«قیمت بالای میانگین متحرک، گرفتن موقعیت معاملاتی خرید قیمت پایین میانگین متحرک، گرفتن موقعیت معاملاتی فروش»
انواع میانگین متحرک (مووینگ اوریج) در تحلیل تکنیکال
میانگینهای متحرک از ابزارهای رایج در تحلیل تکنیکال هستند که برای تعیین روند و نیز تشخیص موقعیتهای خرید و فروش در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند.
مووینگ اوریج (Moving Average) یا میانگین متحرک در واقع میانگینی از قیمتها و یا دادهها در یک بازه زمانی خاص میباشد که معمولا به عنوان یک اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد و برای تشخیص روندها به کار گرفته میشوند. میانگین متحرک با حذف نوسانات قیمتی باعث میشود که تصویر واضحتری از یک روند قیمتی در گذشته به دست بیاید.
یکی از مهمترین کاربردهای مووینگ اوریج یا میانگین متحرک شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در یک روند است و سرمایهگذاران میتوانند با تشخیص این نقاط موقعیتهای خرید و یا فروش خود را تعیین کنند.
انواع میانگین متحرک
۱٫ میانگین متحرک ساده (SMA): این نوع میانگین متحرک در واقع سادهترین نوع میباشد که از جمع قیمتهای پایانی گذشته تقسیم بر دوره با بازه زمانی مشخص به دست میآید. یعنی اگر میانگین متحرک ساده قیمتهای ۱۰ روز گذشته را محاسبه کنیم؛ میانگین متحرک ساده به راحتی از جمع این قیمتها تقسیم بر ۱۰ حاصل میشود که اولین داده در میانگین متحرک ساده محسوب میشود. در میانگین متحرک ساده همه دادههای قیمتی ارزش یکسانی دارند. فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده به شرح زیر است:
۲٫ میانگین متحرک نمایی (EMA): میانگین متحرک نمایی نوع دیگری از انواع میانگینهای متحرک است که به دادههای اخیر وزن بیشتری میدهد تا خود را بهتر با اطلاعات و یا قیمتهای جدید وفق دهد. برای محاسبه میانگین متحرک نمایی ابتدا باید میانگین متحرک ساده را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه کرد. پس از آن ضریب وزنی میانگین متحرک نمایی محاسبه میشود که در واقع نقطه تمایز میانگین متحرک ساده و نمایی است. فرمول محاسبه میانگین متحرک نمایی به صورت زیر است:
بسیاری از افراد بسته به استراتژی معاملاتی خود از این میانگینهای متحرک استفاده میکنند و در واقع میتوان گفت هیچکدام نسبت به دیگری برتری خاصی ندارند. حتی در بسیاری موارد تحلیلگران بازارهای جهانی از میانگین متحرک ساده برای تحلیل نمودار قیمت استفاده میکنند. اما آنچه روشن است این است که با توجه به اینکه میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به دادههای اخیر میدهد قدرت پاسخگویی آن در برابر دادههای جدید بیشتر است و حساسیت آن نیز بیشتر است.
مزایا و معایب استفاده از میانگین متحرک در تحلیل نمودار
استفاده از میانگینهای متحرک در تحلیل نمودارهای قیمت در انواع بازارهای مالی بسیار رایج است و در واقع یک ابزار بنیادی برای تحلیل محسوب میشود. اما سرمایهگذاران می بایست همواره از بازارهای دیگری در کنار میانگینهای متحرک استفاده کنند چرا که به تنهایی نمیتوانند که موقعیت را دقیق را پیشبینی کنند. مهمترین مزایا و معایب میانگین متحرک به شرح زیر است:
- با توجه به اینکه میانگینهای متحرک بر اساس دادههای گذشته تعیین میشود قدرت پیشبینی زیادی برای آینده ندارد لذا باید احتمال خطا را برای آن در نظر گرفت.
- بهترین عملکرد میانگین متحرک زمانی است که روند پرقدرت است اما زمانی که بازار با نوسانات زیاد مواجه میشود میانگینهای متحرک کارایی خود را از دست میدهند.
- استفاده از میانگین متحرک حتما باید همراه با ابزارهای مالی دیگر باشد چرا که به تنهایی قدرت کافی برای تعیین موقعیتهای خرید و یا فروش ندارند.
گاهی اوقات سرمایهگذاران از تقاطع دو و یا سه میانگین متحرک برای تحلیل استفاده میکنند که این نیز حتما نیاز به پشتیبانی سایر ابزارها و یا اندیکاتورها دارد.
مووینگ اوریج
برای پاسخ به این سوال بد نیست که در ابتدا گذری داشته باشیم بر اندیکاتورها یا شاخص در فارکس شاخص ها دارای انواع متفاوتی هستند از جمله: اندیکاتورها یا شاخصهای Trend یا روندنما یکی از آنهاست، اندیکاتور نشانگر نوسان و اندیکاتور یا شاخص Volume یا حجمی. با این توضیح کوتاه در خصوص اندیکاتور می توان گفت که روش مووینگ اوریج در دسته بندی اندیکاتورهای روندنما قرار میگیرد.
میانگین متحرک (MA) غالبا در تحلیل تکنیکال کارایی و استفاده قرار می گیرد. در واقع محاسبه ای می باشد که میانگین حسابی مجموعه مشخصی از قیمتهارا در طی روزهای معینی در گذشته به ما می دهد. به عنوان مثال مووینگ اوریج ۵۰ یا مووینگ اوریج ۲۰۰، همینطور 15 و 30 روز گذشته (اعداد مبین تعداد روزها می باشد)
با انجام محاسبه میانگین متحرک، اثرات نوسانات تصادفی و همینطور کوتاه مدت بر قیمت آیتم معاملاتی در یک تایم فریم مشخص کم می شود.
استراتژی مووینگ اوریج چیست؟
استراتژی مووینگ اوریج بسیار محبوب می باشد و مناسب برای هر تایم فریمی توسط سرمایه
گذاران بلند مدت و یا تریدرهای کوتاه مدت مورد استفاده دارد.
یک معامله گر فارکس در واقع قادر خواهد بود یک استراتژی معاملاتی ساده را جهت استفاده از فرصت های معاملاتی با استفاده از چند میانگین متحرک (MA) یا سایر شاخص ها ایجاد نماید.
میانگین متحرک در درجه اول به عنوان یک شاخص روند و همچنین شناسایی نمودن سطوح حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار می گیرد.
دو نوع از متداول ترین و رایج ترین انواع میانگین متحرک در میان تریدرها عبارتند از میانگین متحرک ساده (SMA) که میانگین قیمت در طی یک دوره زمانی مشخص است و دیگری عبارت است از میانگین متحرک نمایی (EMA) که وزن بیشتری به قیمت های اخیر می دهد. هدف از طراحی این نوع میانگین متحرک، پاسخ سریع به تغییرات قیمت می باشد.
این دو نوع در کنار هم ساختار پایه ای و اساسی استراتژی های معاملاتی فارکس را تشکیل می دهند.
چرا مووینگ اوریج ها مهم هستند؟
در این قسمت با هم خواهیم دید که چرا روش مووینگ اوریج یا میانگین متحرک مهم می باشد؟
میانگین متحرک غالبا برای مقایسه اینکه قیمت فعلی و در دسترس یک ابزار اساسی در رابطه با حمایت و مقاومت در نمودار میباشد مورد استفاده قرار می گیرد. زمانی که قیمت به یک خط میانگین متحرک و یا تا یک خط میانگین متحرک پایین میآید، آن موقع تریدرها قادر خواهند بود که از این اتفاق به عنوان یک سیگنال که ممکن است قیمت در آن نقطه متوقف شود یا عقب نشینی نماید استفاده کنند.
هنگامیکه که میانگینهای متحرک از هم عبور میکنند میتواند مورد توجه تریدرها قرار گیرد چرا که، این متقاطعها معمولاً نشاندهنده تغییر قیمت می باشند و زمانی رخ می دهند که یک خط میانگین متحرک از خط میانگین متحرک دیگری عبور می نماید و مفهوم و کاربرد آن سیگنال دادن به سیگنال های صعودی و نزولی مورد استفاده و کاربرد دارد.
همینطور میانگین های متحرک به ما سطوح حمایت و مقاومت را نشان می دهند که در پیدا کردن نقطه ورود به معامله بسیار کارایی دارد.
مووینگ اوریج های رایج کدامند؟
میانگین متحرک را می توان یکی از متداول ترین اندیکاتورهای فنی در معاملات آتی، سهام و فارکس دانست. تحلیلگران و تریدرهای بازار ازاین شاخص برای کمک به شناسایی روند تغییرات قیمت، جهش های کوتاه مدت (برای مثال از اخبار و اعلان های درآمد) جهت اوراق بهادار یا شاخص ها استفاده می کنند. انواع متفاوتی از میانگین متحرک وجود دارد که به شیوه های متفاوت و در تایم فریم های مختلف
م ح اسبه می گردد و اطلاعات مختلفی را به تریدرها نشان می دهد.
تریدرها و تحلیلگران بازار معمولاً از دوره های مختلف در ایجاد میانگین متحرک برای ترسیم کردن
نمودارهای خود بهره می برند.
شناسایی سطوح حمایت و مقاومت بلندمدت و همچنین روندهای کلی، میانگین متحرک دوره های 50
روزه، 100روزه و همینطور 200 روزه بیشتر رایج می باشند. این میانگین های بلند مدت قابل اعتمادتر می باشند چرا که کمتر تحت نوسانات موقت قیمت قرار می گیرند.
چگونه مووینگ اوریج ها را محاسبه کنیم؟
در این قسمت به بررسی فرمول مووینگ اوریج جهت محاسبه میانگین متحرک می پردازیم. همانطوری که از نام این اندیکاتور برمی آید کارش محاسبه میانگین قیمت می باشد. با رقمی که این اندیکاتور به ما می دهد امکان تحلیل منطقی تر برای ما فراهم می گردد.
فرمول مووینگ اوریج به این صورت است که با جمع کردن قیمت سهام در یک دوره معین و تقسیم مجموع آن بر تعداد کل دوره ها محاسبه می گردد.
میانگین متحرک ساده (SMA) تکنیکی است که در طیف وسیعی مورد استفاده تریدرها و سرمایه گذاران قرار می گیرد و از آن می توان آن را برای محاسبه قیمت های مختلف از جمله باز (o p en)، بسته (close)، بالا (High) و پایین (low) استفاده کرد. این یک شاخص نسبت به قیمتهای گذشته می باشد و متکی به داده های قیمت گذشته برای یک دوره خاص می باشد.
سخن پایانی
مووینگ اوریج ۵۰ و مووینگ اوریج ۲۰۰ را میتوان به عنوان رایج ترین اندیکاتورهای پرکاربرد در بین تریدرهای بازار فارکس دانست.
استراتژی مووینگ اوریج در بین تریدرها از محبوبیت زیادی برخوردار است.
میانگین متحرک یک نوع محاسبه می باشد . کاربرد آن در تجزیه و تحلیل فنی و تکنیکال می باشد. در این مقاله در مقدمه به تعریفی از میانگین متحرک پرداختیم. سپس از اهمیت آن گفتیم و در نهایت هم به بررسی فرمول میانگین متحرک پرداختیم.
علت محاسبه میانگین متحرک برای یک آیتم معاملاتی در واقع کمک به هموارسازی دادههای قیمت با ایجاد میانگین قیمت به روز شده می باشد.
استفاده از این اندیکاتور دید بهتر و واقعی تری از روند و همینطور نمودار در اختیار ما می گذارد.
با امید به اینکه این مقاله مورد توجه واقع شده باشد. لطفا در مقاله فوق، با اشتراک گذاری تجربیات و دیدگاههای ارزشمند خود ما را دلگرم سازید. مشاورین بروکر نیکس از طریق چت آنلاین و سایر راههای ارتباطی در اسرع وقت پاسخگوی شما عزیزان خواهند بود.
چگونه از میانگینهای متحرک همانند یک حرفهای استفاده کنیم؟
بسیاری از معاملهگران از میانگینهای متحرک به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند یا در موقعیت بسته شدن کندلها در بالا و پایین نشانگرها متمرکز هستند. اینها روشهای استفاده بهینه از این اندیکاتور نیستند. میانگینهای متحرک یا مووینگ اوریج به عنوان اندیکاتورهای حرکتی، نشان دهنده قدرت یا عدم وجود یک روند و در محل تقاطعها نشانگر نقطه ورودهای مناسب هستند. این روش استفاده معاملهگران حرفهای از این سیستم محبوب است.
انواع میانگینهای متحرک
انواع مختلفی از میانگینهای متحرک وجود دارند که قبل از به کارگیری آنها باید از آن آگاه باشید. اکثر پلتفرمهای معاملاتی انواع مووینگ اوریج را ارائه میدهند. قبل از هر چیز توجه داشته باشید که مووینگ اوریجها میتوانند بر اساس قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن یا قیمت های بالا یا پایین کندل در یک بازه زمانی تنظیم شوند. معمولاً قیمت بسته شدن کندل مورد استفاده قرار میگیرد زیرا این قیمتها از اهمیت بالایی برخوردار هستند و هر قیمت باز شدن کندل با قیمت بسته شدن کندل قبل معمولاً یکسان است.
در اینجا نگاهی به انواع مووینگ اوریجها خواهیم داشت.
- مووینگ اوریج ساده (SMA) تنها میانگین تمام دورههای تنظیم شده را نشان میدهد.
- مووینگ اوریج نمایی (EMA) با دادن وزن بیشتر به تغییرات اخیر بازار محاسبه میشود.
این بدان معنی است که به عنوان مثال اگر قیمت رِنج بوده است و کم کم شروع به رشد میکند، EMA سطح بالاتری از SMA را در مووینگ اوریج چگونه محاسبه می شود؟ همان چارت قیمت نشان میدهد. - مووینگ اوریج وزنی-خطی که گاهی اوقات فقط به عنوان میانگین متحرک وزنی (LWMA یا WMA) شناخته میشود،
و مانند EMA با دادن وزن مقدار تغییرات محاسبه می شود، اما وزن دهی برای همه دادهها یکسان است، در حالی که EMA وزن بیشتری به دادههای اخیر میدهد.
چند نوع مووینگ اوریج دیگر نیز وجود دارند. اما نیازی به نگرانی نیست. این سه مورد میتوانند هر آنچه را که لازم دارید به شما ارائه دهند.
مووینگ اوریجهای مهم
مووینگ اوریج های کمی وجود دارند که تعداد زیادی از معاملهگران از آنها استفاده میکنند که ما در اینجا به بررسی آنها خواهیم پرداخت. این میانگینهای متحرک اصلی عبارتند از:
استفاده از میانگینهای متحرک به عنوان اندیکاتورهای حرکتی
یکی از بهترین راههای استفاده حرفهای از میانگینهای متحرک، استفاده از آنها به عنوان اندیکاتورهای حرکتی و برای تعیین روند و قدرت آن است. بهترین راه که معاملهگران خُرد برای استفاده از آن در اختیار دارند، معامله در جهت روند قوی است.
یک راه برای انجام این کار، بررسی زاویه شیب یک میانگین متحرک است. به عنوان مثال، در یک روند صعودی قوی، بسیاری از معاملهگران به دنبال زاویه 20 EMA خواهند بود. زاویه قوی و مداوم نشانه وجود روند است. توجه داشته باشید که چگونه در چارت زیر، 20 EMA زاویه قابل توجهای را نشان داده است. همچنین دقت کنید که قیمت اکثر اوقات در پایین نشانگر باقی مانده است. این نشانه یک روند نزولی است.
تقاطعهای مووینگ اوریج به عنوان اندیکاتور حرکتی
این استراتژی کمی پیچیدهتر است. در این روش یک مووینگ اوریج سریعتر، بالاتر از مووینگ اوریج کندتر قرار میگیرد و البته این روش در چندین تایمفریم بررسی میشود. هنگامی که تایمفریم بالاتر وجود روند و جهت آن را نشان میدهد، باید به تحلیل تایمفریم پایینتر پرداخت. اگر این دو با هم یکسان و منطبق باشند، میتواند فرصت مناسبی برای ورود به معامله در نظر گرفته شود.
این روش در اصل ترکیب دو اندیکاتور در یک چارت است. برای مثال، میتوان از 3 EMA به عنوان یک مووینگ اوریج سریع و 10 SMA با سرعت پایین استفاده کرد. هیچ جادوگری در این اعداد وجود ندارد. اگر شخصی LWMA دوره 42 را جادوی معاملات خود معرفی کرد و بر سوددهی آن تاکید کرد، هرگز باور نکنید. معاملهگران زیادی سعی در بزرگنمایی بیش از حد استراتژی های خود دارند. در واقع، با ترکیب چند اندیکاتور و بررسی تایمفریمهای مختلف، استراتژی شما قویتر و معتبرتر خواهد بود. حتی در این میان میتوانید از اندیکاتور RSI با دوره 10 نیز برای تایید سیگنال خود استفاده کنید. این روش تحلیل در تشخیص روند و نقطه ورود مناسب شما را یاری خواهد کرد.
انحراف از میانگین متحرک
روش دیگر استفاده از میانگین متحرک بررسی میزان تغییرات ناگهانی قیمت نسبت به نشانگر و موقعیت این دو نسبت به یکدیگر است.
یک روش بسیار پیشرفته برای استفاده از یک میانگین متحرک، بررسی میزان تغییر ناگهانی نشانگر اندیکاتور است.فرض کنید یک میانگین متحرک نسبتاً کوتاه مدت مانند 20 EMA دارای زاویهای قوی است و قیمت در بالای آن قرار دارد. اگر قیمت خیلی ناگهانی سقوط کرده و به زیر نشانگر میانگین متحرک برسد، احتمالاً قیمت به سرعت به سمت بالا برگشته و دوباره نشانگر را مووینگ اوریج چگونه محاسبه می شود؟ رو به بالا قطع کند.
شیوه دیگر این استراتژی بررسی کندلهایی است گه هیچگونه برخوردی با نشانگر اندیکاتور ندارند. با تحلیل این کندلهای دور از اندیکاتور میتوان حرکات بعدی قیمت را پیش بینی کرد. برای مثال اگر این کندل یک دوجی باشد، میتواند نشانهای از برگشت قیمت حتی برای چند پیپ باشد.
آموزش اندیکاتور تکنیکال میانگین متحرک و معرفی انواع آن
یکی از مشهورترین اندیکاتورهای تکنیکالی میانگین متحرک یا (Moving average) است که توسط تعداد زیادی از معاملهگران مورد استفاده قرار میگیرد. این ابزار به قدری شناخته شده است که همواره در گزارشهای خبری و تحلیلی رسانههای مالی نیز مشاهده میشود. در این قسمت از خانه سرمایه به سراغ میانگینهای متحرک میرویم و باب آشنایی با آنها را بازتر میکنیم.
میانگین متحرک چگونه عمل می کنند؟ (Moving Avrage)
میانگین قیمت در بازه زمانی مشخصی را محاسبه میکند. مثلا یک میانگین با تنظیمات دورهای ۱۴، میانگین نوسانات قیمت طی ۱۴ میله یا کندل استیک اخیر را نمایش میدهد. میانگین قیمت از اهمیت بالایی برخوردار است. زیرا با بررسی آن متوجه میشویم که قیمت فعلی از میانگین خود بالاتر یا پایینتر بوده است. گذشته از این، میانگین قیمت، ملاکی برای تشخیص گران یا ارزان بودن قیمت دارایی نسبت به گذشته به شمار میرود.
انواع مووینگ اوریج ها
- میانگین متحرک ساده SMA
- میانگین متحرک نمایی EMA
- میانگین متحرک خطی-وزنی LWMA or WMA
میانگین متحرک ساده، میانگین واقعی قیمتها را نشان میدهد به همین مووینگ اوریج چگونه محاسبه می شود؟ دلیل، برای تعیین سطوح مقاومت و حمایت کاربرد فراوانی دارد. اما میانگین متحرک نمایی، با دادن وزن بیشتر به دادههای انتهایی، نوسان بیشتری نسبت به میانگین متحرک ساده را تجربه میکند و به همین دلیل، نسبت به قیمت یک سهم واکنش بیشتری نیز نشان میدهد.
میانگین متحرک خطی-وزنی، با دادن وزن بیشتر به دادههای اخیر و کاهش وزن دادههای گذشته به صورت خطی، نوسانات سهم مورد نظر را مورد بررسی قرار میدهد.
معرفی مهم ترین اندیکاتور مووینگ اوریج ها
میانگین های ساده و نمایی چه تفاوتی با هم دارند؟
تنها تفاوت این دو نوع میانگین متحرک، در نحوه محاسبه میانگین قیمت است. در محاسبات میانگین متحرک نمایی، وزن بیشتری به دادههای قیمتی اخیر اختصاص داده شده است. به همین دلیل، نسبت به میانگین ساده حرکات سریعتری دارد. در نقطه مقابل، فرمول میانگین متحرک ساده، اطلاعات قیمتی تمام کندلاستیکهای آن دوره را یکسان (دارای وزن مشابه) در نظر میگیرد. مقایسه انجام شده در تصویر زیر، به روشنی مشخص میکند که میانگین نمایی با سرعت بیشتری خود را با قیمت جاری بازار وفق میدهد. حالا به نظر شما این خوب است یا بد؟ جواب پرسش بالا، هیچکدام است! در واقع مزیت هر کدام از این میانگینها عیب دیگری به شمار میرود.
در تصویر زیر مشاهده میکنیم که میانگین متحرک نمایی، هنگام تغییر جهت قیمت واکنشهای سریعتری از خود نشان میدهد. این بدان معنی است که میانگین نمایی، مستعد ارائه سیگنالهای زودهنگام و کاذب بیشتری است. از طرف دیگر، میانگین متحرک ساده با سرعت کمتری خود را با نوسانات جاری قیمت انطباق میدهد. در نتیجه با استفاده از آن میتوانیم به شیوه بهتری سیگنالهای کاذب را فیلتر کنیم. با این حال افرادی که در معاملات خود از میانگین متحرک ساده استفاده میکنند تغییرات جهت روند را کمی دیرتر متوجه خواهند شد. چون سیگنالهای آن با سرعت کمتری صادر میشوند. بنابراین در فرآیند معاملهگری بر اساس میانگینهای متحرک، درست یا غلطی وجود ندارد. بلکه این موضوع به تجربیات معاملهگر و نحوه بهکارگیری این ابزار در جریان معاملات بستگی پیدا میکند.
سرعت واکنش میانگین متحرک نمایی در برابر نوسانات صعودی و نزولی قیمت به طور قابل ملاحظهای نسبت به میانگین ساده بیشتر است.
بهترین تنظیمات برای میانگین متحرک کدام است؟
در مرحله بعدی با این پرسش روبهرو میشویم که بهترین تایمفریم و تنظیمات دورهای کدام است؟ برای پاسخ به این سؤال باید نکاتی را در نظر بگیریم:
معامله گر روزانه هستید یا نوسانی؟
افق زمانی سرمایهگذاری و روش معاملهگری شما عامل اصلی در انتخاب بهترین نوع میانگین متحرک است. افرادی که میخواهند موقعیتهای معاملاتی بلندمدتی داشته باشند و علاقهای به خروج از بازار در جریان حرکات اصلاحی کوچک ندارند باید دورههای زمانی بالاتری برای میانگینهای خود انتخاب کنند. با این حال، معاملهگرانی که استراتژی آنها مبتنی بر واکنش سریع در برابر نوسانات قیمتی است و به طور مداوم در حال ورود و خروج از بازار هستند باید میانگین متحرکهای با دوره کوچکتر را برگزینند. در واقع، این موضوع وجه تمایز اصلی بین معاملهگران روزانهای که موقعیتهای معاملاتی آنها حداکثر نیمساعت باز مانده و معاملهگران تایمفریمهای بالاتر شامل یک یا چهار ساعته و روزانه که – در اصطلاح به آنها نوسانی گفته میشود – است. دسته اول معمولا واکنش سریعی در برابر نوسانات قیمت دارند و تعداد مووینگ اوریج چگونه محاسبه می شود؟ معاملات زیادی را در طول روز انجام میدهند. از طرفی، تفکر استراتژیک و بلندمدت برای معاملهگران نوسانی بسیار مهم است. زیرا آنها بیشتر موقعیتهای معاملاتی خود را برای چندین روز باز نگه میدارند. نکتههای زیر، نقش مهمی در انتخاب دوره زمانی میانگین متحرک دارند:
- دوره عددی ۹ یا ۱۰: تنظیمات دورهای ۹ یا ۱۰ میانگین متحرک بسیار مرسوم هستند. زیرا در مقابل تغییرات قیمت، واکنش سریعی دارد. این اعداد به ویژه برای معاملات روزانه در تایمفریمهای کوچک مناسب هستند.
- دوره عددی ۲۰ یا ۲۱: این یک بازه عددی میانمدت برای تنظیمات میانگین متحرک است که به طور یکسان در تایمفریمهای کوچک و بزرگ استفاده میشود. میانگین متحرک ۲۱ روزه یک ابزار رایج در مووینگ اوریج چگونه محاسبه می شود؟ تحلیل تکنیکال است.
- دوره عددی ۵۰: عدد ۵۰ در میان معاملهگران مبتنی بر میانگین متحرک بسیار محبوب است. در بیشتر موارد این میانگین به عنوان یک ابزار حمایت و مقاومت به کار برده میشود. زیرا در این شرایط با یکی از مفاهیم کلیدی تحلیل تکنیکال یعنی «اصل پیشگویی خود تحققپذیر» نیز سازگار خواهد شد. همچنین میانگین متحرک با تنظیمات ۵۰ به عنوان یک «ابزار روندیاب» نیز کاربرد دارد. زیرا بازه طولانی مدتی از نوسانات قیمت را تجزیه و تحلیل میکند.
- دوره عددی ۱۰۰ و ۲۰۰: این میانگینها همیشه توسط معاملهگران نوسانی در تایمفریمهای بزرگ استفاده میشوند. حتی تحلیل بازار سهام بر اساس میانگین ۱۰۰ یا ۲۰۰ روزه در تلویزیون یا سایر رسانههای مالی نیز بسیار رایج است. در تصویر زیر، این میانگینها بارها به عنوان حمایت و مقاومت در نمودار قیمت ایفای نقش کردهاند.
میانگینهای ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه به شیوه موثری فازهای روندی و جهت آنها را مشخص میکنند. همچنین در نقاطی که با علامت ضربدر قرمز مشخص شدهاند، این خطوط به عنوان حمایت و مقاومت عملکرد مناسبی داشتهاند.مووینگ اوریج چگونه محاسبه می شود؟
نگاهی به اصل پیشگویی خود تحققپذیر
پیشنهاد ما این است که همواره از میانگین متحرکهای محبوب با تنظیمات رایجی که دارد استفاده کنید و هرگز از تاثیر اصل پیشگویی خود تحققپذیر غافل نشوید. در واقع، زمانی که میلیونها نفر از فعالان بازار، رسانههای مالی و حتی رباتهای معاملاتی – نرمافزارهای خرید و فروش خودکار داراییهای مالی – از یک میانگین مشابه استفاده کنند، قدرت تاثیرگذاری این ابزار بسیار بیشتر میشود.
ساز و کار استفاده از میانگینها بر اساس پنج نشانه نموداری
اگر معاملهگری با استفاده از میانگینها را به دقت بررسی کنیم به پنج نوع کلی از نشانههای نموداری میرسیم:
جهت روند و فیلتر کردن آن
در کتاب «جادوگران بازار» یک معاملهگر موفق و افسانهای به نام «مارتی شوارتز» معرفی شده است. او که طرفدار سرسخت میانگینهای متحرک بود در کتاب خود با عنوان «پیت بول؛ درسهایی از یک قهرمان معاملهگری روزانه در وال استریت» در مورد استفاده از میانگینهای متحرک مینویسد:
«اندیکاتور مورد علاقه من برای تعیین روند بازار، میانگین متحرک نمایی ۱۰ روزه است که آن را «چراغ قرمز و مووینگ اوریج چگونه محاسبه می شود؟ سبز» مینامم. اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک نمایی ۱۰ روزه قرار گیرد، شما در وضعیت چراغ سبز یعنی بازار صعودی قرار دارید. در این شرایط باید به دنبال فرصتهای خرید باشید. در طرف مقابل، اگر قیمت، پایینتر از میانگین خود باشد به معنی وجود روند نزولی و روشن بودن چراغ قرمز است. در این شرایط، راهکار هوشمندانه گرفتن موقعیتهای معاملاتی فروش در زمان مناسب است. به زبان ساده، معاملهگری موفق با استفاده از این ابزار، نیازمند آن است که از سیگنالهای درست میانگین متحرک در راستای افزایش احتمال سودآوری معاملات خود بهره ببریم.» مارتی شوارتز از میانگینهای متحرک برای تعیین جهت روند و تمایز دادن سیگنالهای خرید و فروش استفاده میکند. این نکته بسیار ارزشمندی است. زیرا هرگز نباید در جریان یک روند نزولی موقعیت خرید بگیرید یا برعکس، در جریان یک روند صعودی، موقعیت فروش را دنبال کنید. در این زمینه، میانگینها همانند یک فیلتر عمل میکنند. نکتهای که در ادامه خواهیم گفت میتواند به تنهایی یک استراتژی معاملاتی باشد:
«قیمت بالای میانگین متحرک، گرفتن موقعیت معاملاتی خرید مووینگ اوریج چگونه محاسبه می شود؟
قیمت پایین میانگین متحرک، گرفتن موقعیت معاملاتی فروش»
معاملهگرانی که از این قانون پیروی کنند با روند غالب بازار همراه میشوند و معمولا در طول روند، فرصتهای معاملاتی مناسبی نیز نصیب آنها میشود. همچنین تشخیص دقیق روند با استفاده از میانگین متحرک در تایمفریم بالا و برنامهریزی برای ورود به معاملات همجهت روند در تایمفریم پایین، یک رویکرد معاملاتی بسیار مؤثر است. تصویر زیر میانگین متحرک ۱۰۰ روزهای را نمایش میدهد که با درجه اطمینان بالایی فرصتهای معاملاتی در جهت روند بلندمدت بازار را تشخیص داده است.
اگر قیمت در فاز روندی باشد میانگین متحرک ۱۰۰ روزه به عنوان یک فیلتر تعیین جهت روند عمل میکند. اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد روند بازار صعودی است و بالعکس. همچنین شکست خط میانگین متحرک یک سیگنال مهم به شمار میرود.
استراتژی معاملاتی تقاطع طلایی
«تقاطع طلایی» یکی از متداولترین استراتژیهای پیروی از روند است. سیگنال معاملاتی استراتژی تقاطع طلایی زمانی صادر میشود که میانگین ۵۰ و ۲۰۰ روزه یکدیگر را قطع کنند. منطق اصلی تقاطع میانگینهای متحرک این است که با قرار گرفتن میانگین متحرک کوتاهمدت پایینتر از میانگین بلندمدت یک چرخش مهم در بازار روی میدهد. زیرا قیمت به کمتر از میانگین بلندمدت خود کاهش یافته است. همانطور که در تقاطع طلایی موجود در تصویر زیر میبینیم این سیگنال بیشتر برای تعیین روند بلندمدت و شناسایی فرصتهای معاملاتی در جهت روند مناسب است. خطوط عمودی محلهای تقاطع میانگینها را نمایش دادهاند. البته در این تصویر فقط استفاده از دورههای ۵۰ و ۲۰۰ مورد نظر نبوده است و سایر ترکیبهای عددی مناسب و متداول همچون ۱۲ و ۲۶ نیز در این زمینه عملکرد بسیار مناسبی دارند. این ترکیب دوره میانگینها به دلیل کوچک بودن اعداد، واکنش سریعی دارند و در بیشتر موارد برای معاملهگران کوتاهمدتی بهتر هستند.
سیگنال مربوط به تقاطع طلایی معمولا شروع یک فاز روندی جدید را نشان میدهد. در این مورد میانگینهای ۵۰ و ۱۰۰ روزه در نمودار چهارساعته به کار رفتهاند. میانگینهای متحرک در انواع نمودارها و تایمفریمها کاربرد دارند.
حمایت و مقاومت
میانگینهای متحرک یک ابزار عمومی و پرکاربرد برای بسیاری از معاملهگران هستند و حتی ممکن است برخی آنها را به عنوان یک ابزار حمایت و مقاومت نیز در نظر بگیرند. استفاده از متداولترین تنظیمات دورهای میانگینها برای بهرهمندی از تأثیرات مثبت استفاده جمعی معاملهگران از یک ابزار مشخص بسیار مفید است. در جریان یک فاز روندی، بسیاری از معاملهگران میانگینها را با هدف یافتن فرصتهای ورود مجدد در جهت روند غالب بازار به هنگام بازگشت قیمت به محدوده میانگین متحرک در جریان حرکات اصلاحی به کار میبرند. این استراتژی به عنوان ورود حین بازگشت قیمت (پولبک) یا «بوسه خداحافظی» شناخته میشود. اگر قیمت توسط میانگین متحرک حمایت شود، این یک سیگنال خرید برای بسیاری از معاملهگران است. به ویژه میانگینهای بلندمدت شامل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه در این زمینه ابزار مهمی به شمار میروند، زیرا معاملهگران بسیاری از آنها استفاده کردهاند. این مورد در افزایش کارایی معاملاتی میانگینهای متحرک تأثیر بسیاری دارد. در تصویر زیر، نقاط برخورد دارای ماهیت حمایت و مقاومت را با علامت ضربدر قرمز نشان دادهایم. همانند خطوط روند، معاملهگران از این نقاط برخورد قیمت با میانگین برای یافتن فرصتهای معاملاتی در جهت روند غالب بازار استفاده میکنند.
این تحلیل نموداری با استفاده از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه انجام شده است. تقریبا در تمام نقاط تماس، خط مربوط به میانگین به عنوان یک حمایت یا مقاومت نسبت به قیمت واکنش میدهد. اگر سایر ابزار تحلیل همچون سطوح حمایت و مقاومت افقی را نیز به این نمودار اضافه کنید تحولات قیمتی را با جزئیات کاملتری تفسیر خواهید کرد.
فاصله از میانگین متحرک
فاصله بین قیمت و میانگین متحرک، قدرت روند را نشان میدهد. هرچه قیمت، توانایی بیشتری در دور شدن از میانگین متحرک داشته باشد، حرکت قدرتمندتری خواهیم داشت. اگر قیمت به میانگین نزدیک شده یا آن را بشکند، این یک سیگنال مهم بازگشت روند است. اما اگر فاصله قیمت و میانگین متحرک افزایش یابد، این نشانه ادامه روند جاری خواهد بود. دور شدن قیمت با یک حرکت شارپی و سریع از میانگین متحرک، همیشه باید به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود تا آمادگی وقوع یک سیگنال بازگشت روند، نظیر الگوی کلاسیک صعود و سقوط شدید (Bump and run) را داشته باشید. تصویر زیر، دور شدن قیمت از میانگین متحرک در جریان فازهای قوی روندی را به تصویر میکشد. نواحی مشخص شده با خطوط عمودی در نمودار را به دقت مشاهده کنید. شکست میانگین متحرک توسط قیمت در بیشتر موارد منجر به تغییر روند جاری بازار میشود.
در این تحلیل تکنیکی از میانگین متحرک با دوره ۵۰ استفاده شده و تأثیرگذاری آن را به روش قابل درکی نمایش میدهد. در جریان فاز روندی، قیمت از میانگین متحرک دور میشود. زمانی که روند به پایان میرسد قیمت در ابتدا به میانگین متحرک نزدیک شده و سپس به طور کامل آن را میشکند. خطوط عمودی این نقاط شکست را نشان میدهند که در بیشتر موارد ناحیه شروع یک فاز روندی بلندمدت هستند.
مومنتوم
- معاملهگر تا زمان تقاطع و جدا شدن میانگینها از یکدیگر منتظر میماند تا از امکان وقوع یک روند جدید اطمینان حاصل کند و سپس وارد معامله (خرید یا فروش) شود.
- تا زمانی که این میانگینها تقاطع یا همگرایی نداشته باشند روند غالب همچنان پابرجا است و معاملهگر در فرصتهای ناشی از حرکات اصلاحی وارد بازار میشود. این فرآیند تا زمانی ادامه پیدا میکند که میانگینها همگرا شده و در نهایت متقاطع شوند.
خطوط عمودی تصویر زیر، نقاط تقاطع دو میانگین متحرک را نشان میدهند. تقاطع قیمت و میانگین متحرک در بیشتر موارد، تغییر جهت روند را به صورت کاملا ملموس نشان میدهد.
اگر دو میانگین متحرک با یکدیگر تلاقی داشته باشند روند قیمتی جدیدی آغاز میشود. فاصله بین دو میانگین متحرک در جریان فازهای روندی، قدرت روند غالب را نشان میدهد. تقاطع میانگینها در ناحیه عمودی آبیرنگ سیگنالهای کاذبی را صادر کرده است. زیرا قیمت در یک محدوده خنثی نوسان میکند. در این نمودار میانگینهای متحرک با دورههای ۱۲ و ۲۶ مورد استفاده قرار گرفتهاند.
میانگین متحرک؛ قسمت بیست و دوم آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
میانگین متحرک (Moving Average) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال یک اندیکاتور دارای دو نوع ساده و نمایی است که مفهوم انواع آن را آموزش میدهیم.
اندیکاتور میانگین متحرک یا Moving Average در دسته اندیکاتورهای پسرو قرار میگیرد، به این معنی که این اندیکاتور روند آینده قیمت را پیشبینی نخواهد کرد، بلکه روند فعلی قیمت را نشان میدهد. در واقع با اندیکاتورهای پسرو امکان پیشبینی آینده قیمت وجود ندارد و صرفا تاییدی برای روند فعلی میباشند. جلسه بیست و دوم آموزش رایگان تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را به معرفی اندیکاتور مووینگ اوریج اختصاص دادهایم.
میانگین متحرک چیست؟
مووینگ اوریج اندیکاتوری بوده که رفتار قیمت را به طور متعادل شده و ملموستری نشان میدهد. این اندیکاتور جزو اندیکاتورهای پسرو محسوب میشود، زیرا Moving Average صرفا از اطلاعات گذشته قیمت استفاده میکند. اندیکاتور میانگین متحرک، دو مدل رایج دارد، میانگین متحرک ساده یا Simple Moving Average که به اختصار SMA گفته میشود و میانگین متحرک نمایی یا Exponential Moving Average که به مووینگ اوریج چگونه محاسبه می شود؟ اختصار تحت عنوان EMA شناخته میشود.
میانگین متحرک ساده و نمایی
میانگین متحرک ساده یا SMA از میانگین قیمت در یک دوره زمانی مشخص ایجاد میشود. اما EMA میانگین قیمت در یک دوره مشخص بوده که به قیمت روزهای اخیر وزندهی بیشتری نسبت به قیمت روزهای اولیه میدهد. بیشترین استفادهای که از اندیکاتور میانگین متحرک میشود، تعیین روند بازار و تعیین حمایت و مقاومت پیش روی قیمت است.
برای استفاده از اندیکاتور مووینگ اوریج بایستی از یک عدد به عنوان دوره زمانی استفاده شود. هرچه دوره زمانی میانگین متحرک عدد بالاتری باشد، تغییرات اندیکاتور نسبت به قیمت، با تاخیر بیشتری همراه است. برای مثال یک میانگین متحرک 200 روزه، نسبت به میانگین متحرک 20 روزه نسبت به تغییرات قیمتی نوسان کمتری خواهد داشت.
سوالی که در هنگام استفاده از این اندیکاتور برای تریدرها ایجاد میشود، انتخاب دوره زمانی برای این اندیکاتور است. دوره زمانی 20 روزه، 50 روزه، 100 روزه یا 200 روزه، کدام یک عدد بهتری برای تحلیل است؟ برای پاسخ به این سوال باید بدانیم اگر قصد ترید در کوتاه مدت را داریم، استفاده از مووینگ اوریج 20 روزه انتخاب بهتری نسبت به میانگین متحرک 200 روزه است. شکست میانگین متحرک 50 و 200 روزه برای افرادی که دید بلندمدت دارند، سیگنال بسیار مهمی محسوب میشود، در حالی که برای تریدرهایی کوتاهمدت، مووینگ اوریج 50 و 200 روزه کارایی نخواهد داشت.
سیگنالهای اندیکاتور مووینگ اوریج
از این اندیکاتور دو مدل سیگنال دریافت میشود:
- حمایت و مقاومت دینامیک یا متحرک. زمانی که قیمت به این خطوط برسد، عموما انتظار واکنش به این خط وجود دارد.
- استفاده از دو اندیکاتور میانگین متحرک به طور همزمان و استفاده از تقاطع آنها به عنوان سیگنال خرید یا فروش
به طور کلی زمانی که میانگین متحرک حرکتی رو به بالا داشته باشد، نشاندهنده صعودی بودن روند و زمانی که حرکتی رو به پایین داشته باشد، نشان دهنده نزولی بودن روند قیمت است. همچنین اگر قیمت در بالای میانگین متحرک قرار بگیرد، روند قیمت صعودی و زمانی که قیمت در زیر میانگین متحرک قرار داشته باشد، روند نزولی تلقی میشود. توجه داشته باشید که میانگین متحرک یک اندیکاتور پسرو است، پس وقتی قیمت در بالای میانگین متحرک قرار دارد، به این معناست که قیمت تا الان در یک روند صعودی قرار داشته و نه اینکه روند قیمت در آینده صعودی خواهد بود و به طور کلی در مورد آینده هیچ نظری نمیدهد.
یکی دیگر از موارد استفاده از میانگین متحرکها، استفاده از دو میانگین متحرک به طور همزمان و انتظار برای تقاطع آنها است.
استفاده از دو میانگین متحرک در نمودار بیت کوین – تقاطع مرگ زمانی خواهد بود که میانگین متحرک 50 دوره، میانگین متحرک 200 دوره را به سمت پایین قطع کند و تقاطع طلایی زمانی است که مووینگ اوریج 50 دوره، میانگین متحرک 200 دوره را به سمت بالا قطع کند.
به عنوان یک قانون کلی در مورد تقاطع میانگین متحرکها، به خاطر داشته باشید زمانی که یک میانگین متحرک با دوره زمانی پایینتر (مثلا 20 روزه) یک میانگین متحرک با دوره زمانی بالاتر (مثلا 200 روزه) را به سمت بالا قطع کند، سیگنالی برای صعود قیمت و در صورتی که رو به پایین آن را قطع کند، سیگنالی برای ریزش قیمت است. دوره زمانیهایی که معمولا در مورد میانگین متحرکها استفاده میشود 15، 20، 30، 50، 100 و 200 روزه است.
برای استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک هیچ دوره زمانی مشخص و ثابتی وجود ندارد. بلکه شما بایستی برای هر ارز دیجیتال، تمامی میانگین متحرکها را (در بالا اشاره شد) امتحان کرده و بررسی کنید که قیمت به کدام دوره زمانی عکسالعمل بهتری نشان داده است. سپس همان دوره زمانی را برای تحلیلهای خود انتخاب کنید.
EMA یا SMA؟
میانگین متحرک ساده، تمامی ورودیهای را یکسان در نظر میگیرد. برای مثال اگر از دوره زمانی 20 روزه استفاده کنید، این اندیکاتور میانگین قیمت در 20 روز گذشته را به شما نشان میدهد و در زمان انجام محاسبات، قیمت 20 روز پیش با قیمت دیروز تفاوتی ندارد. اما در مورد میانگین متحرک نمایی، قیمت روز گذشته تاثیر بالاتری نسبت به قیمت 20 روز پیش خواهد داشت. به همین دلیل EMA نسبت به SMA تغییرات روند را سریعتر نشان خواهد داد.
نحوه خرید فروش بر اساس میانگین متحرک
همانطور که در بالا اشاره شد، تقاطع دو خط میانگین متحرک، یکی از پرکاربردترین موارد استفاده از میانگین متحرکها در سیستم معاملاتی است. از طرف دیگر، تقاطع قیمت با خط میانگین متحرک نیز یکی دیگر از موارد استفاده در سیستم معاملاتی بر اساس میانگین متحرکها است. به این ترتیب که وقتی قیمت به خط میانگین متحرک میرسد، این خط برای قیمت نقش حمایت یا مقاومت را ایفا کرده و عموما قیمت به این خط عکسالعمل نشان خواهد داد.
استفاده به عنوان ابزاری برای تعیین حمایت و مقاومت یکی از موارد کاربرد مووینگ اوریجها است استفاده از دو اندیکاتور مووینگ اوریج و انتظار برای تقاطع دو میانگین متحرک یکی دیگر از کاربردهای آن است
معایب استفاده از میانگین متحرک
میانگین متحرکها صرفا بر اساس اطلاعات قیمت در گذشته محاسبه میشوند و در فرمول محاسبه آنها خبری از پیشبینی آینده قیمت نیست. به همین دلیل در استفاده از میانگین متحرکها گاهی قیمت به آنها واکنش نشان میدهد و گاهی به آن واکنشی نشان نمیدهد! به همین دلیل، این ابزار را هیچ گاه نباید به تنهایی ملاکی برای ترید قرار داد. بلکه این اندیکاتور مبنای استفاده در بسیاری از اندیکاتورهای پیچیدهتر در تحلیل تکنیکال است (مثل اندیکاتور مک دی و ایچی موکو). لذا این اندیکاتور به تنهایی کمک زیادی به تریدر نخواهد کرد.
در جلسه بعدی، به معرفی یک اندیکاتور دیگر با نام RSI خواهیم پرداخت.
*در صورت داشتن سوال، کاربران میتوانند آن را در گروه تلگرامی اکسچینو مگ مطرح نمایند.
دیدگاه شما