نرخ بازگشت سرمایه انسانی (ROI) چیست و چگونه حساب میشود؟
نرخ بازگشت سرمایه انسانی، یک عدد است. این عدد، از فرمولها و محاسبات ریاضی مخصوصی به دست میآید. این عدد، مشخص میکند که سرمایه گذاری انجام شده، چقدر سودآوری داشته است.
همانطور که میدانید، در هر فعالیت تجاری و اقتصادی، سرمایههایی حضور دارد. این سرمایهها، به عنوان نیرو محرکهی آن صنعت و فعالیت به شمار میآیند. کل فعالیت، در راستای افزایش سرمایهی اولیه و سودآوری بیشتر انجام میگیرد. بنابراین آگاهی از سود و میزان سودآوری آن فعالیت اهمیت ویژهای خواهد داشت.
معیاری که برای بررسی سودآوری فعالیت استفاده میشود، محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه خواهد بود. در حقیقت نرخ بازگشت سرمایه در هر سرمایه گذاری، نسبت سود حاصل شده بر اساس هزینهی اولیه خواهد بود. بنابراین سرمایه گذار با توجه به این ارزیابی درک میکند که عملکرد سرمایه گذاریشان به چه صورت بوده و آن را با سایر موارد مشابه، مقایسه میکند.
فرض کنید شما مبلغی پول در اختیار دارید. دو تا کار «الف» و «ب» برای سرمایه گذاری پول شما، پیشنهاد میشود. شما کدام کار را انتخاب میکنید؟ بدون شک، کاری را انتخاب میکنید که سرمایهی شما را توسعهی بیشتری دهد. به عبارت دیگر، انتخاب شما، کار با سودآوری بالاتر خواهد بود. بنابراین شما باید با یک سری محاسبات ریاضی ساده، حساب کنید که هر یک از کارهای «الف» و «ب» چقدر سودآوری داشتهاند. سپس میتوانید کار سودآورتر را برای سرمایه گذاری خود انتخاب نمایید.
در این مطلب از بلاگ کارساز قصد داریم تا سرمایهی انسانی را تعریف نموده و بر اساس آن به شما بگوییم که نرخ بازگشت سرمایه انسانی چیست؟ در این مطلب میآموزید که چرا این عدد و چنین محاسباتی در سرمایه گذاری الزامی و بااهمیت است. اگر به دانستن چنین مواردی مشتاق و نیازمند هستید، در مطالعهی این مطلب درنگ نکنید!
زمان تقریبی مطالعه: 6 minutes
روش محاسبه نرخ بازگشت سرمایه انسانی
سرمایه انسانی
در بخش مقدمه، شما تعریفی از نرخ بازگشت سرمایه را دانستید. در آن تعریف، به سرمایهی اقتصادی اشاره شده بود. اما همانطور که میدانید، سرمایهها تنها به دارایی مالی و پول خلاصه نمیشود. بخشی از سرمایه، داراییهایی نامحسوس و نامشهودی مانند «کارکنان» خواهد بود. هر اندازه که کارمندان ماهرتر و متخصصتری در یک مجموعه حضور داشته باشند، این سرمایه کلانتر و باارزشتر محاسبه میشود. به این سرمایه، سرمایهی انسانی گفته میشود. سرمایهی انسانی را با HC نیز میشناسند و نمایش میدهند. بنابر این تعریف، سرمایهی انسانی میشود مجموع تمام دانش، مهارت، سلامت و آموزش تمام پرسنل و کارمندان در یک مجموعه یا تیم.
این مسأله خیلی اهمیت دارد که چه اندازه روی این بخش از مجموعه، سرمایهگذاری میکنید. فراموش نکنید که شما کارهای تیم را به پرسنل میسپارید. بنابراین هر اندازه که پرسنل توانمندتر و بامهارتتری را داشته باشید، بهتر میتوانید کارها را ساماندهی کنید.
نرخ بازگشت سرمایه انسانی (ROI)
سرمایه انسانی در یک سازمان، یک معیار استراتژیک را به وجود میآورد. طبق این معیار میتوان درک نمود که پول و هزینههای صرف شده برای کارمندان، چه ارزشی داشته است. همانطور که میدانید برای هر نیرو در سازمان، هزینههایی وجود دارد. برخی از این هزینهها به صورت یکبار هستند و برخی دورهای تکرار خواهند شد. هزینههایی مانند استخدام، برای هر نیرو تنها یک بار صرف میشود. اما هزینههایی مانند پاداش، آموزش و … امکان تکرار شدن به صورت دورهای را دارند. این هزینههای صرف شده میبایست از ارزش نهایی و ارزش مالی به دست آمده از طریق پرسنل کمتر باشد. به عبارت دیگر باید در این مورد به سودآوری برسیم. این امر تعریفی برای نرخ بازگشت سرمایهی انسانی خواهد بود.
نرخ بازگشت سرمایهی انسانی، میتواند به شما نشان بدهد که برنامهی هزینههای شما برای پرسنل مجموعه چقدر صحیح بوده است. گاه ممکن است شما علیرغم صرف هزینههای بالا، بازخورد خوبی نداشته باشید. عدم توجه به این موضوع میتواند هزینههای زیادی را از شما صرف کند در حالیکه هیچ نتیجهای از آن نمیگیرید. بنابراین اگر این پارامتر را به ازای سرمایههای انسانی خود، به دست آورید؛ بهتر میتوانید مدیریت مالی را انجام دهید.
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه انسانی
حساب کردن نرخ بازگشت سرمایه انسانی همیشه کار آسانی نیست. چگونه میخواهید بفهمید که فلان آموزش و فلان هزینهای که کردید، در درآمدزایی و سودآوری شما تأثیر داشته یا نه؟ همانطور که میدانید متغیرهای زیادی هستند که میتوانند در حصول و یا عدم حصول یک نتیجهی دلخواه و مثبت، تأثیرگذار باشند. به طور مثال در نظر بگیرید که شما برنامهای را برای آموزش یک زبان برنامه نویسی جدید روی کارمندان خود اجرایی کردهاید. حال اگر نتایج نهایی، نتایج مورد انتظار شما نباشد، لزوما ایراد از این برنامهی آموزشی نخواهد بود. ممکن است بازار و یا شانس برای شما خوب و درست اتفاق نیافتاده باشد. ( در این زمینه مطالعه مطلب “آموزش کارمندان به صورت موثر و بهینه چگونه انجام میشود” میتواند به شما کمک کند.)
با وجود این دشواریها، مؤسسهای به نام ROI توانسته است فرمولی را برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایهی انسانی ایجاد کند. بد نیست که بررسی مختصری بر روی روش پیشنهادی این مؤسسه داشته باشیم. در این روش، میبایست مراحل زیر برای به دست آوردن نتایج و محاسبات مربوطه، طی شود.
- برنامه ریزی ارزیابی
- جمع آوری دادهها
- جداسازی پارامترهای مؤثر
- تحلیل دادهها به خروجی مالی
مزایای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه انسانی
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه انسانی به مدیریت مجموعه، دید بهتری برای اخذ تصمیمهای استراتژیک خواهد داد. این معیار، به شاخصهای مالی مربوط میشود و بنابر آن میتوان مدیریت مالی بهتری انجام داد. برخی از مزایای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه انسانی در ادامهی این مطلب، عنوان شدهاند.
- با محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه انسانی، شما میتوانید میزان خروجی حاصل از صرف هزینه و سرمایه گذاریهای انجام شده را بسنجید.
- ROI با ارائه دادن تصویری از بازخورد عملیات و نقشههای فعلی، میتواند به اخذ تصمیمهای بهتر برای مجموعه کمک کند. این پارامتر همچنین در کاهش و بهینه سازی هزینهها نقش مهمی را ایفا مینماید.
- نرخ بازگشت سرمایه انسانی میتواند پلنهای بازاریابی مختلف را با هم مقایسه کند. شما در محاسبات نرخ بازگشت سرمایه، به یک عدد میرسید. عدد قابل مقایسه با اعداد به دست آمده از فعالیتهای دیگر و نقشهها و سیاستهای دیگر خواهد بود.
- ROI سودآوری و کسب درآمد از طریق کار را بهبود میبخشد. چرا که نقش این پارامتر در اتخاذ سیاستهای سودآوری، بسیار بولد و مهم است.
- محاسبات نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک خواهند کرد تا برنامههای بدون سودآوری را ببینید و بتوانید برای ادامهی مسیر، برنامه را ببندید.
به عنوان کلام آخر، باید بگوییم که اگر میخواهید بازخورد تصمیمها و تلاشهایی که برای یک مجموعه انجام دادهاید را ببینید، میبایست به محاسبات ROI یا همان نرخ بازگشت سرمایه انسانی بپردازید. نتایج حاصل از این محاسبات به شما کمک میکند تا برنامههای بهتر و سیاستهای جدیدی را برای بهبود اوضاع و سودآوری بیشتر بچینید. بنابراین نمیتوان نقش محاسبات نرخ بازگشت سرمایه انسانی را در موفقیت مجموعه نادیده گرفت. امیدواریم بتوانید با این محاسبات، روند رو به رشدی را در مجموعهی خود به وجود آورید.
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چگونه محاسبه می شود
هر شخص یا مجموعهای که برای کاری سرمایهگذاری میکند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری میتواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عدهای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایهگذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر میگردد. به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود بهدست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایهگذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. […]
صفحه اصلی تبلیغات و برندینگ اصول تبلیغ نویسی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چگونه محاسبه می شود
هر شخص یا مجموعهای که برای کاری سرمایهگذاری میکند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری میتواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عدهای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایهگذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر میگردد.
به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود بهدست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایهگذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. در واقع باید بررسی کنیم هزینهها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه که با ROI) Return on Investment) نیز شناخته میشود، یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان میدهد. حتی بسیار از کارشناسان و متخصصان معتقدند زمان تدوین استراتژیهای بازاریابی و تبلیغات بهویژه در حوزه دیجیتال مارکتینگ، باید نرخ بازگشت سرمایه را به عنوان معیار اصلی در نظر گرفت و استراتژی را براساس آن تدوین کرد.
اگر بخواهیم ساده بگوییم ROI چیست، شاید بهترین تعریف برای نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود حاصله به میزان هزینه و سرمایه پرداخت شده باشد. البته سود به دست آمده ممکن است تنها جنبه مالی نداشته باشد مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه و شامل موارد غیرمالی مانند برندسازی شود، ولی به صورت کلی منظور از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است.
تبلیغات سرمایهگذاری است و نمیتوان آن را از اولولیتهای کاری خارج کرد، ولی بیتردید در دنیای امروز که هر هزینهای باید حساب شده باشد و وقتی دست کسب و کارها به ویژه استارتاپها برای هزینه کردن باز نیست، طبیعی است که بخواهند سرمایه خود را به بهترین شکل هزینه کنند. بنابراین اینجاست که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند.
به کمک ROI نهتنها میتوانیم ببینیم هزینههای تبلیغاتی صرف چه موضوعاتی شده و چگونه این هزینهها باید خرج شود، بلکه میتوانیم عملکرد تیم بازاریابی را نیز بسنجیم و ببینیم تا چه اندازه توانستهاند بهینه عمل کنند.بازگشت سرمایه، «ROI» یا «Return On Investment» همانطور که از نامش پیدا است به ما نشان میدهد که چقدر از سرمایهگذاری ما بر تبلیغات برمیگردد. درواقع بازگشت سرمایه به ما نشان میدهد که عملیات تبلیغاتی که انجام میدهیم چقدر اثرگذار است و چقدر سود ایجاد میکند.
تعریف دقیق و علمی بازگشت سرمایه این است که سود مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه حاصل از تبلیغات را منهای هزینه تبلیغات میکنیم و مقدار بهدستآمده را تقسیم بر هزینه کل تبلیغات میکنیم.
ROI چه کاربردی دارد؟
بعد از اینکه فهمیدیم نرخ بازگشت سرمایه چیست و با چه فرمولی محاسبه میشود، حالا زمان آن رسیده که ببینیم ROI چه کاربردی دارد و کجا میتوانیم از آن استفاده کنیم. شاید به راحتی بتوان کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژیهای بازاریابی را حدس زد.یکی از اصلیترین کاربردهای ROI زمانی است که شما میخواهید ببینید در ازای سرمایهگذاری انجام شده چه خروجیای گرفتهاید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت ۴۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان میدهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیبتان شده است.
یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که میخواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین میخواهید بسنجید محصول جدید تا چهاندازه برایتان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول میتوانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، میتوانید با شبیهسازی گروهی از مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را به صورتی تقریبی بهدست آورید.
مزایا و معایب ROI
تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد بهویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگیهای خاصی دارد کار سادهای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی میتواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.
مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه :
- سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایهگذاری انجام شده
- ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
- بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامههای بازاریابی برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
- سنجش عملکرد پلنهای مختلف بازاریابی و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان
- بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
- ارائه محصولات جدید متناسب با سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
مهمترین معایب ROI
- اشتباه محاسباتی در ROI میتواند باعث گمراهی مدیران در سرمایهگذاری شود
- مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپینها و مشتریها
- مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روشهای تبلیغاتی
- اشتباه در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری
- یک مثال عددی از بازگشت سرمایه تبلیغات
فرض کنید ۱۰۰ هزار تومان بودجه تبلیغاتی اختصاص دادهاید و تبلیغاتی را انجام دادهاید؛ درنتیجه این ۱۰۰ هزار تومان تبلیغ، ۱۱۰ هزار تومان سود خالص کسب کردهاید؛ اگر این دو عدد را از هم کم کنیم خواهیم دید که سود خالص ما از این عملیات ۱۰ هزار تومان بوده و اگر این عدد را بر کل بودجه تبلیغاتی که اختصاص دادهایم تقسیم کنیم (یعنی ۱۰ هزار تومان را به ۱۰۰ هزار تومان تقسیم کنیم) میبینیم که اگر این عدد به صورت درصد بیان شود ما ۱۰ درصد بازگشت سرمایه داشتهایم.درواقع بازگشت سرمایه را میتوانیم با نرخ سود بانکی مقایسه کنیم.
شما اگر بتوانید تبلیغاتی درست کنید که بازگشت سرمایه آن ۵۰ درصد مثبت باشد بنابراین اگر هر پولی را برای تبلیغات صرف کنید بعد از یک مدت مشخصی ۵۰ درصد آن پول به کل پول شما اضافهشده است.
بنابراین اگر مطمئن باشید که بازگشت سرمایه شما ۵۰ درصد مثبت است هیچوقت پولتان را در بانک نمیگذارید و بهجای اینکه پول را در بانک بگذارید آن را صرف تبلیغات میکنید و نتیجه شما بعد از مدت مشخصی ۱۵۰ میلیون تومان پول دارید. البته در واقعیت هیچگاه نمیتوانید از نرخ بازگشت تبلیغات خود کاملا مطمئن باشید و همیشه تبلیغات با ریسک همراه است.
مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه
حالا که فهمیدید معادلهی استانداردی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد، بیایید بدون ورود به بخشهای هزینه و درآمد، نگاهی به فرمول اولیه بیندازیم. بیایید یک کارگزار فرضی بورس را در نظر بگیریم. بابک دلال سهام است و تخصصش سهام کمارزش است، یعنی سهامی که در بازار غیررسمی سهام و با بهای بسیار کمی برای هر سهم معامله میشود و معمولا هم ریسک بالایی دارد.
او سال گذشته ۵۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان از سهام فلزات مایع را خریداری کرد که سرمایهگذاریِ مخاطرهآمیزی بود. امروز و پس از گذشت یک سال، ارزش هر سهم آن در بازار ۳۵۰۰ تومان است. بابک سهامش را میفروشد و از فرمول محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه برای محاسبهی عملکردش استفاده میکند.
همانطور که میبینید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک ۲٫۵ یا ۲۵۰ درصد است. این یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ تومانی که در شرکت فلزات مایع سرمایهگذاری کرده، ۲۵۰۰ تومان سود به دست آورده است. این سرمایهگذاری فوقالعاده خوبی بوده، چون سرمایهی اولیه را ۲٫۵ برابر کرده است.حالا میتوانیم انتخابِ خوب بابک در سرمایهگذاری روی فلزات مایع را با انتخاب دیگرش مبنی بر سرمایهگذاری در شرکت تجهیزات پزشکی مقایسه کنیم. در این سرمایهگذاری، بابک ۱۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان خرید و هر سهم را ۱۲۵۰ تومان فروخت.
در این خرید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک تنها ۲۵ درصد یا ۰٫۲۵ بود. البته این هم بازگشت سرمایهی خوبی است، اما با سرمایهگذاری روی فلزات مایع، قابل مقایسه نیست.
آیا بازگشت سرمایه میتواند منفی باشد؟
پاسخ این است که بله میتواند منفی باشد. فرض کنید شما ۱۰۰ هزار تومان پول تبلیغ دادهاید و فقط ۹۵ هزار تومان سود کردهاید. درواقع اتفاقی که افتاده این است که شما از کل عملیات تبلیغاتی که انجام دادهاید ۵ هزار تومان ضرر کردهاید؛ بنابراین بازگشت سرمایه شما طبق فرمولی که گفته شد منفی ۵ درصد است و اگر این نوع تبلیغات را ادامه بدهید مرتبا سرمایه شما کاهش پیدا میکند و ضررهای بیشتری را متحمل خواهید شد.
حقیقت این است که خیلی از تبلیغاتی که اکنون در کسبوکارها انجام میشود بازگشت سرمایه منفی دارد و حتی خیلی از مدیران و صاحبان کسبوکار به این موضوع راضی و قانع شدهاند. درواقع خیلی از مدیرانی که من به آنها مشاوره میدادم روش کارشان این بود که چند میلیون تومان پول را با زحمت به دست میآورند و شاید نیمی از پول را صرف تبلیغاتی میکنند که هیچ بازگشت سرمایهای ندارد. درواقع حاضر هستند که پولشان را دور بریزند صرفا برای اینکه بگویند ما تبلیغ میکنیم و سعی میکنیم که برندمان را حفظ کنیم!
روش منطقی آن است که با سعی و خطاهای کوچک و تبلیغ نویسی حرفهای، این ریسک را به حداقل برسانید و هیچوقت پول بزرگی را در تبلیغات از دست ندهید و در بدترین حالت کل پولی که صرف تبلیغات کردهاید به شما برگردد.
بازگشت سرمایه صفر!
یک سوال بسیار مهم: آیا فکر میکنید که اگر تبلیغاتی انجام دهید که بازگشت سرمایه آن صفر باشد به نفع شما است یا به ضررتان؟
این کار حتما به نفع شما است. اگر این اعداد و ارقام را به حسابدار شرکتتان بدهید احتمالا به این نتیجه خواهد رسید که این کار شما وقت تلف کردن بوده و شما ۱۰۰ هزار تومان پول دادهاید و ۱۰۰ هزار تومان سود کردهاید و سود خالص صفر بوده است؛ بنابراین شاید این کار را انجام نمیدادید بهتر بود.
ولی اگر از دید مدیر بازاریابی این موضوع را تحلیل کنیم حتما میدانیم که این کار بسیار سودآور است؛ بیایید جواب آن را با یک دیدگاه متفاوت بررسی کنیم: هدف اصلی یک کسبوکار ایجاد یا خلق مشتری است؛ پس اگر با این دیدگاه به موضوع نگاه کنیم شاید در یک عملیات تبلیغاتی هیچ سود مالی نکردهایم ولی ۱۰ خریدار جدید به خریدارانمان اضافه کردهایم و اگر این خریداران که در اولین خریدشان هیچ سودی به ما نرساندهاند این روال را ادامه دهند و خریدهای دوم و سوم خودشان را انجام دهند و کمکم به مشتریان ما تبدیل شوند، میتوانند بسیار سودآور باشند.
بنابراین هدف ما این است که بتوانیم تبلیغاتی بسازیم که بازگشت سرمایه مثبت دارند و در برخی حالتهای خاص شاید به همین حد قانع شویم که بازگشت سرمایه ما صفر باشد ولی ما هیچ پولی را از دست ندادهایم و توانستهایم در کنار آن چندین خریدار جدید ایجاد کنیم که این هم میتواند برای کسبوکار ما بسیار سودآور باشد. البته برای کوتاهمدت حتی بازگشت سرمایه منفی هم توجیه دارد؛ اگر در حال سعی و خطا هستیم تا بازگشت سرمایه را به صفر یا مثبت برسانیم.
راز رشد کسبوکار!
ببینید این ایده چقدر ساده است که اگر بتوانید آن را اجرا کنید و به این ایده تحقق ببخشید، میتوانید مطمئن شوید که کسبوکار شما مرتب در حال رشد خواهد بود و سود آن به صورت صعودی افزایش پیدا خواهد کرد.کافی است بتوانیم تبلیغاتی با بازگشت سرمایه مثبت درست کنیم و اگر موفق شدیم که این کار را انجام دهیم این فرآیند را تکثیر کنیم.
فرض کنید شما یکمیلیون تومان پول تبلیغات میدهید و بعد از ۳۰ روز پول شما به یکمیلیون و صد هزار تومان تبدیلشده است؛ یعنی درواقع بازگشت سرمایه شما ۱۰ درصد مثبت است. اگر بتوانیم بهجای یکمیلیون تومان، صد میلیون تومان تبلیغ کنیم مسلما بازگشت سرمایه هم به همان نسبت بیشتر خواهد شد و اگر صد میلیون تومان پول صرف تبلیغات کنیم و مطمئن باشیم که ۱۰ میلیون تومان برمیگردد ما مرتب میتوانیم این کار را تکثیر کنیم و آن را بیشتر کنیم.
منظور از تکثیر کردن میتواند دو مورد باشد: یک حالت این است که میتوانیم در همانجایی که تبلیغ میدادیم تبلیغ بیشتری دهیم و یک حالت دیگر میتواند این باشد که همان تبلیغ را در جاهای دیگر و با رسانههای دیگر منتشر کنیم و سعی کنیم که سود بیشتری به دست بیاوریم.
بازگشت سرمایه به شرط تبلیغات
پس موضوع به همین سادگی است اگر یک مدیر یا یک کارآفرین یا صاحب مغازه و… بتواند بهجایی برسد که مرتب تبلیغاتی درست کند که بازگشت سرمایه مثبت دارد میتواند مطمئن باشد که سرمایه آن کسبوکار در حال رشد است و یادتان نرود که سرمایه فقط یک موضوع است و موضوع بسیار مهمتر این است که شما با هر تبلیغی که انجام میدهید خریداران جدیدی را به خریداران فعلی خود اضافه میکنید و مرتب پایگاه داده بزرگتری از خریداران دارید و این قدرت کسبوکار شما را روزبهروز افزایش خواهد داد.
بنابراین هدف اصلی ما در تبلیغات این است که بتوانیم تبلیغاتی با بازگشت سرمایه مثبت درست کنیم و تستهای مختلفی انجام دهیم و از این موضوع اطمینان حاصل کنیم و در اولین فرصت ممکن این سود را تکثیر کنیم و با بیشتر کردن بودجه تبلیغات خودمان بتوانیم سود خیلی بیشتری را کسب کنیم.
تجزیه و تحلیل
به طور کلی هر نرخ بازگشت سرمایهی مثبتی را میتوان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نسبت، یعنی کل هزینهی سرمایهگذاری به علاوهی مقداری سود، بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایهی منفی یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
اگر نگاه دوبارهای به مثالمان دربارهی سرمایهگذاریهای بابک بیندازیم، میبینیم که سرمایهگذاری اول، ۲۵۰ درصد بازگشت سرمایه داشت، در حالیکه سرمایهگذاری دوم تنها ۲۵ درصد بازگشت سرمایه به همراه داشت. اولی، ده برابر دومی عملکرد بهتری داشت، پس بهتر بود که بابک همهی پولش را در همان سهام اولی سرمایهگذاری میکرد.
انواع کاربردهای نرخ بازگشت سرمایه
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فوقالعاده متنوع است و میتواند برای سرمایهگذاریهای مختلفی استفاده شود. مدیران آن را برای ارزیابیِ بازگشت سرمایههایی که سرمایهگذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایهگذاران میتوانند برای ارزیابی عملکرد سهامشان از آن استفاده کنند و افراد حقیقی هم میتوانند برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی همچون خانه از آن بهره ببرند.
نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمیگیرد. البته برای خرید و فروش سادهی سهام این حقیقت آنقدرها اهمیت پیدا نمیکند، اما برای محاسبهی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده میشود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتیهای این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه میکنیم، معمولا مقدار آن تغییر میکند.
راهنمای سادهی محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه
زمانی که یک کمپین بازاریابی را راهاندازی میکنید، باید هزینههای کار را بررسی کنید. بسیاری از متخصصان بازاریابی برای اندازهگیری این مسئله، نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را محاسبه میکنند. به طور کلی، نرخ بازگشت سرمایه، مقدار پول هزینهشده برای پروژه را با میزان درآمد ناشی از آن مقایسه میکند. در این نوشته به اهمیت نرخ بازگشت سرمایه و روشهای محاسبهی آن میپردازیم. با دیما همراه باشید.
فهرست مطالب
اهمیت نرخ بازگشت سرمایه و بررسی مثالی از آن
از این معیار در صنایع متفاوتی استفاده میشود. برای مثال، یکی از فیلمهای جیم کری با نام بروس قدرتمند (Bruce Almighty) برای قسمت سوم کنسل شد. دلیل این موضوع نیز نرخ بازگشت سرمایه پایین قسمت دوم این فیلم با عنوان ایوان قدرتمند (Evan Almighty) در سال ۲۰۰۷ بود. فیلم اول در سال ۲۰۰۳ موفق به ایجاد بازگشت سرمایه خالص ۴۸۴ میلیون دلاری شد.
در فیلم مربوط به سال ۲۰۰۷، استفاده از تیم موفق فیلم پیشین و جلوههای ویژه، همه را به فروش عالی این محصول امیدوار کرده بود، اما هزینهی ساخت سرسامآور بود و به پرخرجترین فیلم کمدی زمان خود تبدیل شد. سازندگان فیلم۲۵۰ میلیون دلار برای آن هزینه کردند، با این حال فیلم در هفتههای ابتدایی تنها موفق به فروش ۶۷ میلیون دلار شد و این رقم یک شکست آشکار بود. این رقم در مقایسه با فیلم اول که در هفتهی ابتدایی موفق به فروش ۸۰ میلیون دلاری شد و توانست تمامی هزینهها را بازگرداند، ناامیدکننده بود.
این مثال، اهمیت نرخ بازگشت سرمایه در سرمایهگذاریها را نشان میدهد. استراتژی اندازهگیری بازگشت سرمایه کمک زیادی به تیمهای بازاریابی و کسبوکارهای کوچک میکند، زیرا به آنها نشان میدهد که تاکتیکهای مورد استفاده، ارزش تکرار و سرمایهگذاری مجدد را دارند یا بهتر است در استفاده از آنها تجدید نظر شود.
چه بازگشت سرمایهای برای فعالیت بازاریابی مناسب است؟
هدف از اندازهگیری بازگشت سرمایه، کسب درآمد بیشتر به ازای هزینههای انجامگرفته در یک کمپین بازاریابی است. نرخ بازگشت سرمایهی مناسب، به استراتژی بازاریابی بهکاررفته، کانالهای توزیع و صنعت فعالیت وابستگی دارد.
تعیین یک بنچمارک کلی برای نرخ بازگشت سرمایهی بازاریابی کار دشواری است، زیرا تاکتیکها و روشهای بازاریابی ظرافتها و تفاوتهای زیادی دارند.
زمانی که به سراغ یک استراتژی تبلیغاتی آنلاین نظیر تبلیغات کلیکی میروید، نرخ بازگشت سرمایه به طور خودکار اندازهگیری میشود. شما بهسادگی میتوانید بازگشت مالی تبلیغات خود را با فعالیتهای مشابه مقایسه کنید. پلتفرمهایی نظیر پلتفرم تبلیغاتی گوگل، حجم عظیمی از دادهها را در اختیار بازاریابان قرار دادهاند تا ادعای آنها مبتنی بر بازگشت سرمایه ۸۰۰ درصدی را تأیید کنند.
اگر از استراتژیهای دیگری نظیر بازاریابی محتوا استفاده میکنید، ممکن است با دشواری بیشتری در تعیین نرخ بازگشت سرمایه پستهای بلاگ، پادکستها یا ویدئوها مواجه باشید. خصوصا برقراری ارتباط میان دیده شدن محتوا با میزان فروش کار دشواری خواهد بود.
موسسه بازاریابی محتوایی در این مورد میگوید: دههها است که تعیین نرخ بازگشت سرمایه برای تیمهای بازاریابی به یک امر چالشبرانگیز تبدیل شده است. اگرچه امکان رهگیری لینکها و فناوریهای دیگر در سالهای اخیر به تعیین میزان موفقیت محتوا کمک کرده است، این مؤسسه توصیه میکند که تیمهای بازاریابی به سنجش نتایج بلندمدت نیز بپردازند و بدینترتیب سودآوری غیرمالی فعالیتهای تبلیغاتی را بررسی کنند. برای مثال شناخته شدن یک محصول میان مخاطبان ممکن است به کسب درآمد فوری منجر نشود، اما میزان فروش در کانالهای فروش دیگر را افزایش دهد.
برای بیشتر کسبوکارها، یکی از روشهای خوب برای تعیین وضعیت بازگشت سرمایه، مقایسهی آن با روشهای مشابه دیگری است که در گذشته امتحان کردهاند. این اطلاعات به کسبوکارها کمک میکند که مقایسهی مناسبی در مورد نرخ بازگشت سرمایه داشته باشند و اهداف واقعگرایانهای برای کار خود تعیین کنند.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی
زمانی که میخواهید به محاسبهی نرخ بازگشت سرمایهی بازاریابی بپردازید، کافی است از فرمولی استفاده کنید که در ادامه شرح داده میشود.
«(تعداد سرنخهای فروش (Leads) ایجادشده ضربدر نرخ تبدیل سرنخ فروش به مشتریان ضربدر متوسط قیمت فروش) منهای (هزینهها)» تقسیم بر «هزینهها»
این عدد در صد ضرب میشود و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه را مشخص میکند.
برای این که بتوانید فرمول بازگشت سرمایه را محاسبه کنید، باید به شناسایی موارد زیر بپردازید:
- تعداد سرنخهای فروش: چه تعداد از مخاطبان و بازدیدکنندهها به سرنخهای فروش تبدیل شدهاند. سرنخهای فروش به تعداد کسانی که مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه ثبت نام کردهاند، ایمیل یا شماره تلفن را وارد کردهاند و یا حتی با شماره تماس نیروهای فروش تماس گرفتهاند، گفته میشود.
- نرخ تبدیل سرنخهای فروش به مشتری: چه درصدی از سرنخهای فروش به خرید میپردازند؟ اگر ۱۲ مورد از ۱۰۰ سرنخ فروش، به مشتری تبدیل میشوند، نرخ تبدیل سرنخ فروش به مشتری برابر با ۱۲ درصد یا ۰.۱۲ خواهد بود.
- متوسط قیمت فروش: به متوسط قیمت محصولات گفته میشود. میانگین یا متوسط، زمانی مفید خواهد بود که برای محصولات خود تخفیف دادهاید یا از قیمتهای متفاوت برای کمپین خود استفاده کردهاید.
- هزینهها: چه میزان برای ایجاد و راهاندازی کمپین بازاریابی خود هزینه کردهاید؟ در اینجا باید هزینههایی نظیر هزینهی تبلیغات، حقوق ساعتی افرادی که برای پروژه فعالیت کردهاند یا هزینههای تولید محتوا را در نظر بگیرید.
جدا از بررسی درآمد مستقیم، شما میتوانید عناصر غیرمالی را در تعیین موفقیت یک کمپین بازاریابی در نظر بگیرید. این عناصر میتواند شامل تعداد لایکها یا فالوورهای جدید در شبکهی اجتماعی، ترافیک غیرمنتظره در وبسایت یا حتی افزایش اعتماد میان مشتریان باشد.
چنین مواردی ممکن است با بازگشت مالی فوری همراه نباشند، اما به طور غیرمستقیم فروش را افزایش میدهند یا روابط با مشتریان را بهبود میدهند.
در این پست، نکاتی در مورد تعیین نرخ بازگشت سرمایه در ۶ استراتژی رایج بازاریابی معرفی کردهایم. همچنین چند سناریو بازاریابی برای کسبوکارهای کوچک را توصیف کردهایم تا نحوه استفاده از این فرمول را متوجه شوید.
اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه برای ۶ استراتژی رایج بازاریابی
۱. محتوای نوشتاری
اگر چه تولید محتوای نوشتاری ارزانتر از تولید محتوای ویدئویی است، محتوای نوشتاری هزینههای زمانی و مالی ویژه خود را به همراه دارد. اگر بلاگنویسی را به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی خود در نظر گرفتهاید، باید هزینههای زمانی، هزینههای تولید و هزینههای توزیع محتوا را محاسبه کنید. برای اینکه بتوانید زمان را به پول تبدیل کنید، ساعتهایی را محاسبه کنید که کارمندان روی پروژه کار کردهاند و سپس این ساعتها را در درآمد ساعتی افراد ضرب کنید.
برای مثال، اگر به بلاگنویس خود ۵۰ هزار تومن به ازای هر ساعت پرداخت میکنید و کارمند شما برای نوشتن مطلب تبلیغاتی به ۴ ساعت زمان نیاز دارد، هزینه نیروی کار شما برابر ۲۰۰ هزارتومن خواهد بود، که باید در کنار هزینههای مربوط به تبلیغ محتوا در نظر گرفته شود.
اگر برای بلاگ خود از یک صفحه فرود استفاده میکند، باید قابلیت رهگیری لینک را فعال کنید تا تعداد افرادی که از جانب بلاگ وارد صفحه فرود شدهاند را حساب کنید.
با اندازهگیری بازدیدها، سرنخهای فروش و تبدیل کاربران به مشتری برای هر بلاگ یا مقاله، میتوانید به ارزیابی کارایی استراتژی خود بپردازید. اگر محتوایی تولید میکنید که نرخ بازگشت سرمایه مناسبی دارد، ولی بار کاری زیادی برای شما ایجاد میکند، باید به دنبال روشهایی برای تسهیل فرایند خود باشید. اگر بازگشت سرمایه مناسبی ندارید، ممکن است به تغییرات دیگر در برنامه خود نیاز داشته باشید یا به تغییر استراتژی خود نیاز داشته باشید.
۲. بازاریابی ایمیلی
عدهی زیادی از افراد بر این باورند که دوران بازاریابی ایمیلی به سر آمده است. با این حال این روش بازاریابی، یکی از ابزارهای کلیدی فعالیت بازاریابی محسوب میشود. کسبوکارها میتوانند تا ۳۸ برابر آن چه در بازاریابی ایمیلی هزینه میکنند، از این روش کسب کنند.
نرخ بازگشت سرمایه در این روش بازاریابی به بزرگی فهرست ایمیلهای مورد استفاده، نوع تبلیغ طراحیشده یا مخاطبانی که ایمیل هدفگیری میکند، بستگی دارد. با این حال اعداد و ارقام فعالیتهای بسیاری از کسبوکارها نشان میدهند که این روش ارزش سرمایهگذاری قابل توجهی دارد.
در این روش ممکن است نیازی به اندازهگیری زمان مورد نیاز برای ارسال ایمیلها یا دکمه دعوت به اقدام در ایمیل نباشد (سرویسهای زیادی وجود دارند که این کار را در مدت کوتاهی و با هزینه کمی انجام میدهند)، با این حال رهگیری ترافیک حاصل از این روش اهمیت دارد. مشابه محتوای نوشتاری که پیش از این به مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه آن پرداختهایم، استفاده از لینکهای قابل رهگیری توصیه میشود.
۳. بازاریابی ویدئویی
۸۳ درصد از تیمهای بازاریابی معتقدند که ویدئو بالاترین نرخ بازگشت سرمایه را دارد. ویدئو نیز مانند دیگر انواع محتوا به صرف زمان و سرمایهگذاری برای تولید محتوا نیاز دارد. شما ممکن است به خرید یا اجاره تجهیزات و نرمافزارهای فیلمبرداری برای ویدئوهای خود نیاز داشته باشید. در این صورت، اندازهگیری هزینه نیروی کار، تجهیزات و تبلیغات برای اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه این نوع از محتوا نیاز خواهد بود.
شما باید به دنبال راههایی برای اندازهگیری کارآمدی ویدئوهای خود باشید. برای مثال، اگر ویدئویی را در شبکههای اجتماعی آپلود میکنید، باید از لینکهای قابل رهگیری استفاده کنید. با این کار میتوانید تعداد بازدیدکنندههای وبسایت از طریق ویدئو را اندازهگیری کنید.
۴. محتوای رپورتاژ
وقتی یک برند، ظرفیت کافی برای ایجاد رسانه ندارد، میتواند از ظرفیتهای افراد، ناشران یا شرکتهای دیگر برای رپورتاژ محتوا استفاده کند. استفاده از افراد خارج از سازمان هزینههای زیادی به همراه خواهد داشت و به همین دلیل ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه برای تعیین اثربخشی کار اهمیت زیادی پیدا میکند. برای ارزیابی عملکرد این نوع از محتوا، باید هزینهها و درآمدها را مقایسه کنید.
۵. کمپینهای پرداخت به ازای هر کلیک (ppc)
در تبلیغات کلیکی، شما به ازای کلیکهای ایجاد شده بر لینک خود به پرداخت هزینه میپردازید. ممکن است این کلیکها به ایجاد خرید منجر نشوند. گوگل مدعی است که تبلیغکنندهها بازگشت سرمایه قابل توجهی از این روش دارند، با این حال به نظر میرسد که کسبوکارهای کوچک تا ۲۵ درصد از بودجه خود را صرف برنامههای پرداخت به ازای کلیکی میکنند که به خوبی مدیریت نشدهاند. زمان استفاده از تبلیغات کلیکی بررسی پیوسته نرخ بازگشت سرمایه اهمیت زیادی دارد. این موضوع به برندها کمک میکند اشتباهات خود را شناسایی کنند و از ضررهای مالی بیش از حد جلوگیری کنند.
ابزارهایی وجود دارند که میتوانند به مدیران در بررسی و مدیریت همزمان کمپینهای کلیکی کمک کنند. بسیاری از پلتفرمهای تبلیغاتی، این امکان را در اختیار کاربران خود قرار میدهند. شما میتوانید از فرمول نرخ بازگشت سرمایه خود نیز برای ارزیابی عملکرد تبلیغات استفاده کنید. در ادامه مثالی از نحوه انجام این کار ارائه شده است.
۶. تبلیغات پرداختی در شبکههای اجتماعی
اگر مخاطبان یک شرکت، به استفاده مکرر از شبکههای اجتماعی نظیر توییتر و اینستاگرام میپردازند، آنها میتوانند با پرداخت هزینهی پستهای خود را تبلیغ کنند و آنها را در صفحه فید مخاطبان هدف نمایش دهند.
تیمهای بازاریابی در تبلیغات پرداختی شبکههای اجتماعی میتوانند اهداف، مخاطبان هدف، محدوده زمانی و بودجه را مشخص کنند. رهگیری نرخ بازگشت سرمایه در این حالت به شما کمک میکند، میزان موفقیت این اقدامات را مشخص کنید. همچنین برندها میتوانند پستهایی را شناسایی کنند که عملکرد بهتری برای آنها دارند.
مثالی از ارزیابی عملکرد و اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه تبلیغات در شبکههای اجتماعی
یک مجله تلاش دارد که خریداران دائمی بیشتری داشته باشد، این خریداران به ازای هر ماه ده هزار تومان پرداخت میکنند. در نتیجه تصمیم گرفتند که دوره رایگان یک ماهه را به مخاطبان پیشنهاد کنند. آنها در توییتر پستی در مورد دوره آزمایشی یک ماهه منتشر کردند. این پست حاوی یک لینک قابل رهگیری نیز بود که به صفحه فرود این روزنامه هدایت میشد.
آنها با پرداخت ۱۰۰ هزار تومن پست را در توییتر تبلیغ کردند. در این بازه زمانی، ۱۰۰ نفر از صفحه فرود بازدید کردند و ۲۰ نفر برای استفاده رایگان ثبتنام کردند. از میان این ۲۰ نفر، ۴ نفر به خریدار تبدیل شدند. محاسبات مربوط به این برنامه به صورت زیر بوده است:
[((۲۰ x .2 x ۱۰) – ۱۰۰) ÷ ۱۰۰] x 100 = -60%
این مجله ۶۰ هزار تومان از پول خود را در این کمپین از دست داده است. آنها ممکن است دیگر در توییتر تبلیغ نکنند، یا برای تبلیغات پرداختی شبکه اجتماعی دیگری را انتخاب کنند.
بهترین راهکارهای اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه (ROI) فعالیتهای بازاریابی
در بسیاری از فعالیتهای بازاریابی، تعیین نرخ بازگشت سرمایه کار دشواری است. در روش پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) و تبلیغ در شبکههای اجتماعی، تعیین نرخ بازگشت سرمایه سادهتر خواهد بود، حال آنکه تیمهای بازاریابی برای وصل کردن درآمدهای مستقیم به محتوای بازاریابی با دشواری بیشتری روبرو هستند.
فارغ از اینکه از چه استراتژیای برای کار استفاده میکنید، دنبال کردن عوامل بعدی به شما کمک میکند میزان موفقیت کمپین بازاریابی خود را مشخص کنید:
- زمان. برای تولید محتوای خود به چه مدت زمان کاری نیاز خواهید داشت؟
- هزینههای تولید. این هزینهها شامل هزینه اقلام، خدمات و نرمافزارهایی هستند که برای ایجاد کمپین به آنها نیاز دارید.
- هزینههای تبلیغاتی. اگر پولی را صرف تبلیغ و توزیع محتوا کنید، باید آن را در مجموع هزینههای خود در نظر بگیرید.
- تحلیل صفحات. استفاده از لینکهای قابل رهگیری برای بررسی و اندازهگیری میزان موفقیت یک تاکتیک بازاریابی ضروری خواهد بود.
- سودآوری غیرمالی. ممکن است به واسطه کمپین خود، تعامل کاربران، افزایش ترافیک ناگهانی یا هر چیز مفید دیگری را تجربه کنید. بسیاری از کمپینهای همکاری در فروش، ضمن ایجاد سرنخهای فروش به ایجاد برندآگاهی بیشتر میان مخاطبان کمک میکنند. در نظر گرفتن این موارد کار دشواری است، اما برای تعیین موفقیت یک کمپین ضروری خواهد بود.
با جذب مشتریان بیشتر به کسبوکار خود، میتوانید نرخ بازگشت سرمایه فعالیتهای خود را در گذر زمان افزایش دهید. همچنین در صورت همکاری با آژانس تبلیغاتی دیما میتوانید با کمک پنل تبلیغاتی خود، اطلاعات مفید زیادی در مورد اثربخشی نهایی کمپین خود کسب کنید.
جمعبندی
در این نوشته به بررسی اهمیت محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه، نحوهی محاسبهی آن و مثالهایی از آن پرداختیم. به طور کلی میتوان گفت: نرخ بازگشت سرمایه، روشی مناسب برای بررسی بعد مالی استراتژیهای بازاریابی است.
در دیما پدیا، به موضوعات مختلف بازاریابی پرداخته میشود. برای اطلاع از مطالب جدید پیشنهاد میکنیم ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید.
چگونه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) فروشگاه اینترنتی خود را محاسبه کنیم؟
حساب کردن بازگشت سرمایه بعد از ساخت فروشگاه اینترنتی
تفسیر نرخ بازگشت سرمایه
مثالی از بازگشت سرمایه
مزایای بازگشت سرمایه
معایب بازگشت سرمایه
درک نرخ بازگشت سرمایه در راهاندازی سایت فروشگاهی
محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه
نتیجهگیری
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک معیار مالی است که بهطور گسترده برای محاسبهی احتمالی به دست آوردن بازدهای از یک سرمایه گذاری استفاده می شود. ROI نسبتی است که سود و زیان حاصل از یک سرمایه گذاری را با هزینههای آن مقایسه می کند.همانگونه که برای ارزیابی نرخ بازگشت بالقوه از سرمایهگذاریهای مستقل و کمپینهای تبلیغاتی برای فروشگاههای اینترنتی مفید است، برای مقایسهی نرخ بازگشتی که حاصل از چندین سرمایه گذاری است هم مفید است.
این نرخ برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده می شود. از این نرخ میتوانید برای تهیه پروپوزالها و طرحهای تجاری فروشگاه اینترنتی خود استفاده کنید. همچنین از این نرخ برای ارزیابی عملکرد مدیریتی در یک فروشگاه اینترنتی و میزان موفقیت آن بهره ببرید و همچنین میزان سهم کسب و کار اینترنتیتان را در بازار مرتبط با کسب و کارتان مشخص کنید.
در تجزیه و تحلیل کسب و کارهای اینترنتی، نرخ بازگشت سرمایه و دیگر مقیاسهای گردش نقدی مثل؛ نرخ بازگشت از سرمایه داخلی و ارزش فعلی خاص، معیارهایی کلیدی هستند که برای ارزیابی، رتبهبندی و جذابیت تعدادی از سرمایهگذاری های ثانوی متنوع استفاده میشوند. اگرچه ROI یک نسبت و ضریب است، اما معمولاً به عنوان یک درصد و نه به عنوان یک نسبت در نظر گرفته میشود.
نکات چکیده و کلیدی ROI
- نرخ بازگشت سرمایه، اندازه تقریبی سودآوری یک سرمایهگذاری در فروشگاه اینترنتی شما است.
- ROI دارای طیف گسترده ای از برنامه های کاربردی است و برای محاسبه سودآوری سرمایهگذاری در سهام، بههنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در مشارکت خرید مربوط به یک تجارت یا ارزیابی نتایج معاملات املاک میتواند استفاده شود.
- ROI با تفریق مقدار اولیه سرمایه گذاری از سود نهایی سرمایه گذاری (که برابر با بازده خالص است) محاسبه می شود ، سپس تقسیم مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه این عدد جدید (بازده خالص) با هزینه سرمایه گذاری و در آخر ، ضرب آن در ۱۰۰ بدست میآید.
- محاسبه و درک ROI نسبتا فرایند آسانی است است و سادگی آن به این معنی است که این یک معیار اندازه گیری استاندارد و جهانی از سودآوری است.
- یکی از مضرات ROI این است که مدت زمان نگهداری یک سرمایه گذاری را شامل نمی شود. بنابراین ، میزان سودآوری که شامل دوره حفظ سرمایه است ممکن است برای سرمایه گذاری که می خواهد سرمایه گذاری های بالقوه را مورد قیاس قزرار دهد، مفیدتر باشد.
چطور نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟
Roi با احتساب دو روش به دست میآید:
تفسیر نرخ بازگشت سرمایه گذاری (ROI)
- در مرحله اول ، ROI به طور معمول به عنوان درصد بیان میشود. زیرا، درک آن به طور مستقیم آسان است.
- دوم ، محاسبه ROI شامل بازده خالص درصورت کسر است. زیرا، نرخ بازگشت حاصل از یک سرمایه گذاری میتواند مثبت یا منفی باشد.
هنگامی که خروجی محاسبات ROI رقم مثبتی است،
بدین معنی است که نرخ بازگشت خالص، به اصطلاح سیاه است (زیرا بازده کل از کل هزینهها بیشتر است).
از طرف دیگر، هنگامی که رقم خروجی محاسبات ROI منفی را نشان دهد،
بدین معنی است که بازده خالص، به اصطلاح رنگ قرمز است. زیرا، کل هزینه ها از بازده کل فراتر شده است. (به عبارتی دیگر، این سرمایه گذاری زیانآور است)در نهایت ، برای محاسبه ROI با بالاترین درجهی صحت ، بازده کل و کل هزینه ها باید در نظر گرفته شوند. برای یک قیاس عادلانه میان سرمایه گذاری های رقابت طلب، ROI سالانه حتما باید در نظر گرفته شود.
مثال بازگشت سرمایه (ROI)
تصور کنید یک فروشگاه اینترنتی فروش فایل کتاب دارید و سود خالصی که در ازای سفارش هر مشتری به شما تعلق مییابد ۲۰ هزار تومان باشد. از آنجایی که بیشتر افراد به دنبال دانلود رایگان کتاب الکترونیکی هستند، در نتیجه با احتساب تمام موارد موجود، حاشیه سود کمی خواهید دارید و از طرف دیگر رقابت در بازار کار کتاب الکرترونیکی و کاغذی حسابی داغ است، برای عقب نماندن ار رقبای خود، استراتژی تبلیغاتی برونگرا را مد نظر قرار میدهید و یک میلیون تومان بابت هزینه تبلیغات در شبکههای اجتماعی میپردازید تا بتوانید مشتریان خود را افزایش دهید. حال تصور کنید درآمد کل شما در این کمپین ۱/۲ میلیون تومان بوده است. حالا براساس فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه داریم:
نرخ بازگشت سرمایه شما در این سرمایه گذاری 20 درصد بوده که عدد متناسبی است. در واقع اگر در ازای هر مشتری ۲۰ هزار تومان سود کنید، برای یک میلیون تومانی که بابت تبلیغات کمپین خود پرداخت کردهاید؛ باید ۵۰ مشتری جذب کنید تا به نقطه سر به سر برسید تا ضرر نکنید. هر چه از تعداد مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه مشتریانتان از ۵۰ نفر بیشتر شود، از آنجایی که شما نقطه سر به سر را رد کردهاید، هرچه بدست اورید سود فروشگاه اینترنتی شما در نظر گرفته میشود.
ROI برای این سرمایه گذار می تواند به شرح زیر محاسبه شود:
در اینجا یک تحلیل مرحله به مرحله از نحوه محاسبه آورده شده است:
. کل بازده و کل هزینهای که در بازه زمان مشخص شدهاست، باید در نظر گرفته شود.
.بازده کل سهام برای سود سرمایه و سود سهام محاسبه شود
.کل هزینه ها شامل قیمت خرید اولیه
.همچنین کمیسیون پرداخت شده باید در نظر گرفته شود.
مزایای بازده سرمایه گذاری (ROI)
- بزرگترین فواید ROI این است که یک محاسبه متریک نسبتاً ساده است.
- محاسبه و درک آن آسان است. سادگی ROI به این معنی است که اغلب از آن به عنوان یک معیار استاندارد و سودآوری جهانی استفاده می شود.
- بعنوان یک اندازه گیری ، احتمالاً سوء تفسیر یا تفسیر نادرست از آن نمیشود زیرا در هر زمینهای معنای ضمنی دارد.
مضرات بازده سرمایه گذاری (ROI)
همچنین چندین معایب در محاسبات roi نیز وجود دارد:
اول، مدت حفظ و نگهداری یک سرمایه گذاری را در نظر نمی گیرد ، که می تواند هنگام مقایسه گزینههای جایگذین سرمایه گذاری مسئله ای حیاتی باشد.
بهعنوان مثال ، فرض کنید سرمایه گذاری (A) ۲۵٪ ROI ایجاد می کند ، در حالی که سرمایه گذاری (B) ROI ۱۵٪ تولید می کند. نمی توان فرض کرد که سرمایه گذاری الف، سرمایه گذاری برتر است مگر اینکه چهارچوب زمانی هر سرمایه گذاری مشخص باشد. ممکن است که ۲۵٪ ROI بدست آمده از سرمایه گذاری الف طی یک دوره 5 ساله حاصل شده باشد، ، اما ROI ۱۵٪ از سرمایه گذاری ب فقط در یک سال تولید شده است. محاسبه ROI سالانه می تواند هنگام مقایسه گزینههای جایگذین سرمایه گذاری، بر این مانع غلبه کند.
دوم ، ROI با ریسک، سازگار نیست. این موضوع به امر رایجی مبدل گردیده است که بازده سرمایه گذاری رابطه مستقیمی با ریسک دارد. هرچه بازده بالقوه بالاتر باشد ، ریسک احتمالی بیشتر است. این موضوع در سرمایه گذاریهای دست اول جهانی مشاهده میشود.
سوم، اگر تمام هزینه های پیش بینی شده در محاسبه لحاظ نشود، ROI میتواند بیش از اندازه اغراق آمیز باشد. این میتواند به عمد یا سهوا اتفاق بیفتد.
به عنوان مثال، در ارزیابی ROI در یک قطعه از املاک و مستغلات ، کلیه هزینه های مرتبط باید در نظر گرفته شود. این موارد شامل بهره وام رهنی ، مالیات بر دارایی ، بیمه و کلیه هزینه های نگهداری می باشد. این هزینه ها می توانند مبلغ زیادی را از ROI مورد انتظار کم کنند.
درنهایت، مانند بسیاری از معیارهای سودآوری ، ROI فقط هنگام بررسی بازده سرمایه گذاری بر سودهای مالی تأکید می کند. مزایای جانبی مانند کالاهای اجتماعی یا زیست محیطی را در نظر نمی گیرد. یک متریک نسبتاً جدید ROI ، معروف به بازده اجتماعی در سرمایه گذاری (SROI) ، به کمیت برخی از این مزایا برای سرمایه گذاران کمک میکند.
درک نرخ بازگشت سرمایه گذاری (ROI)
نرخ بازگشت سرمایه به دلیل سادگی و کاربردی بودن، یک معیار محبوب به حساب میآید. در اصل، ROI می تواند بهعنوان یک سنجش اساسی از سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده شود. این میتواند ROI در یک سرمایه گذاری سهام باشد ، نرخ بازگشت سرمایه یک شرکت یا کارخانه در حال رشد یا ROI ایجاد شده در معاملات ملکی را گسترش دهد. محاسبه بسیار پیچیده نیست و تفسیر و تحلیل آن برای طیف گسترده ای از کاربردها بسیار ساده است. اگر نرخ بازگشت سرمایه خالص، مثبت باشد ، احتمالاً سزمایه گذاری ارزشمند است. اما اگر فرصت های دیگری با ROI بالاتری وجود داشته بانشد ، این سیگنالها می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا بهترین گزینه ها را از بین ببرند یا انتخاب کنند. بنابراین، سرمایه گذاران باید از نرخ بازگشت سرمایه مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه منفی جلوگیری کنند ، که دلالت بر زیان خالص دارد.
محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه
باید در نظر داشت نرخ بازگشت سرمایه با وجود تمام فواید و معایبی که دارد، محدودیتهای ذاتی را شامل میشود که باید به انها توجه بیشتری کرد به طور مثال عدم توجه کافی به مدت زمان سرمایه گذاری و همچنین عدم توجه به ارزش زمانی پول، کاهش و افزایش نوسانی و رکودی تورم در طول زمان از جمله مواردی است که در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نمیتوان در نظر گرفت. به همین جهت برای برطرف نمودن برخی از این موارد بنا به کاربرد از سایر نسبتهای هم تراز آن مثل NPVاستفاده میشود .
سخن پایانی
امکان اینکه نرخ بازگشت سرمایه در تمام فصول شغلی از معیار و رقم صحیحی از محاسبه برای فروشگاه اینترنتی نشان ندهد، وجود دارد اما؛ حقیقت امر این است که هیچ معیاری در همه شرایط، صحیح کار نمیکند و این منعطف بودن این معیار اماری است که کار کردن با آن را نسبت به دبگر معیارها متمایز کردهاست، در نتیجه ما به شما استفاده از ROI را در جهت بهبود کسب و کار اینترنتی خود پیشنهاد میکنیم تا نرخ بازگشت سرمایه به یکی از ابزارهای کاربردی در حوزه بازاریابی دیجیتال به جهت دریافت برایندهای مثبت و منفی از کسب و کار اینترنتیتان مبدل گردد.
نرخ بازگشت سرمایه چیست و چگونه محاسبه میشود؟
نرخ بازگشت سرمایه که با Return on Investment یا بهطور مخفف با ROI شناخته میشود، یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک واحد تجاری را نشان میدهد. این مفهوم در بازارهای مالی و تدوین استراتژیهای تبلیغات کاربرد دارد.
نرخ بازگشت سرمایه (Return On Investment)
شاید بهترین تعریف برای نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود حاصله به میزان هزینه و سرمایه پرداختشده باشد. البته سود بهدستآمده ممکن است تنها جنبه مالی نداشته باشد و شامل موارد غیرمالی مانند برند سازی شود، ولی بهصورت کلی منظور از محاسبه آن، درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است.
در شرایطی که منابع موجود ما، محدود است، بهتر است در جستجوی بهترین سرمایه گذاری با نرخ بازگشت سرمایه مطلوب باشیم.
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
بازگشت سرمایه (ROI) به بیان ساده، سود حاصل از سرمایه گذاری نسبت به کل هزینه پرداختی است. بر این اساس میتوانیم خیلی ساده فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه را بهصورت زیر به دست آوریم:
برای اینکه بتوانید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را بر اساس درصد حساب کنید، میتوانید نتیجه بالا را در ۱۰۰ ضرب کنید.
به زبان سادهتر، نرخ بازگشت سرمایه یعنی نسبت سود بهدستآمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است؛ بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایه گذاری انجامشده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی با بازده بالاتر، استفاده کنیم، میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوار باشیم. درواقع باید بررسی کنیم هزینهها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.
سرمایهگذاران، نهتنها برای ارزیابیِ چگونگی عملکردِ سرمایه گذاریشان، بلکه برای مقایسه عملکرد سرمایه گذاریهای مختلف در انواع و اندازههای متفاوت هم از این نسبت استفاده میکنند.
برای مثال، سرمایه گذاری در بورس، میتواند با سرمایه گذاری در زمینه تجهیزات مقایسه شود. نوع سرمایه گذاری مهم نیست؛ زیرا محاسبه نرخ بازگشت سرمایه فقط به هزینهها و سود مرتبط با این سرمایه گذاری توجه میکند.
محاسبه این نرخ بازگشت سرمایه یکی از رایجترین نسبتهای موردتوجه در بحث سرمایه گذاری است، زیرا بسیار ساده و تطبیقپذیر است. مدیران میتوانند از این نسبت برای مقایسه نرخهای عملکرد در خرید تجهیزات سرمایهای (تجهیزاتی که گران هستند و برای خریدشان سرمایه زیادی لازم است) استفاده کنند، درحالیکه سرمایهگذاران میتوانند محاسبه کنند کدامیک از سهام خریداریشده، عملکرد بهتری داشتهاند.
به این روش، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه میتواند بسیار تطبیقپذیر باشد، اما بسته به اینکه کاربر چه چیزی را میخواهد ارزیابی کند یا نشان دهد، ممکن است گمراهکننده هم بشود. باید بدانید که هیچ معادله استانداردِ واحدی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد. در عوض، به این ایده اولیه توجه میکنیم که سودها درصدی از درآمد هستند. برای درک درستِ این نسبت، باید بفهمید که چه درآمدها و هزینههایی در این معادله استفاده میشوند.
مثالی از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
یک سرمایهگذار را در نظر بگیریم. فرد الف سهامی پر ریسک را خریداری کرده است.
این مطلب را حتما بخوانید: اقتصاد دیجیتال (Digital Economy) چیست؟ آیا ایران وارد انقلاب صنعتی چهارم شده است؟
او سال گذشته ۵۰۰ سهم، هرکدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان را خریداری کرد. امروز و پس از گذشت یک سال، ارزش هر سهم آن در بازار ۳۵۰۰ تومان است. او سهامش را میفروشد.
ROI وی ۲٫۵ یا ۲۵۰ درصد است؛ یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ تومانی که سرمایه گذاری کرده، ۲۵۰۰ تومان سود به دست آورده است.
حالا میتوانیم این سرمایه گذاری با سرمایه گذاری دیگری مقایسه کنیم. فرض کنیم وی ۱۰۰ سهم، هرکدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان خرید و هر سهم را ۱۲۵۰ تومان فروخت.
در این خرید، نرخ بازگشت سرمایه او تنها ۲۵ درصد یا ۰٫۲۵ بود. البته این هم بازگشت سرمایه خوبی است، اما به نسبت سرمایه گذاری قبلی، نرخ پایینتری دارد.
تجزیه و تحلیل
بهطورکلی هر نرخ بازگشت سرمایه مثبتی را میتوان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نسبت، یعنی کل هزینه سرمایه گذاری بهعلاوه مقداری سود، بازگشته است. منفی شدن آن یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هرقدر بالاتر باشد، بهتر است.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، فوقالعاده متنوع است و میتواند برای سرمایه گذاریهای مختلفی استفاده شود. مدیران آن را برای ارزیابیِ بازگشت سرمایههایی که سرمایه گذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایهگذاران میتوانند برای ارزیابی عملکرد سهامشان از آن استفاده کنند و افراد حقیقی هم میتوانند برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی همچون خانه از آن بهره ببرند.
نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمیگیرد. البته برای خریدوفروش ساده سهام این حقیقت آنقدرها اهمیت پیدا نمیکند، اما برای محاسبه دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هرسال به ارزش آن افزوده میشود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتیهای این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه میکنیم، معمولاً مقدار آن تغییر میکند.
ROI چه کاربردی دارد؟
یکی از اصلیترین کاربردهای ROI زمانی است که شما میخواهید ببینید در ازای سرمایه گذاری انجامشده چه خروجیای گرفتهاید و سود بهدستآمده چقدر بوده است. بهعنوانمثال نرخ بازگشت ۶۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان میدهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیبتان شده است.
یکی دیگر از کاربردهای آن مربوط به زمانی است که میخواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید؛ بنابراین میخواهید بسنجید محصول جدید تا چه اندازه برایتان سودآور مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول میتوانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه این نسبت، در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، میتوانید با شبیهسازی گروهی از مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را بهصورت تقریبی بهدستآمده آورید.
مزایا و معایب ROI
تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد بهویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگیهای خاصی دارد کار سادهای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی میتواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. این نرخ نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.
اگر بخواهیم مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه را بیان کنیم، میتوانیم به مهمترین موارد زیر اشاره داشته باشیم:
- سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایه گذاری انجامشده
- ارزیابی عملکرد تیم موردنظر در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
- بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامههای تجاری برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلندمدت
- ارائه محصولات جدید متناسب باسیاستهای درآمدی و سودآوری کسبوکار
اما در مورد مهمترین معایب ROI میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اشتباه محاسباتی در ROI میتواند باعث گمراهی مدیران در سرمایه گذاری شود
- مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپینها و مشتریها
- مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روشهای تبلیغاتی
- عدم توجه به ارزش زمانی پول است که باعث میشود نتیجه دقیق نباشد
بهبود نرخ بازگشت سرمایه
برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه راههای مختلفی وجود دارد. افزایش سود، کاهش مخارج، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند میتوانند مصداقهای مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند.
اولین قدم برای بهبود ROI مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از بازگشت سرمایه «موردنظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلانتر، کاهش قیمت سربهسر، کاهش هزینههای تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثالهای خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند. برای نمونه بهجای تعریف» افزایش فروش «بهعنوان هدف»، افزایش فروش در بازه زمانی مشخص، در یک منطقه خاص، از یک کانال توزیع بخصوص را بهعنوان هدف در نظر بگیرید. در حوزه بازارهای مالی نیز میتوانید انتخابهای خود برای سرمایه گذاری را هوشمندانهتر انتخاب کنید تا نرخ بالاتری کسب کنید.
سختی های اندازه گیری دقیق
البته، اندازهگیری آن هم پیچیدگیهای خودش را دارد که باعث میشود هیچوقت نتوانیم دقیقاً ROI بازاریابی خود را مشخص کنیم. در ادامه به چند مورد از آنها اشاره خواهیم کرد:
وقتی یک مشتری از طریق تبلیغ شما جذب میشود، ممکن است خدمات شما را به دوست خود معرفی کند (که یعنی بازاریابی دهانبهدهان)؛ اما لحاظ کردن سود حاصل از این مشتری در نرخ بازگشت سرمایه، کار را کمی دشوار میکند.
جمع بندی
نرخ بازگشت مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه سرمایه به ما میگوید در ازای هزینه پرداختی چقدر سود کردهایم و عملکرد ما در بهینهسازی هزینهها و دریافت خروجی مطلوب چگونه بوده است.
البته این نرخ صرفاً در کمپینهای تبلیغاتی آنلاین کاربرد ندارد و گستره به کارگیری آن در کسبوکارهای مختلف بسیار وسیع است. ولی بهطورکلی هرچه این مقدار بیشتر باشد، قطعاً سود بیشتری نصیبتان خواهد شد.
بهطورکلی هر نرخ مثبتی را میتوان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نسبت، یعنی کل هزینه سرمایه گذاری بهعلاوه مقداری سود، بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایه منفی یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هرقدر بالاتر باشد، بهتر است.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه فوقالعاده متنوع است و میتواند برای سرمایه گذاریهای مختلفی استفاده شود. مدیران آن را برای ارزیابی بازگشت سرمایههایی که سرمایه گذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایهگذاران میتوانند برای ارزیابی عملکرد سهامشان از آن استفاده کنند و افراد حقیقی هم میتوانند برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی همچون خانه از آن بهره ببرند.
نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمیگیرد.
دیدگاه شما