چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟


رشد نقدینگی ۵ واحد درصد کم شد

در یک سال اول دولت سیزدهم رشد پایه پولی حدود ۱۲ واحد درصد و رشد نقدینگی حدود ۵ واحد درصد از آنچه در پایان دولت قبل رقم خورده بود، کمتر شده است.

به گزارش چابک آنلاین به نقل از خبرگزاری صداوسیما، بانک مرکزی گزارشی از مهمترین تحولات اقتصاد کلان کشور به ویزه در حوزه شاخص‌های پولی منتشر کرد. این گزارش عموما شامل اطلاعاتی بود که پیشتر به نقل از همین نهاد اعلام شده بود. از جمله موارد مطرح شده در گزارش جدید بانک مرکزی به کاهش نرخ تورم مصرف کننده و تولید کننده نسبت به سال گذشته، افزایش تجارت خارجی و صادرات کشور در پنج ماه نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته و همچنین افزایش نسبی قیمت ارز و مسکن در مرداد ماه سال جاری اشاره شده است. علاوه بر این یکی از مواردی که در گزارش بانک مرکزی بدان اشاره شد، شاخص‌های پولی کشور از جمله پایه پولی و نقدینگی بود.

طبق گزارش بانک مرکزی، حجم نقدینگی در پایان مردادماه سال ۱۴۰۱ (معادل ۵۴۰۱۷.۹ هزار میلیارد ریال) نسبت به پایان سال ۱۴۰۰ معادل ۱۱.۸ درصد افزایش یافته که در مقایسه با رشد متغیر مذکور در دوره مشابه سال قبل (۱۲.۸ درصد) به میزان ۱.۰ واحد درصد کاهش نشان می‌دهد. همچنین، نرخ رشد دوازده‌ماهه نقدینگی در مردادماه ۱۴۰۱ معادل ۳۷.۸ درصد بوده است. همچنین رشد پایه پولی در دوازده ماهه منتهی به مردادماه سال ۱۴۰۱ به ۳۰.۳ درصد چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ رسید. طبق اعلام بانک مرکزی پایه پولی در پایان مردادماه سال ۱۴۰۱ (معادل ۶۷۲۴.۴ هزار میلیارد ریال) نسبت به پایان سال ۱۴۰۰، رشدی معادل ۱۱.۳ درصد داشته که در مقایسه با رشد متغیر مذکور در دوره مشابه سال قبل (۱۲.۴ درصد) به میزان ۱.۱ واحد درصد کاهش یافته است.

رشد نقدینگی ۵ واحد درصد کم شد

همانطور که مشاهده می‌شود سرعت رشد کل‌های پولی پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم تغییر مسیر داده و نزولی شده است. این روند البته ممکن است در برخی ماه‌ها موقتا صعودی شود، اما آنچه اهمیت دارد، مسیر کلی این شاخص است. چرا که به عنوان مثال رشد پایه پولی در آذر ماه سال گذشته نیز اتفاق افتاده، اما بلافاصله در ماه بعد جبران شده و سرعت رشد پایه پولی به مسیر نزولی بازگشته است. همچنین سرعت رشد نقدینگی در خرداد ماه امسال افزایش داشته، اما بلافاصله در ماه بعد به مسیر نزولی خود بازگشت. از همین رو مشخص است که استناد به تغییر مسیر این شاخص‌ها صرفا در یک ماه خاص، هیچ مبنای کارشناسی نداشته و صرفا دستاویزی برای تخریب است.

جریان رسانه‌ای مخالف دولت در حالی افزایش رشد نقدینگی آن هم تنها در یک ماه را دستاویز تخریب دولت قرار می‌دهند که آمار‌ها نشان می‌دهد بدترین عملکرد در موضوع رشد نقدینگی اتفاقا متعلق به دولت قبل است که از قضا همواره مورد حمایت آنان بوده است. طبق آمار‌های بانک مرکزی، رشد سالانه نقدینگی در هیچ سالی از سال‌های پس از انقلاب از مرز ۴۰ درصد فراتر نرفته بود، اما در دولت روحانی و در سال ۹۹ این شاخص به رقم بی سابقه ۴۰.۶ درصد رسید.

همچنین بررسی جزئی‌تر آمار رشد پایه پولی و نقدینگی نشان می‌دهد رشد نقدینگی که در شهریور سال گذشته به ۴۰.۵ رسیده بود و با تلاش دولت این رقم به ۳۵.۳ درصد در مرداد ماه رسیده است. البته با اضافه شدن آمار بانک مهر اقتصاد (که در دولت قبل در محاسبات لحاظ نمی‌شد)، رشد نقدینگی مرداد ماه معادل ۳۷.۸ درصد است، اما برای مقایسه صحیح لازم است پایه آماری مشابه مد نظر قرار گیرد. از همین رو آمار‌ها نشان می‌دهد رشد نقدینگی در این مدت بیش از ۵ واحد درصد کاهش داشته است. همچنین رشد پایه پولی که در تیر ماه سال گذشته به ۴۲.۶ درصد رسیده بود در مرداد ماه سال جاری به ۳۰.۳ درصد کاهش یافته است. این مقایسه نشان می‌دهد دولت سیزدهم در کنترل کل‌های پولی به مراتب بهتر از دولت گذشته عمل کرده و رشد کل‌های پولی در مسیر کلی کاهش قرار دارد.

رشد نقدینگی ۵ واحد درصد کم شد

به عبارتی در یک سال اول دولت سیزدهم رشد پایه پولی حدود ۱۲ واحد درصد و رشد نقدینگی حدود ۵ واحد درصد از آنچه در پایان دولت روحانی رقم خورده بود، کمتر شده است.

تقویت ارزش پول ملی و هدایت نقدینگی به سمت تولید

یک اقتصاددان تقویت ارزش پول ملی، هدایت نقدینگی به سمت بخش‌های تولیدی، تقویت سامانه‌های نظارتی و دیگر ماموریت‌های محوله رییس‌جمهوری به بانک مرکزی را مطلوب توصیف کرد و گفت : برخی از این ماموریت‌ها اصلی و برخی دیگر فرعی هستند.

به گزارش اقتصادنگار به نقل از ایسنا، عبدالمجید شیخی اظهار کرد: برخی از ماموریت‌های تعیین شده از سوی رئیس جمهوری برای بانک مرکزی، اصلی و برخی دیگر فرعی است. به عنوان مثال موضوع تقویت ارزش پول ملی یک آرمان بسیار خوب است اما متولیان پولی کشور و بدنه کارشناسان در این حوزه به درستی راهکار آن را انتخاب نمی‌کنند و می‌خواهند بر اساس ادبیات منسوخ سرمایه‌داری مشکل ارزش پول ملی را حل کنند.

وی افزود: اصلاح ناترازی بانک‌ها یکی دیگر از ماموریت‌های محوله رئیس جمهوری به بانک مرکزی بوده که امری بینابین است. چرا که اگر منابع بانکی به سمت فعالیت‌های مولد سوق داده شود، هر قدر ترازنامه بانک‌ها در این قلمرو بزرگتر شود، هیچ اشکالی در اقتصاد ایجاد نمی‌کند.

این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: توقف رشد سالیانه نقدینگی هم یک امر تبعی است؛ یعنی اگر نقدینگی در خدمت بخش غیرمولد باشد، مسلما برای حال و روز اقتصاد کشور به ویژه در شرایط کنونی مضر است. در بین بدنه کارشناسی نظام پولی کشور هم راهکار اشتباهی انتخاب می‌کنند و اینگونه تصور می‌شود که رشد نقدینگی ارتباط یکایک با تورم دارد. در صورتی که از دیدگاه اقتصاد اسلامی، تورم یک پدیده رفتاری است و رشد نقدینگی ابزاری در اختیار اراده و رفتار عناصر بازار است که باعث ایجاد تورم می شود.

شیخی تاکید کرد: بنابراین اگر همه مردم تصمیم بگیرند هیچ قیمتی را افزایش ندهند، هیچ قیمتی افزایش نمی‌یابد و بنابراین هیچ انگیزه‌ای برای افزایش قیمت‌ در برهه‌های آتی به وجود نخواهد آمد. از موارد استثنائی تخلفات هم می‌شود با استفاده از تنبیه و برخورد دستگاه‌های نظارتی جلوگیری کرد. از سوی دیگر دولت می تواند با استفاده از ابزاری مانند تعرفه جلوی ضربه‌های بیرونی به اقتصاد را نیز بگیرد.

وی تصریح کرد: اصلاح سبد ذخایر ارزی هم یک مسئله مهم و تبعی در میان ماموریت‌های رئیس جمهوری خطاب به بانک مرکزی است. چرا که کارشناسان سال‌هاست می‌گویند که باید از سلطه دلار و یورو خارج و این دو ارز از سبد ارزی کشور حذف شود. باید به سراغ محور قراردادن عقد قراردادهای دو و چند جانبه برویم تا سبد ارزی ما ملغمه و ترکیبی از ارزهای طرف‌های متعامل و البته طلا باشد. به این ترتیب هیچ آسیبی از دلار و یورو به ما نمی‌رسد.

این اقتصاددان درباره توسعه دامنه وثایق و تسهیل فرآیند وثیقه‌گذاری نیز گفت: این ماموریت محوله رییس جمهوری به بانک مرکزی در راستای اصلاح سازوکارهای خدمات دهی بانک هاست که امر بسیار مطلوب و پسندیده‌ای است. همچنین فعال سازی حساب‌های تجاری هم‌ در جهت تسهیل تجارت و مبادلات امر بسیار مهم است اما ماموریت فرعی در مقابل جایگزینی ریال در مبادلات در قالب قراردادهای پولی دو و چند جانبه است.

شیخی تقویت سامانه‌های نظارتی را یک موضوع مهم و از جمله ماموریت‌های اصلی رئیس جمهوری دانست و افزود: در حال حاضر دچار کسری بودجه هستیم. عمدتا فلسفه وجود دولت این است که منابع درآمدی و پولی اش را از محل مالیات باید تامین کند. دولت وظایفی را به نیابت از مردم انجام می‌دهد، بنابراین در این راستا اگر سامانه پایش تراکنش‌های پولی آماده شود، فرار مالیاتی در کشور بیش از حجم بودجه دولت خواهد بود. پس اگر از فرار مالیاتی جلوگیری شود، دیگر نیازی به فروش حتی یک قطره نفت خام و یک متر مکعب گاز هم نخواهیم داشت.

این کارشناس مسائل اقتصادی اظهار کرد: اگر این مالیات‌ها را بتوان دریافت کرد، نه تنها کسری بودجه هنگفت جبران می‌شود بلکه نگرانی شکل گرفته بر اساس نظریه رابطه بین نقدینگی و تورم هم برطرف می‌شود. تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی هم یک اصل است اما به موضوع نقدینگی در خدمت بخش مولد مرتبط است . یعنی اگر رشد نقدینگی در خدمت بخش مولد قرار بگیرد یعنی سرمایه در گردش واحدهای تولیدی تامین شده است.

جریان نقدینگی چیست؟ (همراه با نمونه‌ای از گزارش جریان نقدینگی)

جریان نقدینگی یکی از بخش‌های مهم در سرپا نگه داشتن هر کسب‌وکاری است. حسابداران و سایر کارشناسان اقتصادی باید نظارت دقیقی بر گردش پول داشته‌باشند تا منافع شرکت حفظ شود. یادگیری درمورد جریان نقدینگی به شما کمک خواهد کرد تا درک بهتری از عملکرد کسب‌وکار داشته‌باشید. در این مطلب، توضیح خواهیم داد که جریان نقدینگی چیست، انواع مختلف آن را شرح می‌دهیم و مثالی از گزارش جریان نقدینگی ارائه می‌کنیم.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

جریان نقدینگی چیست؟

جریان نقدینگی به معنای وارد کردن یا خارج کردن پول به کسب‌وکار است. سازمان‌ها از جریان نقدینگی برای تحلیل موقعیت مالی خود و آمادگی برای آینده استفاده می‌کنند؛ به طور کل، می‌توان گفت که نوعی برقراری تعادل است.

سپرده‌ای دارید یا پولی به حساب شما واریز شده‌است، همچنین برداشت‌هایی از حساب داشته‌اید یا پولی از حسابتان خارج شده‌است. برای افراد و شرکت‌ها جریان نقدینگی مثبت به این معناست که بدون این‌که نیازی به برداشت اضافه از حساب خود داشته‌باشند، برای پوشش هزینه‌ها یا پرداخت وام‌ها پول کافی دارند.

چرا جریان نقدینگی مهم است؟

چرا جریان نقدینگی مهم است

جریان نقدینگی نه‌تنها شرکت را سرپا نگاه می‌دارد، بلکه کمک می‌کند که سازمان برای هزینه‌ها و تغییرات موقعیت‌های اقتصادی آماده باشد. گزارش جریان نقدینگی در تصمیم‌گیری فعالیت‌های آینده، مانند خرید کسب‌وکار دیگر، استخدام کارمند یا مزایای اضافی برای شرکت، به سازمان کمک می‌کند.

انواع جریان نقدینگی

جریان نقدینگی بخشی از گزارش مالی شرکت است.

در ادامه، انواع جریان نقدینگی مشاهده‌شده در گزارش مالی را خواهیم دید:

  • ارزش فعلی خالص: ارزش یک کسب‌وکار با استفاده از تنزیل جریان نقدی (discounted cash flow).
  • نقدینگی فعلی: برای تعیین وضعیت شرکت در پرداخت تعهدات مالی خود است.
  • جریان نقدینگیدر هر سهام: درآمد شما پس از کسر مالیات، تقسیم بر سهام موجود می‌شود.
  • نرخ تبدیل پول نقد: این مورد فاصله زمانی پرداخت هزینه‌ی اقلام توسط شرکت و دریافت آن از مشتری را مشخص می‌کند.
  • جریان نقدینگیفعالیت‌های اجرایی: هزینه‌ی به‌دست‌آمده از فعالیت‌های اصلی شرکت است و شامل درآمد سرمایه‌گذاری نمی‌شود.
  • کسری بودجه: مقداری را مشخص می‌کند که شرکت برای جبران کسری نیاز دارد.
  • پرداخت سود سهام: نوعی از جریان نقدینگی که برای پرداخت سود سهام به سرمایه‌داران استفاده می‌شود.
  • هزینه‌های سرمایه‌گذاری: گردش مالی چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ موردنیاز برای سرمایه‌گذاری مجدد روی کسب‌وکار خود را مشخص می‌کند.
  • جریان نقدینگیمستقل سرمایه‌داری: تفاوت گردش مالی فعالیت‌های اجرایی و هزینه‌های سرمایه‌گذاری است.
  • جریان نقدینگی مستقل شرکت: این پارامتر فرض می‌کند شرکت هیچ وامی ندارد و برای ارزش‌گذاری شرکت استفاده می‌شود.
  • تغییرات نقدینگی خالص: تفاوت گردش مالی در یک دوره‌ی حسابداری و دوره‌ی دیگر را تعیین می‌کند.

نمونه‌ای از گزارش جریان نقدینگی

در زیر نمونه‌ای از گزارش جریان نقدینگی و همچنین چگونگی استفاده از آن برای گزارش مالی کلی را بیان کرده‌ایم:

شرح هزینه (دلار)
جریان نقدی حاصل از فعالیت‌ها ۷۰۰
فروش ۱۰۰۰
مالیات (۳۰۰)
جمع کل
جریان نقدی حاصل از سرمایه‌گذاری‌ها (۲۰۰)
سرمایه‌‌ی خریداری‌شده (۲۰۰)
جریان نقدینگی کارهای مالی ۱۵۰۰
وام (خروجی) (۵۰۰)
وام (ورودی) (۲۰۰۰)
کل ۲۰۰۰

در ادامه، توضیحات اضافیِ مربوط به گزارش جریان نقدینگی که در ۳ بخش خلاصه می‌شود را آوردیم:

۱. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیت‌های اجرایی

این نوع فعالیت‌ها هسته‌ی اصلی فعالیت‌های کسب‌وکار هستند؛ برای مثال، اگر شما محصولی را می‌فروشید، تولید، فروش و تحویل محصول به عنوان فعالیت‌های چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ اجرایی در نظر گرفته می‌شوند؛ همچنین، شامل پرداخت مشتری، خرید اقلام، حساب‌های پرداختی و صورت‌پرداخت شرکت نیز می‌شود. سایر موارد شامل استهلاک تجهیزات یا دارایی‌های مشهود دیگر، استهلاک دارایی‌های نامشهود و مالیات معوقه هستند.

۲. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیت‌های سرمایه‌گذاری

این نوع از جریان نقدینگی شامل خرید و فروش سرمایه‌هایی مانند زمین، ساختمان، تجهیزات یا اوراق بهادار قابل‌فروش است؛ همچنین، می‌تواند مواردی مانند وام به تأمین‌کنندگان یا دریافتی از مشتریان و پرداختی ادغام‌شده‌ها یا تملکات را نیز شامل شود.

۳. توضیحات گزارش جریان نقدینگی: فعالیت‌های مالی

شامل وجه نقد سرمایه‌گذاران و وجه نقد سهام‌داران به صورت سود سهام است؛ همچنین، می‌تواند فعالیت‌هایی مانند فروش یا خرید مجدد سهام شرکت را شامل شود که بر بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام بلندمدت یک سازمان تأثیر بگذارد.

سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی

سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی

بعضی از سؤالاتی که به طور مکرر بیان می‌شوند:

  • تفاوت بین جریان نقدینگی و درآمد خالص چیست؟
  • فرمول تبدیل سود به جریان نقدینگی چیست؟
  • چه راه‌هایی برای حفظ جریان نقدینگی وجود دارند؟
  • آیا لازم است بدانم جریان نقدینگی آینده‌ام چقدر است؟
  • جریان نقدینگی مثبت و منفی چیست؟
  • مثالی از نمونه‌های معادل نقدی بزنید.

تفاوت بین جریان نقدینگی و درآمد خالص چیست؟

درآمد خالص، کسر هزینه‌های یک دوره‌‌ی حسابداری از درآمد ناخالص است. جریان نقدینگی به تفاوت بین موجودی نقدی از این بازه تا بازه‌ی بعدی اشاره دارد.

فرمول تبدیل سود به جریان نقدینگی چیست؟

سود خالص +‌ استهلاک - حساب‌های دریافتی - افزایش موجودی کالا + حساب‌های دریافتی - کاهش وام‌های بانکی/ مالی = نقدینگی خالص

چه راه‌هایی برای حفظ جریان نقدینگی وجود دارند؟

چه راه‌هایی برای حفظ جریان نقدینگی وجود دارند

این موارد بهترین نکاتی هستند که برای حفظ نقدینگی وجود دارند:

  • بیش‌تر از آن‌چه خرج کرده‌اید، محصول یا سرویس بفروشید.
  • اطمینان حاصل کنید که تعادل را برقرار کرده‌اید.
  • راه‌هایی را برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها از طریق خرده‌فروشی، فروش تجهیزات منسوخ و دیگر دارایی‌ها پیدا کنید تا بتوانید ذخیره کنید.

آیا لازم است بدانم جریان نقدینگی آینده‌ام چقدر است؟

دانستن جریان نقدینگی آینده‌تان به شما کمک می‌کند که از سودمندی کسب‌وکار خود اطمینان حاصل کنید. با تعیین هزینه‌ها و درآمدهای آتی می‌توانید بفهمید که فعالیت‌های آینده‌تان چقدر ماندگار هستند یا برای افراط نکردن چه هزینه‌هایی را چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ باید بپردازید.

تحلیل‌گران مالی از این ۴ گام برای تحلیل جریان نقدینگی استفاده می‌کنند:

۱. فرضیاتی را مانند افزایش قیمت برای کسب‌وکارها و همچنین فروشندگان و تأمین‌کنندگان محاسبه می‌کنند. آن‌ها فروش‌های آینده، چرخه‌های فروش، افزایش پرداختی و دیگر هزینه‌های عمومی را نیز پیش‌بینی می‌کنند.

۲. فروش‌های آینده را با نگاهی به فروش سال‌های گذشته و ترند پیش‌بینی‌شده در صنعت تعیین می‌کنند.

۳. هزینه‌های آتی شامل پرداختی‌ها، هزینه‌ی انجام کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری‌های مالی را مشخص می‌کنند.

۴. اطلاعات را تحلیل می‌کنند تا متوجه شوند که کجا به کاهش هزینه یا سرمایه‌گذاری‌های جدید نیاز دارند تا از رشد کسب‌وکار خود مطمئن شوند.

جریان نقدینگی مثبت و منفی چیست؟

جریان نقدینگی مثبت به معنای این است که کسب‌وکار برای ادامه‌ی انجام فعالیت و پرداخت وام‌ها پول کافی دارد. جریان نقدینگی منفی به معنی این است که شما بیش از فروش خرج می‌کنید و حتی ممکن است برای پرداخت وام خود نیاز داشته‌‌باشید که چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ قرض کنید.

مثالی از معادل نقد بزنید

معادل‌ِ نقد سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدتی هستند که نقدینگی بالایی دارند و از زمان خرید سررسید سه‌ماهه یا کم‌تر دارند. برخی از این نمونه‌ها شامل سند خزانه‌ی کوتاه‌مدت ایالات متحده، حساب‌ سپرده‌های سودآور، اوراق تجاری یا اوراق قرضه کوتاه‌مدت دولت است.

در این مطلب سعی کردیم تا مفهوم جریان نقدینگی را به‌خوبی توضیح دهیم و زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. لطفا شما هم اگر پیشنهادی برای تکمیل این مطلب دارید با ما به‌اشتراک بگذارید.

چرا نقدینگی از بورس ارزنده فرار می‌کند؟

چرا نقدینگی از بورس ارزنده فرار می‌کند؟

بحران‌های نظامی و کشمکش جنگ در دنیا و افت قیمت‌های جهانی، تشدید نااطمینانی و افزایش نارضایتی مردم از عملکرد سیاستگذار، احتمال کمبود گاز در شش‌ماهه دوم و قطعی برق در شش‌ماهه اول، رکود شدید در تمامی بخش‌ها و بالا بودن نرخ سود بانکی اثرات خود را در قیمت سهام و P/E پایین بازار سرمایه گذاشته است.

به گزارش صدای بورس پیش‌بینی، فرایند برآورد موقعیت‌های ناشناخته ‌است. یک پیش‌بینی یک پیشگویی در مورد رویدادهای آینده در اختیار می‌گذارد و می‌تواند با استفاده از تجارب گذشته و تحلیل شرایط فعلی پیش‌بینی شرایط آینده را تا حدی امکان‌پذیر سازد.

سرعت تغییرات در جهان معاصر سبب ناپایدار شدن شرایط محیطی و ایجاد حس ناامنی در زندگی بشری و نیز در فضای کسب‌وکار شده ‌است. همین شرایط ناپایدار با شدت بیشتری در کشور حاکم بوده و علاوه بر آن مشکلات متعدد ناشی از ضعف مدیریت نیز در اقتصاد داخلی وجود دارد.پیش‌بینی‌پذیری شاخص‌های کلان اقتصادی ازجمله نرخ تورم و نرخ ارز و همچنین مقررات کسب‌وکار مانند قوانین گمرکی، عوارض صادرات، بهره مالکانه و سود بین‌بانکی ازجمله مواردی است که در افزایش نرخ سرمایه‌گذاری در اقتصاد نقش اساسی دارد. فضای غیرشفاف و مبهم مشکلات بسیاری را ایجاد می‌کند. تجربه نشان داده است که تلاطم و بی‌ثباتی در شاخص‌هایی مثل نرخ ارز همواره برای فعالان اقتصادی ضررهای سنگینی به بار آورده است.
به طور مثال نوسان قیمت‌ها در تأمین مواد اولیه یا بی‌ثباتی قوانین و مقررات مربوط به کسب‌وکار برای مراکز تولیدی باعث افزایش ریسک و حتی از دست رفتن قراردادها و پیمان‌ها می‌شود. و همین اثرات در صورت مالی شرکت‌های بورسی نیز مشاهده شده است.
این یک اصل ثابت شده است که کنترل ریسک سرمایه‌گذاری نیازمند پیش‌بینی‌پذیری اقتصاد است. برای آن‌که یک سرمایه‌گذار تصمیم بگیرد که آیا باید در یک فعالیت خاص وارد شود یا در خصوص سرمایه‌گذاری از قبل انجام‌شده چه تصمیمات جدیدی اتخاذ کند، باید قادر باشد از عوامل مهم تأثیرگذار بر کسب‌وکار، اطلاع دقیق یا اطلاعاتی با حداکثر اطمینان کسب کند. این امر موجب می‌شود ریسک سرمایه‌گذاری کاهش یابد یا حداقل قابل کنترل و مدیریت باشد.
اطلاع در خصوص روندهای آینده سیاست‌های پولی، مالی، ارزی، تجاری و مالیاتی از جمله عوامل مهم و مؤثر بر کسب‌وکار هستند که فعالان اقتصادی باید قادر باشند از سمت‌وسوی آن‌ها نه‌فقط در کوتاه‌مدت، بلکه در میان‌مدت اطلاعاتی با تقریب بالا در اختیار داشته باشند. به دلیل همین پیش‌بینی‌پذیری پایین در ایران، رتبه ریسک کشور در دنیا همواره از بدترین جایگاه برخوردار بوده است.ثبات سیاسی و محیط قانونی همواره عامل مهم سرمایه‌گذاری است. در واقع سرمایه‌گذار قبل از نگاه به بازار، به دنبال فضای با ثبات سیاسی و قانونی است. او بیش از هر چیز به میزان اطمینان و برنامه‌ریزی اقتصادی می‌اندیشد. فضای عدم قطعیت و با ریسک بالا باعث فرار سرمایه‌گذار از بازار سرمایه می‌شود.


پیش‌بینی‌پذیری اقتصاد و آینده آن به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سرمایه‌گذاری و بنگاه‌های اقتصادی تأثیر دارد. شاخص‌های کلان اقتصادی مانند نرخ تورم و نرخ ارز به صورت مستقیم و مجموعه سیاست‌ها و قوانین و مقررات مربوط به اقتصاد مانند عوارض صادرات و میزان تعرفه‌های گمرکی به طور غیرمستقیم بر سیاستگذاری و برنامه‌ریزی یک سرمایه‌گذار و بنگاه اقتصادی مؤثرند.به عنوان نمونه نوسانات نرخ ارز یکی از مسائلی است که تصمیمات فعالان بازار به‌ویژه در بخش صادرات و واردات را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و در هزینه تمام‌شده واحدهای صنعتی تعیین‌کننده است.
قوانین و مقررات نیز از دیگر مصادیق اثرگذار بر پیش‌بینی‌پذیری اقتصاد است. ثبات قوانین محیط اقتصادی را برای فعالیت‌های اقتصادی تثبیت کرده و شفافیت قوانین، امکان برنامه‌ریزی دقیق را فراهم می‌سازد. اهمیت این مسئله تا به آنجاست که «تغییرات غیرمنتظره قوانین اقتصادی» نظیر قوانین و مقررات مالیاتی، گمرکی، ارزی و تجارت خارجی، یکی از نماگرهای ارزیابی امنیت اقتصادی شمرده می‌شوند.
و اما در این میان ما با ابرچالشی به نام مذاکرات برجام مواجه هستیم و قطعاً خود دولتمردان بهتر درک کرده‌اند که باز شدن قفل اقتصاد تا حد زیادی به مذاکرات برجام مربوط است. پیگیری‌های دولت و تیم مذاکرات از یک طرف و نبود مخالف‌های تندوتیز در مقابل توافق نشان از اذعان به اهمیت توافق برجام دارد. توافق برجام می‌تواند بخش عمده‌ای از ابهامات را در اقتصاد و بازار سرمایه برطرف کند و ریسک بازار سرمایه را کاهش دهد تا سرمایه‌گذار مجدداً بتواند از آینده پیش‌بینی بهتری داشته باشد. دولت باید بداند که اقتصاد با شعار و وعده از رکود خارج نمی‌شود. اکنون که بحران‌های مالی و اقتصادی بین‌المللی که در نتیجه کشمکش‌های نظامی در دنیاست به فضای کسب‌وکارها فشار مضاعف وارد می‌کند دولت باید حداقل در بعد داخلی شرایط را بهبود ببخشد و نگذارد سرمایه‌گذار به بازارهای غیرمولد برود. همان‌طور که تا امروز همین ورود نقدینگی به بازارهای غیرمولد باعث چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ خسارت‌های زیاد اجتماعی و اقتصادی
شده است. متأسفانه ما طی یک سال گذشته نه‌تنها در بازار سرمایه شاهد ورود نقدینگی نبوده‌ایم بلکه مطابق نمودار زیر از آذرماه سال گذشته می‌توان گفت به‌جز پنج هفته فقط شاهد خروج پول حقیقی‌ها به عنوان یک شاخص مهم از بدبینی فعالان بورسی از بازار سرمایه بوده‌ایم. (نمودار ۱)

چرا نقدینگی از بورس ارزنده فرار می‌کند؟


بازار سرمایه که از اردیبهشت‌ماه تقریباً شاخص آن قرمز بوده با وجود قیمت‌های جذاب سهام، ترس حاکم بر بازار و روند فرسایشی حاکم بر بازار مانع از ورود پول و رشد قیمتی سهام شده است. شاخص طی این روزها به پایین‌ترین سطح خود از ابتدای امسال رسیده و بازده شش‌ماهه بورس منفی شده است و سطح حجم معاملات به‌شدت کاهش یافته و حتی صندوق‌های درآمد ثابت نیز شاهد خروج پول هستند.بحران‌های نظامی و کشمکش جنگ در دنیا و افت قیمت‌های جهانی، تشدید نااطمینانی و افزایش نارضایتی مردم از عملکرد سیاستگذار، احتمال کمبود گاز در شش‌ماهه دوم و قطعی برق در شش‌ماهه اول، رکود شدید در تمامی بخش‌ها و بالا بودن نرخ سود بانکی اثرات خود را در قیمت سهام و P/E پایین بازار سرمایه گذاشته است.
اگر به P/E میانگین بازار سرمایه که کمتر از ۶ است توجه کنیم به پایین‌ترین حد خود طی سالیان اخیر رسیده است، با وجود این با بلاتکلیفی سرمایه‌گذار این روند تغییری نخواهد کرد. البته همان‌طور که می‌دانید نرخP/E به نوعی بیانگر نگرانی بازار از آینده سودآوری شرکت‌ها نیز است. با این‌که نقدینگی کشور دائماً در حال رشد است و نرخ دلار نیمایی و آزاد نیز چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ نسبت به اوج خود تغییرخاصی نداشته است کماکان نقدینگی انگیزه‌ای برای ورود به بازار سرمایه با توجه به جذابیت‌های فراوان خود ندارد. از طرفی وقتی در شرایط وخیمی که اقتصاد کشور در آن قرار دارد فعال اقتصادی می‌بیند که تنها دغدغه وزیر صمت لابی‌گری برای صنعت ورشکسته خودرو است و به جای آن‌که به دنبال رفع مشکلات صنایع مختلف باشد در خدمت لابی‌گری گروه‌های پرنفوذ است و کابینه هم این روزها تحرکی برای به حداقل رساندن مشکلات داخلی صنعت ندارد خودبه‌خود باعث افزایش نگرانی‌های فعالان بازار سرمایه می‌شود. چرا در شرایطی که صنایع در وضعیت نامطلوب فضای کسب‌وکار قرار دارند دولت کماکان به سرکوب نرخ ارز نیمایی می‌پردازد و قیمت‌گذاری دستوری را با وجود ممنوعیت آن طبق قانون کماکان ادامه می‌دهد. بنگاهی که با تمام مشکلات موجود کالای خود را صادر کرده و ارز حاصل از فروش آن را به داخل کشور آورده چرا باید تنبیه شود و ارز خود را ارزان بفروشد؟
همین موارد از عملکرد دولت و سیاستگذار است که آسیب اصلی را به تولید می‌زند. صادرکنندگان هم از تحریم‌های بین‌المللی آسیب می‌بینند هم از نابخردی‌های سیاستگذار داخلی. چه بسیار سرمایه‌گذاران فعالی که بعد ریزش شدید بورس بااین‌حال در بازار ماندند اما طی ماه‌ّها و هفته‌های اخیر عطایش را به لقایش بخشیدند و از بازار خارج شدند. نمودار خروج پول حقیقی دقیقاً‌ بیانگر همین مورد است. چه بخواهیم چه نخواهیم باز شدن گره کور اقتصاد به توافق برجام مرتبط است و دولت هم این را به‌خوبی می‌داند. رفع بزرگ‌ترین ابهام و ریسک اقتصاد کشور اکنون در گرو تعیین تکلیف برجام است. حتی دانستن این‌که توافق برجام انجام نخواهد شد هم به رفع ابهام کمک می‌کند. حداقل آن این است که فعال اقتصادی با تحلیل خود از روند نرخ ارز و تورم اقدام به تحرک خواهد کرد و نقدینگی از بلاتکلیفی درخواهد آمد. سهام به عنوان یک دارایی اکنون در وضعیت خوبی از لحاظ جذابیت قیمتی و وضعیت سودآوری قرار دارد و هر آن امکان آن را دارد که نقدینگی هوشمند پس از رفع ابهامات وارد این بازار شود.
سیاستگذار در این شرایط باید در کنار مذاکرات برجام مشکلات داخلی را حل کند و موانع تولید را از پیش رو بردارد تا این سیگنال را به اقتصاد بدهد که انگیزه‌اش برای بعد از توافق برجام گشایش اقتصاد از روش‌های صحیح و به دور از غرض‌ورزی‌های سیاسی است.

نقدینگی به زبان ساده

بارها در خبرها واژه نقدینگی را شنیده‌اید. برای مثال دولت بیان می کند که یکی از راهکارهای اصلی در سال جاری برای کنترل افزایش قیمت‌ها و تورم، مهار نقدینگی است. اما مفهوم نقدینگی چیست؟ نقدینگی چه تاثیری بر بیکاری، تولید و تورم دارد و راهکارهای افزایش و کاهش آن در اقتصاد به چه صورت است؟مفهوم پول نقد که مشخص است. پولی که در حال حاضر برای مبادله در دسترس است و می‌توان برای خرید کالا و خدمات از آن استفاده کرد، اما نقدینگی مفهومی عام‌تر نسبت به این واژه دارد.

نقدینگی به زبان ساده

مرتضی زارع

بارها در خبرها واژه نقدینگی را شنیده‌اید. برای مثال دولت بیان می کند که یکی از راهکارهای اصلی در سال جاری برای کنترل افزایش قیمت‌ها و تورم، مهار نقدینگی است. اما مفهوم نقدینگی چیست؟ نقدینگی چه تاثیری بر بیکاری، تولید و تورم دارد و راهکارهای افزایش و کاهش آن در اقتصاد به چه صورت است؟مفهوم پول نقد که مشخص است. پولی که در حال حاضر برای مبادله در دسترس است و می‌توان برای خرید کالا و خدمات از آن استفاده کرد، اما نقدینگی مفهومی عام‌تر نسبت به این واژه دارد. نقدینگی به درجه نقدشوندگی دارایی‌های مختلف در قیمت مشخص اطلاق می‌شود.

فرض کنید شما می‌خواهید منزلتان در سریع‌ترین زمان ممکن به شخصی بفروشید. قیمت منزل شما ۲۵۰ میلیون تومان است. از فرد خریدار در مورد نحوه پرداخت می‌پرسید. او بیان می‌کند من ۵۰ میلیون تومان پول نقد دارم، ۱۶۰ میلیون پول منزلم است که می‌خواهم بفروشم و ۴۰ میلیون مابقی را نیز با فروش ماشینم به شما پرداخت می‌کنم. در این مثال شخص در ظاهر ۲۵۰ میلیون لازم برای این معامله را دارد، اما آیا همگی این دارایی‌ها در حال حاضر قابل‌تبدیل شدن به پول هستند؟ بدون شک فروش منزل و ماشین او نیاز به زمان دارد. از طرفی نمی‌توان دقیقا گفت این دارایی‌ها به قیمت گفته شده به‌فروش می‌رسد یا خیر. همه این عوامل موجب می‌شود شما به چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ این فکر بیفتید که پرداخت مشتری برای مثال ممکن است ۴ یا ۵ ماه به‌طول بینجامد. حال اگر شخصی همان لحظه برسد و بگوید که ۲۵۰ میلیون پول نقد در حساب جاری خود در بانک دارد و می‌تواند همین امروز منزل شما را بخرد بدون شک شما با او وارد معامله خواهید شد.

پول موجود در بانک نیز یک نوع دارایی است. بار دیگر به مثال نگاه کنید، همه این دارایی‌ها نهایتا برای داد و ستد باید به پول تبدیل ‌شوند، اما سرعت آنها متفاوت است. هرچه یک دارایی سریع‌تر به پول تبدیل شود اصطلاحا درجه نقدشوندگی آن بالاتر است. همچنین ملاحظه شد پول نقد سرعت معاملات را بالا می‌برد. حال با این مقدمه به تبیین نقدینگی می‌پردازیم. نقدینگی در اقتصاد شامل پول و شبه پول است. پول بالاترین درجه نقدشوندگی را دارد، شما با پول به سرعت می‌توانید هر آنچه را که آماده فروش است تهیه کنید.به‌عبارت خیلی ساده پول به اسکناس و سکه‌های (مسکوکات) در دست مردم، همچنین هر گونه حساب بانکی که در هر زمان امکان برداشت تا ریال آخر از آن وجود داشته باشد اطلاق می‌‌شود. به این ترتیب این گونه حساب‌ها مثل پول نقد عمل کرده و سرعت انجام معامله با آنها مثل پول نقد است. مثلا حساب دسته چک، حساب جاری است. اگر کسی چک روز به شما بدهد و به بانک مراجعه کنید چک شما در همان روز تبدیل به پول نقد می‌شود یا حساب‌های قرض‌الحسنه متصل به عابر بانک..

اما شبه پول چیست؟ شبه پول گونه‌ای از دارایی‌های پولی شماست که قدرت نقدشوندگی آنها به اندازه پول نیست. به بیان ساده هرگونه پولی که شما در بانک سپرده کرده‌اید، اما امکان برداشت از آن به زمان خاصی محدود شده شبه‌پول است. برای مثال وقتی شما ۱۰ میلیون پول نقد خود را تحت عنوان سپرده بلندمدت یک‌ساله ذخیره چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ می‌کنید، پول شما به مدت یک سال به شبه پول تبدیل می‌شود یا حتی حسابی که به شما می‌گوید حداقل ۵ میلیون از پولتان همواره باید در حساب باشد تا به آن سود پرداخت کنیم، اگر ۱۰ میلیون در آن داشته باشید ۵ میلیون آن پول، و ۵ میلیون آن شبه پول است.حال به تاثیر نقدینگی در اقتصاد بپردازیم، تا این‌جا مشخص است که هر چه پول در دست مردم بیشتر باشد سرعت انجام مبادلات تجاری افزایش می‌یابد. از طرفی همواره در جامعه مقدار مشخصی کالا و خدمات وجود دارد که مقدار پول در دست مردم باید با آن متناسب باشد. اگر مقدار پول بیشتر از کالا و خدمات موجود باشد، مردم همان میزان محصول را باید با پول بیشتری خریداری کرده و قیمت‌ها در جامعه بالا می‌رود و برعکس.

از طرفی پول زیاد تقاضای مردم برای خرید کالاها و خدمات مختلف را افزایش می‌دهد و اگر محصولات تولیدکنندگان داخلی به اندازه کافی نباشد راه برای ورود کالاهای خارجی ارزان قیمت باز شده و رفته رفته مردم کالاهای خارجی را جایگزین کالای داخلی می‌کنند که پیامد آن کاهش تولید داخلی و افزایش بیکاری است؛ بنابراین حجم نقدینگی در جامعه باید کنترل شود. توجه داشته باشید این فقط پول نقد نیست که می‌تواند تورم‌زا باشد. پول‌هایی که به‌صورت شبه پول در حساب‌های بانکی ذخیره می‌شود نیز می‌تواند سریعا به پول نقد تبدیل شود. اما چگونه؟ بانک‌ها منابع مالی جمع شده را می‌توانند به مردم وام دهند. به این ترتیب حجم پول بیشتر از مقدار اولیه شروع به افزایش می‌کند. مثلا وقتی ۱۰ میلیون تومان در بانک جمع می‌شود و بانک آن را در قالب وام به شخص دیگری می‌دهد اگر نرخ بهره وام ۲۰ درصد باشد او در پایان سال باید ۱۲ میلیون به بانک بازگرداند.

اما چطور می‌توان نقدینگی یا حجم پول در گردش جامعه را کنترل کرد. هر کالایی در اقتصاد قیمتی دارد و قیمت پول نیز نرخ بهره آن است. برای مثال فرض کنید دولت می‌خواهد برای دو سال آینده حجم نقدینگی در کشور را کاهش دهد. اگر دولت نرخ بهره سپرده‌های بلند‌مدت ۲ ساله را ۲۵ درصد و نرخ بهره وام را ۳۰ درصد تعیین کند چه اتفاقی می‌افتد؟ از یک طرف مردم تمایل دارند پول خود را تا ۲ سال آینده در بانک سپرده کنند و این یعنی حجم پول نقد که سرعت مبادله بالایی دارد در جامعه کم می‌شود. از طرفی وام گرفتن برای مردم مشکل می‌شود و با این نرخ بالا تعداد افراد متقاضی وام نیز در جامعه کم می‌شود. به این ترتیب حجم پول کلی در جامعه کم شده و تقاضای مردم نسبت به قبل کاهش می‌یابد و قیمت‌ها کنترل می‌شوند. عوامل متعددی در کنترل نقدینگی دخالت دارند، اما در این مقاله معمول‌ترین روش آن ذکر شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.