوانید به سؤال اطمینان از رشد سهم؟ پاسخ دهید.
مهمترین سؤالی که پس از پاسخگویی به این سه سؤال برای یک معاملهگر مهم میباشد و باید بتواند به آن پاسخ دهد سؤال کی بفروشیم؟ است.
در پایان دوره معامله گر منضبط به تمام سوالات پاسخ خواهید داد.
اصول تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط
تمام معامله گران حرفهای و موفق در ابتدای راه برای خود استراتژی معاملاتی تعریف میکنند و بر آن پایبند هستند(تماشا نمایید).
از مهمترین ویژگیهای یک معامله گر منظم، حضور همیشگی و موفق در بازار است. برای این منظور لازم است هر روز و هر لحظه در حال یادگیری بود تا بیشتر بر جوانب مختلف آن مسلط شد.(تماشا نمایید).
یادگیری مداوم و تسلط یافتن بر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و هر آنچه که در دورههای آموزش بورس به آن پرداخته میشود و پایبند بودن به آنها همگی میتوانند شما را تبدیل به یک معامله گر منظم کنند.
دوره معامله گر منضبط نه تنها عادات مثبت را در زمینه روحی و روانی تقویت میکند، بلکه از دیدگاه فنی نیز کاملا موفق عمل میکند.
دوره آموزشی معامله گر منضبط، نحوۀ خودشناسی، روانشناسی بازار و به دست آوردن اعتماد به نفس را برای تازه واردان عرصۀ بورس و بازار تجارت با زبانی ساده بازگو میکند.
_ استراتژی معاملاتی
_ مدیریت سرمایه حرفه ای
تحلیل بنیادی : در بازار بورس با توجه به بنیاد سهم، کالا، ارز و … باید بدانیم چه سهمی ارزش خرید دارد که با توجه به تورم ارزش خود را حفظ کرده است و حتی زیانی نداشته است.
تحلیل تکنیکال : زمانی که آموختیم چه محصولی ارزش معامله دارد، حالا نوبت این است که زمان خرید سهم را با علم تکنیکال شناسایی کنیم. علم تحلیل تکنیکال با بررسی نمودار قیمت بر زمان هر سهم و تحلیل عرضه و تقاضا، زمان مناسب خرید هر سهم را برای ما مشخص میکند. ما با کمک تحلیل تکنیکال به سبک الیوت و پرایس اکشن به شما آموزش خواهیم داد جریان نقدینگی را چگونه دنبال تحلیلگری و معاملهگری چیست؟ کنید
رفتار شناسی : علم رفتار شناسی برای روز خرید است که آیا سهم انتخاب شده من پتانسیل رشد دارد یا خیر؟ و با بررسی رفتار محصول از خرید خود مطمعن شویم. در این بخش با فراگرفتن هنر پرایس اکشن ورود خود را بهینه می کنید و حد ضررهای بسار معقول در برابر سودآوری متناسب را در بازار برنامه تحلیلگری و معاملهگری چیست؟ ریزی می نمایید.
ذخیره سود: زمانی که معامله شما با سود مشخص شده همراه باشد به شما کمک میکند که با بیشترین سود ممکن از معامله خارج شوید.
توقف ضرر: زمانی که معامله شما با ضرر همراه شود. باید پذیرفت که ضرر جزئی از معاملات در هر بازار است. نکته مهم این است که با کمترین ضرر از معامله خود خارج شویم.
یک معامله گر منضبط می داند چه اخبار و آمارهایی در بازار وجود دارد.
یک معامله گر منضبط می داند با چه جریان نقدینگی باید روبرو شود ( افراد زیرک و آگاه (موج تراکم)، افراد هوشمند (مشارکت عمومی)، ( بخش توزیع ) افراد بی اطلاع و هیجان زده ).
یک معامله گر منضبط می داند در مناطق هدف چه کندل هایی باید مد نظر باشد و انتظار چه رفتاری را باید از بازار داشته باشد، و قبل از ورود به معامله می داند حاضر است چه میزان پولی را ریسک کند و انتظار چه بازده ای را از بازار دارد و با توجه به دانش خود نقاط ورود و خروج خود را برنامه ریزی می کند(تماشا نمایید).
این دوره آموزشی برای شما که با امید داشتن درآمد بهتر و بیشتر وارد بازار بورس شدهاید و یا قصد ورود به آن را دارید، تدوین شده است.
اگر در یک معاملهی پرضرر هستید، قیمت قادر است دائماً از نقطهای که ورود شما را به این معامله نشان میدهد دورتر و دورتر شود و واضح است که ضررتان در هر لحظه بیشتر میشود. در این میان، بهجای پذیرفتن اینکه بازار از حرکت خود نمیایستد، به امید برگشتن آن در انتظار مینشینید.
این امید تا آن جا ادامه پیدا میکند که میزان ضررتان از آستانهی تحملتان عبور میکند. در اینجا معامله را ترک میکنید و هرگز نمیتوانید باور کنید که اجازه دادهاید ضرر این معامله برای شما تا این میزان زیاد شود.
از دید روانی، بهوجود آوردن سودهای زیاد، حس قدرت، خوشحالی بیش از اندازه و هر احساس دیگری که از این سودهای وسوسهانگیز دارید، خطرآفریناند. احتمال بهدست آوردن آنها زیاد است اما جامهی عمل به آنها پوشاندن کمی جای بحث دارد.
سرفصل ها دوره آموزشی معامله گر منضبط تمام اصول معاماتی را تدوین نموده است، تا شما به موفقیت مالی برسید.(تماشا نمایید).
اگر میخواهید مانند معاملهگران حرفهای در بورس بیندیشید و جزء فاتحان همیشگی بازار باشید باید بدانید که راه حل این مشکل در بازار نیست بلکه در ذهن خودتان است. این راهحل چیزی نیست جز استمرار حالتی ذهنی. استمرار چیزی نیست که سعی کنید به آن برسید زیرا سعی شما خود باعث میشود که شما به جای تمرکز بر روی معامله بر این امر متمرکز شوید که باید سعی کنید کاری کنید و همین موجب عدم موفقیت شما میگردد. زیرا در بسیاری از موارد اصلا نیاز به انجام کاری نیست.
وقتی شما در جریان بازار باشید هیچ نیازی به تلاش کردن نیست زیرا هر آنچه که لازم باشد در دست شماست. فاتحان همیشگی بازار در جریان بازار بورس (مانند جریان رود) قرار میگیرند؛ زیرا به دنبال گرفتن چیزی از بازار نیستند و سعی ندارند تا با روند بجنگند.
برای تجربه نکردن شکست، خود را از قرار گرفتن در موقعیت های مانند «می توانست باشد»، «باید می بود»، «خواهد بود» و «اگر فقط» قرار ندهید. به یاد داشته باشید تا زمانی که میترسید، طمع می کنید و امید دارید، نمی توانید همراه جریان بازار باشید.
هدف موسسه کارآفرین آوای مشاهیر از برگزاری دوره معامله گر منضبط این است که به فعالان بازارهای مالی این حقیقت را اطلاع دهد که چه مواردی برای موفق شدن در این بازار احتیاج دارند . خودشناسی ، انضباط و بازنگری شخصیتی از موارد مهمی است که تریدرها بایستی از آن اطلاع داشته باشند.(تماشا نمایید).
اهمیت روانشناسی در معاملات بازار بورس
ادعا میشود که در زندگی فردی هوش (IQ) بهتنهایی لازمه موفقیت محسوب نمیشود. هوش دیگری به نام هوش هیجانی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در معاملات نیز تحلیل گری بهتنهایی موجب موفقیت در بازار بورس نمیشود. بلکه تحلیل گری به همراه رعایت اصول روانشناسی بازار بورس و معامله گری باعث موفقیت فرد در بازارهای مالی میشود.
چرا معامله گران در بازار نسبت به طرح خود پایبند نیستند؟
در بازارهای مالی یکی از عمده ویژگیهایی که افراد در انجام خرید و فروش دارند این است که به طرح خود پایبند نیستند. دلیل این امر این است که اکثر معامله گران در زمان معاملاتی بازار، طرح خرید خود را نمینویسند. این ازلحاظ معاملاتی کاملاً اشتباه است. زیرا در این زمان، ذهن هیجانی کاملاً بر ذهن منطقی غلبه دارد.
بهترین رفتار معاملاتی این است که تحلیل و طرح خود را در شب قبل از بازار بنویسید. به این دلیل که در این زمان معامله ای انجام نمیشود. ذهن منطقی شما کاملاً بر ذهن هیجانی مسلط است. این باعث میشود با تمرکز کافی سهام را تحلیل کنید یا سهام مناسبی برای خرید انتخاب نمایید.
در زمان معاملاتی بازار با بررسی طرح معاملاتی خود که شب قبل آماده کردید هیچگونه هیجانی نمیتواند شمارا تحت تأثیر قرار دهد. در نتیجه بهترین عملکرد را خواهید داشت.
از لحاظ روانشناسی، به چند دلیل ممکن است ذهن معامله گر آشفته شود
خوشبینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار
داشتن چند استراتژی تحلیل گری (استفاده معامله گر از چند روش تحلیل گری)
ترس و طمع
۱- خوشبینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار
یکی از دلایلی که ذهن معامله گر دچار آشفتگی میشود و نمیتواند معاملات صحیحی انجام دهد، انتظارات غلط از بازار است. یعنی وقتی معامله گر سهمی را خریداری میکند، نسبت به آن سهم خوشبین میشود و مطمئن است که آن سهم رشد خواهد کرد.
این اطمینان و خوشبینی افراطی باعث میشود که معامله گر حتی در زمانی که سهام وی در روند نزولی قرار میگیرد، سهم را نفروشد. خوشبینی و امید واهی نسبت به سهم ممکن است منجر به زیان شدید معامله گر شود. بالعکس زمانی که معامله گر سهمی را تحلیل میکند و میداند که با توجه به تحلیلی که انجام داده سهم خوبی است، اما دریافت اخبار نادرست منجر به بدبینی فرد نسبت به آن سهم میشود. در این زمان از خرید آن سهم منصرف میشود. باعث میشود که سهم مناسب را با بدبینی ناشی از اخبار نادرست از دست بدهد.
در بازارهای مالی به چند نکته معامله گری باید توجه کرد
- بازار نه دوست ما است و نه دشمن ما.
- بازار کاملاً غیرقابلپیشبینی است و باید انتظار هر اتفاقی از بازار را داشته باشیم.
- معامله گری کاملاً یک امر فردی است و هیچکس جز خود فرد نمیتواند نسبت به خرید یا فروش سهمی به شما اطمینان خاطر دهد.
- خریدهای ناشی از ذهن هیجانی و بدون طرح و تحلیل، حتی در صورت رشد سهم، امری کاملاً اشتباه است. زیرا باعث میشود که نسبت به تحلیل های خودتان بدبین شوید. (شانس نمیتواند در درازمدت موجب موفقیت معاملات بورسی شما شود.)
۲- استفاده معامله گر از چند روش تحلیل گری
یکی از پراهمیتترین آیتمهای معامله گری این است که نسبت به تحلیل خود پایبند باشید. زیرا زمانی که بازار دچار روند نزولی میشود، تمام تحلیلها ضعیف عمل میکنند.
زمانیکه در بازار نزولی، معامله گر سهمی را تحلیل کند و روند سهم بر خلاف تحلیل وی باشد. او تحلیلگری و معاملهگری چیست؟ گمان میکند که تحلیلش دارای نقص بوده است. در این موقعیت معامله گر ممکن است از روش تحلیلی دیگری استفاده کند. اگر به صورت اتفاقی آن سهم جدید بازدهی مناسبی داشته باشد، او نسبت به تحلیل اولیه بدبین میشود. معامله گر به تحلیل دوم که ممکن است حتی ضعیفتر از تحلیل اول باشد، جذب میشود. بعد از مدتی و انجام چند خرید با تحلیل دوم سهم ها بازدهی موردنظر را ندارد. ذهن معامله گر مجدد آشفته میشود و پیدرپی تحلیل خود را تغییر میدهد. این باعث میشود در بازار شکستخورده و ایراد را از بازار بداند!
نسبت به طرح و تحلیل گری خودتان پایبند باشید و برآیند معاملاتتان را در چند ماه با تحلیلی که دارید بسنجید.
۳- ترس و طمع معامله گران
در بازار بورس ترس و طمع زمانی ایجاد میشود که شما سهمی را در یک قیمت خریداری کردید و پس از خرید دچار افت قیمت شده است. در این زمان ذهن معامله گر این دستور را میدهد که سرمایه شما دارد از بین میرود. این باعث میشود که خارج از طرح و بر اساس هیجانات ناشی از بازار تصمیم درستی نگیرید و معاملات اشتباهی را انجام دهید.
راه مقابله با هیجان روانشناسی ناشی از ترس معامله گر
تنها راه مقابله و برخورد با آن داشتن یک طرح معاملاتی است. اگر معامله گر قبل از خرید یک سهم، از همه جهات سهم را بررسی کرده باشد و از همان ابتدا بهصورت دقیق، نقطه ورود و خروج از سهم را مشخص کرده باشد، باعث میشود در بازار با افتوخیز قیمت دچار ترس و هیجان نشود. و فقط به طرح معاملاتی خود متمرکز شود.
طمع چه زمانی به وجود میآید؟
از نظر علم روانشناسی، طمع زمانی به وجود میآید که معامله گر سهمی را خریده باشد و قیمت سهم با رشد قیمتی خوب مواجه شود. با اینحال که همه تحلیلها نشان میدهد که موقع فروش سهم است و جایی برای رشد بیشتر قیمتی نیست اما ذهن معامله گر براثر جو روانی، طمع میکند و سهم را باوجود اینکه طرح، به نقطه خروج رسیده است، سهم را نمیفروشد. میخواهد بیشتر سود کند و ممکن است سهم وارد روند نزولی شود. در نهایت سبب میشود که معامله گر سود زیادی را از دست بدهد یا حتی دچار زیان شود.
اخبار چه تأثیری بر تحلیل گری و معاملات ما دارند؟
یکی از عوامل روانشناسی که باعث میشود ذهن معامله گر آشفته شود و نسبت به تحلیلات خود پایبند نباشد، وجود اخبار نادرست و نامرتبط است. بسیار بودن حجم اخبار و اطلاعات منتشرشده از سرویسهای خبری، ممکن است معامله گر را دچار سردرگمی کند و حتی برداشت او از تأثیر این اخبار بر روی روند سهام را دچار اشتباه کند. در کنار این مطلب وجود اخبار نادرست و کذب که از طریق افرادی سودجو با هدفهای مختلف منتشر میشود ممکن است تحلیل معامله گران را دچار سوءبرداشت کند و آنها زیانآورترین معاملات را انجام دهند.
در بازار بدون درکی از اخبار درست و غلط و فقط با استفاده از تحلیل صحیح میتوان روند را پیشبینی کرد. به گفته نیکلاس دارواس که از معروفترین معامله گران بازار مالی است: یکی از بزرگترین دشمنان در بازار گوشهای معامله گر است.
نتیجهگیری
تحلیل گری تنها ۲۰ درصد از مسیر موفقیت در بازار است ۸۰ درصد دیگر بحث معامله گری است. زیرا در بازار هیجانات و مسائلی روانشناسی وجود دارد که باعث میشود شما به تحلیلات خود عمل نکنید. بنابراین یک ذهن آماده و منظم در بازار باعث میشود تصمیمات درستی گرفته و یک معامله صحیح انجام شود. پیشنهاد میکنیم برای تقویت مهارت معاملهگری خود به دوره سبک زندگی معامله گر مراجعه کنید.
ترید و تریدر به چه معناست؟
ترید و تریدرها از زمانهای گذشته همواره در جوامع حضور داشتهاند اما به شکلی متفاوت از اکنون. با گذشت سالهای بسیار از تمدن انسانها، مبادله کردن به یکی از مهمترین اجزای زندگی در جوامع بشری تبدیل شد. تمامی افراد برای تهیه کالاهای موردنیاز زندگی روزمره خود اقدام به تبادل داراییها کردند. با اختراع پول مبادلات و خرید و فروش داراییها بسیار سادهتر شد و افراد میتوانستند پولی را که از تخصص خود به دست میآورند، برای برطرف کردن نیازهای خود هزینه کنند. با رشد بیشتر تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع، افرادی با عنوان تاجر، نقش جابهجایی و رساندن کالاهای تولید شده به دست افرادی که خواستار آن کالا بودند را، برعهده گرفتند و به نوعی واسطه ی میان تولید کننده و خریدار شدند. بعدها سفته بازی و معامله کردن به یکی از شغلهای پر درآمد تبدیل شد که انسانها از طریق آن به کسب سود میپرداختند. در بازارهای مالی نیز معامله گری در اصل نسخهای پیشرفته از همان تجارت در گذشته میباشد که افراد به کسب سود از آن میپردازند. در این مطلب قصد داریم تا با معنی ترید و تریدر آشنا شویم و انواع تریدرها را بشناسیم و نحوه ترید کردن را آموزش دهیم.
ترید (Trade) به چه معناست و تریدر (Trader) چه کسی است؟
ترید در فارسی به معنی مبادله کردن به کار میرود و شامل مبادله کردن انواع داراییها و کالاها میباشد. این مبادلات به صورت سنتی میتواند انواعی از لوازم ضروری زندگی مانند مسکن باشد یا به صورت حرفهایتر، ترید در بازارهای مالی و خرید و فروش اوراق بهادار باشد. هر شخصی که در حال خرید و فروش و انجام معاملات در بازار بورس، بازار ارزهای دیجیتال، بازار جفت ارزها (Forex) و یا سایر بازارها باشد، در حال ترید (Trade) آن دارایی است.
به شخصی که در حال انجام معاملات در بازارهای مالی میباشد تریدر (Trader) یا در زبان فارسی معامله گر گفته میشود. تریدرها به دنبال کسب سود از طریق خرید و فروش و انجام معاملات در بازارهای گوناگون هستند. روشهای کسب سود افراد میتواند متفاوت از یکدیگر باشد ولی آنچه که در اکثر افراد مشترک است و تحلیلگران سبکهای گوناگون به این موضوع توجه میکنند، خرید یک دارایی در قیمتهای پایین و سپس فروش آن در قیمتهای بالاتر و کسب سود از طریق رشد قیمت دارایی است. اما این موضوع به این معنی نیست که یک تریدر (Trader) همواره از طریق ترید (Trade) سود میکند و تمام معاملاتش موفق است. تریدرها میتوانند افراد عادی باشند که در حال فعالیت در بازار هستند و یا شرکتهای سرمایه گذاری و هر شرکتی که اقدام به معامله در بازارهای مالی میکند. برای مثال اگر شما در حال فعالیت در بورس تهران هستید و سهم شرکت فولاد مبارکه اصفهان را خرید میکنید، به خرید توسط شما ترید (Trade) و به شخص شما که در حال معامله در بورس تهران هستید تریدر (Trader) گفته میشود.
تحلیل گر کیست و چه تفاوتی با تریدر دارد؟
بسیاری از افراد تفاوتی میان تحلیلگری (Analyzsting) و معامله گری (Trading) قائل نیستند اما در حقیقت تفاوت بسیاری میان این دو کلمه وجود دارد. در بالاتر با تعریف معامله گر (Trader) آشنا شدیم و در این قسمت پس از آشنایی با تعریف تحلیلگر (Analyzer) ، بهتر میتوانیم به تفاوت میان تحلیلگر و معامله گر پی ببریم.
تحلیلگرهای بازارهای مالی به دنبال بررسی شرایط بازار و موقعیتهای مناسب جهت ورود و خروج به سهمها یا سایر معاملات هستند. این افراد صرفاً بر اساس دانشی که دارند و به دور از هیجانات لحظهای موجود در بازارهای مالی به بررسی و ارائه تحلیلهای خود به معامله گران یا همان تریدر (Trader) میکنند. پس یک تحلیلگر لزوماً یک معامله گر نیست و بلعکس این موضوع نیز صحیح است. اما بسیاری از افراد فعال در بازارهای مالی، خودشان اقدام به تحلیل و سپس معامله (Trade) میکنند.
بسیاری از افراد که وارد بازارهای مالی میشوند صرفاً بر رشد توانایی تحلیلگری خود متمرکز میشوند و تمام آموزشهای لازم برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر خبره را میبینند. اما پس از ورود به بازارهای مالی با چندین شکست و ضرر پیاپی در معاملات سرخورده میشوند و از بازار خارج میشوند. علت این امر عدم توجه افراد به مهارت معامله گری (Trading) است. به اصطلاح این افراد تحلیلگران خوبی هستند اما تبدیل به یک تریدر (Trader) موفق نمیشوند.
ویژگی تریدرهای موفق چیست؟
با بررسی ویژگیهای تریدرهای مختلف و درصد موفقیت آنها، ویژگیهای مشترکی بین تریدرهای موفق دیده شد که در بین تریدرهای تازه کار یا کسانی که با شکست از بازار خارج شدهاند این ویژگیها کمتر وجود داشت. این ویژگیها عبارت بودند از:
کنترل احساسات و هیجانات لحظهای: افراد موفق این حوزه توانسته بودند بر احساسات و هیجانات خود، کنترل داشته باشند و درگیر نوسانات لحظهای بازار نشوند. در زمانی که بازار با یک حرکت سریع شروع به اصلاح میکند، این تریدرها ترس خود را کنترل میکنند و به تحلیل خود پایبند می مانند. در صورتی که تحلیل آنها اشتباه باشد در نقطهی از پیش تعیین شده با عنوان حد ضرر، از بازار خارج میشوند.
توانایی صبر و انتظار: این تریدرها همواره منتظر موقعیت مناسب جهت ورود به معامله میمانند و در بهترین نقطه معامله را انجام میدهند. پس از ورود منتظر حرکت قیمت میمانند و با صبر و حوصله تحلیل خود را اجرا میکنند. پذیرش ریسک و شکستها: تریدرهای موفق میدانند که فعالیت در این بازارها بدون ریسک نیست و از ریسکهای موجود آگاهی کامل دارند. پس از پذیرش ریسکهای بازار، اقدام به معامله میکنند و آمادهی واکنش مناسب به خطرات و ریسکهای موجود هستند. همچنین این افراد میدانند که قرار نیست صد درصد معاملات آنها با سود پایان یابد و تمام تحلیلهای انجام شده، صحیح باشد. بلکه با دانش به این موضوع که حتی پیروزی در 70% از معاملات، سودهای بسیار خوبی را نصیب آنها میکند، اقدام به ترید (Trade) میکنند.
مدیریت سرمایه: افراد موفق هیچ گاه با تمام سرمایه خود وارد یک معامله نمیشوند زیرا میدانند که احتمال رخدادن اشتباه در تحلیل وجود دارد و حتی ریسکهای بازار میتواند سبب حرکتهای ناگهانی قیمت در خلاف جهت انتظار آنها شود. به قول معروف، تریدرهای (Trader) موفق هیچگاه تمام تخممرغهای خود را در یک سبد نمیگذارند.
چگونه در بازارهای مالی تبدیل به یک تریدر موفق شویم؟
برای موفق شدن در بازارهای مالی، پس از یادگیری یکی از انواع روشهای تحلیل، نیاز به شناخت خود و آموزش روانشناسی بازار دارید. اگر از میزان ریسک پذیری خود در بازار اطلاع ندارید و یا نمیتوانید هیجانات و فشار روانی حاصل از نوسانات بازار راش کنترل کنید، برای فعالیت در این بازار اندکی صبر کنید. کتابهای بسیار زیادی در خصوص روانشناسی بازار و چگونگی کنترل و تسلط یافتن بر احساسات انسانی وجود دارد که میتوانید مطالعه کنید. به ویژگیهای تریدرهای موفق که در بالا گفتیم حتماً توجه کنید و تلاش کنید تا این ویژگیها را در خود پرورش دهید. مطمئن باشید با بهره گیری از این ویژگیها در کنار مهارت تحلیلگری خود، میتوانید سودهای بسیار مناسبی کسب کنید و زندگی خود را دگرگون کنید.
مزایا و معایب ترید در بازارهای مالی چیست؟
هر فعالیت و حرفهای دارای مزایا و معایب خاص خود میباشد که شناخت آنها باعث پیشرفت و موفقیت بیشتر فعالین در آن حوزه میشود. در اینجا قصد داریم تا با مزایا و معایب ترید کردن و تریدر بودن در بازارهای مالی آشنا شویم.
مزایای ترید در بازارهای مالی:
1. عدم محدودیتهای زمانی و مکانی جهت ترید
2. عدم نیاز به تحصیلات و مدارک مشخص دانشگاهی
3. امکان دست یابی به آزادی مالی در زمانی کوتاهتر از سایر کارها
4. امکان شروع فعالیت با هر میزان سرمایه
5. فقط نیازمند یک لپ تاپ و اینترنت جهت کسب درآمد است
معایب ترید در بازارهای مالی:
1. نیاز به دانش تحلیلی و پیوستگی در این راه
2. سخت بودن کنترل هیجانات و احساسات انسانی
3. ریسک بالاتر در مقایسه با سایر فعالیتها
4. فشارهای روانی و استرسها در نوسانات
تفاوت سرمایه گذاری (Investing) با ترید کردن (Trading) چیست؟
سرمایه گذاری و ترید کردن دو استراتژی متفاوت برای فعالیت در بازارهای مالی هستند. سرمایه گذار به افرادی گفته میشود که یک دارایی را به قصد نگهداری بلند مدت و کسب سود نگهداری میکنند. اگر این دارایی سهام باشد، بیشتر به دنبال شرکتهایی هستند که هر سال سود بالایی میسازند و از قدرت رقابت پذیری بالایی در صنعت برخوردار هستند. عموم سرمایه گذاران در بازههای حداقل 2 تا 3 ساله اقدام به نگهداری دارایی خریداری شده میکنند و حتی تا بیش از 10 سال نیز ممکن است زمان نگهداری آن دارایی به طول بینجامد.
اما تریدرها به دنبال کسب سودهای پر تعداد و در مدت زمان کوتاه هستند، زیاد به اتفاقات درون شرکت توجهی ندارند و بیشتر از سبکهای تحلیل تکنیکال جهت بررسی شرایط ورود و خروج از معاملات کمک میگیرند. تریدرها در بازارهای مالی (خصوصاً بازارهای جهانی) ممکن است فقط چندین دقیقه یا چندین روز معامله خود را باز نگه دارند.
انتخاب بین اینکه سرمایه گذاری بهتر است یا ترید کردن، کاملاً وابسته به روانشناسی شخصی افراد و روحیات آنها دارد. برخی افراد علاقهمند به هیجانات بالاتر و کسب بازده از نوسانات بازار هستند در حالی که برخی دیگر از این نوسانات دوری میکنند و پس از خرید سهم تا چندین سال وضعیت قیمت دارایی خود را بررسی نمیکنند.
انواع تریدرها کداماند و چه سبکهایی در تریدینگ (Trading) وجود دارد؟
تریدرها با توجه به بازهی زمانی که معامله خود را باز نگه میدارند و تایم فریم معاملاتی آنها به چندین دسته تقسیم میشوند که در ادامه به توضیح هرکدام میپردازیم.
تریدرهای بلند مدت (Position Trader)
تریدرهای بلند مدت یا همان پوزیشن تریدرها اقدام به انجام معاملات بلند مدت در بازهی یک ماهه تا یک ساله میکنند. از آنجایی که این نوع معامله گران در بازهی زمانی بلند مدت ترید میکنند، تحلیلهای اقتصادی و تحلیل بنیادی در بررسیهای آنها وزن بیشتری نسبت به تحلیل تکنیکال دارد. پوزیشن تریدرها بسیار به سرمایه گذاران شبیهاند.
تریدرهای نوسانی (Swing Trader)
تریدرهای نوسانی در پی یافتن روند اصلی حاکم بر قیمت هستند و در جهت آن اقدام به معامله میکنند. معاملات تریدرهای نوسانی عموماً در بازهی یک روز تا یک هفته صورت میگیرد. معامله گران نوسانی با کمک سبکهای گوناگون تحلیل تکنیکال و نرمافزارهای تخصصی تحلیل، شرایط حاکم را پیدا میکنند.
تریدرهای روزانه (Day Trader)
معامله گران روزانه به دنبال کسب سود از بازار در یک روز هستند. این تریدرها در ابتدای روز وارد معاملات میشوند و پیش از پایان روز جاری از بازار خارج میشوند. تریدرهای روزانه از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند و تایم فریم (Timeframe) معاملاتی آنها عمدتاً از 15 دقیقه تا یک ساعت است.
تریدرهای اسکالپر (Scalper Trader)
اسکالپرها به دنبال کسب سودهای اندک اما پر تکرار در طی روز هستند. این تریدرها میخواهند از جزئیترین نوسانات قیمت سود به دست آورند، در نتیجه باید مهارت بالایی در تحلیل تکنیکال و نوسان گیری داشته باشند. معاملات آنها در تایم فریمهای 1 دقیقه تا 10 دقیقه انجام میشود و در طول روز به دفعات معاملات خود را انجام میدهند.
آیا نیاز است که حتما خودمان به صورت مستقیم ترید یا معامله کنیم؟
سرمایه گذاری در بورس می تواند به صورت غیرمستقیم و از طریق سپردن سرمایه به شرکت سبدگردان صورت بگیرد. شرکت سبدگردان اقتصاد بیدار با ارائه رهکارهای تخصصی سرمایه گذاری مستقیم مانند صندوق درآمد ثابت و صندوق سهامی و همچنین پذیرش سبدهای سهام، خدمات حرفه ای سرمایه گذاری را به افراد ارائه میدهد.
سخن نهایی
فعالیت در بازارهای مالی نیازمند دانش مناسب و ریسک پذیری بالای افراد در مقایسه با سایر فعالیتهای کاری میباشد. اگر با برخورداری از شناخت کافی از روحیات شخصی و دانش تحلیلی لازم جهت پیش بینی روند بازار، در بازارهای مالی فعالیت کنید، قطعاً میتوانید به موفقیت در سودسازی و کسب درآمد از طریق ترید برسید. در این مطلب توضیح دادیم ترید چیست و تریدر کیست و تفاوت ترید با تحلیلگری و سرمایه گذاری را بررسی کردیم. در نهایت امیدواریم با شناخت کافی از انواع روشهای ترید، بتوانید روش متناسب با شخصیت خود را انتخاب کنید و به کسب سود از بازار بپردازید.
حد ضرر چیست و چطور باید آن را محاسبه کنیم؟
بازار سرمایه به طور ذاتی بازاری با ریسک بالا حساب میشود. دلیل این امر آن است که نوسانات تحلیلگری و معاملهگری چیست؟ قیمت در آن تابع آمار و احتمالات است. و هیچگاه نمیتوان با قطعیت در رابطه با صعود یا نزول قیمت یک دارائی صحبت کرد (اصل عدم قطعیت). یک تحلیلگر و معاملهگر حرفهای با علم به این اصل میداند که معاملهای که در بازار انجام داد در هر لحظه میتواند زیانده شود. به همین دلیل در لحظه انجام معامله برای خود میزان حداقلی از ضرر مشخص میکند که به آن حد ضرر میگوئیم.
حد ضرر چیست؟
در دنیای تحلیل، مخصوصاً تحلیل تکنیکال، حد ضرر نقطهای تعریف میشود که اگر قیمت خلاف جهت مدنظر حرکت کرده و از این نقطه عبور کند، تحلیلگر اعلام میکند که سناریوی اولیهاش نقض شده و معامله خود را میبندد. معاملهگران نیز حد ضرر را میزانی از ضرر تعریف میکنند که بیشتر از آن حاضر به تحمل ضرر نمیشوند. برای مثال ۱۰ درصد پائینتر از قیمت معامله اجرائی که در بازار بورس میتواند سهامی به ارزش ۱۰۰۰ ریال باشد و در ۹۰۰ ریال به فروش برسد.
توصیه میشود که فرد صرفاً به صورت تحلیلگری محض و یا معاملهگری محض مبحث حد ضرر را مدنظر نگیرد. به این معنی که اگر برای مثال در نمودار قیمت حد ضرر ۵٪ به دست آمد، نسبت به کل سرمایه نیز میزان ضرر با توجه به ریسکپذیری فرد تعیین و محاسبه شود. محاسبات مرتبط با حد ضرر و میزان سرمایه ورودی با توجه به حد ضرر یکی از مباحث اصلی و مهم در مدیریت ریسک و سرمایه میباشد.
حد ضرر چطور محاسبه میشود؟
انواع حد ضرر
حد ضرر را با توجه به استراتژی تحلیلی میتوان به دو دسته پویا (Dynamic) و ایستا (Static) دستهبندی کرد:
پویا (Dynamic):
در تحلیلها و معاملات با ابزارهای بر پایه روند، حد ضرر شناور خواهد بود. در صورت بروز شکست سطح حمایت یا مقاومت داینامیک ( مانند خط روند، تحلیلگری و معاملهگری چیست؟ کانال، میانگین های متحرک و…) ابزار مورد استفاده فعال میشود و به همین دلیل میزان حد ضرر در نقاط شکست مختلف، میزان متفاوتی میباشد.
ایستا (Static):
دو حالت استفاده میشود:
- در تحلیل و معامله با ابزارهای بر پایه سطوح استاتیک که قیمت سطح حمایت یا مقاومت تغییر نکرده و با بروز شکست در این سطوح حد ضرر فعال میگردد.
- در معاملات بر پایه تعریف روند و پیوتشناسی که در این حالت حدضرر یک قیمت دقیق تعریف میشود. و حتی یک ریال(در بازارهای جهانی پوینت یا تیک) پائینتر از این قیمت باعث فعال شدن حد ضرر در معامله مرتبط و نقض سناریوی تحلیلی میشود.
نکتهای که در رابطه با ایستا باید مدنظر داشت این است که نقطه خروج میبایست جداگانه در نقاط حد سود مشخص گردد و صرفاً با تکیه بر حد ضرر امکان سوددهی وجود ندارد.
مثال 1
در نماد فولاد، در تاریخ ۱۲ شهریور سال ۱۳۹۷ (فلش آبی اول)، امکان معامله براساس استراتژی کانال ایجاد شد. ضرر آن پویا(شناور) و بر اساس سطح حمایتی کف کانال تعیین میشود. که ۲ ماه بعد در ۲۰ آبان ماه (فلش آبی دوم) با شکست کف کانال صعودی فعال شد. ولی این ضرر همچنان سودده بود و حدود ۲۵٪ سوددهی داشت.
مثال 2
رمز ارز اتریوم، در تاریخ ۱۸ ژولای ۲۰۱۸ (فلش قرمز اول)، یک موقعیت معامله فروش برمبنای استراتژی معاملاتی خط روند نزولی ایجاد کرد. و این خط روند تا ۷ ماه ادامه دار بود و حتی در لحظه فعال کردن حد ضرر پویا در ۳۰ مارس ۲۰۱۹ (فلش قرمز دوم)، سودآوری حدوداً ۲۵۰٪ برای معاملهگر به همراه داشت. بعد از خروج از معامله فروش و به فاصله ۱ ماه بعد، در تاریخ ۷ می (فلش آبی اول)، امکان یک معامله خرید بر مبنای استراتژی معاملاتی خط روند صعودی ایجاد شد. که تا ۲۸ جولای (فلش آبی دوم) اعتبار داشت. و با فعال شدن حد ضرر پویا معاملهگر میبایست معامله خرید خود را حدوداً ۲۰٪ سوددهی میبست.
مثال 3
جفت ارز GBPUSD (پوند انگلیس بر حسب دلار آمریکا)، در تاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۱۹ (فلش آبی اول)، یک موقعیت خرید براساس استراتژی تحلیلگری و معاملهگری چیست؟ معاملاتی خط استاتیک در محدوده ۱.۲ دلار ایجاد کرد. که تا ۷ ماه بعد اعتبار داشت و سپس با فعال شدن حد ضرر به اتمام میرسید. تحلیلگرانی که قادر به موجشماری الیوت بودند یا خط استاتیک مقاومتی پیش رو را به درستی تشخیص دادند، میتوانستند در ۱۶ الی ۱۸ دسامبر (فلش آبی دوم) اقدام به برداشت سود به میزان ۹۸۰ الی ۱۳۲۰ پیپ (۸ الی ۱۰ درصد) در حدود ۱.۳ دلار کنند.
مثال 4
در تاریخ ۲۱ دسامبر سال ۲۰۰۰ (فلش آبی اول)، شرکت مایکروسافت با نماد MSFT در بازار NASDAQ برای آن دسته از افراد که صرفاً بر اساس روند معامله میکردند یک سیگنال خرید صادر کرد. و برای بسیاری، این سیگنال نشانه ادامه روند صعودی ماژور قبل بود و به دید بلندمدت ورود کردند. حد ضرر این معامله برای روند صعودی ۱۲ دلار و ۷۸ سنت بود که این حد ضرر تا فوریه ۲۰۰۹ (فلش آبی سوم) فعال نشد. و فقط سهامداران بلند مدت این شرکت را تا ۹ سال منتظر صعود نگه داشت. در حالی که آن دسته از افراد که آشنائی نسبی با امواج الیوت داشتند به سادگی متوجه اتمام ۵ موج در روند ماژور صعودی و شروع اصلاح ماژور میشدند. و حتی با ورود در نقطه یکسان بعد از تکمیل ۵ موج مینور در ۲۸ ژوئن ۲۰۰۱ (فلش آبی دوم)، قادر به برداشت سود حدوداً ۵۰٪ بودند.
جمعبندی
حد ضرر نقطهایست که به تحلیلگر و معاملهگر نشان میدهد که سناریوی مطرح شده نقض و میزان ضرر معامله بیشینه شدهاست و میبایست سریعاً از معامله خارج شد. رعایت این نقطه برای همه معاملهگران ضروری و الزامی میباشد و تنها با رعایت حد سود و حد ضرر میتوان به هدف اصلی سرمایهگذاری در بازار سرمایه که بقاست رسید. تأکید بر این نکته ضروریست که مدیریت ریسک و سرمایه در طول پروسه سرمایهگذاری، ۸۰٪ از موفقیت مالی را تضمین میکند و با ورود به معاملاتی با ریسک حسابشده میتوان در مسیر موفقیت معاملاتی گام برداشت.
منابع
Murphy, John J.. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.
داستان جالب پیرمرد کهنه کار و تحلیل گر
روزی یک تحلیل گر تکنیکال که تجربه فراوانی در تحلیل بازار داشت به استخدام یک معاملهگر بسیار باتجربه در بورس کالاهای کشاورزی درآمد. معاملهگر با تجربه و سالخورده اطلاعات قابل توجهی در مورد تحلیل تکنیکال نمیدانست چون به عقیده خودش نیازی به ان نداشت و احساس نمیکرد . اخیرا معامله هایی را در تالار انجام نمیداد و نمودارهای روی مانیتور نیز برایش قابل درک و فهم نبودند به همین دلیل تحلیل گر تکنیکال را استخدام کرده بود که او را در این زمینه یاری کند.
تحلیل گر تازه استخدام شده هم که میخواست خودی نشان دهد و تواناییهای خود را به رخ این پیر باتجربه بازار بکشاند، نقاط حمایت و مقاومت سهم را به رئیس خود نشان میداد. تحلیل گر تکنیکال در حال توضیح اهمیت این نقاط به رئیس خود بود و با هیجان و اطمینان خاصی میگفت که در حال حاضر به هیچ وجه امکان ندارد بازار از این نقطه پایینتر برود و این موقعیتی بوده که من ساعتها بدنیال آن بودم.
زمانی که بازار به آن نقطه رسید، معاملهگر از تحلیلگر پرسید: «با این حساب بازار از این نقطه پایینتر نخواهد رفت، درست است؟» تحلیل گر تکنیکال پاسخ داد «درست است. اینجا نقطه پایین بازار امروز است». در همین حال معاملهگر مسن به او گفت «خوب نگاه کن» و تلفن را برداشت و سفارش فروش 2 میلیون واحد سویا را داد. در عرض 30 ثانیه بازار سویا به ازای واحد 10 سنت سقوط کرد. معاملهگر نگاهی به چهره وحشت زده تحلیلگر تکنیکال کرد و به آرامی پرسید :حالا به نظرت نقطه پایین بازار کجاست؟
سپس گفت هرکس دیگری هم این کاری که من کردم را میتواند بکند ولی نکته اصلی داستان همینجاست، وقوع هر اتفاقی ممکن است، ولی برای آن، وجود یک معاملهگر کافیست. این حقیقت تلخ و سخت بازار است و تنها معاملهگران موفق آنرا با آغوش باز پذیرفتهاند.
بله این هم یک داستان جالب که تفاوت تحلیل گری و معامله گری (تریدری) را به خوبی نشان داده، و می گوید که همه چیز نمودار و ارقام و محاسبات پیچیده نیست، هزار نکته ی باریک تر از مو اینجاست.
دیدگاه شما