اختلاف بین داراییهای جاری و بدهیهای جاری.
بررسی نسبتهای نقدینگی، آنی، جاری و وجوه نقد
نسبتهای نقدینگی در واقع بخشی از نسبتهای شرکتها محسوب میشوند که هدف آنها محاسبه میزان نقدینگی شرکت برای ایفای تعهدات یا دیون کوتاهمدت خود میباشد.
با نگاهی به ترازنامه شرکتها و بررسی بخش داراییها و بدهیهای جاری شرکت میتوان این نسبتها را محاسبه کرد تا یک شمای کلی از نسبتهای نقدینگی شرکتها به دست آورد.
مهمترین نسبتهای نقدینگی شرکتها شامل سه مورد بسیار مشهور میشود که عبارتند از: ۱٫ نسبت جاری، ۲٫ نسبت آنی و ۳٫ نسبت وجوه نقد. در زیر نحوه محاسبه این نسبتها را توضیح میدهیم.
نسبت جاری در واقع از تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری شرکت به دست میآید و این ارقام معمولا در ترازنامه شرکتها و در قسمت داراییها و بدهیهای جاری موجود است. در واقع در حالت کلی این نسبت به ما میگوید آیا شرکت میتواند بدهیهای جاری و کوتاهمدت خود را از طریق داراییهای جاری پرداخت کند یا نه و این نسبت چه اندازه است. چون این دو آیتم در ترازنامه شامل داراییهایی است که قابلیت تبدیل شدن نسبتا سریع به نقدینگی را دارند و بدهیهای جاری نیز به سرعت میبایست از طریق این داراییها در دستور کار رفع تعهد قرار بگیرند. با یک تقسیم ساده میتوان این نسبت را به دست آورد. فرمول نسبت جاری به شرکت زیر است:
نسبت جاری = داراییهای جاری / بدهیهای جاری
نسبت آنی یکی دیگر از نسبتهای نقدینگی به شمار میرود که توانایی پرداخت بدهیهای جاری از طریق داراییهای سریعا نقدشونده را محاسبه میکند. این آیتم در واقع فقط بر داراییهایی متمرکز است که قابلیت سریع تبدیل به وجه نقد را دارند و یا اینکه از آنها برای تعریف نقدینگی و کاربردهای آن رفع تعهدات شرکت میتوان استفاده کرد. به همین دلیل در محاسبه نسبت آنی معمولا موجودیهای مواد و کالا که قابلیت سریع نقدشوندگی ندارند از داراییهای جاری کسر میشود و سپس آن را بر بدهیهای جاری تقسیم میکنند. فرمول نسبت آنی به شرح زیر است:
نسبت آنی= داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
یکی دیگر از نسبتهای نقدینگی که گاهی مورد توجه تحلیلگران شرکتها قرار میگیرد نسبت وجوه نقد است. تعریف ساده این نسبت این است که شرکت تا چه حد میتواند بدهیهای جاری خود را با وجوه نقد خود که اکنون در دسترس دارد پرداخت کند. به همین خاطر در این نسبت معمولا حتی حسابهای دریافتنی نیز قرار نمیگیرد چرا که قابلیت سریع تبدیل به وجه نقد را ندارد. فرمول نسبت وجوه نقد به شرح ریر است:
نسبت وجوه نقد: موجودی نقدی + سرمایهگذاری کوتاهمدت / بدهیهای جاری
نسبت وجوه نقد معمولا یک نسبت به شدت محدود و محافظهکارانه است چرا که شرکتها برای رفع تعهدات جاری خود ابتکارات زیادی به کار میبرند و به همین دلیل تمرکز بر تنها موجودی نقد شرکت کمی تا حدودی محدودکننده است و نمیتواند یک آیتم بسیار مفیدی برای تحلیل وضعیت شرکت باشد.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تعریف نقدینگی و کاربردهای آن تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی تعریف نقدینگی و کاربردهای آن میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
سرمایه در گردش
سرمایه در گردش (Working Capital) از جمله اصطلاحات بسیار رایج در حسابداری و مدیریت مالی است و میتواند نشان دهنده امکان نقدپذیری برای یک فرد یا یک کسب و کار باشد.
از کاربرد های مهم سرمایه در گردش می توان به این نکته اشاره داشت که سرمایه در گردش از موضوعات مهم در تحلیل بنیادی سهام در بورس و دانش مالی است. در هر شغل یا کسبوکاری که باشید، یا هر شرکتی را که بخواهید تحلیل کنید باید از مفهوم سرمایه در گردش اطلاع داشته باشید.
در ادامه عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
- آشنایی با مفاهیم
- منظور از سرمایه در گردش
- نسبت سرمایه در گردش
- سرمایه در گردش تعریف نقدینگی و کاربردهای آن چه اهمیتی دارد؟
- چه کسب و کارهایی به سرمایه در گردش زیاد نیاز دارند؟
آشنایی با مفهوم سرمایه در گردش
دارایی های جاری:
داراییهای جاری، داراییهایی هستند که به صورت معقول و منطقی (نه خوشبینانه و نه بدبینانه) در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل به پول نقد باشند. به طور کلی انتظار میرود طی یک دوره یک ساله یا یک چرخه عملیات این دارایی های معقول و منطقی به وجه نقد تبدیل شوند و یا در دوره عملیات از آنها استفاده شود. می توان گفت:
داراییهای جاری تعریف نقدینگی و کاربردهای آن به راحتی و در مدتزمان کم به وجه نقد تبدیل میشوند، یعنی نقدشوندگی بالایی دارند.
سرمایه در گردش خالص:
اختلاف بین داراییهای جاری و بدهیهای جاری.
سرمایه در گردش خالص، میزان واقعی داراییهای نقد یا نزدیک به نقد یک سازمان است. چیزی که هزینهها و نیازهای روزمره یک شرکت را تامین میکند.
در واقع خالص سرمایه در گردش (Net Working Capital) مابهالتفاوت داراییها و بدهیهای جاری می باشد. در واقع این محاسبه به ما نشان می دهد که هزینه های جاری به چه میزان می باشد و وجه نقد و یا دارایی که به راحتی نقد میشود، به چه میزان است.
تعریف سرمایه در گردش :
تمام داراییهای جاری (شامل پول نقد، حسابهای دریافتنی و موجودی کالا و انبار) منهای تمام بدهیهای جاری (مثل دستمزد، اجارهبها، مالیات و غیره)
برای همین میتوانیم فرمول سرمایه در گردش را به این صورت بنویسیم:
بدهیهای جاری – داراییهای جاری = سرمایه در گردش
مثالی از محاسبه سرمایه در گردش
در صورت وضعیت مالی تلفیقی شرکت ملی صنایع مس ایران، منتهی به ۱۳۹۸/۱۲/۲۹ میزان بدهی و دارایی شرکت از این قرار است:
جمع دارایی جاری: ۱۹۱,۵۷۱,۶۲۵ (میلیون ریال)
جمع بدهی جاری: ۸۳,۸۱۰,۹۴۱ (میلیون ریال)
سرمایه در گردش برابر میشود با: ۱۰۷,۷۶۰,۶۸۴ (میلیون ریال)
پس فملی در پایان سال ۹۸، معادل ۱۰.۷ هزار میلیارد تومان سرمایه در گردش دارد.
تعریف بدهی جاری
بدهی های جاری عبارت است از بدهیهایی که به صورت معقول و منطقی (نه خوشبینانه و نه بدبینانه) در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل به پول نقد باشند.
نکته مهم: با کسر بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری آن میتوان خالص سرمایه در گردش آن شرکت را محاسبه کرد.
نقش سرمایه در گردش برای سنجش نقدینگی و نقد شوندگی
بهطور کلی سرمایه در گردش معیاری برای سنجش نقدینگی و نقدشوندگی، بهرهوری عملیاتی و سلامت مالی شرکت است. اگر تفاوت بین داراییها و بدهیهای جاری رقمی مثبت باشد، میتوان انتظار داشت علاوهبر پرداخت بدهیها، مبلغی برای سایر مخارج و هزینههای احتمالی وجود دارد. همچنین میتوان انتظار داشت که شرکت از فرصتهای سرمایهگذاری برای رشد و سودآوری خود استفاده کند.
در صورتی که اگر داراییهای جاری کمتر از بدهیهای جاری باشد، ممکن است شرکت در بازپرداخت بدهیهایش به مشکل بخورد حتی میتواند تا مرز ورشکستگی پیش برود.
تاثیر مثبت بودن خالص سرمایه در گردش
توضیح این عنوان را با ذکر مثالی بیان می کنیم؛ فرض کنید صاحب شرکتی هستید و مقدار زیادی از موجودی کالای خود را بهطور نسیه فروختهاید. اما پولی که قرار بود بابت فروش دریافت کنید در تاریخ سررسید به دست شما نرسیده است. اگر در این بازه زمانی شرایطی مثل پرداخت حقوق به کارکنان بهوجود بیاید که مجبور به پرداخت وجه نقد باشید، باید وجه نقد اضافی برای استفاده وجود داشته باشد. شاید بتوان حقوق کارمندان یک شرکت را به تعویق انداخت اما نمیتوان به تعهداتی که شرکت به تامینکنندگان مواد اولیه خود داده است، عمل نکرد.
برخی از شرکتها وجود دارند که در بعضی از فصلها میزان فروششان افزایش پیدا میکند اما در برخی از ماهها جریان نقد ورودی به شرکت کاهش پیدا میکند. وجود خالص تعریف نقدینگی و کاربردهای آن سرمایه در گردش مثبت، میتواند به سهامداران و سرمایهگذاران این اطمینان را بدهد که در سایر ماهها عملکرد عادی شرکت دچار اختلال نخواهد شد.
تاثیر جود سرمایه در گردش اضافی بر روند سرمایه گذاری
وجود سرمایه در گردش اضافی میتواند به شرکت، در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری کمک میکند. حتی در زندگی شخصی افراد هم، وجود مبلغی اضافی بر مصارف شخصی و هزینهها، میتواند به شما در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری کمک کند. به مثال اول مقاله برگردید. اگر شما سرمایهای مازاد بر هزینههایتان داشته باشید، در مواردی که تخفیف اعمال شود و یا بازاری برای ورود جذاب باشد، میتوانید از آن استفاده کنید.
البته نیاز هست این نکته را در نظر داشته باشید که بالا بودن میزان سرمایه در گردش همیشه هم خوب نیست و میتواند نشانگر عدم مدیریت صحیح وجوه نقد و استفاده نکردن از فرصتهای سرمایهگذاری باشد.
نسبت سرمایه در گردش
نسبت سرمایه در گردش از تقسیم دارایی فعلی شرکت بر بدهی جاری آن به دست میآید. عددی که در این نسبت نمایش داده میشود، نشاندهنده سلامت نسبی شرکت است. عدد به دست آمده نرخ سرمایه در گردش است.
این نرخ اگر بین تعریف نقدینگی و کاربردهای آن ۱٫۲ تا ۲ باشد، به این معنا است که شرکت نقدینگی لازم را برای پرداخت بدهیهایش دارد. اگر نرخ سرمایه در گردش شرکتی زیر ۱ باشد به این معنا است که شرکت سرمایه در گردش منفی دارد و به سختی میتواند بدهیهایش را پرداخت کند و در صورتی که نرخ سرمایه در گردش بالای ۲ باشد به این معنا است که نقدینگی شرکت بسیار زیاد است و میتواند آن را در بخشهای دیگر سرمایهگذاری کند.
البته رقم بیشتر از ۲، همیشه نشانه خوبی نیست زیرا نشاندهنده این است که یا موجودی کالا بیش از اندازه است یا شرکت پول نقد مازاد خود را سرمایهگذاری نکرده است. کارشناسان عموما بر این عقیدهاند که نسبت سرمایه در گردش مابین ۱٫۲ و ۲٫۰ برای شرکتها مناسب است.
سوالات متدوال:
به چه علت بدهی های جاری در موضوع خالص سرمایه در گردش مطرح می شود؟
به طور کلی بدهیها تعهدات یک شرکت یا واحد تجاری هستند که بهخاطر مبادلات گذشته ایجاد شدهاند. به بدهیهایی که انتظار میرود طی یک چرخه عملیات و یا یک سال از تاریخ ترازنامه (هرکدام که طولانیتر است) تسویه شوند، بدهی جاری گفته میشود. همچنین به بدهیهایی که از طریق دارایی جاری و یا از طریق ایجاد بدهیهای جاری جدید تسویه میشوند نیز بدهی جاری میگویند. بهخاطر همین موضوع خالص سرمایه در گردش مطرح شده است.
چه کسب و کارهایی به سرمایه در گردش زیاد نیاز دارند؟
به طور معمول کسب و کارهایی که به صورت زنجیرهوار به هم وابسته هستند یا کسب و کارهای فصلی نسبت به کسب و کارهای سالانه به سرمایه در گردش بیشتری احتیاج دارند. در این گونه کسب و کارها لازم است که بدهیها در موعد مقرر پرداخت شود چه مواقعی که شرکت فعالیت داشته باشد و چه نداشته باشد؛ در هر صورت این بدهیها باید پرداخت شوند پس به همین منظور هر چه وجه نقد شرکت در بانک بیشتر باشد بهتر است.
به عنوان مثال اگر محصول شرکتی در تابستان فروش خوبی داشته باشد و در زمستان در رکود فصلی قرار بگیرد. مدیر این شرکت برای ادامه کسب و کار خود در فصول سرد مجبور است که از سرمایه در گردش بیشتری استفاده کند.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله سازماندهی را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
سرمایه در گردش چیست؟
سرمایه در گردش یا Working Capital ازجمله اصطلاحات متداول در مفاهیم مالی و حسابداری است. در تعریف، میتوان، آن را مجموعه دارایی برشمرد که قابلیت گردش یا نقد شوندگی داشته باشد. درواقع نوعی از دارایی بهحساب میآید. همچنین به هر نوع سرمایه و پولی اشاره دارد که در تولید یک محصول به کار رفته است. البته این سرمایه شامل سرمایههای ثابت و تجهیزات نمیشود. به عبارتی این سرمایه بخشی از داراییهای جاری شرکت را تشکیل میدهد. برای توضیح شفافتر، بهتر است داراییهای جاری شرکت را بشناسیم.
سرمایه در گردش
داراییهای جاری داراییهایی هستند که در طی سال مالی جاری، نقد میشوند؛ مانند پول نقد، سرمایهگذاری کوتاهمدت. موجودی انبار هم درصورتیکه در افق زمانی کوتاهمدت قابلفروش و تبدیل به پول نقد باشد در گروه داراییهای جاری طبقهبندی میشود. حسابهای دریافتنی (مطالباتی که در کوتاهمدت بتوان آنها را به پول نقد تبدیل کرد و حتی ممکن است اسناد تجاری دقیق از آنها موجود نباشد) هم، شکل دیگری از داراییهای جاری محسوب میشوند. یک شرکت علاوه بر داراییهای جاری، بدهیهای جاری هم دارد. بدهیهای جاری، بدهیهایی هستند که در طی سال مالی جاری یا دوره مالی موردنظر ما، قابلتبدیل به پول نقد باشند. اگر بدهیهای جاری از داراییهای جاری یک شرکت کسر گردد، سرمایه در گردش خالص به دست میآید. به عبارت بهتر، سرمایه در گردش خالص، میزان واقعی داراییهای نقد یک شرکت است.
چرا باید با این مفهوم آشنا شویم؟
سرمایه در گردش برای شناخت وضعیت مالی و نقدینگی یک کسب و کار از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از دلایل عمدهای که سرمایهگذاران جدی و حرفهای میخواهند ترازنامه مالی یک شرکت را مطالعه کنند، این است که بدانند شرکت چقدر سرمایه در گردش دارد و وضعیت فعلی آن چگونه است؟ سرمایه در گردش، حقایق زیادی را در مورد وضعیت مالی یک کسبوکار و موقعیت نقدینگی کوتاهمدت بیان میکند. این نسبت، تقریباً از هر نسبت مالی یا محاسبات ترازنامهای دیگر قابلاعتمادتر است، چراکه به شما میگوید که اگر یک شرکت همهی منابع مالی کوتاهمدت خود را برای پرداخت همهی بدهیهای کوتاهمدت خود استفاده کند، چه چیزی بعدازآن باقی میماند. همچنین محاسبه آن از سایر محاسبات مالی آسانتر است و بهآسانی میتوان به شمای کلی شرکت دستیافت. این دقیقاً همان چیزی است که همه مدیران و سرمایهگذاران در جستجوی آن هستند؛ زیرا در یک نگاه میتوانند چندین نکته را متوجه شوند. در ادامه به مزیتها و کاربردهای این نسبت میپردازیم.
سرمایه در گردش چه معیارهایی را پوشش میدهد؟
اگر سایر عوامل را برابر فرض کنیم، یک شرکت هرچه سرمایه در گردش بیشتری داشته باشد، کمتر دچار فشارهای مالی میشود؛ اما ازدیاد این نسبت نیز ممکن است باعث کاهش درآمدها شود. اگر هیئتمدیره تصمیم بگیرد که مبلغی از این سرمایه را به شکل سود سهام یا بازخرید سهام توزیع کند، سرمایهگذاران ممکن است راضیتر باشند. همانطور که میدانیم، توانایی پوشش بدهیها یکی از بزرگترین چالشهای هر کسبوکاری است. بهطورکلی، یک شرکت باید بهاندازه کافی سرمایه در گردش در اختیار داشته باشد تا همه مطالبات و هزینههای خود را برای یک سال پرداخت کند. با دانستن این موضوع، میفهمیم آیا یک شرکت منابع لازم را جهت گسترش داخلی در اختیار دارد یا اینکه باید به سراغ بانک یا بازارهای مالی بروند تا بتوانند بودجه بیشتر به دست آورند.
درواقع، سرمایه در گردش معیاری برای میزان کارآمدی شرکت بهحساب میآید. ما با محاسبه نسبت سرمایه در گردش (نسبت جاری) که از تقسیم داراییهای جاری به بدهیهای جاری به دست میآید، میتوانیم توان شرکت برای پوشش بدهیهای کوتاهمدت آن را بفهمیم. نسبت سرمایه در گردش کمتر از یک، نشاندهنده سرمایه در گردش خالص منفی است و میزان بدهیهای جاری شرکت بیشتر از داراییهای آن است. این موضوع به اعتباردهندگان و سرمایهگذاران هشدار میدهد که شرکت مذکور، برای سرمایهگذاری مناسب نیست. پایین بودن این نسبت میتواند دلایل زیادی داشته باشد؛ مثلاً کاهش فروش یا افزایش فروشهای اعتباری نسبت به نقدی میتواند نقد شوندگی شرکت را تهدید کند و توان آن را در پوشش بدهیها کاهش دهد. یکی از مزیتهای عمده بررسی این مفهوم، پیشبینی بحرانهای مالی است. حتی شرکتی که دارایی ثابت زیادی دارد، اگر نتواند بهموقع بدهیهای خود را بپردازد و از نقدینگی خود بهره ببرد، بهزودی ورشکست خواهد شد.
میزان تاثیر در کسب و کار ها
کسب و کارهایی که توان پیشبینی بحرانها دارند، راحتتر از سایرین میتواند، با آن مقابله کرده و از پس آن بربیایند. این نکته میتواند عاملی جهت موفقیت و توسعه شرکت میان رقبا باشد. در بهترین شرایط، میزان ناکافی سرمایه در گردش میتواند به فشارهای مالی بر شرکت، تعداد پرداختهای با تأخیر به اعتباردهندگان و فروشندگان منتهی شود. همه این موارد درنهایت باعث کاهش نرخ اعتباری شرکت میشود. نرخ اعتباری پایینتر یعنی بانکها و بازار اوراق بهادار نرخهای بهره بالاتری را خواهند خواست که در طولانیمدت ممکن است ضرر مالی زیادی به یک شرکت بزند، چراکه قیمت سرمایه افزایش مییابد و درآمد کمتری کسب خواهد شد. سرمایه در گردش منفی میتواند برای برخی از کسبوکارها که گردش بالایی دارند خوب باشد. شرکتهای خردهفروشی که گردش موجودی کالای بالایی دارند و معاملات خود را بر مبنای پول نقد انجام میدهند، به سرمایه در گردش بسیار کمی نیاز دارند. آنها با پول نقدی که به دست آوردند، موجودی کالاهای خود را افزایش میدهند تا مجدداً بفروشند و درآمد کسب کنند. فروشندگان خردهفروشی میتوانند به مشتریان وام عطا کنند، تا محصولات آنها را بخرند و مدیریت درآمدها بهسادگی صورت میگیرد؛ بنابراین آنها نیازی ندارند، مبالغ زیاد سرمایه در گردش خالص داشته باشند. درواقع، پایین بودن این نسبت در این مدل کسبوکارها، مدیریت هوشمندانهای است که بهبود شرایط شرکت کمک میکند.
در نقطه مقابل، شرکتهایی مانند تولیدکنندگان ماشینآلات سنگین که به سرمایه در دسترس بسیار زیادی نیاز دارند، شرایط متفاوتی دارند. این تعریف نقدینگی و کاربردهای آن نوع کسبوکارها محصولات گرانقیمت را بر مبنای پرداخت بلندمدت میفروشند؛ بنابراین نمیتوانند به همان سرعت پول نقد تولید کنند. موجودی کالای ترازنامه آنها معمولاً از ماهها قبل سفارش داده میشود، پس بهندرت میتوان آنها را با سرعتی زیاد برای به دست آوردن پول نقد در مقابل یک بحران مالی کوتاهمدت فروخت و ممکن است تا زمان فروش آنها بسیار دیر شده باشد. این شرکتها، باید دارایی نقد بهینهای را داشته باشند تا هر آن بتوانند بحرانها را مدیریت کنند. این نسبت، نباید بیشازاندازه هم بزرگ باشد. حد معقول این نسبت میتواند بین ۱ الی ۲ باشد. بنابراین، این نسبت میتواند نشاندهنده بهرهوری عملیاتی شرکت نیز باشد. بدینصورت که با افزایش آن متوجه شویم شرکت از داراییهای خود بهخوبی استفاده نکرده و کارایی لازم را نداشته است و صرفاً داراییهای خود را بهصورت نقد نگهداشته است.
چگونه سرمایه در گردش را مدیریت کنیم؟
صاحبان کسبوکارهای کوچک، فارغ از نوع صنعت و تعداد کارمندان، باید چرخه سرمایه در گردش شرکت خود یا مدتزمانی که از تولید یک محصول و خدمت تا زمان دریافت مبلغ آن محصول و خدمت میگذرد را درک کنند. هر چه این چرخه طولانیتر باشد، یک کسبوکار زمان بیشتری را بدون نقدینگی و سرمایه به سر میبرد و در سرمایهگذاری یا پرداخت هزینهها و تعهدات شرکت، امکان ایجاد اختلال بیشتر میشود. درک کامل مؤلفههای چرخه سرمایه در گردش برای بقاء شرکت ضروری است، چراکه امکان مدیریت بهتر جریان نقدینگی را به شرکت میدهد. تمام کارشناسان کسبوکارهای کوچک معتقدند که نداشتن برنامه درست و پیشبینی نکردن مقدار نقدینگی لازم، عامل اصلی در ورشکست شدن کسبوکارهای کوچک است. انتخاب حجم و ترکیب بهینهای از منابع و مصارف را برای سرمایه در گردش که به رشد شرکت و نقد شوندگی مطلوب آن منجر شود، میتواند در این امر به شرکتها کمک کند. این امر با بهکارگیری، استراتژیهای متنوع میتواند محقق شود.
تجزیـه و تحلیـل تقاضـای پـول در اقتصاد ایران (1385-1353)
یکی از مباحث مهم در سطح اقتصاد کلان هر کشور بررسی تابع تقاضای پول در آن میباشد. این موضوع هم از لحاظ توضیح رفتار کارگزاران اقتصادی و هم از نظر سیاستگذاری حائز اهمیت است. هدف این مقاله بررسی و آزمون تابع تقاضای پول در اقتصاد ایران طی دوره (1385-1353) است. در این رابطه معادله تقاضای پول را با بکارگیری متدلوژی همگرایی یوهانسن تخمین میزنیم و به تفسیر نتایج مربوطه مبادرت مینماییم. همچنین از توابع واکنش آنی و تجزیه واریانس نیز استفاده میشود. در این پژوهش در تعریف تقاضای پول، هم از تعریف محدود پول و هم از تعریف گسترده پول (نقدینگی) استفاده شده است. متدلوژی تدوین این مقاله علاوه بر شیوه تحلیلی - توصیفی و کتابخانهای بر قواعد و تکنیکهای اقتصادسنجی استوار است. در مجموع نتایج مقاله حاکی از این واقعیت است که عمدهترین عامل مؤثر بر تقاضای پول در ایران، تقاضای معاملاتی پول است. بخش اول به مقدمه و مبانی نظری پژوهش اختصاص دارد. تبیین خصوصیات تابع تقاضای پول و تحلیل آماری اولیه، وظیفه بخش دوم است. ارائه برازش مدل و تحلیل نتایج پایانی به عهده بخش پایانی میباشد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Analysis of Demand for Money in Iranian Economy (1974-2006)
نویسندگان [English]
- Yadollah Dadgar 1
- Rohollah Nazari 2
1 Associate Professor, Faculty of Economics, Shahid Beheshti University
2 Master of Economics, Mofid University
چکیده [English]
The issue of the demand for money is a crucial one in macro economy of each country. The goal of this paper is to analyze and estimate the demand for money for Iranian economy. We have estimated the money demand function for Iran for period of 1974-2006 (32 years). We have used both narrow and broad definitions of money in this paper.
In the process of estimation, we have applied both the Johanson co integration method as well as the reaction function and variance decomposition analysis.
The result of econometrics testing shows that the transaction demand for money has greatest impact on Iranian economy in this regard. This result is compatible with theoretical findings. This paper has been encapsulated in four main sections.
دیدگاه شما