تعریف ریسک در سرمایه گذاری
به طور خلاصه در مدیریت مالی، ریسک به احتمال زیان ناشی از سرمایه گذاری اشاره دارد. یکی از ساده ترین معیارهای محاسبه ریسک انحراف معیار (یا همان جذر واریانس) است. هر چه انحراف معیار توزیع بازده دارایی (یا سبد دارایی) بیش تر باشد یعنی توزیع، وضعیت تصادفی تری دارد و این غالبا امر مطلوبی به شمار نمی رود.
تعریفی که در بالابرای ریسک ارایه شد، به خودی خود نشان دهنده وجه منفی این واژه است که این روزها در مدیریت مالی کاربرد بیش تری دارد اما خود واژه ریسک حامل مفهومی از فرصت نیز هست. به بیان روشن تر، اخذ ریسک دو بیش تر مستلزم وجود بازده انتظاری (و نه لزوما واقعی) بالاتر است. در ذیل برای تعریف منابع ریسک، باز هم همان مفهوم احتمال زیان را مدنظر قرار داده ام.
برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سالهای گذشته روزنامههای عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه میشود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یکساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!
تصور شما از ریسک سرمایه گذاری چیست؟
ریسک به معنی خطر است. ریسک احتمال شکست شما می باشد. شما به عنوان یک سرمایه گذار نمی توانید احتمال شکست را به طور کامل نادیده بگیرید. در اصل احتمال تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار از سرمایه گذاری را ریسک می گویند و یا تغییر احتمالی منافع آینده ناشی از یک سرمایه گذاری را هم می گویند. بنابراین با این تعاریف متوجه شدیم در صورتی که از سرمایه گذاری خود انتظار بازدهی مشخصی داشته باشید، ولی در آینده آن بازدهی نصیب شما نشود، این اختلاف را ریسک می گویند.
چنانچه سرمایه گذاران ریسک و بازده سرمایه گذاری خود را محاسبه نکنند، نمی دانند در مقابل خطر های موجود چه اقداماتی باید انجام دهند. ضمن اینکه در نظرگرفتن این دو مورد باعث می شود که در تصمیم گیری خود جهت انجام سرمایه گذاری، بهترین کار ممکن را انجام دهید.
همان طور که در ادامه خواهم گفت هر نوع سرمایه گذاری با عدم اطمینان نسبت تعریف ریسک در سرمایه گذاری به آینده مواجه می شود که ممکن است منافع حاصل از سرمایه گذاری را با تغییراتی روبرو کند. بنابراین احتمال اینکه پیش بینی های یک سرمایه گذار به طور کامل محقق نشود، وجود دارد. به همین خاطر قبل از هر چیز باید ریسک سرمایه گذاری برآورد شود. سپس با توجه به بازده مورد تعریف ریسک در سرمایه گذاری توقع در آینده، می توانیم به سراغ سرمایه گذاری هایی که مطابق با شرایط ما می باشند، برویم.
برآورد ریسک سرمایه گذاری
برآورد خطر سرمایه گذاری های متفاوت یکسان نمی باشد. ولی به طور کلی باید شرایط محیطی را در نظر گرفت. همین طور تحلیل سنوات گذشته می تواند کمک بسیاری به سرمایه گذار کند. ضمن اینکه با توجه به اخبار و رویدادهای اقتصادی و سیاسی میبایست برآوردی از آینده سرمایه گذاری مورد نظر کرد. مهم تر از همه اینکه بین اطلاعات گذشته و تخمین آینده آن سرمایه گذاری، باید ارتباط برقرار کرد. با توجه به همین موارد می توان خطر سرمایه گذاری را تا حدودی محاسبه کرد. ولیکن باید تمام موارد اثرگذار را بررسی و تحلیل کنیم.
میزان ریسک پذیری
هر یک از فرصتهای سرمایه گذاری ریسک خاص خود را دارد. شما باید قبل از سرمایه گذاری میزان خطر پذیری خود را مشخص کنید. افراد خطرپذیری متفاوتی دارند. هیچ یک از شما درجه ریسک پذیری مشابهی ندارید. انجام هر نوع سرمایه گذاری ریسک های خاص خود را دارد و شما نیز باید میزان ریسک پذیری خود را تعیین کنید تا بتوانید بر اساس آن سرمایه گذاری متناسب با خود را نیز انجام دهید. بنابراین هر یک از شما درجه ای از ریسک پذیری را داراست که با بقیه نیز متفاوت می باشد. براساس ریسک پذیری خود، باید انتظار بازدهی معقولی را هم داشته باشید.
میزان ریسک پذیری به چه عواملی بستگی دارد؟
هر فردی میزان خطرپذیری متفاوتی را دارا می باشد. ریسک افراد مختلف یکسان نمی باشد. علت این تفاوت هم تا حدودی به ویژگیهای شخصیتی افراد مرتبط می باشد. ممکن است شما فردی با خطرپذیری بالایی باشید و در سرمایه گذاری های پرخطر وارد شوید. شاید هم ریسک پذیری شما پایین باشد و ترجیح دهید وارد سرمایه گذاری های کم ریسک تری شوید. در هر صورت این به خودتان بستگی دارد که قابلیت پذیرش چه میزان ریسک را دارید. پس مهم است که به ریسک و بازده خود توجه داشته باشید. شاید در نظر نگرفتن یکی از این دو نتایج خوبی را برای شما رقم نزند.
یکی دیگر از مواردی که ریسک شما را تحت تاثیر قرار می دهد، ترس شما از سرمایه گذاری می باشد. اینکه چه مقدار ترس بر شما غلبه کند، نیز اثرگذار است. ممکن است که شما انسان ترسویی باشید، بالطبع تحمل پذیرش خطررا ندارید و نباید انتظار بازدهی بالایی را هم داشته باشید. ولی اگر ترس کمتری نسبت به سرمایه گذاری داشته باشید، می توانید برای کسب منافع بیشتر، خطر بیشتری را هم قبول کنید.
وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور می تواند در ریسک پذیری افراد دخیل باشد. اگر تعریف ریسک در سرمایه گذاری در دوران رونق اقتصادی باشیم، افراد تمایل بیشتری برای سرمایه گذاری دارند و در نتیجه به دلیل ایمن بودن سرمایه های آنها، ریسک بالاتری را هم می پذیرند. چنانچه در رکود اقتصادی باشیم، معمولا سرمایه ها بلوکه شده و افراد نمی توانند خطر کنند. همین حالت در مورد شرایط سیاسی کشور هم صدق می کند.
برای خواندن مطالب بیشتر در مورد معامله گری حرفه ای در بازار بورس به سایت تحلیل برتر مراجعه کنید.
مفهوم ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
منظور از ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک چیست؟ چه تفاوتی با هم دارند؟ در این مقاله از شرکت کارگزاری سرمایه و دانش انواع ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک را به شما معرفی کرده ایم.
ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک از اصطلاحات رایج در بازار سرمایهگذاری هستند و افرادی که در این بازار مشغول به فعالیتاند لازم است تا با تکنیکهای مختلف و اصطلاحات مرسوم این بازار مانند انواع ریسک آشنا شوند. هر میزان سرمایهگذار به مباحث تخصصی بازار مالی تسلط داشته باشد به همان اندازه در تصمیمگیریهای خود موفق عمل خواهد کرد. در این بخش، با دو ریسک مرسوم در بازار سهام آشنا خواهید شد.
ریسک سیستماتیک، به نوعی ریسک گفته میشود که سرمایهگذار نمیتواند آن را کنترل یا حذف کند. به همین خاطر آن را ریسک غیرقابل حذف نیز مینامند. این ریسک یکی از مباحثی است که همیشه در بازار بورس وجود داشته و برخی از سرمایهگذاران از آن با لفظ ریسک بازار نیز یاد میکنند. در مقابل، ریسک غیرسیستماتیک قابل کنترل و حذف است. به همین خاطر آن را ریسک شدنی و ریسک مشخص نیز مینامند. در ادامه همراه ما باشید تا با این اصطلاحات مهم بازار سهام به صورت تخصصی آشنا شوید.
آشنایی با ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
آشنایی با ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک باعث آمادگی کامل شرکتهای حاضر در بازار سهام و همین طور سرمایهگذاران در مواجه با پیشآمدهای مختلف خواهد شد. درواقع، در بازارهای مالی شاهد انواع ریسک هستیم که برخی از آنها، آسیب رسان بوده و برخی دیگر قابل کنترل هستند.
هرچقدر با ریسکهای موجود بیشتر آشنا شوید، بهتر میتوانید آنها را کنترل یا رفع کنید. بنابراین یادگیری این دو ریسک در رفع بسیاری از موانع مالی کارآمد خواهد بود. ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک نیز از مهمترین ریسکهای حاکم بر بازار مالی هستند که آشنایی با تعریف ریسک در سرمایه گذاری آنها ضرورت دارد.
ریسک سیستماتیک چیست؟
ریسک سیستماتیک مربوط به تمام بازار است نه یک شرکت یا سهام به خصوص و بر کل بازار سهام تأثیر میگذارد. ضمن اینکه، سرمایهگذاران یا شرکتهای بورسی در شکلگیری این ریسک یا حذف آن نقشی ندارند و این سیاستهای کلان یک کشور است که باعث بروز این ریسک یا رفع آن میشود.
برای تشخیص اینکه سهام شما چقدر در برابر ریسک سیستماتیک آسیبپذیر است بایستی به بتای آن توجه کنید. به این ترتیب، اگر مقدار بتای سهام بالاتر از ۱ بود یعنی ریسک سیستماتیک آن زیاد است و اگر پایینتر از ۱ بود به معنای ریسک سیستماتیک کمتر است. بنابراین اگر قصد یک سرمایهگذاری با حداقل ریسک را دارید باید سهامهایی را انتخاب کنید که بتای آنها زیر ۱ باشد.
عوامل تأثیرگذار در ریسک سیستماتیک
از عوامل تأثیرگذار در ریسک سیستماتیک میتوان به تحریم، جنگ یا خطر وقوع آن، تورم و نوسانات ارز و. اشاره کرد. همه این عوامل باعث رکود بازار سرمایهگذاری شده تعریف ریسک در سرمایه گذاری و بر کل بازار تأثیر میگذارند. جالب است بدانید حتی صحبتهای سیاستمداران نیز باعث شکلگیری ریسک سیستماتیک شده و بر ارزش سهام شرکتهای حاضر در بورس تأثیر میگذارد و سهامداران یا شرکتهای بازار نقشی در کنترل یا حذف آن ندارند.
بنابراین در بازار مالی کشورهایی که تنش سیاسی و اقتصادی کمتری دارند شاهد تعریف ریسک در سرمایه گذاری یک بازار قدرتمند سرمایهگذاری هستیم و حتی بسیاری از کشورهای جهان به این بازارهای باثبات ورود کرده و مایل به سرمایهگذاری در آنجا هستند. در نتیجه این ریسک در شکست بازار یا موفقیت آن نقش بسزایی دارد.
نمونه ریسک سیستماتیک
یکی از ریسکهای سیستماتیک رایج جدال و جنگ لفظی بین دو رئیس جمهور است. برای مثال، زمانی که رئیس جمهور ایران با مقامات امریکایی وارد جنگ لفظی و تهدیدی میشود، شاهد رکود بازار و افت ارزش سهامهای مختلف هستیم. بسیاری از سرمایهگذاران در چنین مواقعی به سرعت سهام خود را به فروش گذاشته و از بازار سهام به بازار طلا، ماشین و مسکن ورود میکنند که خود این کار نیز پیامدهای منفی در پی خواهد داشت.
مفهوم ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیرسیستماتیک مختص صنایع و سهام شرکتهای بازار است و تنها بر خود شرکت یا سهم تأثیر میگذارد. در واقع، این نوع ریسک به عملکرد و سیاستگذاری شرکت بستگی داشته و با اعمال راهکارهایی قابل کنترل و مدیریت است. ضمن اینکه، اگر سرمایهگذار در پرتفوی خود تنوع ایجاد کند آسیبهای این مدل ریسکهایی ناچیز و قابل چشمپوشی خواهد شد.
عوامل تأثیرگذار در ریسک غیرسیستماتیک
از عوامل تأثیرگذار در ریسک غیرسیستماتیک میتوان به اتخاذ یک تصمیم اشتباه از سوی مدیریت یا اعضای هیئت مدیره که منجر به اعتصاب کارکنان شرکت میشود یا حتی تصمیمات اشتباه خود سرمایهگذاران اشاره کرد. همچنین به روز نبودن شرکت نیز باعث فروش نرفتن خدمات و محصولات آنها شده و این عدم فروش و کسب سرمایه باعث ریسک غیرسیستماتیک میشود که این ریسک همان طور که اشاره شد قابل کنترل و جبران است.
شرکتهای بازار مالی برای کنترل این ریسک و حذف آن باید خدمات خود را به روزرسانی کرده و تصمیمات مهم و حتی جزئی را بعد از مشورت با افراد کاردان و مشاوران تخصصی لحاظ کنند. هر تصمیم عجولانهای ممکن است باعث ضررهای مالی بزرگ شده که این شرایط باعث خروج بسیاری از سرمایهگذاران نیز خواهد شد. در مقابل، سرمایهگذار نیز برای کنترل این وضعیت باید در پرتفوی خود یک تنوع سهامی لحاظ کند. به این معنا که همه سرمایه خود را در یک شرکت به خصوص سرمایهگذاری نکند و آن را در چند صنعت و شرکت مختلف بورسی به گردش درآورد. با این کار، آسیبهای ریسک غیرسیستماتیک به حداقل میرسد.
نمونه ریسک غیرسیستماتیک
زمانی که مدیر شرکت یک راهبرد و برنامه اشتباهی را در پیش میگیرد باعث افت درآمد و عملکرد شرکت شده و در نهایت، سایر رقبا از این شرکت سبقت میگیرند و باعث منفی شدن سهام آن میشوند. برای نمونه برخی از شرکتهای فعال در بازار سهام، پرداخت دستمزد کارکنان خود را مرتب به تعویق میاندازند که این شیوه حسابرسی منجر به اعتراض و اعتصاب کارکنان شده و در صورت تکرار شاهد افت ارزش سهام آن شرکت و ریسک غیرسیستماتیک خواهیم بود.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
مهمترین تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک مربوط به کنترل آن و میزان خسارتهای وارد شده است. ریسک غیرسیستماتیک، از طریق روشهایی مانند ایجاد سبد سرمایهگذاری و تنوع در آن، قابل کنترل است اما ریسک سیستماتیک از طریق این روش کنترل نمیشود و تنها راهکار کاهش آسیبهای آن، مشارکت در اوراق سهام و دیگر بازارهای سرمایهگذاری است.
ضمن اینکه، ضررهای مالی که توسط ریسک سیستماتیک وارد میشود سنگین بوده و حتی ممکن است تا سالهای طولانی ادامه داشته باشد؛ درصورتی که ریسک غیرسیستماتیک با تغییر روش و راهکار به آسانی قابل جبران است و ظرف مدت کوتاهتری می توان آن را حل کرد.
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
اصطلاح ریسک بسته به زمینه ای که در آن به کار می رود معانی متفاوتی دارد. با این حال، رایج ترین معنی آن عدم قطعیت و نتیجه نامطلوب است. ریسک ها به طور کلی دو دسته هستند. دسته اول ریسک های واقعی یا خالص هستند. این ریسک ها فقط ضرر ایجاد می کنند و نمی توان آنها را کنترل کرد. برای مثال، آتش سوزی، تصادف، زلزله یا سیل از این ریسک ها هستند. دسته دوم ریسک های پویا هستند که می توان آنها را کنترل کرد و ممکن است سود یا ضرر ایجاد کنند. این ریسک ها معمولا در زمینه مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد هستند.
هر فردی در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارد، ولی به طور کلی افراد از لحاظ پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:
- ریسک گریز: این دسته از افراد محافظه کار هستند و ترجیح می دهند از شرایط مطمئن باشند.
- ریسک پذیر: این دسته از افراد جسور و بی پروا هستند و تمایل دارند ریسک کنند تا سود بیشتر بدست بیاورند.
- خنثی: این دسته در حقیقت حد وسط دو دسته بالا هستند.
ریسک یکی از مولفه های مهم در ارزیابی چشم اندازهای یک سرمایه گذاری است. بیشتر سرمایه گذاران ریسک کمتر را یک ویژگی مطلوب در نظر می گیرند. با این حال، قاعده کلی این است که هر چقدر ریسک یک سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده آن بهتر خواهد بود.
ریسک در حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
- ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)
این نوع ریسک قابل کنترل نبوده و مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است. این ریسک به صورت سیستماتیک کل بازار و تمامی شرکت ها و صنایع آن را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال جنگ، تحریم، نرخ بهره، تعریف ریسک در سرمایه گذاری تورم و غیره.
- ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
این ریسک با استفاده از روش های خاص قابل اندازه گیری و تا حدودی قابل اجتناب است. این ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص بوده و تاثیرات آن را با استفاده از روش تنوع بخشی سبد سهام می توان کاهش داد.
انواع ریسک سرمایه گذاری
ریسک معمولا یک اصطلاح منفی در نظر گرفته می شود، با این حال در دنیای سرمایه گذاری ضروری بوده و نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از تعریف های رایج ریسک سرمایه گذاری انحراف از نتیجه مورد انتظار است. این انحراف را می توان به صورت مطلق یا نسبت به یک معیار بیان کرد. به عبارت دیگر، ریسک سرمایه گذاری اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدست آمده است.
ریسک هر سرمایه گذاری متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ادامه چند مورد از ریسک هایی که سرمایه گذاران با آنها روبرو می شوند را بررسی می کنیم.
ریسک کسب و کار
وقتی سهام می خرید، در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت را بدست می آورید. در مقابل، خرید اوراق بهادار به معنای پول قرض دادن به یک شرکت است. بازده این دو نوع سرمایه گذاری مستلزم این است که شرکت کسب و کار خود را ادامه دهد. اگر شرکت ورشکست شود و تعریف ریسک در سرمایه گذاری دارایی های خود از دست بدهد، سهامداران عادی آخرین کسانی هستند که سرمایه گذاری خود را پس می گیرند.
ریسک بازار
این ریسک مرتبط با کاهش ارزش سرمایه گذاری به دلیل توسعه های اقتصادی یا سایر رویدادهایی است که روی کل بازار تاثیر می گذارند.
این ریسک به سطح عرضه و تقاضا در بازار نیز اشاره می کند. به عبارت دیگر، وقتی تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به خرید یک سهام خاص بگیرند، تقاضای آن افزایش پیدا می کند. اگر عرضه این سهام کم باشد، قیمت آن افزایش پیدا می کند. عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد. این نوسانات همیشه در بازار وجود دارند و ریسک بازار را ایجاد می کنند.
ریسک سیاسی
این ریسک سیستماتیک که ژئوپولیک نیز نامیده می شود قابل کنترل نبوده و ناشی از رویدادها سیاسی، جنگ، تغییر قوانین و عوامل دیگر است. وضعیت سیاسی یک کشور می تواند تاثیرات مخربی روی اقتصاد و بازار داشته باشد. هر چقدر سرمایه گذاری طولانی مدت تر باشد، میزان این ریسک افزایش پیدا می کند.
ریسک شخصی
منشاء ریسک همیشه بیرونی نیست و گاهی اوقات ناشی از رفتارهای سرمایه گذار است. عجله کردن، طمع یا تصمیم گیری از روی احساسات یکی از منابع ایجاد ریسک در سرمایه گذاری است.
ریسک نوسان
حتی اگر یک شرکت در معرض ورشکستگی نباشد، قیمت سهام آن ممکن است نوسان پیدا کند. قیمت سهام ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی شرکت، مثل محصولات معیوب، یا عوامل بیرونی، مثل رویدادهای سیاسی یا اقتصادی قرار بگیرد.
ریسک تورم
تورم به معنی کاهش ارزش پول کشور است. تورم باعث می شود پول بیشتری برای یک کالا یا خدمات پرداخت کنیم و در نتیجه قدرت خرید را کاهش می دهد. ریسک تورم تاثیر مستقیم روی سودآوری سرمایه گذاری ها دارد، زیرا سود خالص با کم کردن میزان تورم از سود حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می شود.
ریسک تمرکز
این ریسک مرتبط با از دست دادن پول به دلیل متمرکز کردن آن روی یک سرمایه گذاری است. وقتی سرمایه گذاری هایتان را تنوع بخشی می کنید، ریسک بین سرمایه گذاری ها و صنایع مختلف تقسیم شده و در نتیجه احتمال کمتری دارد یک باره کل سرمایه تان را از دست بدهید.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار مرتبط با زمانی است که نهاد دولتی یا شرکت صادر کننده اوراق دچار مشکلات مالی شود و نتواند اصل پول یا سود آن را پرداخت کند.
ریسک استرداد
این ریسک در رابطه با اوراق قرضه و استرداد آن قبل از موعد سررسید است. احتمال استرداد زودهنگام اوراق زمانی بیشتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد، زیرا شرکت ها تلاش می کنند اوراق قبلی خود را جمع کرده و اوراق جدید با نرخ بهره کمتر منتشر کنند.
ریسک نرخ بهره
وقتی چند گزینه برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد با ریسک نرخ بهره یا سود روبرو می شویم. تغییرات نرخ بهره می تواند روی ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره باعث می شود اوراق جدید برای سرمایه گذاران جذاب تر باشند، زیرا بهره آنها بیشتر از اوراقی است که قبلا صادر شده اند. برای فروش اوراقی که نرخ بهره پایین تر دارند، شاید لازم باشد آنها را با تخفیف بفروشید.
ریسک نرخ ارز
نوسانات دائمی نرخ ارزی که برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گرفته باعث می شود ارزش دارایی در معرض تعریف ریسک در سرمایه گذاری کاهش باشد. وقتی واحد پول یک کشور به شدت افت کند، افرادی که سرمایه گذاری خارجی انجام داده اند با افت ارزش دارایی های خود مواجه می شوند. این ریسک در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر است، زیرا فرصت زیادی برای جبران زیان وجود ندارد.
نوسان نرخ ارز و ریسک مرتبط با آن به توان مالی دولت، قوانین صادرات و واردات، تحریم ها، محدودیت های ارزی و موقعیت سیاسی و اقتصادی کلی کشور بستگی دارد.
ریسک نقدینگی
این ریسک مرتبط با عدم توانایی خرید یا فروش در زمان دلخواه به دلیل محدودیت فرصت ها است. اوراق بهادار دولتی معمولا نقدینگی بالا دارند، در مقابل املاک و مستغلات معمولا به سرعت به فروش نمی رسند.
به عبارت دیگر، نقدینگی به معنی سهولت تبدیل شدن دارایی به وجه نقد است. هر چقدر یک دارایی سریع تر و راحت تر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است.
چطور ریسک را ارزیابی کنیم
برای مدیریت درست ریسک ابتدا باید آن را به طور کامل ارزیابی کنیم. ارزیابی ریسک سه مرحله دارد:
1.شناسایی
هدف از شناسایی ریسک این است که مشخص کنیم آیا ریسک اجتناب ناپذیر است یا نه. برای مثال، ریسک های بیرونی مثل رویدادهای اقتصادی و حوادث پیشبینی نشده خارج از کنترل کسب و کار هستند و نمی توان از آنها اجتناب کرد.
2.بررسی تاثیر
وقتی ریسک ها را شناسایی کردید باید احتمال و اهمیت آنها را ارزیابی کنید. ریسک های پیشبینی شده باید بر اساس میزان احتمال رتبه بندی شوند.
3.توسعه استراتژی
وقتی ریسک ها را بر اساس احتمال رتبه بندی کردید، باید استراتژی هایی برای مدیریت آنها توسعه دهید.
مدیریت ریسک در حوزه سرمایه گذاری یکی از مهم ترین مولفه ها بوده و شامل شناسایی، ارزیابی، پیگیری و کاهش دادن پیامد ریسک ها در محیط کسب و کار است. این کار یکی از مولفه های مهم ثبات در سرمایه گذاری است و نادیده گرفتن آن ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت ریسک در اصل زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری پتانسیل ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و میزان تحمل ریسک اقدامات لازم را اجرا کند.
استراتژی های مختلف مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
مدیریت ریسک در زمینه اقتصادی قانون خاصی نداشته و به شرایط و روحیات سرمایه گذار بستگی دارد. هر سرمایه گذاری برای موفقیت و رسیدن به سود باید یک استراتژی مدیریت ریسک برای استفاده از فرصت ها داشته باشد. استراتژی های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شامل بررسی ریسک های بالقوه، تحلیل این ریسک ها و تلاش برای از بین بردن یا محدود کردن تاثیرات آنها است. در ادامه چند استراتژی مهم برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را بررسی می کنیم.
1.دارایی تان را به درستی تخصیص دهید
مطالعات نشان می دهد ۹۰ درصد از سودهای سرمایه گذاری بر اساس تخصیص دارایی هستند. تخصیص سرمایه گذاری به معنای نحوه تقسیم کردن دارایی ها بین گروه های سرمایه گذاری است. تخصیص تاکتیکی یک استراتژی پویا برای سرمایه گذار فراهم می کند و ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری است.
اگر تمام پول تان را وارد یک سرمایه گذاری کنید احتمال زیادی وجود دارد که ضرر کنید. هنگام سرمایه گذاری باید از اصل تنوع بخشی استفاده کنید و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید. علاوه بر این، یادتان باشد که روندهای بازار مدام در حال تغییر هستند. این یعنی بهتر است چند نوع سرمایه گذاری داشته باشید تا در صورتی که یکی از آنها شکست خورد، بتوانید ضرر آن را با سود یک سرمایه گذاری دیگر جبران کنید.
2.یک برنامه برای ضرر حداکثر احتمالی داشته باشید
تنظیم یک برنامه ضرر حداکثر احتمالی اولین گام در اجتناب از ضررهای بزرگ است. این برنامه باعث می شود محافظه کارانه تر عمل کنید و فقط ریسک هایی را قبول کنید که متناسب با برنامه طولانی مدت تان هستند.
این یعنی تعیین ارزش باید یکی از ملاحظات اصلی در تخصیص دارایی باشد. تخصیص دارایی ثابت بدون در نظر گرفتن ارزش دارایی ها منطقی نیست.
3.یک حاشیه امنیت داشته باشید
هر سرمایه گذاری باید یک حاشیه امنیت داشته باشد. حاشیه امنیت تفاوت بین ارزش ذاتی یا بنیادی و قیمت سرمایه گذاری است. به گفته وارن بافت، سرمایه گذاری معروف، قیمت چیزی است که پرداخت می کنید و ارزش چیزی است که بدست می آورید.
هر چقدر حاشیه امنیت بزرگ تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر و پتانسیل دستیابی به سود بیشتر است. حاشیه امنیت باعث می شود فضایی برای خطای قضاوت، اشتباهات یا رویدادهای پیشبینی نشده داشته باشید.
4.سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشید
دلیل شکست خوردن بسیاری از سرمایه گذاران این است که سعی می کنند در زمان کوتاهی به سود زیاد دست پیدا کنند. در حقیقت، سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر از سرمایه گذاری های بلند مدت شکست می خورند. بنابراین، بیشتر روی استراتژی هایی تمرکز کنید که در بلند مدت ثروت ایجاد می کنند.
5.از ریسک رقابتی اجتناب کنید
اگر روی محصولات سرمایه گذاری کرده اید، باید توجه خاصی به ریسک رقابت داشته باشید. اگر می خواهید این ریسک را به حداقل برسانید بهتر است در بازارهایی که بیش از حد اشباع شده اند سرمایه گذاری نکنید. همچنین، بهتر است روی کالایی سرمایه گذاری کنید که حق ثبت اختراع یا حق مالکیت فکری دارد تا از ریسک کپی شدن آن توسط رقبا اجتناب کنید.
6.بین ریسک و سود تعادل ایجاد کنید
برای ایجاد تعادل بین ریسک و سود باید بررسی کنید که برای درصد مشخصی از سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
سخن آخر
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهم ترین اصول فعالیت اقتصادی است و باعث می شود از فرصت ها استفاده کنید. هدف از مدیریت ریسک سرمایه گذاری این است که اطمینان حاصل کنید ضرر سرمایه گذاری تان هیچ وقت از یک حد مشخص بیشتر نمی شود. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک سرمایه گذاری کلید دستیابی به سود پایدار و امن در هر شرایط بازار است.
در نهایت، اگر می خواهید در سرمایه گذاری موفق شوید باید ریسک را یک مولفه مثبت در نظر بگیرید و از آن نترسید. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از هر سرمایه گذاری بوده و نحوه مدیریت آن است که فرق بین سرمایه گذار موفق و شکست خورده را مشخص می کند.
مقایسه سرمایه گذاری کم ریسک و سرمایه گذاری پرریسک
با درک بهتر ریسک، سرمایهگذاران میتوانند سبدهایی بسازند که نه تنها احتمال زیان کمتری دارند، بلکه حداکثر زیان احتمالی کمتری نیز دارند.
در این مطلب به مقایسه سرمایه گذاری کم ریسک ( Low-Risk) و سرمایه گذاری پرریسک ( High-Risk) میپردازیم.
ریسک قطعا برای سرمایه گذاری واجب است. هر بحثی در مورد بازده یا عملکرد بدون اشاره به ریسک موجود، بی معنی است. اما مشکل سرمایه گذاران جدید در درک ریسک و تفاوت بین ریسک کم و ریسک زیاد است.
با توجه به اهمیت ریسک برای سرمایه گذاری، بسیاری از سرمایه گذاران جدید تصور می کنند این یک ایده کاملاً تعریف شده و قابل اندازه گیری است. اما متاسفانه اینطور نیست. اگرچه ممکن است عجیب به نظر برسد، اما هنوز توافقی در مورد معنای «ریسک» یا نحوه اندازه گیری آن وجود ندارد.
محققان اغلب سعی کردهاند از نوسانات بهعنوان جایگزین ریسک استفاده کنند. تا حدی، این موضوع کاملا منطقی است. نوسانات، اندازه گیری میزان تغییر یک عدد معین در طول زمان است. هرچه دامنه احتمالات گسترده تر باشد، احتمال اشتباه بودن برخی از آن احتمالات بیشتر می شود. به عبارتی، اندازه گیری نوسانات نسبتاً آسان است.
متأسفانه، نوسان به عنوان یک معیار ریسک، ناقص است. درست است که سهام یا اوراق قرضه با نوسان بیشتر، مالک را در معرض طیف وسیع تری از نتایج احتمالی قرار می دهد، اما لزوماً بر احتمال نتایج آن تأثیر نمی گذارد. از بسیاری جهات، نوسانات بیشتر شبیه تلاطمی است که یک مسافر در هواپیما تجربه می کند شاید ناخوشایند باشد، اما سقوط حتمی نیست.
میتوان به ریسک به عنوان احتمال عملکرد ضعیف یا کاهش ارزش یک دارایی نگاه کرد. اگر سرمایهگذاری، یک دارایی را با انتظار 10 درصد بازدهی بخرد، احتمال بازدهی کمتر از 10 درصد، ریسک آن سرمایهگذاری است. به این معنی که عملکرد ضعیف نسبت به یک شاخص، لزوماً ریسک نیست. اگر سرمایهگذار یک دارایی را با انتظار7 درصد بازدهی بخرد و 8 درصد بازدهی دریافت کند، این واقعیت که S&P 500 بازدهی 10 درصدی داشته باشد، تا حد زیادی بیربط است.
نکات مهم
- هیچ تعریف یا ارزیابی کاملی از ریسک وجود ندارد.
- سرمایهگذاران بیتجربه بهتر است به ریسک، به عنوان ضرر احتمالی یک سرمایهگذاری معین و مقدار آن فکر کنند.
- با درک بهتر ریسک، سرمایهگذاران میتوانند سبدهایی بسازند که نه تنها احتمال زیان کمتری دارند، بلکه حداکثر زیان احتمالی کمتری نیز دارند.
سرمایه گذاری با ریسک زیاد
سرمایهگذاری پرریسک، سرمایهای است که درصد از دست دادن آن یا عملکرد منفی برای آن زیاد است. به عنوان مثال، اگر به شما گفته شود احتمال 50/50 وجود دارد که سرمایه شما بازده مورد انتظار شما را به دست آورد، ممکن است به نظر پرخطر باشد. اگر به شما گفته شود که 95 درصد احتمال دارد سرمایه گذاری، بازده مورد انتظار شما را ارائه نکند ، تقریباً همه قبول خواهند کرد که این سرمایه گذاری پرریسک است.
با این حال، ریسک همان چیزی است که بسیاری از سرمایه گذاران از در نظر گرفتن آن غافل هستند. برای درک آن، به عنوان مثال تصادفات اتومبیل و هواپیما را در نظر بگیرید. تحلیل شورای امنیت ملی در سال 2019 به ما گفت که احتمال مرگ غیر عمدی یک فرد، نسبت به 1 در 30 سال 2004، به 1 در 25 افزایش یافته است. با این حال، احتمال مرگ در تصادف رانندگی تنها 1 در 107 است، در حالی که احتمال مرگ پس از برخورد صاعقه بسیار ناچیز است (1 در 138849).
در نتیجه سرمایه گذاران باید هم احتمال و هم شدت نتایج بد را در نظر بگیرند.
سرمایه گذاری کم ریسک
طبیعتاً، در سرمایه گذاری کم ریسک، خطر کمتری وجود دارد، چه از نظر میزان سرمایه گذاری و چه از نظر اهمیت سرمایه گذاری برای پرتفوی. در سرمایه گذاری کم ریسک، سود کمتری نیز وجود دارد، اما به نسبت بازه زمانی، بازدهی بهتری دارد.
سرمایه گذاری کم ریسک نه تنها به معنای پیشگیری از هرگونه ضرر احتمالی است، بلکه به معنای مطمئن شدن از مخرب نبودن آن ضررها است.
اگر سرمایهگذاران این مفهوم را بپذیرند که ریسک سرمایهگذاری، با از دست دادن سرمایه و یا عملکرد ضعیف نسبت به انتظارات تعریف میشود، تعریف سرمایهگذاریهای کمریسک و پرریسک را بهطور قابلتوجهی آسانتر میکند.
اجازه دهید چند مثال را برای درک بیشتر، تفاوت بین سرمایه گذاری های پرریسک و کم ریسک در نظر بگیریم. سهام بیوتکنولوژی بسیار پرریسک است. اکثریت قریب به اتفاق درمان های آزمایشی جدید، با شکست مواجه خواهند شد، و جای تعجب نیست که سهام بیوتکنولوژی نیز در نهایت افت خواهد کرد. بنابراین، هم درصد بالایی از عملکرد ضعیف (بیشتر شکست خواهند خورد) و هم مقدار زیادی از عملکرد ضعیف وجود دارد.
در مقایسه، اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده، ریسک پذیری بسیار متفاوتی را ارائه می دهد. تقریباً هیچ شانسی وجود ندارد که سرمایه گذار دارای اوراق قرضه خزانه داری، نتواند سود و اصل پرداخت های اعلام شده را دریافت کند. حتی اگر تأخیر در پرداخت وجود داشته باشد، سرمایه گذاران احتمالاً بخش بزرگی از سرمایه گذاری را دریافت خواهند کرد.
نکته: سرمایهگذاران باید با در نظر گرفتن عواملی مانند تنوع، افق زمانی، بازده مورد انتظار و اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، به ریسک از چندین زاویه نگاه کنند.
ملاحظات خاص
همچنین در نظر گرفتن تأثیری که تنوع می تواند بر ریسک یک سبد سرمایه گذاری داشته باشد، مهم است. به طور کلی، سرمایه گذاری در سهام شرکت های (Fortune 100) کاملاً امن است و می توان انتظار داشت سرمایه گذاران طی سالیان متمادی بازدهی تک رقمی متوسط رو به بالا را کسب کنند.
با این حال، همیشه این ریسک وجود دارد که یک شرکت خصوصی شکست بخورد. شرکتهایی مانند ایست من کداک (Eastman Kodak) و وول ورث (Woolworths) نمونههای معروفی از داستانهای موفقیتآمیز هستند که در نهایت نابود شدند. علاوه بر این، بازار همیشه نوسان دارد.
اگر یک سرمایه گذار، تمام پول خود را در یک سهم سرمایه گذاری کند، احتمال کمی وجود دارد که رویداد بدی رخ دهد، اما شدت احتمالی آن بسیار زیاد است. سبد سهامی متشکل از 10 سهم از این قبیل داشته باشید. با اینکار نه تنها ریسک عملکرد ضعیف سبد سهام کاهش می یابد، بلکه شدت ضرر بالقوه آن نیز کاهش می یابد.
سرمایه گذاران باید به ریسک، نگاهی جامع و منعطف داشته باشند. به عنوان مثال، تنوع بخشی، قسمت مهمی از ریسک است. داشتن سبد سهامی که همگی ریسک پایینی دارند و همچنین ریسک یکسانی دارند، می تواند بسیار خطرناک باشد. به عنوان مثال، در حالی که احتمال سقوط یک هواپیمای خصوصی بسیار نادر است، اما این اتفاق رخ می دهد. ممکن است داشتن سبد اوراق قرضه خزانه داری کم ریسک، یک سرمایه گذاری کم ریسک به نظر برسد، اما همه آنها ریتم مشابهی دارند. وقوع یک رویداد با احتمال بسیار کم (مانند نکول دولت ایالات متحده) ویرانگر خواهد بود.
سرمایه گذاران همچنین باید فاکتورهایی مانند افق زمانی، بازده مورد انتظار و دانش را در هنگام فکر کردن به ریسک لحاظ کنند. در مجموع، هر چه سرمایه گذار بیشتر صبر کند، احتمال دستیابی به بازده مورد انتظار بیشتر است. مطمئناً بین ریسک و بازده همبستگی وجود دارد و سرمایهگذارانی که انتظار بازدهی کلان را دارند باید ریسک بسیار بزرگتری از عملکرد ضعیف را بپذیرند. دانش نیز مهم است. دانش، نه تنها در شناسایی سرمایهگذاریهایی که به احتمال زیاد به بازده مورد انتظار ختم می شود نقش دارد ، بلکه در شناسایی اشتباهات و خطرات نیز کاربرد دارد.
دیدگاه شما