رابطه میان Win Rate و نسبت ریسک به ریوارد
در این مقاله میخواهیم با نحوه تنظیم وین ریت (Winrate) بیشتر آشنا شویم. در پایان این مقاله شما با رمز و رازهای ارتقای وین ریت یا نرخ موفقیت معاملات بیشتر آشنا خواهید شد و در عین حال متوجه خواهید شد که با تغییر وین ریت چه اتفاقی برای نسبت ریسک به ریوارد میافتد. همیشه وقتی بحث از موفقیت در حرفه معاملهگری به میان میآید، همه از یک سیسم معاملاتی شخصیسازی شده حرف میزنند. اما منظور از شخصیسازی استراتژی معاملاتی چیست؟ شخصیسازی استراتژی به این معنی نیست که دورههای کندلی اندیکاتورها را تغییر دهید و یا از تایم فریمهای متفاوتی به بازار نگاه کنید. بلکه هدف از شخصیسازی استراتژی معاملاتی، تنظیم پارامترهای معامله با شخصیت و انتظارات خود معاملهگر است. روشی که برای تعیین حد ضرر، حد سود یا شرط خروج از معامله تعیین میکنید، همان چیزی است که در شخصیسازی استراتژی معاملاتی اهمیت دارد. وین ریت معاملات هم بخشی از استراتژی معاملاتی است که باید شخصیسازی شود. اما چگونه؟
وین ریت (Win Rate) یا نرخ موفقیت معاملات
برای آشنایی بیشتر با مفهوم وین ریت اجازه دهید یک سناریوی فرضی را در نظر بگیریم. فرض کنید استراتژی معاملاتی داریم که نرخ موفقیت معاملات آن به طور متوسط ۵۰ درصد است. یعنی نیمی از معاملات در حد سود بسته میشوند. نسبت ریسک به ریوارد معاملات هم یک به ۳ است. یعنی بازدهی انتظاری هر معامله ۳ برابر اندازه حد ضرر یا ریسک معامله است. وقتیکه وین ریت استراتژی معاملاتی ۵۰ درصد است، یعنی حتی با نسبت ریسک به ریوارد یک به یک هم میتوان سر به سر شد. حال فرض کنید نسبت ۳ برابری چقدر میتواند بازدهی ایجاد کند.
آموزش فارکس – وین ریت یعنی درصد تعداد معاملاتی که به حد سود می خورند. نسبت ریسک به ریوارد معامله هم نشان می دهد که حد سود معامله چند برابر حد ضرر است.
حد سود و حد ضرر کوتاه باعث بالا رفتن نرخ وین ریت میشوند
همیشه رابطه قوی بین دستورات حد سود و حد ضرر و وین ریت وجود دارد. به عنوان معاملهگر حرفهای باید توجه داشته باشید که اگر ارتفاع حد سود یا حد ضرر کوتاه باشد، نرخ موفقیت معاملات هم افزایش خواهد یافت. برای درک بهتر این مطلب از خود این سؤال را بپرسید، آیا بازار میتواند به راحتی به اهداف سود و زیان برسد؟ آیا رسیدن به این اهداف کار سختی است؟ به تصویر زیر نگاه کنید. همان معامله در سناریوی اول را با اهداف سود و زیان کوتاهتر در تصویر نشان دادهایم.
آموزش فارکس – رابطه معکوسی بین Win Rate و نسبت ریسک به ریوارد وجود دارد. اگر بخواهید وین ریت معاملات را بالا ببرید، ناچار خواهید بود با نسبت ریسک به ریوارد پایین کنار بیاید.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، بر خلاف سناریوی اول که حد سود ۳ برابر حد ضرر بود، در سناریوی دوم حد سود را به ۲ برابر اندازه حد ضرر پایین آوردهایم. این یعنی بازار خیلی سریع میتواند به حد سود برسد. اما در عین حال نسبت ریسک به ریوارد هم کاهش یافته است. این مثال نشان میدهد که اگر با کاهش حد سود یا زیان، وین ریت را بالا ببریم، نسبت ریسک به ریوارد هم کاهش خواهد یافت.
اگر میخواهید استراتژی معاملاتی را شخصیسازی کنید، باید با رمز و راز مفهوم وین ریت (Win Rate) بیشتر آشنا شوید. برخی از معامله گران اهمیتی به نرخ موفقیت معاملات نمیدهند. یعنی برای آنها مهم نیست که چند درصد معاملات به هدف میخورند. شاید برخی از معامله گران ترجیح دهند که وین ریت پایینی داشته باشند، اما معاملات موفق آنها بازدهی بیشتری داشته باشد. یا برعکس، به دنبال وین ریت بالایی باشند، اما بازدهی معاملات در کل پایین باشد. همه چیز بستگی به خود معاملهگر دارد. معاملهگر میخواهد در اکثر معاملات سود کند (حتی با سودهای اندک)، یا میخواهد سودهای بزرگی به دست آورد (با تعداد معاملات موفق کم)؟
حد ضرر بلند، وین ریت را افزایش میدهد
در این سناریو تنها میخواهیم اندازه دستور حد ضرر را تغییر دهیم و کمی دور از محل ورود به معامله قرار دهیم. به نظر شما چه اتفاقی خواهد افتاد؟
آموزش فارکس – حد ضرر بلند باعث افزایش وین ریت می شود، اما در عین حال نسبت ریسک به ریوارد را پایین خواهد آورد. این گونه به موضوع نگاه کنید: آیا حاضر هستید برای سود کم، ریسک بالایی را تحمل کنید، تا بتوانید معاملات بیشتری را در حد سود ببندید؟
وقتی حد ضرر را بزرگتر میکنیم، به احتمال زیاد بازار به راحتی به حد ضرر نخواهد رسید. این یعنی احتمال اینکه بازار بعد از نوسانات زیاد و بدون فعال کردن حد ضرر به سمت حد سود حرکت کند بالاست. یعنی میتوان انتظار داشت که وین ریت معاملات در این سناریو افزایش یابد. اگر معاملهای در حد ضرر بسته نشود، به احتمال زیاد در حد سود بسته خواهد شد و معاملات بیشتری با موفقیت بسته خواهند شد. در این سناریو هم نسبت ریسک به ریوارد معامله کاهش خواهد یافت.
حد ضرر کوتاه باعث کاهش وین ریت میشود
در آخرین سناریو، حد ضرر معامله را کوتاه میکنیم. این یعنی بازار خیلی سریع و به آسانی میتواند حد ضرر را لمس کند و به احتمال زیاد تعداد معاملات ناموفق بیشتر خواهد شد و وین ریت پایین خواهد آمد. هر چند که تعداد معاملات موفق به طور چشمگیری کاهش مییابد، اما نسبت ریسک به ریوارد افزایش خواهد یافت.
آموزش فارکس – حد ضرر کوتاه، نرخ موفقیت معاملات را پایین می آورد، اما نسبت ریسک به ریوارد بزرگتری را به ارمغان می آورد. آیا حاضر هستید که بیشتر معاملات در حد ضرر بسته شوند، اما در زمان رسیدن به حد سود، بازدهی بالایی به دست آورید؟
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
نسبت ریسک به پاداش به شما می گوید که چقدر پاداش احتمالی را پذیرفته اید در مقابل چه مقدار ریسک احتمالی ؛ معامله گران و سرمایه گذاران حرفه ای ، معاملات خود را با دقت زیادی انتخاب می کنند. آنها به دنبال بالاترین صعود بالقوه با کمترین نزول بالقوه هستند. اگر سرمایه گذاری بتواند بازدهی مشابه با سرمایه گذاری دیگر داشته باشد ، اما با ریسک کمتر ، ممکن است معامله بهتری باشد.
در ادامه می آموزید که چگونه نسبت ریسک به پاداش خود را محاسبه کنید و معاملات حساب شده تری را تجربه کنید .
فهرست ؛
معرفی
این که آیا شما یک معامله گر روزانه هستید یا یک تجارتگر نوسانی ، چند مفهوم اساسی در مورد ریسک وجود دارد که باید آنها را درک کنید. اینها اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهد و به شما پایه ای می دهد تا فعالیت های تجاری و تصمیمات سرمایه گذاری خود را هدایت کنید. در غیر این صورت ، نمی توانید از حساب تجاری خود محافظت کرده و آنها را رشد دهید.
ما قبلاً در مورد مدیریت ریسک ، اندازه گیری موقعیت و تعیین توقف ضرر بحث کرده ایم . با این حال ، اگر شما به طور فعال در حال معامله هستید ، چیز مهمی برای درک وجود دارد که چه مقدار نسبت به پاداش احتمالی ریسک می کنید؟ صعود بالقوه شما در مقایسه با نزولی احتمالی شما چگونه است؟ به عبارت دیگر ، نسبت خطر/پاداش شما چقدر است؟
در این مقاله ، ما نحوه محاسبه نسبت ریسک/پاداش برای معاملات خود را مورد بحث قرار می دهیم.
نسبت ریسک به پاداش چقدر است؟
نسبت ریسک/پاداش (نسبت R/R یا R) محاسبه می کند که یک معامله گر چقدر ریسک برای پاداش احتمالی دارد. به عبارت دیگر ، نشان می دهد که پاداش های بالقوه برای هر 1 دلار که در سرمایه گذاری به خطر می اندازید چقدر است.
این محاسبه بسیار ساده است. حداکثر ریسک خود را بر سود خالص هدف تقسیم می کنید. چطوری این کار را انجام میدهید؟ ابتدا ، به جایی که می خواهید وارد معماله شوید نگاه کنید. سپس ، شما تصمیم می گیرید از تا کجا سود ببرید (در صورت موفقیت آمیز بودن معامله) و کجا ضرر و زیان خود را (در صورت معامله با ضرر ) کجا قرار می دهید . اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید ، این امر بسیار مهم است. معامله گران حرفه ای قبل از ورود به معاملات اهداف سود و حد ضرر خود را تعیین می کنند.
اکنون اهداف ورود و خروج خود را دارید ، به این معنی که می توانید نسبت خطر/پاداش خود را محاسبه کنید. شما این کار را با تقسیم خطر احتمالی خود بر پاداش احتمالی انجام می دهید. هرچه این نسبت کمتر باشد ، پاداش بالقوه بیشتری برای هر “واحد” ریسک دریافت می کنید. بیایید ببینیم در عمل چگونه کار می کند.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش
فرض کنید می خواهید یک موقعیت خرید (Long – Buy) در بیت کوین وارد کنید . شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سفارش سود شما کدام نقطه از قیمت ورودی شما خواهد بود. در عین حال ، شما سوال زیر را نیز مطرح می کنید. کجا ایده تجاری شما باطل است ؟ آنجاست که باید سفارش توقف ضرر خود را تنظیم کنید. در این مورد ، شما تصمیم می گیرید که نقطه اعتبار سنجی شما از نقطه ورود شما است.
شایان ذکر است که اینها عموما نباید بر اساس درصدهای دلخواه باشند. شما باید بر اساس تجزیه و تحلیل بازارها ، هدف سود و توقف ضرر را تعیین کنید. شاخص های تجزیه و تحلیل فنی می تواند بسیار مفید باشد.
بنابراین ، هدف سود ما 15 loss و ضرر احتمالی ما 5 است. نسبت ریسک/پاداش ما چقدر است؟ 5/15 = 1: 3 = 0.33 است. به اندازه کافی ساده. این بدان معناست که برای هر واحد خطر ، ما به طور بالقوه سه برابر پاداش برنده می شویم. به عبارت دیگر ، به ازای هر دلار ریسکی که انجام می دهیم ، سه دلار را به خود اختصاص می دهیم. بنابراین اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشیم ، خطر از دست دادن 5 دلار برای 15 دلار سود بالقوه را داریم.
برای کاهش نسبت می توانیم ضرر استاپ خود را به ورودی خود نزدیک کنیم. با این حال ، همانطور که گفتیم ، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس اعداد دلخواه محاسبه شود. آنها باید بر اساس تجزیه و تحلیل ما محاسبه شوند. اگر تنظیم تجارت نسبت ریسک/پاداش بالایی دارد ، احتمالاً ارزش امتحان و “بازی” اعداد را ندارد. شاید بهتر باشد پیش بروید و به دنبال راه اندازی متفاوت با نسبت ریسک/پاداش خوب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت خطر/پاداش یکسانی داشته باشند. به عنوان مثال ، اگر موقعیتی به ارزش 10.000 دلار داشته باشیم ، خطر از دست دادن 500 دلار برای سود بالقوه 1500 دلاری را داریم (این نسبت هنوز 1: 3 است). این نسبت تنها در صورت تغییر موقعیت نسبی هدف و توقف ضرر تغییر می کند.
نسبت پاداش به ریسک
شایان ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را معکوس انجام می دهند و در عوض نسبت پاداش/ریسک را محاسبه می کنند. چرا؟ خوب ، این فقط یک موضوع ترجیح است. بعضي ها فهم اين مطلب را آسان تر مي دانند. محاسبه دقیقاً برعکس فرمول نسبت خطر/پاداش است. به این ترتیب ، نسبت پاداش/ریسک ما در مثال بالا 15/5 = 3 خواهد بود. همانطور که انتظار داشتید ، نسبت پاداش/ریسک بالا بهتر از نسبت پاداش/ریسک پایین است.
مثال اندازی گیری موقعیت لانگ یا خرید با نسبت پاداش/ریسک 3.28.
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
نسبت ریسک به پاداش چیست و چگونه از آن استفاده کنیم
توضیح ریسک در برابر پاداش با مثال
فرض کنید ما در باغ وحش هستیم و شرط می بندیم. اگر وارد خانه پرندگان شوید و طوطی را از دستان خود تغذیه کنید ، 1 BTC به شما می دهم. خطر بالقوه چیست؟ خوب ، از آنجا که شما کاری را انجام می دهید که نباید انجام دهید ، ممکن است توسط پلیس از شما گرفته شود. از سوی دیگر ، در صورت موفقیت ، 1 BTC دریافت می کنید.
در عین حال ، من جایگزینی را منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ پیشنهاد می کنم. اگر به قفس ببر وارد شوید و گوشت خام را با دست خالی به ببر بدهید ، 1.1 BTC به شما می دهم. خطر بالقوه در اینجا چیست؟ مطمئناً می توانید توسط پلیس برده شوید. اما ، این احتمال وجود دارد که ببر به شما حمله کرده و خسارت مهلکی وارد کند. از سوی دیگر ، حرکت صعودی کمی بهتر از شرط بندی طوطی است ، زیرا در صورت موفقیت کمی بیت کوین بیشتر دریافت می کنید.
کدام یک معامله بهتری به نظر می رسد؟ از نظر فنی ، هر دوی آنها معاملات بدی هستند ، زیرا شما نباید چنین دزدکی حرکت کنید. با این وجود ، شما با شرط بندی ببر بسیار بیشتر ریسک می کنید و فقط پاداش بالقوه بیشتری دارید.
به طور مشابه ، بسیاری از معامله گران به دنبال راه اندازی تجارت در جایی هستند که به نظر می رسد بسیار بیشتر از آنچه از دست می دهند به دست آورند. این همان چیزی است که فرصت نامتقارن نامیده می شود (صعود بالقوه بیشتر از نزولی احتمالی است).
آنچه در اینجا ذکر اهمیت دارد میزان برد شما است. نرخ برد شما تعداد معاملات برنده شما تقسیم بر تعداد معاملات باخت شما است. به عنوان مثال ، اگر 60 درصد نرخ برنده شدن دارید ، 60 درصد از معاملات خود را (به طور متوسط) سود می کنید. بیایید ببینیم چگونه می توانید از آن در مدیریت ریسک خود استفاده کنید .
با این وجود ، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برنده بسیار پایین سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به پاداش در تنظیمات تجاری فردی آنها برای آن مناسب است. در صورتی که فقط تنظیم را با یک نسبت ریسک به پاداش از 01:10، آنها می توانند و نه معاملات در یک ردیف از دست دادن و هنوز هم شکسته شده و حتی در یک تجارت است. در این مورد ، آنها فقط باید از هر ده معامله دو سود ببرند تا سودآور باشند. به این ترتیب محاسبه ریسک در برابر پاداش می تواند مهم و قدرتمند باشد.
پرایس اکشن (Price action) چیست و چه کاربردی دارد؟
پرایس اکشن، به بیان ساده، یک استراتژی معاملاتی است که به تریدرها در بازارهای مالی، مخصوصا مارکت ارزهای دیجیتال، اجازه میدهد تا بازار را بخوانند و تصمیمات تجاری ذهنی خود را بر اساس حرکتهای اخیر و واقعی قیمت و نه بر اساس شاخصهای فنی اتخاذ کنند. در این مقاله از وبسایت ارز تودی قصد داریم معاملات پرایس اکشن را به بیان ساده برای شما بازگو کنیم.
پرایس اکشن چیست؟ (Price action)
پرایس اکشن قسمت مهمی از تحلیل تکنیکال است. این نوع تحلیل برای تریدرهایی که انتخابهای خود را بر اساس قیمت داراییها قرار میدهند، مناسب است. به هر حال، نوسانات قیمت در بازارهای مالی باعث سود یا زیان میشود، بنابراین پیشبینی درست قیمت ارزهای دیجیتال و اوراق بهادار یکی از نشانههای موفقیت است.
نحوه خواندن پرایس اکشن
امواج روند و امواج پولبک که بهعنوان امواج ایمپالس یا پیشرو و امواج اصلاحی نیز شناخته میشوند، هنگام معامله بر اساس حرکت قیمت تحلیل میشوند. هنگامی که تعداد امواج روند از امواج اصلاحی بیشتر باشد، روند پیشرفت میکند. تریدرها به جهت تعیین روند، به سوئینگ بالا، سوئینگ پایین و یا مدت منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ زمان موجهای روند و پولبک نگاه میکنند. با توجه به این معیارها، قیمت در طول یک صعود، سوئینگهای بالاتر وسوئینگهای پایینتری ایجاد میکند. عکس آن نیز برای قیمت نزولی صادق است. خطوط روند بین خطوط حمایت و مقاومت در نمودار قیمت شناور میشوند و قلهها بین آنها قرار میگیرند.
به تصویر زیر که خطوط نمودار کندل استیک آمازون (AMZN) است نگاه کنید، این تصویر امواج اصلی بالا و پایین و تغییر روند نزولی و معکوس شدن به روند صعودی را نشان میدهد.
امواج قیمت همچنین میتوانند الگوهایی مانند محدوده (امواج با اندازه مساوی در حال افزایش و کاهش)، مثلث (امواج قیمت در حال کوچک شدن و کوچک شدن) و دامنه افزایش (سوئینگ بالاتر و سوئینگ پایینتر) ایجاد کنند.
در واقع روندها و الگوها عضو اصلی در پرایس اکشن هستند. تریدرها همچنین به نمودارهای کندل استیک برای سطوح و الگوهای عرضه و تقاضا توجه میکنند.
پرایس اکشن در فارکس
معاملات پرایس اکشن در همه بازارها از یک قانون پیروی میکند. با این حال، نکاتی وجود دارد که دانستن آنها مهم است. نکته اول این است که با وجود اینکه ارزهای دیجیتالی ۲۴ ساعته در حال معامله هستند، اما بعضی از جفتهای فارکس زمانی که بازر آنها بسته است، حرکت کمتری دارند. در ادامهی مقاله نحوه کار پرایس اکشن در بازارهای مختلف مانند بازارهای فارکس، سهام، شاخص و کالا را به شما آموزش میدهیم.
نحوه ترید عرضه و تقاضا به کمک پرایس اکشن
زمانی که فروشندگان زیادی وارد بازار میشوند، کاهش شدید قیمت و عدم بازگشت آن رخ میدهد که در آن مناطق عرضه قابل توجه است. تریدرها باید مراقب این موارد باشند، زیرا ممکن است فروشندگان هنوز در اطراف باشند و در صورت افزایش قیمت آماده فروش باشند و قیمت را دوباره به پایین بکشند. در جایی که خریداران زیادی به بازار میپیوندند، مناطق تقاضا شکل میگیرد. قیمت بالا رفته و از آن به بعد کاهش نمییابد. تریدرها به دنبال این هستند که ببینند اگر قیمت به آن سطح بازگردد، آیا بعد از خرید مجدداً افزایش مییابد یا خیر.
الگوهای معاملاتی پرایس اکشن
الگوهای ادامه دهنده
این الگوها در طول یک روند ظاهر میشوند. فرض کنید روند صعودی است و یک مثلث تشکیل شده است. قیمت به دلیل روند صعودی به طور قابل توجهی و به صورت صعود به سمت بالا میرود؛ زیرا روند صعودی است. همین موضوع در روند نزولی نیز صدق میکند. تکنیک این است که منتظر بمانید تا یک روند توسعه یابد، سپس منتظر بمانید تا یک الگو ظاهر شود، و در نهایت تنها در صورتی معامله کنید که قیمت در جهت روند از الگو خارج شود.
به مثال زیر توجه کنید:
الگوهای ریورسال
زمانی که قوانین یک روند صعودی یا نزولی شکسته میشود، ریورسال پرایس اکشن رخ میدهد. وقتی یکی از این اصول اساسی نقض شود، روند دچار مشکل میشود. اگر هر دو معیار نقض شوند، بسته به اینکه کدام امواج مشاهده میشود، روند برمی گردد.
به یاد داشته باشید که یک روند صعودی با سوئینگ بالا و پایینتر، نشان دهنده یک خطر است. زمانی که یک سوئینگ پایین را پایین میآورد، اگر قیمت پس از آن به سوئینگ پایینتری نیز رسید، یک ریورسال اتفاق خواهد افتاد. البته این امر احتمال برگشت را رد نمیکند و باعث میشود روند صعودی از سر گرفته شود. دادهها فقط نشان میدهند که یک ریورسال ممکن است رخ دهد. نمودار بالا یک تغییر قیمت از یک روند صعودی به یک روند نزولی و سپس بازگشت به یک روند صعودی را نشان میدهد.
استراتژیهای پیشرفته پرایس اکشن
استراتژی معاملاتی ریجکشن قیمت
زمانی که قیمت سعی میکند از یک سطح کلیدی عبور کند اما به دلیل اینکه نیروی کافی برای ادامه حرکت وجود ندارد، موفق به انجام این کار نمیشود، این موضوع به عنوان ریجکشن قیمت یا رد قیمت شناخته میشود. زمانی که این اتفاق رخ میدهد ممکن است حرکت خلافی انجام دهید. به همین دلیل در زمان ریجکشن قیمت به نکات زیر دقت کنید:
- قیمت به یک سطح بحرانی (عرضه، تقاضا، یا منطقه شکست الگو) نزدیک میشود.
- قیمت در حال نزدیک شدن است یا ممکن است در منطقه شکسته شود.
- هنگامی که حرکت قیمت شکسته میشود، قیمت به سمت دیگری میرود.
- کندل معمولاً لانگ تیل (long tail) دارد.
- فرصت برای ورود با حرکت قیمت به سمت دیگر فراهم میشود.
به پرایس ریجکشن در نمودار عرضه و تقاضای EUR/USD دقت کنید. کندلها دارای لانگ تیل هستند، که نشاندهنده تلاشهای شکستخورده قبلی است.
استراتژی پرایس اکشن رنکو (Renko)
نمودارهای رنکو از آجر تشکیل شدهاند که هر آجر زمانی ظاهر میشود که قیمت مقدار مشخصی افزایش یافته باشد. آجرها فقط در زوایای ۴۵ درجه ظاهر میشوند و تا زمانی که برعکس شوند به همان رنگ باقی میمانند. هنگامی که قیمت دو آجر در جهت دیگر حرکت میکند، به این حالت ریورسال گفته میشود و جالب است بدانید که در بازارهای پرطرفدار، نمودارهای رنکو مؤثر هستند.
نکته: اگر نمودار رنکو همان رنگ را حفظ کرد و روند ادامه داشت، تریدرها باید در معامله باقی بمانند. اما اگر معکوس شود، ممکن است زمان ترک معامله فرا رسیده باشد. بلوکهای رنکوی بالا که برای ساختن نمودار تسلا ایجاد شدهاند را در نظر بگیرید. این نمودار تریدرها را در طول روند صعودی در ماه مارس نگه داشته است.
استراتژی پرایس اکشن اسکالپینگ
روش معاملاتی که در آن سود و زیان به سرعت انجام میشود و معاملات فقط چند دقیقه یا کمتر طول میکشند، اسکالپینگ گفته میشود. این روش مستلزم استفاده از ۳ تا ۵ پیپ حد ضرر و هدف ۵ تا ۱۰ پیپ در اسکالپینگ فارکس است. در بازار سهام، ممکن است برای به دست آوردن یا ریسک کردن چند سنت باشد. اسکالپینگ عبارت است از ورود و خروج سریع یک موقعیت به منظور سود بردن از نوسانات جزئی قیمت. نمودارهای یک دقیقهای معمولاً توسط اسکالپرها استفاده میشود.
تکنیک اسکالپینگ به این صورت است که در جهت روند معامله کنید و در طی یک پولبک زمانی که قیمت شروع به حرکت به سمت عقب در جهت روند میکند، وارد شوید. تریدرها معمولاً در این مواقع به دنبال الگوهایی مانند یک شمع در جهت روند، یک شمع را در جهت عقب نشینی هستند تا ورود کنند. در نمودار ۱ دقیقهای Alcoa [AA]، فلشها الگوهای فراگیر را نشان میدهند که نشاندهنده ورود احتمالی است. در حالی که این یکی از نمونههای تکنیک اسکالپینگ است، ممکن است از هر یک از تاکتیکها و اصول توصیف شده در پرایس اکشن استفاده شود.
استراتژی پرایس اکشن برای معاملات سوئینگ
یک استراتژی معاملاتی سوئینگ میتواند هر یک از تاکتیکهای پرایس اکشن ذکر شده در بالا را در بر بگیرد. تریدرهای سوئینگ، اغلب به دنبال تنظیمات معاملاتی در نمودارهای ساعتی، ۴ ساعته و روزانه هستند، در حالی که ممکن است ورودی بازار خود را در نمودارهای ۱۵ دقیقه یا ۵ دقیقه تنظیم کنند.
بیایید به نمونهای از عرضه و تقاضا و همچنین معامله با روند نگاه کنیم. در این نمودار ۴ ساعته USD/CAD، یک رکود کلی وجود دارد. همانطور که میبینید، قیمت افزایش مییابد، در یک سوئینگ بالا قرار میگیرد، قبل از اینکه به بالاترین حد قبلی برسد، به یک روند نزولی کوتاه مدت سقوط میکند. از آنجایی که روند نزولی است، قیمت وارد منطقه عرضه میشود. در صورتی که قیمت وارد منطقه عرضه شود، از قیمت قبلی خود بالاتر میرود. اگر قصد خرید یک سهام را دارید، قبل از شکستن تثبیت به سمت نزولی، منتظر یک الگوی نزولی باشید تا قیمت تثبیت شود. فلش نشان دهنده شکست تثبیت است که در این مورد به سمت نزول پیش میرود.
حد ضرر و حد سود در معاملات پرایس اکشن
برای کنترل ریسک میتوانید از گزینه حد ضرر استفاده کنید. زمان معاملات لانگ، یک حد ضرر یا استاپ لاس زیر آخرین سوئینگ پایین قرار میگیرد. برای معاملات شورت میتوانید آن را در آخرین سوئینگ بالا قرار دهید. این امر از کاهش بیش از حد قیمت یا بالا رفتن بیش از حد در هر دو مورد جلوگیری میکند. هنگامی که آجرها در نمودارهای رنکو جهت معکوس و تغییر رنگ میدهند، میتوانید از آن خارج شوید.
تریدرهای پرایس اکش، باید سود خود را قفل کنند. این کار به چند روش امکانپذیر است. استفاده از نسبت ریسک به پاداش یکی از سادهترین تکنیکها است. اگر در معاملات اسکالپ ۰. ۰۵ دلار به ازای هر سهم ریسک کنید، ۰. ۱۰ دلار سود خواهید داشت.؛ یعنی نسبت ریسک به پاداش ۲: ۱ است. اسکالپینگ معمولاً با نسبت ۱. ۵: ۱ یا ۲: ۱ انجام میشود. تریدرهای سوئینگ معمولاً از نسبت ۱: ۳ یا بیشتر استفاده میکنند. اگرچه هر تریدر خود میتواند این نسبت را تعیین کند.
یک روش دیگر خروج با استفاده از خود پرایس اکشن است. به این صورت که اگر معاملهای را به این دلیل شروع میکنید که بازار در حال کاهش است، تا زمانی که روند معکوس شود در آن بمانید. پس پرایس اکشن به نشانههایی مبنی بر تغییر بازار، زمان خروج را مشخص میکند. اگر در زمان عرضه وارد میشوید، با تقاضا خارج شوید؛ و اگر نزدیک یک تقاضا وارد میشوید، نزدیک عرضه معامله را ترک کنید.
بهترین اندیکاتورها برای معاملات پرایس اکشن
معمولاً تریدرهای پاریس اکشن از اندیکاتورها استفاده نمیکنند، مگر برای شناسایی حد ضرر، حد سود و سطوح ورود. اندیکاتورها میتوانند به عنوان تأییدی برای آنچه تریدرها در بازار مشاهدده میکند، عمل کنند.
اصلاحات فیبوناچی
در نمودار، اصلاح فیبوناچی از پایین به یک بالا (در یک روند صعودی) یا از بالا به یک پایین (در یک روند نزولی) رسم میشود. خطوط رسم شده نشان دهنده مکانهایی هستند که قیمت میتواند مجدداً افزایش یابد. سطوح ۲۳.۶ درصد، ۳۸.۲ درصد، ۵۰ درصد، ۶۱.۸ درصد و ۱۰۰ درصد هستند. پولبکها در یک روند قوی معمولاً کم عمق هستند و در اکثر مواقع به ۳۸.۲ درصد میرسند. پولبک بیش از ۵۰ درصد و ۶۱.۸ درصد در اکثر روندها رایج است.
نمودار بالا روند صعودی را نشان میدهد. ابزار اصلاح با استفاده از آخرین موج بالا ترسیم میشود. از آنجایی که قیمت در حال افزایش است، ۱۰۰ درصد در پایین حرکت و ۰ درصد در بالا قرار میگیرد. اگر قیمت در حال کاهش است، میتوانید از استراتژی مخالف استفاده کنید و انتظار سقوط بیش از ۵۰ درصدی را داشته باشید. سپس، همانطور که قبلاً گفته شد، منتظر یک سیگنال ارز دیجیتال باشید. پس از سقوط قیمت به زیر سد ۶۱.۸ درصد، منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ افزایش قابل توجهی به سمت صعود وجود دارد. این موضوع ممکن است، سیگنالی برای خرید باشد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) موقعیت قیمت را در محدوده قیمتی ۱۴ دوره محاسبه میکند. قیمت زمانی که RSI در بالای ۷۰% قرار دارد، در محدوده بالا است. قیمت در محدوده پایینتر از جایی است که معاملات در ۱۴ بار قبلی زیر ۳۰٪ است. در طول روندها، تریدرها منتظر خروج قیمت از این مناطق برای تأیید معاملات هستند.
اگر RSI به زیر ۳۰ رسید و سپس از آن بالاتر رفت، تریدرها سعی میکنند در طول یک صعود خرید کنند. هنگامی که RSI از ۷۰ بالاتر میرود و در طول یک رکود به پایین میآید، معامله گران به سمت معاملات شورت میروند. نمودار نفت در مثال را در نظر بگیرید. در همان زمان که حرکت قیمت و اصلاح فیبوناچی نشانه ورود بود، RSI به زیر ۳۰ رفت و سپس دوباره به بالای صفحه بازگشت.
اسیلاتور تصادفی (اسکوکاستیک)
استوکاستیک جهت شناسایی نقاط عطف و تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده میشوند. تقریباً مشابه با RSI است. دو خط دراندیکاتور تصادفی وجود دارد: استوکاستیک و خط سیگنال. از آنجایی که خط سیگنال یک میانگین متحرک تصادفی است، کندتر حرکت میکند.
تریدرهایی که به دنبال معامله سیگنال پرایس اکشن هستند، باید به دنبال تصادفی برای عبور از خط سیگنال باشد. آنها باید منتظر بمانند تا سیگنال حرکت قیمت و استوکاستیک از خط سیگنال قبل از ورود به یک معامله لانگ افزایش یابد. در نمودار بالا، استوکاستیک اطلاعات قابل مقایسهای را به RSI ارائه میدهد.
نتیجه پایانی
آیا معاملات پرایس اکشن سودآور است؟ سود، مانند هر روش یا ابزار معاملاتی دیگری، با نحوه استفاده از آن تعیین میشود. معاملات پرایس اکشن نشان داده است که برای بسیاری از سرمایهگذاران و معامله گران موفق سودآور بوده است. اما برای تریدهایی که تنها به نمودارها نگاه میکنند و عناصر اساسی مانند شاخصهای اقتصادی و اخبار مهم را نادیده میگیرند، ممکن است تأثیرات مثبت یا منفی را در معاملات خود تجربه کنند. با این حال به یاد داشته باشید که تریدهای موفق در پرایس اکشن وجود دارند، اما برای تبدیل شدن به یکی از این افراد موفق یادگیری تاکتیکهای پرایس اکشن و شناسایی روندها، الگوها و ریورسالها الزامی است.
سوالات متداول
آنالیز Price Action چیست؟
پرایس اکشن، نوعی از تحلیل تکنیکال است که به دنبال دلیل رخ دادن اتفاقات مختلف در بازار است و به پیشبینی قیمتها در بازار کمک میکند.
در تحلیل پرایس اکشن از چه ابزارهایی استفاده میشود؟
بیشتر تحلیلگران در آنالیز پرایش اکشن از ابزاری همچون میانگین متحرک، خط روند و دامنه معاملاتی استفاده میکنند.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی شما با پرایس اکشن نوشته شده است و ارز تودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات یا عواقب مالی آن برای افراد ندارد.
نسبت P/E چیست؟ نکات ضروری در مورد P/E در بورس
در بازار بورس اصطلاحات زیادی وجود دارند که آشنایی با آنها و به کار بردنشان برای هر معاملهگر بورس ضروری است. یکی از رایجترین اصطلاحات در بازار بورس، نسبت P/E است. امکان ندارد شما در بورس حضور داشته باشید و چیزی در مورد P/E نشنیده باشید. همواره جملاتی در مورد بالا بودن، پایین بودن یا استاندارد بودن P/E سهام بهگوش میرسد. ما هم امروز در این مقاله قصد منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ داریم بگوییم نسبت P/E چیست، چه انواعی دارد و کاربرد P/E در بورس چیست. پس تا انتها همراه ما باشید.
نسبت P/E چیست؟
نسبت P/E، اصطلاحاً نسبت قیمت بر سود سهم است. در این نسبت، P قیمت هر سهم یا Price و E درآمد هر سهم یا Earning Per Share است.
مفهوم نسبت P/E چیست؟
نسبت P/E میتواند یکی از معیارهای مهم در معاملات سهام باشد. نسبت قیمت به سود شاخص مهمی است که بازده و ریسک سهام را منعکس میکند که به آن نسبت سود بازار به قیمت نیز میگویند. نسبت P/E به سهامداران نشان میدهد که با خرید یک سهم، چند سال طول میکشد تا سرمایه اولیه آنها بازگردد. به طور کلی، نسبت P/E نشان میدهد سرمایهگذاران حاضرند چند ریال به ازای یک ریال سود برای آن سهم بپردازند. بدین صورت، به نسبت P/E ، ضریب سهم نیز گفته میشود.
در نسبت P/E قیمت سهم را بر سود آن تقسیم میکنند تا ارزندگی سهم مشخص شود. به عبارت دیگر، این نسبت بیان میکند که به ازای قیمت هر سهم، سهامداران انتظار چه میزان سودی دارند و یا این که سهامداران حاضرند به ازای هر واحد افزایش در سود سهم، چه میزان سرمایه به آن اختصاص دهند.
ما در دوره آموزش بورس در مشهد، نهتنها کاربرد P بر E و نحوه مشاهدهی آن از طریق تابلوی معاملات را آموزش میدهیم، بلکه صفر تا صد آموزش بورس را از مبتدی تا پیشرفته آموزش خواهیم داد تا بهخوبی از نسبت P/E برای پیدا کردن نمادهای مناسب استفاده کنید. شرکت در این دوره برای هر فعال حوزه بورس ضروری است. یکی از دورههای دیگر در حوزه بورس، که میتواند کمک زیادی به شما بکند، دوره آنلاین آموزش تابلو خوانی است که صفر تا صد تابلو خوانی بورس را به شما آموزش خواهد داد.
EPS چیست؟
EPS (Earning Per Share) در زبان فارسی به معنای سود به ازای هر سهم است؛ اجازه بدهید یک نگاه اجمالی بر EPS بیندازیم.
کلمه EPS به معنای درآمد هر سهم است. وقتی که شما کل درآمد یک شرکت را در پایان سال مالی بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم کنید در واقع EPS آن شرکت را محاسبه کردهاید. برای مثال فرض کنید شرکتی توانسته است در پایان سال ۱۰۰ میلیون ریال سود کسب کند و تعداد سهام آن شرکت نیز یک میلیون سهم است. در نتیجه EPS آن شرکت برابر است با ریال100=100.000.000/1.000.000.
نسبت پی بر ای در واقع انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی آینده یک دارایی را به ما نشان میدهد. به این معنی که یک سرمایهگذار حاضر است به ازای هر یک ریال بازدهی که بدست میآورد، چند ریال پرداخت کند.
فرمول محاسبه EPS چیست؟
سود هر سهم (EPS) = سود خالص پس از کسر مالیات برای دوره جاری / تعداد سهام موجود در سهام عادی. سود هر سهم میتواند به سرعت به ما در درک تفاوتهای توانایی شرکتهای با اندازههای مختلف در کسب درآمد برای سهامداران کمک کند. به عبارت دیگر، اگر بتوانید درجه خاصی از اطمینان در مورد تغییرات سود آتی شرکت داشته باشید، میتوانید هنگام سرمایه گذاری در مورد تغییرات قیمت سهام قضاوت نسبتاً قابل اعتمادی داشته باشید.
مفهوم P/E در بورس چیست؟
در بورس نیز مفهوم کلی P/E شبیه به همین مثال است. مثلاً فرض کنید شرکتی در حال حاضر ۲۰۰ تومان قیمت دارد و EPS که برای سال جاری پیش بینی کرده است، برابر با ۵۰ تومان است. برای محاسبه P/E این شرکت قیمت روز آن را بر سودی که دارد تقسیم میکنیم ۴=۲۰۰/۵۰.
اینجا نیز P/E برابر ۴ به این معنی است که سرمایه گذاران بورس حاضر هستند به ازای هر ۱ ریال سودی که این شرکت دارد ۴ ریال پرداخت کنند.
انواع P/E در بورس
P/E تحلیلی:
نام دیگر P/E تحلیلی، برآوردی یا پیشتاز است. این نوع با استفاده از روش های حرفهای و با در نظر گرفتن عواملی مثل نرخ بهره بانکی، نرخ رشد سود شرکت، تورم و… بدست میآید. که ما در دوره آموزش بورس به طور کامل محاسبه P/E تحلیلی را آموزش میدهیم.
P/E دنباله رو:
این نوع از P/E سادهترین نوع آن است. نحوه محاسبه آن اینگونه است که قیمت روز سهم بر میزان سود هر سهم در 12 ماه اخیر تقسیم شده و عدد بدست آمده P/E آن سهم است.
P/E میانگین:
در P/E میانگین نیز قیمت سهام به روز محاسبه میشود اما این نوع EPS از میانگین سود محقق شده 6 ماه گذشته و EPS پیش بینی شده ۶ ماه آینده تشکیل میشود. البته این نوع P/E ممکن است در بازه چند سال هم مورد محاسبه قرار گیرد که در این صورت میبایست قیمت هر سهم را در آخرین روز سال مالی بر سود محقق شده به ازای هر سهم در همان سال مالی تقسیم کنیم و عدد حاصل P/E همان سال سهم خواهد بود. سپس از P/E های سال های محاسبه شده میانگین میگیریم.
تفاوت نسبت P/E تحلیلی و P/E دنباله رو
P بر E از نوع دنباله رو، عددی است که در حال حاضر برای یک سهم وجود دارد، اما P/E تحلیلی عددی است که ما انتظار داریم سهم به آن برسد!
زمانی که P/E یک سهم بالاست، نشان دهنده این است که بازار توقع دارد که سود آن شرکت در آینده رشد کند. حال اگر انتظار درست باشد زمانی که سود شرکت زیاد شود، مخرج فرمول محاسبه P/E نیز بزرگ شده و در نتیجه نسبت P/E سهم مجدداً متعادل میشود.
حال اگر P/E یک سهم پایین باشد، نشان دهنده این است که بازار انتظار دارد در آینده سود آن شرکت کاهش پیدا کند. اگر انتظار بازار درست باشد، وقتی سود شرکت کم شود، مخرج فرمول محاسبه P/E کم میشود و در نتیجه نسبت P/E مجدداً متعادل میشود.
P/E یک ابزار مناسب برای ارزش گذاری یک شرکت است اما یادتان باشد که به تنهایی کافی نیست.
روش های ارزش سنجی سهام
- ارزش بازار
- ارزش دفتری
- ارزش جایگزینی
- جریان نقد آزاد FCF
- نسبت پی به ای (P/E)
برای خرید سهم فقط به P/E توجه نکنید!
یکی از اشتباهات رایجی که سرمایهگذاران غیرحرفهای مرتکب میشوند خرید سهام فقط به این دلیل که پی به ای آن بالا یا پایین است. توجه داشته باشید که ارزش سنجی سهام فقط با توجه به شاخصهای آسانی مثل P/E کوتاه فکری و مبتدی بودن شخص معامله گر را مشخص می کند.
نسبت P/E منفی چیست؟
با مشاهده تابلوهای معاملاتی سایت سازمان بورس (TSETMC)، P/E های منفی زیادی را میتوانید ببینید. منفی بودن P/E به این معناست که این سهام زیانده میباشند. نسبت P/E منفی به این معناست که شرکت دارای سود منفی (ضرر) است یا در حال از دست دادن پول است.
P/E بالا به چه معناست؟
بعضی مواقع پی بر ای بالا ممکن است به معنی این باشد که قیمت سهام بیشتر از ارزش آن است، اما این معنی را نمیدهد که بعداً به سرعت پایین بیاید.
زمانی که شما 120 تومان پول در بانک دارید و سود بانکی این مبلغ 20 درصد باشد، میزان سودی که به شما پس از یک سال تعلق میگیرد 24 تومان است. بر اساس محاسبات انجام شده P/E این سرمایهگذاری 6 میباشد. حال اگر قیمت یک سهم 1820 تومان و میزان سود هر سهم 120 تومان باشد طبق روش محاسباتی، p.e این سرمایه گذاری 15.1 میباشد.
یعنی سودی که از فعالیت اقتصادی این شرکت به شما میرسد از سود بانکی کمتر است. چنانچه آن شرکت بتواند در آینده رشد سودآوری داشته باشید این نسبت کمتر خواهد شد اما منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ در غیر اینصورت ممکن است پس از مدتی قیمت سهم شروع به کاهش نماید.
نکاتی بـرای تازه واردان به بورس
سهامدار باشید و در بورس، هیجانی عمل نکنید؛
- داشتن صف خرید و هجوم نقدینگی دلیلی برای خرید یک سهم نیست و باید براساس ارزش قیمت آن سهم تصمیم گیری نمایید.
- همه تخم مرغ های خود را در یک سبد نگذارید و برای خود سبد سهام در صنایع مختلف غذایی، نفتی، صنعتی و… تشکیل دهید.
- برای کاهش ریسک سرمایه گذاری از مبالغ کم شروع کنید و پس از کسب تجربه و آموزش دیــدن به تدریج سرمایه خود را افزایش دهید.
- با سرمایه غیر لازم خود وارد بازار بورس شوید.
- برای سرمایه گذاری در بورس، ضروریات زندگی خود مانند خانه ، ماشین و… را نفروشید.
- حتماً برای خود حد سود و ضرر تعیین کنید.
- برای خود مشخص کنید که تا چه قیمتی ضرر را میپذیرید و تا چه قیمتی سود میبرید.
- از معاملات زیاد و احساسی اجتناب کنید؛ تنها سود از معاملات زياد نصیب کارگزاری ها و دولت میشود و بیشترین ضرر نصیب معامله گران میگردد.
- سعی کنید اولویت خرید را با عرضه های اولیه و سهام های کم ریسک قرار دهید. با این کار علاوه بر کاهش ریسک، احتمال افزایش دارایی شما بیشتر می گردد.
- خرید و فروش سهام را به صورت چند مرحله ای در ساعات مختلف انجام دهید.
- به دلیل نوسان قیمت و احتمال افزایش یا کاهش قیمت، خرید و فروش خود را در چند مرحله انجام دهید تا ریسک شما کاهش یابد.
سخن نهایی
در این مقاله سعی کردیم مفهوم P/E را در بورس بهطورکامل توضیح داده و با معرفی انواع آن و نکات مهم پیرامون نسبت P بر E، کاملاً برای شما مشخص کنیم که مفهوم P/E چیست. شما برای یادگیری بیشتر و عمیقتر در بورس، و به منظور اینکه یک معاملهگر حرفهای در بورس باشید، میتوانید در دوره آموزش بورس در مشهد پارسیان بورس شرکت کنید. در این دوره صفر تا صد معاملهگری در بورس آموزش داده میشود و از این نظر یک دوره کامل است.
Stop loss (استاپ لاس) یا حد ضرر چیست؟
استاپ لاس یا حد ضرر در واقع سوپاپاطمینانی برای پیشگیری از هدررفت و خسارت به ارزهای دیجیتال معاملهگران بهحساب میآید. این سرویس (Feature) معمولاً برای تعیین زمان مناسب خروج از معاملات توسط معاملهگرانی که در بازارهای مالی با دیدگاه کوتاهمدت و میانمدت فعالیت میکنند، کاربرد دارد. این افراد برای توقف معاملات ضرر ده یا تعیین محدوده میزان سود و زیان خود از Stop loss استفاده میکنند. البته گاهی اوقات دستور استاپ لاس میتواند در سود یا حتی در نقطه صفر به صفر نیز عمل کند. در ادامه این مقاله از صرافی ارز دیجیتال والکس به بررسی بیشتر این سرویس و نحوه استفاده از آن در استراتژیهای معاملاتی میپردازیم.
نکات مهم درباره استاپ لاس چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
دستورات توقف معامله بهصورت کلی به دو بخش، تیک پروفیت (Take profit) و استاپ لاس (Stop loss) دستهبندی میشود. این دوبرای کنترل موقعیتهای باز کاربرد دارد و اهمیت زیادی در مدیریت سرمایه دارد.
- Stop loss (حد زیان): حداکثر زیان در یک معامله
- Take profit (حد سود): حداکثر سود در یک معامله
زمانی که ارزش ارزهای دیجیتال شما رو به کاهش است، میتوانید مشخص کنید که دقیقاً تا کجا میخواهید آنها را حفظ کنید!
تعیین حد ضرر به معاملهگران کمک میکند تا قبل از ورود به یک بازار، شرایط مساعد برای مبادله در آن را بسنجند. این سرویس قادر است به طور خودکار در قیمت مشخص شده از سوی تریدر و یا زیر آن قیمت اقدام به فروش کند. زمانی که حد ضرر را در معاملهای تعیین میکنیم، در حقیقت مشخص میکنیم که چه زمانی برای خروج از سهم مناسب است. توجه داشته باشید که تعیین حد ضرر بهصورت دستی کار سنجیدهای نیست؛ بهویژه در بازار رمز ارز ممکن است قابلاجرا نباشد. همانطور که قبلتر اعلام کردیم حد ضرر بیشتر در معاملات کوتاه یا میانمدت کاربرد دارد، بااینحال سرمایهگذاران و هولدرها نیز میتوانند از این ابزار به نفع خود استفاده کنند.
انواع مدلهای تعیین حد ضرر
با بهکارگیری روش مناسب تعیین حد ضرر میتوانید تا حد زیادی مانع شکار دارایی خود شوید. استاپ لاس از جمله موضوعاتی در معاملهگری است که تعیین مقدار دقیق آن کاملاً وابسته به استراتژی معاملاتی هر تریدر است. اما روشهای اصلی این سرویس کدام است؟ در ادامه به ۴ روش کاربردی Stop loss در تحلیل تکنیکال اشاره میکنیم.
1– استاتیک استاپ یا استاپ لاس ثابت
نام این روش بیانگر ماهیت آن است. تنظیم استاپ لاس در یک قیمت ثابت و مشخص را استاتیک استاپ (static stop) میگویند. در این روش تا زمانی که معامله به قیمت توقف یا محدوده مشخص شده نرسیده است، دستور استاپ لاس اجرا نمیشود و معاملهگر فارغ از ابزارهای تحلیل تکنیکال، باتوجهبه شناختی که از دارایی و روحیات شخصی خود دارد، یک عدد از پیش تعیین شده را بهعنوان حد ضرر در معاملات تعیین میکند.
2– استاتیک استاپ لاس با اندیکاتور
اندیکاتور Average True Range، ابزار کارآمدِ معاملهگران برای تعیین حد ضرر در تمامی معاملات است. اندیکاتورها مجموعه توابع و الگوریتمهای ریاضی تلقی میشوند که به کمک آنها میتوان تخمینهای نسبتاً خوبی از روند حرکت قیمت یک دارایی ارائه داد. استفاده از شاخصی مانند میانگین محدوده واقعی، این امکان را به معاملهگران میدهد تا از دادههای تازه بهدستآمده در بازار برای تجزیهوتحلیل دقیقتر گزینههای مدیریت ریسک خود کمک بگیرند.
3– توقف دنبالهدار یا Trailing Stops
شاید بتوان ادعا کرد که توقفهای استاتیک برای معاملهگران مبتدی مفیدتر است، اما سایر تریدرها برای به حداکثر رساندن منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ تسلط و مدیریت معامله خود از توقف به روشهای دیگری را امتحان میکنند. تریلینگ استاپ، توقفی است که با حرکت معاملات به نفع معاملهگر تنظیم میشود تا بتوانند خطر ریسک در معاملات را بیشتر کاهش دهد. این نوع استاپ لاس به معاملهگر اجازه میدهد تا ریسک اولیه خود را در معاملات حذف کند.
4– توقف دنبالهدار بهصورت دستی یا Manual Trailing Stops
آن دسته از تریدرهایی که به دنبال بیشترین سطح کنترل روی معامله خود هستند، روش تغییر حد ضرر بهصورت دستی پیشنهاد میشود. در این روش، موقعیت طبق برنامه پیش میرود و حد ضرر نیز مطابق با آن تغییر پیدا میکند. با حرکت بیشتر موقعیت به نفع معامله (پایینتر)، به دنبال آن معاملهگر سطح توقف را پایین میآورد.
استفاده از استاپ لاس چقدر مهم است؟
آینده قابل پیشبینی نیست! ریسک به طور دائمی در تمام معاملات باز وجود دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت. اینکه تعیین کنید منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ تا کجا میتوانید ضرر کنید کاملاً به نگرش شما نسبت به بازار بستگی دارد. هر تریدری باید برای خودش یک استراتژی مشخص داشته باشد و بر آن اساس حد ضرر خود را مشخص کند. اجازه دهید اهمیت این سرویس را با یک مثال توضیح دهیم. در نظر بگیرید که سهمی را در قیمت ۱۲۰۰ تومان خریداری کرده و حد ضرر خود را روی مبلغ ۱۰۰۰ تومان تعریف کردهاید. فرض کنید سهم تا ۱۷۰۰ تومان رشد میکند. در این صورت مشخص است که شما سود زیادی به دست آوردهاید. اما ناگهان روند سهم تغییر کرده و قیمت آن کاهش پیدا میکند. اگر شما همچنان حد ضرر خود را روی مبلغ ۱۰۰۰ تومان نگهداشته باشید، نهتنها سودهای خود را از دست میدهید، بلکه متضرر هم میشوید. پس این موضوع بسیار مهم است که با حرکت سهم، میزان استاپ لاس را تغییر دهید.
عوامل تأثیرگذار در تعیین حد ضرر
از عوامل تأثیرگذار در تعیین stop loss میتوان به ویژگیهای سرمایهگذار از نظر ریسکپذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایهگذاری اشاره کرد. عمده عوامل تأثیرگذار عبارت است از:
- تغییر موقعیت حد ضرر به نقطهای بالاتر یا پایینتر (جابهجایی حد ضرر)
- خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
- فیبوناچی
- کف دوقلو
- امواج الیوت
- الگوی سروشانه
اصولی که برای تعیین حد ضرر که باید در نظر داشته باشیم
هرچند قانون کلی برای تعیین استاپ لاس وجود ندارد، ولی نکتههای منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ اصولی وجود دارد که همواره نیاز است به آنها در خرید بیت کوین و بهطور کلی تمام ارزهای دیجیتال توجه کنیم:
- کاهش سود هم به منزله نوعی ضرر است، بنابراین زمانی که قیمت دارایی بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- اهمیت دیدگاه زمانی را دستکم نگیرید! مثلاً تعیین حد برای تریدهای کوتاهمدت با تعیین حد برای تریدهای بلندمدت متفاوت است.
- در خریدهای میانمدت و بلندمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر انتخاب کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید).
- حد ضرر نباید از ۱۰ درصد مبلغ خرید تجاوز کند و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- در خریدهای میانمدت و بلندمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر مشخص کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید).
- تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی، اشتباهی رایج است! گاهی معاملهگر با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا ازبینرفتن زیان میماند. گرچه شاید این عمل در ابتدا باعث جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجهای جز ازبینرفتن برنامه و استراتژی سرمایهگذاری نخواهد داشت.
منظور از حجم نامناسب در تعیین حد ضرر چیست؟
اگر در ابتدا کار سرمایه اندکی دارید، بهتر است تریدهای خود را در حجم و ابعاد کوچک انجام دهید. با رعایت این نکته، Stop loss شما منطقیتر خواهد بود و دیگر به دلیل عدم همخوانی اندازه و موجودی حساب، متضرر نمیشوید. مطابقت این دو عامل با یکدیگر، منجر به معقول شدن میزان ریسک میشود و به قیمتها فضای نوسان بیشتری میدهد.
Stop loss راهی برای گریز از شکار سرمایه
در این مطلب به بررسی ماهیت حد ضرر و همچنین راهکارهای آن برای جلوگیری از تحمیل ضرر و زیانهای بیش از حد در سرمایهگذاری پرداختیم. اهمیت استاپ لاس در بازار متلاطمی همچون بازار رمز ارزها که تغییر دهها درصدی قیمت یک دارایی در روز در آن طبیعی تلقی میشود، دوچندان است. انتخاب استاپ لاس در نقطه درست، یکی از مواردی است که هر تریدر باید به آن دقت کند تا بتواند از ضررهای مالی کلان جلوگیری کند. امیدواریم این مقاله دید و درک کاملی نسبت به استاپ لاس و اهمیت آن برای شما رقمزده باشد.
دیدگاه شما