چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟


اون میگه تتر قراره به پشتوانه دلار منتشر بشه ولی اتفاقات و شواهد زیادی هست که نشون میده در واقع اینجور نیست. جرارد میگه این مصالحه‌های زیادی که بنیاد تتر با مقامات داشته یکی از اون شواهده و همونطور که در گذشته تخلف‌هایی بوده پس میتونیم نتیجه بگیریم الان هم میتونه تخلف وجود داشته باشه.

مزایای سرمایه گذاری در ارز دیجیتال

ما سعی می کنیم در مقاله مزایای سرمایه گذاری در ارز دیجیتال، اطلاعاتی در مورد سرمایه گذاری در ارز دیجیتال برای شما ارائه کنیم و به بررسی مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال بپردازیم و آموزش سرمایه گذاری در ارز دیجیتال رو برای شما داشته باشیم تا اطلاعاتی در این زمینه داشته باشین. امروزه روش های زیادی برای سرمایه گذاری، کسب سود و درآمد وجود داره که هر کسی با روشی بر دارایی های خودش اضافه می کنه.

سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال یکی از این روش ها هست که به خاطر ویژگی های منحصربفردش توجهات زیادی رو از سراسر جهان به خودش جذب کرده و افراد زیادی در بازار کریپتوکارنسی سرمایه گذاری کردن. سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال مانند سایر موارد سرمایه گذاری مزایایی داره که سبب خاص شدن سرمایه گذاری شده.

بنابراین قصد داریم در مقاله مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به بررسی و معرفی مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال بپردازیم. اما قبل از شروع موضوع اصلی مقدمه ای در مورد ارزهای دیجیتال، سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال و. خدمتتون ارائه می کنیم که جزو مفاهیم پایه هستن و کمک تون می کنن تا بهتر با مطالب مقاله ارتباط برقرار کنین.

ارز دیجیتال (کریپتوکارنسی):

ارز دیجیتال

ارزهای دیجیتال، نوعی پول دیجیتالی و غیر متمرکز هستن که وجود فیزیکی ندارن و فقط به صورت دیجیتال و الکتریکی در دسترس هستن. تراکنش های مربوط به ارزهای دیجیتال با استفاده از رایانه یا کیف پول الکترونیکی متصل به اینترنت یا شبکه های تعیین شده انجام میشه. در مقابل، ارزهای فیزیکی، مانند اسکناس‌ها و سکه‌های ضرب شده، قابل لمس هستن، به این معنی که ویژگی‌ها و ویژگی‌های فیزیکی مشخصی دارن.

تراکنش‌های مربوط به چنین ارزهایی تنها زمانی امکان‌پذیر هست که دارندگان اونها این ارزها رو در اختیار داشته باشن. ارزهای دیجیتال دارای کاربرد مشابه ارزهای فیزیکی هستن. قابلیت استفاده برای خرید کالا و پرداخت هزینه خدمات رو دارن. ارزهای دیجیتال در کیف پول های مختص خودشون که هر کدوم ویژگی های مخصوص خودشون رو دارن، ذخیره و نگه داری میشن. از کیف پول های معروفی که اکثر ارزهای دیجیتال رو ساپرت می کنن، میشه به Ledger، Trezor، Trust wallet، Atomic wallet، و. اشاره کرد.

سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال:

سرمایه گذاری در ارز دیجیتال

همونطور که می دونین برای سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال باید اطلاعات و مهارت های لازم در رابطه با تحلیل های تکنیکال رو کامل داشته باشین و شرایط قیمتی ارزها رو برای روز های آینده پیش بینی کنین و علاوه بر این، تحلیل نمودارها و فالو کردن اخبار بازار ارزهای دیجیتال قابل اهمیت هست.

برای شروع سرمایه گذاری بهتره ابتدا ارز کمتری بخرین و موانع و مشکلات کسب و کار و مزایا و معایب ارز دیجیتال ها رو بررسی کنین و ارزهای دیجیتال تون در ولت های امن نگه داری کنین و کلید های خصوصی تون رو در اختیار سایر افراد قرار ندین و امنیت نگهداری از ارزهای دیجیتال و نحوه بالابردن این امنیت رو یاد بگیرین.

چرا روی ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنیم؟

احتمالا این سوال براتون پیش اومده که چرا روی ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنیم، یا اینکه ویژگی های سرمایه گذاری در ارز های دیجیتال چیست؟ برای پاسخ به این سوال، در این پارت از مقاله مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتالبه این سوال پاسخ می دیم. دلایل زیادی برای سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال وجود داره، اما هدف اصلی هر سرمایه‌گذاری ایجاد بازده هست. با این حال، بازده نتیجه ارزش افزوده هست.

به طور خلاصه، هر سرمایه گذاری تنها در صورتی رشد خواهد کرد که ارزش افزوده داشته باشه. ارزهای دیجیتال بر اساس فناوری بلاک چین ساخته شدن و از این رو سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال مزایایی داره که در ادامه به بررسی مزایای سرایه گذاری در ارزهای دیجیتال می پردازیم.

مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال:

مزایای سرمایه گذاری در ارز دیجیتال

دراین پارت از مقاله مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، به ارائه توضیحاتی در رابطه با موضوع اصلی می پردازیم و برخی از مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال رو مورد بررسی قرار می دیم تا بتونین پی ببرین افراد سرمایه گذار چه دلایل مهم برای سرمایه گذاری در ارز های دیجیتال دارند.

1. پتانسیل برای بازده بالا

یکی از مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال این است که رشد بالایی دارن و در نتیجه پتانسیل بازدهی بالایی دارن.ارزهای دیجیتال در چند سال گذشته دارایی با عملکرد برتر بودن. به عنوان مثال، بیت کوین و اتریوم به ترتیب در پنج سال گذشته تقریبا 1000٪ و 500٪ رشد کردن. با این حال، مانند هر سرمایه‌گذاری دیگه ای، سرمایه‌گذاری‌های کریپتو نیز خطراتی دراه که باید از اون‌ها آگاه باشین و بعد از کسب مهارت های لازم، شروع به سرمایه گذاری چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ کنین.

2. بازار جهانی

برخلاف بازارهای سهام، بازار کریپتو جهانی هست. دو راه برای بررسی این موضوع وجود داره:
ابتدا مفهوم بازار سهام در مقاطع زمانی مختلف به جغرافیاهای مختلف معرفی شد. بورس نیویورک در سال 1792 راه اندازی شد، در حالی که بورس اوراق بهادار بمبئی در سال 1875 راه اندازی شد. به طور موثر، سرمایه گذاران در بازار سابق نیز در معرض فرصت های سرمایه گذاری اولیه قرار گرفتن. از طرف دیگه، جهانی بودن کریپتو به طور کلی به دنیا معرفی شد و نه در جغرافیای خاص، و فرصتی برابر برای سرمایه گذاری مردم در سراسر جهان فراهم کرد.
ثانیا هنوز سرمایه‌گذاری در بازارهای خارجی برای مردم پیچیده هست و در نتیجه فرصت‌های سرمایه‌گذاری رو بر اساس مناطق جغرافیایی محدود می‌کنه. با این حال، هر کسی می‌تونه در پروژه‌ها در هر نقطه از جهان با ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کنه.

3. کاهش قیمت

تورم به کاهش ارزش پول اشاره داره. به عنوان مثال، 1 دلار می تونه در دهه 1900 بسیار بیشتر از امروز به شما کمک کنه، زیرا تورم، ارزش اون رو کاهش داده. این به دلایل اقتصادی زیادی اتفاق می افته، رایج ترین اونها چاپ پول بیشتر هست.

بنابراین پول کاغذی تورم زا هست. با این حال، برخی از کریپتوها کاهش دهنده هستن. با گذشت زمان، ارزش اونها افزایش می یابد. مثلا بیت کوین. 1 بیت کوین در سال 2017، 2000 دلار ارزش داشت و اکنون ارزش اون 19000 دلار هست. این امکان وجود داره، زیرا بیت کوین برخلاف پول کاغذی عرضه محدودی معادل 21 میلیون داره.

4. خرید و فروش آسان تر

خرید و فروش آسان

یکی دیگه از مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال این هست که با ظهور بسیاری از پلتفرم های رمزنگاری، خرید و فروش ارزهای دیجیتال خیلی آسون شده. برخی از پلتفرم ها به شما این امکان رو میدن که ارزهای دیجیتال رو تنها با چند کلیک خریداری کنین. مفاهیمی مانند سهامداری و ییلد فارمینگ نیز ایجاد شدن که به سرمایه گذاران رمزارز کمک می کنه تا از دارایی های خودشون بهره ببرن.

5. قابلیت دسترسی 24 ساعته

یکی دیگه از مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، دسترسی 24 ساعته به رمز ارزهاست. بازارهای سهام و بانک ها فقط 8 ساعت در روز باز هستن و در تعطیلات آخر هفته بسته میشن. اگه در نیمه‌شب یک وضعیت اضطراری داشته باشین و به بودجه نیاز داشته باشین، چیکار می کنین؟ اگه خانواده شما تو کشور دیگه ای باشن و آخر هفته ناگهان به بودجه نیاز داشته باشن، چی؟ شما نمی تونین به بازارهای سهام برای انحلال سرمایه گذاری های خودتون یا بانک ها برای انتقال پول در چنین استنادی اعتماد کنین.

اما می تونین به ارزهای دیجیتال اعتماد کنین. ارزهای دیجیتال 24×7، 365 روز سال در دسترس هستن. شما می‌تونین رمزارزها رو در هر زمان خریداری کنین یا بفروشین، زیرا صرافی‌ها 7×24 باز هستن، از جمله آخر هفته‌ها. همچنین می تونین بدون اتکا به بانک ها یا سایر واسطه ها در یک ساعت نیاز به دوستان و خانواده خودتون پول انتقال بدین. این یکی از مزایای مهم سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال هست.

6. درجه امنیت بالا هنگام انجام معاملات

یکی دیگه از مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال این هست که تراکنش های ارزهای دیجیتال با استفاده از رمزنگاری رمزگذاری میشن. این تضمین می کنه که فقط افراد مجاز به داده های شما دسترسی دارن. با ایجاد فناوری بلاک چین، انجام تراکنش های تقلبی با ارزهای دیجیتال نیز خیلی دشوار هست.

همه افراد در شبکه بلاک چین یک کپی از تمام تراکنش های شبکه دارن. تراکنش های ارزهای دیجیتال نیز تغییرناپذیر هستن. هنگامی که یک تراکنش ثبت میشه، نمی توان اون رو ویرایش کرد، بنابراین از دستکاری سوابق جلوگیری میشه.

7. سریع و کارآمد

سریع و کارآمد

شما می تونین ارزهای دیجیتال رو در عرض چند دقیقه و با کسری از هزینه در مقایسه با نقل و انتقالات بانکی معمولی به صورت جهانی انتقال بدین. از این رو، اون رو سریعتر و کارآمدتر می کنه. این یک مزیت بزرگ برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال هست، زیرا برنامه های کاربردی اون برای پرداخت های جهانی ممکن هست پتانسیل زیادی داشته باشه.

8. خصوصی

اگرچه تراکنش های بلاک چین عمومی هستن، اما نام مستعار دارن. هر کاربر دارای یک آدرس عمومی و خصوصی هست که کاربران رو شناسایی می کنه. آدرس ها یک متن الفبایی 26-35 کاراکتری هستن.

آدرس عمومی هویت نام مستعار شما هست که از طریق اون تمام تراکنش‌های شما شناسایی میشه و می‌توان آدرس عمومی رو با دیگران به اشتراک گذاشت تا رمزارزها رو به شما منتقل کنن. در حالی که یک آدرس خصوصی، آدرسی هست که از طریق اون به رمزارزهای خودتون دسترسی دارین. آدرس های خصوصی و عمومی از محرمانه بودن تراکنش ها اطمینان میدن.

9. کنترل بر دارایی های خود

کنترل دارایی ها

دو کلید وجود داره: یک کلید عمومی و یک کلید خصوصی که برای دسترسی به کیف پول دیجیتال شما (درست مثل یک قفسه در بانک) مورد نیاز هست. این کیف پول دیجیتال تمام دارایی های رمزنگاری شما رو داره. کلید عمومی توسط صرافی رمزنگاری شما نگهداری میشه.

به عنوان مثال، اگه از طریق Mudrex سرمایه گذاری می کنین، Mudrex کلید عمومی رو داره. تنها چیزی که نیاز دارین رمز عبور یا کلید خصوصی کیف پول دیجیتال خودتون هست تا از هر کجا و هر زمان به دارایی های رمزنگاری خودتون دسترسی داشته باشین.

هیچ کس نمی تونه با هر یک از کلیدها به حساب شما دسترسی پیدا کنه. بنابراین حتی اگه شخصی بتونه کلید عمومی رو نقض کنه، بدون کلید خصوصی شما نمی تونه به دارایی های رمزنگاری شما دسترسی داشته باشه. این رو به عنوان یک قفل ترکیبی در نظر بگیرین که امکان کنترل کامل بر دارایی های خودتون رو میده.

10. دیجیتال هستن

شما می دونین که لازم نیست نگران جیب بران در بازار کریپتوکارنسی باشین. همونطور که در بالا ذکر شد، حریم خصوصی بالای بلاک چین باعث میشه کسی نتونه ارز دیجیتال شما رو بدزده و از اونجایی که کاملا دیجیتالی هست، لازم نیست کیف پول رو با خودتو حمل کنین، نگران افتادن اون یا جیب بری باشین. تا زمانی که پسورد ورود به کیف پول دیجیتال خودتون به خاطر دارین، می تونین از هر جایی به پول خودتون دسترسی داشته باشین.

11. زمان پردازش کوتاه

فناوری بلاک چین همه تراکنش های رمزنگاری رو به صورت همتا به همتا انجام میده. این بدان معنی هست که شما لازم نیست نگران زمان انتظار طولانی باشین یا موسسات مالی مانع ارسال یا دریافت پول شما بشن. بیشتر زمان پردازش در عرض چند ثانیه اتفاق می افته.

12. عدم تمرکز

در حالی که بازار کریپتو مطمئنا نوسانات صعودی و نزولی خودش رو میبینه، به هیچ نهاد مالی یا سازمان سیاسی وابسته نیست. قدرت در دست کاربر هست، بنابراین لازم نیست نگران چیزهایی مانند سیاست مالی یا رکود اقتصادی باشین که بر ارزها تأثیر میذاره.

چگونه ارز دیجیتال و بستر مناسبی رو برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم؟

عدم تمرکز

هر کس با سرمایه گذاری خود، دارای سطوح متفاوتی از ریسک پذیری و اهداف هست. از این رو انتخاب ارز دیجیتال مناسب از فردی به فرد دیگه متفاوت هست. کپی پیست کاری که دیگران انجام میدن، عاقلانه نیست. بنابراین درباره مبانی ارزهای دیجیتال و فهرست کوتاه ارزهای دیجیتال بر اساس میزان تحمل ریسک و اهداف خودتون اطلاعات کسب کنین و مهارت های تئوری و عملی لازم رو فرا بگیرین.

آیا سرمایه گذاری در ارز دیجیتال قانونی است؟

در حال حاضر به خاطر نوپا بودن بازار رمز ارزها، اکثر کشورها برای اون سازوکار و قانونی تدوین نکردن. به طور کلی می توان گفت که فعالیت صرافی های ارز دیجیتال و خرید و فروش رمز ارزها در ایران نه قانونی هست و نه غیر قانونی! برخی کشورها نظیر چین مقررات سختی در خصوص خرید و فروش ارزهای دیجیتال ایجاد کردن.

اما در خصوص استخراج ارز دیجیتال دارای مکانیزم مشخص تری هستن و بعضی از ماینرهای بزرگ در این کشور حضور دارن. نبود قانون مدون یک ریسک سیستماتیک برای سرمایه گذاری در ارز دیجیتال ایجاد می کنه. اگه به هر دلیل یک صرافی آنلاین یا یک شخص طرف معامله، کلاه برداری کنه، امکان مراجعه و پیگیری قضایی وجود نداره و یا روال اون پیچده خواهد بود.

نتیجه و جمع بندی:
تلاش کردیم در مقاله مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به بررسی مزایای ارزهای دیجیتال بپردازیم و توضیحات کاملی در مورد هر کدوم از مزایا خدمتتون ارائه کنیم تا با دونستن مزایای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، سرمایه گذاری راحت و عالی داشته باشین. همون طور که گفتیم بهتره قبل از سرمایه گذاری، دانش و مهارت های لازم رو یاد بگیرین و با مشخص کردن هدف تون سرمایه گذاری رو شروع کنین.

اقتصاد سیاسی بورس و چالش بحران مالی + ویدئو

در عرض دو ماه، شاخص کل بورس حدود ۲۸ درصد ریزش کرد؛ خیلی از نمادها تا ۷۰ درصد افت قیمت داشتند و بعضاً حتی معامله‌شان متوقف شد. تابلوی قرمز بورس و صف‌های فروشِ قفل‌شده، تصویر آشنای این روزهای بورس بود. چرا بورس برای حکومت بدل به یک مسألۀ امنیتی شده؟

حالا این رابطۀ بالا را می‌شود یکجور دیگر خواند: اگر شما بابت یک دارایی، ۱۰۰ تومان در آینده درآمد داشته باشید (باتوجه به نرخ بهره ۱۰%)، قیمت امروز آن دارایی ۱۰۰۰ تومان هست.

این رابطه، اساس تعیین قیمت هر نوع دارایی‌ هست، حالا می‌خواهد سپردۀ بانکی باشد یا زمین یا سهام[۵]. تا جایی که مربوط به سهام می‌شود، آن درآمد آینده در صورت کسر، «سود تقسیمی»ای است که انتظار می‌رود شرکت به سهامدار پرداخت کند (E)؛ مخرج هم نرخ بهرۀ پایه (i) در اقتصاد است. یعنی وقتی نرخ‌های بهرۀ مختلف بانک‌ها و اوراق قرضۀ دولتی و امثالهم را در نظر بگیریم، می‌توانیم میانگینی از نرخ بهرۀ پایه اقتصاد هر کشور داشته باشیم که در حال حاضر در ایران حدود ۲۰% است.

در نتیجه اگر این رابطه را بچرخانیم، می‌بینیم که نسبت «قیمت سهام» به «سود سهام» یا همان P/E قاعدتاً هرچه هست بیشتر از ۵ نمی‌تواند باشد.

در حالیکه این نسبت در بورس ایران سال‌های قبل حول و حوش عدد ۷ بود، تیرماه امسال به ۴۲ رسید که کلاً از گزارش سازمان بورس حذف شد! آخرین گزارش‌های مهرماه هم نشان می‌دهد که از ۳۳۳ شرکت بورسی، فقط به تعداد انگشت‌های دست شرکت‌هایی هستند که نسبت P/E زیر ۱۰ واحد دارند و مابقی به شدت بالاتر از این هستند. یک نمونۀ شاهکارش نماد «خکمک» (مربوط به شرکت کارخانجان کمک‌فنر ایندامین سایپا) است که این نسبت در آن به بیش از ۱۴ هزار و ۵۰۰ رسیده!

همین نسبت‌های عجیب و غریب یکی از شاخص‌هایی است که نشان می‌دهد ما با حبابی در بورس طرف بودیم که محتوم به خالی شدن بوده.

سفته‌بازی

حالا از طرف دیگر هرچقدر این نسبت (P/E) بالاتر باشد، برعکس بازدهی آن سهم (E/P) کمتر می‌شود. تازه اگر شرکت زیانده باشد یا اصلاً به هر دلیل سود تقسیمی ندهد، در آن صورت بازده سهم منفی یا حتی صفر می‌شود! اما چرا کسی باید سهمی بخرد که بازده صفر یا منفی دارد؟

جواب دقیقاً انتظارِ افزایش بی‌دلیل قیمت آن سهم است. وقتی کسی می‌بیند که فلان سهم تا ۳۰۰ درصد هم افزایش قیمت داشته یا روند تند صعودی (به‌اصطلاح شارپی) دارد، برایش دیگر مهم نیست که سودتقسیمی بگیرد یا نگیرد؛ مهم نیست که سهام شرکت آفتابه‌سازی باشد یا هواپیماسازی[۶]. ارزان خریدن و گران فروختن آن سهم است که برایش عایدیِ چرب و نرم دارد و مهم است. سفته‎بازی یا به قول بورس‌بازها «نوسان‌گیری» دقیقاً اینجاست که عمل می‌کند.

یک سری بورس‌بازان حرفه‌ای گروه و کانال‌های سیگنال خرید و فروش می‌زنند، با شایعه و اخبار مثبت، «تحلیل تکنیکال»، انتظارات واهی از پتانسیل رشد فلان شرکت، انتظار از تورم و رشد دلار و نهایتاً تشویق افراد به خرید سهم، قیمت آن را مدام بالا می‌کشند. وقتی قیمت به قدر کافی بالا رفت، چون چند قدم جلوتر از خریداران هستند و نقشۀ قبلی دارند، ناگهان دستشان را خالی می‌کنند. طرف مقابل هم ازهمه‌جا بی‌خبر، فکر می‌کند این سهم حالا حالاها قرار است بالا برود و بنابراین می‌خرد. به این ترتیب سود گنده‌ای به جیب سفته‌باز می‌رود و بعد قیمت سهم می‌افتد (در کتاب‌های مرسوم مالی، رسماً به این می‌گویند «تئوری احمقِ بزرگ‌تر»! یعنی همیشه احمق‌تری پیدا خواهد شد که حاضر باشد سهمی را با قیمت بالاتر بخرد). منتها این‌ها صرفاً بازیگران خرده‌پا هستند.

داخل بورس هم مثل تمام بازارهای دیگر، دستِ بالا و انحصار را سرمایه‌داران بزرگ دارند و این‌ها مهمترین بازیگرانی هستند که به این بازار سمت و سو می‌دهند. مثلاً اخیراً افشا شد که ۱۰۰۰ شخص حقیقی کله‌گندۀ بورس که در دورۀ صعود بازار سهام تا اواسط مرداد حسابی پول وارد بورس کرده بودند، بعد که قیمت‌ها به شکل نجومی بالا کشید، شروع کردند به فروش و پول حاصل از آن را به حوزه‌های اصلی فعالیت‌شان یعنی املاک و خودرو و مسکن و واردات و غیره انتقال دادند.

بنابراین مهمترین دلیلِ قیمت‌های حبابی بورس، همین فاکتور سفته‌بازی است، نه سودآوری و وضع تولید آن شرکت. در سرمایه‌داری همه چیز قابلیت سوداگری دارد: از ماسک و الکل در این روزهای کرونایی بگیرید تا دلار و املاک و مستغلات و بیت کوین و غیره. با این تفاوت که در بازار سهام موضوعِ سفته‌بازی، «برگۀ سهم» به‌عنوان حق مالکیت است.

تعمیق بحران به اسم تخفیف بحران

وقتی تولید بحرانزده است، وقتی سرمایه‌گذاری در تولید بازده چندانی ندارد، وقتی حکومت یکدهه است دیوار گمرک را پایین کشیده تا صنایع داخلی از گردونه خارج بشوند، وقتی منابع به سمت بخش نظامی و تکنولوژی سرکوب و تجسس هدایت می‌شود، وقتی حکومت خودش پیشقراول به تعطیلی کشاندن کارخانه‌ها و صادرات مواد خام (خام‌فروشی) است، نتیجتاً سرمایه‌گذاری به سمت بخش غیرمولد حرکت می‌کند و این بازارها مثل حباب باد می‌کنند. حکومت هم البته صرفاً نظاره‌گر نیست، بلکه خودش منتفع اصلی و بازارگردان این بخش‌های نامولد است. منتها منشأ «سود»های نجومیِ سرمایۀ موهوم، بالأخره سرمایۀ واقعی و ارزش اضافی است و بنابراین سرمایۀ موهوم نمی‌تواند تا ابد از ریشه‌های خودش فرار کند.

در چنین وضعیتی سرمایۀ غیرمولد اینقدر نسبت به سرمایۀ مولد رشد می‌کند که ساختار اقتصاد شبیهِ یک قیف یا مخروط برعکس می‌شود. نوک این مخروط، همان اقتصاد واقعی است که دارد کل بار سرمایۀ غیرمولد را تحمل می‌کند و با یک تلنگر می‌افتد.

وقتی ارزش این دارایی‌های مالی و از جمله سهام مدام متورم می‌شود، بالأخره به یک نقطه‌ای می‌رسد که ارزش اضافیِ کل دیگر جوابگوی تغذیۀ این بخش انگلی نیست و این حباب می‌ترکد. حالا جمهوری اسلامی که به خیال خودش برای تخفیف بحران بورس را داغ کرد، برای جلوگیری از سناریوی سقوط بورس مدام دارد نقدینگی را به بورس پمپاژ می‌کند (از جمله دستبرد زدن به منابع صندوق توسعه ملی، لغو ممنوعیت بانک‌ها از سرمایه‌گذاری در بورس؛ قانونی کردن بازخرید سهام یک شرکت توسط خودِ آن شرکت و امثالهم). از آن طرف برای اینکه ارزش اضافی در بخش واقعی اقتصاد را به عنوان خوراک این بخش غیرمولد افزایش بدهد، لاجرم هرچه بیشتر شانه به شانۀ شرکت‌ها دست به چلاندن و استثمار طبقۀ کارگر می‌زند و در همین بخش تولیدی نحیف هم با ثابت کردن دستمزد در شرایط تورمی و معوق کردن مزد و دستبرد زدن به صندوق‌های بازنشستگی و سرکوب اعتصاب و تثبیت انواع قوانین ضدکارگری و امثالهم، تمام زورش را می‌زند که خوراک این بخش نامولد قطع نشود.

تمام این‌ها البته یعنی حکومت مدام دارد چاهِ بحران اقتصادی‌ای را که در آن گیر افتاده عمیق‌تر و عمیق‌تر می‌کند.

اغتشاش بازار

«کارشناسان بازار» این روزها واو به واو همان حرف‌هایی را تکرار می‌کنند که بیست سال پیش هم در جریان «حباب دات کام» در بورس امریکا گفته می‌شد: بازار هیجانی است، عوامل بنیادی را نمی‌شود تحلیل کرد، هیجانات باعث نوسان شده و…

وعده می‌دهند که بورس به زودی «متعادل» می‌شود و دولت برای همین تعادل صوری، به شکل دستوری حقوقی‌های بازار را به صف می‌کند و روی تخته برایشان می‌نویسد که تو فلان سهم را بخر و تو بهمان سهم را؛ بعد مثلاً نوسان‌گیری روزانه و استفاده از «معاملات الگوریتمی» را موقتاً ممنوع می‌کند یا مهمتر از همه در شرایطی که ۱۷ شرکت یک‌تنه نصف ارزش بازار را دارند و به‌اصطلاح «شاخص‌ساز» هستند، با دستکاری معاملات و حمایت رانتی از بعضی سهم‌های دولتی، سعی می‌کند به شکل تصنعی هم که شده شاخص را حفظ کند و صورت «سرخ» بورس را با سیلی «سبز» نگه داره.

در صورتی که «تعادل» توی بورس یا دستورِ جلوگیری از «نوسان‌گیری» روزانه، یک حرف مضحک و نقضِ غرض هست. سرمایۀ غیرمولد و سوداگرانه، اصولاً با «نوسانات» زنده است؛ افق دیدش کوتاه‌مدت است؛ حیاتش در گروی این است که ارزان بخرد و گران بفروشد. بنابراین «نوسان» هم نباشد، ایجادش می‌کند؛ ضمناً «هیجان» که از خلأ به وجود نمی‌آید، بلکه دقیقاً پیروی کردن از منطق و قواعد این نوع سرمایه است و در همین سود بُردن از نوسانات است که شرکت‌ها یا حقوقی‌های بزرگ دولتی و خصوصی با هم رقابت دارند. سرمایۀ سوداگرانه، در همه جای دنیا در به در دنبال نوسان و فرصت آربیتراژ هست؛ کاربرد هوش‌مصنوعی و معاملات الگوریتمی که از ۵۰ سال پیش در امریکا شروع و باب شد و دو سالی است که به بورس ایران هم رسیده، دقیقاً برای افزایش سرعت نوسان‌گیری در برابر رقباست. همین‌ها توضیح می‌دهد که چرا از ۴۳ کشور دنیا (از جمله امریکا و اروپا) بورس‌بازها به بازار سهام ایران ریخته‌اند. با اینکه همه‌شان اوضاع اقتصادی داغون ایران را خوب می‌دانند، منتها این را هم می‌دانند که در همین وضعیت داغون، فرصت بکر برای سفته‌بازی و سوداگری در بورس ایران و بازارهای موازی اش فراهم است.

بنابراین تحلیل‌های روانکاوانه از این نوع بازارها و ربط دادن همه چیز به «هیجان» یا حتی «حباب»، هم ماهیت و خصوصیات و عملکرد این سرمایۀ سوداگرانه را پنهان می‌کند و هم منشأ بازدهی و سودهای هنگفت این بازارها را (یعنی ارزش اضافی).

بنابراین از دل التهابات اخیر بورس و سایر بازارهای موازی‌اش این تناقض زمخت به چشم می‌آید که اگر بازار نهادی است «کارا»، پس چرا این همه نوسان و هرج و مرج و از بین رفتن منابع در آنست؟ اگر بازار «خودتنظیم‌گر» است، پس چرا صرف این همه منابع و تقلا برای سرپا نگه داشتن آن؟ چرا این همه جمع‌آوری و آنالیز اطلاعات اقتصادی و رقابت برای دستیابی به رانت اطلاعاتی؟ چرا این همه تحلیلِ ریزِ تحولات اقتصادی و سیاسی بین‌المللی و گمانه‌زنی ۲۴ ساعته دربارۀ تأثیرش روی بازارها؟ چرا درخواستِ دخالت دولت؟

واقعیت اینست که هرج و مرج این بازارها، صرفاً انعکاسی از هرج و مرج کل اقتصاد سرمایه‌داری است. اقتصادی که همیشه یا مازاد دارد یا کمبود. همیشه در بحران است. از یک طرف برای خلق ارزشِ جدید نیاز به طبیعت و نیروی کار دارد، از آن طرف هر دوتای این‌ها را تخریب و نابود می‌کند.

برخلاف رپرتاژهای عموم رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور که این روزها به عنوان منتقد بورس وارد صحنه شدند، فربه شدن و قدرت تخریبگری این سرمایۀ نامولد در ایران یک «استثنا» نیست؛ بلکه بخشی از یک الگوی جهانی است و جزء جدایی‌ناپذیر ماهیت سرمایه‌داریِ امروز. برای یادآوری این وضع کافی است تبعات آخرین بحران اقتصادی جهانی را که از بخش مالی کلید خورد به یاد بیاوریم.

برنده‌ها و بازنده‌ها

در جریان همین فعل و انفعلات بورس، یا لایه‌های مالی جدیدی به وجود می‌آیند یا همان‌هایی که هستند چاق و چله‌تر شدند. همین بس که همین الآن ۱۰۰ شخص حقیقی با ثروت‌ هزار میلیاردی در بورس هستند. این در حالی است که حدود ۵۰-۶۰ درصدِ تازه‌واردهای بورس از ابتدای امسال، با فقط ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان وارد بورس شدند.

یا از آن طرف در همین روزهای بحران دیدیم که چطور شرکت‌های سرمایه‌گذاری و سرمایه‌داران حقیقیِ بزرگِ عموماً وابسته به دولت سهم‌هایی را که مُفت شده بودند در کف قیمت «بُزخری» کردند تا بعداً که به سطوح قبلی برگشتند مجدداً بفروشند. به تمام این‌ها اضافه کنید هزاران میلیارد تومان منابع هنگفت صندوق توسعۀ ملی را که قرارست در اختیار برخی افراد خاص و نزدیک به دولت قرار بگیرد تا به اسم حمایت از بازار، خودشان تصمیم بگیرند که کدام سهم‌ را، چقدر و تا کِی بخرند و ناگفته پیداست که همین رانت اطلاعاتی هم برایشان منشأ درآمدِ مازاد خواهد بود.

نهایتاً کافی است به پول‌هایی که تا نیمۀ اول امسال وارد بورس شده‌اند نگاه کنیم و سهم هر بخش را ببینیم تا برنده و بازندۀ نهایی این بازی مشخص شود.

برندۀ اول دولت بوده که هم شرکت‌های دولتی را در بورس فروخت، هم درصدی از شستا را واگذار کرد و هم اینکه از معاملات بورس مالیات گیرش آمد. برندۀ دوم، کارگزاری‌ها و زیرشاخه‌های بورس (ارکان بورس) بودند که کارمزد می‌گیرند. برندۀ سوم حقوقی‌های بازار یعنی انواع شرکت‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سبدگردانی و غیره هستند که برخی خصوصی و برخی نزدیک به ارگان‌های دولتی هستند؛ و در نهایت برندۀ چهارم، بورس‌بازان حرفه‌ای.

این وسط بازنده‌ها مثل همیشه مردم عادی هستند که اندک پس‌اندازشان را برای نجات از شرّ تورم به بورس کشاندند؛ میلیون‌ها نفری که قرار بوده سهام عدالت کمک حالشان باشد، ولی با سقوط بورس قیمت سهام‌شان سقوط آزاد کرده و در یک کلام طبقۀ کارگری که تبعات عمومی‌ترِ سقوط بورس دوباره یکراست بر سر او خراب می‌شود.

هزینه و فرصت

حالا فقط برای یک لحظه حجم عظیم منابعی را که جمهوری اسلامی در یکسال اخیر برای داغ کردن بورس هزینه کرد تصور کنید. چه انرژی‌ای که برای آنالیز هرروزۀ اطلاعات شرکت‌های بورسی و جلسات صرف می‌شود؛ چه منابع عظیم انسانی و مالی که الآن دور و بر آموزش بورس و مشاوره و امثالهم هدر می‌رود و از همه مهمتر چه مبالغ کلانی که حالا دولت می‌خواهد با دزدیدن از منابع عمومی پای «سرپا نگه داشتن بورس» بریزد، همه و همه می‌توانست صرف فعالیت‌های مفید و مولد برای رفع نیازهای واقعی مردم بشود.

اینجاست که اگر نخواهیم منابع و ثروت‌های عمومی تلف بشود، باید نه فقط از دست طبقۀ حاکم دربیاید بلکه تضمینی باشد که دوباره به دست یک اقلیت جدیدِ سرمایه‌دار نمی‌افتد؛ بلکه در دست اکثریت جامعه می‌ماند و برای رفع نیازهای همین اکثریت هم برنامه‌ریزی می‌شود.

[۱] زمانی که مثلاً یک سهم از ۱۰۰۰ تومان به ۵۰۰ تومان می‌رسد، ۵۰ درصد کاهش یافته. اما وقتی بخواهد مجدداً از ۵۰۰ به ۱۰۰۰ تومان برگردد، اینبار باید ۱۰۰ درصد رشد کند. با توجه به محدودیت دامنۀ نوسان ۵ درصد، این یعنی حداقل ۲ برابر بیشتر زمان نیاز خواهد بود تا سهامدار به‌اصطلاح سربه‌سر شود.

[۲] این وسط البته انگل‌های دوزیست هم وجود دارند، مثل «شاهین چراغی» که هم برای خودش صرافی دارد و هم عضو شورای عالی بورس است و منافع متضاد چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ دو بخش رقیب را نمایندگی می‌کند!

[۳] حالا فرضاً اگر سهامداری بخواهد پول خودش را پس بگیرد چه؟ همانطور که گفته شد، الآن دیگر هیچ پولی در کار نیست و پولی که او با خرید سهام به یک شرکت پرداخت کرده، الآن دیگر تبدیل شده به سرمایۀ واقعی. قاعدتاً او نمی‌تواند برود و در ازای پولی که داده، از شرکت میز و صندلی و کامپیوتر بردارد! در واقع آن ۱۰۰ میلیون تومانی که بالاتر مثال زدیم، تبدیل به یک کلّ واحد شده و دیگر قابل تفکیک نیست و به عبارتی چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ نمی‌شود گفت کدام بخشش مال کدام سهامدار است. بنابراین اینجاست که به موازات پیدایش سهام، بازاری هم برای خرید و فروش سهام ایجاد شد تا سهامدار با فروش سهم خود، حق مالکیتش را به دیگری واگذار کند و در عوض پولش را پس بگیرد. بنابراین در این متن هرجا از «بورس» می‌گوییم، مشخصاً منظورمان بازار ثانویۀ سهام است مگر آنکه خلاف آن اشاره شود.

[۴] اینکه در بورس ایران دامنۀ نوسان ۵ درصدی گذاشته‌اند (به این معنی که قیمت یک سهم در هر روز کاری فقط بتواند ۵ درصد افزایش یا کاهش داشته باشد) یا تعیین «حجم مبنا»، همگی نوعی دستکاری در همین عرضه و تقاضا هستند. ولی با این همه در اصلِ بحث ما تفاوتی نمی‌کند.

[۵] زمین هم مثل سهم فاقد «ارزش» است، منتها به این دلیل که به صورت طبیعی وجود دارد و محصول «کار انسان» نیست. با این حال زمین «قیمت» دارد. چون در سیستم سرمایه‌داری به کالایی تبدیل شده که قابل خرید و فروش است. قیمت زمین هم اساساً از همان رابطه‌ای تبعیت می‌کند که در این جا توضیح داده شد. یعنی بر مبنای درآمد آتی حاصل از این دارایی (رانت) تقسیم بر متوسط نرخ بهرۀ اقتصاد. هرچند که تعیینِ خودِ این رانت، نتیجۀ فاکتورها و عوامل دیگری است.

[۶] به‌خصوص فرابورس به دلیل قوانین ساده‌گیرانه‌تر در پذیرش شرکت‌ها، به معدنی از شرکت‌های صوری، زیانده، فاقد اطلاعات شفاف مالی و نظایر این‌ها تبدیل شده است.

سقوط بورس ایران | دلایل سقوط بورس در سال 99

سقوط بورس ایران

سقوط بورس ایران با توجه به رشد چشم گیری که طی سه سال اخیر داشت، امری محتمل و ترسناک بود که مرداد ماه سال 99 تحقق یافت. بورس با تمام خوش بینی هایی که نسبت به ادامه روند صعودی و شاخص های 3 یا حتی 5 میلیونی داشت، نتوانست حمایت 2 میلیون واحد را برای خود حفظ و تثبیت نماید و در نهایت در یک روند نزولی قرار گرفت، تا جایی که برای سقوط بورس ایران حدود شاخص 1 میلیون و 500 هزار تایی را متصور بودند ولی شاخص تا حدود بسیار پایین تری اقدام به پیش روی کرد و سرمایه سهامداران بعضا تا 80 درصد کاهش یافت که بسیار وحشتناک است. سرانجام حباب بورس که مکرر عنوان میشد، ترکید و شاهد سقوط بورس ایران بودیم. حال اینکه چه افرادی دوست داشتند شاخص بورس بریزد و یا به صورت کلی دلایل سقوط بورس در سال 99 چه بود را سعی داریم در این مطلب عنوان کنیم.

دلایل سقوط بورس ایران

همان طور که میدانید، شاخص کل بورس ایران اوایل تا اواسط سال 99 از نظر تکنیکال رشد داشت و به اَبَرکانال ۲ میلیون واحد رسید که از نظر فعالان بازار سرمایه یک رقم دارای مقاومت روانی است، به ویژه که شاخص کل بورس تا ۲ میلیون و ۸۰ هزار واحد افزایش یافت، ولی نتوانست خود را در این قله تثبیت کند. با این وجود بازار برای برخی به خصوص افرادی که در قیمت‌ های پایین سهام خریداری کرده بودند، سودده بود ولی از سود آن ها تا حدود بسیار زیادی کاسته شد. مگر آنهایی که در قله خرید کرده بودند که متحمل ضرری حدود 40 تا 70 درصد شدند!

شاید بتوان بی اعتماد شدن مردم به بورس و حرف های دولت را از بزرگترین دلایل بورس ایران دانست. البته که این بی اعتمادی را دولت به صورت خودخواسته در دل سهامداران انداخت تا بتواند به وسیله خود افراد و فروش های بی امان آن ها روند صعودی شاخص بورس را به نزولی تبدیل کند و با وجود ورود سهامدارانی که آگاهی مناسبی از بورس و سرمایه گذاری نداشتند، این فرآیند تسهیل شد و بورس به این وضعیت درآمد. البته ناگفته نماند که در مسیر نزولی کردن دستوری بازار بورس، سازمان بورس، دولت و نهادهای ناظر از هیچ تلاشی برای دامن زدن به ضررهای سهامداران دریغ نکردند و سعی کردند تا جایی که می شود به روند نزولی بازار بورس و کاهش ارزش سهام های مختلف دامن بزنند. در ادامه به برخی از این دلایل خواهیم پرداخت که واقعا جای تاسف دارد!

ماجرای عجیب دارا دوم یا همان پالایش!

با لغو عرضه این صندوق ETF و ناهماهنگی دو وزارتخانه اقتصاد و نفت شاهد افت بازار بودیم، در حالی که عرضه صندوق‌ های دارا دوم و سوم مصوبه هیئت وزیران را دارند و لازم الاجرا هستند! نهایتا قرار شد صندوق دارا دوم اوایل شهریور عرضه شود و در اختیار عموم قرار گیرد، ولی به این دلیل که بازار بورس ذاتا پر ریسک است و همچنین ناهماهنگی عرضه عمومی موجب سلب اعتماد عمومی شده است و از طرفی بازار نیز برای اصلاح قیمت‌ ها نیاز به بهانه داشت، شایعه لغو عرضه دارا دوم موجب سقوط بازار شد.

تا حدی که با انتشار خبر در همان لحظه سهام شرکت های پتروشیمی از صف خرید به صف فروش رفت و سایر سهام های بازار هم به دنبال آن به صف فروش رفتند و این صف فروش چند روزی به دلیل انتشار این خبر تشکیل شد و ادامه یافت. در چند ماه اخیر رشد روزانه ۴۰ تا ۵۰ هزار واحدی بورس به یک مطالبه و عادت روتین تبدیل شده بود و سرمایه گذاران به سقوط ۸۰ تا ۹۰ هزار واحدی در یک روز عادت نداشتند، در حالی که در سال ۹۶ شاخص کل بورس ۹۰ هزار واحد بود که به این معنی است که میزان سقوط یک روزه شاخص کل در بازار فعلی معادل شاخص کل بورس در سال ۹۶ است.

کاهش ارزش اعتباری کارگزاری ‌ها که مانع ورود نقدینگی بیشتر شد!

در ریزش ‌های اخیر که موجب شد تا بازار کمی از حالت تعادل خارج شود، کاهش ارزش اعتبار کارگزاری ‌ها از ۱۵ به ۱۰ درصد نیز بی تاثیر نبود، چرا که نباید در زمانی که نیاز به ورود نقدینگی داشتیم، سازمان بورس ارزش اعتبار کارگزاری ‌ها را کم می کرد، به این خاطر که سرمایه گذاران کمتر می ‌توانند از اعتبار خود برای خریدهای غیرنقدی استفاده داشته باشند ولی خب همان طور که گفتیم سیاست های دستوری موجب شده بود که از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به بورس فروگذار نباشند.

نمادهای غیر شاخص ساز ۲۰ روز است که در اصلاحند ولی زیر سایه رشد شاخص کل دیده نشدند!

جالب است بدانید که دلیل بالا بودن شاخص در یکی دو ماه اخیر، استقبال از خرید سهام نمادهای فولادی، پالایشگاهی و خودرویی بود. در واقع از ابتدای مرداد عملا بسیاری از شرکت ‌های کوچک و نمادهای غیرشاخص ساز، روند اصلاح جزئی را شروع کرده بودند و حتی در برخی موارد اصلاح قیمت‌ ها به ۴۰ تا ۵۰ درصد قیمت واقعی ارزش سهام، انجام شد، ولی از آنجایی که در سایه رشد شاخص کل بورس قرار داشتند، این ریزش‌ ها دیده نمی ‌شد.

شایعه سود ۲۲ درصدی سپرده ‌های بانکی که به ریزش شاخص دامن زد!

یکی از اشتباهات رئیس کل بانک مرکزی عدم شفافیت فحوای کلام خود درباره برنامه‌ های آتی بانک مرکزی در یادداشت اینستاگرامی اخیرش بود؛ وی اشاره کرد که نرخ سود سپرده بانک‌ ها نزد بانک مرکزی یک درصد افزایش یابد؛ این موجب شد برخی این طور برداشت کنند که شبکه بانکی می‌ تواند تا ۲۲ درصد به سپرده‌ های مردم سود بدهد و یکی از دلایل ریزش دو روز اخیر بورس، یادداشت رئیس کل بانک مرکزی بود، در حالی که رئیس کل بانک مرکزی باید به صورت شفاف نرخ سود را اعلام می ‌کرد.

بازار داغ اوراق سلف نفتی و نقش آن ها در التهاب بازار!

از علت های دیگر ریزش ‌های روزهای اخیر بورس ، موضوع انتشار اوراق سلف نفتی است. هرچند چندی پیش اعلام شد که عرضه این اوراق فعلا متوقف شده، ولی انتشار اخبار در خصوص عرضه اوراق سلف در ریزش بازار تأثیرگذار بود؛ به صورت کلی این عامل هم در ایجاد روند اصلاحی بازار تاثیرات زیادی داشت.

آزادسازی سهام عدالت و فروش های بی وقفه و زیاد بانک ها در روزهای مثبت!

یکی از چالش های اولیه بورس تهران در بهار امسال موضوع ازاد سهام عدالت بود. طبق سازوکار طراحی شده در سازمان خصوصی سازی و ستاد ازاد سازی سهام عدالت در وزارت اقتصاد تقریبا نیمی از 49 میلیون مشمول سهام عدالت روش مستقیم را انتخاب کردند. بدین ترتیب با دستور روحانی در مرحله اول امکان فروش 30 درصد سهام عدالت برای این افراد فراهم شد. با توجه به اینکه شاخص چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ بورس در ان مقطع در مسیر صعودی قرار داشت استقبال چندانی از آن به عمل نیامد. چندی بعد رییس جمهور دستور ازاد سازی 60 درصد سهام عدالت را صادر کرد.

دلایل سقوط بورس ایران

این بار موضوع دارای پارامترهای جدیدی شده بود. کم کم بورس در مسیر نزولی خود تثبیت شد و مشمولان با توجه به امکان فروش 60 درصد سهام خواستار عرضه آن شدند. وزارت اقتصاد که حالا در شرایط نامتعادلی قرار گرفته بود، برای ایجاد ثبات و جلوگیری از عرضه ‌های ابشاری سهام عدالت، هرگونه عرضه سهام را به بازار بلوکی منتقل چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ کند. بررسی ها نشان میدهد این روش ان طور که باید و شاید موثر نبوده و وزارت خانه متولی نتوانتسه اولا پیش بینی مشخصی از وضعیت عرضه سهام عدالت داشته باشد و در ثانی نظارت موثری در عرضه بلوکی این سهام نیز با ابهاماتی همراه بود و عرضه های رگباری در روزهای حساس که چشم مردم به برای تعیین روند آینده بورس و تصمیمات خود به بازار بود، باعث بی رمقی بیشتر و افزایش عرضه در سهام های بزرگ و شاخص ساز و به تبع آن سهام های کوچک و کل بازار شد.

رفتار حقوقی ها در زمان هایی که بسیار مهم و حساس بود!

جالب است بدانید که رفتار های حقوقی های سهم های مختلف، به خصوص سهام هایی که چشم سهامداران به آن ها بود مانند خودرو، فولاد، فملی، خساپا، شبندر، شپنا و … بسیار جالب بود! سهمی که چندین روز صف فروش بود و به تازگی صف فروش آن برداشته می شد، سهامدار حقوقی تا حجم تقاضا رو میدید، شروع به عرضه های رگباری با حجم زیاد می کرد و روند سهم را برای چندین روز دیگر نزولی نگه می داشت که واقعا جای تاسف دارد.

زمان که در بازه های زمانی حساس بازار بورس هستیم، رفتارهای اشتباه اینچنینی می تواند ضربه بسیار محلکی به بدنه بازار بورس و سهام های مختلف و حتی بنیادی وارد کند، تا جایی که مردم حاضر بودند سهام های بنیادی و بسیار قوی خود را در روند صعودی قوی بازار دلار با قیمت هایی بسیار پایین به فروش برسانند و به نوعی فقط از سهم و یا حتی بازار خارج شوند!

عدم توقف سهام هایی که 20، 50 یا بیشتر ریزش داشته اند توسط نهاد ناظر بازار!

در مورد نقشی که نهاد ناظر می ‌توانست در جلوگیری از ریزش شاخص داشته باشد می توان گفت که؛ متأسفانه نهاد ناظر بازار وقتی که برخی نمادها بین ۱۰ تا ۲۰ درصد رشد منفی داشتند، معاملات را متوقف نکرد، در حالی که در چند روز اخیر بسیاری از معاملات مشمول مصوبه هیئت مدیره سازمان بورس مبنی بر لزوم توقف معاملات در زمانی که کاهش ۲۰ درصدی ارزش نمادها رخ می ‌دهد، بودند.

جالب است بدانید که همین نهادهایی که بعضا وجود خارجی ندارند و بعضی وقت ها هم تصمیمات عجیبی می گیرند، در زمان صعود بازار برای سهام های مختلف که بیشتر از 20 و 50 درصد رشد داشته باشند، وجود خواهند داشت و رسیدگی خواهند کرد و حتی در روند بازگشایی سهام هایی که بیشتر از 50 درصد نوسان مثبت داشته و باید بدون دامنه نوسان باز شوند، دخالت می کنند ولی در این بازه زمانی هیچ حرف یا تصمیمی از این دسته از افراد شاهد نبودیم!

اشتباه عجیب کارگزاری ‌ها در عرضه سنگین شرکت‌ های سهام عدالت استانی!

چندی پیش برخی شرکت‌ های سهام عدالت استانی در بورس عرضه و فروش آنها به کارگزاری ‌ها واگذار شد؛ کارگزاری‌ ها نیز متأسفانه آداب معاملات بازار را رعایت نکردند و عرضه سهام نمادهای شاخص ساز که در زیرمجموعه سهام‌ های عدالت قرار داشت موجب اصلاح قیمت‌ ها شد و صف فروش گسترده‌ ای برای این نمادها را شاهد بودیم. به شکلی که چندی پیش برخی نمادها بخصوص نمادهای خودرویی که صف خرید برایشان تشکیل شد، با اقدام این کارگزاری‌ ها ناگهان به صف فروش سنگین تبدیل شدند و این امر هم در سقوط بورس ایران در سال 99 اثرات مخرب داشت.

داستان همیشگی اختلال در هسته معاملات در زمان های مشخص!

به دلیل اختلال‌ های مداوم و بعضا در زمان های مشخص هسته معاملات، کمتر شاهد معامله‌ های روان و روتین هستیم و سفارش گیری ها با تأخیر انجام می ‌شود در نتیجه هنگام خرید، سقف قیمت و هنگام فروش کف قیمت در سامانه درج می ‌شود. نتیجه آنکه برای یک نماد هم کف قیمت خورده می‌ شود و هم سقف قیمتی. بنابراین تعادل معاملات به هم خورده و عملا رقابت خریداران و فروشندگان سهام دچار مشکل خواهد شد. تا جایی که گذارش شده است سفارشات خرید و فروش تا 20 دقیقه دیرتر ارسال می شدند و بعضا امکان ویرایش سفارش وجود نداشت و سهامداران تا به خودشان می آمدند، سهم صف فروش می شد.

خلاصه مطلب و کلام پایانی

از دلایل سقوط بورس ایران می توان موارد زیر را به صورت خلاصه عنوان کرد :

1) عرضه‌ های اولیه بیش از حد و بی سابقه در بازار بورس و فرابورس ایران.

2) بسته نشدن نمادهایی که بیش از ۵۰ درصد در بورس و ۲۰ درصد در فرابورس ارزش خود را از دست داده بودند.

3) کاهش شدید اعتبارات کارگزاری ها به وسیله ابلاغیه های سازمان که منجر به فشار فروش برای تسویه اعتبارات گردید.

4) فروش های هیجانی حقوقی های بازار در نمادهای مختلف حتی در صف فروش سهم ها انهم بعد از حتی ۳۰ درصد ریزش قیمت ها.

5) ابلاغ مصوبه سازمان در خصوص نصاب سرمایه گذاری صندوق های سرمایه گذاری با درامد ثابت که موجب ایجاد فشار فروش روی سهم ها چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ شد.

6) تایید ها و تکذیب های پیاپی برای عرضه صندوق های ای تی اف دولتی منجمله صندوق گروه پالایشی که موجب از بین رفتن اعتماد در بین فعالین بازار گشت.

7) آزاد سازی سهام عدالت در نماد های دولتی و شاخص ساز و عرضه غیر اصولی به‌ صورت عرضه خرد در بازار که باعث فشار فروش سنگین و شکست حمایت ها شد.

8) عدم انسجام کافی در میان مسئولین سازمان و حقوقی های بازار و صندوق های حامی بازار که حمایت از سهم های بازار را به ‌طور خیلی ضعیف و ناهماهنگ انجام دادند.

9) قطعی های شدید و عدم سفارش گیری و یا تاخیر های نیم ساعته در سفارش گیری معامله گران که موجب عدم تعادل بازار و ایجاد عدم تصمیم گیری صحیح سهامداران گردید.

10) مجاز و متوقف نمودن معامله های سهم های مختلف بازار در طول ساعات بازار با بهانه کنترل ترافیک ورودی سفارش ها و کنترل هسته معاملات که باعث سردرگمی و بی اعتمادی شد.

اما همچنان سوال اصلی این است که ضرر سهامداران و آب رفتن سرمایه آن ها برای دولت اهمیتی دارد یا خیر؟ شما در بخش دیدگاه ها به این سوال پاسخ دهید.

در انتها امیدوارم از این مطلب که در خصوص سقوط بورس ایران در سال 99 تهیه شده بود، نهایت استفاده رو برده باشید.

همین طور اگر سوالی درباره دلایل سقوط بورس داشتید، حتما از طریق بخش ارسال دیدگاه ها برای ما ارسال کنید تا پاسخ دهم.

بازار کریپتو یا استخر کوسه‌ها : دستکاری بازار – پادکست

درست زمانی که همه انتظار بیت‌کوین ۱۰۰ هزار دلاری رو می‌کشیدند؛ بازار به طور غیر منتظره‌ای وارد یک روند نزولی شد. اما دلیل این اصلاحات بازار چی بود؟ در این اپیزود از پادکست رادیو اکسکوینو، دلایل ریزش اخیر بازار رو مورد بررسی قرار دادیم.

این اپیزود مهم رو از دست ندید!

درست زمانی که همه توقعات به سمت بیت‌کوین ۱۰۰ هزار دلاری و رشد همزمان بازار با تعطیلات کریسمس بود، به ناگهان بازار روندی رو طی کرد که حالا همه منتظر یه سقوط بی‌سابقه هستن. اما چرا؟ آیا واقعا میشه منطقی رو پشت این همه نوسان در بازار رمز ارز پیدا کرد؟ ما امروز میخوایم به سراغ برزخی گمانه‌ها بریم که اگه واقعا این حرف‌ها حقیقت داشته باشن، اون وقت اعتمادمون به این بازار کاملا از بین میره. الان سوال اینه که: آیا عدم رگلاتوری این حوزه به این معنیه‌ که سرمایه‌گذارای عادی وارد استخر پر از کوسه‌ایی میشن که هیچ نظارتی برش نیست؟

اکسکوینویی‌ها سلام. عصر دوشنبه ۲۰ دی ماهتون بخیر . من ساحل اختری هستم و همراه شمام با اپیزود ۱۶۰ از رادیو اکسکوینو

اثر مخرب معاملات فیوچرز

شعبه بانک‌مرکزی آمریکا در سان‌فرانسیسکو یا همون بانک فدرال رزرو سان‌فرانسیسکو مقاله‌ایی رو در بهار ۲۰۱۸ به قلم گالینا هیل (Galina Hale)، آرویند کریشنامورتی (Arvind Krishnamurthy)چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ ، ماریانا کودلیاک (Marianna Kudlyak) و پاتریک شولتس (Patrick Shultz) منتشر کرد که ما امروز بخش‌هایی‌ش رو در این بحث با شما مرور می‌کنیم.

طبق این مقاله، از تولد بیت کوین در ۲۰۰۹ تا میانه سال ۲۰۱۷ قیمت اون در زیر سقف ۴۰۰۰ دلار باقی مونده بود و در نیمه دوم سال ۲۰۱۷ به ناگاه و به شکل دراماتیکی به ۲۰ هزار دلار رسید و بعدش در میانه دسامبر به شدت سقوط کرد. این مقاله میگه این نقطه پیک همزمان بود با ارائه معاملات آتی یا همون فیوچرز بیت‌کوین در بورس کالای شیکاگو یا همون سی‌ام‌ایی (CME). این مقاله مدعی میشه این همزمانی نمیتونه اتفاقی باشه.

ولی قبل از این که بیشتر پیش بریم، یادآوری می‌کنم که این پادکست تنها برای آموزش و افزایش دانش کاربرای کریپتو طراحی شده و به هیچ عنوان یه توصیه مالی نیست. پس حواستون باشه که برای اتخاذ تصمیمات مالی باید خودتون مطالعه کنید و بر مبنای شرایط همون لحظه تصمیم بگیرید.

این مقاله میگه این دقیقا در هماهنگی با همون رفتار معاملاتی هست که در بازارهای آتی برای یه سرمایه شاهدش هستیم. این مقاله نتیجه میگیره که این نوسانات دقیقا همون چیزی هست که ما در بازارهای آتی شاهدش هستیم و به علت اینکه حجم معاملات آتی در بیت‌کوین بیش از معاملات اسپات (spot) هست و رگلاتوری خاصی بر این بازار نظارت نمیکنه ما باید شاهد وقوع مکرر این جهش ها و سقوط‌های ناگهانی خواهیم بود.

اما این همه اون چیزی نیست که ما بهش میگیم استخر کوسه‌ها. نظرات دیگه‌ایی هم هست که سعی میکنن بگن این بازار به علت نبود رگلاتوری دستکاری میشه. مثلا نظریه‌ی نبود پشتوانه برای تترهای ورودی به بازار که خیلی وحشتناک به نظر میرسه.

تتر بی پشتوانه

دیوید جرارد (David Gerard) میگه سقوط اخیر بازار به خاطر دستکاری بازاره. جرارد نویسنده کتاب حمله ۵۰ فوتی بلاک‌چین (the 50 Foot Blockchain) هست و در گفتگویی با یورونیوز که در ۱۷ نوامبر منتشر شد میگه همه چیز زیر سر تتر هست.

اون میگه تتر قراره به پشتوانه دلار منتشر بشه ولی اتفاقات و شواهد زیادی هست که نشون میده در واقع اینجور نیست. جرارد میگه این مصالحه‌های زیادی که بنیاد تتر با مقامات داشته یکی از اون شواهده و همونطور که در گذشته تخلف‌هایی بوده پس میتونیم نتیجه بگیریم الان هم میتونه تخلف وجود داشته باشه.

اما ادعای بزرگ جرارد اینه که میگه به نظر میرسه الان ۳ میلیارد تتر بدون هیچ پشتوانه‌ایی برای پامپ بیت‌کوین استفاده شده .

اون میگه وقتی این پامپ متوقف شد قیمت بیت‌کوین هم سقوط کرد. این در اصل همون شیطنتی هست که در هفته‌های اخیر رخ داده. اون معتقده این نوع دستکاری با نقدینگی کاذب و ودروغی چیزی هست که همیشه در این بازار اتفاق میوفته

جرارد تاکید میکنه: مطلب اصلی در مورد قیمت بیت‌کوین همینه و ما میدونیم که به شدت قیمت در اینجا دستکاری میشه و علتش هم اینه که اینجا یه استخر بی‌قانون کوسه‌هاست.

به نظر جرارد چیزی در حدود ۳ میلیارد دلار نقدینگی کاذب استفاده شده تا قیمت‌ها رو به بالا پامپ کنه و مردم عادی وقتی قیمت‌ها رو میبینن میگن: وای! چه بازار خوبی! در حالی که مردم عادی گوشت قربونی هستن، اونا همون بازندگانی هستن که پول واقعی بازار از جیب اونها اومده. اینجا بازی، بازی گردن کلفتهاست و شما باید آماده باشید تا زنده زنده بخورنتون.

اما همین مقاله از یورونیوز منبع دیگه‌ایی برای حمایت از این نظر ارائه نمیده و میره سراغ یه دلیل دیگه تا بتونه سقوط بازار رو توجیه کنه.

دیوار کوتاه چین

اما اون چیزی که تقریبا بهانه همه تحلیلگرا شده برای توجیه سقوط‌های اخیر بیت‌کوین رفتار دولت چین هست. به نظر میرسه دیواری کوتاه‌تر از دیوار چین برای توجیه وضعیت بازار کریپتو وجود نداره.

فاینانشال تایمز

اما در همین ماه دسامبر روزنامه انگلیسی فاینانشال تایمز (The Financial Times) که معمولا در مخالفت با کریپتو مینویسه، مطلبی رو در توجیه سقوط اخیر بازار منتشر کرد. این روزنامه با اشاره به صحبت‌های برایان بروکس (Brian Brooks) در جلسه استماع کمیته خدمات مالی کنگره آمریکا میگه احتمالا یک یا دو نهنگ بزرگ بازار کریپتو با استفاده از معاملات فیوچرز در حال کسب سود‌های بزرگ هستن.

در ادامه این نتیجه‌گیری رو داریم که وقتی یه تعداد کم می‌تونن موجب نوسانات شدید بازار کریپتو بشن پس همون تعداد کم هم میتونن بازار رو دستکاری کنن. بعد به مقررات شُل و غیر سختگیرانه کریپتو در کشورهایی غیر آمریکا اشاره میکنه و میگه همین ریسک این بازار رو بالا برده.

همین منبع به صحبت‌های فریار شیرزاد، مدیر ارشد سیاست‌گذاری کوین‌بیس هم اشاره میکنه که گفته بود پلتفرم‌های غیر آمریکایی به کاربرا اجازه میدن تا پوزیشن‌های با اهرم‌های خیلی بالا تعریف کنن و همین باعث میشه هر حرکتی در بازار به ناگهان سرعت بیشتری بگیره.

فایننشال تایمز بعد به سخنرانی ماه آگوست گری گنسلر، رییس کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، رجوع میکنه. گنسلر اونجا میگه مردم به امید کسب سود بعضی توکن‌ها رو میخرن که یه تعداد کمی کارآفرین و شرکت تکنولوژی پشتشون هستن و اون پروژه رو جلو میبرن.

همین موضوع به علاوه نبود قانونی برای افشای اطلاعات، شفافیت و نظارت موجب میشه تا قیمت ها به شدت تحت تاثیر دستکاری‌ها باشن و در نتیجه سرمایه‌گذارا در موقعیت شکننده قرار بگیرن.

وقتی کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا درخواست ون‌اک (VanEck) رو برای تاسیس یه صندوق قابل معامله در بورس مبتنی بر بیت‌کوین رو رد کرد دوباره این توضیحو داد که افراد مسلط به کریپتو میتونن قیمتا رو دستکاری کنن و در نتیجه سرمایه‌گذارای عادی رو به ضرر بندازن.

نتیجه‌گیری

به نظر میرسه آنچه که میتونه این بازار رو شفاف تر کنه و جلوی این حرف و حدیث ها رو بگیره اعمال سریعتر رگلاتوری و محدود کردن بازار معاملات مشتقه و آتی کریپتو هست. چرا که معاملات آتی به نهنگ‌ها این قدرتو میده تا حتی از سقوط بازار هم کسب سود کنن که این موقعیت سرمایه‌گذارای معمولی رو به خطر میندازه.

قبل از شروع یه چیزی رو مثل همیشه یادآوری کنم: اگه میخواید در مورد کریپتو، بلاک‌چین و انواع تحلیل بیشتر بدونید، حتما به وبلاگ ما به آدرس اکسکوینو دات‌کام اسلش بلاگ سر برنید. ضمنا، اپیزودهای جدید رادیو اکسکوینو رو چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ میتونید در همه پلتفرم‌های پادگیر مثل ناملیک، کست‌باکس و دنبال کنید.

چرا بورس در روزهای اخیر ریزش کرد ؟ / وزیر اقتصاد پاسخ داد

اقتصادی رکنا: وزیر امور اقتصادی و دارایی با بیان اینکه پس از مطالعه و مشورت در بورس معامله کنید، گفت: در ۱۰ روز اخیر مشکلاتی ایجاد شد که عوامل واقعی، روانی و یک مقدار هیجانات صورت گرفته در پی این عوامل، نوسانات بورس را بالا برد.

چرا بورس در روزهای اخیر ریزش کرد ؟ / وزیر اقتصاد پاسخ داد

بورس / فرهاد دژپسند در یک برنامه تلویزیونی درباره عملکرد زیرمجموعه‌های وزارت امور اقتصادی و دارایی، گفت: در سال گذشته برای تحقق بودجه بدون نفت، درآمدهای مالیاتی کشور بیش از رقم‌ مصوب بوده که در ۱۴ سال اخیر بی‌نظیر است. قرار بود در حوزه مالیات قوانین را اصلاح و تأمین نیاز کنیم. که مالیات بر ارزش افزوده و پایانه فروش در حال تحقق است اما در زمینه اصلاحات مالیات مستقیم هنوز توفیق نیافتیم و لایحه مهمی است که امیدوارم با فوریت در دولت قبل، از مهرماه به مجلس ارائه شود.

وزیر امور اقتصادی و دارایی افزود: در فضای کسب و کار، اقدامات بسیار خوبی انجام شد؛ کاری که در ۷۳ روز در ثبت شرکت طول می‌کشید، اکنون به ۷۲ ساعت تقلیل یافته است. می‌خواستیم در هفته دولت امسال گمرک هوشمند را رونمایی کنیم که موفق نشدیم. نظارت پیشینی را به نظارت پسینی تبدیل کردیم و گام‌های خوبی در این راه برداشته‌ایم.

دعوت مردم به پذیره‌نویسی در دارا دوم

وی با بیان اینکه سند بانکداری دیجیتال را ابلاغ کردیم اما در واگذاری دارایی مازاد بانک‌ها، آنچه می‌خواستیم اتفاق نیفتاد، گفت: امروز بدون مراجعه به بانک، می‌توانیم حساب باز کنیم و درخواست تسهیلات بدهیم که البته همه بانک‌ها این قابلیت را ندارند.

دژپسند ضمن اعلام اینکه فردا پذیره نویسی دارا دوم آغاز می‌شود، از مردم دعوت کرد تا از این فرصت که با هدف توزیع بهینه ثروت بین آحاد مردم صورت می‌گیرد به خوبی استفاده کنند و ادامه داد: در حوزه گمرک هدفگذاری ما تبدیل گمرک به نهاد تسهیل‌گر تجارت خارجی و حرکت به سمت گمرک هوشمند است. بازار سرمایه ماهیتا دارای ریسک است و معامله‌گران باید پس از مطالعه و مشاوره اقدام به معامله سهام خود کنند.

وی گفت: در ۱۰ روز اخیر مشکلاتی ایجاد شد که عوامل واقعی، روانی و یک مقدار هیجانات صورت گرفته در پی این عوامل، نوسانات بورس را مقداری زیاد کرد که خوشبختانه در معاملات سه‌شنبه بازار برگشت و حقیقی‌ها نقش زیادی در آن داشتند.

عرضه سهام دولتی در ETF تا پایان سال ادامه دارد

وزیر اقتصاد افزود: عرضه سهام دولت در شرکت‌ها از طریق صندوق‌های قابل معامله در بورس(etf)، با توجه به مجوزهای دریافتی از دولت تا آخر سال ادامه خواهد یافت و عرضه سهام‌ها شامل شرکت‌های خصوصی و غیردولتی می‌شود.

به گفته دژپسند در حال حاضر بر اساس مذاکرات انجام شده با بخش خصوصی در شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی، ۱۴۰ شرکت جهت عرضه در بازار سرمایه در حال بررسی هستند که از این میان، حضور ۱۸ شرکت قطعی شده و در حال سیر مراحل پذیرش در بورس هستند. تا پایان آذرماه ۸ شرکت وارد بورس می‌شوند. همچنین، تا پایان شهریور معادل ۱۰ صندوق پروژه وارد بورس می‌شود.

بورس در میان مدت قابل اعتماد و اتکاست

وی با بیان اینکه قصد داریم تا کسی که وارد بورس می‌شود با تنوع عرضه اولیه مواجه شود، اظهار کرد: عرضه شرکت‌های سهامی عام را در دستور چرا ناگهان صندوق ETF مهم شد؟ کار خود قرار داده‌ایم که اولین در خواست برای ورود به بورس در حال بررسی است. نوسان در دل بازار سرمایه است بنابراین، همیشه باید سرمایه‌گذاری میان مدت را ببینید تا از این سرمایه‌گذاری فایده زیادی ببرید.

دژپسند با تاکید براینکه بازار سرمایه در میان مدت می‌تواند قابل اتکا و اعتماد باشد، افزود: در اجرای قانون اصل ۴۴ قانون اساسی، در واگذاری‌ها اولویت اول ما عرضه بنگاه‌های دولتی از طریق بورس است. اقتصاد ایران به کریدور تامین مالی سومی نیاز داشت که اکنون ثابت شد بازار سرمایه به شدت می‌تواند این نقش را ایفا کند. برای هدایت نقدینگی به تولید تکنولوژی به شدت این نقش را می‌تواند این ایفا کند. برای هدایت نقدینگی به تولید، شفاف‌سازی و رقابتی کردن محیط، بورس بهترین مسیر است.

افزایش درآمدهای مالیاتی با اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم

وزیر اقتصاد ادامه داد: با اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم، بخشی که مربوط به انسداد فرار مالیاتی می‌شود، همچنین ساماندهی معافیت‌ها خیلی سریع وارد درآمد مالیاتی می‌شود. اگر این قانون را قبل از شروع لایحه بودجه ۱۴۰۰ راهی مجلس شود، حداکثر بعد از دو سال اجرایی خواهد شد.

وی در پایان سخنانش با تاکید براینکه نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در اقتصاد کشور نسبت قابل قبولی نیست،گفت: باید از ظرفیت‌ها برای حرکت در مسیر تحقق بودجه بدون اتکاء به نفت باید استفاده کرد. اولویت اول دولت برای واگذاری کوچک کردن دولت است و اکنون که درآمد نفتی نداریم، فروش شرکت‌ها برای درآمدزایی بهتر است تا اینکه به سمت استقراض از بانک مرکزی برویم. اگر قصد دولت از عرضه سهام‌شرکت‌های دولتی درآمدزایی بود، آن‌ها به روش ETF و با تخفیف عرضه نمی‌کرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.