رابطه ریسک و بازده مورد انتظار


شروع سرمایه‌گذاری در سهام – قسمت چهلم

در قسمت‌های قبل به توضیح مفاهیم بازده،‌ ریسک و سبد سهام پرداخته شد. از مهم‌ترین مسائل پیرامون هر سرمایه‌گذاری، ریسک مربوط به آن است و در مقابل هر ریسک سرمایه‌گذاری انتظار بازگشت سرمایه وجود دارد. برای تعیین نرخ بازده یک دارایی از مدل قیمت‌گذاری دارایی سرمایه‌ای استفاده می‌شود. ازاین‌رو، در این قسمت به توضیح مدل قیمت‌گذاری دارایی سرمایه‌ای پرداخته می‌شود.

مدل قیمت‌گذاری دارایی سرمایه‌ای
مدل قیمت‌گذاری دارایی سرمایه‌ای (CAPM) رابطه بین ریسک و بازده مورد‌انتظار دارایی‌ها را توصیف می‌کند. این مدل به‌ویژه برای ارزش‌گذاری سهام و اوراق بهادار مورد استفاده قرار می‌گیرد. به بیانی دیگر، می‌توان گفت که در مدل قیمت‌گذاری دارایی‌ سرمایه‌ای، بازده مورد‌انتظار سهام یا پرتفوی، برابر با نرخ بهره بدون‌ریسک به‌اضافه پاداش ریسک‌پذیری است. برای شروع لازم است در مورد انواع ریسک‌ها توضیح داده شود.

انواع ریسک کدام‌اند؟
ریسک‌های کلی در ارتباط با یک ورقه بهادار را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد؛ ریسک غیر‌سیستماتیک و ریسک سیستماتیک. ریسک غیر‌سیستماتیک ‌بیانگر آن قسمت از ریسک دارایی است که مربوط به عوامل تصادفی بوده و از طریق متنوع‌سازی اجزای پرتفوی قابل‌حذف است. این ریسک محدود به عواملی می‌شود که مختص شرکت هستند، ‌نظیر اعتصاب کارکنان شرکت، دعاوی حقوقی و قانونی مطرح‌شده در خصوص شرکت و یا از دست دادن یک مدیر کلیدی و مهم شرکت. در مقابل، ریسک سیستماتیک مربوط به عوامل بازار است که بر تمام شرکت‌ها تأثیر می‌گذارد و از طریق متنوع‌سازی قابل‌حذف نیست. عواملی نظیر جنگ، ‌تورم پیش‌بینی‌نشده، ‌حوادث بین‌المللی و رویدادهای سیاسی از جمله ریسک‌های سیستماتیک هستند.
ازآنجاکه هر سرمایه‌گذار قادر است با تشکیل یک پرتفوی مناسب از دارایی‌ها تا حد بسیار زیادی از ریسک غیر‌سیستماتیک سرمایه‌گذاری بکاهد و حتی آن را به صفر برساند،‌ بنابراین ‌تنها ریسکی که در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذار در نظر گرفته می‌شود،‌ ریسک سیستماتیک است.

ارتباط مدل قیمت‌گذاری دارایی سرمایه‌ای و ریسک سیستماتیک
مدل قیمت‌گذاری دارایی سرمایه‌ای، ریسک سیستماتیک و بازده دارایی‌ها را با یکدیگر مرتبط می‌سازد و جهت استفاده از این مدل باید ضریب بتا را شناخت. ضریب بتا برای اندازه‌گیری ریسک سیستماتیک و ارائه توضیحاتی در خصوص اندازه مناسب آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. به‌عبارت ‌دیگر، ضریب بتا شاخصی است از درجه تغییرات بازده یک دارایی که در واکنش به تغییرات بازده بازار رخ می‌دهد.
ضریب بتا و تفسیر آن
ضریب بتای بازار برابر با عدد یک در نظر گرفته می‌شود و سایر بتاها در مقایسه با آن بیان می‌‌شوند. مقادیر مربوط به بتا برای هر دارایی می‌تواند مثبت و یا منفی باشد، اما مطلوب آن است که مقدار بتا مثبت شود. در اکثر اوقات بتا بین ۰/۵ و ۲ است. انتظار می‌رود بازده سهمی که ریسک آن نصف ریسک بازار است ( B= 0/5) به ازای هر ۱ درصد تغییر در بازده پرتفوی بازار، ۰/۵ درصد تغییر کند و بازده سهمی که ریسک آن دو برابر ریسک بازار است ( B= 2) به ازای هر ۱ درصد تغییر در بازده پرتفوی بازار، ۲ درصد تغییر کند. بتای یک پرتفوی را می‌توان به‌راحتی از روی مقادیر بتای هر قلم دارایی موجود در آن پرتفوی برآورد کرد.

محاسبه بتای پرتفوی
اگر فرض کنیم بیانگر درصدی (ریالی) از پرتفوی است که دارایی W j به خود اختصاص داده و نشان‌دهنده بتای دارایی B j است، در این صورت می‌توان بتای پرتفوی را با استفاده از رابطه زیر محاسبه کرد:

بتای پرتفوی بیانگر درجه تغییر (واکنش) بازده پرتفوی به تغییرات بازده بازار است. برای مثال،‌ هنگامی‌که بازده بازار ۱۰ درصد افزایش می‌یابد، ‌بازده یک پرتفوی با بتای ۰/۷۵ به اندازه ۷/۵ درصد افزایش پیدا می‌کند.
مثال: شرکت الف می‌خواهد ریسک دو پرتفوی A و B را اندازه‌گیری کند. هر دو پرتفوی رابطه ریسک و بازده مورد انتظار شامل ۵ دارایی هستند و اطلاعات مربوط به بتا و درصدی از پرتفوی که هر دارایی به خود اختصاص داده است (نسبت سرمایه‌گذاری)، در جدول زیر آورده شده است.

برای محاسبه بتای پرتفوی‌های A و B لازم است اطلاعات داده‌شده در فرمولی که قبلاً معرفی شد، جاگذاری شوند. بر این اساس:
بتای پرتفوی A عبارت است از:

بتای پرتفوی B عبارت است از:

بتای پرتفوی A برابر با ۱/۱۹۵ و بتای پرتفوی B برابر با ۰/۹۱ است، بنابراین پرتفوی A شامل دارایی‌هایی با ضرایب بتای بالا و پرتفوی B مجموعه‌ای از دارایی‌هایی با مقادیر بتای کوچک‌تر می‌باشد. واضح است که بازده‌ دارایی‌های موجود در پرتفوی A واکنش بیشتری به تغییرات بازده بازار نشان داده و متناسب با تغییر بازده بازار،‌ تغییر می‌کنند. بنابراین، ریسک پرتفوی A بیشتر از پرتفوی B است.

مدیریت کاربردی

سرمایه‌گذاری موفق و سودمند در هر حوزه نیازمند داشتن اطلاعات کافی و کاربردی در آن حوزه است. دانستن مفاهیم کلیدی، درک ارتباط و تاثیر متقابل این مفاهیم بر هم و کاربرد آن‌ها در سرمایه‌گذاری مورد نظر امری ضروری خواهد بود. بازده و ریسک از جمله این مفاهیم هستند که بررسی آن‌ها برای انجام یک سرمایه‌گذاری مطمئن در هر زمینه از جمله بورس اوراق بهادار و یا بورس کالا (شامل بازار آتی یا نقد) لازم است.

حال سوال این است که:

بازده چیست؟ ریسک چیست؟ رابطه بازده و ریسک چگونه است و این دو چه تاثیری بر هم دارند؟ روش‌های اندازه‌گیری و بررسی بازده و ریسک کدام است؟ آیا برای بررسی آن‌ها نیازمند مدل‌های اقتصادی هستیم؟ و سوال‌هایی از این قبیل…

در سلسه مطالب “نگاهی به بازده و ریسک در سرمایه‌گذاری”، تلاش شده است تا با ذکر مثال‌های مناسب به این سوال‌ها پاسخ داده شود.

تعریف بازده و ریسک:

مثال ۱: فرض کنید شما مقداری پول دارید و می‌خواهید با این پول سرمایه‌گذاری کنید. شما می‌توانید در پروژه‌های مختلفی سرمایه‌گذاری کنید که سودهای متفاوتی را نصیب شما می‌کند. این سود در حقیقت پاداش پولی است که شما به‌جای مصارف گوناگون در زمینه‌های دیگر سرمایه‌گذاری کرده‌اید. سرمایه‌گذاری شما ممکن است از نوعی باشد که حتماً سود در پی داشته باشد یا آنکه سرمایه‌گذاریتان به نحوی باشد که دریافت سود را تضمین نکند. به طور مثال وقتی شما پولتان را در بانک سرمایه‌گذاری می‌کنید، مطمئن هستید که در پایان دوره (ماهیانه یا سالیانه) درصد مشخصی سود دریافت می‌کنید؛ یعنی بانک تضمین می‌کند که درصد معینی از پول شما را در پایان دوره مورد قرارداد به عنوان سود به شما پرداخت نماید. بنابراین سرمایه‌گذاری شما مطمئن و بدون ریسک است. زیرا شما اطمینان دارید به سودی که بانک با شما قرارداد کرده‌است، می‌رسید. در حالت دیگر شما می‌توانید در حوزه دیگری نظیر بورس سرمایه‌گذاری کنید. در این حوزه شما این امکان را دارید که به سودی چند برابر سود بانک دست پیدا کنید اما نکته آن است که برای دریافت این سود ضمانتی وجود ندارد و گاهی ممکن است سرمایه‌گذاری شما با ضرر مواجه شود. بنابراین در مثال فوق، دو مفهوم دارای اهمیت است:

سود یا زیانی (بازده) که از سرمایه‌گذاری نصیبتان می‌شود.
وجود یا عدم وجود تضمین (ریسک) برای دریافت سود سرمایه‌گذاری.
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایه‌گذاری‌ها، مورد بررسی سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد و نمی‌توان آنها را جدا از هم درنظر گرفت، زیرا تصمیم‌گیری برای یک سرمایه‌گذاری مطمئن، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود

بازده چیست؟

بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازده‌ای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایه‌گذاری کسب کند، یعنی پیش‌بینی می‌کند که احتمالاً در سرمایه‌گذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.

بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازده‌ای است که سرمایه‌گذار به واسطه سرمایه‌گذاری خود در پایان مدت سرمایه‌گذاری به دست می‌آورد.

مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایه‌گذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه می‌شود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفه‌های تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آن‌ها را با خطا در نظر گرفته است.

ریسک چیست؟

اکنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.

ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت می‌شود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز

بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک

غالب سرمایه‌گذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیم‌گیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش می‌یابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهم‌ترین تصمیم‌گیری مالی به شمار می‌آید.

در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کرده‌اید و ۱ میلیون تومان برنده شده‌اید؛ به شما پیشنهاد می‌شود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعه‌کشی حذف شوید یا به‌جای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعه‌کشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:

۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعه‌کشی برنده شوید.

۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعه‌کشی نگیرید.

شما کدام پیشنهاد را انتخاب می‌کنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.

مفهومی که فعالان بورس آن را نادیده می‌گیرند - بخش اول / چگونه ریسک سرمایه‌گذاری را کنترل کنیم ؟

یکی از مواردی که از سوی فعالان بازار سرمایه معمولاً کمتر به آن اهمیت داده شده یا حتی نادیده گرفته می‌شود، مفهوم ریسک یک سرمایه‌گذاری در کنار بازده مورد انتظار از آن است. در این نوشتار سعی شده سرمایه‌گذاران ابتدا با مفهوم ریسک آشنا شده و سپس با تشریح رابطه آن با بازدهی هر دو مفهوم ریسک و بازده برای سرمایه‌گذاران ملموس‌تر باشد. در یك تعریف بسیار ساده، ریسك، احتمال محقق نشدن پیش‌بینی‌هاست.

برای مثال، فرض كنید قیمت سهام شركت (الف) در حال حاضر 100 تومان است. شما پیش‌بینی می‌كنید كه قیمت سهام این شركت در ماه آینده به 120 تومان برسـد و براساس این پیش‌بینی، اقدام به خرید سهام می‌كنید. در اینجا دو حالت ممكن است رخ دهد: یا سهام مزبور در ماه آینده به 120 تومان یا بالاتر از آن می‌رسد كه در این صورت شما ریسك سرمایه‌گذاری را با موفقیت پشت‌سر گذاشته‌اید و به اصطلاح ریسك سرمایه‌گذاری شما صفر بوده است یا اینكه پیش‌بینی شما محقق نمی‌شود و سهام آن شركت با قیمتی كمتر از آنچه پیش‌بینی كرده بودید، به فروش می‌رسد. مثلا در ماه آینده قیمت سهام مزبور به 110تومان می‌رسد. در این صورت پیش‌بینی شما با 50 درصد عدم‌موفقیت همراه بوده است. بنابراین، تعریف دیگر ریسك، احتمال عدم موفقیت است. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، اصطلاحا ریسك سرمایه‌گذاری بیشتر خواهد بود. بنابراین، با دقت در مفهوم ریسك می‌توان به دو نكتـه اساسی پی برد:

1- پیش‌بینی صحیح نقش بسیار زیادی در كاهش ریسك سرمایه‌گذاری دارد.

2- چون لزوما همواره پیش‌بینی‌ها به‌طور كامل منطبق بر واقعیت نخواهد بود، لذا فردی كه قصد دارد با خرید سهام در بورس سرمایه‌گذاری كند، بایـد توانایی پذیرش ریسك را داشته باشد.

اما در كنار مفهوم ریسك، مفهوم دیگری نیز همواره در ادبیات سرمایه‌گذاری مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ مفهومی به نام بازده. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایه‌گذاری است. فردی كه سهامی را خریداری می‌كند، از دو محل، كسب رابطه ریسک و بازده مورد انتظار درآمد می‌كند: اول دریافت سود نقدی سالانه و دوم، درآمد ناشی از افزایش قیمت سهام. مجموع این دو را بازده می‌گویند.

مثلا فرض كنید فردی، سهام شركتی را به قیمت 150 تومان خریداری می‌كند. اگر این شركت در پایان سال، به ازای هر سهم، 15 تومان سود نقـدی به سهامدارانش بدهـد و قیمت سهم هم در پایان سال، به 195 تومان برسد، بنابراین بازده سرمایه‌گذاری فرد در مجموع 40درصد بوده است، 10 درصد بازده ناشی از دریافت سود نقدی و 30درصد بازده ناشی از افزایش قیمت سهام.

فرض كنید شما به جای خرید سهام یك شركت، اوراق مشاركت را از بانك خریداری كرده‌اید و نرخ سود سالانه اوراق مشاركت هم 20 درصد تعیین شده، مشخص است كه بازده سرمایه‌گذاری شما در یك سال از طریق اوراق مشاركت 20 درصد خواهد بود. در واقع، در اوراق مشاركت، برخلاف سهام، قیمت خود اوراق مشاركت ثابت است و سرمایه‌گذار، فقط سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریف شده دریافت می‌كند.

سوالی كه مطرح می‌شود این است كه چرا باید یك نفر سهامی را خریداری كند كه 40 درصد بازده دارد ولی فرد دیگری به 20درصد بازده راضی می‌شود؟ اگر از شما چنین سوالی را بپرسند، چه جوابی دارید؟ احتمالا پاسخ می‌دهید: از كجا معلوم كه سهام شركت موردنظر، حتماً 40درصد بازدهی داشته باشد؟ رابطه ریسک و بازده مورد انتظار - اگر قیمت سهم برخلاف پیش‌بینی‌ها، به 195 تومان نرسید، چه می‌شود؟ - اگر شركت سود نقدی كمتری از مقدار پیش‌بینی‌شده توزیع كرد، تكلیف چیست؟ - خرید اوراق مشاركت، حداقل این تضمین را دارد كه قطعاً 20 درصد بازدهی به دست خواهد آمد و پاسخ‌هایی از این دست.

اما با وجود همه این تردیدها، بسیارند سرمایه‌گذارانی كه ترجیح می‌دهند به‌جای دریافت بازدهی 20درصدی بدون تحمل ریسك، ریسك بیشتری را متحمل شوند و در ازای پذیرش این ریسك، بازدهی بیشتری به‌دست آورند. به همین علت است كه به بازده، پاداش ریسك هم می‌گویند؛ یعنی كسب بازدهی بیشتر، در ازای پذیرش ریسك بیشتر و كسب بازدهی كمتر، در ازای پذیرش ریسك كمتر.

رابطه ریسک و بازده

بین ریسك و بازده، رابطه مستقیمی وجود دارد، به این معنا كه پذیرش ریسك بیشتر از سوی یك سرمایه‌گذار، به معنای انتظار وی برای كسب بازدهی بالاتر است و در مقابل، پذیرش ریسك كمتر از سوی سرمایه‌گذار، به معنای آن است كه وی، به كسب بازدهی پایین‌تر نیـز رضایت دارد. توجه داشته باشید كه همه تصمیمات سرمایه‌گذاری براساس روابط میان ریسك و بازده صورت می‌گیرد؛ زیرا از یك‌سو سرمایه‌گذاران به‌دنبـال حداكثـر ‌كردن بازده خود از سرمایه‌گذاری هستند و از سوی دیگر، به ‌علت شرایط عدم اطمینـان كه بر بخش عمده‌ای از فضای سرمایه‌گذاری حاكم است، با ریسك مواجه‌اند.

با این اوصاف، آنچه بسیار اهمیت دارد، این است كه سرمایه‌گذار براساس میزان ریسك‌پذیری خود، گزینه‌های مناسب را برای سرمایه‌گذاری انتخاب كند. افرادی كه تحمل پذیرش ریسك را دارند، می‌توانند مستقیما‌ اقدام به خرید سهام كنند ولی به كسانی كه تحمل پذیرش ریسك را ندارند، توصیـه نمی‌شود كه مستقیماً سهام بخرند، چون قیمت سهام همواره در حال نوسان است و سود تضمین شده‌ای به آن تعلق نمی‌گیرد. برای چنین افرادی سرمایه‌گذاری بدون ریسك مناسب است كه نمونه آن می‌تواند خرید اوراق مشاركت باشد. سود اوراق مشاركت به فرد پرداخت می‌شود و هیچ‌گونه ریسكی نسبت به كاهش سود یا از دست رفتن اصل سرمایه وجود ندارد.

بنابراین شاید بتـوان گفت اولین و مهم‌ترین گام برای سرمایه‌گذاری در بورس، شناخت كافی از ویژگی‌های فردی و تصمیم‌گیری براساس این ویژگـی‌هاست. نمودار زیر رابطه بین ریسك و بازده مورد انتظار یك سرمایه‌گذار را نشان می‌دهد. دایره سبـز، بیانگر زمانی است كه این سرمایه‌گذار، تمایل به پذیرش هیچ میزان ریسكی ندارد. این نمودار نشان می‌دهد كه فرد مذكور در شرایط عدم‌پذیرش ریسك، انتظار دارد حداقل 20 درصد بازدهی به دست آورد. فرد در این حالت ممكن است به خرید اوراق مشاركت روی بیـاورد.

دایره نارنجی، شرایطی را نشان می‌دهد كه فرد مذكور، حاضر به پذیرش مقداری ریسك شده‌است، در این حالت، وی انتظار خواهد داشت كه حداقل 40 درصد بازدهی، به‌دست آورد، یعنی 20 درصد بازدهی بیشتر از حالتی كه هیچ‌گونه ریسكی متحمل نشده بـود. اما دایره قرمز، بیانگر شرایطی است كه فرد مذكور حاضر شده است ریسك بسیار بیشتری را بپذیرد، در چنین شرایطی، وی انتظار دارد پاداش مناسبی در ازای پذیرش این میزان ریسك دریافت كند، بنابراین حداقل بازدهی مورد انتظار وی، 60 درصد خواهد بود. این نمودار به خوبی نشان می‌دهد كه چگونه افراد پس از درك كامل و واقع‌بینانه نسبت به ویژگی‌های فردی و میزان ریسك‌پذیری خود، می‌توانند شیوه مناسب را برای سرمایه‌گذاری انتخاب كنند.

چگونه ریسک سرمایه‌گذاری‌های خود را مدیریت کنیم؟

دنیای اقتصاد : گروه بورس– : معمولا سرمایه‌گذاری با چشم‌پوشی از منافع کنونی به منظور دستیابی به رفاه بیشتر در آینده صورت می‌گیرد. در واقع، مقوله سرمایه‌گذاری (investment) با گستره و تنوع وسیعی روبه‌رو است. سرمایه‌گذاری در گواهی سپرده، اوراق قرضه، سهام عادی، صندوق مشترک سرمایه‌گذاری و… می‌تواند نمونه‌هایی از انواع سرمایه‌گذاری محسوب شود.

سرمایه‌گذاری، نیازمند مدیریت است زیرا دستیابی به ثروت سود ناشی از سرمایه‌گذاری از آنجا که با گذشت زمان ارتباط دارد، همواره با مقوله ای به نام مخاطره یا ریسک توام است.
از بین رشته‌های سرمایه‌گذاری گوناگون، مدیریت ریسک در بازار سهام بسیار پیچیده است. زیرا برای تصمیم‌گیری در بازار سرمایه موارد متعددی نقش و تاثیر خواهند داشت؛ از جمله اینکه چه نوع سهمی در چه زمانی، به چه قیمتی و به چه مقداری از کل سبد باید خریده و فروخته شود تا ریسک به حداقل رسیده و انتظار سود به حداکثر برسد.
از این رو، برای کاهش ریسک در بازار سرمایه، انتخاب ترکیب بهینه یا به تعبیر دقیق تر یک پرتفولیو که شامل سهام متنوع است، صورت می‌گیرد. بدیهی‌است درجه ریسک‌پذیری در سرمایه‌گذاران مختلف متفاوت بوده و سرمایه‌گذارانی که ریسک بالایی را می‌پذیرند، انتظار بازدهی بالایی را دارند و بالعکس سرمایه‌گذاران ریسک گریز با کاهش مخاطره ریسک کمتری را دریافت می‌کنند.
در گفت‌وگوی زیر که با محسن صادقی، از کارشناسان سازمان بورس اوراق بهادار صورت گرفته، جزئیات کامل از نحوه مدیریت ریسک در سرمایه‌گذاری‌های بورسی تشریح شده است.

تعریف شما از ریسک چیست؟
ریسک عبارت از احتمال بروز نتایج متفاوت با پیش‌بینی‌ها یا انتظارات است، به عبارتی ریسک به معنی انحراف «نتایج واقعی» از «نتایج مورد انتظار» است. بنابراین، در جایی که نتایج مورد انتظار یک پدیده به طور قطعی مشخص نباشد و همراه با احتمال باشد، با موقعیت ریسکی مواجه خواهیم بود. به عنوان مثال پیش‌بینی شخص این است که قیمت سهام X در روز آینده به 115 تومان برسد ولی اطمینان کامل ندارد و احتمال می‌دهد که دامنه انحراف آن 5 تومان باشد. بنابراین، این یک موقعیت ریسکی است، چون ممکن است فردا قیمت مورد انتظار (115 تومان) محقق نشود، بلکه قیمت بین 110 تومان و 120 تومان نوسان داشته باشد. بر این اساس، در موقعیت‌های ریسکی چند نتیجه ممکن وجود دارد که احتمال رخداد هر کدام نیز مشخص است.

بازار سهام در افواه عامه به بازار پرریسک شهرت یافته است. علت این تصور عمومی چیست؟
معمولا بازار سهام نسبت به سایر بازارها ریسک بیشتری دارد و نوسانات آن نیز شدیدتر است. چون در این بازار قیمت سهام بر اساس جریان‌های نقدی آتی پیش‌بینی می‌شود که مقدار و نیز زمان‌بندی آنها کاملا متغیر است و تعهدی برای پرداخت مبالغ مشخص، در زمان‌های معین برای آنها وجود ندارد. این موضوع را با بازار اوراق با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت مقایسه نمایید که تعهد مشخصی برای پرداخت مبالغ مشخصی در زمان‌های معینی وجود دارد و بنابراین، سرمایه‌گذار با دقت زیادی جریان‌های نقدی آینده و زمان‌بندی آنها را پیش‌بینی می‌کند. پس به دلیل اینکه قیمت‌های سهام مبتنی بر انتظارات آینده در مورد شرکت‌ها است دارای ریسک زیادی است. از طرفی، افق سرمایه‌گذاری در سهام طولانی است و هرچه افق سرمایه‌گذاری طولانی‌تر باشد، ریسک رویدادهای غیر منتظره بیشتر است.

در اصول مالی گفته می شود رابطه ریسک و بازده با یکدیگر مستقیم است. مفهوم این عبارت رابطه ریسک و بازده مورد انتظار در عمل چیست؟
یکی از اصول اساسی مالی، بده بستان یا توازن بین ریسک و بازده است. هرچه ریسک یک فرصت سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، بازده مورد انتظار آن نیز بالاتر خواهد بود. به عبارت بهتر هر چه ریسک یک فرصت سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، باید سود مورد انتظار بالاتری داشته باشد تا سرمایه‌گذار را ترغیب به سرمایه‌گذاری نماید. اگر چنین نباشد تقاضا برای آن فرصت سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد و بازار خود به خود قیمت آن را کاهش می‌دهد تا برای سرمایه‌گذاران جذاب گردد. بنابراین رابطه تعادلی بین ریسک و بازده در بازار اجتناب‌ناپذیر است و خود به خود شکل می‌گیرد.

در بازار سهام چه ریسک‌هایی بر سرمایه‌گذاری مترتب است؟
ریسک بر اساس رویکردهای مختلفی تقسیم‌بندی می‌شود. یکی از دسته‌بندی‌های ریسک، بر اساس عامل ایجاد ریسک است که بعضی از موارد آنها عبارتند از:
ریسک قدرت خرید (تورم): احتمال اینکه قدرت خرید ناشی از جریان‌های نقدی کسب شده در آینده متفاوت از میزان پیش بینی شده باشد. به عبارتی در اثر تورم، قدرت خرید پول تغییر پیدا کند.
ریسک سیاسی: عبارت‌است از احتمال وقوع رخدادهای سیاسی که می‌تواند بر بازده یا ریسک فرصت‌های سرمایه‌گذاری تاثیرگذار باشد و باعث نوسان قیمت‌های سهام شود.
ریسک نرخ سود: همواره این احتمال وجود دارد که در اثر تصمیمات بانک مرکزی و یا سایر عوامل، نرخ سود در اقتصاد تغییر کند و باعث تغییر قیمت‌ها شود.
ریسک نرخ ارز: احتمال نوسان نرخ ارز و تغییر ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها که می‌تواند میزان جریان‌های نقدی واقعی را تغییر دهد.

تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
ریسک بر اساس اینکه خاص یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقه‌بندی می‌شود. ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته می‌شود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر آن هستند. این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایه‌گذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد. این نوع ریسک را با تشکیل سبد متنوعی از سهام می‌توان کاهش داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسک‌های غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک می‌شود.

تشکیل سبد سرمایه‌گذاری‌ها چگونه باعث کنترل ریسک سرمایه‌گذاری در بازار سهام می شود؟
تشکیل سبد سرمایه‌گذاری‌ها یکی از اصول مالی «متنوع‌سازی» است. بر اساس روابط ریاضی می‌توان ثابت کرد که با سرمایه‌گذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسک‌های تک‌تک سهام خواهد شد. این موضوع به این صورت نیز قابل بررسی و توضیح است که اگر دو یا چند سهام در بازار وجود داشته باشند که رفتار قیمتی آنها 100 درصد مشابه همدیگر نباشد، با سرمایه‌گذاری در ترکیبی از آنها می‌توانیم نوسانات مجموع سبد خود را کاهش دهیم؛ چون در شرایط مختلف بازار نوسان‌های مختلف سهام موجود در سبد، می‌توانند تا حدودی یکدیگر را خنثی نمایند و اثر یکدیگر را پوشش دهند.

آیا تشکیل هر نوع سبد باعث کاهش ریسک می‌شود؟
خیر. تنها در صورتی می‌توان با تشکیل سبد ریسک را کاهش داد که نوسانات سهام انتخابی دقیقا مشابه یکدیگر نباشد و به عبارت آماری ضریب همبستگی آنها کمتر از عدد 1 باشد. چون زمانی که دو یا چند سهم به طور کاملا یکسان رفتار کنند، تفاوتی ندارد که کدام سهام را و با چه ترکیبی بخریم. در این شرایط نیازی به تشکیل پرتفولیو نیست و خرید یکی از سهام کافی است. هر چه ضریب همبستگی کمتر از یک باشد بیشتر به کاهش ریسک سبد کمک می‌کند. اگر ضریب همبستگی سهام منفی باشد، می‌توان ریسک سبد سهام را به شدت کاهش داد چون در این حالت، زمانی که یکی از سهام روند منفی طی می‌کند سهام دیگری با سیر مثبت آن را جبران می‌کند و بنابراین روند کلی بازده سبد سهام هموارتر می‌شود.

توصیه شما به سرمایه‌گذاران بازار سهام برای مدیریت ریسک سرمایه‌گذاری‌های خود چیست؟
1- در صورتی که اطلاعات سرمایه‌گذاری آنها محدود است، بهتر است به طور غیرمستقیم واحدهای صندوق‌های سرمایه‌گذاری را خریداری کنند و مستقیما درگیر فعالیت سرمایه‌گذاری نشوند.
2- تنها پس از بررسی کامل و کسب اطمینان کافی نسبت به دانش خود در مورد سهام، سرمایه‌گذاری کنند.
3- بلندمدت فکر کنند و با افق سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت وارد این بازار نشوند.
4- هیجانات بازار سهام ممکن است سرمایه‌گذار را به سوی تصمیمات پر ریسک رهنمون سازد. بنابراین، باید از رفتارهای شتابزده و تصمیمات غیرآگاهانه اجتناب نمایند.
5- اگر قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت ندارند، حدود قیمتی مشخصی را برای ورود و خروج از یک سهم داشته باشند. با این رویکرد، سرمایه‌گذار به محض رسیدن به قیمت مشخص شده از آن خارج می‌شود. این قاعده سرمایه‌گذاری باعث می‌شود که سرمایه‌گذار نه طمع بیش از حد داشته باشد و به طور افراطی بر تصمیمات غلط قبلی خود اصرار نماید.
6- همواره در یک سبد از سهامی که همبستگی بالایی با هم ندارند سرمایه‌گذاری کنند و تمام سرمایه خود را به خرید یک سهام اختصاص ندهند.
7- همواره ریسک قابل تحمل خود را در نظر داشته باشند و بر مبنای آن سرمایه‌گذاری کنند.
8- حداکثر زیان قابل تحمل برای سبد خود را از پیش تعیین کنند تا اجازه ندهند ارزش سبدشان به کمتر از مبلغ مشخص شده برسد و به‌این ترتیب برای شرایط بحرانی استراتژی خروج معینی داشته باشند.

رابطه بین ریسک و بازده

یکی از مهمترین درس های تاریخ بازار سرمایه این است که به طور متوسط برای پذیرش ریسک پاداش وجود دارد، این پاداش را صرف ریسک میگوییم.

همچنین می دانیم که صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد.

اساس و پایه تصمیمات سرمایه گذاری رابطه ریسک و بازده است.

۱- میان ریسـک و بازده یک رابطه خطی مثبت وجود دارد به نحوی که با افزایش ریسـک ، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد .

۲- در دوره های زمانی بلند مدت ، مانند دوره های ۱۱ ساله یا بیشتر ، رابطه تاریخی میان ریسـک و بازده باید مثبت باشد .

۳- در دوره های زمانی کوتاه مدت ، مانند یک یا دو سال انتظار می رود رابطه ریسـک و بازده همیشه مثبت باشد .با این حال رابطه ممکن است منفی و یا با شیبی به سمت پایین باشد .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.