آینده سرمایهگذاری در سهامهای معدنی بورس چیست؟
سرمایهگذاری در بورس همواره جذابیتهای خود را دارد و در صورتیکه تکنیکهای ورود و خروج به موقع از هر سهم را بدانید میتوانید سوددهی بالایی را تجربه کنید. چه بسا کسانی که در طول سالیان اخیر از این طریق سرمایه زیادی را برای خود پسانداز کردهاند. البته نمیتوان از سوی دیگر این بازار هم غافل شد و اگر بدون اطلاعات کافی وارد این بازار شوید ممکن است سرمایه خود را به طور کامل از دست دهید. پس زمانی وارد این بازار شوید که اطلاعات کافی در مورد آن کسب کرده باشید. در ادامه این مقاله قصد داریم شما را با شرکتهای بورسی معدنی، نمادها و عوامل موثر بر ارزش سهام این شرکتها، آشنا کنیم پس در ادامه ما را همراهی کنید.
چه شرکتهای معدنی در بورس فعال هستند و نماد هر کدام چیست؟
در حال حاضر شرکتهای معدنی که در بورس حضور دارند زیر مجموعه گروه استخراج کانههای فلزی قرار میگیرند. تعداد زیادی از شرکتهای بزرگ معدنی در این گروه حضور دارند که ۳۲ درصد از فروش کل شرکتهای بورسی را تشکیل داده و حدود ۲۳ درصد ارزش بازار را به خود اختصاص دادهاند. البته از این تعداد برخی سهامها مربوط به بازار فرابورس هستند. در جدول زیر شرکتهای معدنی حاضر در بخش استخراج کانههای فلزی را همراه با نمادهایشان به شما معرفی میکنیم و به شما میگوییم که هریک در بازار اصلی بورس قرار دارند یا فرابورس:
لیست شرکتهای معدنی حاضر در بورس و فرابورس ایران
جدول 1: اطلاعات نماد شرکتهای معدنی حاضر در بورس و فرابورس ایران
چه عواملی بر ارزش سهامهای بورسی تأثیرگذار است؟
یکی از نکات بسیار مهم و تأثیرگذار بر ارزش سهام شرکتهای حاضر در بازار سرمایه، میزان خرید و فروش و درآمد آن شرکتها است. به همین دلیل میتوان موارد زیر را جزو عوامل مؤثر بر ارزش سهامهای معدنی در بازار سرمایه دانست:
1. نوسانات نرخ ارز
2. قیمت جهانی سنگآهن، مس و دیگر کانیها در سطح جهانی
3. نحوه نرخگذاری فرآوردههای سنگ آهن در داخل کشور
4. مقدار عوارض صادراتی
5. نحوه محاسبه مالیات و میزان معافیتهای مالیاتی
6. قیمت فروش محصولات
7. سهولت در تأمین مالی پروژهها و طرحهای توسعهای
8. میزان عرضه و تقاضا
در سال اخیر عرضه سنگآهن، به دلیل شیوع ویروس کرونا و شکستن سد باطله در برزیل با کاهش مواجه بود. از طرفی چین با افزایش تقاضا سبب شد که میزان عرضه و تقاضا به نحوی رقم بخورد تا قیمت سنگآهن به حداکثر میزان خود در چند سال اخیر برسد. از طرفی در ادامه اقدامات دولت چین برای محدود کردن تولیدات فولادی خود به منظور کمک به شرایط محیط زیستی سبب شد تا میزان درخواست زغال سنگ دوباره کم شود و در ادامه قیمت سنگآهن هم روند نزولی به خود گرفت. حال باید در ادامه دید که قیمت جهانی سنگآهن به چه ترتیبی پیش میرود تا بتوان پیشبینی درستی از ارزش سهام شرکتهای معدنی در آینده داشت.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد نوسانات نرخ ارز است که میتواند بر روند کلی بازار سرمایه تأثیر زیادی داشته باشد. اگر قیمت دلار افت قابلتوجهی در چند ماه آینده داشته باشد احتمالاً شاخص کلی بازار سرمایه نیز با کاهش مواجه خواهد شد و در این صورت ارزش اغلب سهمها کاهش مییابد و نمیتوان در مورد شرکتهای معدنی هم شرایط چندان متفاوتی در نظر گرفت.
از طرف دیگر قوانین و ابلاغیههای دولتی هم میتوانند بر میزان درآمدزایی شرکتها تأثیرگذار باشد. به طور مثال در حال حاضر اغلب شرکتهای معدنی و حتی فولادسازی از طریق صادرات درآمد بیشتری دارند و اگر سیاستهای دولت به ترتیبی پیش برود که بخواهد صادرات را با محدودیت مواجه کند احتمالاً درآمد این شرکتها کم شده و در نهایت ارزش سهامهایشان هم کاهش یابد. از طرفی ممکن است سیاستها به نحوی پیش رود که به دنبال کنترل قیمتها در بازار داخلی هم باشند که آن هم نتیجهای جز کاهش ارزش سهام شرکتهای حاضر در بورس نخواهد بود.
در خرید سهامهای معدنی چه ریسکهایی را باید در نظر گرفت؟
همانطور که گفته شد خرید و فروش در بازار سرمایه با ریسک همراه است اما شما میتوانید با در نظر گرفتن این موارد احتمال ضرر و زیان خود را به حداقل مقدار ممکن برسانید:
1. ریسک بازار (شامل درآمدهای هر شرکت)
2. ریسک نقدینگی
3. ریسک اعتباری
4. ریسک نقدشوندگی سهام
با وجود تمامی این شرایط این شمایید که در نهایت باید تصمیم بگیرید سرمایه خود را به بورس ببرید یا عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری چیست؟ نه. اگر هم تصمیم به سرمایهگذاری در بورس داشته باشید باز هم خودتان باید تصمیم بگیرید که چه سهامی را برای خرید انتخاب کنید. اما در حال حاضر سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) به دنبال اجرای پروژههای توسعهای از محل سود عملکرد سال گذشته است و اگر این موضوع عملی شود میتوان طی سالهای آتی به سوددهی بالای سهامهای معدنی در بورس امیدوار بود.
عوامل مؤثر بر قیمت زمین و بررسی آن در بازار مسکن ایران
بررسیها نشاندهنده این است که عوامل مهمی هستند که امروزه بر قیمت زمین تأثیرگذار هستند؛ که این عوامل را میتوان به چند دسته تقسیمبندی نمود. در بحث زمینهای داخل شهر، یکی از عوامل مهم هزینههای آمادهسازی زمین و تأمین زیرساختهای زمین است. عامل دیگر مؤثر بر قیمت زمین موقعیت مکانی آن است. هر عاملی ازجمله ایجاد یک طرح عمرانی و توسعهای یا افزایش امکانات آن زمین باعث افزایش ارزش یک زمین میشود.
برای دریافت مطالعه پیش امکان سنجی آنلاین در کمترین زمان به اکوساختمان مراجعه کنید.
عوامل مؤثر بر قیمت زمین
از طرف دیگر عامل مهم سیاستهای شهری قرار دارد. سیاستهایی مانند سیاستهای شهرداری در ارائه تراکم مازاد، ارزش یک زمین را تغییر میدهد. درنتیجه بازیگران بازار مسکن با بررسی این تحولات، فعالیتهای سوداگرانه خود را در بازار زمین شروع کرده و طی یک فرآیند روستایی را شهر میکنند که ارزش قیمتی زمینهای آن را تغییر داده و سود بیشتری ببرند. دیگر عامل مؤثر بر قیمت زمین تغییر محدوده شهری است که در کشور ما به زمینخواری معروف شده است، این موضوع نیز بر قیمت زمین مؤثر است.
از دیگر عوامل قیمت گذاری املاک و مستغلات، رونق بازار مسکن و سرعت ساخت است، هر زمان که رکود در بازار مسکن اتفاق افتاده است، نرخ زمین تغییر نکرده و بالعکس. البته این به دلیل آن است که مسکن و زمین بخش امن و کم ریسک در سرمایهگذاری افراد به حساب میآید و اطمینان خانوارها به آن به دلیل ریسک پایین سرمایهگذاری در آن نسبت به سایر زمینههای سرمایهگذاری مانند طلا و دلار است.
در برهههایی از زمان که به دلایل گوناگون انگیزه افراد برای سرمایهگذاری در بخش زمین و مسکن افزایش مییابد، سوداگری در این بازار مسکن نیز افزایش مییابد و درنتیجه جهش قیمتی زمین همواره بیش از رشد قیمتی مسکن است. از طرف دیگر سفتهبازی در بازار زمین و ارزشافزوده بالای آن تخلفات زیادی را این زمینه ایجاد میکند.
به علاوه، به دلیل محدود بودن زمین و عرضه ثابت آن، در صورت بیشتر شدن تقاضا نسبت به عرضه، قیمت افزایش مییابد. به همین دلیل است که برای کنترل تورم این بخش، افزایش محدوده شهری راهکاری منطقی محسوب میشود. گسترش شهرنشینی به حومه شهرها یکی از راهکارهای دولت برای جلوگیری از رشد تورمی در بازار مسکن و زمین بوده است. البته با این کار علاوه بر کنترل و رعایت شاخصهای تراکم، کیفیت زندگی نیز افزایش یافته است.
قیمت زمین چگونه تعیین میشود
بررسیها حاکی از آن است که یکی از مهمترین موضوعات مطرحشده در تعیین قیمت یک ساختمان، تغییرات قیمت زمین آن است، تورم بالای بخش زمین نیز یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر قیمت زمین بوده و تعیین کننده اصلی قیمت زمین است.
همانطور که در بالا ذکر شد یکی از مهمترین موضوعات موردبحث در تعیین قیمت مسکن که باید موردبحث قرار گیرد، این است که چه سیاستی باید برای کنترل تورم زمین اتخاذ گردد. امسال بحثهای زیادی در مورد مالیات بر عایدی سرمایه در بخش مسکن مطرح شده است. درحالیکه از نگاه متخصصان عمده این مالیات باید از زمین گرفته شود که کمتر به این موضوع توجه میشود، چراکه اصل سوداگری در بخش زمین بوده و سرمایهگذار سود اصلی را از ساخت نمیبرد، بلکه از تغییرات قیمت زمین سود میکند.
در اقتصاد و نیز درزمینه تولید، دو عامل سرمایه و نیروی کار وجود دارد، بنابراین منفعت باید بین این دو بخش تقسیم شود درحالیکه که در ایران، منفعت اصلی در صنعت ساختمان از تغییرات قیمت زمین حاصل میشود. مثال نقض این موضوع، بیش از چهار دهه پیش رخ داد و در پروژه ساختمانسازی اکباتان، قیمتها با توجه به هزینه ساخت تعیین شد. در این پروژه، مقیاس تولید افزایش داده شد، فناوریهای جدید به کار رفت و از کنار صرفهجوییهای ناشی از مقیاس و بستههای طراحیشده سودآوری ایجاد شد.
اما سرمایهگذاری در صنعت ساختمان ایران، بهخصوص از دهه ۷۰ به بعد از محل تولید ساختمان آنچنان سودآور نبوده است و بیشترین سود از تغییرات قیمت زمین بهدستآمده است. این موضوع باعث شد تا سازندگان مسکن طی سالهای اخیر نسبت به استفاده و واردکردن فناوریهایی که هزینه ساخت را کاهش میدهند رغبت نشان ندهند.
نکته مهم در مورد تعیین قیمت زمین و یا خانه کلنگی این است که خریدار آنها اغلب قصد ساختوساز دارند و به همین دلیل است که فاکتورهایی مانند چند بر بودن خانه یا زمین، عرض و طول آن، موقعیت آن از نظر عرض کوچه یا خیابان، دسترسی ملک به معابر اصلی، کاربری و امکان تغییر کاربری آن، نوع سند، هزینههای مربوط به شهرداری مثل جواز ساختوساز و از همه مهمتر میزان عقبنشینی و اصلاحی آن تعیین کننده قیمت هستند.
البته قیمت گذاری املاک و مستغلات امری تخصصی است و بهتر است به عوامل متخصص آن سپرده شود زیرا با توجه به قیمتهای امروز که طبق آمار متوسط قیمت زمین عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری چیست؟ یا سازه کلنگی در تهران را حدود ۲۰ میلیون تومان اعلام میکنند هرگونه اشتباهی منجر به ضرر زیادی برای فروشنده و یا خریدار خواهد شد.
نسبت قیمت زمین به آپارتمان
بر اساس تازهترین اطلاعات رسمی مرکز آمار ایران قیمت فروش هر مترمربع زمین یا ساختمانهای کلنگی معاملهشده در یکساله اخیر شاهد رشد ۱۷۵ درصدی است و این در حالی است که در همین دوره قیمت هر مترمربع آپارتمان ۱۱۰ درصد رشد داشته است. با مقایسه این ۲ عدد میتوان به شکافی عمیق بین روند حرکت قیمت فروش آپارتمان و زمین و بالا بودن نسبت قیمت زمین به آپارتمان پی برد.
طبق گزارش فصلی مرکز آمار ایران از تحولات بازار مسکن پایتخت، حداقل قیمت هر مترمربع آپارتمان مسکونی در تهران در فصل بهار ۴ میلیون تومان و حداکثر ۷۴ میلیون تومان و میانگین قیمت هم ۱۷ میلیون تومان بوده که به این ترتیب متوسط قیمت آپارتمان نسبت به زمستان پارسال ۲۲٫۷ درصد رشد داشته اما تعداد معاملات هم ۲۳٫۲ درصد کاهش داشته است.
بهعلاوه، حداقل قیمت یک مترمربع زمین یا خانه کلنگی طبق آمارهای ارائه شده توسط بنگاههای معاملات ملکی در تهران، ۵ میلیون تومان و حداکثر ۹۶ میلیون بوده است؛ به این ترتیب میانگین قیمت زمین و خانه کلنگی ۲۶ میلیون تومان ثبتشده است. آمارها نشان میدهد میانگین مساحت معاملهشده در بازار زمین و خانههای کلنگی هم ۲۴۶ مترمربع بوده است.
طبق اعلام مرکز آمار ایران، درحالیکه قیمت هر مترمربع زمین و خانه کلنگی امسال ۱۷۵ درصد افزایش داشته، اما تعداد معاملات انجام شده هم در بازار ۲۲٫۵ درصد کاهش داشته است. آمار معامله املاک کلنگی و زمین مسکونی در بهار امسال هم نسبت به زمستان پارسال ۱۲٫۵ درصد کاهش را تجربه کرده است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که رشد قیمت زمین و خانههای کلنگی در پایتخت ازیکطرف و افت تعداد معاملات از طرف دیگر نشان از کاهش تقاضا برای خرید به دلیل جهش قیمت است.
چگونه یک ملک را کارشناسی کنیم
برخی از مهمترین نکاتی که لازم است یک مالک و کارشناس در هنگام قیمتگذاری خانه نسبت به آنها آگاهی داشته باشد، در زیر آمده است. توجه به این نکات مالک را قادر میسازد تا بتواند ملک خود را به بهترین قیمت ممکن و در کوتاهترین زمان ممکن به فروش برساند. شرایط سند یکی از فاکتورهای مهم در قیمت گذاری املاک و مستغلات است. اول باید به این نکته توجه داشت که آیا اصولاً ملک دارای سند هست زیرا در برخی از شهرهای کشور عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری چیست؟ املاک زیادی به شکل قولنامهای و بدون سند معامله میشوند.
باید توجه داشت که قیمت املاک قولنامهای بهمراتب کمتر از املاک دارای سند بوده و حتی در میان املاک دارای سند نیز، انواع مختلف سند در قیمتگذاری خانه نقش دارند. فروشندگان و خریداران باید به نوع سند، مانند سند شخصی، سند اوقافی، سند تعاونی و دیگر انواع اسناد ملک توجه کرده و قیمتگذاری را با توجه به آن انجام دهند.
موقعیت زمین هم در کارشناسی قیمت یک ملک مهم است. برخی از زیرمجموعههای این بخش که به افزایش قیمت آن میانجامد شامل فاکتورهایی نظیر موقعیت مکانی ملک، واقع شدن آن در منطقه اعیان نشین، دسترسی به مسیرهای بزرگراهی، منظره و چشمانداز آن و نوع ساختار زمین از نظر گسل و نوع خاک خواهد بود.
نکته آخر هم که باید در مورد قیمت گذاری ساختمانها رعایت گردد توجه به عواملی همچون معماری و جنس مصالح مورد استفاده در ساخت، تعداد طبقات یک ساختمان به لحاظ خلوت و یا شلوغ بودن آن، میزان نورگیر بودن واحد و امکانات رفاهی خانه شامل استخر، محوطه بازی یا باشگاه ورزشی و همچنین عمر و سن آن بنا است.
سخن آخر
ازآنجاکه مبنای محاسبه و کارشناسی قیمت یک ملک، در ابتدا قیمت زمین آن است در نظر گرفتن عوامل مؤثر بر قیمت زمین امری حیاتی به شمار میآید. با توجه به آن که عوامل مؤثر بر این فاکتور مهم زیاد و پیچیده است لزوم مشاوره با کارشناسان امر ضروری است؛ اما علاوه بر آن با کمک فاکتورهای مورد اشاره در بالا میتوان بهصورت حدودی اطلاعاتی را دراینباره کسب نمود تا مجموع این دو کار نتیجه مثبتی را در پی داشته باشد.
سرمایه گذاری چیست و انواع فرصتهای سرمایه گذاری کدامند؟
شاید بارها عبارت سرمایه گذاری را شنیده باشید اما شاید درک درستی از آن نداشته باشید یا شاید هم در این زمینه و زمینههای مربوط به آن علم کافی دارید. در هر صورت ما در این مقاله میخواهیم بگوییم سرمایه گذاری چیست و شما را تا حدودی با مسائل مربوط به سرمایه گذاری آشنا کنیم.
سرمایه و سرمایه گذاری چیست؟
به تمامی منابع، خواه پولی و خواه غیر پولی که بشود آنها را به پول تبدیل کرد، یا در واقع به چشم وجه به آنها نگاه کرده و آنها را پول به حساب آورد، سرمایه گفته میشود.
در مورد سرمایه گذاری نیز با توجه به دیدگاههای مختلفی که بین افراد وجود دارد، هر کسی میتواند تعاریف مختلفی از آن داشته باشد به طوری که وارن بافت، مؤسس شرکت (زارا) این واژه را این چنین تعریف میکند:
“فرآیند برنامهریزی برای پول، تا در آینده پول بیشتری نصیب شما شود.”
اما در نظر مردم عادی سرمایه گذاری یعنی قناعت و عدم استفاده از پول امروز خود و ذخیره و پسانداز آن در یک محل مناسب مثل بانک و مؤسسات مالی، تا در آینده بتوانند از سود حاصل از آن بهره و بازدهی کسب کنند.
حال اگر بخواهیم یک تعریف کلی برای این عبارت ارائه دهیم باید بگوییم به عملیاتی که طی آن افراد، وجوه مالی یا همان پول خود را به یک یا گاهاً چند نوع دارایی مثل مسکن، زمین، طلا و غیره تبدیل میکنند، سرمایه گذاری گفته میشود.
انواع فرصتهای سرمایه گذاری چیست؟
به عنوان مثال وقتی کسی با توجه به شرایط اقتصادی موجود و در نظر گرفتن سود و زیان حاصل از خرید مسکن، تصمیم به خرید مسکن با سرمایه خود میگیرد، در این حالت میگوییم این شخص در زمینه مسکن، سرمایه گذاری کرده است. به همین ترتیب با توجه به زمینههای مختلفی که برای سرمایه گذاری وجود دارد، به این نتیجه میرسیم که فرصتها و روشهای مختلفی برای انواع سرمایه گذاری در ایران وجود دارد که عبارتند از:
۱-بازار طلا و سکه
۳-بازار سرمایه (بازار بورس)
۶-استارت آپ یا کسب و کار نوظهور
چرا بازار سرمایه بهترین فرصت سرمایه گذاری است؟
بازار سرمایه به دلایل زیادی نسبت به سایر فرصتهای سرمایه گذاری، گزینه بهتری برای سرمایه گذاری است که در زیر این دلایل را بیان کردهایم:
میزان ریسک در سرمایه گذاری
ورود به همه فرصتهای سرمایه گذاری که در بالا نام بردیم همراه با ریسک است اما این که میزان ریسک هر یک از این موارد چقدر است باید بگوییم به همان اندازهای که شما میخواهید از سرمایه گذاری خود، دریافت بازدهی داشته باشید، میزان ریسک سرمایه گذاری شما را بالا میبرد. به بیان سادهتر زمانی که شما در تلاش هستید تا بازدهی سرمایه گذاری خود را افزایش بدهید، یعنی ریسک بیشتری را پذیرفتهاید.
انواع بازدهی سرمایه گذاری
بازدهی به سودی گفته میشود که یک سرمایه گذار با سرمایه گذاری در یک دوره زمانی به دست میآورد و همانطور که میدانید هدف یک سرمایه گذار از سرمایه گذاری، به دست آوردن سود و بازدهی است و این بازدهی ۲ نوع است:
۱-بازدهی مورد انتظار
عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری
با توجه به وجود ریسک برای سرمایه گذاری و همچنین عواملی که بر روی آن تأثیرگذار هستند، وقتی تصمیم به سرمایه گذاری میگیرید میبایست نسبت به این عومل آگاهی داشته و آنها را مورد بررسی قرار بدهد که در زیر بیان شدهاند:
- افق سرمایه گذاری
- حجم سرمایه گذاری
- میزان نقد شوندگی
- میزان عدم ریسک پذیری
- دستیابی به بازدهی مورد انتظار
سخن پایانی
شما باید به همان اندازه که انتظار بازدهی از سرمایه گذاریتان را دارید، ریسک پذیر نیز باشید تا در صورت عدم موفقیت و عدم کسب سود مورد انتظار خود، دچار مشکلات روحی نشده و همچنان با موفقیت به مسیر خود ادامه دهید.
استراتژی تجاری یکی از عوامل مؤثر بر کارایی سرمایه گذاری
استراتژی تجاری که شرکتهای مختلف از آن استفاده میکنند، یکی از مهمترین عواملی است که به صورت مستقیم بر روی میزان کارایی سرمایه گذاری تاثیر میگذارد. این استراتژی مشخص کننده سطوح سرمایه گذاریهای اولیه نیز به حساب میآید. استراتژیهای آینده نگر عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری چیست؟ و استراتژیهای تدافعی میتوانند به عنوان دو مثال استراتژی تجاری شناخته شوند. آنها شرکتها را در معرض سطوح متنوعی از سرمایه گذاری قرار میدهند. جالب است بدانید که نظارت، اختیارهای مدیریتی و غیره میتوانند در دریافت تصمیمهای سرمایه گذاری اهمیت داشته باشند.
هدف مقاله امروز ما بررسی تاثیرات استراتژی تجاری بر روی سرمایه گذاری شرکتهای مختلف است. امیدواریم که مقاله امروز ما مورد تایید شما بازدیدکنندگان عزیز باشد. اگر شما هم در زمینه استراتژی تجاری کنجکاویهای خاص خود را دارید، ادامه مقاله امروز ما را از دست ندهید.
روشهای بکار گرفته شده برای بررسی تحقیقات
اطلاعاتی که امروز ما در مورد استراتژی تجاری ارائه میکنیم، از دل یک سری تحقیقات ویژه استخراج شدهاند. این تحقیقات بر اساس رگرسیون لجستیک چند جملهای، دادهها و اطلاعات موجود درون 119 شرکت را مورد بررسی قرار دادهاند. این 119 شرکت در بورس اوراق بهادار در بازه زمانی 1380 تا 1394 فعالیت کردهاند.
یافتههای تحقیق
بر اساس یافتههای این تحقیق، شرکتهایی که استراتژی آینده نگر و بر پایه نوآوری را دنبال مینمایند، در پروژههایی که ریسک زیاد دارند سرمایه گذاری میکنند. در این شرکتها احتمال زیادی برای پیش سرمایه گذاری وجود دارد. در حالی که شرکتهای پیرو استراتژی تدافعی یا مبتنی بر کارایی بیشتر در معرض سرمایه گذاری کمتری قرار گرفته اند.
نقش استراتژی تجاری در ایجاد سود پایدار برای شرکت چیست
علاوه بر همه این مباحث، تحقیقات دیگری به ما نشان میدهند شرکتهایی که از استراتژی تجاری آینده نگری استفاده میکنند، خیلی بیشتر درگیر استراتژیهای اجتناب مالیاتی هستند. این مبحث توسط دیلمی و همکاران در سال 1394 مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، این شرکتها کیفیت سود بهتری دارند. این نتیجه گیری توسط تاتی و محب خواه در سال 1363 مطرح شده است. پس ما به این نتیجه میرسیم که اختیارات مدیریتی بیشتر و ترکیب آن با نظارت ضعیف در یک استراتژی تجاری آینده نگر، محیط را برای دیدگاههای مستقل مدیریتی آماده میکند. این مسئله میتواند منجر به بیش سرمایه گذاری شود.
از طرف دیگر شما باید بدانید که استراتژی تجاری تدافعی اختیارات مدیریتی کمتر و نظارت جدی را در پی دارد. این نظریه هم توسط تری اتلی و همکارانش در سال 2013 ارائه شده است. مدیران در این شرایط در جهت کاهش ریسکهای مرتبط با شغل خود، فعالیتهای عجیبی را به اتمام میرسانند. آنها به سرمایه گذاری کمتری در پروژههایی که بازدهی بالا دارند علاقه نشان میدهند. معمولا این پروژهها پر ریسک هستند.
بررسی ارتباط میان استراتژی تجاری و سرمایه
بررسی ارتباط بین استراتژی تجاری و کارایی سرمایه گذاری در تحقیق امروز ما به دو دلیل اهمیت زیادی دارد.
دلیل اول این است که در پاسخ به تحقیقات قبلی، همچون تحقیقات ایجاد شده توسط بیدل که بررسی رابطه بین کیفیت گزارشهای مالی و کارایی سرمایه گذاری را الزامیکرده اند، تحقیق امروز ما نیز در این زمینه تفاوتهایی دارد. در تحقیقی که امروز شما در حال مطالعه آن هستید، استراتژی تجاری به عنوان اثر درجه اول معرفی شده است.
دلیلی دوم این است که در تحقیقات خارجی مختلفی همچون تحقیقهای ارائه شده توسط نویسی و همکارانش، رابطه میان نوع استراتژی تجاری و سطح مطلوب سرمایه گذاری به خوبی بررسی شده و به صورت مستند ثبت شده است. اما در تحقیقات داخلی کشور ما یعنی ایران، تأثیرات استراتژی تجاری بر روی سطوح سرمایه گذاری شرکتهای مختلف و میزان بهینه بودن آنها مورد آزمون قرار نگرفته است. در نتیجه، با بررسی تحقیقی که ما امروز نتایج آن را برای شما آماده کرده ایم، خلا مربوط در ادبیات پژوهشهای داخلی نیز از بین میرود.
نقش اصطکاک بازار در کارایی سرمایه گذاری چیست؟
با توجه به چارچوبهای ارائه شده در نئوکلاسیک سرمایه گذاری، معمولا در سرمایه گذاری، سرمایه بر مبنای نسبت نهایی ارزیابی میشود. نسبت نهایی نشان دهنده این مسئله است که آیا منافع شرکت حتی با در نظر گرفتن تعدیلات مربوط به سرمایه گذاریهای جدید، بیشتر از هزینه نهایی سرمایه گذاری خواهد بود یا خیر. این تحقیق هم توسط بیدل و همکارانش در سال 2009 ایجاد شده است. علاوه بر این مورد، سرمایه گذاری در پروژههایی که خالص ارزش فعلی مثبت دارند نیازمند تأمین مالی خارجی است.
در این سرمایه گذاریها، پس از پرداخت هزینههای بهره مربوط، مدیران باید مبالغ نقد اضافی را به حساب اولیه سرمایه گذارها واریز کنند. این در حالی است که مودیلیانی و میلر در سال 1958پیشنهاد کرده اند که شرکتها همیشه میتوانند سطوح بهینه سرمایه را در بازارهایی که وضعیت کامل دارند، حفظ کنند. تحقیقات دیگر در این زمینه بیان میکند که اصطکاک بازار میتواند به صورت مستقیم بر روی میزان کارایی سرمایه گذاری که شامل منابع مالی و تضاد نمایندگی است، تأثیر گذار باشد. جنسن در سال 1986 این تحقیق را ارائه کرده و به این نتیجه رسیده است.
بیدل و همکاران در سال 2009 و مدرس و حصار زاده در سال 1387 به طور مفهومی فقط در یک زمان خاص سرمایه گذاری یک شرکت را پر کاربرد و کارا تعریف میکنند. آنها فقط زمانی که پروژههایی با خالص ارزش فعلی مثبت تحت نظر سناریوی بدون اصطکاک بازار ایجاد میشوند، آن را به عنوان یک پروژه کارا تعریف میکنند. از جمله دیگر مواردی که میتواند بر روی نظر متخصصان تاثیر گذار باشد میتوان به انتخاب معکوس و هزینههای نمایندگی اشاره کرد. در نتیجه، سرمایه گذاری کمتر از حد شامل حذف هر گونه فرصت سرمایه گذاری جدید است. این مسئله میتواند در غیاب انتخاب معکوس، خالص ارزش فعلی مثبت و خوبی داشته باشد. این ارزش بالا به شیوه ای خاص و ویژه بیش سرمایه گذاری را به عنوان سرمایه گذاری اصلی در تیمهایی با خالص ارزش فعلی منفی تعریف مینماید.
نقش استراتژی تجاری در سرمایه گذاری کمتر از حد
در استراتژی تجاری و ادبیات مربوط با سرمایه گذاری کمتر از حد، ما میتوانیم به یک استدلال مهم برسیم. در این شرایط استدلال میشود که مدیران ریسک گریز که دوست ندارند شغل خود را از دست بدهند، اگر به این جمع بندی برسند که چنین پروژههایی رفاه شخصی آنها را در معرض ریسک قرار میدهد، یک تصمیم مهم میگیرند. آنها ممکن است با رد پروژههایی که ارزش را زیاد میکنند یا دوری کردن از پروژههایی که سرمایه گذاری ریسکی اما بهینه دارند، کم کاری کنند.
از طرف دیگر در استراتژی تجاری با بیش سرمایه گذاری، مدیران میخواهند شرکت خود را به مراحل بعد ببرند. مدیران دوست دارند تا میزان سرمایه گذاری شرکت را در حالت بهینه خارج کرده و افزایش دهند. این مسئله باعث میشود تا شرکتها قدرت و منافع بیشتری کسب کنند. این مسئله هم توسط آقاروال و سامویک در سال 2006 به جمع بندی رسیده است. جنسن در سال 1986 در این زمینه پیشنهادهای جالبی را ارائه کرده است. این محقق پیشنهاد میکند که مدیران منفعت طلب، از جریانهای نقد آزاد در پروژههایی که خالص ارزش فعلی شان منفی است استفاده کنند. این فعالیت منجر به پیش سرمایه گذاری معمولی و غیر بهینه میشود.
تعاریف مهم در استراتژی تجاری چیست؟
برخی کارشناسان فعال در حوزه مدیریت استراتژیک، استراتژی تجاری را بهترین راه تحقق مأموریت سازمانی تلقی میکنند؛ به گونه ای که سازمان مورد نظر عوامل خارجی یعنی فرصتها و تهدیدها و عوامل داخلی یعنی ضعفها و قوتها را بررسی و از نقاط قوت داخلی و فرصتهای خارجی به خوبی استفاده مینماید. همچنین، سازمان مورد نظر ضعفهای داخلی را از بین میبرد.
ادبیات مدیریت میتواند شامل موارد مختلفی از جمله استراتژی تجاری شود. یکی از مهمترین انواع استراتژی، استراتژی کسب و کار است. این ادبیات به توصیف این موضوع میپردازد که شرکتهای مختلف چگونه در بازارهای مربوط به مدیریت عملیاتهای اصلی خود به رقابت میپردازند. به عنوان مثال پورتر در سال 1998 بین استراتژیهایی که مزیت رقابتی آنها بر مبنای قیمت یا رهبری هزینه و کیفیت یا تنوع موجود میان لیست محصولات است، فرق قائل میشود.
تقسیم بندی استراتژی تجاری از دیدگاه بزرگان طراحی استراتژی
از طرف دیگر مارج در سال 1991 استراتژی تجاری را به دو گروه اصلی تقسیم کرد. این دو گروه شامل استثمارگر و اکتشافی هستند. جالب است بدانید که تریسی و ویرسما با شیوههایی مشابه شیوه مارج، استراتژی تجاری را به سه گروه اصلی یعنی تعالی عملیاتی، رهبری محصول و صمیمیت با مشتری تقسیم مینمایند. با وجود این تقسیم بندیها، گونه شناسی استراتژی تجاری ارائه شده توسط مایلز و اسنو در تحقیقات اخیر نتایج جالبی را به همراه داشته است. در این تحقیقات که بر اساس همین دسته بندیها ایجاد شده اند، استراتژی تجاری به خروجیهای شرکت نظیر کیفیت گزارشهای مالی، کیفیت سود، عملکرد مالی شرکت، ریسک سقوط قیمت سهام، عدم تقارن اطلاعاتی، مسئولیت پذیری اجتماعی، اجتناب از مالیات و خود شیفتگی مدیران متصل میشود.
بسیاری از استراتژیستهای بزرگ دنیا استدلال میکنند که شرکتها یکی از سه استراتژی ممکن یعنی آینده نگر، تدافعی یا تحلیلی را مورد استفاده قرار میدهند. این مسئله مهم با پذیرش الگوهای متنوع موجود در بازارهای اصلی محصول، میتواند باعث ایجاد تصمیمهای مهمی در شرکت شود. به عنوان مثال، این فرایند میتواند پروسههای سازمانی خاصی را ایجاد کند تا شرکت مورد نظر در رقابت باقی بماند.
مسیر استراتژیک سرمایه گذاری
به صورت کلی استراتژی تجاری عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری چیست؟ به کار رفته در یک شرکت که معمولا آینده نگر یا تدافعی است، میتواند مسیر دیدگاه استراتژیک سرمایه گذاری آن را مشخص کند. توجه به این عامل اهمیت زیادی دارد، چرا که به صورت مستقیم فعالیتهای شرکت را تحت تاثیر خود قرار میدهد. سطح اختیارهای مدیریت و عدم تقارن اطلاعاتی شرکت میتواند تحت تاثیر همین مبحث قرار گیرند. در نهایت، تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری هم تحت تاثیر همین مسئله تغییر پیدا میکنند. این مباحث توسط نویسی و همکاران در سال 2016 ارائه شده اند. در این تحقیق نتایج جالبی به دست آمد. از سنجههای مربوط به استراتژی و گونه شناسی، میتوان در چند موقعیت مختلف استفاده کرد.
اولین موقعیت مربوط به استنباطهای ارائه شده در استراتژی تجاری گونه مربوط است. بر اساس گونه شناسی مذکور، معمولا نتایج دریافت شده از اطلاعات موجود درون یک شرکت هم پوشانی قابل ملاحظه ای با دیگر سازمانها و شرکتها دارد. این استنباطها برای سایر گونههای سازمانی هم قابل استفاده هستند. به صورت خاص، شما میتوانید استراتژی تجاری آینده نگر مایلز و اسنو را معادل یک تحقیق دیگر هم قرار دهید. این استراتژی تجاری متعامل استراتژی تمایز محصول پورتر است. این استراتژی 20 سال بعد از استراتژی مایلز و اسنو ارائه شده و میتواند اهمیت زیادی هم داشته باشد. استراتژی اکتشافی مارج و استراتژی رهبری بازار محصول تریسی و ویرسمس از جمله مثالهایی هستند که میتوان برای این مسئله در نظر گرفت.
با استفاده از روشهای مشابهی، استراتژی تدافعی مایلز و اسنو را میتوان برابر با استراتژی رهبری هزینه پورتر، استراتژی استثمارگری مارج با استراتژی رهبری تعالی عملیاتی شرپسی و ویرسمس دانست.
نتیجه تأثیر استراتژی تجاری بر کارایی سرمایه گذاری
در تحقیقی که امروز ما آن را بررسی کردیم، با استفاده از تئوری سازمانی مایلز و اسنوو و تحقیقات قبلی، نتایج جالبی به دست آمد. این نتایج مربوط به استراتژی تجاری بوده اند. سنجه استراتژیهای سازمانی با کسب و کار که با استفاده از دادههای عمومی و در دسترس شرکتها قابل عملیاتی شدن است خیلی سریعتر توسعه داده میشود. سپس تأثیرات استراتژی تجاری بر روی میزان کارایی سرمایه گذاری شرکتهای مورد قبول در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1380 تا 1394 مورد بررسی قرار گرفت. همان طور که پیشتر در مبانی نظری این مسئله مورد بحث قرار گرفت، استراتژیهای تدافعی و آینده نگر، بر روی شرکتها تاثیرات مختلفی دارند. آنها شرکتها را در معرض سطوح متفاوتی از سرمایه گذاری، نظارت، اختیارات مدیریتی و ریسک قرار میدهد. این موضوع بر روی سازمان مورد نظر شما تاثیرات مختلفی را به همراه دارد.
نتایج اولیه تحقیق ما بر روی استراتژی تجاری نتیجه جالبی را نشان داد. تحقیق ما نشان داد که شرکتهای پیرو استراتژیهای آینده نگر، علاقه بیشتری به پیش سرمایه گذاری نشان میدهند. به عبارتی دیگر تصمیمات مدیران در شرکتهایی که به این صورت فعالیت میکنند، موجب بیش سرمایه گذاری میشود. بر اساس مبانی ارائه شده در این زمینه، این استراتژی اختیارات بیشتری را برای مدیران ارائه میکند. استراتژی تجاری میتواند شرکت را به عنوان سازمانی که در ارتباط با هزینههای عمومی، اداری و فروش برخورد نا متقارنتری داشته است معرفی نماید. همچنین این مسئله شرکت را به عنوان یک سازمان پیشرو در بازار توصیف میکند. این مبحث جدید و مهم به سرمایه گذاری و انجام پروسههای خاص و ویژه نیاز دارد.
نتایج بررسی سرمایه گذاریهای مختلف در زمینه استراتژی تجاری
بر اساس همه مباحث گفته شده در قسمتهای قبلتر، ما میتوانیم به این نتیجه برسیم که امروزه ما نیاز به سرمایه گذاری گسترده ای در زمینه استراتژی تجاری داریم. همچنین احتمال بالایی برای پیش سرمایه گذاری را میتوان در این حالت متصور شد. این موضوع با نتایج تحقیقات نویسی و همکاران هم راستا است. البته، در یک حالت مشابه ولی به صورت غیر مستقیم، بالاس و همکارانش در سال 2015 در تحقیق خود نیز به نتیجه جالبی دسترسی پیدا کردند. آنها دریافتند که استراتژی تجاری انتخابی، یک عامل مهم در نحوه رفتار هزینه است. در این عامل، سرمایه سازمانی و توانایی مدیریت تا حدودی به یک عامل خاص تبدیل میشوند. آنها به سراغ میزان چسبندگی هزینهها میروند. علاوه بر این مسئله، محققان به این نتیجه رسیدند که سرمایه گذاری در داراییهای خاص نیز یک عامل مهم در تعدیل رابطه بین استراتژی تجاری انتخابی شرکت، و رفتار هزینه آن شرکت میباشد.
البته که از طرف دیگر، نتایج به ما نشان میدهند که شرکتهای پیرو استراتژیهای تدافعی، خیلی کمتر به سرمایه گذاری علاقه نشان میدهند. به بیانی دیگر، تصمیمات تیم مدیریت در چنین شرکتهایی عمدتا منجر به سرمایه گذاری کمتر از حد خواهد شد. دو عامل اصلی یعنی «سطح پایین اختیارهای تیم مدیریت» و «لزام به سرمایه گذاری کمتر و نظارت دقیقتر در شرکتهای پیرو استراتژی تدافعی»، مدیران را مجبور میکند تا سود خالص را کاهش دهند. آنها موجب سرمایه گذاری کمتر از حد در پروژههای بلند مدتی که خالص ارزش فعلی مثبت دارند، میشوند. نتایج این فرضیه با تحقیقات تیم نویسی و همکارانش نیز سازگاری دارد.
مارکت کپ (Market Cap) چیست و چرا اهمیت دارد؟
مارکت کپ یا ارزش بازار (Market Capitalization) به مجموع ارزش دلاری یک رمزارز در بازار ارز دیجیتال اشاره دارد. جامعه سرمایهگذاران به جای استفاده از مجموع فروش یا معاملات یک ارز دیجیتال، از این شاخص برای مشخص کردن اندازه و ارزش نسبی آن استفاده میکنند. این شاخص در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در رمزارزها به شما کمک میکند تا هوشمندانهتر تصمیم بگیرید. در این مقاله همراه ما باشید تا برای سؤالاتی از قبیل مارکت کپ چیست، چرا اهمیت دارد و…، پاسخ کاملتری بیابید.
فهرست عناوین مقاله
مارکت کپ ارزهای دیجیتال چیست؟
در صنعت بلاکچین ، اصطلاح مارکت کپ یا ارزش بازار شاخصی است که ارزش نسبی یک ارز دیجیتال در بازار را اندازهگیری میکند. مارکت کپ ارزهای دیجتال با ضرب قیمت فعلی ارز دیجیتالی خاص در تعداد کل توکنهای در گردش همان ارز، محاسبه میشود.
اگر قصد دارید در بازار ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید، فهم میزان ارزشمند بودن یک دارایی موضوعی حیاتی محسوب میشود. معمولاً تشخیص سریع و دقیق آن دشوار است. مارکت کپ روش سریع و آسانی برای تخمین ارزش یک دارایی برای سرمایهگذاری و مقایسه با رمزارزهای دیگر است.
مارکت کپ (Market Cap) یا ارزش بازار چگونه محاسبه میشود؟
شاخص مارکت کپ (Market Cap) بر اساس فرمول زیر محاسبه میشود:
مارکت کپ ارز دیجیتال = قیمت فعلی هر توکن * تعداد کل توکنهای استخراجشده
برای مثال، ارز دیجیتالی با بیست میلیون توکن استخراجشده که هر توکن آن به قیمت صد دلار به فروش میرسد، ارزش بازاری معادل دو میلیارد دلار خواهد داشت. از سوی دیگر، ارزش بازار رمزارزی دیگر با دههزار توکن موجود و قیمت هر توکن هزار دلار، ده میلیون دلار خواهد بود.
نکته مهم برای سرمایهگذاران
فرض میکنیم قیمت توکن یک رمزارز صد دلار و رمزارز دیگری هزار دلار باشد؛ چنین مقایسهای به این معنا نیست که رمزارز دوم، سرمایهگذاری بهتری است؛ در صورت تصمیم گیری بر اساس آن، ممکن است متحمل ضرر بزرگی شوید. همواره به یاد داشته باشید قیمت توکن رمزارز را در تعداد توکنهای استخراجشده آن ضرب کنید؛ حال میتوانید بر اساس ارزش بازار هرکدام از رمزارزها، هوشمندانهتر تصمیم بگیرید.
چرا مارکت کپ اهمیت دارد؟
اگر هنوز نمیدانید اهمیت مارکت کپ چیست، باید بگوییم با توجه به سادگی و اهمیت آن برای ارزیابی ریسک، این شاخص معیار مفیدی برای تعیین جهت سرمایهگذاری و تنوع بخشیدن به سبد شما با داراییهای مختلف به حساب میآید. با استفاده از این شاخص میتوانید درک خوبی از اندازه نسبی یک ارز دیجیتال در بازار کریپتو به دست آورید. مارکت کپ نشاندهنده ارزش یک رمزارز در بازار آزاد و همچنین درک بازار از چشماندازهای آینده آن رمزارز است. اهمیت مارکت کپ در سرمایهگذاری به حدی است که ارزهای دیجیتال بر اساس میزان ارزش بازار دستهبندی میشوند که عبارتاند از:
مارکت کپ بزرگ (Large-cap)
ارزهای دیجیتال Large-cap معمولاً دارای ارزش بازار یک میلیارد دلار یا بیشترند. این رمزارزها برای مدت طولانی در بازار بودهاند و بازیگران اصلی صنعت رمزارز به شمار میروند. ارزهای دیجیتال با ارزش بازار بزرگ اغلب به دلیل خدمات با کیفیت و رشد پایدار شهرت دارند؛ درنتیجه، سرمایهگذاری در آنها محافظهکارانهتر از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال با ارزش بازار کم محسوب میشود. در واقع، با سرمایهگذاری در این شرکتها ریسک کمتر را به پتانسیل رشد تهاجمی ترجیح میدهید.
مارکت کپ کوچک (Small-cap)
ارزهای دیجیتال Small-cap معمولاً ارزش بازار کمتر از یک میلیارد دلار دارند. بهطور کلی، رمزارزهای نوپایی هستند که در بلاکچینهای خاص یا نوظهور فعالیت میکنند. رمزارزهای با ارزش کوچک، ظرفیت رشد تهاجمیتر و در مقابل خطرات، ضرر بیشتری دارند. منابع نسبتاً محدود این رمزارزها ممکن است آنها را بهسرعت در معرض رکود قرار دهد. چنین رمزارزهایی همچنین در معرض رقابت شدید و عدم قطعیت مشخصههای بازارهای آزمایشنشده و روبهرشد، بیشتر آسیبپذیرند. از سوی دیگر، ارزهای دیجیتال با ارزش کوچک ممکن است ظرفیت رشد چشمگیری را به سرمایهگذاران بلندمدت که نوسانات قیمت در کوتاهمدت را تحمل میکنند، ارائه دهند.
مارکت کپ کل (Total Market Cap) چیست؟
در ادامه راه خود برای یافتن پاسخی جامع به سؤال مارکت کپ چیست، باید با معیاری به نام مارکت کپ کل آشنا شویم. ارزش بازار کل یا Total Market Cap، دادههای بازار را که به طیف وسیعی از ارزهای دیجیتال، ازجمله بیتکوین، اتریوم و… مربوط هستند، دریافت و مارکت کپ کل بازار جهانی کریپتو را محاسبه میکند تا تصویری کاملتر و بهروزتر از عملکرد کلی بخش داراییهای دیجیتال ارائه دهد. این شاخص اقبال بازار ارزهای دیجیتال در میان مردم و ظرفیت بالقوه آن را میسنجد. سایت CoinMarketCap تمام مراحل محاسبهای مارکت کپ ارزهای دیجیتال را برای شما انجام میدهد و جزئیاتی درباره حجم معاملات روزانه هر ارز ارائه میدهد. در ادامه، با این سایت بیشتر آشنا خواهید شد.
یکی دیگر از معیارهای مهمی که باید بهویژه درباره آلتکوینها در نظر داشته باشید، میزان کل توکنهای آن رمزارز است. ارزهای دیجیتالی مانند بیتکوین محدودیتهایی برای عرضه در گردش خود دارند، به این معنی که هرگز بیش از 21 میلیون بیتکوین وجود نخواهد داشت؛ درحالیکه دیگر ارزها، تعداد بسیار بیشتری کوین را برای عرضه در نظر گرفتهاند؛ برای مثال XRP با میزان توکنهای کل یک میلیارد.
ارزهایی با عرضه کل بیشتر، معمولاً قیمت بسیار کمتری دارند. علاوه بر ارزش فناوری بلاکچین، کمیابی، عامل مؤثری در ارزش یک رمزارز به شمار میرود.
حجم معاملات (Volume) و نقدینگی (Liquidity) چیست؟
این پرسش ارتباط تنگاتنگی با سؤال اصلی این مقاله، «مارکت کپ چیست» دارد؛ بنابراین، در این بخش شاخص معاملات روزانه یا Volume را بررسی میکنیم. حجم معاملات بازار، میزان معاملهشده از یک ارز دیجیتال معین در یک دوره زمانی خاص است. این شاخص میتواند جهت و حرکت ارز دیجیتال و همچنین قیمت آینده و تقاضا برای آن را نشان دهد. حجم معاملات یک دارایی، معیار دیگری برای اندازهگیری اقبال و محبوبیت آن در بازار است. این شاخص همچنین به صرافیها کمک میکند با دریافت کارمزد از معاملات انجامشده در پلتفرمهایشان، درآمد کسب کنند.
حجم معاملاتی بیشتر در ارزهای دیجیتال، به قیمتهای منصفانهتری منجر میشود و احتمال قیمتگذاری غیرواقعی را از بین میبرد. از طرفی حجم کم معاملات نشاندهنده این است که قیمت های درخواستی فروشندگان در برآورده کردن پیشنهادهای خریداران بالقوه ناکام ماندهاند و درنتیجه، معاملات ناکارآمد یا کم هستند.
حجم معاملات ارزهای دیجیتال شبیه به مفهوم نقدینگی (Liquidity) است؛ اما این دو مفهوم یکسان نیستند. حجم، مجموع ارزش معاملات واقعی انجامشده است؛ درحالیکه نقدینگی، دارایی کل در دسترس برای معامله است. معمولاً هرچه حجم معاملات ارزهای دیجیتال بیشتر باشد، نقدینگی بازار کریپتو بیشتر میشود. بااینحال، صرافیهای کمحجم ارزهای دیجیتال، فرصتهای آربیتراژ (Arbitrage) عالی را برای سرمایهگذاران ایجاد میکنند. در این صرافیها میتوانید برخی رمزارزها را با قیمت بسیار کم بخرید و در صرافی دیگری با قیمت بیشتر بفروشید. این اتفاق معمولاً زمانی رخ میدهد که توکن مدنظر تقاضای زیادی نداشته باشد یا مشکلی در ویژگیهای عملیاتی صرافی وجود داشته باشد.
سایت کوین مارکت کپ چیست؟
کوین مارکت کپ (Coin Market Cap) اصلیترین وبسایت ردیابی قیمت داراییهای رمزنگاریشده در فضای روبهرشد ارزهای دیجیتال است. به گفته سازندگان، مأموریت سایت این است که با توانمندسازی کاربران شخصی از طریق ارائه اطلاعات بیطرفانه، با کیفیت و دقیق برای تصمیمگیری آگاهانه، رمزارزها را در سطح جهانی گسترش دهد.
برندون چز (Brandon Chez) در سال 2013 CoinMarketCap را تأسیس کرد که بهسرعت رشد یافت و در میان کاربران، مؤسسات و رسانهها، به قابل اعتمادترین عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری چیست؟ منبع برای مقایسه هزاران رمزارز تبدیل شد. معمولاً رسانههای خبری بزرگ دنیا و حتی دولت ایالات متحده از دادههای این سایت برای تحقیقات و گزارشهای خود استفاده میکنند.
سؤالات متداول
1. کدام رمزارزها بیشترین مارکت کپ را دارند؟
بر اساس دادههای سایت مرجع CoinMarketCap در زمان نوشته شدن این مقاله، ارزهای دیجیتال زیر به ترتیب بیشترین ارزش بازار را به خود اختصاص دادهاند.
ردیف | ارز دیجیتال | مارکت کپ (دلار) |
1 | بیت کوین (BTC) | 459/05 میلیارد |
2 | اتریوم (ETH) | 229/26 میلیارد |
3 | تتر (USDT) | 67/58 میلیارد |
4 | یو اس دی کوین (USDC) | 53/47 میلیارد |
5 | بایننس کوین (BNB) | 51/17 میلیارد |
2. تفاوت مارکت کپ در ارزهای دیجتال با بازار طلا و فارکس چیست؟
در حال حاضر، مارکت کپ بازارهای طلا و فارکس به ترتیب 11/6 تریلیون دلار و 2/4 کوادریلیون دلار است. این در حالی است که ارزش بازار کریپتوکارنسی حدود یک تریلیون دلار است.
3. عوامل مؤثر در تغییر مارکت کپ چیست؟
دو عامل اصلی میتواند ارزش بازار یک ارز دیجیتال را تغییر دهد: تغییرات قابل توجه در قیمت توکن و انتشار مجدد توکن توسط شرکت سازنده.
کلام پایانی
در این مقاله سعی کردیم پاسخی جامع برای سؤال مارکت کپ چیست، ارائه دهیم. درنهایت، میتوان گفت مارکت کپ (Market Capitalization) برای شما که در حال تصمیمگیری درباره سرمایهگذاری در دنیای ارزهای دیجیتال هستید، ابزار ارزشمندی به شمار میآید. این شاخص روش سریع و آسانی برای تخمین ارزش نسبی یک رمزارز محسوب میشود و برای شناسایی نامزدهای احتمالی سرمایهگذاری، کمک شایانی به شما میکند.
دیدگاه شما