الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت بازار فارکس
الگوی بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت میتواند برای شناسایی و تایید این سطوح به کاربرده شود.در افزایش گسترده قیمت واکنش بازار به سطوح مقاومت کلیدی روند آتی بازار را تعیین می کند.اگر روند قیمت قدرت کافی برای شکستن سطوح مقاومت را نداشته باشد روند بازار بازگشتی خواهد شد.ظاهر شدن الگوهای بازگشتی کندل استیک میتوانند موجب پیش آگاهی معامله گر از بازگشت روند باشند.
الگوهای کندل استیک بسیار فراوان و متفاوت هستند و به خاطر سپردن شکل و تحلیل هر کدام ممکن است برای معامله گران مشکل باشد به همین دلیل مهم ترین الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت که ممکن است تاثیرگذار باشند را در این آموزش فارکس معرفی خواهیم کرد.
الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت
شناسایی الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت میتواند مقاومت را تایید کند و نقطه ورود به معامله فروش را مشخص کند.شناسایی و تحلیل این الگوها اگر با شکل ظاهری آن آشنایی کامل داشته باشید ساده است.ما تعدادی از مهم ترین و تاثیرگذارترین الگوهای بازگشتی سطح مقاومت را در جدول زیر جمع آوری کرده ایم.
الگوی بازگشتی | تحلیل الگوی بازگشتی |
---|---|
الگوی بازگشتی انگلفینگ (Engulfing Pattern) که به الگوی پوشاننده نیز معروف است اگر در انتهای روند صعودی روی سطح مقاومت ظاهر شود و کندل اول یک کندل کوچک صعودی و کندل دوم یک کندل نزولی که قیمت باز و بسته شدن کندل اول را پوشش دهد باشد.یک الگوی بازگشتی و نشانه ای از تغییر روند است. | |
الگوی بازگشتی هارامی صعودی (Harami) این الگو در زبان ژاپنی باردار معنی می شود به زبان ساده کندل اول(مادر) هر چه را باردار باشد(کندل دوم) به دنیا می آورد.در نتیجه اگر کندل اول صعودی باشد و کندل دوم نزولی و این الگو روی سطح مقاومت ظاهر شود میتواند نشانه ای از تغییر روند از صعودی به نزولی باشد. | |
الگوی بازگشتی دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) با سایه بالایی بلند نشان میدهد هرچه خریداران تلاش کرده اند قیمت را بالانر ببرند اما دیگر تقاضایی برای قیمت بالاتر نبوده است در نتیجه در انتها قیمت باز شدن و بسته شدن کندل توسط فروشندگان یکی شده است.این کندل سردرگمی بازار را نشان میدهد اگر بعد از سنگ قبر یک کندل نزولی ظاهر شود جهت روند بازار نزولی خواهد شد. | |
الگوی بازگشتی مرد آویزان (Hanging Man) یک الگوی برگشت نزولی است که باید در انتهای روند صعودی ظاهر شود.اگر مرد آویزان به رنگ کندل های نزولی باشد قدرت بیشتری برای بازگشت روند دارد.روش معامله با الگوی کندل نفوذی سایه این الگو باید حداقل دو برابر بدنه باشد تا سردرگمی بازار را مانند دوجی سنگ قبر به خوبی نشان دهد یک کندل نزولی بعد از مرد آویزان تایید بیشتری برای بازگشت روند است. | |
الگوی ستاره ثاقب (Shooting Star) همانند مرد آویزان در انتهای روند صعودی ظاهر می شود با این تفاوت که سایه بالایی بلندی به اندازه دوبرابر طول بدنه دارد.ستاره ثاقب نیز نشان دهنده وارد شدن فروشندگان به بازار و خارج شدن قدرت از دست خریداران است که سطح مقاومت را تایید می کند و اگر یک کندل نزولی بعد از ستاره ثاقب ظاهر شود احتمال تغییر روند از صعودی به نزولی بیشتر می شود. | |
الگوی ماروبزو (Marubozu) نزولی اگر در انتهای روند صعودی ظاهر شود سطح مقاومت را تایید می کند و نشانه قطعی تغییر روند است زیرا این کندل نشان می دهد تمام معاملات در دوره زمانی کندل به دست فروشندگان بوده است و بدون سایه بودن کندل نشان می دهد هیچ فشاری از سمت خریداران در بازار نبوده است. | |
الگوی سه کندلی ستاره شبانگاهی (Evening Star) متشکل از سه کندل که کندل اول یک کندل صعودی جهت گسترش روند صعودی است کندل دوم مشابه دوجی با سایه بلند که سردرگمی بازار را نشان میدهد و کندل سوم که یک کندل نزولی جهت تغییر روند نزولی است.کندل میانی سطح مقاومت را تایید می کند و کندل آخر تایید تغییر روند از صعودی به نزولی است. | |
الگوی ابر سیاه نفوذی (Dark Cloud Cover) همانطور که از نام آن پیداست نشانه ای از نفوذ قدرت فروشندگان به بازار است.این الگو از دو کندل در مجاورت هم ساخته می شود که کندل اول یک کندل صعودی و کندل دوم یک کندل نزولی است.کندل دوم نزولی باید در سطحی بالاتر از قیمت کندل اول باز شود و قیمت بسته شدن آن از قیمت میانی کندل صعودی اول عبور کند.ظهور این الگو در سطح مقاومت نشانه ای از تغییر روند بازار است. | |
الگوی فرفره(Spinning Top) تحلیلی مانند الگوی دوجی پایه بلند دارد در واقع برخی افراد این دو الگو را یکی می دانند و نشانه سردرگمی بازار است.فرفره نزولی در پایان روند صعودی ظاهر می شود و تنها در سطح مقاومت اعتبار دارد.هرچه تعداد فرفره ها در سطح مقاومت بیشتر باشد بازگشت روند از نزولی به صعودی قطعی تر است. | |
الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) یک الگوی سه کندلی نزولی است که هر کندل باید در دل کندل قبل از شود و پایین تر از کندل قبل بسته شود و کندل ها باید فاقد سایه یا دارای سایه بسیار کوچکی باشند.به قولی کلاغ ها شوم هستند و پس از این الگو قیمت افت خواهد کرد پس سه کلاغ سیاه روند صعودی را به نزولی تبدیل می کنند. |
الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت نشانه ای از کاهش قدرت خریداران در مقابل فروشندگان است به عبارتی برای قیمت بالاتر تقاضایی در بازار نیست و فروشندگان حاضر شده اند در قیمت پایین تر عرضه را افزایش دهند که باعث ایجاد یک سطح مقاومت کلیدی می شود.
الگوهایی همانند ماربزو نزولی یا ابر سیاه پوشاننده نشانه افزایش چشم گیر قدرت خریداران است و احتمال تغییر روند پس از این الگو زیاد است.الگوهایی همانند ستاره ثاقب و دوجی سنگ قبر نشان میدهند با اینکه فروشندگان وارد بازار شده اند اما همچنان خریداران در حال تلاش برای بالا بردن قیمت هستند و باید منتظر تایید بازگشت روند بمانید.
الگوهایی همانند فرفره و مرد آویزان تنها سردرگمی در بازار را نشان می دهند و الگوهای بی طرفی هستند و با اینکه سطح مقاومت را تایید می کنند اما نشانه بارزی برای تغییر روند نیستند تا زمانی که یک کندل نزولی تمایل بازار را به تغییر روند نشان دهد.
نمونه ای از الگوهای بازگشتی در سطح مقاومت
نمودار Veritas (VRTS) در تصویر بالا بین دو سطح 140 تا 90 معاملات را نشان می دهد.برای اولین بار دو کندل دوجی پایه بلند(فلش قرمز اول) تقابل بین خریداران و فروشندگان در سطح مقاومت را نشان می دهد که منجر به تایید سطح مقاومت می شود.برای بار دوم سطح مقاومت مورد آزمایش قرار گرفت و یک دوجی دیگر سطح مقاومت را تایید کرد و فروشندگان با قدرت کمتری توانستند روند نزولی را ایجاد کنند و در انتها پس اط یک روند صعودی کوتاه مدت آخرین دوجی و یک کندل روش معامله با الگوی کندل نفوذی نزولی قوی بعد از آن یک روند نزولی قوی را در نمودار ایجاد کرده است.
تصویر تایید سطح مقاومت و بازگشت روند را با الگوی بازگشتی ابر سیاه نفوذی نشان می دهد.
نمودار Lucent (LU) در تصویر بالا محدوده معاملاتی بین دو سطح حمایت و مقاومت را نشان میدهد.در اولین برخورد قیمت ابتدا یک الگوی بازگشتی ستاره ثاقب که نشانه سردرگمی بازار و کاهش قدرت خریداران است ظاهر شده است و بلافاصله بعد از آن یک الگوی بازگشتی ابر سیاه نفوذی دیده می شود.
الگوی ابرسیاه نفوذی یک الگوی دو کندلی است که کندل اول صعودی و کندل دوم یک کندل نزولی است که بالاتر از سطح کندل صعودی باز می شود و پایین تر از خط میانی کندل صعودی بسته می شود و نشان میدهد قدرت فروشندگان به قدرت خریداران نفوذ کرده است.این الگو اعتبار زیادی در تغییر روند دارد و همانطور که میبینید تغییر روند از صعودی به نزولی بلافاصله بعد از ابر سیاه شروع شده است.
در ادامه دوبار دیگر روند قیمت با سطح مقاومت برخورد کرده است و هر بار یک ابر سیاه بعنوان الگوی بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت ظاهر شده و توانسته است روند قیمت را نزولی و سطح مقاومت را بعنوان یک مقاومت کلیدی تایید کند.
نمودار بالا سهام خطوط هوایی دلتا را نشان می دهد که اولین بار یک الگوی بازگشتی ستاره ثاقب در ماه آپریل سطح مقاومت را تایید کرده است و یک کندل نزولی بدون سیاه بالایی که عدم حضور خریداران را نشان می دهد موجب نزولی شدن روند قیمت شده است.
پس رسیدن قیمت به سطح حمایت یک بار دیگر روند قیمت افزایش پیدا کرده است تا سطح مقاومت مورد آزمایش قرار بگیرد اما تکرار زیاد الگوی بازگشتی فرفره و ستاره ثاقب علاوه بر تایید مجدد سطح مقاومت تمایل بازار را به نزول مجدد قیمت نشان میدهد.
در اواسط ماه جولای نفوذ قیمت در سطح مقاومت با یک الگوی بازگشتی فرفره صعودی میتوانست موجب شکست سطح مقاومت شود اما الگوی فرفره زمانی جهت تایید شکست سطح مقاومت معتبر است که یک کندل صعودی پس از آن ظاهر شود اما یک کندل نزولی قوی زیر سطح حمایت انتظار شکست سطح مقاومت را باطل می کند و فرفره(دایره مشکی) تنها میتواند یک نفوذ نافرجام باشد.
نتیجه گیری الگوهای بازگشتی
الگوهای بازگشتی کندل استیک در سطح مقاومت میتوانند تک کندلی دو کندلی یا سه کندلی باشند اما فرقی ندارد در هر صورت برای ورود به معامله با این کندل ها باید منتظر کندل تایید بمانید.
گرفتن تایید برای ورود به معامله در الگوهایی همانند دوجی و فرفره که تنها سردرگمی در بازار را نشان میدهند بسیار مهم تر از الگوهایی مانند ماروبزو و سه کلاغ سیاه است که قدرت مطلق خریداران را به نمایش می گذارند.
حد سود و حد ضرر در معامله با الگوهای بازگشتی کندل استیک به راحتی قابل تعیین نیست یا باید از تایم فریم های بالاتر سطوح حمایت و مقاومت کلیدی را شناسایی کنید و بعنوان حد سود و حد ضرر تعیین کنید یا از دیگر روش های مرسوم تحلیل تکنیکال که در آموزش قبلی به آن ها اشاره کردیم استفاده کنید.روش معامله با الگوی کندل نفوذی
در هر صورت استفاده از کندل ها زمانی بهتر جواب میدهد که در کنار دیگر روش های تحلیل تکنیکال استفاده شود و به تنهایی ریسک بالایی دارند.
الگوهای کندل استیک
نمایش تغییرات قیمت از سالیان بسیار قبل همواره مورد توجه معامله گران و تجار بوده است. انواع مختلفی برای این نمایش وجود دارد که الگوهای شمعی، میلهای و خطی از جمله پرطرفدارترین و شناختهشدهترین انواع آن هستند. الگوهای شمعی برای اولین بار توسط تجار برنج ژاپنی مورد استفاده قرار میگرفت، بدین ترتیب در طی قراردادی این تجار سعی کردند تا قیمت بازگشایی و آخرین قیمت و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت دوره معاملاتی خود را مشخص کنند.
صدها سال بعد این استیو نیسون بود که در قالب کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی در چارت در سال 1991 برای اولین بار این الگوها را به معامله گران غربی معرفی کرد. این کتاب که در حدود 20 بخش تالیف شده است به معرفی انواع الگوهای شمعی و همچنین نامگذاری و معنای آنها پرداخته است و بدین ترتیب این سیستم شروع به گسترش محبوبیت خود در بین معامله گران غربی کرد.
استیو نیسون در مقدمه خود چنین بیان میکند: “مونهیسا هوما در بین تمام تجار برنج جزو معدود افرادی بود که میتوانست رفتار آینده برنج را پیشبینی کند، هوما از بزرگترین تجار برنج به شمار میرفت که از این تکنیک در قرن 16 استفاده میکرده است.” همچنین در این کتاب اشارهای به تاریخ آشفته و حاکی از جنگ ژاپن در قرون 14 تا 16 شده است و ذهنیتی که برای پیروز شدن در معاملهگری باید بتوانید همانند یک ژنرال جنگی بیاندیشید، استراتژی معاملاتی داشته باشید و بر روانشناسی خود نیز مسلط باشید به گونهای از آن فرهنگ آکنده از جنگ آن دوران سرچشمه گرفته است.
بنابراین در بسیاری از موارد اسامی که به الگوهای کندلی یا شمعی نیز داده شد حاکی از همین اسامی نظامی داشتند. برای مثال: الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی در واقع حملات صبح و شام بودهاند، کندل سنگ قبر، کندل مرد دارآویز، کندل چکش، الگوی کندلی سه سرباز پیشرونده تنها تعدادی از مثالهای این نوع به شمار میروند.
در این مقاله از فردانامه قصد داریم تا شما را به سفری پیرامون الگوهای کندلی ببریم، بنابراین با ما همراه باشید.
تعریف شمعها یا کندلها
کندلها بر طبق قراردادی که انجام شده است به واسطه 4 قیمت تعریف میشوند: قیمت بازگشایی کندل، آخرین قیمت کندل، بیشترین قیمت کندل و همچنین کمترین قیمت کندل. با در دست داشتن این 4 قیمت شما میتوانید هر کندلی بسازید. قوانین بسیار سادهای بر آن حاکم است، اگر آخرین قیمت از قیمت بازگشایی بیشتر باشد کندل معمولا به رنگ سبز نشان داده میشود و یک کندل صعودی است (البته این روش معامله با الگوی کندل نفوذی رنگ صرفا یک قرارداد است و در محیطهای مختلف به رنگهای مختلفی نشان داده میشود) و اگر برعکس این وضعیت را داشته باشیم کندل نزولی است که معمولا به رنگ قرمز نشان داده میشود.
همچنین اگر بالاترین یا پایین ترین قیمت خارج از بازه بین قیمت بازگشایی و آخرین قیمت باشد با خطی نازک نشان داده میشود که معمولا با اسامی مانند سایه و حتی فیتیله شمع خوانده میشوند. همچنین بخش مستطیلی شکل آن را نیز بدنه کندل مینامند. باید توجه داشته باشید که سایه شمع میتواند هم در قسمت بالا و هم در قسمت پایین شمع وجود داشته باشد.
دلیل شکلگیری الگوهای شمعی
با توجه به وضعیت قرارگیری این کندلها در کنار هم امکان صحبت کردن پیرامون وضعیت حرکت بازار وجود دارد. در واقع تمام ابزارهای تکنیکال از جمله الگوهای شمعی را شاید بتوان دال بر ارزیابی صحت و سلامت روانی بازار دانست، بنابراین روش معامله با الگوی کندل نفوذی دقت کردن به الگوهای خاصی که در شرایط عدم سلامت کامل بازار شکل میگیرند میتواند در پیشبینی و بررسی وضعیت حرکت بازار مورد توجه قرار داد. برای مثال با شنیدن نام الگوی سیاه تاریک (Dark Cloud Cover) یا الگوی مرد دارآویز (Hanging Man) به سادگی پی خواهید برد که بازار در وضعیت مناسبی به سر نمیبرد.
اگر بخواهیم الگوهای کندلی را تقسیم بندی کنیم میتوان الگوهای تک کندلی و دو یا چند کندلی را تقسیمبندی منطقی برای این الگوها دانست. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که الگوهای چند کندلی نیز در تایم فریمهای مختلف و یا حتی با تکنیک تبدیل کندل میتوانند به الگوهای تک کندلی تبدیل شوند.
در تحلیل این الگوهای کندلی باید به احساسات پشت یک کندل و محلی که الگوی مورد نظر ایجاد میشود بسیار توجه کرد. برای مثال تفاوت الگوی چکش و الگوی مرد دارآویز در این است که چکش در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و الگوی مرد دارآویز در انتهای یک روند صعودی در حالی که شاید از جهت رنگ و شکل یکسان باشند. در ادامه به نامگذاری بخضی از الگوهای شمعی کاملا شناخته شده خواهیم پرداخت.
ردیف | نام الگو | اسم لاتین | نوع الگو | شکل الگو |
1 | چکش | Hammer | تک کندلی | |
2 | چکش معکوس | Inverse Hammer | تک کندلی | |
3 | مرد دارآویز | Hanging man | تک کندلی | |
4 | ستاره ثاقب | Shooting Star | تک کندلی | |
5 | دوجی سنگ قبر | Grave stone | تک کندلی | |
6 | دوجی سنجاقک | Dragon fly | تک کندلی | |
7 | دوجی (دارای انواع مختلفی است) | Doji | تک کندلی | |
8 | الگوی پوشای صعودی و نزولی | Engulfish | دو کندلی | |
9 | الگوی ابر سیاه | Dark cloud cover | دو کندلی | |
10 | الگوی نفوذی | Piercing pattern | دو کندلی | |
11 | ستاره صبحگاهی | Morning star | سه کندلی | |
12 | ستاره شامگاهی | Evening star | سه کندلی | |
13 | الگوی هارامی | Harami | دو کندلی | |
14 | الگوی هارامی کراس | Harami Cross | دو کندلی | |
15 | الگوی سه سرباز سفید | Three white soldiers | سه کندلی | |
16 | الگوی سه کلاغ سیاه | Three black crowns | سه کندلی |
تفسیر الگوهای کندلی
به طور کلی معمولا الگوهای کندلی را به دو نوع تقسیم میکنند که استیو نیسون نیز از همین رویکرد در کتاب خود بهره برده است. الگوهای کندلی برگشتی و الگوهای کندلی ادامه دهنده. اینکه توالی کندلها به چه ترتیبی باشد میتوان مشخص کننده جو حاکم در بازار یا به عبارت سادهتر خرسی یا گاوی بودن بازار را به دست آورد. هر کدام از این الگوهای کندلی sentiment یا احساسی را در بازار ارائه میدهند که میتوان بر اساس آن وارد موقعیتهای خرید یا فروش شد.
توجه داشته باشید که هر کدام از الگوهای ارائه شده در جدول مفهوم خاصی را در نمودار القا میکند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میشود.
الگوی چکش و مرد دارآویز
الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود. از نظر ظاهری بدنه خیلی کوچکی و سایهای بسیار بلند دارد. رنگ بدنه در این کندل معمولا اهمیت زیادی ندارد اما اگر بدنه سبز رنگ باشد میتواند نمود قدرت بیشتری را داشته باشد.
بهترین حالت برای ظهور این کندل شرایطی است که بدنه در حدود و دامنه کندلهای دیگر ظاهر شود و سایه آن پایینتر از روند کندلهای قبلی باشد. عبارت ژاپنی که برای کندل چکش مورد استفاده قرار میگیرد تاکوری است، تاکوری ابزاری است که برای اندازهگیری عمق آب استفاده میشود. بنابراین اگر این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود به این معنی است که احتمال به انتها رسیدن حرکت قبلی وجود دارد.
اگر بخواهیم روش معامله با الگوی کندل نفوذی به طور خلاصه ویژگیهای یک کندل چکش قدرتمند را بیان کنیم:
- رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما بدنه باید در مقابل سایه کوچک باشد.
- سایه پایین باید به اندازه کافی بلند بوده و سایه بالایی کوچکی داشته باش یا اصلا نداشته باشد.
- سایه پایین حداقل باید به اندازه دو برابر بدنه باشد.
تمام نکات گفته شده در بالا پیرامون کندل مرد دارآویز نیز صحت دارد فقط باید توجه داشته باشید روش معامله با الگوی کندل نفوذی که الگوی مرد دارآویز در انتهای روند صعودی ظاهر میشود و اگر رنگ بدنه کندل قرمز باشد این الگو قدرت بیشتری پیدا میکند.
الگوی پوشای نزولی و صعودی
الگوی پوشا یا Engulfish Pattern را میتوان یکی از قدرتمندترین الگوهای کندلی دانست. در علم ترکیب کندلها میدانیم که جمع کردن دو کندل مطرح شده تبدیل به همان الگوی چکش با بدنه کوچک خواهد شد. الگوی پوشا الگویی دو کندلی است که از دو کندل روش معامله با الگوی کندل نفوذی با رنگ مختلف تشکیل شده است. منطقه این است که کندل دوم در جهت خلاف حرکت کندل قبلی شکل میگیرد و تمام دامنه کندل قبلی را میپوشاند.
اگر به طور مشخص بخواهیم راجع به الگوی پوشای صعودی صحبت کنیم در ابتدا باید توجه کنیم که این الگو باید در انتهای روند نزولی و در جایی که پتانسیل برگشت قیمت وجود دارد یا به اصطلاح در ناحیه PRZ قرار داریم. سپس این الگوی دو کندل شامل یک کندل نزولی است که میتواند سایه داشته باشید یا نداشته باشد و سپس یک کندل (اگر از نوع ماروبوزو باشد ایدهآل است) تمام دامنه حرکت کندل قبل را تحت پوشش قرار میدهد و کندلی صعودی است.
این الگوی کندلی از نوع الگوی برگشتی است و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی به عنوان سیگنال خرید در نظر گرفته میشود. توجه داشته باشید همانطور که گفته شد کندل باید در روند کاملا مشخص صعودی و نزولی باید قرار گرفته باشد. حال هرچقدر اختلاف نسبت بدنه روز اول به روز دوم بیشتر باشد این الگو قدرت زیادی دارد.
در حالت الگوی پوشای نزولی یا Bearish Engulfish Pattern داستان بر عکس است و همین مسائل باید در انتهای روند صعودی ایجاد شود و رنگ کندلهای اول و دوم نیز متفاوت باشد.
کلام آخر
الگوهای کندلی مبحثی بسیار محبوب در حوزه تحلیل تکنیکال و نمودار خوانی است و آشنایی با زبان کندلها میتوان راه تحلیلگری و معامله گری را برای شما بسیار هموار سازد. در مقالات دیگری به دیگر انواع الگوهای کندلی نیز خواهیم پرداخت. توصیه میکنم مقالات فردانامه در حوزه الگوهای کندلی مطالعه بکنید و اگر موضوعی بود که در این مقاله بدان اشاره نشده بود حتما آن را با ما در میان بگذارید.
الگوهای FTR و PAZ در پرایس اکشن RTM
شاید می توان گفت که پازل اول پرایس اکشن RTM اف تی ار است، الگوهای معاملاتی در پرایس اکشن یکی از مهم ترین فاکتورها برای کسب سود در بازارهای مالی همچون ارزهای دیجیتال است، پرایس اکشن با توجه به تغییرات قیمت و بدون استفاده از اندیکاتور، روند رمز ارز مورد نظر را پیش بینی می کند. توجه به الگوهای FTR و PAZ در پرایس اکشن RTM می تواند سیگنال های خرید و فروش بسیار خوبی را به تریدر یا معامله گر برای کسب سود بیشتر بدهد؛ دقت داشته باشید که فهم اولین پازل این سبک بسیار پر اهمیت است.
الگو FTR در پرایس اکشن RTM
FTR مخفف عبارت Fail To Return به معنی ناتوان از برگشت است. FTR دومین الگو قدرتمند در پرایس اکشن RTM است که کاربران حوزه ارزهای دیجیتال (cryptocurrency) می توانند با توجه به این الگو سودهای بزرگی را از بازار بگیرند؛ همان طور که در تصویر بالا مشاهد می کنید، قیمت همان رالی بیس رالی را در واقع ساخته است، این بیس ها را گره می نامیم، زمانی که قیمت یک حمایت و یا مقاومت را از سمت چپ چارت رد می کند، باز می گردد تا نیروی بیشتری برای ادامه راه خودش جذب کند، این نیرو همان قدرت نقدینگی است، در پرایس اکشن RTM شکست حمایت و مقاومت عموما لزومی ندارد که کلوز کندل بالای آن محدوده باشد؛ چرا که اگر قیمت نفوذی به بیرون محدوده حمایت و مقاومتی داشته باشد به معنای اینگلف بوده و می توان به این صورت در نظر گرفت که قیمت در گام بعدی بتواند آن محدوده را رد کند، دقت کنید که از جایی که قیمت نفوذ انجام داده است تا ریتریس قیمت اف تی ار است، دقیقا باکسی که در تصویر بالا از فلش سبز تا قرمز کشیده شده است.
می دانیم زمانی که قیمت به یک مانع SR یا Zone می رسد دو حالت برایش اتفاق می افتد:
- قیمت مانع را شکسته و از آن عبور می کند.
- قیمت پس از برخورد به مانع بر می گردد.
زمانی که قیمت مانع را بشکند 2 سناریو برای قیمت می تواند اتفاق بیوفتد:
- قیمت پس از شکست مانع (بریک اوت)، برگشته و در خلاف جهت حرکت می کند که اصطلاحا به این اتفاق Breakout Failure گفته می شود.
- قیمت پس از شکست نمی تواند برگردد و به مسیر خود بعد از شکست ادامه می دهد.
پیشنهاد می شود قبل از مطالعه مقاله الگوهای FTR و PAZ در پرایس اکشن RTM برای شناخت کندل، مقاله آموزش پرایس اکشن RTM و برای شناخت حمایت و مقاومت مقاله محدوده قیمت در RTM را مطالعه نمایید.
در واقع سناریو دوم همان الگوی FTR است، FTR به شما می گوید قیمت باز خواهد گشت. در این الگو، قیمت در ابتدا یک SR ساخته و سپس SR را با کندل های مومنتوم می شکند (به عبارت دیگر اینگلف می کند)؛ سپس قیمت دوباره یک SR ساخته و در برگشت چند کندل Base را می سازد، قیمت بار دیگر به سمت SR حرکت کرده و آن را با یک کندل مومنتوم اینگلف می کند. (می شکند)
FTR در RTM
با تشکیل شدن این الگو، روش معامله با الگوی کندل نفوذی محدوده ای که قیمت در آن روند side ساخته و کندل های بیس تشکیل داده به عنوان زون FTR انتخاب می شود، لازم به ذکر است که این زون ناحیه ای است که انتظار داریم قیمت با رسیدن به آن واکنش دهد.
- اگر قیمت SR مقاومت را بشکند (اینگلف کند) در زون FTR پوزیشن خرید گرفته اما در صورتی که قیمت SR حمایت را بشکند (اینگلف کند) در زون FTR پوزیشن فروش خواهیم گرفت.
- هرچه کندل هایی که SRها را اینگلف می کنند قوی تر باشند الگو ما قوی تر شده و احتمال بازگشت قیمت در زون FTR بیشتر خواهد شد.
- تفاوت الگوی FTR و FL در این است که در الگوی FL وقتی قیمت به SR می رسد با یک ساختار بیس دار (RBR DBR) آن را پشت سر می گذارد اما این درحالیست که در الگو FTR قیمت با کندل های قوی و مومنتوم SR را اینگلف می کند. ( طوری SR را می شکند که انگار هیچ خط مقاومتی در آن جا وجود نداشته است.)
- تفاوت دیگر هم این است که در الگوی قیمتی FTR کندل های بیس بین دو SR تشکیل شده اما در الگو قیمتی FL کندل های بیس روی SR یا در نزدیکی آن تشکیل می شود.
- اگر SRها از نوع مقاومت باشند (یعنی قیمت high بسازد) FTR ما یک FTR تقاضا خواهد شد.
- در صورتی که قیمت هنگام اینگلف کردن SRها به جای کندل مومنتوم کندل بیس تشکیل دهد، الگوی FL ساخته می شود.
- اگر قیمت پایین تر از SR چند کندل بیس ساخته باشد، می توان الگوی FTR را هم تشکیل بدهد و هر دو زون را برای برگشت قیمت در نظر گرفت؛ البته قابل ذکر است که قدرت الگوی FTR در این حالت کمتر از حالتی است که قیمت با کندل های مومنتوم SR را می شکند و اصلا در SR توقف نمی کند.
- در الگوی FTR نیازی نیست که حتما ناحیه بیس ما بین دو SR تشکیل شود، تنها فاکتور مهم این است که مراحل تشکیل FTR به ترتیب طی بشود.
برای درک بهتر مقاله الگوهای FTR و PAZ در پرایس اکشن RTM، مقاله تایم فریم ها و همچنین مقاله ورود به معامله را مطالعه کنید.
مراحل الگو FTR در پرایس اکشن RTM
به طور خلاصه مراحل تشکیل الگوی قیمتی FTR در پرایس اکشن RTM در جدول زیر آورده شده است:
الگوی FTR در RTM |
تشکیل یک SR ماژور یا مینور |
اینگلف شدن و شکست قدرتمند SR |
ساخته شدن SR دوم (ماژور یا مینور) |
برگشت قیمت از SR دوم و تشکیل کندل های بیس |
اینگلف شدن و شکست قدرتمند SR دوم |
کار موسسات این است که در صورتی که در ناحیه ای Pending orderها زیاد است، قیمت را به آن ناحیه می رسانند و با یک تاچ کوچک اوردرها را گرفته در نتیجه نقدینگی را جمع می کنند.
بهینه ترین روش پرایس اکشن یعنی مدل ال بروکس در ارتباط با پولبک می گوید:
زمانی که یک پولبک در یک روند رخ می دهد، معمولا روند ادامه پیدا می کند.
برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با تحلیل نمودارهای بازار ارزهای دیجیتال می توانید دوره پرایس اکشن را تهیه کنید.
هرگاه فاصله دو زون از یکدیگر کم بود، SL را از روی زون پایینی انتخاب می کنیم و نقطه ورود را بنابر سلیقه از بین زون اول و دوم انتخاب می کنید. (می توان دو زون را با هم ترکیب کرده و نقطه ورود را بالاترین خط انتخاب کرد؛ در این حالت SL ما پایین ترین خط دو زون است.)
اگر قیمت را به یک اتوبوس تشبیه کنیم و زون ها ایستگاه هایی باشند که در آن ها مسافران منتظر سوار شدن هستند، راننده اتوبوس اگر ببیند دو ایستگاه خیلی به یکدیگر نزدیک هستند، ترجیح می دهند مقداری جلوتر رفته و مسافران بیشتری را در ایستگاه کناری سوار کند و پول بیشتری به جیب بزند.
موسسات دقیقا همان راننده اتوبوس هستند که برای بدست آوردن نقدینگی بیشتر زون های نزدیک را تاچ می کنند و سپس تغییر جهت می دهند؛ بنابراین در هر ناحیه که Pending orderهای زیادی وجود داشته باشد قیمت سعی می کند به آنجا رسیده و اوردرها را بگیرد.
FTRهای پلکانی در پرایس اکشن RTM
بین FTRها آنهایی قوی تر هستند که مومنتوم قوی تری هنگام شکستن SRها داشته اند، نکته مهم در این رابطه این است که هرگاه در روند، آخرین FTRای که مشخص شده است توسط قیمت شکسته شود(failشد) می توان نتیجه گرفت که روند به اتمام رسیده است و بازار می خواهد side شده و یا در خلاف جهت روند حرکت کند که در آن صورت تمام FTRهای قبلی را هم می شکند و fail میکند. در صورت تغییر روند، FTRهای قبلی باز هم می توانند عمل کنند و باعث برگشت قیمت در آن روش معامله با الگوی کندل نفوذی نواحی شود (در حد Retraceهای کوچک) اما ورود در این نواحی و گرفتن پوزیشن کار اشتباهی است. زمانی که FTR شکسته می شود، روند عوض شده که در این صورت می توان FTR شکسته شده را همچون یک SR در نظر گرفت و آن را مبنای شناسایی FTRهای جدید در روند جدید قرار داد.
PAZ در پرایس اکشن RTM
به طور کلی فاصله بین دو اف ال و یا اف تی ار و به اصطلاح بین دو جزء مشترک از مباحث ار تی ام را پاز می گویند، PAZ به معنی پرایس اکشن زون بوده و قیمت می تواند در این محدوده قیمتی حرکت خودش را انجام بدهد، به اصطلاح زمانی که قیمت در یک اف تی ار و یا اف ال نفوذ (ENG - اینگلف) می کند، حق این را خواهد داشت که تا اف ال هم تایم خودش و یا اف تی ار هم تایم خودش حرکت را انجام بدهد، پاز زمانی که باز می شود، انتظار یک پامپ و یا دامپ را داریم، برای مثال زمانی که قیمت به حالت رنج تبدیل می شود و یا با قدرتی کم به سمت بالا یا پایین حرکت می کند باید انتظار این را داشت که حرکت بعدی قیمت شارپ خواهد بود. زمانی که قیمت FTR تقاضا را بشکند و وارد PAZ شود آنجا زمانی است که تریدر باید دنبال تشکیل FTRهای عرضه و گرفتن پوزیشن در آنها باشد چرا که قیمت قرار است به سمت PAZهای بعدی رفته و این به معنی ریزش بیشتر قیمت است. در واقع تا زمانی که FTRهای تقاضا تشکیل می شود، تریدرها می توانند پوزیشن خرید گرفته و به محض اینکه FTR تقاضا اینگلف شد تریدرها می توانند با تشکیل FTRهای عرضه پوزیشن sell بگیرند.
روش معامله با الگوی کندل نفوذی
سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید
سبد خرید شما خالی است.
ستاره عصرگاهی (ستاره شامگاهی – Evening star)
در مقابل الگوی ستاره صبحگاهی، الگوی ستاره عصرگاهی قرار دارد. این الگو که از الگوهای بازگشتی است، در انتهای روند صعودی شکل میگیرد و باعث تغییر روند از صعودی به نزولی میگردد.
الگوی ستاره عصرگاهی (حداقل) از سه کندل تشکیل میشود: کندل اول، کندلی صعودی با بدنه ای بزرگ که هم جهت با روند قبل است کندل روش معامله با الگوی کندل نفوذی دوم، کندلی با بدنه ای کوچک که نشان از بلاتکلیفی معامله گران است و در نهایت کندل سوم کندلی نزولی با بدنه ای بزرگ که شروع کننده روند نزولی در آینده است.
کندل سوم حداقل باید به 50 درصد بدنه کندل اول نفوذ کند (از شروط اصلی الگو).
نحوه شکل گیری ستاره عصرگاهی:
روز اول: قدرت خریداران به دلیل روند صعودی ایی که سهم در آن قرار دارد، از قدرت فروشندگان بیشتر بوده و کندلی صعودی با بدنه نسبتاً بزرگی شکل میگیرد.
روز دوم: با رسیدن روند نزولی به مقاومت یا منطقه اشباع خرید از قدرت خریداران کم شده و قدرت فروشندگان افزایش پیدا میکند و برابری عرضه و تقاضا اتفاق میافتد در نتیجه کندلی با بدنه کوچک (عموماً دوجی یا فرفره) که نشان از دودلی معامله گران دارد شکل میگیرد.
روز سوم: اخبار منفی درباره سهم باعث افزایش چشمگیر قدرت فروشندگان نسب به خریداران میشود در نتیجه کندلی نزولی با بدنه نسبتاً بزرگ تشکیل میشود. گاهاً قدرت بالای فروشندگان باعث ایجاد گپ بین کندل دوم و سوم میشود که در افزایش قدرت الگوی ستاره عصر گاهی تأثیر مثبتی دارد.
نکات مربوط به الگوی ستاره عصرگاهی:
- رنگ کندل دوم اهمیتی ندارد.
- حجم معاملات در کندل اول کم و در کندل سوم زیاد است.
- شکل گرفتن این الگو در مقاومت باعث افزایش قدرت الگو میشود.
- اگر بین بدنه کندل دوم با بدنه کندل اول و سوم گپ باشد اعتبار الگو بیشتر است و هر چقدر این گپ بیشتر باشد این اعتبار تشدید میشود.
- اگه کندل دوم یک دوجی باشد به آن الگوی “ستاره عصرگاهی دوجی“ گفته میشود.
- هر چقدر بدنه کندل اول و سوم بزرگ تر باشد اعتبار الگو بیشتر است.
- اگر قیمت بسته شدن کندلی که بعد از الگوی ستاره عصرگاهی میآید بالاتر از میانه ی بدنه کندل سوم باشد، الگو فاقد اعتبار است.
- کندل تأیید در این الگو کندلی قرمز (یا سیاه) است که قیمت بسته شدن آن پایین تر از بدنه کندل سوم قرار دارد.
- گاهی ممکن است الگوی ستاره عصرگاهی از چهار کندل (یا حتی بیشتر) تشکیل شده باشد به این صورت که بین کندل بزرگ صعودی و کندل بزرگ نزولی دو کندل با بدنههای کوچک قرار گرفته باشد.
توجه: وجود گپ بین بدنه کندل دوم با بدنه دو کندل دیگر را از شروط اصلی الگوی ستاره عصرگاهی نیست و بدنه کندل دوم میتواند با بدنه کندلهای اول و سوم اشتراک قیمتی داشته باشد.
آیا میدانید با استفاده از “فیلتر الگوهای کندل استیک“ شما قادر خواهید بود الگوی ستاره عصرگاهی و دهها الگوی دیگر را به راحتی و در کسری از ثانیه در بین صدها سهم پیدا کنید؟
الگوهای شمعی (کندل استیک) که هر تحلیلگر تکنیکال باید بداند
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را استیو نیسون در کتاب مشهور خود با نام الگوهای شمعی ژاپنی به جهان غرب معرفی کرد. این الگوها تا به امروز یکی از مهمترین روشهای تحلیل تکنیکال هستند. در این مطلب با بهترین الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک آشنا میشویم و کندلشناسی حرفهای را میآموزیم. کندلشناسی در ارز دیجیتال، بورس و سایر بازارها کاربرد دارد.
الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی از رایجترین روشها برای نمایش حرکات قیمت در طول زمان است. در نمودارهای شمعی هر دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) به صورت یک شمع (کندل) نمایش داده میشود. کندلها بر اساس سه ویژگی تفسیر میشوند:
- بدنه: بخش ضخیم نشاندهندهی محدوده باز و بسته شدن قیمت در دورهی معاملاتی
- فتیله یا سایه: خطوط نازک بالا و پایین شمع که بالاترین و پایینترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهند.
- رنگ شمع: جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز (توپر) نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز (توخالی) نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
الگوهای شمعی (Candlestick Patterns)
کندلها با حرکتهای بالا و پایین قیمت تشکیل میشوند. یک تحلیلگر کارکشته، پشت هر کندل داستانی از نبرد عرضه و تقاضا میبیند. هر کندل به تنهایی یا در کنار کندلهای دیگر الگوهایی را تشکیل میدهند که ماهیت روانشناسی بازار را آشکار میکند. به این الگوها، الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک میگویند.
بسیاری به درستی معتقدند که کندلها اساس تحلیل تکنیکال و روشی بدون واسطه برای تحلیل بازار هستند. این الگوهای شمعی به سه نوع تقسیم میشوند که در ادامه مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای شمعی صعودی
الگوهای شمعی صعودی هشداری برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند. در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشوند، پس در محدودههای حمایتی بازار در جستجوی آنها باشید. خوشبینی معاملهگران نسبت به صعود قیمت دلیل شکلگیری این الگوهاست. در این بخش انواع کندل و الگوهای کندلی صعودی را بررسی میکنیم.
الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش یا هامر از بدنهای کوتاه با سایهای بلند در پایین تشکیل میشود. این الگو شبیه به یک چکش است و در انتهای یک روند نزولی یافت می شود. هر چقدر سایهی پایین بلندتر باشد الگو معتبرتر است.
الگوی چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در طول روز وجود دارد، اما به دلیل وجود خریداران قوی در انتهای بازار دوباره قیمت بالا میرود. چکش میتواند سبز و یا قرمز باشد اما چکش سبز قدرتمند است.
نمودار الگوی شمعی چکش هامر hammer
الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
همانند چکش، الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس نیز یک الگوی صعودی است. این الگو شامل بدنهای کوتاه و سایهی بلند در بالا است.
چکش معکوس را به این شکل تفسیر میکنیم. در طول بازار قیمت افزایش یافته اما با ظهور خریداران کاهش قیمت کمتری میبینیم. چکش برعکس نشان از صعود قریب الوقوع بازار دارد. کندل این الگو میتواند صعودی و یا نزولی باشد البته چکش برعکس سبز قویتر است.
چارت الگوی شمعی چکش معکوس inverted hammer
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
الگوی اینگالف یا پوشای صعودی شامل دو کندل است. اولین کند یک کندل قرمز کوتاه است و کندل دوم کندل سبز بلند است که کاملا کندل اول را میپوشاند.
اگر چه کندل دوم پایینتر از کندل اول باز میشود اما خریداران چنان قدرتمند هستند که در نهایت بالاتر از کندل اول بسته میشود. الگوی پوشای صعودی نشان از برتری آشکار خریداران دارد.
چارت الگوی پوشای صعودی
الگوی خط پیرسینگ (Piercing Line)
خط پیرسینگ یا الگوی نفوذی نیز یک الگوی دو کندلی است که از یک شمع قرمز بلند و یک شمع سبز بلند تشکیل میشود. فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم وجود دارد. اما کندل دوم بیش از نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
در الگوی پیرسینگ با اینکه قیمت پایینتر باز میشود اما با افزایش تقاضا قیمت رشد قابل توجهی میکند. رشد قیمت در کندل دوم نمایانگر افزایش قدرت خریداران و شروع روند صعودی است.
چارت الگوی خط پیرسینگ
ستارهی صبحگاهی (Morning Star)
کندل ستارهی صبحگاهی یکی دیگر از الگوهای شمعی صعودی است. این الگو همچون نور امیدی در روند تیرهی نزولی است به همین دلیل آن را ستاره صبحگاهی مینامیم. این الگو شامل سه کندل است. یک شمع قرمز بلند، سپس یک شمع با بدنهی کوتاه و در نهایت یک شمع سبز بلند.
شمع با بدنهی کوتاه را دوجی کند هم میگوییم. بهتر است بدنهی دوجی با دو شمع بلند همپوشانی نداشته باشد. این الگو نشان میدهد فشار فروش در روز دوم کاهش مییابد و سپس در روز سوم بازار صعودی میشود. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد و بخش بیشتری از کندل اول را بپوشاند الگو قویتر است.
چارت الگوی ستاره صبحگاهی
سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید یک الگوی سه کندلی است. این الگو شامل سه کندل سبز پی در پی با سایههای کوتاه است. هر کندل بالاتر از کندل قبل باز میشود.
سه سرباز سفید یک الگوی صعودی بسیار پرقدرت است. تشکیل سه شمع صعودی پس از یک روند نزولی نشان از افزایش مداوم قدرت خریداران دارد.
چارت الگوی سه سرباز سفید
الگوهای شمعی نزولی
الگوهای شمعی نزولی پس از یک روند صعودی مشاهده میشوند. آنها هشداری برای پایان روند صعودی هستند پس در محدودههای مقاومتی مشاهده میشوند. بدبینی نسبت به ادامهی صعودی باعث میشود که معاملهگران موقعیتهای معاملاتی خود را ببندند و این الگوها تشکیل شوند. در ادامه با انواع کندلهای نزولی آشنا خواهید شد.
الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی «مرد به دار آویخته» یا مرد دارآویز معادل یک چکش است اما در ابتدای روند نزولی شکل میگیرد. کندل در این الگو دارای بدنهای کوتاه با سایهی پایینی بلند است.
هر چند در انتهای بازار قیمت افزایش یافته باشد. اما این الگو نشان میدهد که در طول روز فشار فروش زیادی ایجاد شده است. فشار فروش نشانهای از ظهور فروشندگان قوی است. در الگوی مرد به دار آویخته ممکن است کندل را به رنگ سبز و یا قرمز ببینیم. اما کندل قرمز معتبرتر است.
چارت الگوی مرد به دار آویخته
ستارهی دنبالهدار یا ستارهی ثاقب (Shooting Star)
الگوی ستارهی ثاقب یا دنبالهدار بسیار شبیه الگوی چکش برعکس است اما در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. ستارهی ثاقب دارای بدنهای کوتاه و سایهی بالایی بلند است.
قیمت در طول روز افزایش مییابد اما در انتهای بازار با افزایش فشار فروش قیمت دوباره کاهش مییابد. کندل این الگو شبیه یک شهاب سنگ یا ستارهی دنباله دار است.
چارت الگوی ستاره دنباله دار
پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
اینگالف نزولی یا پوشای نزولی به عنوان یک الگوی قدرتمند بازگشتی در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود. یک الگو دو کندلی است. در الگوی اینگالف نزولی یک کندل سبز کوچک که توسط یک کندل قرمز رنگ بزرگ پوشش داده شده مشاهده میکنیم.
علت وجود الگوی پوشای نزولی ایناست که قدرت خرید در روز دوم کاهش مییابد. پس شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل دوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی پوشای نزولی
ستارهی شامگاهی یا ستارهی عصرگاهی (Evening star)
الگوی شمعی ستارهی عصرگاهی همانند ستارهی صبحگاهی یک الگوی سه کندلی است. این الگو نیز در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. در الگوهی ستارهی عصرگاهی یک کندل کوتاه دوجی میبینیم که بین دو کندل بزرگ سبز و قرمز قرار گرفته است.
علت پیدا شدن الگوی ستاره عصرگاهی هم اینست که قدرت خرید در روز دوم کاهش یافته و در روز سوم شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی ستاره شامگاهی یا ستاره عصرگاهی
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه شامل سه کندل متوالی و قرمز بلند با سایههای کوتاه است. باید دقت کنید که قیمتهای بسته شدن هر روز پایینتر از کندل قبلی باشد.
معاملهگران این الگو را آغاز یک روند نزولی میدانند، زیرا فروشندگان در سه روز معاملاتی متوالی از خریداران قویتر ظاهر شدهاند.
چارت الگوی سه کلاغ سیاه
ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
الگوی شمعی ابر سیاه، هشداری برای آغاز حرکت نزولی است. این الگو همچون ابری تیره پس از خوشبینی روز معاملاتی قبل است. ابر سیاه از دو کندل سبز و قرمز تشکیل میگردد. کندل قرمز دوم در بالای کندل اول باز میشود. اما نقطهی بسته شدن آن حداقل نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
کندل دوم در الگوی ابر سیاه نشاندهندهی افزایش فروشندگان است. هر چقدر کندل قرمز سایهی کوتاهتری داشته باشد الگوی ابر سیاه معتبرتر است.
چارت الگوی ابر سیاه
الگوهای شمعی ادامهدهنده
الگوهای شمعی ادامهدهنده نشانهی ادامهی روند فعلی هستند. با استفاده از این الگوها نقاط استراحت قیمت در روندهای بلندمدت شناسایی میشوند. با دیدن الگوهای ادامهدهنده نباید وارد معامله شد یا اگر معاملهی باز داریم باید آن را نگه داریم. تعداد این الگوها کمتر از الگوهای بازگشتی است.
دوجی (Doji)
این الگوی شمعی با کندلی روبرو هستیم که قیمت باز و بسته شدن آن بسیار بههم نزدیک و یا برابر است. شکل این الگو شبیه صلیب یا علامت بعلاوه است. سایههای دوجی ممکن است طولها متفاوتی داشته باشند.
در طول بازار قیمت افزایش و یا کاهش مییابد اما در انتهای بازار این نبرد حاصلی ندارد. الگوی دوجی به تنهایی یک سیگنال خنثی است، اما در الگوهای معکوس سه کندلی مانند ستارهی صبحگاهی و عصرگاهی مشاهده میشود.
چارت الگوی دوجی
اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
اسپینینگ تاپ یا فرفره، کندلهایی با بدنهی کوتاه و سایههای بلند و هماندازه هستند. این الگو نمایانگر بلاتکلیفی در بازار است.
در الگوی فرفره خریداران قیمت را بالا میبرند، در حالی که فروشندگان دوباره آن را پایین میآورند. فرفرهها به عنوان دورههای تثبیت و یا استراحت در روند بلندمدت صعودی و نزولی تفسیر میشوند. این الگو به صورت خوشبینانه تفسیر میشود.
چار ت الگوی اسپینینگ تاپ
الگوی سهگانهی صعودی و سه گانه نزولی (Rising & Falling Three Method)
الگوی سهگانه صعودی و نزولی، یک الگوی ادامهدهنده است و برای تایید روند فعلی استفاده می شود. این الگو از یک کندل بزرگ و سه کندل کوچک متوالی تشکیل میشود. در روند صعودی ابتدا یک کندل سبز و سپس یه کندل کوچک قرمز ظاهر میشود. در روند نزولی نیز یک کندل بزرگ قرمز و پس از آن سه کندل کوچک سبز مشاهده میشود.
تفاوت الگوی سهگانه با سرباز سفید و کلاغ سیاه در این است که کندلهای کوچک همگی در محدودهی کندل بزرگ قرار دارند. شکسته نشدن محدودهی کندل اول پس از سه دورهی معاملاتی به معنای ناتوانی بازار در تغییر جهت روند است.
چارت الگوی سه گانه صعودی و نزولی
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک چقدر معتبرند؟
الگوهای شمعی به یک اندازه معتبر نیستید. صندوقها و معاملهگران با پولهای درشت از این الگوها برای فریب معاملهگران خرد استفاده میکنند. با این حال باز هم برخی از این الگوها بسیار موثر هستند بخصوص در سبکهای تحلیلی با چارت خام مانند پرایش اکشن.
بهتر است الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را با روشهای دیگر ترکیب کنید. ترکیب الگوهای شمعی و اندیکاتورهایی مانند RSI در بازار بورس و بازارهای جهانی بسیار محبوب است و خطای نسبتا کمی دارد.
سوالات متداول الگوهای شمعی
هر کندل در نمودار شمعی از دو سه بخش بدنهی کندل، سایهی بالایی و سایهی پایین تشکیل شده است.
سایه کندل خطوط نازکی در بالا و پایین بدنه کندل هستند که نشان دهنده بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در بازه زمانی آن کندل هم میباشند.
بدنه کندل بخش ضخیم کندل است. این بخش محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل در آن بازه زمانی را مشخص میکند.
رنگ کندل، جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
دیدگاه شما