چندین جمله درمورد اندیکاتور ها


میانگین متحرک نمایی EMA چیست؟

میانگین متحرک نمایی EMA نوعی میانگین متحرک MA است که وزن و اهمیت بیشتری به جدیدترین داده ها می دهد. میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرک وزنی نمایی شناخته می شود. میانگین متحرک وزنی نمایی در مقایسه با میانگین متحرک ساده SMA که وزن برابری به همه ی مشاهدات در دوره ی زمانی می دهد نسبت به تغییرات قیمت جدید واکنش قابل توجه تری نشان می دهد.

محاسبه ی EMA

برای محاسبه ی EMA در مرحله ی اول باید میانگین متحرک ساده SMA را در طی یک بازه ی زمانی خاص محاسبه کنید. محاسبه ی SMAساده است: SMA از طریق جمع قیمت نهایی سهام در بازه ی زمانی مورد نظر تقسیم بر همان تعداد بازه ی زمانی به دست می آید. به عنوان مثال حاصل یک SMA 20 روزه تنها از طریق جمع قیمت های نهایی در 20 روز معاملاتی گذشته و تقسیم آن بر 20 به دست می آید. در مرحله ی بعد باید ضریب افزاینده برای وزن دهی EMA که معمولا از طریق این فرمول به دست می آید را محاسبه کنید:

1+ بازه ی زمانی مشخص شده ÷ 2

بنابراین ضریب افزاینده ی یک میانگین متحرک 20 روزه 0.0952= 1+20 ÷2 خواهد بود. در مرحله ی آخر برای محاسبه ی EMA فعلی، از فرمول زیر استفاده می شود:

EMA روز قبل + ضریب افزاینده × [ ( EMAروز قبل – قیمت نهایی ) ]

EMA به قیمت های جدید اهمیت بیشتری می دهد در حالی که SMA به تمام مقادیر اهمیت برابری می دهد. اهمیت داده شده به جدیدترین قیمت برای EMA با بازه ی زمانی کوتاه تر نسبت به EMAبا بازه ی زمانی طولانی تر بیشتر است. به عنوان مثال برای EMAبا بازه ی زمانی 10 ضریب افزاینده ی 18.8 درصد به جدیدترین داده های قیمت اعمال می شود در حالی که برای EMAبا بازه ی زمانی 20 ضریب افزاینده ی 9.52 به کار می رود. هم چنین در EMAاز طریق استفاده از قیمت باز، بالا، پایین یا متوسط به جای قیمت نهایی تغییراتی به وجود می آید .

میانگین متحرک نمایی به شما چه می گوید؟

میانگین های متحرک نمایی 12و 26 روزه معمولا متداول ترین میانگین های قیمت گذاری و تجزیه و تحلیل شده ی کوتاه مدت هستند. میانگین های متحرک نمایی 12 و 26 روزه به منظور ایجاد شاخص هایی چون میانگین متحرک همگرایی واگرایی MACDو نوسانگر درصد قیمت PPOبه کار می روند.

به طور کلی EMAهای 50 و 200 روزه برای نشان دادن روندهای طولانی مدت استفاده می شوند. وقتی قیمت سهام از میانگین متحرک 200 روزه ی خود عبور می کند نشان می دهد که یک وارونگی رخ داده است. اگر معامله گرانی که از تجزیه و تحلیل های تکنیکال استفاده می کنند از آن به طرز صحیحی استفاده کنند به میانگین متحرک سودمند و پرمایه ای ( شفافی ) دست می یابند.

اما در صورتی که از آن ها به صورت نامناسب و بد تفسیر شده استفاده کنند باعث ویرانگری می شوند. تمامی میانگین های متحرکی که معمولا در تحلیل های تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند، شاخص های تاخیری ( عقب مانده ) هستند. در نتیجه، نتیجه حاصل از اعمال میانگین متحرک به نمودار بازار باید حرکت بازار را تایید و یا قدرت آن را نشان دهد. اغلب اوقات ، با گذشت زمان ، خط شاخص میانگین متحرک تغییر کرده است تا حرکت قابل توجهی را در بازار نشان دهد. نقطه ی مطلوب ورود به بازار قبلا تصویب شده. EMA برای کاهش این معضل تا حدودی کمک می کند.

از آن جا که محاسبه ی EMAتوجه بیشتری به آخرین داده ها دارد عملکرد قیمت را قاطعانه تر دنبال می کند و بنابراین سریع تر واکنش نشان می دهد. این عمل زمانی مطلوب است که از EMAبه منظور استنتاج سیگنال ورودی تجارت استفاده می شود.

نکاتی در مورد اندیکاتور EMA

  • هدف از آموزش اندیکاتور EMA و به طور کلی سایر ابزار تحلیلی آن است که بتوانیم از خروجی این ابزار به خوبی استفاده کنیم. به همین منظور لازم است بدانید در میان بازه‌های مختلف کوتاه‌مدت میانگین متحرک نمایی، دوره‌های ۱۲ و ۲۶ روزه محبوبیت بیشتری برای معامله‌گران دارند. از این میانگین‌ها در ساخت اندیکاتورهایی مانند مکدی (MACD) و اسیلاتور PPO استفاده می‌شود.
  • در هنگام استفاده از متحرک‌های نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه هم باید توجه کرد اگر قیمت از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه بگذرد، موجب ایجاد روندی معکوس خواهد شد.
  • میانگین‌های متحرک معمولا از روند اصلی بازار عقب‌تر هستند. به همین دلیل نتایج حاصل از استفاده از این ابزار باید موجب تایید حرکت بازار و نشان‌دهنده قدرت روند باشند.
  • معمولا پیش می‌آید که میانگین‌های متحرک در جریان حرکت‌های بزرگ بازار مسیرشان را تغییر داده‌اند اما سیگنال با تاخیر صادر شده است. این مسئله موجب از دست رفتن فرصت معاملاتی مطلوب شده است. واکنش‌های کند به تغییرات بازار معمولا موجب بروز چنین مسئله‌ای می‌شود. دقیقا به همین دلیل میانگین متحرک نمایی گسترش پیدا کرد. چرا که این میانگین به عملکرد قیمت کمی نزدیک‌تر است و همین مسئله موجب بروز واکنش‌های سریع‌تر می‌شود.
  • معمولا از این اندیکاتور برای تایید روندها و سنجش اعتبار بازار استفاده می‌شود.

اثر کاهش تاخیر در اندیکاتورهای میانگین متحرک

زمانی که بازگشت‌های قیمتی رخ می‌دهند، می‌توان به وضوح اثر ناشی از کاهش تاخیر را در این اندیکاتورها مشاهده کرد. کاهش تاخیر به ورود و خروج سریع و به‌موقع می‌انجامد که سودهای بیشتر و ضررهای کمتر را به دنبال دارد اما همین کاهش تاخیر اثرات جانبی منفی هم دارد.

تفاوت بین EMA و SMA

تفاوت عمده ی بین میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده حساسیتی است که هر یک نسبت به تغییرات داده های استفاده شده در محاسبه ی خود نشان می دهند. به طور خاص EMAتوجه بیشتری به قیمت های جدید نشان می دهد در حالی که SMAبه تمامی مقادیر واکنش یکسانی نشان می دهد. هر دو میانگین مشابه هم هستند زیرا هر دو میانگین با روشی مشابه تفسیر می شوند و هردو معمولا توسط معامله گران مورد استفاده قرار می گیرند تا نوسانات قیمت را یکنواخت کنند.

از آنجا که EMAها توجه بیشتری به داده های جدید نسبت به داده های قدیمی دارند در مقایسه با SMAها واکنش بیشتری نسبت آخرین تغییرات قیمت نشان می دهند و این باعث می شود که واکنش EMAها به موقع تر باشد و این علت ها نشان می دهد که چرا EMAمیانگین ترجیحی در بین بسیاری از معامله گران است.

میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه یا DEMA

این اندیکاتورها در سال ۱۹۹۴ توسط پاتریک مالووی به بازارهای مالی معرفی شدند. این اندیکاتور از دو میانگین متحرک نمایی استفاده می‌کند. هدف از این کار حذف تاخیرهای موجود است چرا که این مسئله موجب عدم دریافت سیگنال‌های به‌موقع می‌شود. همانند سایر اعضای خانواده میانگین متحرک، DEMA نیز در تایید روندهای صعودی کارایی بهتری از خود نشان می‌دهد.

در مواقع قرارگیری قیمت در محدوده‌ای بالاتر از این میانگین‌ها، می‌توانیم که روند صعودی را تشخیص دهیم. اما قرار گرفتن قیمت در پایین این میانگین نشان از روند نزولی دارد. Cross میان اندیکاتور EMA و نمودار قیمت نیز سیگنال تغییر قیمت را صادر می‌کند. از این ابزار می‌توان به عنوان سطوح حمایت و مقاومت نیز بهره برد که پیش‌تر در قسمت کاربردهای اندیکاتور EMA آن را آموزش دادیم.

حمایت و مقاومت (Support and resistance)

مفاهیم حمایت و مقاومت از اساسی ترین مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند. این دو تعریف اساساً در هر بازار معاملاتی از جمله سهام، فارکس، طلا یا ارزهای رمزپایه اعمال می شوند و کاربرد های بسیاری دارند. اگرچه درک این مفاهیم ساده است، اما تسلط بر آنها ممکن است کمی پیچیده باشد. شناسایی این سطوح می تواند کاملا ذهنی باشد، در تغییر شرایط بازار متفاوت عمل می کنند و شما باید انواع مختلف آنها را درک کنید. اما مهمتر از همه، شما باید نمودارهای زیادی را مطالعه کنید تا با کسب تجربه کافی بتوانید این سطوح را تشخیص دهید و در معاملات خود آنها را در نظر بگیرید. این راهنما به شما کمک می کند تا شروع کنید.

حمایت و مقاومت یعنی چه

حمایت و مقاومت چیست؟

در تعریف حمایت و مقاومت مفاهیم ساده ای هستند. زمانی که قیمت به سطحی می رسد که نمی تواند از آن عبور کند، با این سطح مانند نوعی مانع رفتار می کند. حال با توجه به اینکه قیمت در روند افزایشی به مانع برخورد می کند یا در روند کاهشی مفاهیم مقاومت و حمایت معنا پیدا می کند.

حمایت و مقاومت مناطقی از یک نمودار معاملاتی هستند که در طول یک بازه زمانی معین حرکت های نزولی یا صعودی را متوقف می کنند.

زمانی که قیمت دارایی در یک روند افزایشی به مانع برخورد می کند، آن سطح قیمتی که نمی تواند از آن عبور کند، مقاومت یا Resistance نامیده می شود. به همین ترتیب زمانی که قیمت دارایی در یک روند کاهشی به مانع برخورد می کند، آن سطح قیمتی که روند کاهشی را متوقف میکند حمایت یا Support نامیده می شود.

در مورد حمایت می توان گفت که قیمت “کف” پیدا می کند ، در حالی که در هنگام رسیدن به مقاومت ، قیمت “سقف” پیدا می کند. اساساً ، شما میتوانید حمایت را به عنوان منطقه تقاضا و مقاومت را به عنوان منطقه عرضه در نظر بگیرید.

اگرچه به طور تئوری، حمایت و مقاومت به عنوان خط نمایش داده می شود، اما موارد واقعی معمولاً آنقدر دقیق نیستند که بتوان آنها را به صورت یک خط نشان داد. توجه داشته باشید که بازارها توسط برخی از قوانین فیزیکی هدایت نمی شوند. به همین دلیل است که در نظر گرفتن مناطق حمایت و مقاومت به جای خطوط حمایت و مقاومت منطقی تر و مفیدتر است. می توانید این مناطق را محدوده ای در نمودار قیمت تصور کنید که احتمالاً باعث افزایش فعالیت معامله گران می شود.

در تصویر زیر می توانید یک نمونه از تشکیل سطح حمایتی را مشاهده کنید. توجه داشته باشید که قیمت به طور مداوم وارد منطقه ای می شود که فشار خرید دارایی در آن افزایش پیدا می کند و این باعث می شود قیمت نتواند پایین تر برود. در این محدوده حمایت تشکیل شده است زیرا منطقه چندین بار آزمایش شد و قیمت از آن پایین تر نرفت. از آنجا که خرس ها (فروشندگان) نتوانستند قیمت را پایین تر بیاورند، در نهایت نمودار قیمت دارایی جهش کرد. پس به طور بالقوه انتظار می رود پس از برخورد و تست چند باره سطح حمایت، دارایی روند صعودی بالقوه جدیدی را آغاز کند.

فرض بر این است که سطح حمایت سطح قیمتی است که در آن خریداران تمایل بیشتری به خرید دارایی دارند و فروشندگان برای فروش تردید دارند و در نتیجه تقاضا را بالاتر می برند و قیمت دارایی را نیز به همراه خود بالا می کشانند.

حال بیایید نمونه ای از سطح مقاومت را بررسی کنیم. همانطور که در تصویر زیر میبینید، قیمت در ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت. اما پس از هر تلاش برای آغاز یک روند صعودی ، نتوانست از منطقه مقاومت عبور کند. سطح مقاومت به این دلیل شکل می گیرد که گاوها (خریداران) نتوانستند کنترل بازار را بدست آورند و قیمت را بالاتر ببرند. در نهایت برخورد چندین باره به سطح مقاومت می تواند زمینه ساز حرکت نزولی باشد.

در سطوح مقاومت اغلب شاهد عرضه بیشتر و تقاضای کمتر هستیم که در نهایت قیمت را پایین می آورد.

معامله گران چگونه از سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کنند؟

تحلیلگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی مناطق مورد علاقه در نمودار قیمت استفاده می کنند. همانطور که احتمالا با توجه به تعاریف بالا متوجه شده اید، اینها سطوحی هستند که احتمال تغییر یا توقف در روند اصلی وجود دارد.

روانشناسی بازار سهم بزرگی در شکل گیری و تشخیص سطوح حمایت و مقاومت دارد. معامله گران و سرمایه گذاران سطح قیمتی را که قبلاً منجر به افزایش علاقه و فعالیت معاملاتی شده است، به خاطر می آورند. از آنجا که ممکن است بسیاری از معامله گران در همان سطح مشغول خرید و فروش باشند، این مناطق معمولا نقدینگی بیشتری را به همراه دارند. این امر مناطق حمایت و مقاومت را برای ورود یا خروج معامله گران بزرگ یا نهنگ ها ایده آل می کند.

حمایت و مقاومت در هنگام مدیریت ریسک نیز مفاهیم کلیدی هستند. توانایی شناسایی مداوم و صحیح این مناطق می تواند فرصت های معاملاتی مطلوبی را ایجاد کند. به طور معمول، اگر قیمت به ناحیه حمایت یا مقاومت برسد، دو سناریو ممکن است اتفاق بیفتد، یا از منطقه دور می شود و یا از آن عبور می کند و در مسیر روند ادامه می یابد تا به منطقه حمایت یا مقاومت بعدی برسد.

ورود به یک موقعیت معاملاتی در نزدیکی سطح حمایت و یا مقاومت می تواند استراتژی مفیدی باشد. عمدتا نقاط نزدیک این سطوح جایی است که تریدر ها معمولاً یک سفارش توقف ضرر یا استاپ لاس را قرار می دهند.

نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که این سطوح چگونه ممکن است به یکدیگر تبدیل شوند. به عنوان یک قاعده کلی ، یک منطقه حمایتی شکسته شده ممکن است به یک منطقه مقاومت تبدیل شود. برعکس ، اگر ناحیه ای از مقاومت شکسته شود، بعداً، ممکن است به سطح حمایت تبدیل شود.

برای مثال در تصویر زیر ناحیه حمایت پس از شکسته شدن به مقاومت تبدیل شده است.

نکته دیگری که باید به آن توجه شود ، قدرت یک ناحیه حمایت و یا مقاومت است. به طور معمول ، هرچه دفعات کاهش قیمت و آزمایش مجدد یک منطقه حمایتی، بیشتر باشد احتمال شکسته شدن به سمت نزولی بیشتر است. به همین ترتیب، هرچقدر قیمت افزایش یابد و یک منطقه مقاومتی بیشتر آزمایش شود، احتمال شکستن روند صعودی بیشتر است.

چگونه از حمایت برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟

ورود به موقعیت لانگ: یک معامله گر ارزهای دیجیتال می تواند موقعیتی لانگ (خرد) را درست بالاتر از سطح پشتیبانی قرار دهد. ترفند این است که ارز دیجیتال مورد نظر را به محض اینکه قیمت از سطح حمایت خارج شد، خریداری کنید و منتظر آغاز روند صعودی بمانید.

سفارشات استاپ لاس: در هنگام ثبت سفارش خرید ، یک معامله گر می تواند یک سفارش استاپ لاس را درست زیر سطح حمایت قرار دهد تا در صورت وقوع روند نزولی ضرر را محدود کند.

در اینجا یک طرح کلی گام به گام برای ثبت سفارش با استفاده از مفهوم پشتیبانی آورده شده است :

  1. سطوح پشتیبانی و مقاومت را با استفاده از یکی از روشهای گفته شده در ادامه این مطلب مشخص کنید.
  2. سفارش خرید را دقیقاً بالاتر از سطح حمایت قرار دهید. در حالت ایده آل ، معامله گر باید منتظر بماند تا قیمت از خط حمایت عقب نشینی کند.
  3. یک دستور استاپ لاس درست زیر سطح پشتیبانی قرار دهید تا احتمال ضرر محدود شود.
  4. سفارش حد سود (Take-profit) را دقیقاً زیر سطح مقاومت قرار دهید. ایده سفارش حد سود ، فروش خودکار دارایی پس از رسیدن به قیمت مورد نظر است.

نکته. توصیه می شود که که از منطقه حمایت به جای خط حمایت استفاده کنید. برای این منظور می توانید دو خط حمایت موازی رسم کنید.

چگونه از مقاومت برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟

ورود به موقعیت شورت: سطح مقاومت می تواند به یک تریدر کمک کند تا زمان مناسب فروش یا شورت را تشخیص دهد. معامله گر می تواند دقیقاً زیر سطح مقاومت وارد موقعیت شورت شود ، و منتظر باشد تا قیمت پایین بیاید.

خروج از موقعیت های لانگ: برای تریدر هایی که موقعیت های لانگ دارند، اگر یک دارایی رمزنگاری پس از چندین بار تلاش نتواند سطح مقاومت را بشکند ، این نشان دهنده بسته شدن موقعیت های لانگ است.

سیو سود: برای معاملات روزانه ارزهای دیجیتال، سطح مقاومت به معامله گران کمک می کند تا در لحظه مناسب سود خود را سیو کنند. معامله گران می توانند برای فروش نزدیک به سطح مقاومت ، دستور فروش ایجاد کنند.

در اینجا یک طرح کلی گام به گام برای ثبت سفارش با استفاده از مفهوم مقاومت آورده شده است:

  1. سفارش توقف فروش (stop-sell) را دقیقاً در زیر خط مقاومت قرار دهید.
  2. برای جلوگیری از ضرر بیش از حد در صورت وقوع روند صعودی ، سفارش توقف خرید (stop-buy) را دقیقاً بالای خط مقاومت قرار دهید.
  3. پس از رسیدن دارایی به ناحیه پایین مقاومت، یک سفارش خرید ثبت کنید.

توجه داشته باشید که راهنمای استراتژی های گفته شده به عنوان مثالی از چگونگی کار با این شاخص ها می باشد و هر معامله گری باید از استراتژی متناسب با شرایط و دانش خودش استفاده کند.

حمایت و مقاومت روانی یعنی چه؟

یکی از انواع حمایت و مقاومت که بد نیست درباره آن اطلاعات کافی داشته باشید، حمایت و مقاومت روانی است. این مناطق لزوماً با هیچ الگوی تکنیکالی ارتباط ندارند.

این پدیده طی سالهای گذشته به خوبی شناخته شده است. برخی از معامله گران ممکن است تلاش کنند تا مناطق حمایت یا مقاومت روانی را تعیین کنند. این به معنای قرار دادن سفارشات درست در بالا یا پایین یک منطقه حمایت یا مقاومت پیش بینی شده است.

نگاهی به مثال بالا بیندازید. با نزدیک شدن DXY به 100 ، برخی از معامله گران برای اطمینان از انجام شدن سفارشات ، سفارشات فروش را دقیقاً زیر آن سطح قرار می دهند. از آنجا که بسیاری از معامله گران باور دارند که روند در 100 تغییر می کند و قبل از این سطح سفارشات فروش خود را پایه گذاری میکنند، بازار هرگز به آن نمی رسد و قبل از آن معکوس می شود.

تشخیص حمایت و مقاومت

روش های تشخیص مناطق حمایت و مقاومت

چندین روش برای تشخیص این مناطق کلیدی در نمودار قیمت یک دارایی وجود دارد که در ادامه هر یک از آنها را بررسی کرده ایم.

خط روند

یکی از روش های متداول برای یافتن شاخص های حمایت و مقاومت ، تجزیه و تحلیل سقف ها (highs) و کف ها (Lows) در دوره های زمانی خاص است.

سقف ها نشان می دهند که حداکثر سطحی که قیمت در هنگام افزایش به آن می رسد کدام است. در حالی که کف ها نشان دهنده پایین ترین قیمتی هستند که طی روند نزولی ثبت می شود.

اگر برای یک دارایی خاص سقف ها را به یکدیگر و کف ها را به یکدیگر متصل کنید می توانید خط روند را به دست بیاورید و در واقع از الگوهای نمودار و روند قیمت به نفع خود استفاده کنید و مناطق حمایت و مقاومت را که با خطوط روند هم راستا می شوند ، شناسایی کنید.

برای درک بهتر به تصویر زیر نگاهی بیاندازید:

اندیکاتور میانگین متحرک

بسیاری از اندیکاتور ها ممکن است حمایت یا مقاومت در هنگام تعامل با قیمت را ایجاد کنند. یکی از ساده ترین نمونه های این اندیکاتور ها میانگین متحرک است. از آنجا که میانگین متحرک به عنوان پشتیبانی یا مقاومت در برابر قیمت عمل میکند، بسیاری از معامله گران از آن به عنوان شاخصی برای تشخیص سلامت کلی بازار استفاده می کنند. هنگامی که می خواهید معکوس روند یا نقاط محوری را تشخیص دهید ، میانگین های متحرک بسیار مفید هستند.

بسته به انواع شاخص های میانگین متحرک، معامله گران از آنها برای یافتن سطح پشتیبانی و مقاومت طولانی مدت یا کوتاه مدت استفاده می کنند. این شامل میانگین متحرک 10 روزه ، 20 روزه ، 50 روزه ، 100 روزه ، 200 روزه است.

در حالت ایده آل، میانگین های متحرک کوتاه تر (10 ، 20 ، 50) برای معامله گرانی که به دنبال سود سریع هستند مناسب است، در حالی که میانگین متحرک طولانی تر برای سرمایه گذاران بلند مدت مناسب است.

تصویر زیر میانگین متحرک 200 روزه را نشان می دهد که به عنوان سطح حمایتی قیمت بیت کوین عمل می کند.

سطوح فیبوناچی

سطوح مشخص شده توسط ابزار اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) نیز می توانند به عنوان حمایت و مقاومت عمل کنند. به عنوان مثال در تصویر زیر می توانید مشاهده کنید، سطح 61.8٪ فیبوناچی چندین بار به عنوان حمایت عمل کرده است، در حالی که سطح 23.6٪ در برابر قیمت مقاومت می کند.

مزایای استفاده از حمایت و مقاومت

تشخیص صحیح و استفاده از این شاخص ها در تصمیم گیری های معاملاتی می تواند مزایای قابل توجهی را برای تریدر ها و سرمایه گذاران به ارمغان بیاورد که در ادامه اشاره مختصری به هریک از این مزایا شده است.

✔️ کمک استراتژی معاملاتی بهتر: بازار معاملات ارزهای دیجیتال به بی ثباتی مشهور هستند. سرمایه گذاران مبتدی ممکن است در صورت ورود به بازار بدون رویکرد استراتژیک متحمل خسارات قابل توجهی شوند. استفاده از این سطوح به معامله گران اجازه می دهد تا یک طرح یا استراتژی معاملاتی برای واکنش متقابل در برابر نوسانات بازار برای سود بیشتر برای خود تعیین کنند و منطقی ترین تصمیمات را بر اساس تغییرات و رویداد های بازار بگیرند.

✔️ شناسایی روند های بازار: توانایی شناسایی روندهای بازار برای هر تریدر در بازار ارزهای دیجیتال بسیار مهم و حیاتی است. سطح پشتیبانی و مقاومت برخی از بینش ها را در مورد روند مداوم بازار ارائه می دهد. برای معامله گرانی که در معاملات آتی ارزهای دیجیتال شرکت می کنند، ورود در زمان مناسب و با چندین جمله درمورد اندیکاتور ها استفاده از این سطوح می تواند به معنای پتانسیل سود قابل توجه باشد.

✔️ تشخیص نقاط بحرانی ورود و خروج: تریدر ها از شاخص های حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاط ورود و خروج از پوزیشن های معاملاتی استفاده می کنند. این سطوح به معامله گران کمک می کند فرصت های ورود و خروج به یک پوزیشن معاملاتی را شناسایی کنند.

✔️ مدیریت ریسک: این سطوح می توانند به عنوان ابزارهای قوی مدیریت ریسک عمل کنند. به عنوان مثال ، یک معامله گر با موقعیت لانگ (خرید) می تواند استاپ لاس یا حد ضرر را دقیقاً زیر سطح حمایت قرار دهد. این به معامله گر کمک می کند از ضررهای قابل توجه در روند نزولی جلوگیری کند. به همین ترتیب یک معامله گر با موقعیت شورت (فروش) می تواند حد ضرر را نزدیک به سطح مقاومت قرار دهد.

ریسک های حمایت و مقاومت

ریسک ها

دو ریسک عمده درباره استفاده از این شاخص ها در تصمیم گیری های معاملاتی وجود دارد که عبارتند از:

✖️ برک اوت های اشتباه: کاملاً معمول است که قیمت دارایی کمی بالاتر از مقاومت یا زیر سطح حمایت هم برود تا بعداً به این سطوح برگردد. این می تواند برای معامله گران تازه کار سردرگمی ایجاد کند. علاوه بر این، اگر یک معامله گر استاپ لاس را دقیقاً زیر پشتیبانی قرار دهد، شکست های کاذب می تواند باعث ایجاد ضررهای قابل توجهی شود. به همین دلیل تریدرهای تازه کار هنگام استفاده از این شاخص ها برای معامله باید محتاط باشند.

✖️ چالش های یافتن حمایت و مقاومت: شناسایی سطح چندین جمله درمورد اندیکاتور ها حمایت و مقاومت یک روند پیچیده است. برای یک مبتدی ممکن است تعیین دقت در سطح مطلوب دشوار باشد. از سوی دیگر ترید با شاخص های نادرست می تواند به سرعت به زیان قابل توجهی تبدیل شود یا بدتر از آن، موجب لیکوئید شدن دارایی شود.

سخن پایانی

صرف نظر از اینکه چه نوع معامله گری هستید، حمایت و مقاومت مفاهیم اساسی برای درک بازار و تصمیم گیری معاملاتی هنگام تحلیل تکنیکال است. حمایت به عنوان کف قیمت عمل می کند، در حالی که مقاومت به عنوان سقف عمل می کند. روش های مختلفی برای تشخیص حمایت و مقاومت می تواند وجود داشته باشد ، که برخی از آنها بر اساس تعامل قیمت و برخی از آنها بر اساس اندیکاتور های تکنیکال عمل می کنند. نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که هیچ قانون صد درصدی برای تشخیص این مناطق وجود ندارد. قابل اعتمادترین مناطق پشتیبانی و مقاومت مناطقی هستند که توسط چندین استراتژی تایید می شوند.

اندیکاتور OBV چیست؟ + آموزش کامل

اندیکاتور OBV چیست؟

همان‌طوری که می‌دانید دنیای ارزدیجیتال بسیار پیشرفت کرده است و هم‌اکنون تعداد زیادی از تریدرها از اندیکاتور حجم برای تحلیل روند حرکتی رمزارز مورد نظر خود بهره می‌گیرند. اندیکاتور OBV توانایی بررسی عملکرد ارزدیجیتال موردنظر از لحاظ حجمی را به طور دقیقی دارد؛ اما چگونه؟ در واقع اندیکاتور OBV تغییراتی که در حجم معاملات رخ می‌دهد را به طور دقیقی شناسایی می‌کند و بدین صورت بر عملکرد دارایی تأثیر می‌گذارد.

اندیکاتور مذکور قادر است میزان تغییرات حجم را بر اساس حرکت قیمتی دارایی دیجیتال مورد سنجش قرار دهد. با این کار اندازه‌گیری فشار خرید و فروش ارز موردنظر به سهولت انجام خواهد شد. بدین ترتیب می‌توان از روند بعدی قیمت ارز باخبر شد و آن را تخمین زد. تحلیل تکنیکال در بازار بزرگ ارزدیجیتال به تعدادی ابزار و اندیکاتور نیازمند است. اندیکاتور OBV از جمله همین اندیکاتورهای بسیار مهم است. از مهم‌ترین کاربردهای اندیکاتور OBV می‌توان به تشخیص روند و بررسی سیگنال خرید و فروش ارزدیجیتال اشاره کرد.

آنچه در این مقاله می‌خوانید

معرفی اندیکاتور OBV

اندیکاتور OBV یک اندیکاتور حجمی تعادلی است. این نوسانگر را مخفف شده عبارت On-Balance Volume می‌دانند. اندیکاتور مذکور را نوعی اندیکاتور مومنتوم می‌دانند که توانایی سنجش جریان حجم در ارزهای متنوع را دارد. چنین سنجشی دقیقاً به جهت پیش‌بینی تغییرات قیمتی بعدی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اندیکاتور OBV نخستین بار توسط فردی به نام جوزف گرانویل (Joseph Granville) طراحی و ابداع شد. مهم‌ترین وظیفه‌ای که برای اندیکاتور OBV درنظر گرفته شده، تغییرات حجم در رمزارز می‌باشد. این تغییرات دقیقاً مطابق حرکت قیمتی رمزارز سنجیده می‌شود تا بتوان حرکت بعدی آن را حدس زد. همه ما می‌دانیم که در تریدهای انجام شده در بازار ارزدیجیتال تغییرات حجم بسیار حائز اهمیت هستند.

به همین دلیل است که همواره توصیه می‌کنیم اندیکاتورهای مهم و کاربردی را بشناسید و به یک اندیکاتور اکتفا نکنید. بسیاری از تحلیل‌گران و تریدرها عقیده دارند که حجم نوعی نیروی محرک برای بازار به شمار می‌رود و تغییراتی که در آن رخ می‌دهد بسیار اهمیت دارد.

کاربردهای جذاب اندیکاتور OBV

همیشه بین حجم معاملات و قیمت ارزدیجیتال رابطه‌ای تنگاتنگ وجود داشته است. رابطه بین این دو برای تریدرهای بازار ارزدیجیتال بسیار اهمیت دارد.

گاهی اوقات با افزایش حجم در معاملات بورس، احتمال بروز یک حرکت مثبت یا منفی در روند قیمتی بالا خواهد رفت.یکی از مهم‌ترین کاربردهای اندیکاتور OBV این است که تغییرات حجم نسبت به حرکت قیمتی را به درستی تشخیص دهد و اعلام کند. مثلاً وقتی که حجم معاملات اوج می‌گیرد و بالا می‌رود احتمال اینکه حقوقی‌ها و صندوق‌های مالی به خرید سنگین سهم مشغول شوند بالا خواهد رفت. لذا شناسایی آن روند مثبتی را برای سهم در روزهای آینده پیش بینی خواهد کرد.

زمانی که حجم معاملات تغییر می‌کند احتمالاً میزان پول هوشمندی پا به عرصه سهام خواهد گذاشت و قیمت سهام را افزایش خواهد داد. در چنین مواقعی اندیکاتور OBV قادر است به جهت تشخیص روند به روزتر یکی دیگر از کاربردهای خود را نشان دهد. در این موقعیت در صورتی که اندیکاتور OBV بتواند سقف‌های بالاتر و بیشتری را به نمایش گذارد قطعاً با یک کانال صعودی قیمتی روبه رو خواهید شد. البته عکس این قضیه نیز صحت دارد و زمانی‌ که اندیکاتور OBV بتواند کف‌های جدید و متعددی را به نمایش بگذارد احتمالاً یک کانال نزولی در روند سهم ایجاد خواهد شد و بالا خواهد رفت.

ترفندهای کاربردی اندیکاتور OBV در بازار ارزدیجیتال و سهام

در حقیقت باید بگوییم زمانی که قیمت سهام نسبت به روزهای قبلی خود اوج می‌گیرد و افزایش پیدا می‌کند، اندیکاتور OBV شکل و شمایل صعودی بودن را به خود می‌گیرد‌. در این زمان حجم مثبت در نظر گرفته خواهد شد. به همین ترتیب می‌توان گفت که عکس این قضیه نیز وجود دارد و زمانی که قیمت سهمی نسبت به روز ماقبل خود کمتر شود اندیکاتور OBV سیر نزولی خواهد گرفت، لذا حجم آن نیز منفی خواهد شد. خط OBV زمانی تشکیل می‌شود که مجموعه‌ای از حجم منفی و مثبت سهم مشان داده شوند.

جالب است بدانید زمانی که استراتژی معاملاتی مناسب به کمک اندیکاتور OBV صعود پیدا کند یعنی فشار حجمی مثبتی چندین جمله درمورد اندیکاتور ها در پیش است. حال اگر OBV حالت نزولی به خود گیرد یعنی فشار حجمی منفی می‌باشد. به همین دلیل است که می‌گوییم در حجم مثبت و حجم منفی سعی کنید به ترتیب نقش خریدار و فروشنده سهام را ایفا کنید. در این صورت بهره‌گیری از منطق استراتژی بسیار ایده‌آل‌تر خواهد بود. فرض کنید قیمت های ارزدیجیتال موردنظر در حال افزایش است و از طرفی حجم معاملات نیز بیشتر می‌شود. در این حالت سهم افزایشی خواهد بود.

محدودیت‌های موجود در اندیکاتور OBV

لازم به ذکر است از آن‌جایی که اندیکاتور OBV مطابق اطلاعات خود سیگنال‌ها را ارسال می‌کند و برای کم و زیاد بودن آن‌ها هیچ توضیحی ندارد گاهاً احتمال خطا و اشتباه از سوی سیگنال OBV وجود خواهد داشت. بنابراین بهتر است به همین یک اندیکاتور تکیه نکنید و آن را سرلوحه تمام معاملات خود قرار ندهید. همان‌طوری که پیش‌تر گفتیم به جهت اطمینان بیشتر حتماً از چندین اندیکاتور بهره گیرید تا اطلاعات دقیق‌تری به دست آورید و ترید مطمئن‌تری انجام دهید.

زمانی که حجم معاملات در یک روز به یک باره و در حد غیر نرمالی بالا برود یا کاهش یابد احتمال اینکه اندیکاتور OBV برای مدت زمانی ناکارآمد تلقی شود وجود خواهد داشت. به عنوان مثال می‌توان احتمال داد که افزایش غیرطبیعی حجم معاملات به خاطر یک سری شایعات و اخبار کاذب بوده باشد.

روش افزودن اندیکاتور حجم و تنظیمات آن در پنل

حتماً می‌دانید که اگر تمایل دارید از ابزارهای تحلیل در بازار ارزدیجیتال و تکنیکال بهره گیرید لازم است از پلتفرم‌های مخصوصی بهره گیرید. زمانی که در این پنل می‌خواهید نمودار قیمتی برای رمزارزهای موردنظر خود را ببینید لازم است به پنل اکسیر وارد شوید. پس از آن نسبت به انتخاب چارت سهم موردنظر اقدام نمایید. با این کار می‌توانید نمودار قیمتی آن را ببینید.

افراد در بخش مربوط به منو می‌توانند نسبت به انتخاب گزینه اندیکاتورها اقدام نمایند و سپس تمام اندیکاتورهای تکنیکال اعم از اندیکاتور OBV را مشاهده کنند. لازم به ذکر است در بخشی که اندیکاتورها وجود دارند کافی هست گزینه اندیکاتور حجم OBV را انتخاب کنید، در این صورت در قسمت پایینی نمودار سهم، اندیکاتور OBV اضافه خواهد شد.

فرمول مورد نیاز جهت محاسبه OBV

جهت محاسبه OBV لازم است از پارامترهایی همچون سطح OBV قبلی و مقدار آخرین حجم معامله که به آن Volume گویند نیز بهره گیرید. در چنین وضعیتی می‌توانید فرمول محاسبه OBV را همانند آنچه در ادامه امده است ببینید.

در صورتی که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت قبلی باشد فرمول به شرح ذیل است:

OBV = OBVprev + Volume

فرمول زیر برای زمان برابری قیمت‌های دوگانه است. زمانی که قیمت‌های بسته شدن سهم و قیمت قبلی با هم برابر شوند.

OBV = OBVprev + 0

حال اگر قیمت قبلی بیشتر از قیمت بسته شدن بود از فرمول زیر کمک گرفته می‌شود:

OBV = OBVprev – Volume

در ادامه لازم است بدانید که اهمیت حجم تعادلی چیست؟ حجم تعادلی بسیار مهم است. این پارامتر، مجموعه‌ی کل حجم معاملات فعلی را نشان می‌دهد. در واقع به کمک حجم تعادلی می‌توانید متوجه شوید که این حجم در چه وضعیتی هست. آیا در حال خروج از پوزیشن است یا قصد ورود به آن را دارد.

نتیجه‌گیری

پیشنهاد ما این است که به طور کلی اندیکاتور OBV را در کنار سایر اندیکاتورهای پرقدرت بررسی کنید، در این صورت در زمان اتمام فعالیت از نتیجه‌ای معقولانه و دقیق‌تر برخوردار خواهید شد. ما در این مقاله تمام تلاشمان را به کار بستیم تا شما را با ساختار اندیکاتور ‌OBV و ترفندهای مربوط به تریدهای آن آشنا سازیم. کاربردها و طریقه محاسبه اندیکاتور OBV یکی دیگر از مسائل مورد بحث در مطالب این مقاله بود که امیدوار هستیم برای شما عزیزان مفید و مسمرثمر بوده باشد.

استراتژی معاملاتی Bollinger bands و awesome oscillator : تریدر میتواند برنده باشد؟

استراتزی معاملاتی Bollinger bands و awesome oscillator : تریدر میتواند برنده باشد؟

استراتژی معاملاتی Bollinger bands و awesome oscillator : تریدر میتواند برنده باشد؟

استراتژی بعدی برای بک تست گرفتن استراتژی معاملاتی است که از Bollinger band و awesome oscillator استفاده میکند.

استراتژی به تنهایی کاملا ساده و قابل درک میباشد حتی برای تریدرهای تازه کار – نقطه ورود به راحتی قابل شناسایی است . با این حال آیا در عمل هم به همین اندازه ساده است؟

در این مورد شما کنجکاو هستید که یاد بگیرید نتایج بک تست استراتژی macd کجا هستند.

اگر میخواهید بدانید ایده این بک تست از کجا آمده نسخه کامل این مقاله را اینجا بخوانید.

چندین جمله درمورد اندیکاتور ها

اندیکاتور Bollinger band شامل ۳ باند( ناحیه ) است – بالا، میانه، پایین.

باند بالایی و پایینی نوعی ناحیه حمایت و مقاومت را تشکیل میدهند و نواحی بین این دو خط یا قیمت های بین این دو خط و جایگاه قرارگیری تعداد زیادی سیگنال درمورد روند به شما میدهد، که ممکن است بازگشتی یا ادامه دهنده باشد

نکته جالبی که وجود دارد این است که Bb به نوعی اندیکاتور پیچیده و شامل چندین عامل هست که میتواند به روش های مختلفی خوانده شود.

برای این استراتژی خاص، سیگنال ما به این صورت هست که هرگاه کندل ها خط وسطی را رد کنند، و اگر که کندل ها بالای خط میانی بسته شوند . سیگنال شروع روند صعودی بوده و برعکس هرگاه کندل ها پایین خط میانی بسته شوند سیگنال در خصوص شروع نزولی بودن روند میباشد.

به عنوان یک سیستم مرکب، bb میتواند سیگنال های روند دار، خنثی یا برعکس ارائه دهد. با این حال ترکیب با اندیکاتور ao یک جفت اندیکاتور عالی برای تشخیص نقطه ورود مناسب برای ترید بیشتر سیگنال ها ایجاد میکند.

awesome oscillator یک اندیکاتور عالی برای تشخیص قدرت روند ها میباشد

Ao نموداری است که دامنه آن بالا و پایین ۰ میباشد و براساس قدرت افزایشی یا کاهشی رنگ آن قرمز و سبز میشود.

به خوبی bb سه انتخاب متفاوت برای ترید ao وجود دارد ولی برای این استراتژِی خاص ما از روش ذیل برای ترید استفاده میکنیم.

  • ما قطع کردن خط ۰ را به وسیله نمودار و خطوط اندیکاتور به عنوان سیگنال هایی برای ورود به معاملات خرید/ فروش میدانیم – عبور از ناحیه بالا به پایین به عنوان سیگنال فروش و عبور از ناحیه پایین به بالا به عنوان سیگنال خرید تلقی میشود.

به هرحال میتوانید راه های مختلفی را برای تست استراتژی ها استفاده کنید چون بک تست به راحتی این امکان و فرصت را برای شما فراهم میکند

اطلاعات فنی

  • Indicators: Bollinger Bands (20;2), Awesome Oscillator.
  • Timeframe: ۱ hour.
  • Currency pair: any, but EURUSD preferable.
  • Stop Loss/Take Profit: 20 pips

ما مقدار مساوی برای sl و tp قرار دادیم تا نتایج ریاضی را آسان کرده و نتایج واضح تر باشد. اگر چه شما میتوانید مقدار منطقی برای sl و tp براساس صلاح خود برای هر ترید قرار دهید.

اگر میخواهید اعداد را به صورت دستی قرار دهید برای معاملات خرید sl را حداقل ۲ پیپ پایین از نزدیک ترین و کمترین مقدار و tp بالای بیشترین مقدار قبلی قرار دهید و برای معاملات فروش برعکس حالت فوق.

قوانین خرید

  1. قیمت خط میانی باند را شکسته و کندل صعودی بالای آن بسته شود
  2. انحنا و خطوط ao خط ۰ را رو به بالا شکسته و سبز شود.
  3. هنگامی که این دو شرط در کندل ها برقرار شد خرید انجام شود
  4. اگر کندل خط وسط باند را شکست و ao هنوز سیگنال ورود نداده بود صبر کنید تا خط سبز بالای نقطه ۰ ظاهر شود ( اگر هنوز قیمت بالای خط میانی است)

استراتزی معاملاتی Bollinger bands و awesome oscillator : تریدر میتواند برنده باشد؟

قوانین فروش

  1. قیمت باند میانی را شکسته و کندل نزولی پایین آن بسته شود
  2. خطوط ao خط ۰ را رو به پایین شکسته و قرمز شود
  3. روی کندلی که هر دوشرط وجود دارد فروش انجام شود
  4. همانگونه که در بالا گفته شد صبر کنید تا خطوط قرمز بالای خط ۰ ظاهر شود و سپس ترید کنید اگر هنوز قیمت زیر خط میانی است.

استراتزی معاملاتی Bollinger bands و awesome oscillator : تریدر میتواند برنده باشد؟

نتایج بک تست

استراتزی معاملاتی Bollinger bands و awesome oscillator : تریدر میتواند برنده باشد؟

معامله ها و بازه های زمانی

استراتزی معاملاتی Bollinger bands و awesome oscillator : تریدر میتواند برنده باشد؟

یادآوری: برای ذخیره زمان و تلاش با ارزشتان، ما سیستم بک تست را که شما فقط ۵۰ ترید از میان ۳ نوع مختلف بازار ( صعودی، نزولی ، خنثی ) را انجام میدهید شرح داده ایم و سپس ۲۰ ترید از میان حالات بازار گفته شده، اما در بازه های زمانی دیگر انجام شده است.

برای مطالعه نسخه کامل تئوری تجربیات بک تست ما و اینکه چگونه ایده بک تست ها ایجاد شده میتوانید از اینجا اقدام کنید

نتیجه چندین جمله درمورد اندیکاتور ها گیری

متاسفانه در تنظیمات داده شده، تایم فریم و لیست های قوانین مربوط به استراتژی موجب دلسردی شدند

طبق انتظار ، غیر پیش بینی ترین عملکردها طی بازار خنثی بودند – این نوع از استراتژی که براساس ترید روند در طی بازار خنثی است این جفت از اندیکاتور ها میتوانند سیگنال های اشتباهی ایجاد کنند

آیا یک تریدر میتواند این را نادیده بگیرد؟ قطعا نه. ما حتما پیشنهاد میدیم که ” تنظیمات بیشتر ” را در بخش پایینی چک کنید. ما پیشنهاداتی را لیست کرده ایم که شما چگونه میتوانید تنظیمات مختلف را امتحان کرده و حتی چگونه تغییرات ناچیز میتواند منجر به نتایج بسیار متفاوت در خروجی ترید ها شود.

همانگونه که میبینید ایده اصلی تجربه بک تست ما نشان داده که قیمت خط میانی را شکسته و کندل صعودی بالای آن بسته میشود

ناحیه ao خط ۰ را رو به بالا شکسته و سبز رنگ میشود

هنگامی که در یک کندل این دو شرط برقرار است خرید انجام دهید

  1. اگر کندل خط وسط باند را شکست و ao هنوز سیگنال ورود نداده بود صبر کنید تا خط سبز بالای نقطه ۰ ظاهر شود ( اگر هنوز قیمت بالای خط میانی است)

تنظیمات بیشتر برای نتایج بهتر

چه چیزی میتواند برای بک تست و تنظیمات اضافی مهم باشد

بر اساس بخشی که اندیکاتور ها توضیح داده شدند شما میتوانید راه های دیگری را برای سیگنال انتخاب کنید، اگر فکر میکنید که میتواند بهتر باشد

مجددا ، تنظیمات دستی اندیکاتور ها میتواند جهت های بهتری برای سیستم ترید را ایجاد کند، ما از تنظیمات پیش فرض استفاده کرده ایم

استاپ لاس و تیک پرافیت – ما سعی کردیم مقدار پیش فرض را برای این دو قرار دهیم اما همانگونه که در بالا توضیح دادیم میتوانید تنظیمات را به صورت دستی تنظیم کنید

تایم فریم و جفت ارز – این استراتژی را برای اسکالپینگ یا ترید روزانه امتحان کنید

چک کنید که این اندیکاتور ها چگونه به تنهایی یا در ترکیب با دیگر اندیکاتورها عمل میکنند. ممکن است شما نوع سومی بشناسید که میتواند به دو مورد بالا افزوده شود.

لطفا توجه داشته باشید که اسپرد متغیر را بر روی ۱ تنظیم کرده ایم. فراموش نکنید که اندازه اسپرد مهم هست و هرچه بزرگتر باشد سود بیشتری را از بین میبرد.

همانگونه که میبینید تنظیمات تست و سپس تغییرات بر این اساس – تنها راه ممکن برای فهمیدن گزینه های مناسب برای شما هست

ده ها راه و روش برای ترید با اندیکاتور ها به تنهایی یا در ترکیب با دیگر موارد هست. ما تنها یک راه را برای ترید نشان دادیم، اگرچه هیچ چیزی نمیتواند جلوی ذهن کنجکاو را برای تنظیمات متفاوت و چک کردن اینکه چگونه روی نتایج نهایی اثر میگذارد بگیرید

خودتان امتحان کنید

همانگونه که میبینید، بک تست یک فعالیت کاملا ساده است اگر شما ابزار مناسب بک تست را داشته باشید

آیا شما یکی از طرفداران بولینگر باند هستید یا اندیکاتور های دیگری را دوست دارید؟ نظر خود را به اشتراک بگذارید اگر قبلا این ترکیب را تست کرده و نتایج چه بوده اند.

آیا تاکنون تنظیمات شخصی برای بولینگر باند تمرین کرده اید؟

در مورد این استراتژی به صورت کلی چه میدانید؟ آیا به نظر میرسد که ارزش امتحان کردن دارد؟



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.