با استفاده از بخش طلایی در هنر
وقتی صحبت از قوانین ترکیب بندی می شود ما اغلب در مورد نسبت طلایی و قانون یک سوم می شنویم که هر دو برای هدایت کردن چشم بیننده به یک بخش خاص موثر می باشند. اما سوال این است که کدام یک از این دو مورد برای عکاسی ما مناسبتر می باشد؟ در این مطلب سعی کرده ایم تا تمام اطلاعات در مورد این دو موضوع پرکاربرد ترکیب بندی را برای شما بیان کنیم.
نسبت طلایی چیست؟
نسبت طلایی ابزاری ترکیبی می باشد که برخی آن را با نام مارپیچ فیبوناچی نیز می خوانند و این نسبت بخشی از یک شی طبیعی می باشد. می توان این قانون را بر حسب یک فرمول ریاضی نیز ذکر کرد که عبارتست از :
a/b = (a+b)/a = 1.61803398875
که فرم کوتاه شده آن 1:1.618 می باشد. مانند بسیاری از روش های ترکیب بندی می توان گفت نقاشان کلاسیک اولین کسانی بودند که از این روش ترکیب بندی استفاده کردند. میتوان گفت ما تصاویری را ترجیح می دهیم که در آنها حس هماهنگی وجود داشته باشد که نسبت طلایی و قانون یک سوم دو تا از راه های ایجاد این هماهنگی می باشد. نسبت طلایی باعث می شود تا چشم بیننده به طول متعادلی در تصویر هدایت شود.
نکته مهمی که در مورد این نسبت وجود دارد این است که می توانید از آن با و8 روش مختلف استفاده کنید. می توانید با استفاده از این تکنیک به چهار روش عمودی و چهار روش با جهت گیری افقی تصویربرداری کنید.
آشنایی با قانون یک سوم
قانون یک سوم هم یکی دیگر از قوانین ترکیب بندی می باشد که به صورت نرم افزاری حتی در بسیاری از دوربین های ارزان قیمت و برنامه با استفاده از بخش طلایی در هنر های ویراِش تصویر وجود دارد و می تواند کمک بسیاری در استفاده از این تکنیک به ما داشته باشد. در این تکنیک باید تصویر خود را به سه قسمت تقسیم کرده اید. ابتدا به صورت عمودی و سپس به صورت افقی این کار را انجام دهید.
برای شروع این کار بهتر است تا دو خط را در میان صفحه ابتدا در بخش ⅓ و سپس در بخش ⅔ تصویر به صورت عمودی ایجاد کنید و سپس همین کار را به صورت افقی انجام دهید. توجه داشته باشید که با این کار صفحه را به 9 بخش تقسیم می کنید.
برای استفاده از قانون یک سوم در عکاسی باید سوژه خود را در یکی از نقاط تلاقی قرار دهید. با قرار دادن سوژه در این نقاط، تصویر از نظر زیبایی شناختی بهتر می شود و جلوه بهتری نسبت به سوژه ای که در وسط قرار دادن به دست می آید. حال که با این دو قانون ترکیب بندی آشنا شدید بهتر است تا به سراغ مقایسه نسبت طلایی و قانون یک سوم برویم.
مقایسه نسبت طلایی و قانون یک سوم
بهتر است همین حالا به این نکته اشاره داشته باشیم که هیچ یک از این دو تکنیک ترکیب بندی بر یکدیگر پیشی ندارند و هر یک از آنها دارای مزایایی می باشد که باعث شده تا برای نوعی از صحنه ها مناسب باشند. در ادامه در مورد هر یک از این روش های ترکیب بندی به صورت مفصل بحث خواهیم کرد.
استفاده از قانون یک سوم برای ایجاد علاقه در صحنه های ساده
به عنوان یک قاعده کلی می توان گفت ترکیب یک سوم برای صحنه های ساده و مینیمالیستی مورد استفاده قرار می گیرند. این تکنیک حواس پرتی زیادی ندارد و معمولا در پس زمینه و پیش زمینه جزییات زیادی موجود نیست. هنگامی که سوژه شما یک قسمت از 9 قسمت تصویر را تشکیل میدهد مناسب برای یک عکاسی پرتره می باشد که ارزش دیدن را دارد. البته این نوع از ترکیب بندی برای عکاسی از محصول مناسب نمی باشد و کاربردی ندارد.
استفاده از نسبت طلایی برای تاکید بر جنبش
با استفاده از مفهوم نسبت طلایی چشم بیننده در امتداد خط حرکت می کند و در انتهای مارپیچ قرار می گیرد. این بهترین نوع ترکیب بندی برای زمان هایی مانند مسافرت است که اتفاقات زیادی در آن رخ می دهد. سوژه های این عکاسی می تواند افراد، ساختمان ها و یا سایز سوژه ها باشد. گفتنی است که از نسبت طلایی بیشتر برای انتقال احساس حرکت به تصویر استفاده می شود.
بهترین قانون ترکیب بندی برای صحنه
وقتی وارد دنیای عکاسی می شویم همه ما قانون یک سوم را یاد می گیریم. این تکنیک رایج ترین قانون ترکیب بندی می باشد. به نظر می رسد نقاط کانونی در تقاطع های تعیین شده توسط این قانون به دست آمده است خوشایند تر می باشند. با این حال اینکه از کدام قاعده نسبت طلایی و قانون یک سوم استفاده می کنیم، همیشه به صحنه مورد نظر بستگی دارد.
بررسی و خرید انواع لنز دوربین عکاسی در این بخش از وب سایت دی جی 24.
اگر موضوعی داشته باشیم که در آن اتفاقات زیادی رخ نمی دهد می توانیم از قانون یک سوم استفاده کنید و این کار کمک میکند تا تصویر هیجان انگیز تر به نظر برسد. این در حالی است با استفاده از بخش طلایی در هنر که نسبت طلایی کمی پیچیده تر است و می توانید از آن در صحنه هایی که حرکت را نشان می دهند برای هدایت چشم بیننده استفاده کنید.
مفاهیم پایه در معماری – قسمت سوم | نسبت طلایی
نسبت طلایی در هنرهایی مانند نقاشی، مجسمه سازی، معماری، عکاسی و . دیده می شود. یونانی ها با پی بردن به نسبت طلایی و بهره بردن از آن، کمال گرایی خود را نشان دادند. با خواندن این مقاله ی جالب، کاملاً با نسبت طلایی آشنا می شوید.
نسبت طلایی در معماری
در بخش سوم از مفاهیم پایه در معماری به تناسبات می پردازیم. تناسبات در هنرهایی مانند نقاشی، مجسمه سازی، معماری، عکاسی و … دیده می شوند. این موضوع از دوران باستان تا دوران مدرن دیده می شود. یونانی ها با پی بردن به نسبت طلایی و بهره بردن از آن در پرستشگاه های خود، به کار بردن آن در ستون ها، مجسمه ها، نما و پلان ها، کمال گرایی خود را نشان دادند. می توان از لئوناردو داوینچی و کپلر که از تقسیمات طلایی استفاده می کردند، به عنوان افراد ادامه دهنده ی این روش نام برد . در همین اواخر نیز لوکوربوزیه ، معمار بزرگ، سیستم مدولر خود را بر مبنای نسبت طلایی بنا نهاد.
نسبت طلایی
وقتی پاره خطی به گونه ای تقسیم شود که نسبت کل پاره خط به قسمت تقسیم شده، بزرگتر مساوی با نسبت قسمت تقسیم شده ی بزرگتر به کوچکتر باشد، آنگاه این تناسب به طور تقریبی عددی معادل1.618 خواهد بود که این عدد نشانگر همان نسبت طلایی است. به زبانی دیگر، نسبت طلایی عدد ثابتی است که اگر به آن یک واحد اضافه کنیم، به مربع آن خواهیم رسید. در زبان انگلیسی به آن golden ratio یا ϕ می گویند.
مستطیل طلایی، مستطیلی است که تناسب اضلاع آن برابر با نسبت طلایی (۱.۶۱۸) باشد. به اعتقاد هنرمندان زیباترین مستطیلی که وجود دارد مستطیل طلایی است.
سری فیبوناتچی
0, 1, 1, 2, 3, 5, 8, 13, 21, 34, 55, 89, 144…
این سری که تا بی نهایت ادامه پیدا می کند به این طریق به وجود میآید: با شروع از دو عدد ۰ و ۱ هر جمله از این دنباله برابر با مجموع دو جمله ی قبلی است. نکته ی مهم در این دنباله ی اعداد این است که هر چه به سمت بی نهایت می رویم، این نسبت به نسبت طلایی نزدیک تر می شود. در طبیعت می توان مثال های بی شماری از نسبت طلایی دید. گلها، صدفهای دریایی و لانه ی زنبور فقط چند نمونه است. بنابراین با بهره گیری از نسبت طلایی، به کمال زیبایی و طبیعت نزدیک تر می شویم.
تناسبات کهن
فیثاغورس، هندسه دانی که فرمول معروف فیثاغورس را به دست آورد، روی مباحث نسبت طلایی کار کرد و توانست ارتباط آن را با بدن انسان به دست آورد. طبق مشاهدات او اعضای بدن نیز این نسبت را با هم دارند و این کشف در هنر یونانی ها تأثیرگذار بود.
در ساخت پارتنون، از شاهکارهای یونان باستان، از تناسبات مستطیل ریشه پنجم استفاده شده است. در عرض آن هشت ستون و در طول آن هفده ستون به کار رفته است و بنا به نحوی انحنا دارد تا بتواند خطای دید انسانی را جبران کند.
همان گونه که ذکر شد، تناسبات را در هنرهای متفاوت می توان دید. برای مثال در هنر مجسمه سازی و در مجسمه ونوس د میلو – Venus De Milo – که توسط الکساندروس ساخته شده است، می توان تناسبات طلایی یا همان 1.618 را دید.
نسبت طلایی در ایران
- نسبت طلایی در برج و میدان آزادی:
طول 63
عرض 42
تناسب آن 1.5 =۴۲: ۶۳ است.
- نسبت طلایی در قلعه ی دالاهو، کرمانشاه:
طول دو و نیم کیلومتر
عرض چهار متر
1.با استفاده از بخش طلایی در هنر با استفاده از بخش طلایی در هنر 6=۵/۲: ۴ تناسب آن است.
- نسبت طلایی در بیستون از دوره هخامنشی، کرمانشاه:
طول ۵ کیلومتر
عرض ۳ کیلومتر
اعداد۵و ۳هر دو جزو دنباله فیبوناتچی هستند
تناسب1.6 =۵:۳ است.
- نسبت طلایی در پل ورسک در مازندران:
بلندی این پل ۱۱۰ متر است
طول قوس آن ۶۶ متر میباشد
تناسبات (1.6 = ۶۶: ۱۱۰)
- نسبت طلایی در مقبره ی ابن سینا:
آرامگاه تناسبات (۶/۱=۹/۱: ۲/۳)
طول تالار کتابخانه ۴۵/۹ متر
عرض آن ۷۵/۵ متر است
تناسبات (۶/۱=۷۵/۵: ۴۵/۹)
در وسط، تالاری مربع شکل قرارگرفته که پله مدور (مارپیچ فیبوناتچی) و پایههای دوازده گانه ی برج را احاطه کردهاند.
ایوان دری به ارتفاع ۲/۳ متر
عرض ۹/۱ متر
- نسبت طلایی در میدان نقش جهان و مسجد شیخ لطف الله:
نسبت طلایی توسط طراحان میدان نقش جهان هم مورد استفاده قرار با استفاده از بخش طلایی در هنر با استفاده از بخش طلایی در هنر گرفته است.
اندام سنجی
مرد ویترویوسی که از آثار معروف لئوناردو داوینچی، هنرمند ایتالیایی است دارای ابعاد ۳۴٫۴x۲۵٫۵ سانتیمتر است؛
مرد ویترویوسی (به ایتالیایی: Uomo vitruviano) احتمالاً در سال ۱۴۸۷ میلادی کشیده شدهاست و طرحی تمام قد از ویترویوس، معمار ایتالیایی است. این طراحی، بدن برهنه ی مردی را در دو حالت نشان میدهد که درون یک دایره و مربع محاط شده است.
مطابق مشاهدات لئوناردو داوینچی، نقاشی بهعنوان توصیفی از تناسبهای موجود در بدن فرد مذکر به تصویر در آمده است. تناسبات بدن مرد ویترویوسی در زیر آورده شده است:
(لازم به ذکر است که داوینچی واحد شمارش خود را برای بیان این تناسبات، عضوهای کوچکتر بدن در حالات مختلف در نظر گرفته است.)
- قد یک مرد به اندازه ی چهار آرنج است (معادل بیست و چهار کف دست).
- کف دست به پهنای چهار انگشت است.
- فاصله ی میان رستنگاه مو تا پایین چانه، برابر یکدهم قد انسان است.
- کف پا به پهنای چهار کف دست است.
- اندازه ی نوک انگشتان دست تا آرنج، شش برابر پهنای کف دست است.
- قد انسان به اندازه ی دستهای بازشده ی اوست.
- فاصله ی میان روی سر تا پایین چانه، برابر یکهشتم قد انسان است.
- فاصله ی میان پشت گردن تا رستنگاه مو از جلو، برابر یکششم قد انسان است.
- اندازه ی پای انسان، یکهفتم قد اوست.
- فاصله از رستنگاه مو تا ابرو، برابر یکسوم طول صورت است.
- حداکثر عرض شانه ی انسان، برابر یکچهارم قد اوست (یک آرنج).
- فاصله ی میان وسط سینه تا بالای سر، یکچهارم قد انسان است (یک آرنج).
- فاصله ی میان آرنج تا زیربغل، یکهشتم قد انسان است (نصف آرنج).
- طول دست (از انتهای مچ تا سر انگشتان)، یکدهم قد انسان است.
- فاصله از پایین چانه تا بینی، برابر یکسوم طول صورت است.
- اندازه ی گوش، برابر نصف طول صورت است.
تناسب طلایی در بدن انسان و استانداردها
انسان به عنوان برترین پدیده دارای نظمی بسیاردقیق است. تناسبات بدن انسان توسط هنرمندان ودانشمندان و فلاسفه مورد توجه و تحلیل قرارگرفته است.
لوکوربوزیه زمان زیادی را در یونان و مقابل بناهای آن گذراند. او از تناسبات موجود در معابد یونانی حیران بود. نتیجه ی این عمل او، دستیابی به سیستم پیمانه سازی یا همان سیستم مدولار است. لوکوربوزیه انسانی با قد 1.83 متر را در نظر گرفت و بر مبنای این ارتفاع استاندارد و با تقسیم بدن انسانها به فاصله های مبتنی بر تناسبات طلایی، چهار نقطه از بدن انسان را به عنوان نقاطی که دارای تناسبات طلایی فیبوناچی در فواصل خود نسبت به یکدیگر هستند، معرفی کرد. این چهار نقطه عبارتند از کف پا، ناف، نوک سر و نوک انگشتان دست در حال باز شده؛ و معنی آن این است که بر مبنای این نظام “فاصله ی بین کف پا تا ناف” با مجموع “فاصله ی بین نوک انگشتان دست با نوک سر” با “فاصله ی بین نوک سر تا ناف” مساوی است.
با توجه به این موضوع اجزای معماری از قبیل: ارتفاع، سقف، اندازه در و پنجره و… براساس نسبت های بدن انسان تعیین می شود.
همچنین استانداردهایی برای فضای لازم برای هر فعالیت و مبلمان های مختلف به واسطه ی همین سیستم ارائه شده است. به عنوان مثال چون فاصله ی زانو تا پا ۴۵ سانتی متر است، ارتفاع پایه ی مبل باید ۴۵ سانتی متر باشد تا فرد هنگام نشستن، راحت باشد. اما این اندازه در صندلی، مبلمان راحتی و صندلی کانتر، متفاوت است.
حد فروپاشی و تناسب
فرض کنید در حال درست کردن تپه ای از خاک هستیم. خاک کم کم اضافه می شود تا لحظه ای فرا برسد که با اضافه شدن یک دانه ی خاک تپه فرو بریزد. این نکته نشان گر این موضوع است که هر چیز حدی دارد و با رسیدن به آن حد و رد کردن آن دچار فروپاشی می شود.
این موضوع در مصالح ساختمانی اهمیت زیادی دارد. با توجه به همین موضوع است که می توان متوجه شد تناسب هر یک از قطعات مصرفی مصالح باید چقدر باشد چرا که ابعاد و تناسبی بیش از آن را نمی تواند تحمل کند. برای مثال آجر تحمل فشار را دارد و این تحمل به حجمش بستگی دارد، پس تناسباتش به توانش و در نتیجه حجمش بستگی دارد.
در معماری، بار از طریق تیر و ستون انتقال پیدا می کند و این موضوع در تناسب فضایی تأثیرگذار است. برای مثال تیرها نیرو را از طریق ستون انتقال می دهند و اگر بار تیر چهار برابر شود، فشار خمشی چهار برابر و موجب فروپاشی خواهد شد. اما اگر اندازه ی ستون هم به همین میزان افزایش یابد موجب پایداری مجموعه می شود. پس تناسب ارتفاع و دهانه علاوه بر تأثیر در حس فضا، بر ایستایی نیز تأثیر دارد.
طاق ها و گنبد ها نیز با ابعاد وتناسبات خود ما را به نحوی هدایت می کنند تا بتوانیم به نقش سازه ای آن ها پی ببریم. هر چه سازه ای کمتر به مصالح و بیشتر به هندسه وابسته باشد، اجزایش ظریف تر می شود تا حدی که تناسب ضخامت آن با مقیاس فضا بسیار کم خواهد بود.
تناسب آماده
قطعات پیش ساخته ی که امروزه مورد استفاده قرار می گیرند دارای تناسبات استاندارد و از پیش به دست آمده ای هستند که در کارخانه ها تولید می شوند. برای مثال بلوک های بتنی و آجر به صورت مدوله تهیه می شوند و با وجود تفاوت در ابعاد، تناسبات مشابهی دارند. قطعات فولادی نیز دارای تناسبات خاصی هستند که از طرف انجمن فولاد امریکا تعیین شده است. این تناسبات باید به گونه ای باشند که در ترکیب این مصالح فضاهای خالی توسط مصالح پر شوند.
تناسب و عملکرد فضا
اگر اندازه ی یک فضا با اندازه ی پیکر انسان ارتباط مطلوب داشته باشد، گفته می شود که فضا مقیاس انسانی دارد. این رابطه در تعیین خصوصیت یک فضای خارجی و برداشت بصری ناظر از آن فضا عاملی قوی محسوب می شود و برداشت بصری انسان، به معنی زاویه دید فرد است.
در مقیاس انسانی، بافت با اندازه و تناسبات انسانی و آن هم با سرعت راه رفتن انسان هماهنگ است. جزئیات بناها، بافت پیاده رو، درختان و مبلمان شهری، اجزای مؤثر بر مقیاس انسانی هستند. برای مثال در اتوبان ها چون سرعت حرکت فرد زیاد است جزئیات دیده نمی شود و فقط لکه های بزرگ به چشم می آید.
عملکرد فضا نیز در تناسبات و مقیاس آن فضا بسیار مهم است. برای مثال یک سرویس بهداشتی تناسبات خاصی دارد و ارتفاع آن نمی تواند بلند باشد، ابعاد آن اگر از حدی بیشتر شود عملکرد فضا دچار ابهام می شود. این موضوع در مورد فضاهای مختلف صدق می کند. تناسب عرض و طول و ارتفاع باید در محدوده ی خاصی باشد. کیفیت یک فضا با تناسبات مربعی شکل ایستا می باشد در حالی که اگر طول آن افزایش پیدا کند ، فعالیت ها را تعریف می کند و فضاهای خطی فضاهای حرکتی هستند.
تناسبات اغراق شده
با وجود مطلب گفته شده گاهی در معماری مشاهده می کنیم که برخی بناها از تناسب خارج شده و دارای مقیاس عظیمی است. علت این امر رسیدن به اهدافی چون نمایاندن قدرت، نشان دادن ابهت، کوچک شمردن انسان و مواردی از این قبیل است. مثال مناسبی برای این موضوع اهرام ثلاثه مصر است که بسیار عظیم است و از مقیاس انسانی خارج شده است.
رابطهی نسبت طلایی φ و بدن انسان
شاید تا به حال نام نسبت طلایی φ به گوشتان خورده باشد. این نسبت عجیب ریاضی ویژگیهای بسیار جالبی دارد. در تعاریف آمده است که اگر یک پاره خط را به دو بخش نامساوی a و b تقسیم کنیم، به طوری که نسبت a+b بر روی a برابر با نسبت a بر روی b باشد، این نسبت حتماً برابر است با عدد 1.61803398 که نسبت طلایی نامیده میشود. نسبت طلایی تقریباً در همهجای هندسه و حتی در بسیاری از پدیدههای طبیعی خلقت دیده میشود. φ از زمانهای دور در میان ملل باستانی هم شناخته شد، زیرا در بررسی بسیاری از پدیدههای پیرامون خود به آن میرسیدند.
برای آشنایی بیشتر با ویژگیهای ریاضیاتی نسبت طلایی به مقالهای که در سایت رشد در این باره وجود دارد رجوع کنید. در این مطلب سعی کردیم وجود عدد φ در بدن انسان را بررسی کنیم.
مارکوس ویترویوس پولئو (Marcus Vitruvius Pollio) معمار رومی قرن اول قبل از میلاد به شباهت میان بدن انسان و یک بنای دارای معماری عالی اشاره میکند و میگوید: «طبیعت بدن انسان را طراحی کرده است، بنابراین تک تک اعضای آن به طور ویژه و با دقت بالایی در چهارچوب اصلی قرار گرفتهاند.» او بدن انسان را محاط در یک دایره و یک مربع توصیف کرد.
این دو شکل هندسی در آن زمان اشکال عالی و کامل دانسته میشدند، و این تصور که نسبت طلایی φ در بدن انسان به کار رفته است به طور عمومی پذیرفته شده بود. در قرن نوزدهم و با پیشرفت علوم، فردی به نام آدولف سیزینگ (Adolf Seizing) دوباره وجود نسبت طلایی فی را در بدن انسان بررسی کرد. البته او بیشتر از رهیافت دنبالهی فیبوناتچی استفاده کرد. سپس در قرن بیستم، دو طراح به نامهای ارنس نئوفرت (Erns Neufert) و لیکربیوسر (Le Corbusier) این موضوع را بیشتر مورد کنکاش قرار دادند. تحقیقات اخیر بر افرادی از نژادهای هندی و آلمانی نشان میدهد که بدن انسان تا چه حد از عدد φ تبعیت میکند.
نسبت طلایی یافت شده در بدن انسان توسط سیزینگ
آدولف سیزینگ بسیار علاقهمند به ریاضیات و فلسفه بود. او پس از بازنشستگی پژوهشهایی را دربارهی وجود نسبتهای ریاضی در هنر و طبیعت آغاز کرد. او در حوزهی گیاهشناسی، وجود نسبت طلایی را در شاخههایی که از تنهی اصلی گیاه روییدهاند و در میان رگاهی داخل برگها کشف کرد. سیزینگ پس از این کشف، به دنبال نسبت طلایی در اسکلت حیوانات و رگ و اعصاب آنها، ساختارهای کریستالی و ترکیبهای شیمیایی و … رفت.
او سرانجام به بررسی بدن انسان پرداخت. سیزینگ در سال 1854 مقالهاش را تحت عنوان« نظریهی جدید تناسب بدن انسان؛ تشریح کامل یک قانون مورفولوژیک ساده که ناشناخته باقی مانده است» منتشر کرد. این قانون ساده همان نسبت طلایی بود. در شکل زیر آنالیز سیزینگ را دربارهی بدن انسان میبینید.
سیزینگ قد انسان را به چهار ناحیهی اصلی تقسیم میکند: بالای سر تا شانهها، شانهها تا ناف، ناف تا زانو و زانو تا کف پا. هر ناحیه هم به پنج قسمت تقسیم شده که نسبت به آن ناحیه با هم مساوی هستند.: خواه مسیر ABBBA را در نظر بگیریم یا مسیر ABABA، مهم این است که در نهایت عبارت 2A+3B به دست میآید. نسبت سه دوم در هر ناحیه از بدن، یک پنجم کامل و در تساوی با مقیاس موسیقی است. آیا موسیقی هم در طراحی بدن ما انسانها دخیل است؟
در سمت راست شکل شما میبینید که نسبت طلایی در هر کدام از نواحی بدن و در مقیاسهای مختلف استفاده شده است. نسبتهایی که سیزینگ از بدن انسان به دست آورده، به زیبایی دنبالهی فیبوناتچی را نشان میدهد. او حتی در یک مورد عدد 90 را اشتباهاً به جای 89 قرار داده که ما آن را اصلاح کردیم. اعداد فیبوناتچی در طرح او ظاهر شدهاند، اعداد سبز به طور صریح و اعداد بنفش به طور ضمنی در مجموعهی دنبالهی فیبوناتچی هستند:
1, 1, 2, 3, 5, 8, 13, 21, 34, 55, 89, 144, 233, 377, 610, 987
با مجموعه کردن هر جفت از اندازههای متوالی و تکرار تقسیم آنها به بخش بزرگ (987) به اعداد متوالی فیبوناتچی میرسیم که با تقریب خوبی عدد φ را به ما میدهند. این موضوع قدرت نسبت طلایی برای تقسیم متوالی یک بخش و جمع سادهی آن راس از اعمال اولین بخشبندی نشان میدهد. این نتیجه وجود طبیعت فراکتالی را در آفرینش بدن ما خاطرنشان میکند، زیرا در هندسهی فراکتالی هم مانند بدن انسان، نسبت طلایی در همهی مقیاسها تکرار میشود.
نسبتهای طلایی ارائه شده توسط طراحان نئوفرت و لیکربیوسر:
در قرن بیستم، ارنس نئوفرت (1986-1900) دربارهی نسبت طلایی به عنوان سنگبنای اصلی تناسب در بدن انسان پژوهشهایی انجام داد. او دقیقاً کار سیزینگ را در استفاده از دنبالهی فیبوناتچی ادامه نداد، بلکه دقیقاً خود عدد φ را در بدن نشان داد. برای او، این نسبت طلایی حکم پیوند ابتدایی میان هماهنگیهای طراحی و معماری را نیز داشت.
در قرن بیستم، تحلیل دیگری هم از نسبتهای موجود در بدن انسان توسط لیکربیوسر (1965-1887) ارائه شد. او در رسالهاش، نسبت طلایی را یک نظم ذاتی میداند که در اندامهای همهی انسانها نهفته است. شکل زیر نسبتهای اصلی بدن را که توسط لیکربیوسر تبیین شدهاند نشان میدهد.
او در نسخهی نهایی مدول دومش از دو نسبت استفاده کرده که هر دوی آنها، اعدادی از دنبالهی فیبونای هستند، یعنی حاصل جمع دو مقدار قبلیشان میباشند. این مدل محاسبه، شبیه به کار سیزینگ است. به هر روی، نسبت هر جفت از مقادیر متوالی در این روند، با تخمین خوبی به عدد φ نزدیک میشود.
یک مطالعهی میدانی:
تی آنتونی دیویس (T. Antony Davis) از مؤسسهی آمار هند و رودولف آلتووت (Rudolf Altevogt) از مؤسسهی زولوژیک دانشگاهی آلمان یک بررسی میدانی را اجرا کردند. آنها نسبتهای شعاعی بدن 207 دانشآموز را در کشور آلمان و 252 مرد جوان را در شهر کلکتهی هند اندازه گرفتند. این دو محقق اندازههای A,B,C,D,E را که در شکل زیر میبینید اندازهگیری کردند. بر اساس نتایجی که به دست آمد، آنها میتوانستند به طور صریح اظهار کنند که کل قد بدن و طول کف پا تا ناف از نسبت طلایی تبعیت میکنند (E/D و D/C). شکل زیر نتایج بررسی آنها را به طور خلاصه نمایش میدهد. بیشترین شباهت به دست آمده در میان آلمانیها بود (618/1) و کمترین شباهت هم در بین گروه هندی دیده شد (615/1).
نسبت طلایی، معیار زیبایی در همه چیز!
Golden Ratio یا نسبت طلایی چیست ؟ آیا نسبت طلایی در بدن انسان رعایت شده است؟ راز این عدد در چیست؟
عدد فی phi ( با نشانه (ϕ) )که اغلب به عنوان نسبت طلایی شناخته می شود یک مفهوم ریاضی است که از زمان یونان باستان آن را می شناسیم. این عدد همانند عدد پی و عدد e یک عدد گنگ است که در هنگام بیان آن به صورت اعشاری، اعداد بعد از علامت اعشار به صورت نامتناهی ادامه می یابد و هرگز تکرار نمی شود.
در طی قرن های متمادی هاله ای از ابهام آمیخته با عرفان و ذوق زیبایی شناسی در اطراف عدد فی و نسبت طلایی شکل گرفته است. به عنوان مثال توصیه می کنم که کتاب کد دواینچی اثر دن براون، که سال ۲۰۰۶ فیلمی با بازی تام هنکس نیز از روی آن ساخته شد را بخوانید . نویسنده در این کتاب به طرز ماهرانه ای بسیاری از معما های تاریخ از جمله معما های نهفته در تابلوی های لئوناردو داوینچی را با کمک این عدد رمز گشایی می کند و در قسمتی از کتاب به صورت کامل به اهمیت و نقش این عدد در تاریخ هنر و علم اشاره می کند.
نسبت طلایی چیست – نسبت طلایی در بدن انسان
عدد فی چیست؟
به ساده ترین شکل ممکن می توان عدد فی را با کمک یک تکه چوب تعریف کرد. اگر این تکه چوب را شکسته به دو بخش تقسیم کنیم آن گاه نسبت بین این دو بخش برابر با نسبت بخش بزرگ تر که همان نسبت طلایی است. به نظر می رسد برای اولین بار این اقلیدس ریاضی دان یونانی بود که موفق به توصیف این موضوع شد و به گفته جورج مارکوفسکی George Markowsky از دانشگاه ماین، آن را ” تقسیم در نسبت حداکثر به متوسط ” یا ” the division in extreme and mean ratio ” نامید.
بر اساس نظر رون کنوت Ron Knott استاد ریاضیات دانشگاه Surrey بریتانیا می توان نسبت طلایی را به عنوان عددی در نظر گرفت که می تواند مربع باشد؛ بنابراین می توان فی را را به صورت زیر بیان کرد:
این نمایه را می توان با دو راه حل ۲/(۱ + √۵) و ۲/(۱ – √۵) به یک معادله درجه دوم تنظیم کرد. راه حل اول عدد گنگ مثبت …۱٫۶۱۸۰۳۳۹۸۸۷ را ارائه می دهد. سه نقطه ای که در سمت راست عدد آورده شده است نشان می دهد که این عدد تا بی نهایت ادمه دارد؛ این عدد به طور کلی چیزی است که به عنوان فی شناخته می شود.
اما راه حل منفی عدد …۰٫۶۱۸۰۳۳۹۸۸۷- را حاصل خواهد کرد؛ (توجه کنید که چگونه اعداد بعد از نقطه اعشار یکسان هستند) و گاهی اوقات به عنوان فی کوچک little phi شناخته می شوند.
یکی از راه های نهایی و ظریف برای نمایش فی به شرح زیر است:
نسبت طلایی چیست – نسبت طلایی در بدن انسان
عدد فی و دنباله فیبوناچی
عدد فی از نزدیک با دنباله فیبوناچی مرتبط است، که در آن هر عدد بعدی در دنباله با اضافه کردن دو عدد قبلی در کنار هم ساخته می شوند. این دنباله عبارتند از :
سه نقطه ای که در سمت راست آورده شده است نشان می دهد که این دنباله تا بی نهایت ادمه دارد.
با در نظر گرفتن نسبت اعداد فی در دنباله فیبوناچی، می توانید به فی نزدیک و نزدیک شوید. جالب است بدانید که اگر دنباله فیبوناچی را به سمت عقب بکشید – یعنی قبل از صفر و به اعداد منفی – نسبت آن اعداد شما را به راه حل منفی ( که در بالا به آن اشاره کردیم ) نزدیک می کند.
سه نقطه ای که در سمت راست عدد آورده شده است نشان می دهد که این عدد تا بی نهایت ادمه دارد.
نسبت طلایی چیست – نسبت طلایی در بدن انسان
آیا نسبت طلایی در طبیعت وجود دارد؟
اگرچه ریاضی دانان از مدت ها قبل با عدد فی آشنا بودند این این عدد شهرت خود را بیش از همه مدیون قرن های اخیر است. در سال ۱۵۰۹ یک ریاضی دان ایتالیایی به نام لوکا پاسیولی Luca Pacioli کتابی در خصوص نسبت طلایی با عنوان “De Divina Proportione” که در زبان ایتالیایی به معنای (“نسبت الهی”) است نوشت که موجب شهرت عدد فی شد.
پاسیولی از نقاشی های لئوناردو داوینچی استفاده کرد و نشان داد که داوینچی از عدد فی در آثارش استفاده کرده است. پاسیولی در کتاب خود نوشته است که داوینچی احتمالاً اولین کسی بوده است که از عنوان “sectio aurea” ( یک لغت لاتین به معنای ” بخش طلایی ” ) برای اشاره به عدد فی استفاده کرده است. بعد ها و در حوالی سال ۱۸۰۰ میلادی مارک بار Mark Barr، ریاضیدان آمریکایی از حرف یونانی Φ برای نشان دادن این عدد استفاده نمود.
نسبت طلایی چیست – نسبت طلایی در بدن انسان
بعد ها اما نسبت طلایی با کمک کتاب ” کد داوینچی ” نوشته دن براون و فیلم جنجال بر انگیز آن به شهرت بیشتری رسید و سبب با استفاده از بخش طلایی در هنر با استفاده از بخش طلایی در هنر با استفاده از بخش طلایی در هنر شد که مردم تصور کنند نسبت طلایی همچون یک راز ناگشوده خلقت در بسیاری از موجودات زنده و غیر زنده عالم وجود دارد. در کتاب دن براون شخصیت اصلی این طور ادعا می کند که در گذشته نسبت طلایی به عنوان معیار برای سنجش زیبایی در نظر گرفته می شد و افراد می توانستند با کمی دقت ردپای محسوس آن را در همه چیز ببینند.
چنین موضوعاتی البته بیشتر و بیشتر به شهرت نسبت طلایی افزود و سبب شد که افراد به صورت ناخودآگاه به دنبال کشف آن در آثار معماری، آثار هنری، طبیعت و چهره افراد بروند، و حتی با کمک ابزارهایی که معیار سنجش آن ها عدد فی بود به تعیین زیباترین چهره ها بر اساس نسبت طلایی بپردازند.
بسیاری از علاقمندان تئوری وجود نسبت طلایی یا عدد فی در هنر و معماری ادعا کردند که بسیاری از آثار معماری به خصوص هرم جیزه مصر بنا بر همین نسب طلایی ساخته شده است و برخی نیز ادعا می کنند که معبد پارتنون آتن نیز از نسبت طلایی بهره گرفته است.
نسبت طلایی چیست – نسبت طلایی در بدن انسان
اما همانطور که مارکوفسکی در مقاله خود در سال ۱۹۹۲ در مجله ریاضیات کالج با عنوان “برداشت های غلط درباره نسبت طلایی” عنوان کرد: “اندازه گیری اشیاء واقعی فقط می تواند تقریبی باشد. سطوح اشیاء واقعی هرگز کاملاً مسطح نیستند.” وی در ادامه نوشت: عدم دقت در اندازه گیری ها باعث عدم دقت بیشتر در هنگام قرار گیری این اندازه گیری ها می شود، بنابراین ادعاهای مربوط به ساختمان های باستانی یا آثار هنری ای که همگی بر اساس نسبت طلایی یا عدد فی ساخته شده اند؛ نمی تواند صحیح باشد.
ابعاد شاهکارهای معماری غالباً به عدد فی نزدیک است، اما همانطور که مارکوفسکی ادعا کرده است وقتی روی این عدد حساسیت ایجاد شد افراد خواه و ناخواه به دنبال آن بودند که در هر چیزی از جمله بناهای معماری نسبتی را پیدا کنند که به ۱٫۶ نزدیک باشد و بگوید دیدید! عدد فی در این جا هم مصداق دارد. درست مثل این که شما قصد خرید یک مدل خاصی از اتومبیل داشته باشید و از فردا مدام در کوچه و خیابان این مدل از اتومبیل را در همه جا می بینید در حالی که روز های قبل کم تر متوجه آن می شدید؛ این در حقیقت نتیجه حساس شدن روی یک موضوع خاص است و ما نمونه های زیادی از شاهکارهای معماری را داریم که در آن ها نمی توان اثری از عدد فی دید.
نسبت طلایی چیست – نسبت طلایی در بدن انسان
نسبت طلایی در بدن انسان
تلاش برای یافتن نسبت طلایی در بدن انسان نیز در معرض اشتباهات مشابه است. یک مطالعه جدید ادعا کرده است که نسبت طلایی را در نسبت های مختلف جمجمه انسان پیدا کرده است اما دیل ریتر Dale Ritter استاد آناتومی انسان در دانشکده پزشکی آلپرت، دانشگاه براون در رود آیلند در این خصوص اظهار کرده است: ” در حقیقت مدارک و شواهدی بسیار کمی برای پذیرش این ادعا وجود دارد؛ بله مسلماً مواردی دال بر این که عدد فی در برخی از اندازه های بدن ما نقش دارد اما این موارد بسیار محدود هستند و نمی تون آن ها را به چیز های دیگر تعمیم داد. اگر واقعاً می خواهید بدانید که آیا عدد فی در بدن انسان و اندازه های آن نقشی دارد و این نقش در کجاست باید بگویم می توان ادعا کرد که وجود این نسبت در استخوان های ما و سایر بخش های اسکلت انسان اثبات شده است.”
نسبت طلایی چیست – نسبت طلایی در بدن انسان
اخیراً از عدد فی برای تشخیص زیباترین چهره های جهان استفاده شد که در طی آن جورج کلونی با ۹۱.۸۶ از ۱۰۰ درصد از و امبر هرد با ۹۱٫۸۵ از ۱۰۰ درصد از نسبت طلایی به ترتیب زیباترین مرد و زیباترین زن جهان شناخته شده اند. بر اساس این آزمایش چهره این دو فرد بیشترین تناسب و همخوانی را با نسبت طلایی داشته اند.
نسبت طلایی چیست – نسبت طلایی در بدن انسان
نسبت طلایی در طبیعت
گلبرگهای گل اغلب در عدد فیبوناچی مانند پنج یا هشت قرار می گیرند و مخروط کاج بذرهای خود را به صورت مارپیچ های اعداد فیبوناچی در می آورند؛ اما به گفته کیت دونلین Keith Devlin ریاضیدان دانشگاه استنفورد گیاهان زیادی وجود دارند که از این قاعده پیروی نمی کنند.
برخی از افراد هم ادعا می کنند که صدف های دریایی، مانند ناتیلوس در شکل ظاهر خود طوری است که عدد فی در آن وجود دارد اما طبق اظهارات کیت دونلین این صف از مارپیچ لگاریتمی پیروی می کند، یعنی مارپیچی که با زاویه ثابت در تمام طول آن چرخش می یابد و به همین صورت کل صدف را به یک صورت در می آورد اما اثری از نسبت طلایی در آن نیست.
نسبت طلایی چیست – نسبت طلایی در بدن انسان
اگر چه عدد فی و نسبت طلایی موضوعی جالب و شگفت انگیز است اما در همه موضوعات و موارد صدق نمی کند. این ما انسان ها هستیم که با توجه نشان داد به یک موضوع آن را جالب توجه می نماییم و هر چه تعداد افرادی که به یک موضوع ( همانند نسبت طلایی ) اهمیت می دهند بیشتر باشد؛ خیلی زود توجه سایرین هم به صورت تصاعدی به آن جلب می شود. اما اگر با ذهنی باز و حقیقت طلبانه به موضوع نگاه کنیم متوجه می شویم که ذهن ما نسبت به وجود یک فرمول جادویی مانند فرمول نسبت طلایی تعصب پیدا کرده است. همین موضوع هم سبب شد که بسیاری از افراد در طی قرن ها تنها از دید یافتن عدد فی در اشیاء، موجودات، طبیعت و آثار و شاهکار های هنری و معماری به همه چی نگاه کنند نه از دید بی طرفانه.
نسبت طلایی چیست – نسبت طلایی در بدن انسان
اگر با دید بی طرفانه به پیرامون خود نگاه کنیم خواهیم دید که در بسیاری از شاهکار های هنری و معماری و در طبیعت و بخش های زیادی از بدن ما، این نسبت وجود ندارد؛ حتی هم من و هم شما چهره هایی را می شناسیم که نه جورج کلونی هستند و نه امبر هرد اما می دانیم که این چهره ها، چهره های به راستی زیبایی هستند.
بهترین تکنیک های با استفاده از بخش طلایی در هنر استفاده از ورق طلا و پودر طلایی
برخی از افراد دارای روحیاتی هستند که با هنر آمیخته است. عدهای زیبایی هنر را با نقاشی و رنگکاری به تصویر در میآورند. بعضاً وسیلههای تزئینی در منزل پیدا میشوند که به مرور زمان کهنه شده و رنگ آنها تغییر کرده است.
افراد هنرمند و با سلیقه به جای دور انداختن آنها سعی میکنند با به کار بردن تکنیکهایی، رنگ پوشش سطح روی کار را تغییر داده و جلوه زیبا و تازهای به آن ببخشند. کار با ورق طلا و پودر طلایی یکی از این تکنیکهای چشمنوازی است که در زیبا نشان دادن وسایل به کار میرود. علاوه بر آن، استفاده از ورق طلا و پودر طلایی، کاربردهای دیگری نیز دارد که در زیبا نشان دادن محیط به کار برده میشوند.
برای به کار بردن تکنیک ورق طلا علاقه و سلیقه از شروط اساسی و مهم است. در سالهای اخیر با توجه به مناسب بودن قیمت ورق طلا نسبت به طلای اصلی، استفاده از ورق طلا محبوبیت زیادی داشته و با استقبال فراوانی مواجه شده است. نمایش زیبای وسایل تزئینی و دیگر وسایل منزل و یا محل کار که سازگاری با رنگ طلایی دارند، به راحتی با استفاده از تکنیک پودر طلا مقدور خواهد شد و دیگر لازم نیست هزینههای زیادی بابت خرید وسایل طلایی پرداخت شود. از جمله دلایلی که باعث گسترش کاربرد ورق طلا و پودر طلایی در زیبایی وسایل شده است، کاربری و استفاده آسان و راحت آنها است. در ادامه این مقاله با معرفی ورق طلا و پودر طلایی، تکنیکهای استفاده از آنها را شرح خواهیم داد و به برخی موارد کاربری آن اشاره خواهیم کرد.
ورق طلا و پودر طلایی چیست؟
رنگ طلایی به دلیل درخشندگی و رنگ جذابی که دارد، یکی از پرطرفدارترین رنگهایی است که در تزئینات وسایل داخلی خانه و محل کار و همچنین زیبا نشان دادن نمای ساختمان مورد استفاده قرار میگیرد. چیدمان دکوراسیون وسایل تزئینی با رنگ طلایی، جلوه زیبایی به دکوراتیو منزل و محیط کاری میدهد و آن را چشمنواز میکند. نمونه مورد استفاده از طلا در کاخهای سلطنتی و زندگی اشراف و افراد ثروتمند بسیار مشاهده شده است. امروزه با توجه به افزایش قیمت بالای طلا، برای بهرهمندی از این رنگ زیبا از متریالهای خاصی به نام ورق طلا و لوازم مشابه آن مانند پودر طلایی استفاده میکنند.
برای جبران قیمت بالایی که طلای خالص دارد، فلزهای دیگری با پوشش رنگ طلایی به نام ورق طلا جایگزین مناسبی برای به کار بردن در زیبایی وسایل میباشد. با گسترش علم و فناوری، تولید پودر طلا و ورق طلا بسیار نازک و در اندازه دهم میلیمتر امری ساده میباشد. این هنر، نیاز مصرفکننده برای وسایل تزئینی و یا به کار بردن در نمای داخلی و خارجی ساختمان را برطرف نموده است. کاربری و تکنیک ورق طلا و تکنیک پودر طلا بسیار آسان و راحت میباشد که در ادامه چند نمونه از آن را شرح میدهیم.
تکنیکهای ورق طلا و پودر طلایی
ورق طلا را در دو نوع میتوان تهیه و مورد استفاده قرار داد. نوع اول آن از طلای خالص و عیاردار ساخته میشود که با توجه به میزان عیار طلا و نوع کاربری، قیمت ورق طلا نیز متفاوت میباشد. نوع دیگری که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد از فلزهای مختلف تهیه شده است که پایه ساختاری طلا ندارند. متناسب با نوع کاربری در ابعاد مختلفی تهیه شده و با توجه به قیمت مناسب، کاربریهای زیادی در امور صنعتی و تجاری دارند که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
کاربرد ورق طلا به عنوان تزئین لوازم خانه بیشتر بر روی سطح دیوار، پارچه و چوب، گچبری و همچنین نقاشیهای دکوراتیو میباشد. علیرغم کاربری بسیار آسانی که دارد نیاز به دقت بالایی در حین استفاده دارد تا جلوه زیبایی و با استفاده از بخش طلایی در هنر تمیزی کار نمایان شود. یکی از موارد پرکاربرد ورق طلا در پایهها و بدنه مبلمانهای سلطنتی میباشد که برای این کار بیشتر از ورق طلا مایع که از ترکیب پودر طلا به دست میآید استفاده میشود. کار با این ورق طلا بسیار سادهتر از ورق طلا جامد است زیرا مانند رنگ بوده و به چسب نیاز ندارد. کاربردهای دیگر ورق طلا و پودر طلا در پتینهکاری میباشد که محبوبیت زیادی نیز داشته است.
روش کار ورق طلا و پودر طلا
قبل از این که ورق طلا مورد استفاده قرار بگیرد سطح مورد نظر را با چسب آغشته نموده و باید صبر کرد تا به طور کامل خشک شود. از آنجایی که ورقهای طلا بسیار نازک هستند برای جداسازی آن نیز باید سلیقه به خرج داد تا ورق به دست نچسبیده و به راحتی جدا شود. برای با استفاده از بخش طلایی در هنر این که ورق به راحتی روی سطح چسب خورده قرار بگیرد بهتر است روی تکهای کاغذ کاملاً تمیز قرار داده شود. باید توجه داشت که ورق طلا بسیار حساس میباشد و به محض برخورد با چسب، چسبیده خواهد شد. برای قسمتهایی که ورق نچسبیده، میتوان مجدد این فرآیند را تکرار کرد. با این عمل، درخشندگی و زیبایی خاصی در وسیله مورد استفاده قرار گرفته نمایان خواهد شد.
پودر طلا را هم به دو طریق میتوان مورد استفاده قرار داد. در روش اول پودر طلا با روغن وارنیش و تینر ترکیب شده و رنگ طلایی با درخشندگی عالی حاصل خواهد شد. روش دیگر که درخشندگی و برقیت بیشتری نسبت به روش قبل دارد به این طریق است که در ابتدا پودر طلا را به مقدار معینی روغن جلا ترکیب میدهند. سپس با افزودن مقداری تینر، خاصیت مایع به ترکیب داده میشود. این مایع باید به اندازه کافی مخلوط شود تا دانههای پودر طلایی وجود نداشته باشد. پس از آن که مخلوط کاملاً استراحت کرد، به راحتی با استفاده از قلممویی روی سطوح مورد نظر نقاشی میشود. یک روز بعد از نقاشی پودر طلا میتوان مقداری اسپری کیلر براق یا مات نیز بر روی سطوح پاشید تا درخشندگی عالی داشته باشد.
خرید پودر طلا و ورق طلا
برای این که بتوان بهترین استفاده از ورق طلا و پودر طلا را برد باید در زمان خرید به کیفیت آن توجه بیشتری شود. زیرا متأسفانه محصولات غیراصل و تقلبی زیادی در بازار پیدا میشود که استفاده از آنها، انتظاری که میبایستی داشت را حاصل نخواهد کرد. در این راستا فروشگاه سوپر ابزار پارس با سالها سابقه فعالیت در زمینه تهیه و فروش انواع وسایل و ابزار ساختمانی و باغبانی دارد از مراکز معتبر خرید ورق طلا و پودر طلا اصل میباشد. تضمین اصالت و قیمت مناسب محصول توسط این فروشگاه باعث شده است که بسیاری از شرکتهای معتبر داخلی، نمایندگی فروش محصولات خود را به آن اعطا نمایند. با مراجعه به سایت فروشگاه سوپر ابزار پارس میتوان با مشاهده انواع محصولات، از راهنمایی و مشاوره کارشناسان این فروشگاه استفاده کرد.
دیدگاه شما