پشت پرده جملات انگیزشی در گروه های خانوادگی
سرویس برخط پلاس - هر روز صبح که گروه خانوادگیتان را باز میکنید، الگوی مشخصی از پیامها میبینید: خالهتان تصویری از غروب آفتاب در دشتی سرسبز را فرستاده است که روی آن نوشته شده: امروز مثل خورشید بتاب یا پسرعمویتان که عکسی از یک دسته گل گذاشته و زیرش نوشته: گاهی اوقات فقط باید لبخند بزنی و رد شوی، بگذار خیال کنند که نفهمیدهای. راز محبوبیت این پیامها چیست؟ چه کسانی آنها را میسازند؟ و به چه دردی میخورند؟
روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: «روزی که در آن هستی هدیه ای است که به تو داده اند.» . «به مسیر بیندیش، نه مقصد» . «زندگی کن، عشق بورز و بخند» (و فراموش نکن این پیام را به اشتراک بگذاری و صفحه ام را دنبال کنی…!)
جملات انگیزه بخش بخش جدایی ناپذیری از رسانه های اجتماعی اند، مخصوصاً فیس بوک و اینستاگرام که سرتاسر آن ها را پیام های «پرمغزی» گرفته که اغلب پس زمینه های شگفت انگیزی هم دارند. حتماً متوجه منظورم هستید: عکس هایی از آبشارهای بزرگ و غروب های زیبا با جملاتی مثل «تا باران نبارد، رنگین کمانی در کار نخواهد بود». همان پیام هایی که خاله تان مدام به اشتراک می گذارد و خودش هم زیرش نظر می دهد: «کاملاً موافقم.»
این جملات انگیزه بخش شاید حالتان را به هم بزنند، اما آن قدر رایج هستند که برای برخی یک کسب وکار بزرگ محسوب می شوند، چون لایک می خورند، به اشتراک گذاشته می شوند و به پول تبدیل می شوند و بدین شکل صنعت جملات الهام بخش شکل می گیرد.
شان، ۴۵ ساله از کانادا، مدیر چندین حساب «سخن بزرگان» و همچنین یک وب سایت جملات قصار است. حساب توئیترش، حدود ۶۶۹۰۰۰ و حساب فیس بوکش، بیش از ۴ میلیون دنبال کننده دارد. علاقه او به جملات انگیزشی سود فراوانی برایش داشته و در حالی که هنوز یک شغل اداری در بخش صنعت وایرلس دارد، گفته که اخیراً از تبلیغ در وب سایتش، دو تا سه برابر درآمد معمولی اش پول درآورده است. او می گوید: «به خاطر سودی که از تبلیغات به دست می آورم، حالا دیگر می توانم کارم را کنار بگذارم.»
شان خیلی زود متوجه مقبولیت جملات انگیزه بخش شد. روزی در دوران نوجوانی داشت در یک کتابفروشی گشت می زد که به کتاب کوچکی از جملات معروف برخورد. چیزی در این گفته های موجز بود که نظرش را جلب کرد و او دست به کار شد تا مجموعه شخصی خودش را گرد آورد، مجموعه ای از جملات که طنین خاصی داشتند.
پس از چند سال، او درباره بازاریابی اینترنتی و بهینه سازی موتورهای جست وجو (SEO) مطالعه کرد و توانست کاری کند وب سایتش از اولین نتایج جست وجوی عبارت «جملات انگیزه بخش» باشد. بعد با تغییر الگوریتم گوگل به شدت رتبه اش پایین آمد.
از بسیاری جهات، تاریخ صنعت جملات انگیزه بخش آنلاین پابه پای تاریخ چگونگی استفاده از اینترنت جلو آمده است. وقتی شان ارسال ایمیل ها را کنار گذاشت، رسانه های اجتماعی رو به رشد بودند. او در فیس بوک و توئیتر حدود ۴۰هزار دنبال کننده داشت و از اعضای خبرنامه ایمیلی خود هم خواست او را دنبال کنند. شان می گوید: «منِ احمق فکر می کردم الان همه همین کار را می کنند. کافی جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟ است چند سالی مدام ایمیل فوروارد کنید تا بفهمید گستره رسانه های اجتماعی همیشه هم چندان وسیع نیست.»
شان می گوید تعداد دنبال کنندگانش در فیس بوک تا مدت ها حدود ۴۵هزار نفر بود. ابتدا تنها جملات متنی ارسال می کرد. متوجه شد که الگوریتم به منظم پیام گذاشتن امتیاز می دهند و ناگهان روزانه هزاران دنبال کننده جدید پیدا کرد. همچنین با دیگر صفحات سخن بزرگان وارد معامله شد و محتوای صفحه آن ها را در صفحه خود منتشر می کرد و در مقابل، آن ها هم همین کار را برای او می کردند. یکی از همین همکاران علاقه مند به جمله توصیه کرد که از ارسال متن تنها دوری کند و این شد که از آنچه خود «تصویر جمله» می نامد استقبال کرد: ترند جملات الهام بخش با پس زمینه تصاویری جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟ از غروب و منظره که اکنون در رسانه های اجتماعی فراگیر شده است.
یک جمله الهام بخش واقعی چطور ساخته می شود؟ شان می گوید: «راستش را بخواهید، من بسیاری از مطالب اینترنتی را دوست ندارم. وقتی بین کلی آت وآشغال می گردید و ناگهان چیز ارزشمندی پیدا می کنید که چشمتان را می گیرد، انگار ناگهان دوپامین مغزتان افزایش می یابد. این حس وجدآمیز مثل نوشدارویی که خورده باشید، تمام وجودتان را می گیرد. دوست دارم این تجربه را «هشدارِ آگاهی» بنامم. یک هشدار آگاهی دریافت و حس می کنید ذهنتان همان لحظه باز شده است و با تجربه کاملاً جدیدی مواجه هستید که پیش از آن هرگز از سر نگذرانده بودید.»
او می گوید: «خیلی جالب است که آدم می بیند مردم به نسبت بیشتر به جمله های واقعاً ابتدایی و مزخرف واکنش مثبت نشان می دهند، جمله هایی که به نظر بسیار به دردنخور هستند. بعد چشمتان به مطلب آنلاینی می خورد که فوق العاده و جذاب است و اصلاً به آن توجهی نمی شود. سطح پیشرفت افراد متفاوت است و متوجه می شوید که دارید مرز انسانیت را سانت به سانت جلو می برید.»
او می گوید اکنون می کوشد چیزهایی را پیدا کند که بیشتر مردم دوست دارند؛ یعنی جمله های تک خطی ساده و نه چیزهایی که خودش عموماً می پسندد. طی سالیان، شان مجموعه ای از حدود ۴هزار جمله گردآوری کرده است و معمولاً با فیلترهای جدید همان مطالب قبلی را دوباره ارسال می کند. همچنین یک چت بات را در مسنجر مدیریت می کند که جمله روز ارسال و هر روز غروب یک ویدئوی زنده پخش می کند (مطالب جدیدش اینهاست: «آیا می توانید همیشه به همه خدمت کنید؟»، «آیا به دنبال لذت های خود می روید؟»).
تنها صفحات سخن بزرگان نیستند که روی پدیده جملات انگیزه بخش سرمایه گذاری می کنند؛ برندها هم به عنوان یک ابزار خوب بازاریابی به این قالب روی می آورند. در ۲۰۱۸، لورا بلگری که کپی رایتر است پس از نوشتن مطلبی در Money. com به شهرتی ناگهانی دست یافت، مطلبی با عنوان «من روزی ۶۰۰۰ دلار حقوق می گیرم تا در اینستاگرام جملات الهام بخش بنویسم. اینطوری توانستم شغل ایدئالم را پیدا کنم.»
بلگری علاوه بر به اشتراک گذاری همان جملات قدیمی ای که هر روز برایتان ارسال می شود، جملات خود را هم می سازد. در جهان بلگری، نوآوری حرف اول را می زند. «با انتشار جمله ای مانند «خودت باش، زیرا بقیه نقش ها قبلاً گرفته شده اند» و مانند آن نمی توان از دیگران پیشی گرفت؛ اصلاً آوردن چنین جمله ای اغلب کنایه آمیز است». او می گوید تلاش لزوماً با نتیجه تناسب ندارد، گاهی تمام روز به چیزی می اندیشد و مردم اصلاً به حاصل کارش علاقه ای نشان نمی دهند و گاهی فی البداهه چیزی می نویسد و حسابی گُل می کند.
چرا جملات انگیزه بخش برای برخی این قدر مطلوب و در نظر برخی دیگر این قدر مشمئزکننده اند؟ این قالب احتمالاً به خاطر قابلیت اشتراک گذاری طراحی شده است: ابتدا به واسطه نقل قول های شفاهی یا در کتاب هایی مانند آنچه شان در نوجوانی خواند و حالا در رسانه های اجتماعی. گوردن پنیکوک، روان شناسی در دانشگاه رجینای کانادا که کتابش با عنوان «درباره دریافت و شناسایی چرندیات ژرف نما» در ۲۰۱۶ برنده جایزه ایگ نوبل شد، می گوید: «برخی افراد بیش از بقیه مستعد هستند که نکات حکیمانه را به جملات بی معنی نسبت دهند و این افراد کمتر اهل تأمل هستند و توانایی شناختی پایین تری دارند، همچنین احتمالاً بیش از سایرین به مسائل فوق طبیعی معتقدند و مکمل و داروهای جایگزین را تأیید می کنند.»
پنیکوک می گوید در نهایت، دوست داریم چیزهایی را به اشتراک بگذاریم که احساساتمان را عمیقاً تحریک می کنند، حالا چه خبرهای جعلی باشد، چه جمله های الهام بخش.
نقل و تلخیص از: ترجمان / نوشته: ویکتوریا ترک / ترجمه: نجمه رمضانی / مرجع: وایرد
چگونه مانند یک مدیر هج فاند معامله کنیم؟
شاید این حرف تعجببرانگیز باشد اما تفاوتهای زیادی بین شما و یک مدیر حرفهای هج فاند (Hedge Fund) یا صندوق پوشش ریسک وجود ندارد. تنها تفاوت واقعی موجودی حساب و توانایی خودکنترلی شما است.
تمامی مدیران در بازارهای مالی از مسیری مشابه شما کارشان را آغاز کردند؛ آنها درست مانند شما باید یاد میگرفتند که چگونه معاملهگر موفقی شوند، به مهارت بالایی دست یابند، استراتژی خود را بهدرستی تعیین کنند و یاد بگیرند که بر احساسات خود غلبه کرده و رفتار خود را در بازار کنترل کنند. غلبه بر احساسات و کنترل رفتار احتمالا مهمترین جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟ وجه تمایز یک فرد حرفهای و مبتدی است.
با تجربه و زمان کافی، اگر در مدتزمان مناسبی بتوانید پیگیر بودن خود را حفظ کنید، درست همانند هرکس دیگری خواهید توانست جهت بازار را با اطمینان قابل قبولی حدس بزنید. اما همانطور که شاید همه شما هم بدانید این موارد بهتنهایی کافی نخواهند بود. چیزی که واقعا یک فرد حرفهای را از مبتدی تمایز میکند، توانایی او در برخورد با هر معامله بهعنوان فرص جدیدی برای استفاده از برتری (Edge) معاملاتیاش است، بدون اینکه احساسات را در آن دخیل کنند. معامله در صندوقهای میلیون یا میلیارد دلاری مسلما آسان نبوده و برای ذهنهای ضعیف ساخته نشده است. تنها راهی که میتوان با موفقیت این حجمهای عظیم را برای مشتریان با سرمایه بسیار بالا معامله کرد، داشتن کنترلی مطلق بر ذهن و رفتار در بازار است.
فقط چند صفر اضافه
توانایی تغییر طرز فکر در مورد موجودی حساب معاملاتیتان چیزی است که واقعاً برای موفقیت در این بازی به آن نیاز دارید. کاری که معاملهگران حرفهای صندوقهای پوشش ریسک انجام میدهند این است که حساب خود را همانند تابلوی امتیازی در نظر میگیرند که در سطح جهانی باید امتیازش را بالا ببرند. این امتیاز همان موجودی حساب است، برای آنها این امتیاز فقط اعدادی روی صفحه نمایش است که هرچه تعداد صفرهای پس از دو رقم اولش بیشتر باشد، پس عملکرد آنها نیز بهتر خواهد بود.
آیا میتوانید یک معامله ۱ میلیارد دلاری را همانند یک معامله هزار دلاری مدیریت کنید؟ تنها راه دستیابی به این توانایی این است هر دو معامله را به شکل یک عدد ببینید که یکی فقط تعداد صفرهای بیشتری دارد. اگر میزان بزرگی پول در این دو معامله را به ذهن خود وارد کنید، قطعا در این بازی شکست خواهید خورد.
تنها سلاح شما بهعنوان یک معاملهگر خرد این است که تحت تاثیر قدرت موجودی حساب قرار نگیرید. این امر از روشهای مختلفی قابل انجام است:
- با پولی که واقعا تحمل از دست دادن آن را ندارید معامله نکنید.
- ارزش خالص مقدار پولی را که پس از کسر بدهی باقی میماند، بدانید.
- در هر معامله درصد کمی از حسابتان را ریسک کنید.
- آزمایش «خواب» راه مطمئنی است؛ اگر بتوانید با معامله باز بخوابید، پس در مسیر درستی قرار دارید.
اگر همه موارد فوق را انجام دادید، به مرحله نهایی میرسید. برای اینکه بتوانید مانند مدیر یک صندوق سرمایهگذاری معامله کنید، باید طرز فکرتان راجع به پولی که با آن معامله میکنید، تغییر دهید.
بر اساس تجربه تنها جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟ چیزی که از معامله با حساب شخصی اضطرابآورتر است، معامله با حساب شخص دیگری هست. بنابراین یک مدیر هج فاند باید بسیار خونسرد (منظم و مسلط به خویش) باشد، چراکه در غیر این صورت توانایی کسب بازدهی بالاتر از میانگین را برای مشتریانش نخواهد داشت.
اما یک مدیر هج فاند چگونه این کار را انجام میدهد؟
هنگامی که فرض کنید پول موجود در حساب شما تنها یک عدد است، حتی با داشتن حسابهای معاملهگری بسیار بزرگ هم میتوانید احساسات را از تصمیمات معاملاتی خود حذف کنید. شما باید طرز فکر متفاوتی نسبت به پول داشته باشد و آن زمان است که میتوانید در بازار بهگونهای عمل کنید که گویی در حال معامله با یک حساب آزمایشی (Demo) هستید.
آیا تابهحال پیش آمده که در حساب آزمایشی با موفقیت معامله کنید اما پس از انتقال به حساب واقعی در عرض یک ماه پول خود را از دست بدهید؟ علت چیست؟ خب خیلی ساده است؛ در حساب واقعی شما بجای کنترل نحوه تفکر درباره پول (همانند آنچه در حساب آزمایشی انجام دادید)، به پول اجازه میدهید که شما را کنترل کند. شما نباید اجازه دهید این اتفاق رخ دهد. راهحل این است که به موجودی حساب همانند یک عدد نگاه کنید نه چیزی جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟ بیشتر. شما باید قدرتی که به پول دادید را از آن پس بگیرید، اجازه ندهید که پول کنترل شما را در دست گیرد تا درنهایت بتوانید روی موجودی حساب خود کنترل داشته باشید.
این گفته در ابتدا ممکن است همانند گفتههایی باشد که در سخنرانیهای انگیزشی بیان میشود، مخصوصا اگر بهتازگی ضرر سنگینی کرده باشید. اما بر اساس تجربه باید گفت که این یک واقعیت است. طرز تفکر شما در مورد موجودی حساب، مستقیما بر موفقیت یا عدم موفقیت شما در معاملهگری تأثیر میگذارد.
هرچه فکر کنید همان میشود
مدیران سرمایهدار صندوقهای پوشش ریسک نمیخواهند مانند آنتونی رابینز (نویسنده آمریکایی کتابهای موفقیت) رموز موفقیت خود را به شما توضیح دهند، اما این را بدانید که طرز فکر شما واقعا روی عملکرد معاملاتی شما تاثیر به سزایی دارد. اینکه فکر میکنید معاملهگر موفقی خواهید شد یا نه احتمالا با نتیجه کار مطابقت خواهد داشت. نخستین قدم در دستیابی به هر چیزی در زندگی این است که خود را در این مسیر واقعا متقاعد کنید و به آن باور داشته باشید.
در معاملهگری تا زمان رسیدن به موفقیت باید طوری رفتار کنید که انگار به آن رسیدهاید، چراکه این تنها راه حفظ ثبات و انضباط در این مسیر است. آیا فکر میکنید که مدیر صندوقی که حسابهای میلیون دلاری در اختیارش است هرروز پشت سیستم خود نشسته و معامله میکند؟ اگر شما چنین حسابهایی در اختیار داشتید هرروز معامله میکردید؟ مسلما خیر. چون هر شخصی که کمی هم بازارهای مالی آشنایی داشته باشد میداند که معاملات روزانه یکی از سختترین و پراسترسترین راههای کسب سود است. به بیان سادهتر، سیگنالهای سودده در معاملات روزانه آنقدر کافی نیستند که معاملهگری را بهتر از قماربازی نشان دهند.
معاملهگران در صندوقهای پوشش ریسک باید همواره تحقیقات حجیمی انجام دهند، آنها به اطلاعاتی دسترسی دارند که معاملهگران خرد از آنها محروم هستند. این معاملهگران معمولا یک نمای کلان از رویدادها در ذهن خود ساخته و سپس در نمودار به دنبال قیمت مناسب برای ورود میگردند. این افراد تنها به دلیل اینکه قیمت از یک خط عبور کرد یا برگشت دائما معامله نمیکنند (جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟ این امر احمقانه به نظر میرسد و واقعا هم اینگونه است). مزیتی که شما بهعنوان معاملهگر خرد دارید این است که میتوانید از روشهایی نظیر پرایس اکشن، عرضه و تقاضا یا حتی تحلیل فاندامنتال، رد پای پول را در نمودار پیدا کنید، رد پایی که دست چنین صندوقهایی را برای شما رو میکند. ترکیب این روشها با خودکنترلی، ثبات و نظم میتواند موجب موفقیت شما شوند. این فرآیند تنها “دستورالعمل” موفقیت در بازار است، به ما اعتماد کرده و آن را آزمایش کنید.
چرا باید موجودی حساب خود را فراموش کنید؟
شما باید با حساب کوچک خود همانند حسابی بزرگ برخورد کنید! معاملهگران صندوق چگونه چنین حسابهای بزرگی را مدیریت میکنند؟ بهآرامی، بهصورت مداوم، استادانه. این همان چیزی است که ما آموزش میدهیم و خودمان هم بر همین اساس معامله میکنیم. شما باید بجای کمیت به دنبال کیفیت معاملات خود باشید. شاید تمام چیزی که به آن نیاز داشته باشید یک یا دو معامله خوب در ماه است. شما برای اینکه وارد معامله شوید یا معامله باز شما به ثمر برسد شاید مجبور شوید همانند یک تمساح روزها یا هفتهها منتظر بمانید. این رویکرد آهسته و هدفمند چیزی است که در بازار جواب خود را پس داده است. شما بهعنوان معاملهگری خرد با استفاده از روش درست و رعایت انضباط میتوانید سودده شوید.
قرار نیست راه چندساله را یکشبه بروید. پس تا زمانی که واقعا به موجودی حسابهای بالا برسید، باید موجودی پایین حساب خود را در ذهنتان جعل کنید. اگر موجودی حسابتان برای مثال ۱۰۰۰ دلار است، برای یک تا دو سال نخست تنها ۱۰-۵۰ دلار در هر معامله ریسک کنید. در این مدت اگر واقعا سودده باشید شاید این حساب دو برابر شود. این سود ۱۰۰۰ دلاری، شاید برای این مدتزمان چندان زیاد نباشد اما درهرصورت شما توانستید بازدهی ۱۰۰ درصدی کسب کنید. حال میتوانید چند صفر دیگر به این ۱۰۰۰ دلار اضافه کنید و از خودتان بپرسید که آیا این مقدار برایتان پول زیادی است؟
بگذارید برای چند جمله بیپرده با شما صحبت کنیم …
علت شکست اغلب معاملهگران عدم توجه به یک نکته بسیار ساده است …
اینکه تا نتوانید یک حساب کوچک را در مدتزمانی قابلتوجه با موفقیت مدیریت کنید، هرگز نخواهید توانست یک حساب بزرگ را مدیریت کنید. بنابراین اندازه حساب مهم نیست.
مواردی که مهم هستند:
- توانایی شما برای رعایت نظم و انضباط در معاملات
- توانایی شما برای تداوم در روند معاملاتی
- رسیدن به مرحله استادی در روشی ساده و درعینحال کارآمد، نظیر پرایس اکشن
- معامله در تایم فریمهای بالا نظیر روزانه
- تعداد معاملات کم
- مدیریت سرمایه
نتیجهگیری
چه رویایی که در پس ذهن شما است؟ معامله در سواحل آزاد و درآمد هزاران دلاری در هر هفته؟ آن هم بدون تحمل ترافیک و حرفهای یک رئیس عوضی؟ این رویا را رها نکنید. در رسیدن به آن حتی تردید هم نکنید. اگر حتی یک نفر هم توانسته باشد که به این رویا برسد، پس شما هم میتوانید.
چیزی که واقعا باید به آن باور داشته باشید این است که معاملهگری یک بازی تماما ذهنی است. به همین دلیل است که ما در مدرسه معاملهگری فقط تحلیل تکنیکال را به شما آموزش نمیدهیم، هدف ما آموزش انواع روشهای تحلیل فاندامنتال است. هرچند تحلیل تکنیکال هم در بین آموزشهای ما قرار داشته و اهمیت بالایی هم دارد، اما در روند آموزشی مدرسه نحوه یادگیری و زمان اجرای دانستهها اولویت بالاتری دارند.
چیزی که مدیران صندوق پوشش ریسک بهصورت غریزی یا با آزمونوخطا آموختهاند، این است که سختترین قسمت معاملهگری ورود به معامله نیست. سختترین قسمت، نحوه واکنش به اتفاقات بعد از ورود است. اینکه چگونه احساسات، افکار، ترس و طمع خود را مدیریت میکنید.
ما بخش مهمی از زندگی خود را در کنار بازارهای مالی گذراندهایم، رک و پوستکنده معامله و سرمایهگذاری در متن شب روز ما جای دارد. دروسی که در این سایت و دوره آموزشی به اعضا ارائه میشود به معنای واقعی کلمه انگیزه اصلی ما برای ادامه مسیر است. از به اشتراکگذاری تجربیات و احساساتمان در طول روز با اعضا واقعا خوشحال هستیم. احساس عدم نیاز به “هرروز سرکار رفتن” یا جواب پس ندادن به کسی که اهمیتی به شما نمیدهد، احساس اینکه از خانه، مسافرت، جنگل و دریا جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟ بتوانید پول دربیاورید، همگی را تجربه کردیم و میخواهیم شما نیز همین احساس را داشته باشید. این امر تنها از طریق تغییر نگرش شما نسبت به موجودی حسابتان امکانپذیر است، به یاد داشته باشید که شما قدرت کنترل رفتار و عکسالعمل را، در درون خود دارید، تنها کاری که باید بکنید پیدا کردن آنها است، آنجاست که دیگر در مسیر درستی قدم خواهید گذاشت.
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.
برترین جملات تبلیغاتی موثر که باعث افزایش فروش میشود
آیا هرگز از خود پرسیدهاید که چرا بعضی محصولات را میخریم و سایر محصولات را بر روی قفسه باقی میگذاریم؟ چگونه میان تمام گزینههای موجود، یکی را انتخاب میکنیم، در حالی که در بیشتر موارد، تجربهی کمی در استفاده از محصولاتی داریم که باید از میانشان یکی را انتخاب کنیم، یا حتی هیچ تجربهای در مورد آنها نداریم! چه چیزی باعث میشود رستوران جدیدی را امتحان کنیم، از خمیردندان جدیدی استفاده کنیم یا به نرمافزار جدیدی روی بیاوریم؟ پاسخ این سوال، تا حد زیادی در نوع عبارتهای استفاده شده برای فروش این محصولات نهفته است، در واقع بعضی عبارت قدرت بیشتری برای جذب مشتری دارند. در این مقاله با برترین جملات تبلیغاتی موثر که باعث افزایش فروش میشود و در حقیقت مشتریها دوست دارند در زمان تصمیمگیری آنها را بشنوند، آشنا میشوید.
شاید هرگز متوجه این مسئله نشده باشید، ولی عبارتها، نقش بسیار مهمی در کمک به مغز برای تصمیمگیری در مورد محصولات ایفا میکنند. متغیرهای فراوانی وجود دارد ولی در میان آنها موردی هست که تاثیر آن، بارها و بارها اثبات شده است: جملات تبلیغاتی موثر، فروش را افزایش میدهند و فقط همین عبارتها هستند که این قدرت را دارند.
۱. رایگان
اگر فکر میکنید واژهی «رایگان» بیفایده است و بیش از حد از آن استفاده شده، بیشتر فکر کنید. مردم عاشق چیزهای رایگان، عادی و ساده هستند. عملا میتوانید هر چیزی را به صورت رایگان به آنها بدهید، فرقی نمیکند که چقدر کوچک باشد، و با این کار توجه آنها را جلب کنید.
گرگوری سیوتی (Gregory Ciotti) از شرکتِ Help Scout با استفاده از مطالعهای این مسئله را اثبات کرده است. در این مطالعه، محققان از مردم خواستند میان یک شکلات ترافلِ لیندت (Lindt) به قیمت ۱۵ سنت (که معاملهی بسیار خوبی است) و یک شکلات بوسهی هرشی (Hershey Kiss) به قیمت ۱ سنت، یکی را انتخاب کنند. در کمال تعجب، ۷۳ درصد از آنها شکلات ترافل لیندت را انتخاب کردند. سپس محققان از گروه دیگری خواستند که بین شکلات ترافل لیندت به قیمت ۱۴ سنت (که باز هم معاملهی بسیار خوبی است) و شکلات بوسهی هرشی مجانی، یکی را انتخاب کنند. این بار ۶۹ درصد از آنها بوسهی هرشی را انتخاب کردند. زیرا همه، چیزهای مجانی را دوست دارند.
۲. انحصاری
یکی دیگر از برترین جملات تبلیغاتی موثر، همین کلمه است. همه میخواهند در گروهی متمایز از دیگران قرار داشته باشند. وقتی محصولات خود را انحصاری میکنید و آن را تنها در اختیار گروهی انتخاب شده قرار میدهید، کاری میکنید مردم آن را محصول را بیشتر بخواهند. میتوانید به جای واژهی انحصاری از عبارتهای دیگری مانند «فقط برای اعضا»، «فقط افراد دعوتشده»، «برای نخستین بار»، «کارمندان داخلی» و غیره استفاده کنید و مطمئن باشید که همه میخواهند در این گروهها قرار بگیرند.
۳. ساده
زندگی پیچیده است و احتمالا ما نیز بیشتر تمایل داریم که سادهترین راهها را انتخاب کنیم. بنابراین هر زمان که میشنویم چیزی ساده است یا انجام آن آسان است، جذبِ آن میشویم.
من در مطالعهای مشارکت داشتم که در آن از مشتریها پرسیده میشد مهمترین عوامل موثر در خرید نرمافزار چیست، و پاسخِ «به راحتی قابل استفاده بودن» در میان ۳ پاسخ اول قرار داشت. وقتی تردید دارید، جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟ مسائل را خیلی پیچیده نکنید، اضافه کردن امکاناتِ بیشتر خوب است، ولی نه در شرایطی که به قیمت قربانی کردن سادگی باشد.
۴. محدود
همهی ما از اینکه چیزی را از دست بدهیم، بیزاریم. حتی اگر چیزی که از دست میدهیم، به پیشپاافتادگی جاسوئیچیهایی باشد که در شرکت توزیع میشوند. اگر بگویند ۱۰۰ نفر اول یکی مجانی میگیرند، ناگهان آن جاسوئیچی، برایمان جذابتر میشود. واقعا یک جاسوئیچی به چه کارِ شما میآید؟ اهمیتی ندارد، مهم این است که معاملهی خوبی است و باید همین الان و پیش از آنکه دیر شود تصمیم بگیرید تا بتوانید یکی از آن صد نفر باشید.
۵. «بگیرید»، «دریافت کنید»
هاب اسپات (HubSpot) که شرکتی معروف در حوزهی نرمافزار است، به آزمونی انجام شده توسط دایرةالمعارف بریتانیکا اشاره میکند که طی آن، تیتری سوالی را با تیتری جایگزین کردند که در آن از عبارتِ واژهی انگلیسی: get (معادل: «… بگیرید» یا «… دریافت کنید») استفاده شده بود و با این کار، نرخ تبدیل دوبرابر شده بود.
من برای این مسئله هیچ توضیحی که بر پایهی تحقیق و پژوهش باشد، ندارم ولی به نظرم دلیلش این است که افعالی مانند گرفتن و دریافت کردن، کلماتی بر پایه عمل (action word) هستند و به لحاظ روانی به خواننده حق انتخاب میدهند و در واقع مسئولیت را بر عهده او قرار میدهند . پس از افعالی مانند «گرفتن»، «رسیدن» و «دریافت کردن»، یک مزیت نیز بیان میشود. برای نمونه، «ظرفِ ۶ هفته به شکمی صاف برسید»، «با مطالعهی کمتر، نمرات بهتری بگیرید»، «جدیدترین و تمیزترین مدل مو در شهر را داشته باشید.» البته میتوانید از فعلهای دیگری مانند قاپیدن (فرصت)، شروع کردن، امتحان کردن، گرفتن یا دادن نیز استفاده کنید.
۶. تضمینی
این عبارت از آن جملات تبلیغاتی موثر است که معجزه خاص خودش را دارد. با تقلبهای زیادی که در دنیای امروز انجام میشود، اصالت یکی از نگرانیهای قابل قبول مشتریان شماست و شما میتوانید با استفاده از کلمات مناسب، به آنها اطمینانی را بدهید که برای گرفتن تصمیم نهایی نیاز دارند.
احتمالا عبارتِ «تضمینی» را همه جا دیدهاید، زیرا واقعا نتیجه میدهد. اما نکتهی مهم این است که تواناییِ پشتیبانی از ضمانت خود را داشته باشید. اگر محصول شما ضمانت ندارد و بازگرداندن کالا بدون دردسر نیست، یا نتایج ادعا شده توسط شما، اثبات نشده است، حرفی از آنها نزنید. شاید مطرح کردن این ادعاهای غیرواقعی در کوتاهمدت موثر باشد، ولی در بلندمدت شما را به زمین میزند. اگر به مشتریان خود ضمانت ارائه نمیدهید، شاید وقت آن باشد که این کار را انجام دهید.
عبارتهای دیگری که با استفاده از آنها میتوانید به مشتری اطمینان بدهید: «اثباتشده، باعث میشود، هیچ الزامی وجود ندارد، بدون خطر، بدون دردسر و مطمئن».
۷. شما
زمانی که متن یک آگهی فروش یا هر متن دیگری را با هدف متقاعد کردن مشتری برای خرید مینویسید، از عبارات اول شخص استفاده کنید. این کار باعث میشود خواننده یا شنونده علاقهمندتر شود، و به صورت ناخودآگاه، احساسِ خاص بودن کند. استفاده از کلمهی «شما» موجب میشود نوشتهتان محاورهای شود و لحن شما را دوستانهتر میکند و به این ترتیب میتوانید با خواننده یا شنونده ارتباط برقرار کنید.
۸. زیرا
این عبارت هرچند کوتاه از آن جملات تبلیغاتی موثر است که هر مشتری را ترغیب به خرید میکند. مورد بسیار جالب است. گرگوری سیوتی (Gregory Ciotti) با استفاده از سناریوهای جالب، به مطالعاتی در کتاب نفوذ (Influence) نوشتهی روانشناس، دکتر رابرت کیالدینی (Robert Cialdini) اشاره میکند. یکی از نمونههای قابل توجه این مطالعات، آزمایشی است که در آن از عبارتهای مختلفی استفاده و بررسی شد که استفاده از کدامیک از آنها، موجب میشد که افراد به کسی اجازه دهند تا در صفِ دستگاه کپی، خارج از صف کار خود را انجام دهد. در این آزمایش، از جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟ جملههای زیر استفاده شد:
«ببخشید، ۵ صفحه کپی دارم. اجازه میدهید از دستگاه زیراکس استفاده کنم؟» … ۶۰ درصد به او اجازه دادند تا خارج از صف از دستگاه کپی استفاده کند.
«باید ۵ صفحه کپی بگیرم. اجازه میدهید از دستگاه زیراکس استفاده کنم، چون عجله دارم؟» … ۹۴ درصد به او اجازه دادند تا خارج از صف از دستگاه کپی استفاده کند.
«ببخشید، ۵ صفحه کپی دارم. اجازه میدهید از دستگاه زیراکس استفاده کنم، چون حتما باید از این صفحهها کپی بگیرم؟» … ۹۳ درصد به او اجازه دادند تا خارج از صف از دستگاه کپی استفاده کند.
توجه کنید که به سادگی و با شنیدن کلمهی «چون» و دلیلِ پس از آن، تقریبا همه به شخص اجازه دادند تا در صف در جلوی آنها بایستد. حتی دلایل مطرح شده هم دلایلی منطقی نبودند: چون حتما باید از این صفحهها کپی بگیرم؟ تمام کسانی که در صف بودند نیز حتما باید کپی میگرفتند و به خاطر همین در صف ایستاده بودند.
نکتهای که باید به یاد داشته باشید این است که مغز انسان عاشق شنیدن توضیحات است. ما باید دلیل هر چیز را بدانیم. چرا من به آن ویژگی نیاز دارم؟ زیرا به من کمک میکند تا… .
محصولات، امکانات و اقداماتی را که میخواهید مردم انتخاب کنند، به یک دلیل، گره بزنید تا با این کار، مردم بیشتر ترغیب میشوند برای خرید آن اقدام کنند.
۹. بهترین
شاید بتوان گفت که عبارت بهترین، یکی از بهترین جملات تبلیغاتی موثر برای جذب مشتری باشد. به نظر شما کدام جمله بهتر است؟ «نحوهی تعویض لاستیک پنچر» یا «بهترین راه برای تعویض لاستیک پنچر». جواب این سوال، خیلی واضح است. تا به حال چند بار عبارتی را در سایت گوگل جستجو کردهاید و پس از مدتی خسته و ناامید شدهاید و به عقب برگشته و کلمهی «بهترین» را به ابتدای عبارت مورد جستجو، اضافه کردهاید. شاید فقط من این کار را انجام داده باشم، ولی حس میکنم من تنها فردی نیستم که این کار را انجام داده است.
شاید به نظر برسد که «بهترین» کلمهی مقدسی است و تنها به چیزهای واقعا فوقالعاده گفته میشود و به همین دلیل میتوانید به هر چیزی که روی آن برچسبِ بهترین زده شده، اعتماد کنید. همهی ما میدانیم که این طور نیست و اینکه به چیزی بگویند بهترین، به این معنی است که زمانی مقایسهای انجام شده و این مورد در آن مقایسه از سایرین بهتر بوده است.
ولی لطفا از این کلمه برای فریب دیگران استفاده نکنید. اگر واقعا بهترین نیستید یا نمیتوانید بدون اجبار، کاری کنید که مردم به شما بگویند بهترین، به تلاش ادامه دهید تا واقعا در کاری که انجام میدهید بهترین شوید و این برچسب را بدون آنکه اعتبار آن را داشته باشید، بر روی کار، محصولات یا خدمات خود نزنید.
۱۰. مقایسه (این یا آن)
امروزه، با وجود شبکههای اجتماعی و وبسایتها و وبلاگهای بررسی محصولات، عملا همه پیش از اینکه تصمیمی بگیرند، مقایسههایی انجام میدهند، مثلا:
– امرسان یا آزمایش
– سامسونگ یا الجی
– دیجیکالا یا بامیلو
ما همواره میخواهیم بدانیم که چه شرکتها یا محصولاتی بهترینها هستند و آنها را با یکدیگر مقایسه کنیم. از این مسئله به سود خود استفاده کنید و به خوانندگانتان بگویید که کیفیت، راحتیِ استفاده، قیمت و سایر ویژگیهای محصولات شما را با رقبایتان مقایسه کنند. حتی بهتر است که این مقایسه را خودتان انجام دهید و کار را برای مشتریانتان سادهتر کنید. وقتی آشکارا، تفاوت میان محصول خود و رقبایتان را به آنها نشان میدهید، دیگر نیازی نیست که آنها این مقایسه را انجام دهند و برای این کار، از شما سپاسگزار هم خواهند بود.
متن زیبا برای تبریک خانه جدید + کارت تبریک خرید منزل نو
کارت تبریک منزل نو مبارک
منزل نو مبارک!
امیدوارم این خانه جایی شود که در آن به همه ی آرزوهای تان برسید
خانه نو مبارک!
هیچ جا مثل خونه خود آدم نمیشه!
رویای شما به حقیقت پیوسته!
خانه جایی است که عشق در آن زندگی می کند
خاطرات ایجاد می شوند و شادی هرگز به پایان نمی رسد
خانه جدید مبارک!
خانه ای از آجر ساخته شده، خانه ای از عشق و رویاها ساخته شده!
امیدوارم که خانه جدید مکانی باشد برای موفقیت های روز افزون شما!
منزل نو مبارک!
تبریک به مناسبت خونه خریدن
امیدوارم که خونه تون پر از شادی و عشق باشه
متن زیبا برای خرید خانه جدید
خرید خانه جدید را تبریک می گویم
امیدوارم که منزل جدید برای شما پر از شادی و خوشبختی باشد
خانه نو مبارک به انگلیسی
Congratulations New House
یک کلید کاملا جدید
یک مکان کاملا جدید
یک لبخند خوشحال بر چهره های شما!
امیدوارم همسایه های خوبی داشته باشید
خونه نو مبارک!
حتی دیوار های گران قیمت ترین هتل های جهان هرگز نمی توانند
به اندازه دیوار های خانه خود آدم گرم باشند
منزل جدید مبارک!
امیدوارم که درها و پنجره های خانه جدید شما به روی شانس، سعادت و ثروت برای کل خانواده باز شوند
پا گذاشتن به خانه ی جدید یکی از بهترین جملات انگیزشی معامله گران کدام است؟ قدم هایی است که در زندگی خود برداشته اید
خانه نو مبارک!
خرید خانه جدید یک سرمایه گذاری برای بقیه روز های زندگی شماست
شما یک انتخاب عاقلانه و زیبا انجام داده اید
خرید خانه نو را تبریک می گویم
خانه جدید مانند درختی است که از آن شاخه های دائمی از خاطرات زندگی تشکیل می شود و همچنین یادآور ریشه های شما خواهد بود
خانه جدید مبارک!
امیدوارم خانه جدید شما مثل خودتان خاص باشد
من هیچ حرفی برای خانه جدید شما ندارم چون نمی توانم کلماتی پیدا کنم که به اندازه خود خانه زیبا باشند
تنها چیزی که می خواهم بگویم این است که خانه نو مبارک!
خانه جدید را با عشق و توجه پرورش دهید تا خانواده شما هرگز با نا امیدی روبرو نشوند
خانه ی جدید مبارک!
امیدوارم که شما و خانواده تان سال های سال، روز های خوشی را در این خانه سپری کنید
منزل نو مبارک!
زوج زیبایی مثل شما مستحق همچین خانه ی زیبایی هستند. خونه جدید مبارکتون باشه!
امیدوارم کسانی که به خانه شما رفت و آمد می کنند، عشقی را که در آنجاست احساس کنند
منزل جدید مبارک!
گابلین تاون، مرگ و پوچگرایی؛ افزایش محبوبیت مجموعه NFTهای جدید اتریوم در بازار خرسی
بازار توکنهای بیهمتا از تب و تاب خود افتاده است و رونق سابق را ندارد. با این حال همزمان با افت بازار ارز دیجیتال، NFTهای جدیدی به وجود آمده و ترند شدهاند که ظرف مدت کوتاهی توانستند به موفقیت چشمگیری دست پیدا کنند. از جمله این NFTها مجموعه شهر جنها و WAGDIE هستند که مضامین درست و حسابی هم ندارند.
به گزارش میهن بلاکچین و به نقل از دیکریپت، از زمانی که مجموعهداران توکنهای بیهمتا (NFT) جذب کالکشن عجیب و غریب شهر جنها یا گابلین تاون (Goblintown) شدند احساسات بازار تغییر کرده است. در طول چند هفته گذشته، فضای NFT رونق سابق خود را نداشته و همزمان با نزولی شدن بازار، سازندگان به میمهای دارک و کمدیهای کثیف بیشتر از قبل علاقه نشان میدهند.
مجموعهای از کالکشنهایی که بر اجنه، مدفوع یا پوپ (Poop)، مرگ و تنهایی متمرکز شدهاند، جزو مجموعههای برتر اوپن سی قرار گرفتهاند و ۴۵٪ از ۲۰ کالکشن برتر معاملهشده در هفته گذشته را تشکیل میدهند.
یکی از طرفداران NFT با نام مستعار پروفسور M در توییتر گفت:
در حال حاضر، من فکر میکنم که بازار نزولی همه را بیرمق کرده است و اگر کاری متفاوت انجام دهید، میتوانید توجه بازار را به خود جلب کنید.
ظهور کالکشن شهر جنها
زمانی که خرید و فروش NFT در اتریوم رونق گرفت و به بیش از ۲۰ میلیارد دلار رسید، پروژههایی مانند کریپتو پانک (CryptoPunks) و میمونهای کسل (Bored Ape Yacht Club) – و بعدها دودلز (Doodles)، گربههای خونسرد (Cool Cats) و آزوکی (Azuki) – توانستند رتبههای خوبی به دست آورند و به موضوعات جذاب روز تبدیل شدند.
اکنون که ماه عسل NFTهای اتریوم به پایان رسیده است، به نظر میرسد معاملهگران متوجه شدهاند که اینها تقریبا از سکه افتادهاند و حالا نوبت شهر جنهاست.
کالکشن Goblintown اتریوم در حال حاضر در رتبه اول اوپن سی قرار دارد و تنها طی دو هفته و نیم پس از عرضه اولیه که به صورت مینت رایگان بود ارزش معاملات آن به بیش از ۳۲٬۰۰۰ ETH (۵۷.۶ میلیون دلار) رسیده است. منظور از مینت رایگان این است که برای خرید این NFTها در زمان راهاندازی، لازم نبود هیچ هزینهای غیر از هزینه تراکنشهای اتریوم پرداخت کنید. Goblin Town اصطلاحی است که برای توصیف بازار نزولی استفاده میشود و در سال گذشته به یک میم (meme) محبوب در میان معاملهگران ارزهای دیجیتال تبدیل شده بود.
توییت تریدینگ ویو که حاکی از محبوبیت کالکشن شهر جنها است منبع: توییتر
ConciergePhysician از معاملهگران NFT گفت مجموعهای شامل بیش از ۱۰۰۰ توکن NFT به ارزشی بالای ۱۰ میلیون دلار دارد که شامل توکنهایی از کالکشن میمونهای کسل، Mutant Apes و کلون اکس (CloneX) است. او گفت که از نظر او، Goblintown آغازگر ترند NFTهای عمدتا زشت است.
وی در مورد شهر جنها گفت:
این نوع هنر وحشتناک است. مردم (به اشتباه) زندگی خود را وقف ترید مستمر میکنند تا به سرعت پولدار شوند.
منظور از degens که کوتاه شده کلمه degenerate است فردی است که بدون دانش و تجربه کافی روزانه ساعات زیادی را صرف پیگیری قیمتها و ترید میکند.
کالکشن شهر جنها (Goblintown) منبع: اوپن سی
ConciergePhysician گفت سه تا پنج ساعت در روز را صرف تحقیق در مورد بازار NFT میکند. او بر این باور است که وقتی NFTهای Blue Chip مانند میمونهای کسل، افت اخیر قیمت در بازار خرسی را دیدند، معامله گران ناراحت شدند؛ اما همچنان مصمم به پیدا کردن راهی برای کسب درآمد بودند. وی گفت:
همیشه میتوان پول به دست آورد، حتی در بازار نزولی؛ اما «هنر زشت» ارزش ریسک کردن را ندارد.
یکی از هولدرهای گابلین با نام مستعار dgen.eth گفت:
کالکشن شهر جنها ۱۰ نوع مختلف دارد که سبک هنری و رنگهای متفاوتی دارند. از نظر زیباییشناختی کمی زشت هستند که البته شاید دلیل محبویتشان همین موضوع باشد.
این هولدر در حال حاضر ۱۲ توکن بیهمتا از کالکشن شهر جنها دارد که یکی از آنها به نام Goblintown wizard جزو NFTهای منحصربه فرد است. به این معنی که از آن فقط یک نسخه وجود دارد. وی همچنین اظهار داشت:
اعضای پروژه همگی از حروفی ساختگی (حروف عجیب و غریبی که بیان کننده صدای نامفهوم گابلینها است) استفاده میکنند تا در فضای توییتر خود را به اجنه نزدیکتر کنند. تصاویر، صداها، رابط کاربری و قرارداد همه خیلی حرفهای ایجاد شدهاند و به نظر من حامی ثروتمند و معتبری در web3 پشت این کالکشن است.
پوپ و مرگ ترندهای حال حاضر هستند
پس از مجموعه شهر جنها مجموعه دیگری که این روزها بسیار محبوب شده و رتبه دوم در اوپن سی را به خود اختصاص داده، مجموعه همه ما در حال مردن هستیم (We Are All Going to Die) به اختصار WAGDIE است. مانند شهر جنها مینت این کالکشن نیز در زمان راهاندازی رایگان بود. در توضیحات بازار اوپن سی راجع به این مجموعه اینچنین نوشته شده است: نقشهای وجود ندارد، فقط مرگ وجود دارد. احتمالا منظور این است که نقشه راهی برای توسعه آینده مجموعههای NFT یا سایر پروژهها وجود ندارد.
WAGDIE تنها در یک هفته بیش از ۹٬۰۰۰ ETH (۱۶.۲ میلیون دلار) فروش داشت.
مجموعه WAGDIE در توییتر سر و صدایی به پا کرد. زمانی که در توییتر اعلام کرد یک NFT از کالکشن میمونها Mutant Ape Yacht Club را به قیمت ۲۱ اتر (۳۷٬۸۰۰ دلار) خریداری کرده است و قصد دارد این دارایی را بسوزاند، سوزاندن NFT فرآیندی است که آن را برای همیشه از گردش حذف میکند.
توییت WAGDIE در مورد خرید یک NFT از مجموعه Mutant Ape Yacht Club و سوزاندن آن منبع: توییتر
NFT سوزانده شده اکنون به بخشی از افسانه WAGDIE تبدیل شده است.
در صفحه کالکشن Fandom آمده است میمون شماره ۲۰۴۳۸ در حضور ۱۵۰۰ نفر که از خوشحالی فریاد میکشیدند سوزانده شد.
ظاهرا سوزاندن NFT ها در ملا عام برای بسیاری از افراد جذاب است. در اواخر سه شنبه شب در فضای توییتر یکی از دارندگان Goblin نظر خود را در مورد سوزاندن NFT ها بیان کرد. وی گفت:
همه آن لعنتیها را بسوزانید تا صدای فریاد آنها را بشنویم.
اما Goblintown و WAGDIE تنها مجموعههای پوچگرایی NFT نیستند که طرفداران زیادی را جذب کردهاند. دیگر مجموعههای برتر با امکان مینت رایگان که در هفته گذشته معامله شدند عبارتند از: ShitBeast، ill poop it nft، mcgoblin.wtf، Goblin Grlz، Leave Me Alone NFT، troll-town.wtf، Begin as Nothing و ShitPlunger.
بسیاری از این مجموعهها به این موضوع که هیچ سرور Discord و وب سایتی ندارند افتخار میکنند؛ عناصری که معمولا انتظار میرود در کنار هر مجموعه NFT راهاندازی شوند.
تصویربرداری ترکیبی از We Are All Going to Die (سمت چپ) و Shitbeast NFTs (راست). منبع: OpenSea
ConciergePhysician درباره ترند شدن و پروژههای NFT با مضمون اجنه و پوپ گفت:
من تعجب نمیکنم اگر تعداد زیادی، چهار یا پنج یا بیشتر توسط یک نفر اداره شوند.
وقتی صحبت از مضامین و احساسات در این جوامع به میان میآید، نام آنها گویای همه چیز است – پوچگرایی و پوپ در حال ترند شدن هستند.
در توضیحات مجموعه ill poop it nft که داراییهای آن در حال حاضر در کف قیمت خود هستند آمده است: NFT شما فقط یک تکه از یک آشغال ۱۰٬۰۰۰ قسمتی است که روی بلوچیپ شما یا هر jpg دیگری که در دست دارید قرار دارد. در توضیحات مجموعه ill poop it nft آمده است داراییهایی که در حال حاضر کف قیمتی بیش از ۱.۱ اتر (۱٬۹۸۰ دلار) برای یک پوپ با فرمت JPEG دارند.
NFTهای illpoopitnft که کاهش قیمت پایین مجموعههای Cool Cats و Azuki NFT را مسخره میکنند. تصاویر: OpenSea.
ConciergePhysician درباره ترندهای NFT با مضمون پوپ و اجنه گفت:
پروژههای کپی پیست زیادی وجود دارد.
به احتمال ۹۰-۹۵٪ این پروژهها شکست خواهند خورد […] بیایید دو، سه یا پنج سال صبر کنیم و ببینیم که همه اینها کجا هستند.
چشم انداز ترندهای جدید NFT چیست؟
برخی از طرفداران NFT ممکن است بخواهند از ترند NFT های با مضمون پوپ استفاده کرده و اقدام به تولید همچین توکنهایی کنند. چشم انداز این کار چندان هم تیره و تار نیست. گزارشی که در اوایل این هفته از سایت تحلیل ارزهای دیجیتال DappRadar منتشر شد، نشان میدهد که بازار NFT نسبت به بازار گستردهتر ارزهای دیجیتال انعطافپذیرتر است و میتواند با بالغ شدن فضای NFT از آن جدا شود.
بر اساس دادههای Dune Analytics، حجم ماهانه معاملات اوپن سی از حدود ۳.۵ میلیارد دلار در آوریل (فروردین ۱۴۰۱) به ۲.۶ میلیارد دلار در ماه می (اردیبهشت) کاهش یافت، اما شرایط تقریبا با نوامبر ۲۰۲۱ (آبان ۱۴۰۰) که احساسات صعودی بر فضا حاکم بود، قابل مقایسه است.
حجم ماهانه اوپن سی منبع: Dune
کمدینی به نام Kmoney که از علاقهمندان به NFT است، در ماه گذشته با شوخی کردن درباره توکنهای بیهمتا و تکرار اصطلاحات انگیزشی این حوزه مانند ما میسازیم و WAGMI، توانست بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ دنبالکننده در توییتر جذب کند. او در ویدیو خود گفت:
من فکر میکنم مختل شدن بازار و از مد افتادن ترندها بامزه است.
در ابتدا، Kmoney از طرفداران این موج جدید NFT های زشت، منزجر کننده و افسرده کننده نبود. اما بعد آن را پذیرفت و گفت هیچوقت موضوعی انقدر او را شاد نکرده و نخندانده است!
دیدگاه شما