ریسک کلی که به یک سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
تمام صندوق های سرمایه گذاری بازدهی مثبت کسب کردند.
صندوق سرمایه گذاری پاسارگاد با 2/6 درصد بیشترین بازدهی را در هفته منتهی به 11 فروردین ماه 89 کسب کرد.
بر اساس گزارش اداره امور نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار، تمام صندوق های سرمایه گذاری بازدهی مثبتی را در هفته دوم فروردین ماه امسال داشتند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازار سرمایه (سنا)، کارشناس اداره امور نهادهای مالی سازمان بورس گفت: صندوق سرمایه گذاری پاسارگاد با 2/6 درصد بیشترین بازدهی را در هفته منتهی به 11 فروردین ماه 89 کسب کرد.
"ایمان مقدسیان" افزود : صندوق های سرمایه گذاری سهم آشنا و شاداب به ترتیب با 1/6 و 3/5 درصد بازدهی به دست آوردند.
وی خاطر نشان کرد: صندوقهای سرمایهگذاری در سهام، ماه منتهی به 11 فروردین 89 را در حالی به پایان رساندند که دراین ماه بازده آنها بین یک تا مثبت 13 درصد در نوسان بود.
مقدسیان با بیان اینکه متوسط بازدهی بورس تهران در ماه منتهی به 11 فروردین ماه جاری 69/6 درصد بود، افزود : صندوقهای سرمایهگذاری سهم آشنا ، کارگزاری بانک سپه و آگاه به ترتیب 51/12 ، 42/10 و 47/9 درصد بازدهی کسب کردند.
کارشناس اداره امور نهادهای مالی سازمان بورس گفت : در بین صندوقهایی که یک و یا بیش از یکسال از آغاز فعالیتشان میگذرد، بیشترین بازدهها را صندوقهای سرمایهگذاری آگاه، پویا و سهم آشنا به دست آوردهاند. صندوق سرمایهگذاری آگاه با 92 درصد و صندوقهای سرمایهگذاری پویا و سهم آشنا با 87 و 82 درصد در یک سال گذشته، عملکرد موفقیت آمیزی نسبت به سایر صندوق ها از نظر بازدهی داشتهاند.
وی ادامه داد : تا روز 11 فروردین 89 بیشترین بازدهها به ترتیب متعلق به صندوقهای سرمایهگذاری کارگزاری بانک ملی، سهم آشنا و آگاه بود. این سه صندوق سرمایهگذاری طی مدت فعالیت خود توانستهاند به ترتیب 173 ، 154 و 117 درصد بازدهی کسب کنند.
مقدسیان ارزش صندوقهای سرمایهگذاری را حدود 3200 میلیارد ریال اعلام کرد و گفت : از این مقدار بیش از 1260 میلیارد ریال متعلق به صندوقهای سرمایهگذاری در سهام است.
وی اضافه کرد : بیشترین ارزش در بین صندوقهای سرمایهگذاری در سهام متعلق به صندوق سرمایهگذاری یکم ایرانیان است، پس از این صندوق، صندوقهای سرمایهگذاری ممتاز و امین گلوبال بیشترین ارزش را از آن خود کردهاند.
کارشناس اداره امور نهادهای مالی سازمان بورس افزود : سرمایهگذاران حقیقی بیش از 59 درصد واحدهای سرمایهگذاری صندوقها را به خود اختصاص دادهاند. سرمایهگذاران حقیقی در صندوقهای سرمایهگذاری بورسیران، کارآفرین و پویا بیشترین درصد تملک را در اختیار دارند.
وی با بیان اینکه تعداد سرمایهگذاران صندوقهای سرمایهگذاری از مرز 6300 نفر عبور کرده است، گفت : از این تعداد 6125 نفر را سرمایهگذاران حقیقی تشکیل می دهند.
کسب بازدهی در بلندمدت
در این ستون ما پرسشها و مشکلات شما را در حوزه بازار سهام و . با مسوولان، وکلا یا کارشناسان حوزه بازار و سرمایه درمیان میگذاریم و پاسخهای آنها را به سوالات، مشکلات و دغدغههای مطرحشده از سمت شما منتشر میکنیم.
سوال: در شرایطی که بازارسهام طی ماههای گذشته تحتتاثیر چند ابرچالش اصلی از جمله بلاتکلیفی مذاکرات برجامی، نوسان نرخ دلار و دستورالعملهای چکشی در سراشیبی قرارگرفته است، این پرسش مطرح میشود که اگر شرایط نامطلوب فوق تداوم یابد، بازارسهام با چه وضعیتی مواجه خواهد شد؟ آیا قرارگرفتن در ریل نزول، موقتی است، یا اینکه بازار مذکور با بحران بیشتری دستبهگریبان خواهد شد؟
پاسخ از حسن رضاییپور، کارشناس بازارسرمایه: نزدیکشدن نماگر اصلی بازار به کف کانال یکمیلیون و ۳۰۰هزار واحد در حالی است که با در نظرگرفتن تداوم کاهش ارزش معاملات خرد سهام نگرانیهایی را از سوی اهالی بورسی بهدنبال داشته است. واقعیت امر آن است که بازار سهام بهشدت متاثر از تحولات بینالمللی بهخصوص اخبار مرتبط با اخبارهستهای کشور است. بر همین اساس با عنایت به اینکه مقرر شده مذاکرات هستهای کشور از اواخر آبان وارد فاز جدیدی شود، از اینرو تا زمان مقرر بازار با نوسان همراه خواهد شد و نمیتوان چشمانداز روشنی از معاملات آتی ترسیم کرد، اما موضوع مهمی که نباید از کنار آن بهراحتی عبور کرد آن است که در کنار این متغیر اثرگذار (سرنوشت پرونده برجام) برخی عوامل دیگر داخلی با توجه به شرایط کنونی بازار، روند مثبت بورس تهران در آینده را مبهم کرده است.
بهعنوان مثال درحالیکه بازار با اصلاح شدید قیمتی طی ماههای اخیر مواجه بوده است برخی اظهارات برخلاف وعده متولیان اقتصادی منجر به سلباعتماد بیشتر سرمایهگذار نسبت به بازارسهام میشود. بهطور مثال در روزهای قبل افزایش نرخ سود سپردهگذاری بانکی مجددا موردتوجه سرمایهگذاران قرار گرفت؛ این در حالی است که وزیر اقتصاد در ماههای گذشته بهصراحت در مورد نرخ بهره تا سقف۲۰درصد تاکید کرده بود. افزون بر این همانطور که قابلمشاهده است اغلب سهامداران بورسی در باتلاق رکود دست و پا میزنند. این مسائل علاوهبر غیرقابل پیشبینی بودن روند سرمایهگذاریهای سهامی و خروج ادامهدار پول به افزایش ریسکپذیری بازار مذکور منجر میشود. بررسیها نشان میدهد فعالان کنونی بازار مدت طولانی مشغول خرید و فروش بودهاند.
بهنظر میرسد گروه مذکور با عنایت به مجموع سناریوهای موجود قصد خالیکردن بازار را ندارند. گرچه این مهم ذاتا با یک خوشبینی غیرمنتظره همراه است اما بهنظر میرسد اهالی فعلی بازار قید کسب بازدهی کوتاهمدت از تالارشیشهای را زدهاند و امیدواریهای بیشتری نسبت به وضعیت قیمت سهام در ماههای آینده دارند. با وجود اینکه طی ماههای گذشته شاخصکل بورس، افتهای پیدرپی، خروج پول و کاهش ارزش معاملات خرد را به سهامداران تحمیل کرده است اما این وضعیت نمیتواند دوام زیادی داشته باشد. بورس تهران در ماههای آینده و با مشخصشدن وضعیت متغیرهای اثرگذار از مرحله رکودی خارج خواهد شد. به هر روی با توجه به پایداری در وضعیت عوامل مذکور نمیتوان به پرسشهای کلیدی در این زمینه پاسخ داد.
ارزندهبودن قیمت سهام در تالارشیشهای نیز جزو عواملی است که نباید ساده از کنار آن عبور کرد. گرچه بازار از اواسط اردیبهشتماه با کاهش تقاضای موثر سهام مواجه بوده است اما این روند به منزله تداوم سقوط قیمت در بازار سهام و پیشروی رکود نخواهد بود. در روزهای اخیر به کرات دیده شده سهامداران پرتفوی خود را با شرایط بازار وفق دادهاند. به این ترتیب دنبال راهکاری ارزنده برای خارجنشدن از این بازار پرحاشیه هستند. کاهش میزان خالص خروج پول از ابتدای هفته بر این موضوع تاکید میکند. وضعیت بازارهای موازی نیز نشان میدهد نوسانها منفی به بازارهای مذکور نیز رسیده است و طرفداران این بازارها از فراز و فرودهای بیشمار در امان نیستند؛ این درحالی است که بازارسهام از نظر قیمتی در مقایسه با بازارهای رقیب ارزانتر است. در چنین شرایطی بهنظر میرسد بورس از این مرحله به بعد با تهدید و آسیب جدیتری مواجه نباشد.
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایهگذاری است. اگر قصد سرمایهگذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که میتواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از خطر چیست؟
فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار تودهای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار تودهای یعنی چه؟
منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریدهاند به پیروی از آن ها خرید میکنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام میزنند. این رفتار هیجانی باعث شکلگیری صف های خرید و فروش میشود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار تودهای باعث میشود تا کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه در بازار حباب شکل بگیرد.
در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت.
حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از آن مسئلهای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیدهای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافتها و پیچیدگیهای این بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارتهای مالی رفتاری را توشه راه کرد.
بازده چیست؟
بازده، پاداشی است که سرمایهگذار در ازای سرمایهگذاری به دست میآورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایهگذار حاصل میشود.
بازدهی قابل قبول یک سرمایهگذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایهگذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه میتوانیم ادعا کنیم که توانستهایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایهگذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.
در هر سرمایهگذاری، سرمایهگذار از دو جهت منتفع خواهد شد:
1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایهای): یعنی بازدهی که سرمایهگذار از محل تغییر قیمت سهام کسب کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه میکند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست میآورید.
2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایهگذاری به دست میآید. اگر در سهام سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.
بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
ریسک چیست؟
ریسک تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیشبینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.
اگر پیشبینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی میشود؛ چون درصد دقیق آن را نمیدانیم.
وقتی سهام شرکتی را خریداری میکنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر میگذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیشبینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.
ریسک به دو دسته تقسیم میشود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل میشود و راهی برای فرار از آن نداریم.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایهگذار است. از آنجایی که هر سرمایهگذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.
اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوعتر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر میافتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکتهای بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیفتری به شما میزند.
ریسک کلی که به یک کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
انواع ریسک
ریسک دستهبندیهای متفاوتی دارد. میتوان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیمبندی کرد.
ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایهگذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن میپردازیم.
ریسک نوسان نرخ بهره
این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید میکند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.
ریسک نکول یا ریسک اعتباری
این ریسک هنگامی رخ میدهد کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کردهاید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.
ریسک نقدینگی
ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل میشود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش میماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .
ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.
ریسک سرمایهگذاری مجدد
اگر سرمایهگذار افق سرمایهگذاری بیشتری نسبت به سررسید کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایهگذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایهگذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق قرضه کوتاه مدت در مقایسه با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.
ریسک درجه اهرم مالی
ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایهگذار تحمیل میشود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه میکنیم تا پیش از سرمایهگذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و داراییهای آن اطلاعات کافی داشته باشید.
ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل میکنند؛ که در مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت میشوند.
چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟
تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایهگذار را مشغول میکند. اول اینکه با سرمایهگذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایهگذاری چقدر داراییهای فعلی خود را به خطر انداختهایم؟ این دو مسئله تداعیکننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسکگریزی وجود دارد.
رکود ستیزی و ریسکگریزی یعنی چه؟
فرض کنید سرمایهگذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او داراییای را انتخاب میکند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته میشود. برای مثال فرض کنید دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح میدهید.
فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایهگذار دو انتخاب برای سرمایهگذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد میکنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب میکنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو میتوانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه این حالت مسلما شما سرمایهگذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.
اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده میکنیم. این موضوع نشان میدهد که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب میتوانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت میکند که ما ریسک گریز هستیم.
هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، سرمایهگذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.
پیشنهاد
در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایهگذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.
نرخ بازده سرمایه گذاری یا نرخ بازده داخلی در بخش مسکن
یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی که به تصمیم گیری سیاستگذاران در مورد رد یا قبول پروژههای سرمایه گذاری کمک میکند، شاخص نرخ بازده داخلی (IRR) یا Internal Rate Of Return است که از آن به عنوان نرخ بازدهی سرمایه گذاری نیز یاد میشود. نرخ بازده داخلی، نرخ تنزیلی است که ارزش خالص کنونی را صفر میکند. به عبارت دیگر، نرخ بازده داخلی (IRR) معادل نرخ سودی است که سرمایهگذار میتواند با سرمایهگذاری در یک طرح بهدست آورد. این نرخ مشابه یک بانک عمل نموده و به شخص سرمایهگذار که در آن سپردهگذاری میکند، با یک نرخ سود که همان IRR است از محل درآمد سالیانه سود ارائه مینماید. در یک تعریف دیگر میتوان گفت که اگر قرار باشد فایده طرح موردنظر، سرمایه و هزینههای عملیات را برگشت داده و نتیجه سر به سر در آید، این نرخ بیشترین بهرهای است که طرح میتواند به منابع مصرفی بپردازد. در صورتیکه سال مبنا در نخستین سال دوره بررسی باشد، میتوان رابطه ریاضی زیر را برای محاسبه نرخ بازده داخلی در نظر گرفت.
برای دریافت مطالعه پیش امکان سنجی آنلاین در کمترین زمان به اکوساختمان مراجعه کنید.
توضیحات مربوط به متغیرهای t ، Bt ، Ct و i در بند قبل ارائه گردید.
نرخ بازده داخلی یکی از روشهای متداول در ارزیابی اقتصادی طرحها بهشمار میرود و بانک جهانی تقریباً در تمام طرحها آن را به کار میگیرد و در دیگر مؤسسههای اعتباری بینالمللی هم استفاده دارد. مفهوم نرخ بازده برای بسیاری از بخشهای اداری و خصوصی آشناست. این نرخ یک معیار سنجش غیر مستقیم از فایدهرسانی طرح است، زیرا در پایان دوره سرمایهگذاری به جای اندازهگیری فایده خالص، نرخ درصدی بازده سرمایه را تعیین میکند. به عبارت دیگر، نرخ بازده داخلی، بیشترین نرخ فایده قابل انتظار است که طرح میتواند به منابع مصرفی بپردازد، اگر قرار باشد که سرمایه و هزینه عملیات (هزینههای نگهداری، بهرهبرداری و جایگزینی) را برگشت داده و سربه سر درآید. بهعنوان مثال اگر نرخ بازده داخلی یک طرح فرضی معادل ۴۰ درصد شد، به این مفهوم است که با سرمایهگذاری در این طرح، سرمایه گذار میتواند سود خالص سالیانهای با نرخ ۴۰ درصد کسب نماید.
نکته قابل توجه در کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه مورد این روش آن است که این نرخ، مستقل از مفهوم هزینه فرصتهای از دست رفته سرمایه محاسبه میشود و بنابراین نشان نمیدهد که یک طرح پیشنهادی به خودی خود، ارزشمند است یا خیر. بنابراین برای تصمیمگیری باید این نرخ را با حداقل نرخ بازده جذاب (MARR یا Minimum Attractive Rate of Return) مقایسه کرد. به عبارت دیگر، به منظور بررسی توجیهپذیری طرح براساس شاخص IRR، بایستی یک نرخ استاندارد به نام حداقل نرخ بازده جذاب از جانب بررسی کننده گزارش توجیهی برای شاخص IRR تعیین گردد. این نرخ استاندارد بایستی به نحوی تعیین گردد که بتوان توسط آن سرمایهگذاری در طرح که همراه با ریسک است را با سرمایهگذاری در یک طرح بدون ریسک همچون سپردهگذاری در بانک، بهصورت کاملاً معقولانهای مقایسه کرد.
بهطور معمول برای تعیین نرخ MARR، به حداکثر نرخ سود سپردههای بلندمدت بانکی و یا اوراق قرضه، چند درصد برای ریسک سرمایهگذاری اضافه میکنند و یا اینکه از نرخ سود واقعی سرمایهگذاری در بازار استفاده مینمایند. تعیین شاخص MARR مستلزم بررسی دقیق طرح از دیدگاههای مختلف است. مشابه نرخ تنزیل، تعیین این شاخص وابسته به متغیرهایی همچون زمان، مکان و نوع صنعت است بنابراین برای صنایع مختلف و در مکانها و زمانهای مختلف میتوان نرخ MARR متفاوتی پیشبینی و برای بررسی توجیهپذیری اقتصادی طرح از آنها استفاده نمود. از مهمترین عوامل تعیین کننده حداقل نرخ مورد انتظار پروژه نهاد بررسی کننده طرح همچون بانک، وزارت صنعت، معدن و تجارت، و یا واحد تحقیق و توسعه یک شرکت خصوصی است که با توجه به سیاستهای سازمان و یا شرکت خود اقدام به تعیین حداقل نرخ مورد انتظار سرمایهگذاری میکنند و در بررسی طرحها از این نرخ به عنوان عامل تعیین کننده توجیهپذیری طرح استفاده مینمایند.
نرخ بازده داخلی هنگامی وجود خواهد داشت که یکی از مقادیر جریان نقدی (جریان فایده خالص) منفی باشد. اگر همه مقادیر مثبت باشند، هیچ نرخ تنزیلی وجود نخواهد داشت که ارزش حال آن جریان را برابر صفر کند. اما هرگاه الگوی جریان نقدی خالص به ترتیبی باشد که نخست ارقام منفی باشد و پس از آن مثبت شود، طرح همیشه از نظر محاسباتی فقط یک نرخ بازده خواهد داشت. اما هرگاه جریان نقدی ابتدا منفی و سپس مثبت و بعد از آن منفی و در پی آن مثبت باشد، طرح از نظر محاسباتی، نرخهای بازده بسیاری خواهد داشت و مشکل انتخاب و تشخیص نرخ واقعی بسیار جدی میشود.
یک برتری نرخ بازده داخلی، استفاده از آن به عنوان راه میانبری برای آزمون حساسیت در چارچوب تعیین مقدار تغییردهنده (مقداری است که اگر یک عامل طرح تا آن مقدار تغییر کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه یابد، طرح قابل قبول است و از آن بیشتر غیرقابل قبول میشود یا Switching value) است. اگر این نرخ مشخص شود، توجیه پذیری یا توجیهناپذیری طرح نسبت به تغییر نرخ تنزیل معیار قابل برآورد است. یعنی درصورتیکه نرخ بازده داخلی طرحی ۱۰ درصد و نرخ تنزیل معیار یا کمترین نرخ بازده جذاب (MARR)، ۷ درصد باشد، مشخص است که با افزایش نرخ تنزیل تا سه درصد، کماکان طرح در وضعیت توجیه پذیری خواهد بود و با افزایش بیش از سه درصد، طرح فاقد توجیه اقتصادی میشود.
رقابت بورس با بازارهای موازی در کسب بازدهی
گلدمگ: یک کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه بورس را میتوان به عنوان یکی از بازارهای مناسب برای سرمایهگذاری در 6 ماه دوم سال معرفی کرد، گفت: بازار سرمایه میتواند نسبت به سایر بازارهای موازی تا پایان امسال بازدهی معقولی را در اختیار سهامداران قرار دهد و رشد خوبی را تجربه کند.
سهیل کلاهچی امروز (دوشنبه) به مقایسه سرمایهگذاری در بازار سهام با دیگر بازارها پرداخت و افزود: بورس تا پایان سال میتواند به رشدی معقول دست پیدا کند، چرا که فضای حاکم برای سرمایهگذاری در بازارهای مختلف آرام است و اتفاقی در هیچ یک از بازارها (از جمله دلار، طلا و مسکن) برای سرمایهگذاری رخ نمیدهد.
وی اظهار داشت: همانگونه که معاملات بورس تحت تاثیر رکود ایجاد شده قرار میگیرد، روند معاملات دیگر بازارهای سرمایهگذاری هم وارد فضای رکودی میشود و دیگر با معاملات چندان پر رونقی همراه نخواهند شد.
کلاهچی ضمن تاکید بر کاهش شدید تعداد معاملات بازار مسکن طی چند وقت اخیر خاطرنشان کرد: بازار ارز با افت و خیزهای اندکی همراه است، به نظر میرسد برآیند آن ناشی از تورم و فضای اقتصادی حاکم در کشور باشد اما نرخ ارز در بازار، کمشتاب به مسیر صعودی خود ادامه میدهد.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: با توجه به وجود چنین شرایطی، بازار سرمایه هم مسیری مانند دیگر بازارها را در پیش می گیرد و مسیری آرام را برای صعود در پیش می گیرد، این بازار در مسیر خود با افت و خیرهای زیادی همراه خواهد کسب بیشترین بازدهی در بازار سرمایه بود اما در نهایت رو به بالا حرکت میکند.
وی با بیان اینکه بازار سهام را میتوان به عنوان یکی از بازارهای معقول برای سرمایهگذاری در 6 ماه دوم سال معرفی کرد، گفت: بازار سرمایه نسبت به سایر بازارهای سرمایه گذاری میتواند تا پایان سال بازدهی معقولی را در اختیار سهامداران قرار دهد و نسبت به دیگر بازارها رشد خوبی را تجربه کند اما در این مدت سهامداران باید با توجه به تحلیلهای انجام شده سهام مناسبی را برای سرمایه گذاری در نظر بگیرند.
کلاهچی تاکید کرد: به نظر می رسد رشدی که طی چند ماه گذشته در بازار رخ داد بیشتر به سمت سهام بزرگ و شاخص ساز بازار بود و این موضوع باعث شد تا حرکت بازار به سمت صعود با سرعت بیشتری صورت گیرد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به صنایع پیشرو در نیمه دوم سال جاری، گفت: ممکن است در نیمه دوم سال بازار تغییر مسیر دهد، اقبال بازار به سمت سهام متوسط پیش رود و سهامی که به نوعی از رشد بازار عقب ماندند بازدهی مناسبی را در اختیار سهامداران قرار دهند.
وی اظهار داشت: به نظر می رسد صنعت سیمان و گروه بانکی بتوانند تا پایان سال، صنایع مناسب برای سرمایه گذاری و کسب بازدهی باشند؛ بنابراین می توان به این گروه ها نسبت به سایر صنایع توجه ویژه ای داشت و بر روی آنها سرمایه گذاری کرد.
کلاهچی خاطرنشان کرد: سهامداران در وضعیت فعلی بازار باید هدف قیمتی داشته باشند و دید سرمایه گذاری در بازار سهام را به صورت بلندمدت قرار دهند، همچنین سرمایه گذاران نباید انتظار کسب بازدهی های چشمگیر از بازار سهام همانند نیمه نخست سال گذشته را داشته باشند.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: سهامداران اگر در موقعیت مناسب اقدام به شناسایی سود نکنند در این بازار متضرر خواهند شد و سودهایی را هم که در زمان صعود بازار کسب کرده بودند از دست خواهند داد.
شاخص کل بازار بورس روز گذشته (یکشنبه، 18 مهرماه) با 10 هزار و 420 واحد کاهش در جایگاه یکمیلیون و 455 هزار واحدی قرار گرفت.
دیدگاه شما