ژاپنی ها به بدنه اصلی “جیتای” و سایه بالا “اوواکاکه” و به سایه پایینی “شیتاکاگه” میگویند
نمودار شمعی Candlestick Chart
بیش از دویست سال است که ژاپنی ها نمودارهای شمعی را می شناسند، اما پس از گسترش بازارهای مالی، محبوبیت آن در سراسر جهان افزایش یافت. در ابتدا ژاپنی ها نمودارهای شمعی را برای بررسی میزان تغییرات قیمت کالاها به ویژه برنج به کار می بردند.
هر معامله گری در زمان کوتاهی می تواند روش تحلیل و کاربرد این نوع نمودار را فراگیرد و چون تفسیرهای آن به آسانی در ذهن نقش می بندد، بررسی نمودارهای شمعی جذابیت بسیاری پیدا کرده است.
به مانند نمودارهای میله ای، بالاترین و پایین ترین قیمت به ترتیب در سر و ته هر شمع نشان داده می شود. هر نمودار شمعی دارای یک بدنه است که قیمت های باز و پایانی به وسیله ان مشخص می گردد ( رنگ بدنه ) در واقع هر شمع از دو بخش بدنه و سایه ساخته شده است.دامنه نوسانات قیمت برای هر دوره زمانی مشخص، به وسیله سایه ها قابل تشخیص است و بدنه شمع فاصله بین قیمت باز و پایانی را روشن می کند.
ژاپنی ها به بدنه اصلی “جیتای” و سایه بالا “اوواکاکه” و به سایه پایینی “شیتاکاگه” میگویند
اگر قیمت پایانی از قیمت باز کمتر باشد (شمع کاهشی)، بدنه شمع معمولا توپر یا سیاه نمایش داده می شود، اما اگر قیمت پایانی از قیمت باز بیشتر باشد ( شمع افزایشی)، بدنه شمع معمولاً سفید رنگ یا توخالی دیده می شود.
بدنه شمع نقش مهمی در برداشت معامله گران از وضعیت بازار دارد زیرا هرچه بدنه شمع نسبت به سایه ها بلندتر باشد، فشار خرید یا فروش را نشان میدهد، اندازه سایه و بدنه معیار مهمی برای تعیین انتظارات و قدرت یا ضعف بازار است.
به طور مثال اگر شمع بدنه بلند و توخالی و به طور نسبی سایه های کوتاه تری داشته باشد، بیانگر شدت تقاضای بازار است.
آموزش | دوشنبه 9 مهر 1397 | 1642 بازید
10 قانون تحلیل تکنیکال جان مورفی
1 – نمودار بلندمدت را بررسی کنید تحلیل نمودار قیمت را با نمودارهای چندساله در تایم فریم هفتگی یا ماهانه آغاز کنید. نمودار بلندمدت بازار مانند یک نقشه بزرگ از بازار است که با بررسی آن میتوان نگاه بلندمدت بهتری روی بازار داشت. پس از اینکه نمودار بلندمدت را بررسی کردید، نمودار را در تایم فریم روزانه و یا چند ساعتی مشاهده کنید. صرفا نگاه کردن به نمودار کوتاهمدت قیمت، میتواند فریبدهنده باشد و حتی اگر شما قصد دارید معامله کوتاهمدتی انجام دهید، اگر روند بلندمدت یا میانمدت را نیز در قرار بگیرید، عملکرد بهتری خواهید داشت. 2 – روند را تشخیص دهید و با آن به پیش بروید روندهای بازار در اندازههای مختلف وجود دارند، بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت. شما باید بدانید که در چه بازهای قصد معامله دارید تا نمودار مناسب را انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که در مسیر روند معامله میکنید. در روند صعودی، در کفها بخرید و اگر روند نزولی تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector است، در هنگام رشد قیمت، دارایی را بفروشید. اگر در بازه میانمدت معامله میکنید، از نمودار روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگر معاملات روزانه انجام میدهید، از نمودارها در تایم فریم زیر 1 روز استفاده کنید (1 ساعته، 4 ساعته 6 ساعته و…). در هر شرایطی، روند را از نمودار بلندمدت تشخیص دهید و سپس از بازه زمانی کوتاهمدتتر برای تشخیص نقطه مناسب ورود استفاده کنید. 3 – نقاط کف و سقف را بیابید سطوح حمایت و مقاومت را بیابید. بهترین محدوده برای خرید در بازار، نقطه حمایت و بهترین نقطه برای فروش، محدوده مقاومت است. محدوده حمایت، معمولا محدودهی کف قبلی است که قیمت به آن واکنش نشان داده است. محدوده مقاومت نیز، معمولا محدوده سقف قبلی است و معمولا وقتی این محدوده شکسته میشود، یک پولبک به این محدوده اتفاق میافتد (یعنی قیمت یکبار دیگر به محدوده شکست مقاومت باز میگردد ولی مجدد به رشد ادامه میدهد). مطلب مرتبط را بخوانید: حمایت و مقاومت چیست؟ (همراه با تصویر) پس از شکست مقاومت، این محدوده شکسته شده به یک سطح حمایت تبدیل میشود (سقف قبلی به کف جدید تبدیل میشود). این موضوع در هنگام شکست حمایت نیز صادق است و حمایت شکسته شده به عنوان یک محدوده مقاومت تلقی میشود. 4 – میزان اصلاح قیمتها را شناسایی کنید اصلاح قیمت در بازار، چه در روند نزولی و چه در روند صعودی معمولا باعث میشود میزان قابلتوجهی از روند طی شده بازپس گرفته شود. شما میتوانید اصلاح قیمتها را بصورت درصد محاسبه کنید، به طور مثال یک اصلاح قیمت 50 درصدی معمولا یک اتفاق رایج در بازار است. حداقل اصلاح قیمت را یک سوم از روند طی شده و حداکثر اصلاح را دو سوم از آن میدانند. درصدهای فیبوناچی ریتریسمنت (Fibonacci Retracements) شامل 38 درصد، 62 درصد نیز ارزش زیر نظر گرفتن دارند. در هنگام پولبک در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد اصلاحی است. 5 – خطوط روند را بکشید خطوط روند یکی از سادهترین و کارآمدترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. تنها چیزی که نیاز دارید کشیدن یک خط مستقیم از دو نقطه کف یا سقف در نمودار است. خطوط روند صعودی، با وصل کردن دو کف قیمت و خطوط روند نزولی با وصل کردن دو سقف شکل میگیرد. شکسته شدن خط روند معمولا باعث تغییر روند میشود و اغلب اوقات پس از اینکه یک روند تغییر کرد، یک پولبک به خط روند انجام میشود. در یک خط روند معتبر حداقل شاهد برخورد قیمت با سه نقطه از خط روند هستیم. هر چقدر طول خط روند طولانیتر باشد و هرچقدر برخوردهای قیمت با خط روند (بدون شکسته شدن خط) بیشتر باشد، این روند مهمتر خواهد بود. 6 – میانگین متحرک را دنبال کنید میانگینهای متحرک (moving averages)، سیگنالهای خرید و فروش بیطرفانهای صادر میکنند. این ابزار به شما میگوید که آیا روند هنوز معتبر و برقرار است یا خیر و به شما کمک میکند تغییرات روند را بهتر تشخیص دهید. البته میانگینهای متحرک آینده را به شما نمیگویند که آیا تغییر روند نزدیک است یا خیر. ترکیب دو میانگین متحرک، معمولا یک روش پرطرفدار برای یافتن سیگنالهای خرید و فروش است. برخی ترکیبات پرطرفدار شامل میانگین متحرک 4 و 9 روزه یا 9 و 18 روزه یا 5 و 20 روزه هستند. (البته در بازارهای مختلف، میانگینهای متحرک با تنظیمات مناسب باید به کار برده شود). سیگنالها زمانی صادر میشوند که میانگین متحرک کوتاهمدتتر، میانگین متحرک بلندمدتتر را میشکند. همچنین عبور قیمت از میانگین متحرک 40 روزه به سمت بالا یا پایین خط، میتواند سیگنالهای خوبی ارائه دهد. از آنجایی که میانگینهای متحرک، اندیکاتورهای دنبالکننده روند هستند، بهترین زمان استفاده از آنها در هنگام وجود یک روند در بازار است. 7 – استفاده از اسیلاتورها را بیاموزید اسیلاتورها (Oscillators) به شما کمک میکنند نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهید. همانطور که میانگینهای متحرک برای تایید تغییر روند در بازار به کار میرود، اسیلاتورها کمک میکنند تا بدانیم که آیا بازار به زودی تغییر خواهد کرد یا نه. دو اسیلاتور پرطرفدار RSI یا Relative Strength Index و همینطور اسیلاتور استوکاستیک (Stochastics) است. هر دوی این اسیلاتورها مقیاس 0 تا 100 دارند و در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال، در پایین نمودارهای قیمت بصورت یک خط دارای نوسان میتوان اضافه کرد. زمانی که RSI به بیش از 70 میرسد، اشباع خرید و زمانی که به کمتر از 30 میرسد، اشباع فروش وجود دارد. اما در استوکاستیک، اشباع خرید بالای 80 و اشباع فروش زیر 20 است. (منظور از اشباع، ازدیاد و وجود خرید یا فروش بیش از اندازه است) بیشتر معاملهگران از بازه 14 روزه یا 14 هفتهای برای استوکاستیک و از بازه 9 روزه یا 9 هفتهای برای آر اس آی استفاده میکنند. واگرایی اسیلاتورها معمولا نشانهای از چرخش بازار و تغییر روند است. اسیلاتورها در زمان عدم وجود یک روند (اصطلاحا محدوده رنج – range) مناسب هستند. از سیگنالهای هفتگی میتوان برای فیلترکردن سیگنالهای روزانه و همینطور از سیگنالهای روزانه میتوان فیلترکردن سیگنالهای داخل روز (intra-day) بهره گرفت. 8 – اخطارها را بشناسید از اندیکاتور MACD استفاده کنید. اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) که در بین تریدرهای ایرانی با نام مکدی شناخته میشود، شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است. یک سیگنال خرید زمانی صادر میشود که خط سریعتر، به بالای خط کندتر برسد و هر دو خط زیر عدد 0 باشند. سیگنالهای هفتگی بر سیگنالهای روزانه ارجحیت دارند. هسیتوگرام مکدی، تفاوت بین دو خط را نشان میدهد و از پیش، اخطارهایی زودهنگام نسبت به تغییر روند صادر میکند. دلیل نامگذاری هیستوگرام این است که از میلههای عمودی برای نشان دادن تفاوت بین دو خط روند استفاده میشود. 9 – روندهای نامعتبر را تشخیص دهید از اندیکاتور ADX برای این منظور استفاده کنید. اندیکاتور Average Directional Movement Index یا به اختصار ADX با سنجش درجه روند به شما کمک میکند تا بدانید که آیا یک روند در بازار وجود دارد یا نه. رشد خط ADX نشاندهنده یک روند پرقدرت احتمالی و خط نزولی ADX اغلب اوقات نمایانگر نبود روند است. با وجود خط صعودی ADX باید از میانگینهای متحرک استفاده کرد و اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، معاملهگر میتواند سبک معامله مناسب در شرایط فعلی بازار را تشخیص دهد. 10 – حجم معاملات را نادیده نگیرید حجم معاملات یکی از مهمترین فاکتورها برای تایید یک رویداد است. حجم، زودتر از قیمت، چیزهای را به ما نشان میدهد و مهم است که در هنگام وجود روندها، شاهد حجم معاملات بیشتر در جهت حرکت روند باشیم. به عبارتی در یک روند صعودی، در هنگام صعود قیمت باید شاهد رشد حجم باشید. این افزایش حجم، نشاندهنده این است که سرمایه جدید وارد بازار شده و روند را پشتیبانی میکند. پس کاهش حجم در یک روند صعودی نشاندهنده ضعف روند و احتمال تغییر روند است.
آموزش اندیکاتور پین بار
الگوی کندلی یا همان اندیکاتور پین بار یکی از الگوهای محبوب و پرکاربرد در میان تریدرهای بازار فارکس است. این الگو از یک بدنه بسیار کوچک و یک دم یا سایه بلند تشکیل شده است. هرگاه این الگو رخ میدهد میتواند نشان دهنده برگشت احتمالی قیمت باشد.
سایه کندل پین بار ناحیه قیمتی را نشان میدهد که رد شده است، و مفهوم این است که قیمت برخلاف جهتی که دم یا سایه نشان میدهد به حرکت خود ادامه میدهد. بنابراین، یک سیگنال پین بار نزولی سیگنالی است که دارای دم بالایی بلند است، که نشان دهنده رد قیمتهای بالاتر با این مفهوم است که قیمت در کوتاه مدت کاهش مییابد. سیگنال پین بار صعودی دنباله پایینتری دارد که نشاندهنده رد قیمتهای پایینتر با این مفهوم است که قیمت در کوتاه مدت افزایش خواهد یافت.
معامله با اندیکاتور پین بار
هنگام معامله پین بارها، چند گزینه ورودی مختلف برای معاملهگران وجود دارد. اولین و شاید محبوبترین، ورود با کندل پین بار است. به این معنی که شما با قیمت فعلی بازار وارد معامله میشوید.
توجه: الگوی پین بار باید قبل از ورود به بازار بر اساس آن بسته شود. تا زمانی که کندل به عنوان یک الگوی نوار پین بسته نشود، هنوز واقعاً یک نوار پین نیست.
یکی دیگر از گزینههای ورود برای سیگنال معاملاتی کندل تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector پین بار ، وارد شدن بر اساس ۵۰ درصد اصلاح قیمت در محدوده کندل پین بار است. به عبارت دیگر باید صبر کنید قیمت به محدوده ۵۰ درصد کندل پین بار برسد و سپس وارد معامله شوید.
ترید با پین بار در روند
ترید با روند مسلماً بهترین راه برای معامله در هر بازاری است. سیگنال ورودی نوار پین، در یک بازار که مومنتوم خوبی دارد، میتواند یک ورود با احتمال بسیار بالا و یک سناریو با ریسک به ریوارد خوب باشد
در مثال زیر، میتوانیم سیگنال پین بار صعودی را ببینیم که در زمینه بازاری با روند صعودی شکل گرفته است. این نوع کندل پین نشان میدهد که قیمتهای پایینتر را رد میکند (به دنباله پایینتر آن دقت کنید)، بنابراین به آن «پین بار صعودی» میگویند، زیرا مفهوم رد منعکسشده در نوار پین این است که گاوها افزایش قیمت را از سر خواهند گرفت.
ترید با پین بار در نواحی حمایتی و مقاومتی
هنگامی که یک پین بار ضد یا بر خلاف یک روند غالب معامله میشود، به طور گسترده پذیرفته شده است که یک معاملهگر باید این کار را از یک سطح اصلی نمودار حمایت یا مقاومت انجام دهد. سطح کلیدی “وزن” اضافی را به الگوی نوار پین میافزاید، درست همانطور که در الگوهای میلهای با روند مخالف این کار را انجام میدهد.
به عبارت دیگر یکی از بهترین روشهای استفاده از کندل پین بار این است که یک ناحیه حمایت و مقاومتی خوب را در چارت پیدا کنید و سپس در صورت تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector برخورد قیمت به آن و شکل گرفتن یک کندل پین بار و تاییدیه برگشت روند میتوان وارد معامله شد. در این استراتژی هرچه تایم فریم شما بالاتر باشد قدرت کندل پین بار نیز بیشتر است.
گاهی اوقات دو کندل پین بار پشت سرهم در چارت قیمتی ایجاد میشود. در این حالت هم مثل قبل میتوان از این الگو استفاده کرد. با این تفاوت که در اینجا نشان دهنده قدرت بیشتر برای برگشت قیمت میباشد. به تصویر زیر توجه کنید:
به عنوان یک تریدر مبتدی، یادگیری نحوه معامله پین بارهای همراستا با روند نمودار روزانه یا “در راستای روند” آسانتر است. پین بارهای خلاف روند کمی پیچیدهتر هستند و به مهارت و تجربه بیشتری نیاز دارند.
پین بارها اساساً معکوس شدن بازار را نشان میدهند، بنابراین ابزار بسیار خوبی برای پیش بینی کوتاه مدت و گاهی بلند مدت جهت قیمت هستند. آنها اغلب بالاها یا پایینهای اصلی (نقاط عطف) را در بازار مشخص میکنند.
قرار نیست هر پین باری ارزش معامله را داشته باشد. بهترینها در روندهای قوی پس از یک بازگشت به حمایت یا مقاومت در روند، یا از یک سطح نمودار کلیدی حمایت یا مقاومت رخ میدهند.
کندلهای پین بار در هر بازاری ظاهر میشوند. قبل از معامله با پول واقعی، مطمئن شوید که آنها را شناسایی و در یک حساب آزمایشی تمرین کرده باشید.
اندیکاتور پین بار
تجزیه و تحلیل نمودار کندل استیک بخشی جدایی ناپذیر از تحلیل تکنیکال فارکس است و بسیاری از معاملهگران آن را به طور مداوم انجام میدهند. معاملهگران موفق زمان زیادی را صرف شناسایی الگوهای شمعی یا کندلی میکنند.
اندیکاتور پین بار برای MT4 به عنوان یک اسکنر و آشکارساز برای کندلهای پین بار عمل میکند و یک فلش رو به بالا یا پایین را بر اساس کندل نشان میدهد. کندل پینبار یک الگوی معکوس مهم در تحلیل تکنیکال مبتنی بر نمودار کندل استیک شبیه به Doji است.
معاملهگران الگوی کندل میتوانند پین بار را در جهت معکوس معامله کنند. میله پین نزولی دارای یک دم بلند در سمت بالای شمع است زیرا نشان میدهد که خریداران قیمت را رد کردهاند. از سوی دیگر، پین بار صعودی دارای یک دم بلند در قسمت پایین شمع است که نشان دهنده رد قیمت فروشندگان است.
معاملهگران میتوانند برای سفارشهای تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector SELL، حد ضرر را در بالای سایه پین بار و برای سفارشهای BUY در پایین سایه قرار دهند.
نشانگر Pin Bar برای MT4 فلشهای ساده را برای معاملهگران نشان میدهد. این اندیکاتور برای معاملهگران جدید فارکس که شروع به یادگیری الگوهای کندل میکنند بسیار مفید است. معاملهگران جدید فارکس میتوانند از نشانگر به عنوان اسکنر و آشکارساز برای پیدا کردن سریع پین میلهها استفاده کنند.
از سوی دیگر، تریدرهای با تجربه میتوانند از پین بار برای ترکیب آن با سایر الگوهای نمودار فنی و الگوهای شمعدانی برای طراحی استراتژیهای معاملاتی استفاده کنند.
تریدرها الگوی شمعدانی همیشه به دنبال دو نوع الگوی مختلف هستند، یعنی الگوی ادامه و الگوی معکوس. الگوهای معکوس بسیار مهم تلقی میشوند زیرا نشان دهنده پایان روند فعلی و امکان شروع روند جدید هستند. به خصوص پین بار و دوجی مطمئنترین و مهمترین الگوهای معکوس شمعدانی هستند.
با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که معاملهگران باید تمام الگوهای کندل استیک را با عمل قیمت تایید کنند. بسیاری از معاملهگران از این اندیکاتور پین بار در کنار استراتژی شخصی خود برای تایید ورود به معامله استفاده میکنند.
استراتژی معاملاتی پین بار پرایس اکشن
در این مقاله، ما به شما یکی از بهترین استراتژیهای معاملاتی را آموزش میدهیم که یادگیری آن آسان است و باعث سردرگمی نمیشود زیرا شما به هیچ اندیکاتوری در نمودار نیاز ندارید. پرایس اکشن هستهی اول معاملات است، همچنین شما با مواردی مثل: روش معاملاتی پرایس اکشن، بهترین پرایس اکشن آموزشی، تنظیمات معاملاتی پرایس اکشن)تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector ، معاملات روزانه(پرایس اکشن و خیلی از موارد دیگر آشنا می شوید
قبل از این که بهترین استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن را به شما آموزش دهم، قصد دارم عناصر اصلی در پرایس اکشن را برای شما، به عنوان یک معاملهگر توضیح دهم که میتوانید با این آموزش در بازار معاملاتی کاملا مجهز شوید.
پرایس اکشن چیست؟
رویکرد تحلیل تکنیکی به شما کمک میکند نکاتی از تاریخچه قیمتها یاد بگیرید و نوسانات (سویینگ) حداقل/حداکثر، خطوط روند، و مناطق حمایت و پشتیبانی را شناسایی نمایید.
پرایس اکشن میتواند روی قیمتی باشد که منطقه حمایت یا مقاومت را آزمایش میکند. پرایس اکشن میتواند زمانی که قیمت را تغییر میدهد نوسان کم یا زیاد را ایجاد کند.
پرایس اکشن به اندیکاتورهای آهسته یا میانگین متحرکها که باعث حواس پرتی شما از قیمت میشود، نیازی ندارد. بنابراین نمودار تمیزی برای بررسی خواهیم داشت. در واقع، برخی از معاملهگران بدون اینکه به یک اندیکاتور نگاه کنند، معاملات خود را انجام میدهند.
پین بارها (Pin Bars)
استراتژی پرایس اکشن به طور کامل بر روی الگوی پین بار متمرکز شده است. این شمع ساده است و قیمت به سطح معینی ضربه میزند و برمیگردد. این شمع بدنهای کوتاه و سایهای بلند دارد. پینبار به شکل زیر است:
استراتژی معاملاتی پین بار پرایس اکشن
انواع مختلفی از ویژگیهای نوار پین خاص وجود دارد. برای مثال، در انتهای شمع، سایه ای بلند وجود دارد، در حالی که در طرف دیگر بدنهی شمع، سایه کوتاهی به نام «بینی» قرار دارد. اکثرا موافقند که سایه شمع حداقل دو سوم کل طول پینبار را شامل میشود. طبیعتا بخش دیگر پینبار، یک سوم را تشکیل میدهد. قیمت باز شدن (Open) و بسته شدن (Close) شمع (کندل) بایستی نسبتا یکسان باشد که بدنه را تشکیل میدهند.
جهت تایید پینبار بایستی منتظر بمانید تا شمع (کندل) بسته شود(یعنی کندل جدیدی باز شود و دیگر این کندل تغییر نکند ). فقط به این دلیل که کندل فعلی «به نظر می رسد» مانند یک پین بار است لزوما به معنای پین بار نیست. در مثال بالا حرکت قیمت میتوانست به سمت بالا ادامه یابد و و قیمت در بالای کندل بسته شود که به نوبه خود نمیتوانست یک پین بار در نظر گرفته شود.
راهنمای پایه شامل :
- هر تایم فریمی
- هر نوع بازاری
- بدون اندیکاتور
- خطوط روند، خطوط عمودی، خطوط حمایت و مقاومت (هر چیزی که به شما در یافتن این مناطق کمک کند)
مرحله اول: پینبار را در نمودارتان پیدا کنید.
* نکته: این یک استراتژی پرایس اکشن بازار جهانی است. من از جفت ارزها برای مثال استفاده میکنم. پرایس اکشن با هر بازار و تایم فریمی به کار میرود.
آنچه که شما ابتدا نیاز دارید تشخیص پینبار است که تشکیل شده باشد. در مثال بالا پینبار صعودی (بولیش) نشان داده شده است زیرا سایه بلند پایین بدنه قرار دارد.
بنابراین همان طور که سایه پین بار را زیر بدنه مشاهده کردید، به عنوان پینبار صعودی در نظر گرفته میشود. در این مورد ما دنبال یک روند صعودی هستیم. نمودار بالا، جفت ارز AUDJPY با تایم فریم یک ساعت است. میتوانید ببینید که خرسها نهایت تلاش خود را برای متوقف کردن وقوع این روند صعودی انجام میدهند اما گاوها خیلی قدرتمند هستند و به همین دلیل شکل پینبار را مشاهده میکنید.
این یک مثال کامل از موقعیت برگشتی حرکت قیمت پینبار است.
کادر سبز رنگ: سرعت روند صعودی کند و روند برگشتی شده است. اینجا انتهای برگشت است زیرا پینبار تشکیل شده و گاوها قدرتمند شدهاند ( خریدار های بازار قوی شده اند )
حالا چه اتفاقی میافتد؟
مرحله دوم: حرکت قیمت را در گذشته جستجو کنید تا دلیل تشکیل پینبار مشخص شود.
چرا روند برگشتی ناگهان به قیمت ضربه میزند و پس از آن به سمت بالا حرکت میکند؟
بیایید این نمودار یک ساعته را کمی بزرگترکنیم و ببینیم چه چیز دیگری به شما میگوید و چه اتفاقی افتاده است.
**توجه: شما میتوانید به تایم فریم نمودار نگاهی بیندازید (در این مورد با تایم فریم ا ساعت) یا از تایم فریم بالاتر، جهت کسب اطلاعات بیشتر استفاده کنید.
حالا نگاهی به منطقه قیمت مقاومت میاندازیم که فتیله آن را لمس کرده است. مقاومت در گذشته میتواند حمایت در آینده باشد. پس چه اتفاقی افتاد که قیمت این سطح را تجربه کرد، اما شکست خورد. از آنجایی که سایه بلند صعودی تشکیل شد، اکنون میتوانیم تصمیم بگیریم که زمان ورود به این معامله براساس چه زمانی است. گاهی اوقات سادهترین روش، بهترین روش این است نمودارها را خوب رصد نمایید و نتیجهگیری کنید که چه اتفاقی افتاد و قیمت به کجا خواهد رسید.
مرحله سوم: ورود به معامله
شما با اختلاف ۲ یا ۳ پیپ از شکست بینی پینبار وارد معامله میشوید. یعنی قیمت بالای کندل پین باری که پیدا کرده ایم تثبیت شود. ( در شکل زیر خط بالای خط مشکی که سایه بالای پین بار است.
مرحله چهارم: حد ضرر (SL)
حد ضرر (SL) را ۳ تا ۵ پیپ دورتر از فتیله قرار دهید. انتهای سایه منطقه حمایت خواهد بود. بنابراین اگر این روند شکسته شود، ممکن است روند نزولی شود. به همین دلیل شما بایستی حد ضرر را با اختلاف ۳تا ۵ پیپ دورتر قرار دهید.
مرحله پنجم: استراتژی خروج
استراتژی خروج شما زمانی رخ میدهد که قیمت تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector به اولین سطح از حمایت و مقاومت برخورد کند. همان طور که مشاهده میکنید قیمت بعد از برخورد، سرعتش کند میشود و ما باید فورا از معامله خارج شویم.
نتیجهگیری:
پرایس اکشن یکی دیگر از عناصر اساسی برای یادگیری در بازار معاملات است. هزاران استراتژی وجود دارد که میتوانید در سیستم معاملاتی پرایس اکشن به کار برید. مهم این است شما چیزی را پیدا کنید که برای شما کار کند. کندل های (شمعهای) پینبار کمتر خطا میکنند و نسبتا دقیق هستند. کندل های پینبار در هر تایم فریمی به کار میروند. قاعده صحیح آن ، اینگونه است که هر چه تایم فریم بالاتر باشد، سیگنال قویتری را صادر میکند. اما این بدان معنا نیست که در تایم فریم پنج دقیقهای کار نخواهد کرد. هر گونه پینباری که تشکیل شد، با آن معامله نکنید. جمع آوری اطلاعات کلیدی از نمودارها، بهترین نتیجه را تعیین میکند چنانچه شما بر اساس قوانین معامله، وارد شوید.
اگر تمایل داشتید از ابزارهای دیگر استفاده کنید، فیبوناچی را به کار برید. این استراتژی بر تعقیب روند تمرکز دارد. سعی کنید استراتژی حرکت قیمت را با یک حساب آزمایشی (Demo) به کار برید و ببینید برای شما کار میکند! اگر چیزی پیدا کردید که فکر میکنید آن را بهبود میبخشد، به ما اطلاع دهید.
استفاده از میانگین متحرک (مووینگ اوریج)
میانگین متحرک (مووینگ اوریج) ; میانگینی از داده های بازار در بازه زمانی خاص می باشد; میانگین متحرک (مووینگ اوریج) عموما به عنوان یک اندیکاتور Indicator (شاخص نمای تکنیکی) شناخته می شود اما از آنجا که امروزه در بین معامله گران (به خصوص معامله گران ارز) بیشتر بر روی خاصیت ساپورت و رزیستنس آن حساب باز می شود کاربردی دوگانه یافته است.
انجام محاسبه میانگین های متحرک (محاسبه مووینگ اوریج)
از آنجا که محاسبه میانگین متحرک از تغییرات قیمت به دست می آید; تابعی از قیمت و روند بازار می باشد و به لحاظ ساختاری برای پیش بینی آینده قیمت همیشه مقداری از روند عقب تر می باشد; نحوه محاسبه میانگین متحرک بسته به فرمول آن متفاوت است.
ساده ترین شیوه محاسبه; میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) می باشد; این میانگین متحرک از آخرین تغییرات قیمت داده می پذیرد; به علت اینکه در بازار فارکس (مبادلات ارز) یا بازارهای دیگر تمامی تغییرات قیمتی (تیک چارت) را نداریم برای سهولت محاسبه از قیمت بسته شدن کندل استیک یا بار چارت برای بدست آوردن میانگین متحرک استفاده می شود.
برای محاسبه میانگین متحرک غیر از قیمت انتهایی کندل استیک; میتوان از قیمت آغازین کندل استیک یا بالاترین و پایین ترین قیمت کندل استیک نیز استفاده کرد; در محاسبه میانگین متحرک روش های گوناگونی وجود دارد.
ساده ترین و کاربردی ترین آن را در بالا توضیح دادیم اما میانگین های متحرک دیگری نیز وجود دارد که ارزش متفاوتی به داده های قیمت می دهند مانند میانگین های متحرک نمایی – اکسپوننشیال Exponential (کاربر ارزش هر داده قیمت را در این میانگین تایین می کند) میانگین متحرک سطحی Smoothed و میانگین متحرک خطی وزنی Linear Weighted از انواع دیگر هستند که عموما به داده های جدید ارزش و وزن بیشتری برای محاسبه می دهند; به هر حال آنچه مهم است تحقیق و بررسی شما روی میانگین های متحرک گوناگون در بازارهای مختلف (در اینجا ارزهای گوناگون) می باشد.
اصول کار با میانگین های متحرک (مووینگ اوریج)
در فصل سوم در مورد مکان اندیکاتورها در نرم افزار متا تریدر صحبت کردیم; برای یادآوری; تصویر زیر نشان می دهد که اندیکاتور مووینگ اوریج Moving Average در منوی Insert و زیر منوی Trend در چه مکانی قرار دارد.
پس از باز کردن این اندیکاتور پنجره تنظیمات مشاهده می شود.
زبانه اول این پنجره Parameters تنظیمات اولیه میانگین متحرک را نشان می دهد.
کادر Period مربوط به تعداد کندل استیک ها یا دوره های محاسبه میانگین متحرک است; در قسمت بعد توضیحات برای بهترین بازده این پارامتر داده خواهد شد; در کادر MA method نمونه محاسباتی میانگین متحرک تعریف می شود.
این قسمت به صورت پیش فرض Simple می باشد اما توصیه می شود برای دادن وزن بیشتر به تغییرات قیمتی جدیدتر; از اکسپوننشیال Exponential یا Linear Weighted استفاده شود; کادر Apply to قیمت مورد نظر هر کندل استیک یا داده قیمتی را مشخص می کند.
بهترین گزینه در این قسمت Weighted Close می باشد; در این گزینه در عین حال که قیمت های بالا و پایین هر کندل استیک مورد محاسبه قرار گرفته وزن حرکتی بیشتر به قیمت پایانی به خاطر اهمیت آن داده شده است; در قسمت Style نیز نحوه نمایش خط میانگین متحرک تنظیم می گردد در این قسمت رنگ دلخواه; پیوسته یا نقطه چین بودن این خط و قطر خط تنظیم می گردد.
فارکس نفت فارکس نمودار فارکس نیما آزادی فارکس های ایران فارکس و بانک اقتصاد نوین فارکس و بورس
در بین معامله گران اندیکاتور میانگین متحرک از پر طرفدارترین اندیکاتورها می باشد; اندیکاتور مووینگ اوریج از یکسو به عنوان ساپورت و رزیستنس عمل کرده و از سوی دیگر جهت قیمت و سیگنال های معاملاتی را به معامله گر نشان می دهد.
قبل از آشنایی بیشتر با این ابزار لازم به ذکر است که همیشه این سوال وجود دارد که چه دوره زمانی برای این اندیکاتور بهترین می باشد؟ این سوال بیشتر از آنکه بین معامله گران دارای اجماع باشد امری سلیقه ای است و بسته به هر بازاری متغیر است; در بازارهای با نوسان شدید عموما از دوره های زمانی کوتاه مدت تر و در بازارهای با نوسانات کندتر از دوره های زمانی طولانی تر استفاده می گردد.
ساده ترین روش استفاده از میانگین متحرک قطع این شاخص از روی نمودار خطی قیمت می باشد; اگر نحوه نمایش نمودار به صورت خطی باشد و یک میانگین متحرک روی نمودار ترسیم کنیم; ساده ترین سیگنال قطع قیمت از روی میانگین متحرک است.
همانطور که در شکل زیر دیده می شود خط سبز تغییرات قیمت و خط آبی میانگین متحرک ۵۵ روزه بر روی نمودار یورو به دلار می باشد; فلش رو به پایین نقطه ورود به سیگنال فروش را نشان می دهد و دو فلش رو به بالای بعدی نقطه خرید را برای افزایش قیمت نشان می دهد.
فارکس و دلایل غیر قانونی شدن آن در ایران فارکس و فیبوناچی فارکس واقعی فارکس وب مانی فارکس وحید خراسانی فارکس ویکی پدیا
عموما از این روش برای بازارها یا بازه های زمانی استفاده می شود که نمودار آنها عموما دارای روند های پایدار باشند و در بازارهایی مانند مبادلات ارز که فراریت در آنها زیاد و زمانهای بسیاری بدون روند هستیم این روش کاربرد چندانی ندارد; نقطه ضعف دیگر این روش باز بودن معاملات در هر زمانی می باشد.
به این معنی که همیشه سیگنال فروش قبلی به ما سیگنال خرید می دهد و سیگنال خرید با سیگنال فروش بسته می شود; نمونه دیگری که از میانگین های متحرک برای معاملات استفاده می کنند قطع دو میانگین متحرک توسط یکدیگر است; روش دو میانگین متحرک شباهت بسیاری به روش قطع قیمت با یک میانگین دارد.
تنها تفاوت در این است که به جای قطع یک میانگین متحرک از روی قیمت; این بار قطع یک میانگین توسط میانگین دیگر برای معامله گر سیگنال صادر می کند; در این روش حتما باید از دو میانگین متحرک با دوره های زمانی متفاوت استفاده کرد و هر زمان که میانگین با دوره کمتر زیر میانگین با دوره بلندتر قرار گرفت سیگنال فروش داریم و هر زمان که میانگین با دوره کمتر بالای میانگین بلند مدت تر آمد سیگنال خرید داریم.
در این روش نیز حد سود و ضرر با قطع دوباره میانگین ها معلوم می گردد; ایراد عمومی میانگین های متحرک دیرکرد آنها نسبت به قیمت می باشد و همیشه زمانی سیگنال می دهند که تغییرات قیمتی زیادی بوجود آمده است.
فارکس ویندزور فارکس یا بورس فارکس یا بورس تهران فارکس یا سهام فارکس یا قمار فارکس یار
روش دیگری که برای استفاده از میانگین های متحرک کاربرد بسیاری برای معامله گران حرفه ای دارد استفاده از آنها به عنوان ساپورت و رزیستنس می باشد; از آنجا که به تجربه ثابت شده میانگین های متحرک قابلیت تغییر قیمت و عکس العمل روی بازارها را دارند.
با رسیدن قیمت به یک میانگین متحرک معامله گران در برخورد میانگین متحرک و قیمت; میانگین متحرک را در نقش یک حمایت تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector یا مقاومت در نظر می گیرند و در جهت معکوس وارد بازار می شوند; در شکل بالا فلش سوم دقیقا بیان کننده همین موضوع است; قیمت با برخورد به میانگین متحرک ۵۵ روزه ناگهان شتاب گرفته و در جهت رو به بالا حرکت کرده است.
امروزه استفاده از اعداد ۵;۸;۱۳;۲۱;۳۴;۵۵;۸۹ و۱۴۴ که اعداد فیبوناچی (در فصل آینده در مورد این اعداد به تفصیل صحبت خواهیم کرد) می باشند در میانگین های متحرک کاربرد بسیاری یافته است و بسته به شرایط و عکس العمل آنها; بسیار از آنها استفاده می شود.
استراتژی معاملاتی پین بار پرایس اکشن
در این مقاله، ما به شما یکی از بهترین استراتژیهای معاملاتی را آموزش میدهیم که یادگیری آن آسان است و باعث سردرگمی نمیشود زیرا شما به هیچ اندیکاتوری در نمودار نیاز ندارید. پرایس اکشن هستهی اول معاملات است، همچنین شما با مواردی مثل: روش معاملاتی پرایس اکشن، بهترین پرایس اکشن آموزشی، تنظیمات معاملاتی پرایس اکشن)، معاملات روزانه(پرایس اکشن و خیلی از موارد دیگر آشنا می شوید
قبل از این که بهترین استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن را به شما آموزش دهم، قصد دارم عناصر اصلی در پرایس اکشن را برای شما، به عنوان یک معاملهگر توضیح دهم که میتوانید با این آموزش در بازار معاملاتی کاملا مجهز شوید.
پرایس اکشن چیست؟
رویکرد تحلیل تکنیکی به شما کمک میکند نکاتی از تاریخچه قیمتها یاد بگیرید و نوسانات (سویینگ) حداقل/حداکثر، خطوط روند، و مناطق حمایت و پشتیبانی را شناسایی نمایید.
پرایس اکشن میتواند روی قیمتی باشد که منطقه حمایت یا مقاومت را آزمایش میکند. پرایس اکشن میتواند زمانی که قیمت را تغییر میدهد نوسان کم یا زیاد را ایجاد کند.
پرایس اکشن به اندیکاتورهای آهسته یا میانگین متحرکها که باعث حواس پرتی شما از قیمت میشود، نیازی ندارد. بنابراین نمودار تمیزی برای بررسی خواهیم داشت. در واقع، برخی از معاملهگران بدون اینکه به یک اندیکاتور نگاه کنند، معاملات خود را انجام میدهند.
پین بارها (Pin Bars)
استراتژی پرایس اکشن به طور کامل بر روی الگوی پین بار متمرکز شده است. این شمع ساده است و قیمت به سطح معینی ضربه میزند و برمیگردد. این شمع بدنهای کوتاه و سایهای بلند دارد. پینبار به شکل زیر است:
استراتژی معاملاتی پین بار پرایس اکشن
انواع مختلفی تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector از ویژگیهای نوار پین خاص وجود دارد. برای مثال، در انتهای شمع، سایه ای بلند وجود دارد، در حالی که در طرف دیگر بدنهی شمع، سایه کوتاهی به نام «بینی» قرار دارد. اکثرا موافقند که سایه شمع حداقل دو سوم کل طول پینبار را شامل میشود. طبیعتا بخش دیگر پینبار، یک سوم را تشکیل میدهد. قیمت باز شدن (Open) و تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector بسته شدن (Close) شمع (کندل) بایستی نسبتا یکسان باشد که بدنه را تشکیل میدهند.
جهت تایید پینبار بایستی منتظر بمانید تا شمع (کندل) بسته شود(یعنی کندل جدیدی باز شود و دیگر این کندل تغییر نکند ). فقط به این دلیل که کندل فعلی «به نظر می رسد» مانند یک پین بار است لزوما به معنای پین بار نیست. در مثال بالا حرکت قیمت میتوانست به سمت بالا ادامه یابد و و قیمت در بالای کندل بسته شود که به نوبه خود نمیتوانست یک پین بار در نظر گرفته شود.
راهنمای پایه شامل :
- هر تایم فریمی
- هر نوع بازاری
- بدون اندیکاتور
- خطوط روند، خطوط عمودی، خطوط حمایت و مقاومت (هر چیزی که به شما در یافتن این مناطق کمک کند)
مرحله اول: پینبار را در نمودارتان پیدا کنید.
* نکته: این یک استراتژی پرایس اکشن بازار جهانی است. من از جفت ارزها برای مثال استفاده میکنم. پرایس اکشن با هر بازار و تایم فریمی به کار میرود.
آنچه که شما ابتدا نیاز دارید تشخیص پینبار است که تشکیل شده باشد. در مثال بالا پینبار صعودی (بولیش) نشان داده شده تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector است زیرا سایه بلند پایین بدنه قرار دارد.
بنابراین همان طور که سایه پین بار را زیر بدنه مشاهده کردید، به عنوان پینبار صعودی در نظر گرفته میشود. در این مورد ما دنبال یک روند صعودی هستیم. نمودار بالا، جفت ارز AUDJPY با تایم فریم یک ساعت است. میتوانید ببینید که خرسها نهایت تلاش خود را برای متوقف کردن وقوع این روند صعودی انجام میدهند اما گاوها خیلی قدرتمند هستند و به همین دلیل شکل پینبار را مشاهده میکنید.
این یک مثال کامل از موقعیت برگشتی حرکت قیمت پینبار است.
کادر سبز رنگ: سرعت روند صعودی کند و روند برگشتی شده است. اینجا انتهای برگشت است زیرا پینبار تشکیل شده و گاوها قدرتمند شدهاند ( خریدار های بازار قوی شده اند )
حالا چه اتفاقی میافتد؟
مرحله دوم: حرکت قیمت را در گذشته جستجو کنید تا دلیل تشکیل پینبار مشخص شود.
چرا روند برگشتی ناگهان به قیمت ضربه میزند و پس از آن به سمت بالا حرکت میکند؟
بیایید این نمودار یک ساعته را کمی بزرگترکنیم و ببینیم چه چیز دیگری به شما میگوید و چه اتفاقی افتاده است.
**توجه: شما میتوانید به تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector تایم فریم نمودار نگاهی بیندازید (در این مورد با تایم فریم ا ساعت) یا از تایم فریم بالاتر، جهت کسب اطلاعات بیشتر استفاده کنید.
حالا نگاهی به منطقه قیمت مقاومت میاندازیم که فتیله آن را لمس کرده است. مقاومت در گذشته میتواند حمایت در آینده باشد. پس چه اتفاقی افتاد که قیمت این سطح را تجربه کرد، اما شکست خورد. از آنجایی که سایه بلند صعودی تشکیل شد، اکنون میتوانیم تصمیم بگیریم که زمان ورود به این معامله براساس چه زمانی است. گاهی اوقات سادهترین روش، بهترین روش این است نمودارها را خوب رصد نمایید و نتیجهگیری کنید که چه اتفاقی افتاد و قیمت به کجا خواهد رسید.
مرحله سوم: ورود به معامله
شما با اختلاف ۲ یا ۳ پیپ از شکست بینی پینبار وارد معامله میشوید. یعنی قیمت بالای کندل پین باری که پیدا کرده ایم تثبیت شود. ( در شکل زیر خط بالای خط مشکی که سایه بالای پین بار است.
مرحله چهارم: حد ضرر (SL)
حد ضرر (SL) را ۳ تا ۵ پیپ دورتر از فتیله قرار دهید. انتهای سایه منطقه حمایت خواهد بود. بنابراین اگر این روند شکسته شود، ممکن است روند نزولی شود. به همین دلیل شما بایستی حد ضرر را با اختلاف ۳تا ۵ پیپ دورتر قرار دهید.
مرحله پنجم: استراتژی خروج
استراتژی خروج شما زمانی رخ میدهد که قیمت به اولین سطح از حمایت و مقاومت برخورد کند. همان طور که مشاهده میکنید قیمت بعد از برخورد، سرعتش کند میشود و ما باید فورا از تنظیمات اندیکاتور Pinbar Detector معامله خارج شویم.
نتیجهگیری:
پرایس اکشن یکی دیگر از عناصر اساسی برای یادگیری در بازار معاملات است. هزاران استراتژی وجود دارد که میتوانید در سیستم معاملاتی پرایس اکشن به کار برید. مهم این است شما چیزی را پیدا کنید که برای شما کار کند. کندل های (شمعهای) پینبار کمتر خطا میکنند و نسبتا دقیق هستند. کندل های پینبار در هر تایم فریمی به کار میروند. قاعده صحیح آن ، اینگونه است که هر چه تایم فریم بالاتر باشد، سیگنال قویتری را صادر میکند. اما این بدان معنا نیست که در تایم فریم پنج دقیقهای کار نخواهد کرد. هر گونه پینباری که تشکیل شد، با آن معامله نکنید. جمع آوری اطلاعات کلیدی از نمودارها، بهترین نتیجه را تعیین میکند چنانچه شما بر اساس قوانین معامله، وارد شوید.
اگر تمایل داشتید از ابزارهای دیگر استفاده کنید، فیبوناچی را به کار برید. این استراتژی بر تعقیب روند تمرکز دارد. سعی کنید استراتژی حرکت قیمت را با یک حساب آزمایشی (Demo) به کار برید و ببینید برای شما کار میکند! اگر چیزی پیدا کردید که فکر میکنید آن را بهبود میبخشد، به ما اطلاع دهید.
دیدگاه شما